مشاعره!!!

[mohamadreza-23]

ما در این عالم که خود کنج ملالی بیش نیست
عالمی داریم در کنج ملال خویشتن
سایه‌ی دولت همه ارزانی نو دولتان
من سری آسوده خواهم زیر بال خویشتن

 

[somayeh60]

نکهتی جانبخش دارد خاک کوی دلبران

عارفان زانجا مشام عقل مشکین کرده اند

 

[Mehdi14]

دارد از دست رقیبان دلی از بیم دو نیم
سگ لیلی که ز حی پیک ره هامون است
بوالهوس راست ز خوبان طمع بوس و کنار
ورنه عاشق به همین گفت و شنو ممنون است

 

[Mohamad.Kimiaee]

تا چند عمر در هوس آرزو رود ،
ای کاش این نفس که برآید فرو رود​

 

[wonnin]

تا چند عمر در هوس آرزو رود ،
ای کاش این نفس که برآید فرو رود​

در عالم اگر فلک اگر ماه و خور است

از بادۀ مستی تو پیمانه خور است

فارغ ز جهانی و جهان غیر تو نیست

بیرون ز مکانی و مکان از تو پر است

 

[somayeh60]

تا نهان سازم از تو بار دگر
راز این خاطر پریشان را
می کشم بر نگاه ناز آلود
نرم و سنگین حجاب مژگان را

 

[Agha_Jo0n]

ابر می بارد و می شوم از یار جدا
چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا؟

 

[Mehdi14]

آه عـــشـــاق ســـیـــنـــه روز اثـــرهـــا دارد
شـب این طـایفـه در پـرده سـحـرهـا دارد
بــر ســر راز تــو چــون بــیـد دلـم مـی لـرزد
شــیـشــه از بــاده پــر زور خــطـرهـا دارد

 

[ALI GAMER]

در این درگه که گه گه که که که که شود ناگه مشو غره به امروزت که از فردا نه ای آگه

 

[wildcat1995]

در این درگه که گه گه که که که که شود ناگه مشو غره به امروزت که از فردا نه ای آگه

تکراااااااااااااریه!خیلی:-(


هاتف آن روز به من مژده ی این دولت داد
که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند

Sent from my GT-I9300 using Tapatalk 2

 

[mmkii]

تکراااااااااااااریه!خیلی:-(


هاتف آن روز به من مژده ی این دولت داد
که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند

Sent from my GT-I9300 using Tapatalk 2

با اجازه دوستان من به جای این دوستمون ه میدم، که میفرمایید تکراریه


هر که را میل خم ابرو بُود / روبه رو بودن به از پهلو بُود
روبه رو بودن ندارد لذتی / یار آن است که در پهلو بُود

 

[wildcat1995]

با اجازه دوستان من به جای این دوستمون ه میدم، که میفرمایید تکراریه


هر که را میل خم ابرو بُود / روبه رو بودن به از پهلو بُود
روبه رو بودن ندارد لذتی / یار آن است که در پهلو بُود

من پست 28869 رو گفتم تکراریه



در فروغ آن جمال جان فشان
خلد را نه نام باشد نه نشان

 

[Mehdi14]

نامدي دوش و دلم تنگ شد از تنهايي
چه شود کز دلم امروز گره بگشايي
ور تو آيي نشود چاره تنهايي من
که من از خويش روم چون تو ز در بازآيي

 

[somayeh60]

یار اگر رفت و حق صحبت دیرین نشناخت
حاش لله که روم من ز پی یار دگر

گر مساعد شودم دایره ی چرخ کبود
هم به دست آورمش باز به پرگار دگر

 

[s.reza]

روز و شب را همچو خود مجنون کنم
روز و شب را کی گذارم روز و ​شب

 

[somayeh60]

به لطف خال و خط از عارفان دل ربودی
لطیفه های عجب زیر دام و دانه ی توست

 

[s.reza]

تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق

هـــر دم آیـــد غـمی از نو به مـبارکبادم

 

[somayeh60]

مخواه بیدل چشمان هندی ات باشم
که شعر های چنین خارج از توان من اند

 

[s.reza]

در شگفتم که در این مدت ایام فراق
برگرفتی ز حریفان دل و دل میدادت​

 

[mohamadreza-23]

تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکندمدعی خدا بکند