مشاعره!!!

[somayeh60]

شنیدم سخنی خوش که پیر کنعان گفت
فراق یار نه آن میکند که بتوان گفت

عزیز جان شنیده ام سخنی خوش درسته

مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود
چند گويی که چنين رفت و چنان خواهد شد

در روی خود تفرّج صنع خدا بکن
کایینه ی خدای نما می فرستمت

 

[wonnin]

تا کي غم آن خورم که دارم يا نه
وين عمر به خوشدلي گذارم يا نه
پرکن قدح باده که معلومم نيست
کاين دم که فرو برم برآرم يا نه

خیام

 

[Error73]

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش

باز جوید روزگار وصل خویش

 

[احسانبزرگي]

شوقم چنان فزود که هرگه نهان شوی
باید دوید بر سر صد رهگذر مرا
برگردنم ز تیغ تو صد بار منت است
زیرا که وارهاند ز صد دردسر مرا

 

[F A R Z A D]

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرفست
با دوستان مروت با دشمنان مدارا

 

[wonnin]

اين که خاک سيهش بالين است
اختر چرخ ادب پروين است
گر چه جز تلخي از ايام نديد
هر چه خواهي سخنش شيرين است

خلاصه شعري كه پروين اعتصامی براي سنگ مزار خود سروده است

 

[------------------------]

تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است

ای به فدای چشم تو ، این چه نگاه کردن است؟!

 

[Error73]

تاتوتانی بنده شو سلطان مباش ​

زخم کش چون گوی شو چوگان مباش​

 

[F A R Z A D]

شش جهت عالم آن شیر کجا گنجد
آن پنجه‌ی شیرانه بیرون بود از هر شش

 

[Error73]

شباهنگام.در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم ...
من از ... نمی کاهم
تورا من چشم در راهم.


پ ن: قسمت های که نقطه چین گذاشتم یادم نبود که بنویسم ولی خدارو شکر بقیش یادم بود(خدا کنه که اشتباه ننوشته باشم)

 

[wonnin]

ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم

امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند

از گوشه بامی که پریدیم ، پریدیم

 

[احسانبزرگي]

من ندانستم از اول که تو بی مهرو وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی ونپایی

 

[somayeh60]

شباهنگام.در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم ...
من از ... نمی کاهم
تورا من چشم در راهم.


پ ن: قسمت های که نقطه چین گذاشتم یادم نبود که بنویسم ولی خدارو شکر بقیش یادم بود(خدا کنه که اشتباه ننوشته باشم)

گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمی کاهم
دقیقا کلمه یاد رو هر دو قسمت جا انداختین عجیبه!:blink:

من ندانستم از اول که تو بی مهرو وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی ونپایی

یا رب آن نو گل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از چشم حسود چمنش

 

[Error73]

گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمی کاهم
دقیقا کلمه یاد رو هر دو قسمت جا انداختین عجیبه!:blink:

منظور؟؟؟
عزیزم اون تیکه ها رو یادم شده بود(ینی یه چیزای بود تو ذهنم ولی کلمه یاد نبود میترسیدم بنویسم اشتباه در بیاد برای همون نقطه چین گذاشتم خودمو خلاص کردم)

یا رب آن نو گل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از چشم حسود چمنش

شاخه مرجانی از آن رسته بود
جان من ای شاه بدان بسته بود

 

[somayeh60]

خوب مام که چیزی نگفتیم فقط یادآوری کردیم

(ینی یه چیزای بود تو ذهنم ولی کلمه یاد نبود میترسیدم بنویسم اشتباه در بیاد برای همون نقطه چین گذاشتم خودمو خلاص کردم)


شاخه مرجانی از آن رسته بود
جان من ای شاه بدان بسته بود

دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان زو شده ام بی سر و سامان که مپرس

 

[Error73]

خیلی مخلصیم:دی

سرا پا اگر زرد و پژمرده ایم
​

ولی دل به پاییز نسپرده ایم
​

 

[somayeh60]

خیلی مخلصیم:دی
سرا پا اگر زرد و پژمرده ایم

ولی دل به پاییز نسپرده ایم
​

منعم کنی ز عشق وی ای مفتی زمان
معذور دارمت که تو او را ندیده ای

 

[Error73]

منعم کنی ز عشق وی ای مفتی زمان
معذور دارمت که تو او را ندیده ای

یک ذره وفا را به دو عالم نفروشیم
هر چند در این عهد خریدار ندارد

 

[somayeh60]

یک ذره وفا را به دو عالم نفروشیم
هر چند در این عهد خریدار ندارد

دل رمیده ی ما را که پیش می گیرد
خبر دهید به مجنون خسته از زنجیر

 

[Error73]

دل رمیده ی ما را که پیش می گیرد
خبر دهید به مجنون خسته از زنجیر

روز تویی،روزه تویی،حاصل دریوزه تویی
آب تویی کوزه تویی آب ده این بار مرا