مشاعره!!!

[kyle]

من نه منم نه من منم

گر تو تویی و من منم من نه منم نه من منم

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن ///////// منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

 

[MihanV]

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن ///////// منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

نگو نگو نميام
نگو نگو نميام
اميدُ پر دادن
ديگه سخته برام
ديگه سخته برام

جهانبخش پازوکی

 

[kyle]

نگو نگو نميام
نگو نگو نميام
اميدُ پر دادن
ديگه سخته برام
ديگه سخته برام

جهانبخش پازوکی

ما ز بالاییم و بالا می‌رویم
ما ز دریاییم و دریا می‌رویم

 

[MihanV]

ما ز بالاییم و بالا می‌رویم
ما ز دریاییم و دریا می‌رویم

من بی مایه که باشم که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم

پ ن : یدونه بگو با ه تموم شه، یه شعر چند وقته تو ذهنمه میخوام بگم

 

[kyle]

من بی مایه که باشم که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم

پ ن : یدونه بگو با ه تموم شه، یه شعر چند وقته تو ذهنمه میخوام بگم

من ندیدم بیدی

سایهاش را بفروشد به زمین

رایگان میبخشد

نارون شاخهی خود را به کلاغ

سهراب سپهری

مریض همه رو جوری گفتی که من با م جواب دادم :دی

 

[roya7]

غلطست هركه گويد كه به دل رهست دل را
دل من ز غصه خون شد دل او خبر ندارد

 

[sys_co2]

دیگه خسته ام از این شهرو از این دنیای وا مونده
می خوام برگردم اونجایی که انگشتام جا مونده..
دلم بعد از تو با هر چی که ترکش داشت جنگیده
دیگه بعد از تو به هر کی که درکش کرد خندیده : )

 

[MihanV]

همه را بیازمودم
ز تو خوش ترم نیامد

دیوانگی زین بیشتر ؟ زین بیشتر ، دیوانه جان

با ما ، سر دیوانگی داری اگر ، دیوانه جان

Spoiler

منظور شاعر از دیوانه همون بست هست

 

[Captive]

ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم


تا درخت دوستی بر کی دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم


گفت و گو آیین درویشی نبود
ور نه با تو ماجراها داشتیم

 

[wonnin]

مي روي و گريه مي آيد مرا

ساعتي بنشين که باران بگذرد

امير خسرو دهلوي

 

[sys_co2]

دریاب که نقشی ماند از طرح وجود من
چون یاد تو می‌آرم خود هیچ نمی‌مانم
آن دوست که من دارم وان یار که من دانم
شیرین دهنی دارد! دور از لب و دندانم ..

 

[wonnin]

مـن از تـو هـیـچ نـخـواهـم جـز آنـچـه بـپـسـنـدی
کـه دلـپـسـنـد تو ای دوست دل بخواه من است

 

[sys_co2]

تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل ســودازده از غصــه دو نیم افتادست ..

 

[kyle]

تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی
تا شب نرود صبح پدیدار نباشد
“سعدی شیرازی”

 

[MihanV]

دل می‌رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

 

[kyle]

دل می‌رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

ای دوست قبولم کن و جانم بستان
مستــم کـــن وز هر دو جهانم بستان
بـا هـــر چـــه دلم قرار گیـــرد بــی تـــو
آتش بــه مـــن انـــدر زن و آنـــم بستـان…

 

[sys_co2]

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم...
این زمان با جوانان ناز کن با ما چرا ؟


#شهریار

 

[roshi.whitewolf]

دردت شفا توان کرد
ای خلق بی توان درد
با ما بیا که شاید
دردت توان رها کرد

 

[roshi.whitewolf]

ابليس رها يابد از آتش ، اگر ايدون
در حشر شما ز آتش سوزنده رهاييد

ابلیس چون افسانه ایست
عاشق شو ای دیوانه کیست
آتش کجا باید بودن
این شعر هم حرافه ایست

 

[roshi.whitewolf]

ما را به رخت و چوب شباني فريفته است
اين گرگ سالهاست كه با گله آشناست

گر دروغی بسته ای حالا چرا
ما ندیدیم یوسفت ای فرد وا
کار ما دیدن بود خوردن کجا
سالها این می کجا و آن کجا