ميگم آيا كسي نسخه كامل اين شعر رو داره يا ميدونه تو چه كتابي پيدا ميشه؟:
برادرانه بیا قسمتی کنیم رقیب
جهان و هر چه در اوست از تو یار از من
درود بر جناب hamineh بسیار عزیز و بزرگوار
نمی دانم همچنان در جستجوی نسخه کامل این شعر هستید چرا که خودم هم اتفاقی این نوشته شما را امروز دیدم. به هر روی در جستجوها چنین برآمد که شاعر گویا جناب عماد خراسانیست:
ديده ام زلف پريشان تو در چنگ رقيب بي سبب نيست كه شب خواب پريشان بينم
دي ميگذشت يار و رقيب ازعقب رسيد گفتم كه عمر ميرود و مرگ در قفا است
فرصتم گر ميدهد يك شب رقيب با سر زلف تو دارم كــــــــارها
حلقه بر در نتوانم زدن از بيم رقيبان اين توانم كه بيايم سر كويت به گدائي
اگر تو زهر دهي چون عسل بياشامم به شرط آنكه به دست رقيب نسپاري
مخوان به جلوه گه ناز خود رقيبان را همينبس است كه اي نازنين تو باشي و من
برادرانه بيا قسمتي كنيم رقيب جهان و هرچه در او هست از تو يار از من
نام رقيب بر لب جانان من گذشت آگه نشد كسي كه چه برجان من گذشت
خدا را اي رقيب،امشب زماني ديده برهم نه كه من بالعل خاموشش نهاني صدسخن دارم