.::. مصرع گم شده يا اشعاری که دنباله یا شاعر آنها را بلد نیستیم!!! .::.

[SilentStar]

این شعر آخری که نوشتی مال کی بود ؟
از دل نرود هر انکه از دیده برفت

شرمنده ... شاعرش رو نمیدونم. یکی از دوستانی که الان دیگه مدتهاست PT نمیاد 2 سال پیش گذاشته بود! (بدون نام شاعر)

دوستان سلام
ادامه ي اين بيت رو كسي ميدونه چيه؟
دنيا همه هيچ و كار دنيا همه هيچ/اي هيچ براي هيچ بر هيچ مپيچ
يه سوال ديگه هم داشتم.فكر ميكنم شعري كه ميگم مال قيصر امين پوره.نصفه نيمه بلدمش.كسي كاملش رو ميدونه؟
عاقبت.......
.....خواهد بست روزي.باد خواهد برد باري
روي ميز....صفحه باز حوادث
در ستون تسليت ها نامي از ما يادگاري
البته اگر اشتباه نكرده باشم

دنيا همه هيچ و کار دنيا همه هيچ
اي هيچ براي هيچ بر هيچ مپيچ

داني که ز آدمي پس از مرگ چه ماند
لطف است و محبت است و باقي همه هيچ

من هیچم و دنیا همه چیز
ای هیچ به کار دنیا مستیز
دانم که چه بعد مرگ باقی ماند
عشق است ز کار دیگر پرهیز

محمد علی گلچین زاده



خسته‌ام از آرزوها، آرزوهاي شعاری
شوق پرواز مجازی، بالهای استعاری
لحظه‌های كاغذی را روز و شب تكرار كردن
خاطرات بايگانی، زندگيهای اداری
آفتاب زرد و غمگين، پله‌هاي رو به پايين
سقفهاي سرد و سنگين، آسمانهاي اجاري
با نگاهي سرشكسته، چشمهايي پينه‌بسته
خسته از درهای بسته، خسته از چشم‌انتظاری
صندليهای خميده، ميزهای صف‌كشيده
خنده‌های لب پريده، گريه‌های اختياری
عصر جدولهای خالی، پاركهای اين حوالی
پرسه‌های بی‌خيالی، صندليهای خماری
سرنوشت روزها را روی هم سنجاق كردم
شنبه‌های بی‌پناهی، جمعه‌های بی‌قراری
عاقبت پرونده‌ام را با غبار آرزوها
خاك خواهد بست روزی، باد خواهد برد باری
روی ميز خالی من، صفحه‌ی باز حوادث:
در ستون تسليت‌ها نامی از ما يادگاری

قیصر امین پور

 

[Rain Drop]

ممنون از كمكتون

 

[شهرزاد قصه گو]

سلام

تاحالا شده مصرع یا مصرع هایی رو گم کنید ؟!!:blink:

من یه چند تا مصرع گمشده دارم.:happy:

اینجا جای خوبیه که افرادی که قسمتهایی از یک شعر رو فراموش کردند از دیگران کمک بگیرن.

[*] مثلاً من دنبال مصرع اول این بیت میگردم :
_____________________ ما را ز سر بریده می ترسانی


[*] همینطور بیت بعدی این شعر و اگه پیدا بشه دنبال شعر کاملش هستم:

ز شیر شتر خوردن و سوسمار عرب را به جایی رسانید کار
______________________ ____________________

ممنون

سلام،
من دنبال شاعر و شکل اصلی این شعر میگردم ، به این مضمون که :
" من از خاک سر دیوار شنیدم ، که کس ، کس نگردد به این بالا نشستن ها "
از کسی چیزی میدونه لطفا جواب بده ، ممنون .

 

[phoenix_i06]

من از بی‏قدری خار سر دیوار دانستم --- که ناکس کس نمی‏گردد از این بالانشینیها - صائب

سلام،
من دنبال شاعر و شکل اصلی این شعر میگردم ، به این مضمون که :
" من از خاک سر دیوار شنیدم ، که کس ، کس نگردد به این بالا نشستن ها "
از کسی چیزی میدونه لطفا جواب بده ، ممنون .

 

[phoenix_i06]

ای دل علم به ملک قناعت بلند کن --- چشم طمع زخوان خسان بی گزند کن
خاک است هستی تو و خواهی که زر شود --- از کیمیای نیستی اش بهره مند کن
در خلوت رضای سوی الله روز گیر --- و ابلیس را به سلسلهء شرع بند کن
روزی اگر به سوخته ی محنتی رسی --- بر آتش درونهء او جان سپند کن
از کوی عقل بر در سلطان عشق رو --- وین تاج بفکن از سر و نعل سمند کن
تا چند زاغ مزبله؟ لختی همان باش --- خود را به نا نمودن خویش ارجمند کن
جان کش نخست در قدم شبروان عشق --- برج حصار چرخ، ز همت بلند کن
سنگ ار یکی زنند، دعاشان دوباره گوی --- کبر ار یکی کنند، تواضع دو چند کن!
این آستانه ملک کسی، ز آن دیگر است --- خسرو برو، تو هیچ کسی را پسند کن

امیر خسرو دهلوی

سلام
يه شعر هم كه فكر كنم از بيدل دهلويه تو زهنمه كه اولش اينه
اي دل قدم به ملك قناعت بلند كن
اگه كسي ادامه ش رو بلده بنويسه
ممنون

 

[mhdotcom]

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا عاقل کند کاری به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزي ز سر سنگ عقابي به هوا خواستن توانستن است

 

[phoenix_i06]

اینجا رو ببینید:
http://www.manirco.com/fa/index.php?option=com_content&task=view&id=165

سلام

من دنبال شعر مرحوم شهريار در رثاي امام حسين هستم اگر كسي لينك يا متنش رو داره خيلي ممنون ميشم در اختيار من بزاره

تشكر فراون

 

[شهرزاد قصه گو]

خیلی ممنون ، واقعا لطف کردیhttp://forum.persiantools.com/images/smilies2/biggrinsmiley.gif

 

[شهرزاد قصه گو]

اینجا رو ببینید:
http://www.manirco.com/fa/index.php?option=com_content&task=view&id=165

سلام،
من به این سایت رفتم ...ببخشید ، ولی شعر مرحوم شهریار رو با کلی غلط وغلوط و جرح و تعدیل آورده اند :wacko::grrr: مواظب سایت هایی که معرفی میکنید باشید :medieval:
برای مقایسه من چند بیت اول غزل "کاروان کربلا" رو از دیوان خود استاد شهریار میارم، خودتون به این سایت برید مقایسه کنید :
" شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین / روی دل با کاروان کربلا دارد حسین
از حریم کعبه جدش به اشگی (بله درسته اشگی ) شُست دست / مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین
می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم / بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین
پیش رو راه دیار نیستی کافیش نیست / اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین ..............

 

[sasanjan]

نمي دانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمي خواهم بدانم
کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
وليکن بسیار مشتاقم
که از خاک گلويم سوتکي سازد
بدست طفلکي گستاخ و بازيگوش

او يکريز و پي در پي

دم گرم خودش را در گلويم سخت بفشارد
و خواب خفتگان
آشفته و آشفته تر سازد
بدين ترتیب تاوان سکوت وانتقام
اختناق مرگبارم را !


دوستان یکی یه راهنمایی بکنه به من ‍
اخرش نفهمیدم این شعر شاعرش کی هست در اینترنت هرچی سرچ میکنم نوشته علی شریعتی ولی در کتابی که تازه خریدم عینا همین شعر به اسم موسوی اهری نوشته شده کسی دقیق اطلاع داره شاعرش کی هست! تنهاترین اختلافشون در چیدمان مصرع اوله .... به این صورت
پس از مردن چه خواهم شد نمی دانم

كتابي با عنوان « سوتك » در سال 1365 به چاپ رسيده است كه در آن مجموعه ي اشعار سيد مرتضي موسوي گرد آمده است. نخستين شعر اين مجموعه كه با مقدمه ي يحيي شيدا به چاپ رسيده است،‌ سوتك نام دارد ( با تاريخ مردادماه ????) و همان شعري است كه منسوب به دكتر علي شريعتي است كه در پشت جلد اولين چاپ كتابهاي شريعتي در ايران آمده بود و اشتباهاً به نام او شناخته شده است.

سيد مرتضي موسوي اهريآنگونه كه در مقدمه ي اين اثر آمده « سيد مرتضي موسوي فرزند سيد قاسم در 4 آذرماه 1321 در ده « رشت آباد قديم » وابسته به شهرستان اهر ديده به جهان گشود» ه است. وي تحصيلات ابتدايي را در زادگاه خود و متوسطه را در اهر به اتمام رسانده و در ادامه از دانشسراي تبريز فارغ التحصيل شده و به شغل معلمي روي مي آورد. اشعار او در روزنامه هاي كيهان، اطلاعات، مجله جوانان و عصرتبريز به چاپ مي رسد و آثار انتقادي او باعث مي شود« خشم صاحبان قدرت را برانگيزد و با دست ساواك جهمني شكنجه ها بيند و در گوشه ي سياهچال ها روزگار سپري سازد و عاقبت در 16 تيرماه 1354 به حيات پرماجراي خود خاتمه دهد...»

افراد بسياري اذعان كرده اند كه شعر « سوتك » از آن شريعتي نيست و اعلام مي كنند كه نمي دانند از آن كيست؟ اميدوارم اين شعر معروف به نام شاعر آن بازشناخته شود.

سوتك

پس از مردن چه خواهم شد نمي دانم

نمي خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت

ولي بسيار مشتاقم که ازخاک گلويم سوتکي سازد

گلويم سوتکي باشد به دست کودکي گستاخ و بازيگوش

که او يکريز و پي درپي دم گرم خودش را در گلويم سخت بفشارد

و خواب خفتگان آشفته و آشفته تر سازد

و گيرد او بدين ترتيب تاوان سکوت و انتقام و اختناق مرگبارم را


شعري ديگر از مرتضي موسوي

سرود سروها

در باغ هاي و هوي غريبي فتاده است

از هر طرف صداي تبر مي رسد بگوش

و چرخ سفله

سينه خورشيد خويش را

با دشنه کسوف از هم دريده است!

در اختناق باغ نفس بند مي شود

گوئي که بامداد قيامت رسيده است

اينک پرندگان باغ

با بالهاي خسته ي خود بر فراز باغ

پرواز مي کنند

و با زبان خود که همان بيزباني است

هر دم هزار همهمه آغاز مي کنند!

از هر طرف صداي تبر مي رسد به گوش

و خورشيد با آنهمه جلالت و حشمت

در زير چکمه هاي کسوف آرميده است

بانگي بلند

در کوهها و افقهاي دوردست

مي پيچد، هولناک

بايد ز سروهاي باغ

حتي يکي بجا نگذاريم هر کجاست

 

[sorousht]

لطفا ادامه ی این شعر رو برام بنویسید معرفت قشنگ است به هر کس ندهند پر طا ووس قشنگ است به کرکس ندهند

 

[Bella_aster]

لطفا ادامه ی این شعر رو برام بنویسید معرفت قشنگ است به هر کس ندهند پر طا ووس قشنگ است به کرکس ندهند

فکر کنم اینجوری باشه :
معرفت دُر گرانیست به هر کس ندهند... پر طاووس گران(قشنگ) است به کرکس ندهند...

 

[navid69]

فکر کنم اینجوری باشه :
معرفت دُر گرانیست به هر کس ندهند... پر طاووس گران(قشنگ) است به کرکس ندهند...

فکر کنم منظورش ادامه شعر بوده
ولی اگه اشتباه نکنم این فقط تک بیتیه ادامه نداره

 

[sorousht]

فکر کنم اینجوری باشه :
معرفت دُر گرانیست به هر کس ندهند... پر طاووس گران(قشنگ) است به کرکس ندهند...

mamnon vali manzoram edameye khode sher bod abyate digash

 

[Bella_aster]

فکر کنم منظورش ادامه شعر بوده
ولی اگه اشتباه نکنم این فقط تک بیتیه ادامه نداره

mamnon vali manzoram edameye khode sher bod abyate digash

بله می دونم منظورتون ادامه ی شعر بود...
گفتم درستش رو بگم که دقیق جستجو کنین و پیداش کنین...

 

[غریبِ آشنا]

به نظر من هم، این از جمله تک‌بیتی‌های معروفی است، از شاعری ناشناس. اما شاعر معاصر، آقای سیّد ذبیح ا...قاسمی (رهام)، ظاهراً در مطلع این بیت، چنین سروده‌اند:

"(پر طاووس قشنگ است به كركس ندهند)
(معرفت بار گرانيست به هركس ندهند)
معرفت راه رهائيست به هر نفس ندهند
معرفت بذر نشكفته عشقيست به نارس ندهند
معرفت علميست كه شناسد كس ز ناكس
اين علم گرانرا در عالم عرفان بنا كس ندهند

ار ز مَنيّت گُذري سَهل به عرفان برسي
معرفت حقّ را جز به عارف بر كس ندهند

گر از قلّه قلبت قاف را بربايند
شهدآن بي قاف را جز به عنقاي بر خس ندهند

گر از تيغ زهدان رُهام بسلامت كردي گذر

آندم به دَمت مسيحا نفسيت كه بر كس ندهند"

 

[azfandak]

به نظر من هم، این از جمله تک‌بیتی‌های معروفی است، از شاعری ناشناس. اما شاعر معاصر، آقای سیّد ذبیح ا...قاسمی (رهام)، ظاهراً در مطلع این بیت، چنین سروده‌اند:

"(پر طاووس قشنگ است به كركس ندهند)
(معرفت بار گرانيست به هركس ندهند)
معرفت راه رهائيست به هر نفس ندهند
معرفت بذر نشكفته عشقيست به نارس ندهند
معرفت علميست كه شناسد كس ز ناكس
اين علم گرانرا در عالم عرفان بنا كس ندهند

ار ز مَنيّت گُذري سَهل به عرفان برسي
معرفت حقّ را جز به عارف بر كس ندهند

گر از قلّه قلبت قاف را بربايند
شهدآن بي قاف را جز به عنقاي بر خس ندهند

گر از تيغ زهدان رُهام بسلامت كردي گذر

آندم به دَمت مسيحا نفسيت كه بر كس ندهند"

منم دنبالشم ولی این اشعار ادامش اختلال شدید وزن داره امکان نداره مربوط به اون باشه!

 

[غریبِ آشنا]

منم دنبالشم ولی این اشعار ادامش اختلال شدید وزن داره امکان نداره مربوط به اون باشه!

دوست خوبم، یه بار دیگه جملۀ اول در پستی که کؤت کردید رو بخونید. :happy:

 

[I_din]

"این رشته سر دراز دارد"

بقیش؟

 

[my7xN]

"این رشته سر دراز دارد"

بقیش؟

در زلف بتــــــــان پیـــچ ای دل.....کاین رشـته سر دراز دارد
بیچاره کسی که بــــــــــر درتو.....یـک سینه و صد نیاز دارد
نی نی غلطم خوش آنکه یاری.....عاشق کش و دلنواز دارد​