برگزیده های پرشین تولز

.::. مصرع گم شده يا اشعاری که دنباله یا شاعر آنها را بلد نیستیم!!! .::.

Damn

Registered User
تاریخ عضویت
8 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
3,428
لایک‌ها
630
محل سکونت
In Lousy time
بالاخره نشستم اين كارتونها رو كشيدم بيرون همرو پخش كردم تا پيداش كردم از تو ارشيوم
---------------------------------
سگان فرصت روبهي يافتند
گفته اند كه چون عبالله خان ازبك خراسان را تصرف كرد
بر سر قبر رستم امد و اين بيت را خواند:
سر از خاك بردار و ايران ببين بكام دليران توران ببين
وزير او گفت: رستم جوابي دارد كه اگر اجازه دهي ان را بگويم.
گفت:بگو
گفت : رستم در جواب ميگويد:
چو بيشه ماند از نره شير شغالان به بيشه درايد دلير
چو بيشه ز شيران تهي يافتند سگان فرصت روبهي يافتند
--------------
ولي خوب من خودمم يه چيز ديگه فكر ميكردم اما اصلش اينه دي
 
Last edited:

Damn

Registered User
تاریخ عضویت
8 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
3,428
لایک‌ها
630
محل سکونت
In Lousy time
مطمئني ؟
تا اونجا كه من يادمه مصرع اولش اون بود كه من گفتم
 

sokOoooot

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
26 آپریل 2007
نوشته‌ها
1,254
لایک‌ها
77
محل سکونت
این بود تمام ماجرای من و او
عکس متن شعرست :)
 

فایل های ضمیمه

  • untitled.GIF
    untitled.GIF
    109.5 KB · نمایش ها: 23

Damn

Registered User
تاریخ عضویت
8 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
3,428
لایک‌ها
630
محل سکونت
In Lousy time
ممنون رضا جون
اما اينم نيست
نرم افزار چيه؟
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
یعنی چی اینم نیست امیر علی جان؟

خوب بیتش رو گفتن بچه ها دیگه

یکمی واضح تر بگو
 

Damn

Registered User
تاریخ عضویت
8 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
3,428
لایک‌ها
630
محل سکونت
In Lousy time
mashty age yadam bood ke topic nemizadam
faghat midoonam ye chiz dige hast ya shayadam beghalat in tasavoro daram
----------
be har hal az hame doostan mamnoon hamin karamo rah andakht
 

Arianna

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
9 ژوئن 2006
نوشته‌ها
1,017
لایک‌ها
11
mashty age yadam bood ke topic nemizadam
faghat midoonam ye chiz dige hast ya shayadam beghalat in tasavoro daram
----------
be har hal az hame doostan mamnoon hamin karamo rah andakht

سلام

بنده يك شعر مشابه پيدا كردم. لطفا ببينيد شايد به نوعي همان شعر مورد نظر شما باشد:


http://www.anvari.org/iran/Poetry/Shahnameh_Ferdowsi/poem461.html

اين بيت در آن ديده مي شود:

چو اين بيشـه از شير گردد تـهي...............خدنـگ مرا گور گردد رهي
 

Damn

Registered User
تاریخ عضویت
8 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
3,428
لایک‌ها
630
محل سکونت
In Lousy time
معذرت از فينگيليش نوشتن قبلي فارسي نداشتم
--------------------------------------------------------
ممنون ارياناي عزيز اما اينم نيست
راستش اين شعر مربوط ميشه به يه داستاني كه من خوندم و ميخاستم يه جايي اون داستان نقل كنم
مصرع دومش يادم رفت مصرع اولش مطمئنم كه همون كه گفتم و محتواش هم تقريبا مثل پست دوم داستانشم اين بود كه
: وقتي كه مغولها به ايران ميان و ارتش شكست ميدن يكي از سرانشون مياد سر قبر رستم و خطاب به شعر معروف (دريغا از ايران كه ويران شود كنام پلنگان و شيران شود) ميگه ديدي كه ايران كنام پلنگان و شيران شد دوس داشتم بدونم اگه الان بودي چه جوابي براي من داشتي
وزيرش امان ميطلبه و ميگه من ميدونم چي ميگفت به شرطي كه از امان بدي قبول ميكنه
ميگه: چو بيشه تهي گردد از شير نر ....................
 

Arianna

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
9 ژوئن 2006
نوشته‌ها
1,017
لایک‌ها
11
معذرت از فينگيليش نوشتن قبلي فارسي نداشتم
--------------------------------------------------------
ممنون ارياناي عزيز اما اينم نيست
راستش اين شعر مربوط ميشه به يه داستاني كه من خوندم و ميخاستم يه جايي اون داستان نقل كنم
مصرع دومش يادم رفت مصرع اولش مطمئنم كه همون كه گفتم و محتواش هم تقريبا مثل پست دوم داستانشم اين بود كه
: وقتي كه مغولها به ايران ميان و ارتش شكست ميدن يكي از سرانشون مياد سر قبر رستم و خطاب به شعر معروف (دريغا از ايران كه ويران شود كنام پلنگان و شيران شود) ميگه ديدي كه ايران كنام پلنگان و شيران شد دوس داشتم بدونم اگه الان بودي چه جوابي براي من داشتي
وزيرش امان ميطلبه و ميگه من ميدونم چي ميگفت به شرطي كه از امان بدي قبول ميكنه
ميگه: چو بيشه تهي گردد از شير نر ....................

با سلام دوباره

خواهش مي كنم. :blush: خوشحالم كه اين بار موفق شديد با فونت فارسي بنويسيد.

واقعا متاسفم كه همان شعر مورد نظر شما نبوده. اما واقعا كار خوبي كرديد كه توضيح كاملي درباره شعر مورد نظر

خود قرار داديد. فكر مي كنم ديگر بيشتر مي توان به يافتن اين شعر اميدوار بود. :happy: از شما چه پنهان بنده هم

بسيار علاقمندم اين شعر را داشته باشم! :blush:
 

Callisto

همکار بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
18 آپریل 2007
نوشته‌ها
1,859
لایک‌ها
7
محل سکونت
Jupiter
معذرت از فينگيليش نوشتن قبلي فارسي نداشتم
--------------------------------------------------------
ممنون ارياناي عزيز اما اينم نيست
راستش اين شعر مربوط ميشه به يه داستاني كه من خوندم و ميخاستم يه جايي اون داستان نقل كنم
مصرع دومش يادم رفت مصرع اولش مطمئنم كه همون كه گفتم و محتواش هم تقريبا مثل پست دوم داستانشم اين بود كه
: وقتي كه مغولها به ايران ميان و ارتش شكست ميدن يكي از سرانشون مياد سر قبر رستم و خطاب به شعر معروف (دريغا از ايران كه ويران شود كنام پلنگان و شيران شود) ميگه ديدي كه ايران كنام پلنگان و شيران شد دوس داشتم بدونم اگه الان بودي چه جوابي براي من داشتي
وزيرش امان ميطلبه و ميگه من ميدونم چي ميگفت به شرطي كه از امان بدي قبول ميكنه
ميگه: چو بيشه تهي گردد از شير نر ....................

پس یعنی اونی که سکوت عزیز هم گذاشتن نبود؟آخه بیت مورد نظر هم به داستان میخورد..
منم راستش تنها چیزی که پیدا کردم همون بود که آریانای عزیز گفتن..
منم خیلی کنجکاو شدم شعر رو کامل بخونم...
 

Damn

Registered User
تاریخ عضویت
8 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
3,428
لایک‌ها
630
محل سکونت
In Lousy time
حد اقل يه خبر ميدادي يا اين ميزاشتي اين اخر يكي ميخونه گيج نشه
خودم دوباره گذاشتم اينجا
اگه اونجوري صلاح ميدوني پاكش كن
---------------
سگان فرصت روبهي يافتند
گفته اند كه چون عبالله خان ازبك خراسان را تصرف كرد
بر سر قبر رستم امد و اين بيت را خواند:
سر از خاك بردار و ايران ببين بكام دليران توران ببين
وزير او گفت: رستم جوابي دارد كه اگر اجازه دهي ان را بگويم.
گفت:بگو
گفت : رستم در جواب ميگويد:
چو بيشه ماند از نره شير شغالان به بيشه درايد دلير
چو بيشه ز شيران تهي يافتند سگان فرصت روبهي يافتند
 

fana

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
20 اکتبر 2008
نوشته‌ها
4
لایک‌ها
0
سلام
این شعر از کیست ؟
با تشکر
فانی

آنکس که بداند و بداند که بداند

اسب خرد از گنبد گردون بجهاند


آنکس که بداند و نداند که بداند

بیدارش نمایید که بس خفته نماند


آنکس که نداند و بداند که نداند

لنگان خرک خویش به منزل برساند


آنکس که نداند و نداند که نداند

در جهل مرکب ابدالدهر بماند
 

sokOoooot

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
26 آپریل 2007
نوشته‌ها
1,254
لایک‌ها
77
محل سکونت
این بود تمام ماجرای من و او
سوال جالبی هست

فکر کنم از اون شعرهای بی صاحب باشه که من یه تاپیک زدم در بارش ولی طرفدار نداشت

http://www.forum.persiantools.com/t115060.html

ولی می گردم و اگه پیدا شد می گم خدمتتون
 

gheymeh

Registered User
تاریخ عضویت
8 می 2007
نوشته‌ها
1,012
لایک‌ها
67
محل سکونت
[IMG]http://khatati.com/draw.aspx?st=54221[/IMG]
سلام
این شعر از کیست ؟
با تشکر
فانی

آنکس که بداند و بداند که بداند

اسب خرد از گنبد گردون بجهاند


آنکس که بداند و نداند که بداند

بیدارش نمایید که بس خفته نماند


آنکس که نداند و بداند که نداند

لنگان خرک خویش به منزل برساند


آنکس که نداند و نداند که نداند

در جهل مرکب ابدالدهر بماند
فخرالدین رازی
 

fana

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
20 اکتبر 2008
نوشته‌ها
4
لایک‌ها
0
با سلام
شعریست احتمالاٌ نو که مصرعی ؟ از آن اینست : چون که باید مرد ، و ادامهء آن شاید : چون که باید جام ِ شوکران را حورد ...
اگر نام سراینده و احتمالاٌ کل شعر را داشته باشید و برایم بفرستید سپاسگزار خواهم شد
فانی
 

SAM1990

Registered User
تاریخ عضویت
7 نوامبر 2008
نوشته‌ها
90
لایک‌ها
53
محل سکونت
Shiraz
با سلام
شعریست احتمالاٌ نو که مصرعی ؟ از آن اینست : چون که باید مرد ، و ادامهء آن شاید : چون که باید جام ِ شوکران را حورد ...
اگر نام سراینده و احتمالاٌ کل شعر را داشته باشید و برایم بفرستید سپاسگزار خواهم شد
فانی

سلام!
این که شعر منه!!!!!!!
ولی بقیه اش رو از یاد بردم.
 

ned

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
21 آگوست 2004
نوشته‌ها
36
لایک‌ها
0
سن
41
محل سکونت
tehran
كسي بقيه اين قطعه شعر رو بلده

" ؟؟؟؟؟؟ براي آنكه رفتني است ..... تمام سالهاي زندگي بهانه اند توقفت مباد به هيچ لحظه اي"

لطفا بهم ايميل كنيد

[email protected]
 
بالا