پايان بازي و روزهاي خوش
برگزاري مراسم سده بكت در دوبلين و لندن اغاز شد
مراسم صدمين سالگرد تولد ساموئل بكت نويسنده و نمايشنامه نويس ايرلندي در قالب جشنوارهاي با عنوان سده بكت از نيمه دوم آوريل در دوبلين و لندن آغاز شد.
بنا به بررسي بخش تحقيق و گزارش هاي فرهنگي، هنري ايسنا، اين رخداد فرهنگي - هنري كه از (19 مارس) 30 فروردين ماه امسال آغاز شده با اجراي آثار نمايشي بكت، نمايش فيلمهايي كه براساس آثار او ساخته شدهاند، نمايشگاه عكس، كنفرانسها و سيمينارهاي مختلف درباره آثار بكت همراه است و تا (نهم ماه مه) 19 ارديبهشت ادامه خواهد داشت.
ساموئل بكت در سال 1906 ميلادي در دوبلين به دنيا آمد و در 27 دسامبر سال 1989 ميلادي در پاريس در گذشت. او در سال 1969 به دريافت جايزه نوبل ادبي دست يافت. بكت را در ايران به عنوان نخستين ابزورد (پوچي گرا يا عبت گرا - ترجمه دكتر فرهاد ناظزاده) نويس كه شهرت جهاني يافته است، مي شناسند . بكت در سال 1928 در پاريس با جيمز جويس (نويسنده ايرلندي، خالق دوبلينيها و اوليس) آشنا شد و در زمان كوتاهي از مريدان وي گشت.
در بيست و سه سالگي مقالهاي در دفاه از جويس به نام اويس مگنوم نوشت كه از او در مقابل تقاضاي عامه مردم راحت طلب براي قطعات ساده فهم جانبداري كرد.
بكت در سال 1930 اولين جايزه ادبياش را به مبلغ ده پوند براي شعري با عنوان هرسكوپ كسب كرد پس از آن مقالهاي درباره مارسل پروست نوشت و به اعتبار بيشتري دست يافت.
او در طي اين مدت از ايرلند، فرانسه و آلمان عبور كرد و بيشتر وقتاش را با نوشتن شعر و داستان سپري ميكرد.
بكت در سال 1937 در شهر پاريس ساكن شد و در آنجا توسط مردي به منظور درخواست پول، خنجر خورد پس از بهبودي براي ملاقات ضاربش به زندان رفت و از او علت عملاش را جويا شد و اين انگيزه مبهم را در ارائه برخي از شخصيتهاي كتابهايش به كار گرفت.
در طول جنگ جهاني دوم پاريس به اشغال آلمانها در آمد اما بكت در همان جا ماند و به جنبش زير زمين نهضت مقاومت ملحق شد تا سال 1942 كه بسياري از اعضاي گروهش دستگير شدند و او مجبور شد به مناطق اشغال نشده پناه برد.
پس از خلاصي پاريس بكت باز به آنجا بازگشت و دوره پركاري اش به عنوان يك نويسنده را اغاز كرد.
اثار وي در 5 سال بعد شامل الوتريا، در انتظار گودو، پايان بازي، مالون ميميرد، غير قابل نامگذاري، دو كتاب داستان كوتاه و يك كتاب انتقادي بود.
اولين نمايش بكت الوتريا آينهاي بود از جستجوي خودش به دنبال آزادي چرخشي پيرامون جستجوهاي مرد جواني كه از خانوادهاش و از قيود اجتماعياش ميبرد.
بكت موقعيتش را به عنوان يك نمايشنامه نويس مطرح در آوريل 1957 به دست آورد. يعني زنامي كه دومين اثر مطرحش پايان بازي را به زنان فرانسه در تئاتر لندن به نمايش گذاشت با وجودي كه زبان اصلي بكت انگليسي بود عموم آثارش را به زنان فرانسه نوشته است.
كارهاي نمايشي بكت بر عوامل اساسي و شناخته شده درام تكيه ندارند. او به پلات، شخصيت پردازي و گره گشايي نهايي كه تا امروز به عنوان اصول بنيادين نمايش تلقي شدهاند به صورت يكسري از تصورات واقعيت نما نگاه ميكند.
براي بكت زبان بي فايده است چرا كه نگاه وي به جهان يك نگاه اسطوره اي است، شخصيتهاي اثارش به عنوان مخلوقاتي تنها هستند كه تلاش احمقانهاي دارند براي اظهار چيزهاي غير قابل اظهار و پرسوناژهايش در خلاء رويا مانند وحشتناكي كه ناشي از فشار احساسات گمراه كنندهاند و هلناك و كوشش هاي عجيب براي برخي ارتباطات است زندگي ميكنند.
اولين پيروزي واقعي بكت در سال 1953 رخ داد يعني زماني كه نمايشنامه در انتظار گودو او به او روي صحنه رفت.