• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

مقالات و اخبار مرتبط با فیلم و سینما

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
گروه فرهنگ و هنر-ایران: كمال تبريزى يكى از فيلمسازان حرفه اى سينماى ايران به شمار مى آيد كه تقريباً سعى مى كند سالى يك فيلم را روى پرده سينما داشته باشد. وقتى هم كه شرايط فيلمسازى برايش مهيا نباشد به تلويزيون مى رود و به ساختن مجموعه مشغول مى شود؛ عبور، ليلى با من است، پايان كودكى، مهر مادرى، شيدا، فرش باد، گاهى به آسمان نگاه كن و مجموعه هاى ماجراهاى رودخانه سياكيا، دوران سركشى، او اين روزها مشغول فيلمبردارى پروژه زندگى شاعر معاصر شهريار است. وى فيلم يك تكه نان را نيز برپرده سينما دارد.
\ آقاى تبريزى ايده توليد فيلم يك تكه نان چطور مطرح شد؟
> از طرف شبكه دوم سيما طرحى را به من پيشنهاد كردند درباره افرادى كه سواد خواندن و نوشتن ندارند و حافظ قرآن هستند. قرار بر اين شد يك قصه اى درباره اين موضوع نوشته شود من براى نوشتن فيلمنامه با آقاى گوهرى تماس گرفتم و صحبتهاى اوليه انجام شد و سرانجام فيلم وارد مرحله توليد شد.
\ آيا فيلمنامه هنگام اجرا تغيير كرد؟
> فيلمنامه طبق صحبتهايى كه من با آقاى گوهرى داشتم حاوى نقطه نظرات من هم بود، اما به هرحال هر چقدر هم فيلمنامه كامل باشد در مرحله اجرا و فيلمبردارى يك تغييراتى اتفاق مى افتد و طبيعتاً با نسخه اصلى فيلمنامه تغييرات جزئى دارد ولى در مجموع تغييرات زياد نيست.
در فيلمنامه «يك تكه نان» سعى بر اين بود كه پديده معجزه را در عصر حاضر به تصوير درآوريم، بنابراين موضوع حافظان قرآن مبناى حركت قرار گرفت تا به موضوع اصلى كه «معجزه» بود بپردازيم و سعى كرديم از پيچيدگى ها كم كنيم و به سمت سادگى آن را پيش ببريم و نشان بدهيم اين پديده از فرط ساده بودن است كه براى ذهن بشر قابل فهم نيست.
زمانى كه طرح اين فيلمنامه مطرح شد در بحث هاى مفصلى كه با آقاى گوهرى داشتم به دو راه حل رسيديم، در ابتدا اين سوال مطرح شد كه طرح موضوع «معجزه» در زندگى بشرى در كدام بستر جواب مى دهد در شهر پيشرفته امروزى يا در دامن طبيعت و استفاده از يك جور بدويت و سادگى؟!
معتقد بودم در دل طبيعت اين موضوع را به تصوير كشيدن باعث مى شود نسبت به شهر، يكسرى از مخاطبين را از دست بدهيم اما به يك مفاهيمى مى توانستيم دست پيدا كنيم كه امكانش در تصاوير شهرى نبود، بنابراين محيط روستايى را براى روايت انتخاب كرديم اما هميشه اين موضوع دغدغه من بوده است كه چطور يك چنين موضوع معنوى را در دل شهر و زندگى مترقى امروزى به تصوير بكشم.
\ بازيگران فيلم اغلب از ميان هنرمندان عرصه تئاتر انتخاب شده اند. آيا اين انتخاب به عمد بوده است؟
> در تئاتر با فيزيك بازيگر كمتر سروكار داريم بيشتر با گويش و مواردى از اين نوع مواجه هستيم فكر كرديم آدم هاى تئاترى بهتر مى توانند با نوع بازيشان مفهوم اين داستان را منتقل كنند البته بايد متذكر شوم در انتخاب بازيگران تئاتر قصد خيلى خاصى نبوده، هرچند كه بازيگرى نقش مهمى در اين كار داشت و به طور طبيعى ما نيز به سمت انتخاب بازيگران خوب پيش رفتيم.
\ اكران فيلم چند بار به تعويق افتاد و شما هم گله مند بوديد. نظرتان درباره اكران فيلم در نوروز ۸۵ چيست؟
> من بارها گفته ام در مورد اكران و نحوه تبليغات به اين موضوع فكر بكنيم كه فيلم براى كدام دسته از مخاطبين ساخته شده است و براساس آن تبليغ شود. يعنى بگونه اى كه مخاطبين كه براى آنها فيلم ساخته شده است از اكران آن فيلم مطلع شوند، اما متأسفانه در مجموعه سازمانهاى پخش در ايران هيچ كدام به اين موضوع فكر نمى كنند. تقريباً تمام بخشها به صورت كلاسيك كارشان را انجام مى دهند و خيلى هم نمى توان اعتراض كرد، مگر اينكه يك سازمان پخش مجزا تشكيل شود.
\ از شهريار چه خبر؟
> مشغول فيلمبردارى هستيم و تا يك ماه ديگر فيلمبردارى آن به پايان مى رسد.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
گروه فرهنگ و هنر-ایران _ يك هنرمند و فيلمساز فنلاندى به دريافت جايزه هنرى ۴۰هزارپوندى آرتس موندى (Artes Mundi) كه امسال دومين سال اهداى آن است نائل آمد.
به گزارش بى.بى.سى اين جايزه كه به لحاظ اعتبار و ارزش هنرى با جايزه ۲۵هزارپوندى ترنر رقابت مى كند امسال به اين هنرمند ۴۶ساله فنلاندى كه مقيم هلسينكى است تعلق گرفت. وى يكى از هشت هنرمندى بود كه نامزد دريافت اين جايزه معتبر در دنياى هنرهاى بصرى شده بودند.
بر پايه اين گزارش هيأت داوران «ايجاليساآتيلا» را براى مجموعه كارها و آثار هنرى اش طى سه الى پنج سال اخير برگزيدند. وى از صدا و موسيقى براى ساختن فيلم، ويديو و حتى عكاسى مفهومى استفاده مى كند تا عواطف بشرى را نشان دهد و هيأت داوران تحت تأثير ظرافت زبان هنرى او قرار گرفته بودند. سخنگوى اين هنرمند مى گويد: «او واقعيت بينى يك مستندساز را با تصورات خيالى يك روانشناس ادغام مى كند تا جزئيات زندگى روزمره را در آثارش به تصوير بكشد.»
گفتنى است جايزه هنرى آرتس موندى امسال توجه هنرمندان ۶۰كشور مختلف را به خود جلب كرده بود. اين جايزه كه مورد حمايت وزير فرهنگ ولز است فرصتى را براى هنرمندان سرتاسر جهان فراهم مى آورد تا در يك مناظره فرهنگى شركت كنند و هنر متفاوت خود را براى علاقه مندان به نمايش گذارند. امسال نمايشگاهى از آثار هنرى نامزد شده در هفت گالرى موزه ملى ولز در كارديف برپا خواهد شد و به نمايش عموم درخواهد آمد.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
فيلم «كارگران مشغول كارند» ساخته مانى حقيقى در بخش مسابقه جشنواره فيلم ترايبيكا به نمايش درمى آيد.
اين جشنواره به همت رابرت دنيرو و مارتين اسكورسيزى از ۵ تا ۱۷ ارديبهشت ماه در نيويورك برگزار مى شود. در بخش مسابقه فيلم هاى كوتاه نيز فيلم راه ها از عباس كيارستمى و در بخش جنبى فيلم روزى روزگارى در مراكش ساخته سيف الله صمديان درباره كارگاه فيلمسازى كيارستمى و اسكورسيزى در مراكش به نمايش درخواهد آمد. حميد رحمانيان نيز با فيلم «دم صبح» ميهمان بخش كشف هاى تازه اين جشنواره است.
منبع:ایران
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
گروه فرهنگ و هنر-ایران: عزت الله انتظامى، آقاى بازيگر سينماى ايران به زودى جلوى دوربين اميرشهاب رضويان خواهد رفت. او قرار است در فيلم «رنگ هاى خاطره» سومين ساخته رضويان ايفاگر يكى از نقش هاى نخست باشد.


رضويان پيش از اين دو فيلم سفر مردان خاكسترى و تهران ساعت هفت صبح را جلوى دوربين برده است. فيلمبردارى رنگ هاى خاطره در سه بخش انجام خواهد شد.
بخش اول در آلمان و بخش دوم و سوم در ارگ بم و تهران. انتظامى متولد سال ۱۳۰۳ تهران است و همچنان سرحال سر صحنه آثار سينمايى ظاهر مى شود. او تا امروز مقابل دوربين حدود ۵۰ فيلم سينمايى رفته است.
سال گذشته وى در جلد اول فيلم ستاره ها (فريدون جيرانى) حضور يافت. او نقش يك بازيگر كهنه كار تئاترى را برعهده داشت كه قرار بود براى اولين بار جلوى دوربين سينما برود. انتظامى براى بازى در اين نقش نامزد دريافت سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول مرد از جشنواره بيست و چهارم فيلم فجر شد.


نوروز امسال نيز فيلم جايى براى زندگى به كارگردانى محمدرضا بزرگ نيا با بازى وى از شبكه دوم سيما روى آنتن رفت.
اين بازيگر پيشكسوت در فعاليت هاى صنفى نيز حضورى شايان توجه دارد و امسال براى دومين بار به رياست هيأت مديره خانه تئاتر برگزيده شد.
وى اين روزها در دفتر هيلاج فيلم مشغول تمرين نقش خود است، يك بازيگر مقيم آلمان نيز نقش مقابل او بازى مى كند. يكى از اين افراد نويسنده و ديگرى نقاش است.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
با نزديك شدن به پنجاه و نهمين دوره جشنواره فيلم كن، هيأت هاى انتخاب اين جشنواره بزرگ در حال تماشاى ۴۷ فيلم ايرانى متقاضى حضور در اين رويداد بزرگ سينمايى هستند.
با آنكه ۴۳ روز به آغاز جشنواره كن ۲۰۰۶ باقى مانده است، بسيارى از فيلمها و فيلمسازان اين دوره مشخص شده اند و به طور غير رسمى اسامى سينماگران مشهورى همچون نانى مورتى، امير كوستاريكا، آلخاندر و آلمادورا، آكى كوريسماكى، رايدلى اسكات، فرانسيس فورد كاپولا، ديويد لينچ، كلينت ايستو ود، استفان فريزر و... در راهروهاى كن به گوش مى رسد.
از ايران جدا از تعداد زيادى فيلم كوتاه و مستند مجموعاً ۴۷ فيلم براى شركت در جشنواره ارائه شده كه برخى از آنها توسط سازمانها و نهادهاى سينمايى و تعدادى ديگر توسط سازندگان به دبير خانه جشنواره كن ارسال شده است. از ميان اين فيلمها تعدادى از فيلمها مورد بازبينى قرار گرفته و تعدادى ديگر طى روزهاى آينده بازبينى خواهند شد.
در ميان فيلمهاى بررسى شده تا ديروز فيلم «چهارشنبه سورى» بيشترين شانس حضور در كن را داشته و به همين دليل در بخش رزرو نوعى نگاه قرار گرفته است. همچنين فيلم «خون بازى» امروز مورد بررسى قرار مى گيرد.
در ميان ۴۷ فيلم متقاضى مى توان به نامهايى همچون سفر به هيدالو (مجتبى راعى)، حافظ (ابوالفضل جليلى)، چند كيلو خرما براى مراسم تدفين(سامان سالور)، فرياد مور چگان (محسن مخملباف)، خون بازى (رخشان بنى اعتماد)، چهارشنبه سورى (اصغر فرهادى)، نيوه مانگ (بهمن قبادى)، خاك سرد (رضا سبحانى)، بازم سيب دارى (بايرام فضلى) و... اشاره كرد.
بنابه مقررات جشنواره كن فيلمهايى كه در كشور سازنده به نمايش عمومى در آمده باشند منعى براى حضور در كن ندارند و به همين دليل چهارشنبه سورى نيز مثل «تمساح» ساخته نانى مورتى كه در ايتاليا به نمايش در آمده در جشنواره كن مى تواند به نمايش در آيد. تمساح اثرى كمدى در نقد دولت برلوسكونى است و در بخش مسابقه حضور خواهد داشت.
فيلم «ساخت ايران» ساخته نادر تكميل همايون نيز از جمله آثارى است كه در جشنواره كن امسال به احتمال زياد نمايش داده مى شود، اين فيلم كارى مستند درباره سينماى ايران است. از بخشهاى جنبى جشنواره امسال مى توان به بخش استعدادهاى جوان اشاره كرد كه ۱۸ فيلم از سينما گران جهان در آن به نمايش در مى آيد و البته فيلمى از ايران در آن حضور ندارد.
تا دو هفته بعد يعنى ۱۵ تا ۱۶ آوريل (۲۶ و ۲۷ فروردين ماه) فيلمهاى بخش هاى مختلف (مسابقه، نوعى نگاه، دو هفته كارگردانان، هفته منتقدان و فيلمهاى كوتاه) انتخاب مى شوند و در روز ۲۰ آوريل (۳۱ فروردين ماه) اسامى كامل فيلمها، هيأت هاى داورى و برنامه هاى جشنواره از طريق برگزارى جلسه مطبوعاتى معرفى خواهد شد.
پنجاه و نهمين جشنواره فيلم كن ۱۷ تا ۲۸ ماه مه (۲۷ ارديبهشت تا ۷ خردادماه) در شهر ساحلى كن فرانسه برگزار خواهد شد.
منبع:ایران
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
گروه فرهنگ و هنر _ایران: پانزدهمين جشنواره فيلم فيلادلفيا با اختصاص بخش ويژه اى به «سينماى جهان اسلام» برگزار مى شود.
در اين جشنواره بيش از ۲۰۰ فيلم از ۴۰ كشور جهان حضور دارند و در يكى از بخش هاى آن با عنوان سينماى جهان اسلام سه فيلم زن زيادى (تهمينه ميلانى)، سيماى زنى در دوردست (على مصفا) و جزيره آهنى (محمد رسول اف) به نمايش درمى آيد. در اين بخش مجموعاً ۹ فيلم به روى پرده خواهد رفت.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
گروه فرهنگ و هنر-ایران: امسال نوروز هيچ نمايش جديدى روى صحنه نرفت و سالن هاى نمايش تعطيل بودند. فعاليت هاى تئاتر امسال از ۲۰ فروردين ماه آغاز مى شود.
نمايش دشمن مردم شاهكار هنريك ايبسن به كارگردانى اكبرزنجانپور در سالن اصلى اجرا مى شود.
خود زنجانپور به همراه كاظم هژيرآزاد، فرنوش آل احمد، سيامك صفرى، پرستو گلستانى و سينا رازانى نقش هاى اصلى را برعهده دارند.
نمايش تيغ و ماه به كارگردانى آتيلا پسيانى نيز ميهمان سالن چهارسو خواهد بود كه علاوه بر پسيانى پسرش خسرو نيز در آن بازى مى كنند. اين نمايش قسمت سوم كنگ خوابديده است. ميكائيل شهرستانى نيز دو نمايش تك پرده اى را در تالار قشقايى اجرا مى كند نمايش هاى شب بخير جناب كنت و آهنگ هاى شكلاتى عنوان دو نمايش رادى هستند. تالار سايه نيز شاهد اجراى نمايش سكوت به كارگردانى حسين مهكام خواهد بود.
ظاهراً پيش تر قرار بود نمايش دو فنجان قهوه كار حسين عاطفى در اين تالار اجرا شود كه بنا بر درخواست كارگردان اجراى آن به تعويق افتاده است. در تالارهاى نو و كوچك نيز دو نمايش از شهرستان ها اجرا مى شود.
نمايش «وقتى فرشته خواب سنگ مى بيند» كار على نرگس نژاد در تالار شماره ۲ و آواز ستاره ها به كارگردانى مهرداد خرمن بيز هم در تالار نو روى صحنه خواهد رفت.
به گفته محمود فرهنگ مدير تالار سنگلج نيز در سال جديد نمايش هايى از داريوش مؤدبيان، على نصيريان و داود فتحعلى بيگى در اين تالار روى صحنه خواهد رفت.
اما بابك محمدى هم پس از اجراى نمايش حرفه اى ها كه در تالار گوشه فرهنگسراى نياوران و مجموعه تئاتر شهر روى صحنه رفت و صحبت هايى مبنى بر اجراى نمايش سگ هاى پدر تصميم گرفته يكى از كارهاى قديمى خود را دوباره در فرهنگسراى نياوران اجرا كند.
اين نمايش مادام پى پى نام دارد كه قبل تر محمدى آن را با حضور گلاب آدينه نمايشنامه خوانى كرده بود. اكنون قرار است اين نمايش به طور مجدد و با حضور دوباره آدينه اجرا شود.
 

farshad_1983

Registered User
تاریخ عضویت
1 اکتبر 2005
نوشته‌ها
751
لایک‌ها
11
سن
42
محل سکونت
Babol
به نقل از farshad_1983 :
الان تو اصفهان هستند؟
راستی این متن تو امضام هم از کیارستمی هستش
20.gif
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
گروه فرهنگ و هنر-ایران: كمپانى فوكس قرن بيستم اعلام كرده است كه قصد دارد فيلمى براساس مجموعه كارتونى خانواده سيمپسون ها توليد كند.
اين فيلم قرار است در سال ۲۰۰۷ به اكران درآيد. فيلم سينمايى خانواده سيمپسون ها يك پيش نمايش بيست و پنج ثانيه اى داشته كه امسال در نمايش افتتاحيه فيلم كارتونى «عصر يخبندان» توليد جديد كمپانى فاكس براى تماشاگران به نمايش در آمد.
در اين فيلم بيست و پنچ ثانيه اى هومر سيمپسون (پدر خانواده سيمپسون ها) روبه تماشاگران مى گويد «من فراموش كردم چى بايد بگم». مجموعه خانواده سيمپسون ها طولانى ترين و پر طرفدارترين سريال تلويزيونى در ايالات متحده و سراسر جهان است.
ماه گذشته هفدهمين فصل و آخرين فصل از اين مجموعه به نمايش در آمد و كمپانى فوكس قول داده كه دو مجموعه ديگر نيز از اين سريال توليد كند البته مت گرواينينك خالق سيمپسون ها سال گذشته گفت: اين مجموعه تا هنگامى كه من و همكارانم ايده هاى تازه داشته باشيم ادامه پيدا خواهد كرد.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
پنجاه و سومين جشنواره فيلم هاى كوتاه و مستند بلگراد از ۱۱ تا ۱۵ آوريل برگزار مى شود.
بخش بين المللى اين جشنواره كه از رويدادهاى باسابقه دنيا در اين زمينه است، شامل رقابت فيلم هاى مستند، كوتاه داستانى، انيميشن و بخش پانوراماست و سه فيلم كوتاه و مستند ايرانى را در سه بخش به نمايش مى گذارد.
بر اساس اين گزارش، مستند اينانا (سودابه مجاورى) در رقابت فيلم هاى مستند، همسفر خاموش (الهام حسين زاده) را در رقابت فيلم هاى كوتاه داستانى و مستند حيدر، يك افغانى در تهران (بابك جلالى) را در بخش پانوراما پذيرفته است.
جشنواره بلگراد در مجموع يازده جايزه رسمى اهدا مى كند كه از اين تعداد، چهار جايزه در بخش بين المللى توزيع مى شود.
علاوه بر دو بخش رقابتى ملى و بين المللى، امسال چشم انداز انيميشن هاى كانادا، مرور جشنواره اتاوا در سال ،۲۰۰۵ بزرگداشت ولاديمير پتريچ از بخش هاى ويژه جشنواره بلگراد است.
منبع:ایران
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
گروه فرهنگ و هنر-ایران: از مارتين اسكورسيزى كارگردان صاحبنام سينما در جشنواره سيلورداك تقدير به عمل خواهد آمد.
اين جشنواره كه اختصاص به سينماى مستند دارد، روز بيست و پنج خردادماه امسال از مارتين اسكورسيزى به خاطر چهل سال فعاليت در سينما تقدير مى كند. اسكورسيزى در كارنامه خود چند فيلم مستند دارد كه از آنها به عنوان جواهرهاى دنياى مستند ياد مى كنند. همكارى در فيلمبردارى و تدوين فيلم ووداستاك، فيلم آخرين والس، مستندى درباره موسيقى بلوز و آخرين اثر او با عنوان No difection home مستندى درباره باب ديلن نمونه هايى از آثار مستند او هستند. گزيده اى از آثار مستند اسكورسيزى نيز در اين جشنواره به نمايش درخواهد آمد و خود او نيز در ميزگردى درباره شيوه كارش توضيح خواهد داد. چارلز كانينگهام نويسنده و منتقد بزرگ سينما نيز در جلساتى به تشريح آثار اسكورسيزى مى پردازد. جشنواره سيلورداك از سيزدهم تا هجدهم ماه جون برگزار خواهد شد و بيستمين سالگرد تأسيسش را با حضور اسكورسيزى جشن خواهد گرفت. هوانورد، دارو و دسته نيويوركى، گاو خشمگين، دوستان خوب، جنوب شهر و... از ساخته هاى مختلف اين فيلمساز صاحب سبك هستند.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
گروه فرهنگ و هنر-ایران: دو فيلم ايرانى ساخته ايرج امامى كارگردان ايرانى مقيم لندن براى نخستين بار در بريتانيا به روى پرده رفتند.
«وقت چيدن گردوها» و «رو به غروب» كه هر دو در ايران ساخته شده اند، براى نخستين بار به ترتيب در روزهاى ۱۹ و ۲۶ مارس در سينماى چلسى لندن به نمايش عمومى در آمدند.
«وقت چيدن گردوها» نخستين ساخته بلند سينمايى- داستانى ايرج امامى، داستان طلبه جوانى به نام لطيف است كه براى مرور دروس مذهبى خود در محيطى آرام، به مقبره امامزاده اى در روستايى دورافتاده مى رود.
وقت چيدن گردوها در سال ۱۳۸۱ به تهيه كنندگى حسن جلاير با شراكت سيماى جمهورى اسلامى ايران ساخته شد. اگر چه تلويزيون اواسط كار از تهيه كنندگى كار انصراف داد.
علت كناره گيرى تلويزيون ايران از تهيه فيلم بنا به گفته خود كارگردان، درخواست براى توقف كار و فيلمبردارى مجدد فيلم بوده است كه با توجه به اينكه بيش از نيمى از كار، فيلمبردارى شده بود، كارگردان پيشنهاد تلويزيون ايران را رد مى كند و باقيمانده فيلمبردارى و مراحل فنى را با تهيه كننده خصوصى ادامه مى دهد.
وقت چيدن گردوها كه در آن بازيگرانى چون پارسا پيروزفر و لادن مستوفى نقش آفرينى مى كنند در دومين نوبت نمايش روز شنبه اول آوريل در سينماى تراسايكل در شمال لندن به نمايش در مى آيد.
«روبه غروب» ديگر فيلم امامى بوده كه در تهران به صورت ويدئويى فيلمبردارى شده است.
داستان اين فيلم درباره مردى است كه كيفش را كه حاوى مقدار زيادى پول است در پى حادثه اى گم مى كند. محمد، كودكى از مهاجران افغان در ايران كه همراه عمويش در تهران از راه جمع كردن زباله امرار معاش مى كردند، كيف را مى يابد. او غافل از اينكه محتواى كيف چيست به قصد استفاده آن به عنوان كيف مدرسه، آن را به خانه مى برد. محمد كه بى سواد است سعى مى كند در كنار گذران زندگى خواندن و نوشتن را نيز فرا گيرد.
پس از چندى عموى او باز داشت و زندانى مى شود و محمد كه شغل و سرپناهش را از دست داده چاره اى جز بازگشتن به افغانستان ندارد. او به وطنش باز مى گردد و تنها چيزى كه با خود دارد كيفش است.
هديه تهرانى، محمد عطرى و سيامك امامى بازيگران اصلى فيلم روبه غروب هستند. اين فيلم روز يكشنبه دوم آوريل در سينماى ترايسايكل به نمايش در خواهد آمد. قرار است رو به غروب كه در لندن به شيوه ويدئويى نمايش داده مى شود، براى نمايش وسيع تر به فيلم ۳۵ ميليمترى تبديل شود.
نخستين فيلم بلند ايرج امامى يك فيلم عروسكى است به نام ابراهيم در گلستان كه نزديك به بيست سال پيش در ايران ساخته شده است. اين فيلم در واقع نخستين فيلم بلند عروسكى تاريخ سينماى ايران محسوب مى شود.
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
يك مستند ايرانى در دومين جشنواره سالانه فيلم هاى مستند سازمان ملل متحد به نمايش درمى آيد.
به گزارش پايگاه خبرى فيلم كوتاه اين جشنواره كه با نام «داستان هايى از زمين» طى دو روز ۲۲ و ۲۳ آوريل ۲۰۰۶ در نيويورك برگزار مى شود، ۱۶ اثر از كشورهاى مختلف را در بخش آزاد خود پذيرفته است كه يكى از آنها «عيدز، ايران ۱۳۸۴» (كمال بهار و محمد احسانى) است. بر اساس اين گزارش، ۲۱ فيلم هم در بخش فيلمسازان سازمان ملل به نمايش درمى آيد كه در دفاتر مختلف اين سازمان توليد شده اند.دو مستند بلند و نيمه بلند هم در بخش نمايش هاى ويژه به نمايش درمى آيند. اين جشنواره همزمان با شصتمين سال تأسيس سازمان ملل متحد و براى انعكاس اهداف توسعه هزاره سازمان ملل برگزار مى شود.
اين اهداف عبارت اند از: ريشه كنى فقر و گرسنگى، دستيابى به آموزش ابتدايى در جهان، ترويج برابرى جنسيتى و استقلال زنان، كاهش مرگ و مير كودكان، بهبود سلامت مادران، مبارزه با ايدز، مالاريا و ساير بيمارى هاى فراگير، حفاظت از محيط زيست و پيشرفت مشاركت جهانى در توسعه.
گفتنى است ۱۸۰ فيلم از ۱۶ كشور متقاضى شركت در دومين جشنواره مستند سازمان ملل بودند. همچنين به گزارشى ديگر جشنواره بين المللى فيلم هاى مستند فول فريم امسال برنامه جنبى خود را به نخستين نمايش مستندهايى درباره توفان كاترينا اختصاص داده است. اين جشنواره در دورهام در ايالت كاروليناى شمالى آمريكا برگزار مى شود و معمولاً برنامه جنبى اش به آثار فيلمسازان جنوب آمريكا تعلق دارد، اما امسال در اين برنامه ۹ مستند درباره توفان مرگبار كاترينا كه سال گذشته خسارت ها و تلفات بسيارى بر جا گذاشت، به نمايش درمى آيد. از جمله اين مستندها مى توان به چشمى در توفان (نيل الكساندر) اشاره كرد كه يك خاطره نگارى ويدئويى درباره مسير حركت مخرب كاترينا است، همچنين نهر صحرا گزارشى است از انتقال ۶۰۰ آفريقايى-آمريكايى به ايالت يوتا در شب وقوع كاترينا. جشنواره فول فريم ششم آوريل (هفدهم فروردين) با نمايش مستند طرح هاى فرانك گرى ساخته سيدنى پولاك گشايش مى شود.
منبع:ایران
 

esfandiyar2002

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
5 آپریل 2004
نوشته‌ها
8,484
لایک‌ها
7
محل سکونت
TABRIZ
بنفشه غلامى
لورا آگوستا گينور (كه بعدها به ژانت گينور معروف شد) ششم اكتبر ۱۹۰۶ در فيلادلفيا (پنسيلوانيا) به دنيا آمد. خانواده اش در يكى دو سالگى او بود كه به سن فرانسيسكو نقل مكان كردند. ژانت گينور در همين شهر بزرگ شد و سال ۱۹۲۳ بعد از فارغ التحصيلى از دبيرستان به تنهايى به لس آنجلس رفت او در اين شهر به آموزشگاه منشيگرى رفت و سپس در يك فروشگاه كفش در قبال دستمزدى معادل ۱۸ دلار در هفته مشغول به كار شد. اما از آنجا كه لس آنجلس محل و مأواى ستاره ها و استوديوها بود، به فكر افتاد كه استعداد خود را در زمينه بازيگرى آزمايش كند. بنابراين حاضر شد به طور رايگان براى فيلم هاى كمدى نقش هاى كوچك بازى كند. او دو سال تمام به اين شكل و بدون دريافت هيچ پولى نقش بازى كرد اما اين مسأله هرگز او را ناراحت نمى كرد، زيرا اعتقاد داشت همه چيزهاى خوب به كسى مى رسد كه انتظار آنها را بكشد. اين انتظار براى او خيلى طولانى نبود و وقتى ۲۰ ساله شد (۱۹۲۶) توانست براى نخستين بار به عنوان بازيگر نقش اول زن يك فيلم، تصوير و نام خود را بر پرده نقره اى ببيند و در فيلم «سيل جانستون» ظاهر شود. او در اين فيلم اجرايى باشكوه داشت، طورى كه گردانندگان هاليوود متوجه شدند يك ستاره درخشان در دست خود دارند.
بعد از ايفاى نقش در «سيل جانستون» سيل پيشنهادها به سمت ژانت گينور سرازير شد و او در همان يك سال در چهار نقش ديگر در فيلم هاى «بوسه نيمه شب»، «عقاب آبى»، «بازگشت پيتر گريم»و ... ظاهر شد. سال دوم معروف شدن او برايش بسيار خوش يمن بود. زيرا توانست در «طبقه هفتم بهشت» و «غروب: سرود دو انسان» بازى كند. يك سال پس از اين دو فيلم يعنى سال ۱۹۲۸ از آنجا كه در دو فيلم ذكر شده بسيار عالى ظاهر شده بود توانست در فيلم قابل تأمل «رشته خيابانى» نقش بازى كند. او در همين سال به خاطر ايفاى نقش در «فرشته خيابانى» و همچنين بازى در فيلم هاى سال قبل خود يعنى «طبقه هفتم بهشت» و «غروب : سرود دو انسان» جايزه اسكار بهترين بازيگر نقش اول زن را دريافت كرد تا نامش به عنوان نخستين بازيگر زنى كه توانست جايزه اسكار را در اولين دوره آن به دست آورد ثبت شود.
ژانت گينور سال ۱۹۲۹ وقتى ۲۳ ساله بود با مردى به نام «جس ليدل پك» ازدواج كرد اما تنها ۴ سال توانست با وى زندگى كند و سال ۱۹۳۳ از او جدا شد. اين جدايى براى او سخت بود او بى رحمانه سينماى صامت را كنار زد و باعث شد او به هدفى بالاتر بينديشد و بر تلاش خود بيفزايد. او از معدود بازيگران سينماى صامت بود كه توانست جايگاه خود را در سينما حفظ كند. زيرا علاوه بر مهارت در ايفاى نقش از صداى خوبى برخوردار بود. در اواسط دهه ۳۰ او در بالاترين جايگاه بازيگرى قرار داشت و حتى سال ۱۹۳۷ هم براى اسكار دوم خود، نامزد شد كه البته موفق به دريافت آن نشد. سال ۱۹۳۸ در فيلم «جوان دل» بازى كرد اما يك سال پس از آن، زمانى كه براى بار دوم ازدواج كرد، اعلام كرد فيلم «جوان دل» آخرين فيلمش بوده است و ديگر قصد بازيگرى ندارد. او ۱۴ آگوست ۱۹۳۹ با آدريان ازدواج كرد و فارغ از هياهوى هاليوود جذب زندگى خانوادگى شد و يك سال پس از آن نيز تنها فرزندش رابين متولد شد. ازدواج او و گيلبرت آدريان (آدريان آدولف گرينبورگ) كه طراح صحنه بود ۲۰ سال دوام داشت و سرانجام در ۱۳ سپتامبر ۱۹۵۹ با مرگ آدريان براثر حمله قلبى پايان گرفت. البته او دوسال قبل از مرگ همسرش يك بار ديگر نيز در فيلمى به نام «برناردين» ايفاى نقش كرد. اما آخرين بازى او در تئاترى به نام «هارولد ومود» بود كه يك شكست محض براى او به شمار آمد. او پس از بازى در اين نمايش ديگر در هيچ فيلمى بازى نكرد.
ژانت گينور سال ۱۹۶۴ براى بار سوم با پل گريگورى، تهيه كننده اجرايى فيلم ها در هاليوود، پيمان ازدواج بست. اين ازدواج نيز همانند ازدواج دوم او دقيقاً ۲۰ سال دوام داشت اما اين بار با مرگ خود او كه دوسال انتظار آن را مى كشيد، به پايان رسيد و از دردهاى پس از تصادف در سال ۱۹۸۲ رها شد. در زمان روى دادن اين تصادف او، همسرش، مرى مارتين (بازيگر) و «بن واشر» كه مدير اجرايى كارهاى مرى مارتين بود، با يك تاكسى در حال سفر بودند كه بر اثر شدت تصادف «بن واشر» درگذشت و بقيه نيز زخمى شدند شدت جراحات گينور بيش از ديگران بود. ۱۱ دنده او شكست، استخوان جناغ سينه اش خرد شد، مثانه اش پاره شد و كليه هايش خونريزى كرد و همچنين استخوان لگن اش از چند جا شكست. او طى دو سال بعد چندبار تحت عمل جراحى قرار گرفت اما هر بار ضعيف تر از قبل مى شد. تا آنكه سرانجام در ۱۴ سپتامبر ۱۹۸۴ يعنى درست يك روز پس از بيست و پنجمين سالگرد فوت آدريان، درگذشت.
منبع:روزنامه ایران
 

Mehdi

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 آگوست 2004
نوشته‌ها
5,601
لایک‌ها
49
محل سکونت
Anywhere
من تاحالا شخصا 10 بار بيشتر تو روزنامه ها و مجله ها خوندم كه فلاني به كما رفت .... فلاني فرار كرد
همينطوري رو هوا مينويسن
 

mbf

Registered User
تاریخ عضویت
31 مارس 2005
نوشته‌ها
992
لایک‌ها
7
مهدی عزیز هر کاری کردم نتونستم منظورتو بفهمم
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
پوپك گلدره پس از گذشت حدود 8 ماه همچنان در بيمارستان مهر بستري است.

محمدرضا گلدره پدر اين بازيگر سينما و تلويزيون در گفت و گو با خبرنگار هنري ايسنا ضمن اعلام اين مطلب گفت: پوپك همچنان در اتاقي دو تخته در بيمارستان بستري است و بهبودي كه از نظر پزشكي قابل ارزش خاص باشد ديده نشده فقط تنها تغييري كه به وجود آمده يكسري و اكنش‌هاي مثبت فيزيكي به سرما، گرما و درد است و چشم‌هاي او كه اغلب باز است.

وي همچنين درباره اعزام دخترش به آلمان كه چندي قبل مطرح شده بود اظهار داشت: حدود سه ماه پيش قرار بود پوپك براي معالجه به آلمان اعزام شود كه بنا به جهاتي هنوز امكان‌پذير نشده است.

گلدره با تشكر از پرستاران بيمارستان مهر، صدا و سيما و محمدرضا جعفري جلوه معاونت سينمايي وزارت ارشاد براي كمك به دخترش تصريح كرد: صدا و سيما نيز مخارج درمان پوپك را عهده دار بوده و ياورما در اين مدت بوده است.



سرويس: فرهنگ و هنر - سينما
19/1/1385
 

vahidrk

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
2 جولای 2005
نوشته‌ها
3,513
لایک‌ها
561
سن
38
محل سکونت
Home
در دوبله‌ شبكه‌ دو آقاي‌ هاشمي‌ به‌ استقبال‌ مامي‌آيد و ما را به‌ بچه‌هاي‌ دوبله‌ معرفي‌ مي‌كند.گرم‌ و شوخ‌ طبع‌ و مهربان‌ است‌. گه‌گاه‌ سربه‌ سرهمكاران‌ دوبلورش‌ مي‌گذارد و انصافا آنها هم‌ درمقابلش‌ كم‌ نمي‌آورند.«شراره‌ حضرتي‌»خواهرزاده‌«جلال‌ مقامي‌» به‌ ما مي‌گويد: در اين‌اتاق‌هاي‌ تنگ‌ و تاريك‌ كه‌ هوا نيست‌، ما واقعاخسته‌ مي‌شويم‌ اما هاشمي‌ اكسيژن‌ دوبله‌ است‌ و باكارها و حرف‌هايش‌ كلي‌ به‌ همه‌ ما انرژي‌مي‌دهد. عده‌اي‌ ديگر از دوبلورها هم‌ حرف‌ او راتاكيد مي‌كنند و ماهمان‌ جا قرار مصاحبه‌اي‌خانوادگي‌ را با او مي‌گذاريم‌.


attachment.php

از سربالايي‌ وليعصر كه‌ گذشتيم‌ از كوچه‌اي‌ديگر نيز مي‌گذريم‌ تا به‌ منزلش‌ مي‌رسيم‌. ازحياطي‌ پاييزي‌ با درختان‌ انار و انجير و تختي‌براي‌ استراحت‌ عبور مي‌كنيم‌ تا وارد پذيرايي‌شويم‌.
همسر وي‌ به‌ همراه‌ صبا با لبخندي‌ گرم‌ به‌خونگرمي‌ و مهرباني‌ خود بهمن‌ هاشمي‌ پذيراي‌ما مي‌شوند. صبا دختر كوچولوي‌ اين‌ زوج‌ باموهايي‌ بلند و چشماني‌ درشت‌ و زيبا، غريبانه‌ به‌ مامي‌نگرد. آقاي‌ هاشمي‌ بيرون‌ است‌ و ما باخونگرمي‌ هر چه‌ بيشتر سعي‌ مي‌كنيم‌ هم‌اعتمادشان‌ را جلب‌ كنيم‌ و هم‌ هرچه‌ سريع‌ترمصاحبه‌ را با همسر او آغاز كنيم‌ دلمان‌مي‌خواست‌ با او در فصل‌ تابستان‌ گفتگويي‌ داشته‌باشيم‌ اما سرش‌ حسابي‌ شلوغ‌ بود; حتما به‌ يادداريد كه‌ او هر شب‌ از شبكه‌ دوم‌ سيما با برنامه‌>جشنواره‌ تابستاني‌ سينما» مهمان‌ خانه‌هاي‌ شمابود. ابتدا گفتگو با همسرايشان‌ را بخوانيد.

_ از خودتان‌ بگوييد:

عظيمي‌: من‌«فرناز عظيمي‌» هستم‌، متولد1348 كارشناس‌ ارشد علوم‌ ارتباطات‌، در سال‌74 ازدواج‌ كرديم‌ كه‌ ثمره‌ اين‌ ازدواج‌ يك‌دختر به‌ نام‌ صبا است‌ و خانه‌دار هستم‌.

_ كدام‌ خصوصيت‌ بهمن‌ هاشمي‌ براي‌ شماجذاب‌تر است‌؟

عظيمي‌: قدرت‌ و اعتماد به‌ نفس‌ فراوان‌ ايشان‌در كنار آن‌ صداقت‌، خونگرمي‌ و دست‌ و دلبازي‌فراوان‌ او برايم‌ از خصوصيات‌ بارز و دوست‌داشتني‌اش‌ مي‌باشد.

_ زندگي‌ با يك‌ فرد معروف‌ چگونه‌ است‌؟

عظيمي‌: من‌ اين‌ وضعيت‌ را دوست‌ دارم‌ البته‌گاهي‌ سخت‌ مي‌شود ولي‌ يه‌ جورهايي‌ مي‌توانم‌از عهده‌اش‌ برآيم‌.

_ آيا همه‌ برنامه‌هايش‌ را نگاه‌ مي‌كنيد؟ مثل‌جشنواره‌ تابستاني‌ يا رنگارنگ‌ كه‌ سابقا پخش‌مي‌شد؟
عظيمي‌: تا جايي‌ كه‌ بتوانم‌ بله‌، مگر اينكه‌ زمان‌پخش‌ آن‌ را ندانم‌ اما اگر بدانم‌ بله‌ حتما نگاه‌مي‌كنم‌ و هميشه‌ لذت‌ مي‌برم‌.

_ آيا در منزل‌ به‌ شما كمك‌ مي‌كنند؟

عظيمي‌: اگر باشد تا حدودي‌ بله‌، ولي‌ معمولاسربرنامه‌ است‌.

_ تا حالا شده‌ روزهاي‌ مهم‌ زندگي‌ شما رافراموش‌ كند؟ مثل‌ روز زن‌، روز تولد و...

عظيمي‌: نه‌€ هرگز فراموش‌ نمي‌كند و بسيار هم‌مفيد است‌.

_ همسرتان‌ بسيار خونگرم‌ و شوخ‌ طبع‌ و پر سرو صداست‌ آيا در منزل‌ نيز همينگونه‌اند؟

عظيمي‌: بله‌، خيلي‌ زياد. اما او در همه‌ جااينگونه‌ پرحرف‌ نيست‌. در بعضي‌ جاهايي‌ كه‌راحت‌ نيست‌ يا دوست‌ ندارد آنجا بماند ممكن‌است‌ ساعت‌ها سكوت‌ كند كه‌ البته‌ اين‌ گونه‌ مواردكم‌ پيش‌ مي‌آيد.

_ و خود شما؟ (مي‌خندد و با گرمي‌ مي‌گويد:)

عظيمي‌: بله‌ ما هر دو شيطان‌ و پرسر و صداهستيم‌.

_ نام‌ فرزندتان‌ را با توافق‌ هم‌ انتخاب‌ كرديد;يا سليقه‌ كس‌ ديگري‌ بود؟

عظيمي‌: نه‌ ما با توافق‌ هم‌ نام‌«صبا» را انتخاب‌كرديم‌. زماني‌ كه‌ من‌ سه‌ ماهه‌ باردار بودم‌ با هم‌روزنامه‌ مي‌خوانديم‌ كه‌ من‌ كلمه‌ صبا راديدم‌ به‌ اونشان‌ دادم‌ و او هم‌ پسنديد. و با هم‌ تصميم‌ گرفتيم‌كه‌ اگر فرزندمان‌ دختر شد او را صبا صدا كنيم‌.

_ حدودا 15 سال‌ از آشنايي‌ و ازدواج‌ شما باهم‌ مي‌گذرد و هنوز آقاي‌ هاشمي‌ از عشق‌ وعلاقه‌اي‌ توصيف‌ نشدني‌ از شما برايمان‌ مي‌گويد،حالا به‌ نظر شما اين‌ عشق‌ در زندگي‌ تا چه‌ زماني‌مي‌تواند ادامه‌ داشته‌ باشد؟

عظيمي‌: به‌ نظر من‌ تا زماني‌ كه‌ گذشت‌ درزندگي‌ يك‌ زوج‌ وجود داشته‌ باشد، عشق‌ هم‌مي‌تواند جاري‌ و پررنگ‌ باشد. وگرنه‌ خيلي‌زودكمرنگ‌ مي‌شود يا از بين‌ مي‌رود.

_ فرموديد خانه‌دار هستيد، دوست‌ داريد كاركنيد؟

عظيمي‌: دوست‌ دارم‌ در محيطي‌ كه‌ مربوط به‌كارم‌ باشد و مديريت‌ آن‌ هم‌ دست‌ خودم‌ باشدكار كنم‌ كه‌ نظر آقاي‌ هاشمي‌ هم‌ همين‌ است‌.

_ مثل‌ چه‌ كاري‌؟

عظيمي‌: مانند تاسيس‌ يك‌ دفتر تبليغاتي‌ كه‌البته‌ در حال‌ انجام‌ مقدمات‌ اوليه‌ آن‌ هم‌ هستيم‌.

_ دوست‌ داريد وارد عالم‌ هنر شويد مانندمجري‌گري‌، گويندگي‌ و...

عظيمي‌: نمي‌دانم‌ به‌ خاطر مشغله‌هايي‌ كه‌ تاالان‌ داشتم‌ (بچه‌ داري‌) زياد به‌ آن‌ فكر نكره‌ام‌ درحقيقت‌ خودم‌ هم‌ زياد اصراري‌ براي‌ آن‌نداشته‌ام‌، گرچه‌ پيشنهاداتي‌ در اين‌ زمينه‌ها به‌ من‌شده‌ است‌.

_ او زياد عصباني‌ مي‌شود؟

عظيمي‌: نه‌ زياد ولي‌ اگر هم‌ پيش‌ بيايد خيلي‌سريع‌ اتفاق‌ مي‌افتد و خيلي‌ سريع‌ شايد كمتر ازيك‌ دقيقه‌ آرام‌ مي‌شود.

_ در اين‌ مواقع‌ شما چه‌ عكس‌العملي‌ نشان‌مي‌دهيد؟

عظيمي‌: بستگي‌ دارد معمولا مي‌خندم‌ ياگذشت‌ مي‌كنم‌. گاهي‌ هم‌ من‌ عصباني‌ مي‌شوم‌ولي‌ همه‌ چيز مثل‌ برق‌ و باد مي‌گذرد، شايد يكي‌دو دقيقه‌ هم‌ نشود كه‌ آرام‌ مي‌شويم‌. (البته‌ تاكيدمي‌كند چون‌ آدم‌ بسيار خونگرم‌ و انعطاف‌پذيري‌است‌ خيلي‌ خيلي‌ كم‌ پيش‌ مي‌آيد كه‌ عصباني‌شود).

_ از صبا بگوييد:

عظيمي‌: صبا سه‌ سال‌ بعد از ازدواجمان‌ به‌ دنياآمد و الان‌ 5 سالشه‌. وقتي‌ سه‌ ساله‌ شد به‌ كلاس‌قرآن‌ در خانه‌ قرآن‌ فرستاديمش‌ تا از بچگي‌ بااعتقادات‌ ديني‌مان‌ آشنا شود (مانند پدرش‌).حدود يك‌ سال‌ در آنجا دوره‌ ديد و در كنار آن‌ به‌طور مرتب‌ به‌ كلاس‌هاي‌ ورزشي‌ مختلف‌ مانندژيمناستيك‌ و اسكيت‌ كه‌ البته‌ اسكيت‌ را به‌ طورحرفه‌اي‌ و... مي‌رود. از امسال‌ هم‌ قرار است‌كلاس‌ موسيقي‌ برود.

_ هنگام‌ اوقات‌ فراغت‌ دوست‌ داريد چه‌ كاركنيد؟

عظيمي‌: اول‌ ورزش‌ و بعد مطالعه‌ بهترين‌كارهايي‌ است‌ كه‌ دوست‌ دارم‌ و انجام‌ هم‌مي‌دهم‌.

_ يك‌ خاطره‌ خوب‌ از زندگي‌ مشتركتان‌برايمان‌ بگوييد (پس‌ از مكثي‌ طولاني‌ مي‌گويد:)
عظيمي‌: هر چه‌ فكر مي‌كنم‌ مي‌بينم‌ لحظه‌لحظه‌زندگيمون‌ پر از خاطره‌ بوده‌، در حقيقت‌ سراسرزندگي‌ مشتركان‌ يك‌ خاطره‌ بزرگ‌ است‌ ونمي‌توانم‌ بخشي‌ از آن‌ را جدا كنم‌ و به‌ عنوان‌ يك‌خاطره‌ تعريف‌ كنم‌.

attachment.php

در اين‌ هنگام‌ بهمن‌ هاشمي‌ هم‌ از بيرون‌مي‌آيد و با كلي‌ سر و صدا شوخي‌ و خنده‌ به‌ جمع‌ما مي‌پيوند و گفتگويمان‌ را با او آغاز مي‌كنيم‌.

_ در ابتدا بگوييد چند سالتونه‌ ميزان‌تحصيلاتتان‌ چقدر است‌ و از چه‌ سالي‌ وارد كاردوبله‌ شديد؟

هاشمي‌: من‌ 41 ساله‌ سن‌ دارم‌ ديپلمه‌ هستم‌ واز سال‌ 72 وارد كار دوبله‌ شدم‌.

_ حرفه‌ اصلي‌ شما دوبله‌ است‌؟

هاشمي‌: بله‌ دوبله‌ حرفه‌ اصلي‌ من‌ است‌ و اجرادر حاشيه‌ اين‌ كار مي‌باشد.

_ چگونه‌ و چرا وارد كار دوبله‌ شديد؟

هاشمي‌: علاقه‌ به‌ استفاده‌ از صدايم‌ از بچگي‌در من‌ بود. پدر و مادرم‌ از 6 سالگي‌ مرا دركلاسهاي‌ قرآن‌ گذاشتند و من‌ در هفته‌ شش‌ شب‌جلسات‌ قرآن‌ داشتم‌ و روز هفتم‌ (جمعه‌ صبح‌)دعاي‌ ندبه‌ مي‌خواندم‌. در محله‌ مولوي‌ زندگي‌مي‌كردم‌ و در مسجد مظفري‌ قرآن‌ مي‌خواندم‌.اين‌ روال‌ از 6 سالگي‌ تا 17 سالگي‌ ادامه‌ داشت‌در تمامي‌ مراسم‌ مسجدمان‌ مثل‌ سرود، دكلمه‌،خواندن‌ معني‌ قرآن‌ و... شركت‌ داشتم‌ ومي‌خواندم‌. براي‌ همين‌ من‌ از بچگي‌ به‌ ميكروفن‌عادت‌ داشتم‌. عكس‌هايي‌ از زمان‌ كودكي‌ام‌داشتم‌ كه‌ 10 تا ميكروفن‌ جلويم‌ مي‌باشد تا 30سالگي‌ هم‌ كه‌ در استديوي‌ آزادي‌ بودم‌ باز هم‌ درمقابل‌ من‌، ميكروفن‌ است‌. به‌ عبارتي‌ من‌ از 7سالگي‌ با ميكروفن‌ آشنا شدم‌ و اين‌ علاقه‌اي‌ ذاتي‌در من‌ بود كه‌ گويندگي‌ كنم‌. كه‌ البته‌ عكس‌هايم‌حيف‌ شد. چون‌ در ماشينم‌ بود و ماشينم‌ را به‌سرقت‌ بردند. و عكسها هم‌ با آنها رفت‌.
اما اينكه‌ چگونه‌ وارد سازمان‌ صدا و سيما شدم‌;پس‌ از انقلاب‌ فرهنگي‌ نتوانستم‌ ادامه‌ تحصيل‌بدهم‌ براي‌ همين‌ شروع‌ به‌ كار كردن‌ كردم‌. درضمن‌ عشق‌ به‌ گويندگي‌ هم‌ باعث‌ مي‌شد كه‌ درجمع‌هاي‌ دوستانه‌ گزارش‌ فوتبال‌ را براي‌دوستانم‌ ارائه‌ بدهم‌. (و با صدايي‌ زيبا شروع‌ به‌دادن‌ يك‌ گزارش‌ ورزشي‌ براي‌ ما مي‌كند).

_ غير از دوبله‌ چه‌ كارهاي‌ هنري‌ ديگري‌انجام‌ مي‌دهيد؟

هاشمي‌: اگر بشود اسمش‌ را هنر گذاشت‌ براي‌شبكه‌هاي‌ مختلف‌ اجرا مي‌كنم‌. مثل‌ مسابقه‌ تلفني‌به‌ نام‌ جشنواره‌ تابستاني‌ فيلم‌هاي‌ سينمايي‌ كه‌ فقطاز شبكه‌ دو به‌ خواست‌ مردم‌ پخش‌ شد و برنامه‌اي‌نيز به‌ نام‌«با شبنم‌» دارم‌ كه‌ از پاييز تا بهار صبح‌ها ازساعت‌ 7 تا 8/30 پخش‌ خواهد شد.

_ نقش‌هاي‌ معروفي‌ كه‌ در گويندگي‌ فيلم‌داشته‌ايد چه‌ بود؟

هاشمي‌: در سريال‌«ناوارو» به‌ جاي‌ ژاك‌ماريسا (بن‌ ماري‌) كه‌ يك‌ پليس‌ سياه‌پوست‌ بود،در سريال‌«ناني‌ و ماني‌» كه‌ از شبكه‌ سه‌ پخش‌ شدو 6 قسمت‌ بود به‌ جاي‌«مگنس‌ هنسون‌» حرف‌زدم‌. بيشتر آنونس‌ يا تيراژ فيلم‌ها را مي‌گويم‌ يارل‌هاي‌ چهارم‌ و پنجم‌.

_ چه‌ شخصيتي‌ را از همه‌ بيشتر (در فيلم‌ها)دوست‌ داشتيد؟

هاشمي‌:«بن‌ ماري‌» در سريال‌«ناوارو»

_ دوست‌ داريد كار طنز انجام‌ دهيد مانندبخش‌هايي‌ از رنگارنگ‌...؟

هاشمي‌: به‌ هر حال‌ كاري‌ كه‌ باعث‌ شادي‌مردم‌ بشود را دوست‌ دارم‌ در رنگارنگ‌ هم‌ سعي‌مي‌كردم‌ گفتارم‌ براي‌ مردم‌ شادي‌ آفرين‌ باشد.ولي‌ لودگي‌ را دوست‌ ندارم‌.

_ پيشنهاد بازي‌ در فيلمي‌ را داشته‌ايد؟

هاشمي‌: بله‌ مواردي‌ بوده‌ كه‌ نپذيرفتم‌ به‌ نظرمن‌ فيلم‌ و سينما حضوري‌ قطعي‌ دارند و من‌ترجيح‌ مي‌دهم‌ به‌ كارهاي‌ فعلي‌ام‌ ادامه‌ دهم‌.

_ گرچه‌ رفتارتان‌ نشان‌ مي‌دهد اما براي‌خواننده‌ها اين‌ سوال‌ را مي‌پرسم‌ رابطه‌ شما باهمسرتان‌ چگونه‌ است‌؟

هاشمي‌: بسيار عالي‌ و خوب‌. وقتي‌ آدم‌ يك‌زن‌ خوب‌ دارد يعني‌ يك‌ دوست‌ خوب‌ دارد كه‌براي‌ يك‌ زندگي‌ خوب‌ مي‌تواند به‌ انسان‌ كمك‌كند. يعني‌ هر دو به‌ هم‌ كمك‌ كنند. حالا منظورم‌ اززندگي‌ خوب‌ نه‌ سطح‌ بالاي‌ بالا در نظرم‌ است‌، نه‌پايين‌، سعي‌ مي‌كنم‌ در هر كاري‌ اعتدال‌ را هم‌حفظ مي‌كنم‌ آدم‌ معتدل‌ براي‌ ديگران‌ نه‌ دل‌زده‌مي‌شود نه‌ بي‌مزه‌. از خدا هم‌ مي‌خواهم‌ در اين‌راه‌ كمكم‌ كند.

_ تلخ‌ترين‌ اتفاق‌ زندگي‌تان‌ چه‌ بود؟

هاشمي‌: زندگي‌ مثل‌ موسيقي‌ بالا و پايين‌ دارد.در كنار هر شادي‌ و شيريني‌ در زندگي‌ تلخي‌ هم‌هست‌ اما چه‌ بهتر كه‌ تلخي‌ها را زود فراموش‌كنيم‌. من‌ در زندگي‌ هيچ‌ چيز را تلخ‌ نمي‌بينم‌.

_ آرامش‌ بخش‌ترين‌ لحظه‌ در طول‌ روزبراي‌ شما چه‌ موقع‌ است‌؟

هاشمي‌: موقعي‌ است‌ كه‌ در خانه‌ و در كنارخانواده‌ام‌ هستم‌ و كسي‌ با من‌ كاري‌ ندارد وكسي‌از من‌ نمي‌پرسد چرا آمدي‌؟ چرا نيامدي‌ و...چرا؟چرا؟
و همسرشان‌ در جهت‌ تاييد مي‌گويد: تختي‌ درحياط داريم‌ كه‌ وقتي‌ در آنجا استراحت‌ مي‌كنددر آن‌ لحظه‌ مي‌بينيم‌ كه‌ چقدر آرامش‌ دارد وراحت‌ است‌.

_ مشخص‌ است‌ تفاهمي‌ كه‌ بين‌ شما وجوددارد باعث‌ اين‌ همه‌ آرامش‌ در منزل‌ شده‌ حالاواقعا چقدر با هم‌ تفاهم‌ داريد؟

هاشمي‌: صددرصد با هم‌ تفاهم‌ داريم‌ و خدانكند خانواده‌اي‌ غير از اين‌ باشد. تفاهم‌ باعث‌مي‌شود زن‌ به‌ همه‌ چيز خانه‌ حتي‌ اجزاء كوچك‌زندگي‌اش‌ عشق‌ بورزد و خانه‌ را آرام‌ نگه‌ دارد وتنها خواست‌ مرد هم‌ همين‌ است‌.

_ بزرگ‌ترين‌ آرزويتان‌ چيست‌؟

هاشمي‌: هيچي‌ جز سلامتي‌ و خدا شاهد است‌براي‌ همه‌ هم‌ اين‌ سلامتي‌ را آرزو مي‌كنم‌. وقتي‌سلامت‌ باشيد روحتان‌ سلامت‌ خواهد شد فكرتان‌هم‌ خوب‌ كار مي‌كند. هيچ‌ چيز به‌ اندازه‌ سلامتي‌ارزش‌ ندارد.

_ بزرگ‌ترين‌ هيجان‌ زندگي‌تان‌ چه‌ بود؟

هاشمي‌: ازدواجم‌.

_ خصوصيات‌ بارز همسرتان‌ چيست‌؟

هاشمي‌: خوب‌ فكر مي‌كند و هميشه‌ ايده‌هاي‌خوبي‌ دارد و براي‌ مشكلات‌ و مسايل‌، راه‌حل‌هاي‌ مناسبي‌ را پيشنهاد مي‌كند.

_ از برخورد مردم‌ با خودتان‌ خاطره‌اي‌داريد؟

هاشمي‌: بله‌ هميشه‌ برخوردهايم‌ با مردم‌ جالب‌است‌. خيلي‌ها اسم‌ مرا نمي‌دانند و مرا به‌ اسم‌برنامه‌ام‌ صدا مي‌زنند، مثلا مي‌گويند سلام‌ آقاي‌رنگارنگ‌، آقاي‌ سينمايي‌، آقاي‌ الو مسابقه‌ و...آنقدر از اين‌ نوع‌ برخوردها با من‌ شد كه‌ علي‌رغم‌خواست‌ قلبي‌ام‌ كه‌ دوست‌ نداشتم‌ اسمم‌ را بگويم‌يا زيرنويس‌ شود، مجبور شدم‌ در يك‌ ماه‌ آخربرنامه‌ جشنواره‌ تابستاني‌، در برنامه‌ بگويم‌:ارداتمند شما بهمن‌ هاشمي‌، يا شما ذكاوت‌ داريدهاشمي‌ ارادات‌. مردم‌ جز ابراز احترام‌ و لطف‌كاري‌ نكرده‌اند، از همه‌ آنها كه‌ گفته‌اند و نگفته‌اندسپاس‌گذارم‌.

_ اوقات‌ فراغت‌ تان‌ را چه‌ مي‌كنيد؟

هاشمي‌: دوست‌ دارم‌ بيشتر حرف‌ بزنم‌، گپ‌بزنم‌، كتاب‌ و مجله‌ بخوانم‌.

_ مثلا پنج‌شنبه‌ جمعه‌ها اگر تعطيل‌ باشيد به‌مسافرت‌ نمي‌رويد؟

هاشمي‌: واقعا برايم‌ صرف‌ ندارد دو روز كم‌است‌. دوست‌ هم‌ ندارم‌ زياد در جاده‌ رانندگي‌كنم‌. چون‌ متولد مردادماه‌ هستم‌ آدم‌ بسيارعجولي‌ هم‌ هستم‌ براي‌ همين‌ حوصله‌ ندارم‌ سه‌ساعت‌ منتظر بمانم‌ تا به‌ مقصد برسم‌. دوست‌ دارم‌به‌ جايي‌ بروم‌ كه‌ ده‌ دقيقه‌اي‌ برسم‌ مثلا اگر باهواپيما باشد شايد هفته‌اي‌ صد دفعه‌ هم‌ بروم‌.

_ كارتان‌ به‌ زندگي‌ شخصي‌ شما لطمه‌اي‌نمي‌زند؟ (از جهت‌ حجم‌ زيادي‌ كه‌ دارد)

هاشمي‌: نه‌ اصلا، ما واقعا از زندگي‌ لذت‌مي‌بريم‌ و با برنامه‌ريزي‌ مشكلات‌ مربوط به‌ آن‌ راحل‌ مي‌كنيم‌.

_ و آخرين‌ جمله‌اي‌ كه‌ دوست‌ داريد از شمانوشته‌ شود؟

هاشمي‌: سبز را معني‌ كنيد و يك‌ خانواده‌ سبزباشيد. سبز، يعني‌ دنيايي‌ از طراوات‌، زيبايي‌،آرامش‌ و محبت‌، صميميت‌ و زندگي‌.

زندگي‌ زيباست‌ اي‌ زيباپسند
زنده‌انديشان‌ به‌ زيبايي‌ رسند

منبع:http://www.ksabz.net/article.asp?AID=1219
 

فایل های ضمیمه

  • 120-goftego1.jpg
    24.8 KB · نمایش ها: 15
  • 120-goftego2.jpg
    23.2 KB · نمایش ها: 12
بالا