کاااااااااااااااااااااااااااامل تر از این نوشته نشده من اینقدر طولانی تایپ میکنم باید تایپیست بشم سراغ داشتید بگید صفحه ای 900 کار میکنم
ببین من اصلا دوره های آموزشی داخل رو قبول ندارم
کتابای PDF انگلیسی هستش ، اینارو میتونی دانلود بکنی همونا رو واسه تحلیل تکنیکال بخونی
دوره های آموزشی داخلی کلا به غیر از فیبو ، مووینگ اوریج ، کانال کشی ، مک دی ، آر اس آی ، پرایس و ... چیزی بارشون نیست ، همشم همونارو درس میدن !
شرکت کردن تو دوره های داخلی کاملا بی ارزشه و از نظر من خییییلی مقدماتی محسوب میشه
درضمن کسی که واقعا چیزی بلد باشه ، زمان آموزش دادن نداره و اگه بخواد آموزش بده واسه پولش نیست و یا واسه اعتبار پیدا کردنه و یا واسه راهنمایی بقیه اونم واسه دل خودش . هرکی که شهریه بگیره و آموزش بده چون بیسواده و خودش نمیتونه از تحلیل هاش نتیجه بگیره به ملت یاد میده !
پس تا اینجا منبع شدش " کتابای PDF انگیسی و سایت های خارجی "
اما چی باید بخونی . شما برای سرمایه گذاری و کاهش دادن احتمال زیان و افزایش دادن احتمال سود باید تحلیل تکنیکال و بنیادی رو یاد بگیری و در کنارش با کسب تجربه بتونی وضعیت کلی اقتصاد ، اثر عوامل خارجی و داخلی و وضعیت لحظه به لحظه و روزانه و ماهانه شرکت ها رو رصد و تاثیرش رو روی آینده شناسایی بکنی
تحلیل تکنیکال رو که گفتم چطوری یاد بگیری
تحلیل بنیادی مربوط میشه به صورت های مالی و عملکرد واقعی شرکت ها
یعنی تکنیکال عملکرد معاملات و عرضه و تقاضا رو بهت خروجی میده و بنیادی بهت عملکرد واقعی شرکت ها رو نشون میده
باید هر جفتش رو باهم بلد باشی . برای یاد گرفتن این دوتا هم باید زمان بزاری .
زمانی که میزاری برای تکنیکال اگه زبانت قوی باشه و مثل فارسی جمله ها رو میخونی و معنیشم تو ذهنت میگیری و در این صورت حداقققققل 200 یا 300 ساعت مطالعه مفید نیازه که بتونی به خودت تحلیل گر تکنیکال مبتدی بگی
برای بنیادی یا همون فاندامنتال باید یه سری اصول حسابداری رو یاد بگیری ، بهترین راهش اینه یه حسابدار آشنا پیدا بکنی و بعد از مطلاعه مفاهیم حسابداری و آشنایی با نحوه خوندن ترازنامه و صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد ( کلا صورت مالی ) ، سوالاتت رو از اون حسابدار با سابقه بپرسی و راهنماییت بکنه . در ادامه باید بدونی هر کدوم از اعداد صورت مالی چه مفهومی داره ، چطوری سود سازی میکنن چطوری زیان رو مخفی میکنن ، ذخیره چیه ، اظهار نظر حسابرس رو با صورت تطابق بدی و ... . بعد باید با نسبت های مالی آشنا بشی و نحوه محاسبه اونا و معنی هر کدوم . بعد باید نحوه محاسبه EPS رو یاد بگیری و نحوه قیمت گذاری دارایی های شرکت و بروز رسانی صورت های مالی با توجه به ارزش زمانی پول . تخصصی ترین بخش سرمایه گذاری همین بنیادیه و سخت ترینش هم هست و حداقل یکی دو سال اونم تمام وقت یعنی روزی 10 ، 12 سات باید وقت بزاری در حدی که به مرز جنون برسی
دست به معامله نمیبری و گروه های مورد نظرت رو با دیدگاه کلان به جزء ، انتخاب میکنی و سر وقت شرکت ها میری ، تک تک اونا رو با فیلترهایی که تا حالا یادگرفتی از قیفت رد میکنی ، ته موندش چندتا دونه شرکت میمونه ، اونا رو شروع به آنالیز دقیق از اولین اولین صورت مالی میکنی تا آخرینش . هر شرکتی چندین ماه طول میکشه که به اون خروجی هایی که میخوای برسی . پس باید با یک سری فیلترهای خوب بتونی سر انگشتی و چشمی و ذهنی شرکت ها رو جدا بکنی !
بعد که تحلیلهات کامل شد اقدام به خرید ، نگهداری و فروش یا نوسان گیری و بازی با سهم میکنی
این روش منه و وقت میزارم . حالا راحت ترش چیه ؟ بخش بنیادی رو میشه خیییلی خلاصه کرد ! میتونی صرفا با همون روش های ساده و ذهنی که شرکت های خوب رو جدا کردی با روش های ساده تعیین ارزش ذاتی ، ارزش شرکت ها رو حساب بکنی که در حد کمتر از 1 هفته وقتت رو میگیره ( هر شرکتی )
این دو مرحله رو رد بکنی تازه آماده میشی برای سرمایه گذاری تو بازار تا اون موقع هم احتمالا تب و تاب بازار خوابیده و حباب ها تخلیه شده ! اونجا با خیال راحت و با توجه به دانسته
تو این دوسال که بازار دیمی بود و هرکی از راه رسید سود به جیب زد ، از الان به بعد شرایط سخت تر میشه ، حتی اگه یه اصلاح عمیق هم نداشته باشیم باید شرکت ها با منطق و دلیل و حساب کتاب خریداری بشه . خرید رو هوا یا باعث درجا زدن میشه یا باعث پسرفت
غیر از اینا عمل بکنی یعنی مثل 99% بقیه بورسی ها ، میزان شانس رو توی معاملات زیاد میکنی . هرچی کمتر دانش داشته باشی سهم شانس بیشتره و سهم تحلیل کمتر ! در نتیجه سرمایت شاید رشد بکنه ولی ماهیگیری رو یاد نگرفتی و خود ماهی شانسی توی قایقت افتاده ! در نتیجه یه زمانایی ماهی تو قایقت نمیوفته و اینطوری ضرر میکنی !
اگه سرمایت زیاده و کار اصلیته که باید به این روشی که میگم قدم برداری و اونجا میفهمی این همه ملت غر غر میکنن همش ناشی از نداشتن تخصصه
اما اگه سرمایت کمه یا متوسطه و نمیتونه کار اصلیت باشه ، بنابراین زمانت محدوده و جایی که زمان محدوده باید کار رو به کاردان بسپری ! تنها گزینه منطقی پیش رو یا استفاده از سبد گردان های مجازه که بهت ضرر نرسونن یا استفاده از صندوق های سرمایه گذاری ( که پیشنهادم صندوقه )
برای آشنایی با صندوق ها تاپیک صندوق ها رو تو بخش بورس بخونی کامله کامله
گزینه غیر منطقی هم گرفتن سیگنال از اینور اونوره ، آشنا ، سایت ، گروه و یا معامله بر اساس حس شخصی ! این مدلی کاملا شانسی و استرسیه !
بعد باید در هر صورت حتی اگه دانشمند هم شده باشی ، صبر کردن رو باهاش کنار بیای ! صبر 1 روز و1 هفته و 1 ماه نیست ! صبر چند ماهه و چند ساله ...
در کنار صبر باید نوسان رو هم با جون و دل قبول بکنی ! سرمایت حتی در صورت خرید شرکت خوب و با قیمت خوب هم میتونه تا 30 الی 40 درصد موقتی افت پیدا بکنه یا میتونه موقتی 30 یا 40 درصد حبابی بشه . این مواقع باید بتونی احساساتت رو کنترل بکنی ، تو ضرر در صورت خرید با آگاهی کامل ، نترسی و صبر داشته باشی و موقع حبابی شدن هم واسه سیو سود آتیش به مالت نزنی و صرفا با دست سبک کردن منتظر قیمت پایین تر بشی ...
پس بعد از یاد گرفتن بییییییییییشتر از اون زمان یادگیری باید تجربه بکنی و با سرد و گرم بازار آشنا بشی .
بازم میگم راه اصولیش اینه ، راه یک شبه و رانتی و شانسی و تاس بازی هم داره که از نظر من بیراهست ! سود باید پایدار و همیشگی باشه . پولت تو دو سال 100 برابر بشه ولی بعدش ندونی چیکار بکنی هیییییییییییچ ارزشی نداره
خلاصه ( گزینه های منطقی و دیدگاه درست ) :
شما کار اصلی داری ، سرمایه کم داری ، زمان کافی نداری بنابراین بهترین انتخاب " صندوق سرمایه گذاری " هستش
شما کار اصلی نداری ، سرمایه کم داری ، زمان کافی داری بنابر این بهترین گزینه " مطالعه و کسب تخصص به مقدار کافی و معاملات کوچیک برای کسب تجربه با قبول از دست دادن سرمایه و در کنارش هم بخش عمده سرمایه درگیر صندوق سرمایه گذاری " هستش
شما کار اصلی نداری ، سرمایه زیاد داری ، زمان کافی داری بهترین گزینه " روشی که گفتم و خودم انجام میدم " هستش و بعد سودی که میبری رو هر چند سال یکبار با هدف سرمایه گذاری تو ملک خارج میکنی و جا پاتو محکم میکنی برای قدم های بعدی در غیر اینصورت اتکا فقط به بورس به معنی یه یه برج 100 طبقست که فقط ستون زدی و بالا رفتی اگه از اون بالا بیوفتی هیچ طبقه ای زیرت نیست که جلو سقوطو بگیره و یه کله تا همکف میای
هر کی رو که میشناسم این کار رو انجام نمیده ! فقط معامله میکنه و فعلا خوشحاله ! چند وقت دیگه سرمایه رو یا از دست میدن یا بیرون میبرن . این دسته هم از قشر ضعیف یا متوسط هستن و معمولا به زمین و زمان هم غر میزنن و هرکسی هم بر خلاف میلشون راه بهشون نشون بده مخالفت میکنن و نمیخوان قبول بکنن تخصص تنها راه ثروته !
تخصص به معنای واقعی کلمه که عملی بشه ! من خودم عمران شریف خوندم ولی چون کارم ارتباطی با عمران و مهندسی نداشته یه ویلای 100 متری هم نمیتونم طراحی بکنم و یه افغانی از من بیشتر میدونه ! اما چون خیلی وقته کارم سرمایه گذاریه ، کاملا تو این ضمینه تخصص دارم و میدونم چی میگم اونم نه تو همه بخش ها !
تخصص واقعی کسی داشته باشه ، ثروت مثل آتشفشان تو زندگیش فوران میکنه ! در حدی که بین گزینه های خوب و خوبتر ، گزینه خوب تر رو انتخاب میکنه ...
یعنی کسی میخواد کفاش هم باشه باید کفاشه متخصص باشه که چشم بسته کارش رو انجام بده
بیشتر کسایی هم که تو دنیا ثروت جمع میکنن ظاهر قضیه برای بقیه آسونه ولی باطنش سخته . طرف میگه فلانی دکتره پول پارو میکنه ولی حاضر نیست ده تا کتابی رو که اون خونده بخونه ، یکی میگه فلانی دلاله ملکه ولی یه خونه بخره بفروشه به خاک سیاه میشینه و .....
این توضیحات جامع و کامل و دقیق واس هرکسی که قصد سرمایه گذاری تو بورس داره . آخرش هم که یه توصیه کلی واسه هرکسی که میخواد تو زندگیش موفق و راضی باشه
در رابطه با تاپیک :
* همین الان بگم ، کسی انگ پولدار بودن و صحبت از رو شکم سیری نزنه ! من تقریبا از صفر شروع کردم ( صفر مطلق نه ) ولی یه زمانی که به بدبختی اتفاده بودم
ماشینم ماکسیما بود ولی پول بنزینش رو نداشتم بزنم !!!! شوخی نمیکنم ! یعنی ته فلاکت رو ببین ! بدبختی از در و دیوار برام میریخت ... زندگیم جلو چشمم نابود میشد ! کارایی کردم که هیچ آدم عاقلی نمیکرد آما همونا منو به این چیزی رسوند که الان هستم . این از بحث کسب و کارم ! زندگی شخصیمم اینطوری نبوده که همه چی رو خط درستش جلو بره ، انواع و اقسام بدبختی ها رو چشیدم که یدونش به تنهایی باعث چُس ناله هم سن و سالامه !
خلاصه که زندگی همینه ، بالا پایین داره ، خوشی و ناخوشی داره ، غم و شادی داره فقط باید از اشتباهات درس گرفت ، کار درست رو انجام داد و اینقدر این مسیر رو اصلاح کرد تا نتیجه بگیری ! تهش هم هیچی نیست ! عجله نکنید ... آخرش اینه که 70 یا 80 سالت میشه یا کلی سرمایه داری یا هیچ سرمایه ای نداری یا سرمایت معمولیه در نهایت آخرش با مرگ تموم میشه و بعد از مرگ هم هیچی نیست
زندگیتونو بکنید ، کاری رو که فکر میکنید درسته بکنید ، کاری به عرف و قانون و حرف بقیه و چند میلیارد نفر آدم نداشته باشید . اصلا زندگی ارزش این چیزا رو نداره . 10 سال زندگی مطابق میل و بعدش مرگ خیلی بهتر از 100 سال زندگی با شک و تردید و غر زدن و ناراحتی و انداختن تقصیر گردن عالم و آدمه
چند خط آخر این پستمم بخونید و همونطوری هم که افتک میگه یادتون باشه که تخصص و دانش و تجربه تنها راه تغییر زندگیه . حالا یکی با دانشگاه یکی با مطالعه یکی با تجربه و از این تخصص یا اینور استفاده میکنه یا اونور ولی اونور برای کسی که واقعا تخصص داره باز تره اما کسی دودستی هیچوقت رفاه و آرامش رو به هیچ کسی نمیده
بیشتر پارامتر های زندگی هممون دست خودمون نیست ! دستمون دادن
غر زدن رو همه بلدن به جاش یه کاری بکنید که منجر به تغییر مثبت حتی ملایم و آروم تو زندگی خودتون یا بقیه بشه
آدم میشناسم از شهرستان اومده تخصص داشته الان ماهی حدودا 15 الی 20 حقوق میگیره . تو همین ایران اونم بدون پارتی و با کارآموزی دانشگاه !
کسی که واقعا تخصص و دانش داشته باشه ازش استفاده میشه اگه تخصص و دانش رو داره ولی نتیجه نمیگیره باید ببینه گیر کار کجاست
یکی گیرش اینه که رُک حرف میزنه مثل
@Lucky Guy که خودشم گفته و واقعا هم مشکل از رُک حرف زدنه
یکی گیرش اینه فکر میکنه تخصص داره
یکی میخواد سریع پولدار بشه و هرچی داره رو هم به باد میده
یکی با آرزوی رفتن از کشور دست به سیاه سفید نمیزنه
یکی منتظره کارفرما بیاد دستش رو بگیره التماس بکنه بره سر کار
یکی نمیتونه چهار تا دستور رو باهاش کنار بیاد
یکی فکر میکنه پول درووردن تخصص نمیخواد و با دلالی و اینچیزا پول در میاد . دزدی هم تخصص میخواد دلالی که جای خودشو داره
شما خدای هرچیزی هم باشید مثل ساعت اگه یه چرخ دنده رو در بیاری ، دیگه تکون نمیخوره ، شرایط زندگیتون هم بهتر نمیشه
سختی رو به معنای واقعی تحمل بکنید ( کردم ) ، توسری هم لازم بود بخورید ( خوردم ) ، لازم بود پاچه خواری بکنید ( نکردم ) ، لازم بود هر فحشی و چکی رو هم تحمل بکنید ( کردم ) بعدش اوضاع درست میشه ! من یه سری از دوستام دقیقا دشمنای قدیمیم بودن
همه نرم میشن ولی به وقتش . همتون هم مطمئن باشید نتیجه سختی ها رو میبینید به شرطی که مسیر زندگیتون مشخص باشه و سختی رو با داشتن هدف تحمل بکنید !
اینکه بری تو خیابون با نیسان از روت رد بشن و سختی بکشی به موفقیت ختم نمیشه
ولی اینکه بدون حقوق با حرف خوردن کار بکنی و تخصص داشته باشی حداکثر تا 5 سال بعدش ورق برمیگرده
دنیا آرمانی نیست ، بی رحم بوده و هنوزم هست و درآینده هم اوضاع همینه هرجای دنیا برید