-
پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است
ناصر خان حجازی
- شروع کننده موضوع shervin
- تاریخ شروع
GraphX
Registered User
روحش شاد و یادش گرام باد
پس از انصراف فیلمسازان مطرح/ مستندسازان جوان فیلم ناصر حجازی را می‌سازند
پس از انصراف حسن فتحی از ساخت مستند زندگی ناصر حجازی و پیشنهاد به مازیار میری این کارگردان نیز از ساخت این مستند انصراف داد و قرار است دو مستندساز جوان کارگردانی این فیلم مستند را به عهده بگیرند.
بهناز شفیعی همسر زنده‌‌یاد ناصر حجازی با اعلام این خبر در توضیح دلایل انصراف مازیار میری از ساخت این فیلم مستند در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: مازیار میری به عنوان یکی از گزینه های پیشنهادی برای ساخت این فیلم مطرح بود و صحبت های اولیه نیز انجام شده بود اما ایشان به دلایل کاری خیلی زود اعلام انصراف کردند.
وی در ادامه افزود: پس از قطعی شدن انصراف آقای میری با دو مستند ساز جوان صحبت کردیم و قرار شد پیش طرح ساخت این مستند را ارائه دهند و در صورت پذیرش پیش طرح ساخت این فیلم مستند را آغاز کنند. در همین راستا مازیار میری نیز اعلام آمادگی کرد که در کنار این دو مستندساز خواهد بود و به نوعی کار این دو مستندساز را تایید کرد.
همسر زنده یاد ناصر حجازی در ادامه صحبت های خود با اشاره به این مطلب که در صورت پذیرش طرح از سوی خانواده این قهرمان آبی پوش فیلمبرداری را آغاز می کند گفت: آنچه برای من در ساخت این مستند اهمیت دارد در درجه نخست این است که شان و موقعیت ناصر حجازی به عنوان یک چهره ورزشکار در این فیلم مستند حفظ شود. چراکه ایشان به عنوان یک چهره ورزشی همواره به عنوان الگو برای جوان ها مطرح است و نمی خواهم فیلم به گونه ای باشد که چهره دیگری غیر از آنچه ناصر به خاطر آن شناخته شده است نشان داده شود.
بهناز شفیعی در پایان افزود: من انتظار یک فیلم مستند داستانی پر قدرت را دارم که از جهت شخصیت و جایگاه اجتماعی ایشان به درستی به تصویر کشیده شود . البته ناگفته نماند که این دو جوان مستند ساز به کار خود وارد هستند و در صورتی که پیش طرح این مستند مورد قبول واقع شود ساخت این فیلم مستند به زودی آغاز می شود و قصد دارم این فیلم به مناسبت روز تولد ناصرحجازی که 23 آذرماه است آماده نمایش شود.
لازم به ذکر است پیش از این کیومرث پوراحمد قصد ساخت این مستند را داشته است اما به دلیل عدم آشنایی و علاقه به فوتبال از ساخت آن انصراف داد در ادامه مذاکرات برای ساخت این مستند با حسن فتحی انجام شد اما با این فیلمساز هم به نتیجه نرسیدند و در نهایت قرار است دو مستندساز جوان ساخت این مستند را به عهده بگیرند.
پس از انصراف حسن فتحی از ساخت مستند زندگی ناصر حجازی و پیشنهاد به مازیار میری این کارگردان نیز از ساخت این مستند انصراف داد و قرار است دو مستندساز جوان کارگردانی این فیلم مستند را به عهده بگیرند.
بهناز شفیعی همسر زنده‌‌یاد ناصر حجازی با اعلام این خبر در توضیح دلایل انصراف مازیار میری از ساخت این فیلم مستند در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: مازیار میری به عنوان یکی از گزینه های پیشنهادی برای ساخت این فیلم مطرح بود و صحبت های اولیه نیز انجام شده بود اما ایشان به دلایل کاری خیلی زود اعلام انصراف کردند.
وی در ادامه افزود: پس از قطعی شدن انصراف آقای میری با دو مستند ساز جوان صحبت کردیم و قرار شد پیش طرح ساخت این مستند را ارائه دهند و در صورت پذیرش پیش طرح ساخت این فیلم مستند را آغاز کنند. در همین راستا مازیار میری نیز اعلام آمادگی کرد که در کنار این دو مستندساز خواهد بود و به نوعی کار این دو مستندساز را تایید کرد.
همسر زنده یاد ناصر حجازی در ادامه صحبت های خود با اشاره به این مطلب که در صورت پذیرش طرح از سوی خانواده این قهرمان آبی پوش فیلمبرداری را آغاز می کند گفت: آنچه برای من در ساخت این مستند اهمیت دارد در درجه نخست این است که شان و موقعیت ناصر حجازی به عنوان یک چهره ورزشکار در این فیلم مستند حفظ شود. چراکه ایشان به عنوان یک چهره ورزشی همواره به عنوان الگو برای جوان ها مطرح است و نمی خواهم فیلم به گونه ای باشد که چهره دیگری غیر از آنچه ناصر به خاطر آن شناخته شده است نشان داده شود.
بهناز شفیعی در پایان افزود: من انتظار یک فیلم مستند داستانی پر قدرت را دارم که از جهت شخصیت و جایگاه اجتماعی ایشان به درستی به تصویر کشیده شود . البته ناگفته نماند که این دو جوان مستند ساز به کار خود وارد هستند و در صورتی که پیش طرح این مستند مورد قبول واقع شود ساخت این فیلم مستند به زودی آغاز می شود و قصد دارم این فیلم به مناسبت روز تولد ناصرحجازی که 23 آذرماه است آماده نمایش شود.
لازم به ذکر است پیش از این کیومرث پوراحمد قصد ساخت این مستند را داشته است اما به دلیل عدم آشنایی و علاقه به فوتبال از ساخت آن انصراف داد در ادامه مذاکرات برای ساخت این مستند با حسن فتحی انجام شد اما با این فیلمساز هم به نتیجه نرسیدند و در نهایت قرار است دو مستندساز جوان ساخت این مستند را به عهده بگیرند.
JVD
همکار بازنشسته
- تاریخ عضویت
- 30 آپریل 2010
- نوشته‌ها
- 5,650
- لایک‌ها
- 6,500
- سن
- 40
سلام ناصر خان
امروز صبح یه جایی بودم ؛ یادت کردم ، خیلی جات خالی بود و اتفاقا حرف شما پیش اومد و هر چی بود که شنیده میشد خوبی بود. بدجوری دلم گرفت و تنگ شما شد.
اومدم بگم به قول بچه ها گفتنی : لوطی دربار شما هستی آقا
روحت شاد
امروز صبح یه جایی بودم ؛ یادت کردم ، خیلی جات خالی بود و اتفاقا حرف شما پیش اومد و هر چی بود که شنیده میشد خوبی بود. بدجوری دلم گرفت و تنگ شما شد.
اومدم بگم به قول بچه ها گفتنی : لوطی دربار شما هستی آقا
روحت شاد
miladkalantar2
Registered User
- تاریخ عضویت
- 24 آگوست 2012
- نوشته‌ها
- 399
- لایک‌ها
- 43
گزارش جالب کیهان ورزشی در سال 57/ناصر حجازی چگونه فوتبالی شد
مصاحبه ای که مجله کیهان ورزشی در سال 57 منتشر کرده مرحوم ناصر حجازی دلایل گرایش خود را به فوتبال اعلام کرده بود.
گرچه مرحوم حجازی بارها نحوه ورود خود به فوتبال را بیان کرده اما هیچگاه نقطه آغازین فوتبال وی اینگونه که در این نشریه منتشر شده،بازگو نشده است.
در این گزارش-مصاحبه آمده اسـت:"من تا کلاس نهم فقط به والیبال و بسکتبال علاقه نشان می دادم ولی در محلات هم گاهی توپ می زدم.در همین زمان اخبار زیادی درباره بازی تیم ملی ایران مقابل هند در تهران به گوش می رسید.به همین خاطر من تحریک شدم که برای اولین بار شاهد مسابقه ای در امجدیه باشم.در این بازی عزیزاصلی مرا تحت تأثیر خود قرارداد و از همانجا بود که تصمیم گرفتم دروازه بان شوم.برای آغاز کار او را الگوی خود قرار دادم.پس از آن بازی شاهین را دیدم و از کار برزمهری خیلی خوشم آمد به طوری که این دومی انگیزه ای شد تا به طور جدی دروازه بان شوم.در همین موقع حسین دستگاه،مربی تیم ناحیه هشت تهران بود و چون من را دیده بود روزی به من پیشنهاد کرد که چون تیمش دروازه بان ندارد و قد و بالای من هم برای دروازه بانی خوب است از دروازه تیم ابومسلم حفاظت کنم.در مسابقات مدارس ناحیه هشت پیراهن دروازه بانی تیم ابومسلم را برتن کردم و سرانجام در مسابقه ای تعیین کننده مقابل کارون قرار گرفتم.اگر تیم ما با کارون مساوی می کرد تیم وحید قهرمان می شد.به همین خاطر مربی کارون پشت دروازه ما آمد و مرتب از من خواهش می کرد:"به خاطر حفظ آبروی من یک گل بخور تا تیم من قهرمان شود."من هم جواب دادم:"این کاره نیستم."هنگامی که اصرار او بیش از حد شد به او قول دادم اگر کار به پنالتی کشید حتما گل بخورم اما او دست بردار نبود و سرانجام در 5 دقیقه به آخر بازی برای مهار توپی شیرجه رفتم و مصدوم شدم.دروازه بان ذخیره ما دو گل خورد و مربی کارون به هدفش رسید.در این میان جمعی از هواداران وحید سر من ریختند و دیگران به کمک من آمدند.اتفاقات این بازی داشت مرا از ورزش کردن منصرف می کرد تا اینکه چشمان بمانعلی هویدا که مربی نادر بود مرا دید و برای تیمش برگزید.با آمدن رایکوف روزنامه ها اعلام کردند که جوانان متولد 28 برای تیم جوانان انتخاب می شوند.من هم رفتم تست دادم و قبول شدم."
مصاحبه ای که مجله کیهان ورزشی در سال 57 منتشر کرده مرحوم ناصر حجازی دلایل گرایش خود را به فوتبال اعلام کرده بود.
گرچه مرحوم حجازی بارها نحوه ورود خود به فوتبال را بیان کرده اما هیچگاه نقطه آغازین فوتبال وی اینگونه که در این نشریه منتشر شده،بازگو نشده است.
در این گزارش-مصاحبه آمده اسـت:"من تا کلاس نهم فقط به والیبال و بسکتبال علاقه نشان می دادم ولی در محلات هم گاهی توپ می زدم.در همین زمان اخبار زیادی درباره بازی تیم ملی ایران مقابل هند در تهران به گوش می رسید.به همین خاطر من تحریک شدم که برای اولین بار شاهد مسابقه ای در امجدیه باشم.در این بازی عزیزاصلی مرا تحت تأثیر خود قرارداد و از همانجا بود که تصمیم گرفتم دروازه بان شوم.برای آغاز کار او را الگوی خود قرار دادم.پس از آن بازی شاهین را دیدم و از کار برزمهری خیلی خوشم آمد به طوری که این دومی انگیزه ای شد تا به طور جدی دروازه بان شوم.در همین موقع حسین دستگاه،مربی تیم ناحیه هشت تهران بود و چون من را دیده بود روزی به من پیشنهاد کرد که چون تیمش دروازه بان ندارد و قد و بالای من هم برای دروازه بانی خوب است از دروازه تیم ابومسلم حفاظت کنم.در مسابقات مدارس ناحیه هشت پیراهن دروازه بانی تیم ابومسلم را برتن کردم و سرانجام در مسابقه ای تعیین کننده مقابل کارون قرار گرفتم.اگر تیم ما با کارون مساوی می کرد تیم وحید قهرمان می شد.به همین خاطر مربی کارون پشت دروازه ما آمد و مرتب از من خواهش می کرد:"به خاطر حفظ آبروی من یک گل بخور تا تیم من قهرمان شود."من هم جواب دادم:"این کاره نیستم."هنگامی که اصرار او بیش از حد شد به او قول دادم اگر کار به پنالتی کشید حتما گل بخورم اما او دست بردار نبود و سرانجام در 5 دقیقه به آخر بازی برای مهار توپی شیرجه رفتم و مصدوم شدم.دروازه بان ذخیره ما دو گل خورد و مربی کارون به هدفش رسید.در این میان جمعی از هواداران وحید سر من ریختند و دیگران به کمک من آمدند.اتفاقات این بازی داشت مرا از ورزش کردن منصرف می کرد تا اینکه چشمان بمانعلی هویدا که مربی نادر بود مرا دید و برای تیمش برگزید.با آمدن رایکوف روزنامه ها اعلام کردند که جوانان متولد 28 برای تیم جوانان انتخاب می شوند.من هم رفتم تست دادم و قبول شدم."
Ali_softcenter
Registered User
behnam behdadiyan
Registered User
behnam behdadiyan
Registered User
حجازی گفته بود روزی می رسد که به لبنان ، تایلند، اردن و … نیز براحتی خواهیم باخت
مشاهده پیوست 205103
ماههای آخر زندگی ناصر حجازی بود که بحث انتخاب کی روش برای تیم ملی فوتبال ایران مطرح شد . انتخابی که حجازی بارها در مطبوعات از آن انتقاد نمود ، انتقاداتی که باعث شد تا بسیاری از نشریات ورزشی کشور در حمایت از کی روش ، حجازی را نیز مورد نقد قرار دهند که چرا نسبت به انتخاب کی روش اعتراض دارد و … اما کمتر کسی حرفهای آن روز حجازی را فهمید . حرف حجازی ، شخص کی روش یا کی روش ها نبود ، او معتقد بود که نه تنها کی روش که فرگوسن ، مورینیو و دیگر مربیان مطرح دنیا نیز برای فوتبال بیمار ما چاره و راهکار نیستند . فوتبالی که ضعف مدیریت بخوبی در آن نمایان است ، فوتبالی که فاقد زمینهای استاندارد و مناسب برای برگزاری بازیها است ( نمونه ای از آن ورزشگاه شهر شیراز ) ، فوتبالی که ۲ باشگاه مطرح و مردمی آن به واقع ورشکسته هستند ، فوتبالی که در رده تیمهای پایه نه تنها پیشرفت نداشته است که پسرفت را بخوبی می توان در آن دید ، فوتبالی که از برگزاری یک جام حذفی عاجز است ، فوتبالی که … ، به اعتقاد حجازی چنین فوتبالی نیازبه کی روش یا امثال وی ندارد تا با هزینه های میلیاردی که می تواند صرف ساخت و ساز برای فوتبال ، پرورش مربیان و بازیکنان مستعد و … گردد تا حاصل آن را در آینده ای دید که امرور ژاپن ، کره جنوبی و … بسیاری دیگر از تیمها می بینند ، صرف گرفتن نتایج مقطعی شود که در انجام آن نیز نا کارآمد بوده ایم ، پول را هدر می دهیم و به هیچ نتیجه مثبتی نمی رسیم .
در این روزها شدیدترین حمله ها به کی روش میشود و حتی بحث تعویض وی مطرح است اما اگر کمی واقع بین باشیم ، نقش او در این ناکامی ها کمتر از عوامل دیگر است . مگر در این چند سال موفقیتی در رده های مختلف ملی و باشگاهی نصیب فوتبال ایران شده است که چنین انتظاری از کی روش می رود؟ . واقعیت آن است که فوتبال ایران بعد از جام جهانی ۹۸ مسیری نزولی را پشت سر گذاشته است . عدم صعود به جام جهانی ۲۰۰۲ با ستارگان آن روزهای فوتبال ایران با مربی ای مطرح بنام بلازویچ ، عدم جسارت و ناکامی در صعود به دور دوم با یکی از بهترین تیمهای ملی در جام جهانی ۲۰۰۶ ، ناکامی با یکی از بهترین تیمهای ملی تاریخ ایران در جام ملتهای آسیا با قهرمانی عراق جنگ زده ، عدم صعود به جام جهانی ۲۰۱۰با سهمیه بالای آن سال آسیا و با تیمی پر ستاره ، ادامه ناکامی های تیم ملی در جام ملتهای آسیا و …در کنار نا کامیهای تیم های پایه از امید گرفته تا سایر رده ها نمونه هایی از آن است . بی تردید نمی توان تمام مربیان را در این ناکامیها مقصر دانست که باید دنبال دلیل اصلی بود و آن نا کارآمدی بسیاری از مدیران فوتبال ایران است . مدیرانی که یکی از آنها نگاهی شوخ طبعانه به مسایل دارد ، دیگری به دنبال سکوی پرتاب در انتخابات مجلس یا شورای شهر است ، یکی دیگر خرید و پرداخت های میلیاردی به بازیکنان را افتخار می داند ، دیگری فاقد تحصیلات علمی و دانشگاهی است و …. از چنین مدیرانی جز آنچه بر سر فوتبال آمده است ، انتظار دیگری نمی رود .
فوتبال ما ، امروز فاقد غیرت ، تعصب و … است و بقول حجازی از فوتبال حرفه ای فقط اعداد لاتین پشت پیراهن نصیب آن شده است . فوتبالی که پرداختهای آن نیز بی برنامه است و از لحاظ مسایل فرهنگی و اجتماعی فقط نصب بنر و پلاکارد یا حذف نفراتی چون : نیکبخت واحدی ، خذیراوی و …را با خود یدک می کشد و هیچ نقشی در پرورش فکری بازیکنانی که یک شبه به پولهای آنچنانی میرسند ، ندارد . فوتبالیستهایی که به واقع فرهنگ سازی و نحوه استفاده درست از پول برای آنها امری واجب و ضروری است تا با چنین فرهنگ سازی ای آنها را به سمت و سوی حرفه ای شدن راهنمایی کرد تا عمر ورزشی آنها نیز افزایش یابد اما عدم انجام چنین مباحثی باعث شده است تا بسیاری از فوتبالیستهای ما بر خلاف زیدان که بعد از بازنشستگی ، ساعت ۱۱ شب پاریس را دید ، در اکثر اوقات با ماشینهای گران قیمت خود در نیمه های شب ، خیابانهای بالای تهران را تماشاگر و در حال گذر باشند، بی آنکه بفهمند با فوتبال خود در حال وداع هستند تا ما نیز ستاره های لیگ را فرهاد مجیدی و علی کریمی بدانیم .
فوتبال ایران ضعفهای بسیاری دارد که نباید فقط آن را در مسایل فنی جستجو کرد . حذف یا حمله به کی روش و امثال وی ، پاک کردن صورت مساله است در حالیکه سوال ، چیز دیگری است . کی روش اگر این فوتبال را با مدیریت ، کیفیت لیگی پائین و بازیکن هایی که در اختیار دارد ( بازیکنانی که اکثر آنها در تیمهای استقلال ، پرسپولیس و سپاهان حضور دارند و شرایط تیمهایشان در جدول بخوبی بیانگر عملکرد آنها است ! ) به جام جهانی ببرد ، نیز افتخاری بزرگ آورده است . هر چند که باید دعا کرد تا به جام جهانی نرویم که بی تردید زنگ تفریحی محض برای رقبا خواهیم بود .
بعضی از مسوولین و کارشناسان از کی روش انتقاد دارند که در مسایل مدیریتی نیز دخالت دارد ، اشکال از کی روش نیست . بحث آن است که مدیر ضعیف اجازه می دهد تا سرمربی پا را فراتر از اختیارات خویش بگذارد و اینچنین در مسایلی که به وی مربوط نیست ، ورود کند که نشان از عدم اقتدار و فقدان مدیریتی اصولی است .
از سویی دیگر انتقاد از بازیکنان نیز چندان منطقی به نظر نمی رسد . پتانسیل آنها همین است که شاهد هستیم و اگر پرداختهای میلیاردی به آنها مورد نقد است ، این انتقاد به آنها وارد نیست . به آن دسته از مدیرانی وارد است که نقش بسیاری در پرورش دلالها داشته اند و با ضعف خود ، فوتبال و بازیکنانش را به این روز انداخته اند . وقتی مربیان و بازیکنانی چون کی روش و … می بینند که رقم های میلیاردی به آنها پرداخت می شود ، دلیل ندارد که از دریافت آن امتناع کنند ، مشکل آنجایی است که به آنها پرداخت می گردد . شاید جالب باشد که رقم قرارداد ناصر حجازی در دی استرادا بیشتر از کرانچار بود که قبل از وی در آن تیم سرمربیگری می نمود اما همان کرانچار در ایران ، رقمی چند برابر از دریافتی حجازی در ایران داشت.
انتخاب کی روش از ابتدا اشتباه بود و ای کاش بجای پرداخت چنین مبلغ میلیاردی به وی ، همانطور که مطرح شد به پایه و امور زیربنایی فوتبال میرسیدیم تا دسترنج و حاصل آن را بعدها ببینیم . حال که این اشتباه و انتخاب صورت گرفته است ، بجای حمله به کی روش از وی حمایت کنیم ، زیرا وی کمترین نقش را در این ناکامیها دارد ، ناکامیهایی که ریشه آن در مدیریتهای غلط است . جایی که حجازی گفته بود که فوتبال ایران روزی به اندازه تیمهای درجه سوم آسیا نزول خواهد کرد و به لبنان ، تایلند ، اردن و … خواهد باخت .
ای کاش مسوولین فوتبال حرفهای حجازی و امثال وی را که صادقانه و از روی دلسوزی مطرح شده را مرور کنند تا فوتبال کشور از این شرایط نجات یابد و یا از این فوتبال خداحافظی کنند و آن را بدست صاحبان اصلی اش بسپارند تا دوباره شاهد قدرت نمایی فوتبال کشورمان باشیم ، فوتبالی که حجازی در آخرین روزهای حیات خود راجع به آینده آن اینچنین اظهار نظر کرد : حاصل عشق مترسک به کلاغ ، مرگ یک مزرعه است . مترسکهایی که بی تردید حاصل عشق آنها به کلاغهایی بنام دلال ، باعث شده است تا حال و روز فوتبال ایران اینچنین باشد .
مشاهده پیوست 205103
ماههای آخر زندگی ناصر حجازی بود که بحث انتخاب کی روش برای تیم ملی فوتبال ایران مطرح شد . انتخابی که حجازی بارها در مطبوعات از آن انتقاد نمود ، انتقاداتی که باعث شد تا بسیاری از نشریات ورزشی کشور در حمایت از کی روش ، حجازی را نیز مورد نقد قرار دهند که چرا نسبت به انتخاب کی روش اعتراض دارد و … اما کمتر کسی حرفهای آن روز حجازی را فهمید . حرف حجازی ، شخص کی روش یا کی روش ها نبود ، او معتقد بود که نه تنها کی روش که فرگوسن ، مورینیو و دیگر مربیان مطرح دنیا نیز برای فوتبال بیمار ما چاره و راهکار نیستند . فوتبالی که ضعف مدیریت بخوبی در آن نمایان است ، فوتبالی که فاقد زمینهای استاندارد و مناسب برای برگزاری بازیها است ( نمونه ای از آن ورزشگاه شهر شیراز ) ، فوتبالی که ۲ باشگاه مطرح و مردمی آن به واقع ورشکسته هستند ، فوتبالی که در رده تیمهای پایه نه تنها پیشرفت نداشته است که پسرفت را بخوبی می توان در آن دید ، فوتبالی که از برگزاری یک جام حذفی عاجز است ، فوتبالی که … ، به اعتقاد حجازی چنین فوتبالی نیازبه کی روش یا امثال وی ندارد تا با هزینه های میلیاردی که می تواند صرف ساخت و ساز برای فوتبال ، پرورش مربیان و بازیکنان مستعد و … گردد تا حاصل آن را در آینده ای دید که امرور ژاپن ، کره جنوبی و … بسیاری دیگر از تیمها می بینند ، صرف گرفتن نتایج مقطعی شود که در انجام آن نیز نا کارآمد بوده ایم ، پول را هدر می دهیم و به هیچ نتیجه مثبتی نمی رسیم .
در این روزها شدیدترین حمله ها به کی روش میشود و حتی بحث تعویض وی مطرح است اما اگر کمی واقع بین باشیم ، نقش او در این ناکامی ها کمتر از عوامل دیگر است . مگر در این چند سال موفقیتی در رده های مختلف ملی و باشگاهی نصیب فوتبال ایران شده است که چنین انتظاری از کی روش می رود؟ . واقعیت آن است که فوتبال ایران بعد از جام جهانی ۹۸ مسیری نزولی را پشت سر گذاشته است . عدم صعود به جام جهانی ۲۰۰۲ با ستارگان آن روزهای فوتبال ایران با مربی ای مطرح بنام بلازویچ ، عدم جسارت و ناکامی در صعود به دور دوم با یکی از بهترین تیمهای ملی در جام جهانی ۲۰۰۶ ، ناکامی با یکی از بهترین تیمهای ملی تاریخ ایران در جام ملتهای آسیا با قهرمانی عراق جنگ زده ، عدم صعود به جام جهانی ۲۰۱۰با سهمیه بالای آن سال آسیا و با تیمی پر ستاره ، ادامه ناکامی های تیم ملی در جام ملتهای آسیا و …در کنار نا کامیهای تیم های پایه از امید گرفته تا سایر رده ها نمونه هایی از آن است . بی تردید نمی توان تمام مربیان را در این ناکامیها مقصر دانست که باید دنبال دلیل اصلی بود و آن نا کارآمدی بسیاری از مدیران فوتبال ایران است . مدیرانی که یکی از آنها نگاهی شوخ طبعانه به مسایل دارد ، دیگری به دنبال سکوی پرتاب در انتخابات مجلس یا شورای شهر است ، یکی دیگر خرید و پرداخت های میلیاردی به بازیکنان را افتخار می داند ، دیگری فاقد تحصیلات علمی و دانشگاهی است و …. از چنین مدیرانی جز آنچه بر سر فوتبال آمده است ، انتظار دیگری نمی رود .
فوتبال ما ، امروز فاقد غیرت ، تعصب و … است و بقول حجازی از فوتبال حرفه ای فقط اعداد لاتین پشت پیراهن نصیب آن شده است . فوتبالی که پرداختهای آن نیز بی برنامه است و از لحاظ مسایل فرهنگی و اجتماعی فقط نصب بنر و پلاکارد یا حذف نفراتی چون : نیکبخت واحدی ، خذیراوی و …را با خود یدک می کشد و هیچ نقشی در پرورش فکری بازیکنانی که یک شبه به پولهای آنچنانی میرسند ، ندارد . فوتبالیستهایی که به واقع فرهنگ سازی و نحوه استفاده درست از پول برای آنها امری واجب و ضروری است تا با چنین فرهنگ سازی ای آنها را به سمت و سوی حرفه ای شدن راهنمایی کرد تا عمر ورزشی آنها نیز افزایش یابد اما عدم انجام چنین مباحثی باعث شده است تا بسیاری از فوتبالیستهای ما بر خلاف زیدان که بعد از بازنشستگی ، ساعت ۱۱ شب پاریس را دید ، در اکثر اوقات با ماشینهای گران قیمت خود در نیمه های شب ، خیابانهای بالای تهران را تماشاگر و در حال گذر باشند، بی آنکه بفهمند با فوتبال خود در حال وداع هستند تا ما نیز ستاره های لیگ را فرهاد مجیدی و علی کریمی بدانیم .
فوتبال ایران ضعفهای بسیاری دارد که نباید فقط آن را در مسایل فنی جستجو کرد . حذف یا حمله به کی روش و امثال وی ، پاک کردن صورت مساله است در حالیکه سوال ، چیز دیگری است . کی روش اگر این فوتبال را با مدیریت ، کیفیت لیگی پائین و بازیکن هایی که در اختیار دارد ( بازیکنانی که اکثر آنها در تیمهای استقلال ، پرسپولیس و سپاهان حضور دارند و شرایط تیمهایشان در جدول بخوبی بیانگر عملکرد آنها است ! ) به جام جهانی ببرد ، نیز افتخاری بزرگ آورده است . هر چند که باید دعا کرد تا به جام جهانی نرویم که بی تردید زنگ تفریحی محض برای رقبا خواهیم بود .
بعضی از مسوولین و کارشناسان از کی روش انتقاد دارند که در مسایل مدیریتی نیز دخالت دارد ، اشکال از کی روش نیست . بحث آن است که مدیر ضعیف اجازه می دهد تا سرمربی پا را فراتر از اختیارات خویش بگذارد و اینچنین در مسایلی که به وی مربوط نیست ، ورود کند که نشان از عدم اقتدار و فقدان مدیریتی اصولی است .
از سویی دیگر انتقاد از بازیکنان نیز چندان منطقی به نظر نمی رسد . پتانسیل آنها همین است که شاهد هستیم و اگر پرداختهای میلیاردی به آنها مورد نقد است ، این انتقاد به آنها وارد نیست . به آن دسته از مدیرانی وارد است که نقش بسیاری در پرورش دلالها داشته اند و با ضعف خود ، فوتبال و بازیکنانش را به این روز انداخته اند . وقتی مربیان و بازیکنانی چون کی روش و … می بینند که رقم های میلیاردی به آنها پرداخت می شود ، دلیل ندارد که از دریافت آن امتناع کنند ، مشکل آنجایی است که به آنها پرداخت می گردد . شاید جالب باشد که رقم قرارداد ناصر حجازی در دی استرادا بیشتر از کرانچار بود که قبل از وی در آن تیم سرمربیگری می نمود اما همان کرانچار در ایران ، رقمی چند برابر از دریافتی حجازی در ایران داشت.
انتخاب کی روش از ابتدا اشتباه بود و ای کاش بجای پرداخت چنین مبلغ میلیاردی به وی ، همانطور که مطرح شد به پایه و امور زیربنایی فوتبال میرسیدیم تا دسترنج و حاصل آن را بعدها ببینیم . حال که این اشتباه و انتخاب صورت گرفته است ، بجای حمله به کی روش از وی حمایت کنیم ، زیرا وی کمترین نقش را در این ناکامیها دارد ، ناکامیهایی که ریشه آن در مدیریتهای غلط است . جایی که حجازی گفته بود که فوتبال ایران روزی به اندازه تیمهای درجه سوم آسیا نزول خواهد کرد و به لبنان ، تایلند ، اردن و … خواهد باخت .
ای کاش مسوولین فوتبال حرفهای حجازی و امثال وی را که صادقانه و از روی دلسوزی مطرح شده را مرور کنند تا فوتبال کشور از این شرایط نجات یابد و یا از این فوتبال خداحافظی کنند و آن را بدست صاحبان اصلی اش بسپارند تا دوباره شاهد قدرت نمایی فوتبال کشورمان باشیم ، فوتبالی که حجازی در آخرین روزهای حیات خود راجع به آینده آن اینچنین اظهار نظر کرد : حاصل عشق مترسک به کلاغ ، مرگ یک مزرعه است . مترسکهایی که بی تردید حاصل عشق آنها به کلاغهایی بنام دلال ، باعث شده است تا حال و روز فوتبال ایران اینچنین باشد .