اينكه دولت از صنايع داخلي حمايت كنه كجاش بده؟ همه دنيا اين كار رو ميكنن توي فرانسه و آمريكا به كشاورزا يارانه ميدن و كلي ازشون با وام و كمك مالي و غيره حمايت مالي ميكنن چرا ما حمايت نكنيم؟
دوست عزیز من هم کاملا با شما موافقم، بنظر من حمایت از هر یک از صنایع داخلی تا وقتی که آن صنعت دوران رشد را طی کرده و به بلوغ برسد نه تنها کاری شایسته بلکه امری لازم و واجب هست. یک شاخه صنعت برای رسیدن به دوران بلوغ آنهم بدون حمایت دولت مشکلات زیادی خواهد داشت که غلبه بر آنها مدیرانی بسیار کارآمد و شایسته و کاری سخت و طاقت فرسا را طلب میکند. اما بحث ما این نیست که دولت باید حمایت کند یا نه ، بلکه سوال این است که هزینه این حمایت را چه کسانی باید بدهند و چه کسانی با چه روشی باید بر نحوه مصرف این هزینه نظارت کنند.
فرض کنیم که برای حمایت از تولید کننده داخلی به ازای هر گوشی تولیدی باید 60% قیمت گوشی به تولید کننده پرداخت شود ، درست؟ دو روش برای اینکار وجود دارد
1- برقراری تعرفه بر روی واردات بنحوی که تولید کننده بافروش هر گوشی مبلغ مورد نظر را مستقیما از خریدار دریافت کند
2- پرداخت این مبلغ از طرف دولت طی ظوابط خاص مثل سوبسید هایی که دولت به بخش کشاورزی میدهد.
در حالت اول تولید کننده بمحض فروش گوشی 60% سود خالص اضافه بر سود متعارف بدست آورده که هیچ تضمینی برای مصرف آن در جهت پیشرفت کار خودش نداده است. و بهر صورتی که گوشی را وارد یا مونتاژ کند میتواند این مبلغ را بدست آورد. کل پولی که از این طریق بدست میآید
سود محسوب شده و قانونا بصورت سود سهام و پاداش کارکنان مصرف شده و کمترین نقشی در پیشرفت کارخانه ندارد. هم چنین بخش زیادی از پولی که از این طریق بدست میآید صرف ریخت و پاش ها و هزینه های غیر ضروری مانند دکوراسیون و سفرهای قبیله ای به اروپا میشود چون در نهایت و بعد از تمام ریخت و پاش ها باز هم کارخانه سود آور بوده و کسی نمیتواند به مدیریت آن معترض شود. نمونه بارز این روش را در کارخانجات خودروسازی میتوانیم ببینیم.
در حالت دوم چون پرداخت از منابع دولتی انجام شده مشمول قوانین مالی و کارشناسی های قانونی شده و تولید کننده مجبور است برای دریافت این مبلغ صحت عملکرد خود را برای کارشناسان و ممیزان دولتی به اثبات برساند. بدیهی است که در چنین روشی تولید کننده برای دریافت این مبلغ مجبور به توسعه و نوسازی کارخانه بوده و نیاز به بخش تحقیق و توسعه و کنترل کیفیت QC و تضمین کیفیت QA دارد و نیز مجبور است تا تمام یا بخش اعظم این مبلغ را در جهت پیشرفت خود مصرف کند چون این پول
سود محسوب نمیشود بلکه کمک دولتی برای توسعه بحساب میآید و محل مصرف آن از قبل در آئین نامه های مربوطه کاملا مشخص بوده و هر ریال آن حساب و کتاب دارد.
حمایت از صنعت در کشورهای توسعه یافته با روش دوم انجام میشود و جز در موارد خاص که بخشی از صنعت دچار بحران جدی شود (مانند قضیه البسه چینی در اروپا) هیچ کجا نشانی از روش اول نیست ولی در ایران بجز بخش کشاورزی تمام حمایت ها با روش اول انجام میشود و جالب اینکه وقتی ارقام نجومی بخش خودرو یا گوشی را با بخش کشاورزی مقایسه میکنیم میبینیم که در بخش کشاورزی که بسیار مهمتر و حیاتی تر است بسیار با خست عمل میشود ولی درمقابل!!!
در نقطه مقابل این قضیه مدیران و کارشناسان دولتی قرار دارند. انجام روش اول کاملا ساده بوده و هر آدم کوته فکری میتواند این روش را اعمال کند ، فقط کافیست که مبلغ یا درصدی را اعلام کنند تا گمرک آن را اخذ کند. اما روش دوم نیازمند مدیران متخصص و کارشناسان زبده است که بر تمام مراحل کار اشراف داشته و با دقت و حوصله و فکر در جهت بهبود این مراحل تلاش کنند، اگر چنین مدیرانی در **** دولتی سراغ دارید سلام مارا هم برسانید.
بهر حال دوست عزیز از شما ممنونم که فرمودید حمایت و نه انحصار، امروزه در دنیا همه میدانند که حمایت موتور صنعت و انحصار آفت آن است ولی مدیران ما کی متوجه این موضوع میشوند هیچ کس نمیداند.