• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

نیروی درون

totti_mmp

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
8 ژانویه 2006
نوشته‌ها
75
لایک‌ها
0
با سلام خدمت تمامی دوستان چندتا از دوستان از من در خواست کردند که بگویم چگونه می توان اجسام را حرکت داد این هم جواب این دوستان امیدوارم مفید باشد به زودی میگم چگونه این نیرو را تقویت کنید اما توضیحات:در نوک انگشتان انسان دروازه هاي انرژي حياتي <چاکرا>وجود دارد که مي تواند انرژي را به اجسام ديگر گسيل کند به صورتي که شما بر نقطه اي تمرکز کرده و در ذهن خود مجسم مي کنيد که باريکه اي از نور قرمز رنگ بين نوک انگشتان دست شما و جسم مفعول ارتباط بر قرار مي کند
سپس شما تصور ميکنيد که انرژي بدنتان از طريق اين نقاط به شيئ مورد از انتقال مي يابد همين طور به گسيل انرژي ادامه دهيد
پس از مدتي انگشت خود را در فاصله ي حدود 2-3 سانتي متري جسم رسانده و سعي کنيد ان را <بدون اين که دست شما با شيئ تماس بگيرد و يا بدون حضور نيرو هاي طبيعي>به حرکت در اوريد    
   اگر پس از دو دقيقه شيئ حرکت نکرد نوک انگشتتان را به دور شيئ مورد نظر ارام ارام بچرخانيد <حدود 2دقيقه>يک تکانه ي شديد در جسم مشاهده خواهيد نمود و اگر چنين نشد بايد بدانيد که چاکراي انگشت شما بسيار ضعيف است و شما براي تقويت ان بايد روزانه <به انتخاب خود>چند بار تمرين زير را انجام دهيد تا چاکرا  <دروازه ي انرژي >انگشت شما قدرت بيابد و شما بتوانيد اشيائ را از دور حرکت دهيد
توجه:
هدف اصلي ما از فعال کردن دروازه ي انرژي <چاکرا>ي شما فقط حرکت دادن اشيائ از دور نيست بلکه ما از اين توانائي براي انتقال انرزي حياتي از بدنمان به اندام ها و جوارح اسيب ديده و در واقع شفاي بيماران استفاده مي کنيم
نگران نباشيد تخمين مي زنم پس از حدود 5 روز تمرين مداوم و نيز به دست کردن انگشتر عقيق چاکراهاي انگشت شما چنان توانا شود که در تاريکي کامل پس از سه دقيقه تمرکز وانرژي دادن مداوم از نوک انگشتتان به کف دست مقابل نور قرمز رنگي روي کف دستان به رويت برسد

انجام تمرين:

1-ظرف نسبتا پهن پر ابي تهيه کرده و قطعه اي از چوب <حدودا با 1گرم وزن >را روي سطح ان< به نحوي که کاملا روي اب شناور بماند و به درون اب به هيچ وجه فرو نرود>
سپس نوک انگشت خود را در فاسله ي 2سانتي متري ان قرار داده و سعي کنيد مطابق بالا بين دست خود و شيئ باريکه اي نوراني <قرمز رنگ>تصور کنيد تا وقتي که شيئ حرکت کند
 اين کار را روزانه چهار بار هر بار به مدت پنج دقيقه تکرار کنيد
اگر در مراحل تمرين سوالي پيش امد ان را با ما مطرح کنيد.:happy:
 
 

SHAOLIN

Registered User
تاریخ عضویت
26 فوریه 2006
نوشته‌ها
283
لایک‌ها
0
سلام خدمت تمامی دوستان چندتا از دوستان از من در خواست کردند که بگویم چگونه می توان اجسام را حرکت داد این هم جواب این دوستان امیدوارم مفید باشد به زودی میگم چگونه این نیرو را تقویت کنید اما توضیحات:در نوک انگشتان انسان دروازه هاي انرژي حياتي <چاکرا>وجود دارد که مي تواند انرژي را به اجسام ديگر گسيل کند به صورتي که شما بر نقطه اي تمرکز کرده و در ذهن خود مجسم مي کنيد که باريکه اي از نور قرمز رنگ بين نوک انگشتان دست شما و جسم مفعول ارتباط بر قرار مي کند
سپس شما تصور ميکنيد که انرژي بدنتان از طريق اين نقاط به شيئ مورد از انتقال مي يابد همين طور به گسيل انرژي ادامه دهيد
پس از مدتي انگشت خود را در فاصله ي حدود 2-3 سانتي متري جسم رسانده و سعي کنيد ان را <بدون اين که دست شما با شيئ تماس بگيرد و يا بدون حضور نيرو هاي طبيعي>به حرکت در اوريد
اگر پس از دو دقيقه شيئ حرکت نکرد نوک انگشتتان را به دور شيئ مورد نظر ارام ارام بچرخانيد <حدود 2دقيقه>يک تکانه ي شديد در جسم مشاهده خواهيد نمود و اگر چنين نشد بايد بدانيد که چاکراي انگشت شما بسيار ضعيف است و شما براي تقويت ان بايد روزانه <به انتخاب خود>چند بار تمرين زير را انجام دهيد تا چاکرا <دروازه ي انرژي >انگشت شما قدرت بيابد و شما بتوانيد اشيائ را از دور حرکت دهيد
توجه:
هدف اصلي ما از فعال کردن دروازه ي انرژي <چاکرا>ي شما فقط حرکت دادن اشيائ از دور نيست بلکه ما از اين توانائي براي انتقال انرزي حياتي از بدنمان به اندام ها و جوارح اسيب ديده و در واقع شفاي بيماران استفاده مي کنيم
نگران نباشيد تخمين مي زنم پس از حدود 5 روز تمرين مداوم و نيز به دست کردن انگشتر عقيق چاکراهاي انگشت شما چنان توانا شود که در تاريکي کامل پس از سه دقيقه تمرکز وانرژي دادن مداوم از نوک انگشتتان به کف دست مقابل نور قرمز رنگي روي کف دستان به رويت برسد

انجام تمرين:

1-ظرف نسبتا پهن پر ابي تهيه کرده و قطعه اي از چوب <حدودا با 1گرم وزن >را روي سطح ان< به نحوي که کاملا روي اب شناور بماند و به درون اب به هيچ وجه فرو نرود>
سپس نوک انگشت خود را در فاسله ي 2سانتي متري ان قرار داده و سعي کنيد مطابق بالا بين دست خود و شيئ باريکه اي نوراني <قرمز رنگ>تصور کنيد تا وقتي که شيئ حرکت کند
اين کار را روزانه چهار بار هر بار به مدت پنج دقيقه تکرار کنيد
اگر در مراحل تمرين سوالي پيش امد ان را با ما مطرح کنيد.
با تشكر از دوست خوبم دوستان در نظر داشته باشند اين تمرينات بر حسب تمركز و تصور كار ساز است در ضمن با عرض پوزش از دوست خوبم اگر نتوانستيد در مدت 5 روز و يا حتي بيشتر نتوانستيد به اين نيرو دست يابيد نااميد نشويد از اين دست تمرينات با همكاري دوست عزيزم در آينده مي توان به چند تمرين ديگر نيز اشاره كزد اين تمرين باز هم مي گويم بر حسب تمركز و تصور است نور قرمز ( تصور ) كه شما آن را محرك قرار مي دهيد و تمركز ( دقت در جابجايي اشياء مي باشد) باز هم از دوست خوبم تشكر مي كنم و معذرت خواهي بخاطر دخالت در اين امر اما واجب ديدم توضيحاتي بدهم تا دوستان با دقت بيشتر و با دلگرمي زيادتري به تمرين بپردازند و احتمالاً در دير رسيدن به هدف مطلوب نااميد نشوند . چون باز هم تكرار مي كنم تمركز و تنفس و بهمراه صبر و پشتكار .
 

totti_mmp

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
8 ژانویه 2006
نوشته‌ها
75
لایک‌ها
0
خواهش میکنم شما استاد بنده هستید و از این که توضیحات تکمیلی را دادید از شما تشکر میکنم:)
 

SHAOLIN

Registered User
تاریخ عضویت
26 فوریه 2006
نوشته‌ها
283
لایک‌ها
0
از دوست خوبمtotti_mmp خواهش مي كنم تمامي مطالب موجود در تاپيك اختصاصي خودشان را به تاپيك نيروي درون منتقل كنند تا بقيه مستقيماً از همين تاپيك از آنها استفاده كنند چون يك سري از مطالب موجود در آنجا بسيار مهم است .باز هم با عرض پوزش بخاطر اين دخالت . اما حيف از اين مطالب است كه همه استفاده نكنند .
 

eshghe oghabha

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 مارس 2006
نوشته‌ها
2
لایک‌ها
0
سلام totti_mmp تیمت در چه وضعیتی راستش من هم از totti خوشم میاد راستی از اینکه به سوال من جواب دادی ممنونم اگه میشه در موردRelaxation هم کمی توضیح بده میدونم که رسته کاری شما تمرکز فکر هست ولی دوست دارم از زبان شما توضیحاتی بشنوم من از اون روزی که عقاب ها مبارز را دیدم به این نیروها درون علاقه مند شدم باز هم از شما ممنونم دوست دار شما عشق عقاب ها;) :lol: ;)
 

SHAOLIN

Registered User
تاریخ عضویت
26 فوریه 2006
نوشته‌ها
283
لایک‌ها
0
مقدمه اي بر عشق
يكي از رازهاي نيروي درون را از امروز آغاز مي كنيم به همراه عشق ، عشقي سرشار از معنويت و خلوص با اين عشق اماده مي شويم براي نيروهاي درون
عشق حقيقي




عشق حقيقي بي دليل است و از قلب سرچشمه مي گيرد. هرگز به دنبال تأييد عشق بامعيارهاي ذهني نباش. ذهن فقط به درد زندگي در دنيا مي خورد. اگر بخواهي مي تواني به توانايي ها و امكانات فردي كه دوستش داري فكر كني اما در اين صورت تو براي زندگي آينده به دنبال شرايط بوده اي. عشق فراتر از اينهاست. فراتر از معيارهاي ذهني است. عشق از جاذبه هاي بدني هم فراتر است نزديكي عشق فاصله هاي زماني و مكاني را درهم مي شكند چون مرز عشق از زمان و مكان فراتر است.
تو از طريق قلبت با قلب ديگري ارتباط مي گيري... اين رابطه كلامي نيست به حرف در نمي آيد و با هيچ معيار ذهني قياس نمي شود. از قلب عشق و اعتماد زاده مي شود. ذهن هميشه ترديد دارد در حالي كه عشق كاملاً اعتماد مي كند. عشق از بدن چهارم مي آيد بنابراين با معيارهاي بدن هاي پايين تر قابل سنجش نيست و فقط به وسيلة‌ آنها به نحوي محدود حس مي شود.
شما وقتي كسي را دوست داريد تنها از حضورش شاد مي شويد و ديگر نيازي به هيچ چيز ديگري نداريد.
حالا به عنوان يك شاهد به فردي كه از عشق خود نسبت به او شك داريد فكر كنيد. تصور كنيد كه مقابل هم قرار گرفته ايد و شما به عنوان شاهد هم خود را مي بيني و هم او را. چه احساسي داريد؟ آيا ضربان قلبت تان تندتر شده؟ آيا حس مي كنيد امواج شادي بخش از سوي قلب او به سمت شما مي آيد؟ آيا حضور او برايتان نشاط آور است؟‌چشمان خود را ببنديد و اين امواج را با تمام وجود بررسي كنيد. تنها عضوي كه مي تواند بگويد شما عاشقيد يا نه قلبتان است.
 

SHAOLIN

Registered User
تاریخ عضویت
26 فوریه 2006
نوشته‌ها
283
لایک‌ها
0
يك صخره را در نظر بگيريد شما با چكش و تيشه و قلم به جانش مي افتيد و او ذره اي تغيير نمي پذيرد و هم چنان سخت و مستحكم پابرجاست. اما همين صخره با دانه علفي كه از درون خودش سعي دارد راهي به بيرون بيابد مي شكند. عشق مثل اين علف بايد از درون صخره از دل انسان راهي به بيرون بيابد والا شما با سعي و كوشش نمي توانيد در دل هيچ كس نفوذ كنيد مگر خودش اجازة عبور را به شما بدهد.
 

SHAOLIN

Registered User
تاریخ عضویت
26 فوریه 2006
نوشته‌ها
283
لایک‌ها
0
بدن سوم بدن ستاره اي



وقتي بدن دوم يا اثيري را كاملاً شناختي فهم بدن ستاره اي ممكن مي شود. بدن سوم فقط وقتي فهميده مي شود كه شروع به فهميدن تام و تمام عواطف كنيم. وقتي كه عواطف تغليظ شده باشند كشف مي شوند. امواج ستاره اي از امواج عواطف ظريف ترند. بدن ستاره اي مجموعه لرزش ها و ارتعاشات است. اگر نسبت به بدن اثيري هوشيار شوي و عواطف را تا خواستگاهشان دنبال كني ناگهان خود رادر بدن ستاره اي خواهي يافت در آن جا متوجه جفت هاي متضاد عواطف خواهي بود. آن جا خشم و بخشش در واقع يك انرژي مرتعش هستند. انرژي مرتعش در عشق و نفرت يكي است تفاوت فقط در طبيعت ارتعاشات است. اگر يكي را انتخاب كني خود به خود آن ديگري را هم برگزيده اي. پس انساني كه از سومين سطح آگاه مي شود شروع مي كند به اين كه از جفت هاي متضاد رها باشد. او براي اولين بار به اين شناخت مي رسد كه آن چه به عنوان دو اصل متضاد در پي اش بود يكي است، آن گاه از اين كه سعي مي كرده يكي را محض ديگري نابود كند به حماقت خويش خواهد خنديد.
اگر به فهم ارتعاشات سومين بدن برسي مي تواني ارتعاشات ديگران را در رنگ هاي مختلف گرد سر آنها ببيني.
هماهنگي بين سه بدن باعث مي شود كه انرژي از اين سه لايه به بدن چهارم وارد شود. اگر اين سه بدن آماده نباشند سفر در بدن چهارم بسيار پر خطر خواهد بود.
 

SHAOLIN

Registered User
تاریخ عضویت
26 فوریه 2006
نوشته‌ها
283
لایک‌ها
0
روياها در کالبد بدني و اثيري چگونه اند؟



ما هفت بدن داريم بدن مادي اثيري ستارهاي ذهني روحاني كيهاني و نيرواني.هر بدني روياي خود را داراست. در روانشناسي بدن مادي را به عنوان خودآگاه بدن اثيري را به مثابه ناخودآگاه و بدن ستاره اي را تحت عنوان ناخودآگاه جمعي مي شناسند.
بدن مادي روياهاي خود را مي آفريند.اگر معدهات دچار آشوب باشد نوع خاصي از رويا آفريده مي شود.اگر مريض باشي تب داشته باشي بدن مادي روياي خاص خود را مي آفريند.يك چيز قطعي است رويا به سبب يك نا آسودگي يك ناآرامي خلق شده است.
روياي جسمي مي تواند حتي از بيرون هم برانگيخته شود.تو خوابيده اي و اگر پارچه مرطوبي دور پاهيت باشد شروع مي كني به خواب ديدن مثلا خواب مي بيني در حال عبور از يك رودخانه اي .
در نخستين بدن تو نه در فضا مي تواني سفر كني ونه در زمان.تو به موقعيت مادي ات و ساعتي خاص محدود هستي .بدن مادي ات در اين زمان و فضاي خاص مي تواند خواب ببيند.
بدن دوم اثيري به طريق خود خواب مي بيند.بدن اثيري مي تواند در روياها سفر كند.امكان زيادي وجود دارد كه بدن اثيري كالبدت را ترك كند..وقتي آنها را به ياد مي آوري به عنوان يك رويا به يادآورده مي شوند ولي به همان معنانيستند كه در روياهاي بدن مادي دارند.
بدن اثيري مي تواند هنگامي كه خواب هستي از كالبدت خارج شود .بدن مادي همانجا خواهد بود ولي بدن اثيري ات مي تواند خارج شده و در فضا سفر كند.فضاي محدود كننده اي براي آن وجود ندارد.مسافت براي بدن اثيري در ميان نيست..اگر از بدن اتري يا اثيري خود آگاه شوي روياهاي مرتبط با آن بدن خودآگاه مي شوند.
روياهاي اثيري هم مي توانند از بيرون برانگيخته شوند.يك كلمه خاص وقتي در مركز اثيري بطور مكرر تكرار شود مي تواند روياهاي اثيري بيافريند.شيو ه هاي ديگري هم هست مثلا صو فيان براي اين موضوع از عطر خاص استفاده مي كنند.
وقتي كسي عميقا در مراقبه فرو مي رود و رنگها عطر ها و صداها و موسيقي مطلقا ناشناخته اي را تجربه مي كند اينها نيز رويا هستند .روياهاي بدن اثيري.
 

SHAOLIN

Registered User
تاریخ عضویت
26 فوریه 2006
نوشته‌ها
283
لایک‌ها
0
بدن اثيري



اگر اولين بدن يعني بدن فيزيكي خود را بشناسي آنوقت از بيرون نسبت به دومين بدن آگاه مي شوي. بدن اثيري مثل دود متراكم است .مي تواني بدون هيچ مانعي از درونش بگذري اما شفاف نيست نمي تواني از بيرون به داخل آن نگاه كني . وقتي بدن فيزيكي مي ميرد دومين بدن 13 روز زنده مي ماند و همراه تو سفر مي كند و بعد ازآن تبخير مي شود .اگر وقتي بدن اول زنده است به شناخت بدن دوم دست پيدا كني مي تواني از اين اتفاق آگاه باشي.
بدن دوم مي تواند از كالبدت بيرون بيايد چون براي بدن دوم نيروي جاذبه وجود ندارد. بنابر اين وقتي بدن دوم را بشناسي يك رهايي مسلم كه براي بدن مادي ناشناخته بود را حس مي كني .در اين حال مي تواني از بدنت بيرون رفته و دوباره به آن باز گردي.
دومين بدن داراي دو امكان بالقوه است يكي ترس و نفرت و خشم است و دوم عشق و شجاعت و مهرباني است.
سركوب يا ابراز ترس و نفرت و خشم راه رسيدن به تكامل معنوي نيست بلكه بايد آنها را پذيرفت. آن كس كه مي پذيرد ترس دارد و ترسش را زمينه يابي كرده به زودي به جايي مي رسد كه در مي يابد فراسوي ترس چيست و نترس مي شود.
با مراقبه مي توان امكانات بالقوه و طبيعي چاكراي دوم را دگرگون ساخته و از نيروي آن در جهت تكامل معنوي استفاده كرد.
 

SHAOLIN

Registered User
تاریخ عضویت
26 فوریه 2006
نوشته‌ها
283
لایک‌ها
0
چه وقت با بدن اثيري خود مواجه مي شويد؟



هنگاميكه راه مي روي از را رفتنت آگاه باش وقتي ايستاده اي وقتي غذا مي خوري و هر فعاليتي كه با بدنت انجام مي دهي به آن آگاه شو.تو اگر نتواني از بدن زمخت خود كه با چشم قابل رويت است آگاه شوي آگاهي از بدن هاي ظريف غير مريي غير ممكن است.
پس با هر كنشي كوچك كه بدن مادي انجام مي دهد توجه به طور مطلق ضروري است.اين مراقبه است.انجام اعمال بدني با آگاهي كامل باعث مي شود همذات پنداري ما با بدن مادي شكسته شده و احساس جدا بودن از بدن مادي آغاز آگاهي از بدن اثيري است. فايده بدن مادي تنها در اين است كه به ما دريافتي از بدن هاي ظريفتر خود را مي دهد.از خواب بيدار شو و آگاهانه با بدنت زندگي كن.
 

SHAOLIN

Registered User
تاریخ عضویت
26 فوریه 2006
نوشته‌ها
283
لایک‌ها
0
اگر سنگي را خريده يا آن را هديه گرفته ايد




هر سنگي سفر درازي را طي مي كند تا به دست شما برسد. قبل از استفاده براي بار اول آن را كاملاً بشوييد و آن را در مقابل نور خورشيد قرار دهيد. در اين صورت سنگ مي تواند انرژي هايش را به بهترين نحو در اختيار شما قرا ر دهد
 

SHAOLIN

Registered User
تاریخ عضویت
26 فوریه 2006
نوشته‌ها
283
لایک‌ها
0
چاکراتراپي و کيفيت سنگها




براي چاكراتراپي بايد از بهترين كيفيت سنگ ها استفاده كرد. هر چقدر سنگ شفاف تر و خالص تر باشد انرژي ساطع شده از آن شفاف تر و خالص تر است. اين سنگ ها قبل از استفاده بايد تميز شوند زيرا نه فقط انتقال دهندة‌ انرژي هستند كه عناصر زيان بخش را از بدن،‌ امواج منفي را از بدن اتري و اطرافتان جذب مي كنند و بدين ترتيب شما را پاك كرده و از شما حمايت مي كنند.
 

SHAOLIN

Registered User
تاریخ عضویت
26 فوریه 2006
نوشته‌ها
283
لایک‌ها
0
در آينده تمامي آنچه در مورد چاكرا و سنگها و انرژي آنها و موارد جنبي و ... فكر كنيد براي شما توضيح داده خواهد شد .
با تشكر شائولين
 

SHAOLIN

Registered User
تاریخ عضویت
26 فوریه 2006
نوشته‌ها
283
لایک‌ها
0
راستي اين هم آخريش براي امشب كافي است .
چه وقت بايد سنگ هاي مورد استفاده در چاکرادرماني را خاک کرد؟




بعضي از سنگ ها بعد از تميز كردن، رنگ شان را از دست مي دهند و يا ممكن است ترك بخورند و ديگر قابل استفاده نباشند. اگر چنين اتفاقي افتاد آنها را دوباره به خاك برگردانيد. بعد از مدتي آن را دوباره از خاك خارج كرده و ببينيد كه رنگ و شفافيت اصلي شان را كسب كرده اند.
 

totti_mmp

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
8 ژانویه 2006
نوشته‌ها
75
لایک‌ها
0
سلام دوستان
از استاد بزرگوارم شائولین باببت توضیحاتشان ممنونم واقعا بحث جالبی استاد اگر زحمت بکشند بیشتر در مورد بدن ها توضیح بدهند و آیا میشه با بدن ها مختلف کارها خاصی را هم کرد راستش اولین بار این بحث را شنیدم و برام خیلی جالب هست با تشکر.:blush:
 

totti_mmp

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
8 ژانویه 2006
نوشته‌ها
75
لایک‌ها
0
به نقل از eshghe oghabha :
سلام totti_mmp تیمت در چه وضعیتی راستش من هم از totti خوشم میاد راستی از اینکه به سوال من جواب دادی ممنونم اگه میشه در موردRelaxation هم کمی توضیح بده میدونم که رسته کاری شما تمرکز فکر هست ولی دوست دارم از زبان شما توضیحاتی بشنوم من از اون روزی که عقاب ها مبارز را دیدم به این نیروها درون علاقه مند شدم باز هم از شما ممنونم دوست دار شما عشق عقاب ها;) :lol: ;)

سلام دوست من باعث خوشحالی من هست که شما هم از طرفداران totti هستید چشم به زودی توضیحات کاملی در مورد Relaxation خواهم داد راستی دوستان برای اینکه وب سایت حاضر شود بیایید به کمک هم دست در دست هم دهیم و همان مقدار که استاد شائولین گفتند کمک کنیم .
 

totti_mmp

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
8 ژانویه 2006
نوشته‌ها
75
لایک‌ها
0
به نقل از SHAOLIN :
از دوست خوبمtotti_mmp خواهش مي كنم تمامي مطالب موجود در تاپيك اختصاصي خودشان را به تاپيك نيروي درون منتقل كنند تا بقيه مستقيماً از همين تاپيك از آنها استفاده كنند چون يك سري از مطالب موجود در آنجا بسيار مهم است .باز هم با عرض پوزش بخاطر اين دخالت . اما حيف از اين مطالب است كه همه استفاده نكنند .

استاد من متوجه منظورتان نشدم بگید من چیکار کنم من انجام بدم با تشکر
 

linkhoo

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
9 آگوست 2005
نوشته‌ها
237
لایک‌ها
6
محل سکونت
موطن آدمی را در هیچ نقشه ای نشانی نیست.....موطن آد
سلام
دوستان و اساتید گرامی با تشکر از شما و بخصوص اساتید شائولین و توتی
از مطالب بسیار زیبای شما تشکر کرده بابت عدم حضور خود به علت مشکلات و پیگیری مطالب اهذوران از این بحث عقب افتاده ام ولی سعی میکنم مطالب را بخوانم و استفاده کنم ....
باز هم از شما میخواهم به آموزشهای زیبای خود ادامه دهید ...ممنونم
 

totti_mmp

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
8 ژانویه 2006
نوشته‌ها
75
لایک‌ها
0
با سلام خدمت تمام دوستان عزیز بنده تا 5 شنبه دارم میرم دانشگاه و واقعا از بابت این امر ناراحتم منظورم عقب افتادن از بحث امیدوارم دوستان ما بحث ها را ادامه دهند و تاپتیک را سر بال نگه دارند بگذزیم اما جواب دوست عزیزم عشق عقاب ها در مورد ریکسیشن امیدوارم مفید باشد اگه سوالی بود در خدمتم نصفیش را امشب میگم بقیه را فردا

تن آرامی یا Relaxation



همان طورکه خودشما می دانید، هیچ چیزبه اندازه ی آرامش درتمرکزفکرنقش مؤثر ندارد.

هرچه آرامش جسمی وذهنی شما بیشترباشد، به همان نسبت تمرکزفکرتان بیشترخواهد بود.

تن آرامی یا ریلکسیشن، تکنیکی است برای آرام سازی عضلات بدن. ازآنجا که بین ذهن و تن ارتباط تنگاتنگی وجود دارد، هرچه که شما درجسم خود آرامش بیشتری برقرار می کنید، درذهنتان نیزآرامش بیشتری برقرارمی شود.

اغلب کسانی که ازعدم تمرکزفکر، شکوه وشکایت می کنند درحقیقت ازافکارمزاحم ذهنی خود می نالند وهمیشه می پرسند با این افکارمزاحم که ذهن ما را اشغال کرده، چه کار کنیم؟

واقعیت این است که شما به طورارادی و آگاهانه نمی توانید این افکارمزاحم را ازذهن خود خارج کنید وازشرآن راحت شوید. اما می توانید آزادسازی وآرام سازی ذهن خود را از راهی غیرمستقیم انجام دهید.

ازآنجا که هرفکری ( به ویژه افکارمنفی مزاحم ) عضلات را منقبض می کند، ما می – آییم عضلات را آرام می کنیم و تنش و انقباضشان را ازبین می بریم. درنتیجه ی این کار، افکارمنفی خود به خود ازذهن ما خارج می شوند.

اساس تن آرامی همین است: آرام سازی عضلات با قصد ایجاد آرامش و خلأ ذهنی.

چرا که هرچه میدان فکری خالی ترباشد، تمرکزوتوجه بریک موضوع خاص، آسان تر می شود. تن آرامی، غالباً به سه شکل انجام می شود:

1. آرام سازی بدون ایجاد تنش

2. آرام سازی پس ازایجاد تنش

3. ریلکس پیشرونده یا تجسمی

درروش آرام سازی بدون ایجاد تنش، شما به تک تک عضلات خود فرمان " آرام باش" می دهید.

البته فرمان شما به ترتیب به این عضلات القاء می شود:

1. پای راست

2. پای چپ

3. دست راست

4. دست چپ

5. شکم وکمر

6. سینه و کتف ها

7. صورت

8. پوست سر

ما هیچ وقت یکباره بدن را شل نمی کنیم؛ این کار، کم تأثیرو تا حدی نادرست است. ذهن ما فرمان های کلی را نمی پذیرد. وقتی می گوییم: " بدن من، به تمامی شل وراحت شو"، مغزدرصدد اجرای این فرمان برمی آید. اما چون این فرمان خیلی کلی است، مغزدر انجام آن کاملاً موفق ومؤثرنیست و بنابراین ازآن سربازمی زند. مغزما فرمان های جزیی و مشخص را بهترمی پذیرد. هرچه فرمان جزیی و مشخص ترباشد، پذیرش واجرای مغزبهتر خواهد بود.

دقیقاً به همین دلیل است که ما عضلات را به هشت گروه تقسیم کردیم و به طورجداگانه به هرگروه فرمان راحت باش دادیم.

حتی برخی ازیوگی ها، ریلکسی را پیشنهاد می کنند که فرمان ها درآن به مراتب جزیی تراست: ابتدا انگشت کوچک پا، بعد پاشنه، قوزک ها و . . . را شل می کنیم تا به بالای صورت برسیم. با وجود این که این ریلکس تأثیری عالی و نتیجه ای فراوان دارد، ما آن را به شما توصیه نمی کنیم چرا که طولانی بودنش ممکن است برای شما که تازه می خواهید به طورجدی این تمرینات را دنبال کنید، خسته کننده به نظربرسد.

برای این که هم ازفرمان های کلی اجتناب کرده باشیم و هم ازآن تمرین های بسیارجزیی وخسته کننده، ما پس ازقرارگرفتن دروضعیت مطلوب – که جلوترآن را توضیح می دهیم – عضلات را درهشت مرحله شل می کنیم. به این ترتیب:

1. پای راست خود را ازانگشتان تا کمردرذهن خود مجسم کنید. آن را احساس کنید و فرمان شل شدن بدهید: " پای راست من، راحت وآرام شو". هرجا که انقباض و تنشی احساس می کنید به طورارادی آن را شل کنید و به خود تلقین کنید : " پای راست من لحظه به لحظه شل ترو آرام ترمی شود." اکنون انبساط و شل بودن وآرام بودن را درپای راست خود حس کنید.

2. پای چپ خود را به همان صورت مجسم و احساس کنید. فرمان دهید: " پای چپ من راحت وآرام شو." به طورارادی پای چپ خود را شل تروشل ترکنید و به خود تلقین کنید که لحظه به لحظه چنین می شود. پای چپ ِ آرام شده و شل شده ی خود را احساس کنید.

3. اکنون هردوپایتان درنهایت راحتی و آسودگی است. ذهن خود را متوجه دست راست خود کنید. ازانگشتان تا شانه را درذهن خود ببینید وفرمان دهید: " دست راست من منبسط وآرام شو." دست راست خودرا شل کنید وبه خود بگویید که لحظه به لحظه شل وشل ترمی شود.

4. حالا دست چپ خود را به همان صورت مجسم کنید وفرمان دهید: " دست چپ من راحت وآرام شو." ببینید که دست چپ شما هرلحظه آرام تروشل ترمی شود.

5. حال عضلات شکم، پهلوها، پشت و کمرخود را دورتا دورمجسم کنید و فرمان دهید: " عضلات شکم وپشت من، سنگین و آرام شوید." به خود تلقین کنید که عضلات شکم وپشت شما هرلحظه شل وآرام می شوند وبه طورارادی عضلات شکم وپشت شما هرلحظه شل وآرام می شوند و به طورارادی عضلات پشت و شکم خود را شل کنید.

6. حالا نوبت به عضلات سینه وپشت کتف ها می رسد. مجسم کنید وفرمان ذهنی بدهید و شل کنید.

7. اکنون که بدن شما ازگردن به پایین، کاملاً شل وراحت است به عضلات صورت خود فکرکنید. عضلات صورت، بسیارمهم هستند. به خود فرمان دهید: " عضلات صورت من شل، راحت وافتاده شوید." پیشانی را بیاندازید. ابروها افتاده باشد. به ویژه دورچشم ها را راحت کنید. گونه ها را افتاده وشل کنید و فک پایین را کاملاً شل کنید. به خود تلقین کنید که عضلات شما هرلحظه شل تر وآرام ترمی شوند.

8. درمرحله ی آخر، آرامش را درپوست سروذهن خود گسترش دهید. احساس گستردگی، خلأ وانبساط را درذهن خود به وجود آورید. دراین وضعیت، چند دقیقه بمانید. به هیچ چیزبه جزآرامش جسمتان فکرنکنید. این بی فکری وخلأ، توانایی تمرکزحواس شما را پس ازاین به شکل چشمگیری افزایش می دهد.:wacko: :blink: :( :)
 
بالا