بیچاره کسی که برای گریه کردن، سرش را روی شانه ی تخم مرغ می گذارد
-
پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است
هايكو...كاريكلماتور... و طرح
- شروع کننده موضوع sinama_sina
- تاریخ شروع
جنگ علیه تروریسم ، مثل تمیز کردن صورت است با ذغال!
دلم برای اعضای داخلی ام میسوزد که بی گناه به حبس ابد محکوم شده اند
واژه به قصد خودکشی خودش را از بالای زبانم به پایین پرتاب کرد
وقتی می خواهم کسی را سر جایش بنشانم قبلا روی صندلی را با دستمال پاک میکنم که لباسش خاکی نشود
حتی نور هم در ترافیک تهران دیر به مقصد میرسد
بیچاره کسی که برای گریه کردن، سرش را روی شانه ی تخم مرغ می گذارد.
دلم برای ماهی ها میسوزد که در ایام کودکی نمیتوانند خاک بازی کنند
دلت را طوری از عاطفه لبریز کن که وقتی افتاد شکست بوی گل یاس همه جا
پراکنده شود.
پراکنده شود.
آنجا که چشمان مشتاق برای انسان اشک می ریزد زندگی به رنج کشیدنش می ارزد
عنکبوت پیر تارش سفید می شود !!
ابر سیاه تکه یی از شب است که خورشید آن را با دندان کنده
آدم خسته ، فرقی بین مرگ و خواب قائل نیست .
صدایی که گوشم می شنود چشمم از دیدنش محروم است !!!
برای آنکه روز حشر برخیزم ساعت شماطه دار در آرامگاهم می گذارم.
به نفع موش نیست که بدون احتیاط از سوراخ خارج شود
از وقتی زیر یک سقف با عنکبوتی زندگی میکنم ، تنها نیستم
اگر زنبور عسل بودم هرگز غنچه ی لبانش را ترک نمی کردم
برای اینکه در زمستان پاهایم سرد نشود ، پا برهنه توی حرف کسی نمی دوم
به خاطر غم از دست دادن وجدان
مغازه تعطیل است.
مغازه تعطیل است.