• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

هايكو...كاريكلماتور... و طرح

setare sobh

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 ژانویه 2011
نوشته‌ها
13
لایک‌ها
0
گربه ها عاشق آدم هایی هستند که در زندگی دیگران موش می دوانند.
 

Bvafa

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 آگوست 2010
نوشته‌ها
784
لایک‌ها
3,795
و چه سخت است جواب 2+2 وقتی که به انگشتانت ایمان نداری ....
 

نگین

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
3 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
229
لایک‌ها
71
محل سکونت
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑ ๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑
چندتا هايكو از كتاب هايكو ترجمه احمد شاملو

شب تاب ها به كلبه ي من مي آيند تو اين را اندك ميشماري؟
ايسا

كودكي كه در آغوش ميبرم با گيسوانم بازي ميكند گرما!
سونو جو

به هنگام وداع بگذار با آب دوست باشم همچون ماه
ماسا هيده

شكوفه هاي آلو را درگلدان مي آرايم
درفروغ چراغ آنچنان دلشاد مي شوم كه در تابش ماه
تاي گي
 

my7xN

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2009
نوشته‌ها
3,354
لایک‌ها
1,343
در جدال اعداد ، این صفر ها هستند که بی طرفند !

سرشناس تر از آرایشگرها کسی را نمی شناسم.

فقط حرف های استاد ریاضیات حرف حساب بود.
 

my7xN

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2009
نوشته‌ها
3,354
لایک‌ها
1,343
۱ـ همیشه درست می گویم ، اما نمی دانم چرا حق با دیگران است.

۲ـ آن هایی که بلند فکر می کنند هیچ وقت کوتاه نمی آیند.

۳ـ بعضی ها با نردبان قدرت ، از دیوار حاشا بالا می روند.

۴ـ به علت خالی نگه داشتن جیب مردم ، جیب بُرها متحصن شدند.

۵ـ قيافه ام پاييزي است ، اما دلم بهاري.

۶ـ همه انسان ها شاعرند،چرا كه روزي غزل خداحافظي را مي خوانند.

۷ـ وقتي قلمم شكست ، سانسور با خوشحالي شروع به بشكن زدن كرد.

۸ـ هوا مجاني ، برف و باران ، سرما و گرما مجاني ، ديگر چه مي خواهيم ؟

۹ـ دلم لبريز از فرياد هاي خاموش است ، ديگر جايي براي تو ندارد.

۱۰ـ اعداد درشت ، با صفرها رشد مي كنند.

۱۱ـ اگر قلمم را بشكنند ، قلم پايم را مي تراشم و با آن مي نويسم.

۱۲ـ بعضي ها به پاي هم پير مي شوند و بعضي ها به دست هم.

۱۳ـ در محضر عشق ، شش دانگ دلش را به نام معشوق سند زد.

۱۴ـ بعضي ها در خوابند و بعضي ها قسطي چرت مي زنند.
 

my7xN

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2009
نوشته‌ها
3,354
لایک‌ها
1,343
5pxjm7cxeb0l3s10cz53.jpg
 

my7xN

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2009
نوشته‌ها
3,354
لایک‌ها
1,343
بعضي ها به پاي هم پير مي شوند و بعضي ها به دست هم.


دلم لبريز از فريادهاي خاموش است ، ديگر جايي براي تو ندارد.


بعضی ها خودشان داد می زنند و بعضی ها قیافه شان.


زندگی مردم پستی و بلندی زیادی دارد،شاید آسفالتش خوب نباشد و شاید پیمانکارش.
 

my7xN

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2009
نوشته‌ها
3,354
لایک‌ها
1,343
طولانی ترین ایستگاه پرواز ، قفس است .

عده ای برای رسیدن به اهداف خود روز شماری می کنند و برخی شب شماری

گاهی آهو اسیر چنگال شیر می شود و گاهی شیر اسیر چشمان آهو !!


oab0mjy1fyooa4csitf.jpg
 
Last edited:

my7xN

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2009
نوشته‌ها
3,354
لایک‌ها
1,343
خورشید را ببخش ! از پشت کوه اگر نیامده بود ،
می فهمید که برای روشن کردن چشم من ،
نگاه تو کفایت می کند !


نهاد زیر سرش صفحه ی حوادث را
و مثل حادثه ای روی آن دراز کشید
 

نگین

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
3 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
229
لایک‌ها
71
محل سکونت
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑ ๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑
نيلوفرصبحگاهي, اين نيز نميتواند يار من باشد
باشو
ازكدامين درخت شكوفان ؟نميدانم ولي با اين همه چه بوي خوشي!
باشو
زن بي فرزند چه ظريف رفتار ميكند با عروسك ها
ران ستسو
يك دنيا غم ودرد ,گل ها ميشكفند حتي درآن هنگام
ايسا
آيا سايه ي من است آن؟دربرگ هاي فروريخته مينگرم
چي گتسو

روي ناقوس
نشسته ، خواب است
پروانه
 
Last edited:

نگین

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
3 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
229
لایک‌ها
71
محل سکونت
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑ ๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑
چهارهايكو از قباد جلي زاده ( كردستان عراق )

از مجموعه شعر ( رو به خدا، هميشه مست )

برگردان به فارسي: بابك صحرانورد



· بوسه

بوسه

دوربين عشق است

باغچه پنهاني قلب را

نظاره مي كند!



زن

درختي ام كه از دوزخ گريخته ام

مرا بتكان

اي زن

تا برگ هاي زهر آلود روحم

بريزند !



· سنگ



جنگ،

تصويري هميشگي روي سنگ است

بوسه،

نقشي ابدي به روي دريا!



· رفتن



اشك انسان، به خاطر مرگ و

جدايي

عزيزي است .

اشك دريا، براي زندگي و

در آغوش گرفتن

ماهي.
منبعhttp://noosi.blogfa.com/post-1785.aspx
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
هایکوهایی از ایسا/Issa

clang once more
mountain temple bell!
spring rain

Issa


دگرباره دنگ دنگ ِ
ناقوس معبدکوهستان
باران بهاری

//

welcome to my house!
First Month's very first
spring rain

Issa


به خانه ام
خوش امدی
اولین باران بهاری

//

rice field crane
again, come on down!
spring rain

Issa


درنای شالیزار
دوباره فرودآی!
باران بهاری

//

the pigeon too
sings to six a.m.
spring rain

Issa


کبوترنیز
می خواند صبح زود
باران بهاری

//

at my dinner tray
a sparrow chirps...
spring rain

Issa


بر سینی شامم
جیک جیک گنجشکی
باران بهاری

//

in spring rain
a bit bedraggled...
Tone River crane

Issa


درباران بهاری
اندکی خیس شده
درنای رودخانه تون

//

deer gamboling
in the grass...
spring rain

Issa


در علف
آهویی جست وخیزکنان
باران بهاری

//

in spring rain
chasing the elusive fish...
dog on the shore

Issa


درباران بهاری
به دنیال ماهی گریزان
سگی درساحل

//

even the field mouse
squeaks, "What luck!"
spring rain

Issa


حتی موش مزرعه
فریادمی زند"چه شانسی"
باران بهاری

//

walking along
a baking pan on her head...
spring rain

Issa


قدم زنان
ماهی تابه ای برسرش
باران بهاری

//

with his sake he lounges
on a wall...
spring rain

Issa


باساکه اش
لم میدهدبه دیوار...
باران بهاری

//

first thing after waking up
spring rain
in my eyes

Issa


پس ازبیدارشدنم
اولین چیزی که می بینم
باران بهاری

//

on one side
snow falling, on the other
spring rain!

Issa


ازیک سو
بارش برف ؛ ازسوی دیگر
باران بهاری !

//

dawn--
in a stone's hollow
spring rain

Issa

سپیده دم

درشکاف سنگی
باران بهاری

//

not missing
the spring rain's blessing...
blades of grass

Issa


ازدست نمیدهد
برکت باران بهاری
تیغه های علف

//

spring rain
on an ancient road...
the pickle vendor

Issa


باران بهاری
برجاده قدیمی
ترشی فروش

//

the little shrine
is all azaleas...
spring rain

Issa


معبدکوچک
پراز ازالیه ها
باران بهاری

//

spring rain--
others have flowers
I, a little thicket

Issa


باران بهاری
دیگران گلهایی دارند
من ، بیشه ای کوچک

//

spring rain--
gone vegetable-picking
with a little lantern

Issa


باران بهاری
رهسپار چیدن سبزی
با فانوسی کوچک

//

crossing the field
with a paper lantern...
spring rain

Issa


می گذرم از مزرعه
بافانوس کاغذی
باران بهاری

//

today too
looking at the same mountain...
spring rain

Issa


امروز نیز
می نگرم به همان کوه...
باران بهاری

//

the daffodils
have become flowers!
spring rain

Issa


نرگسها
گل داده اند
باران بهاری

//

for everythicketeverythicket...
springrain

Issa


برای هر بیشه ای
هر بیشه ای
باران بهاری

//

a day for wandering
a day for haiku...
spring rain

issa


باران بهاری
یک روزبرای پرسه زدن
یک روزبرای هایکو
 

Geronimo

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2007
نوشته‌ها
5,919
لایک‌ها
142
محل سکونت
Crystal Ship
هايكو :

شب زیبای بهار
محو شد ناگهان
وقتی نظاره کردیم شکوفه های گیلاس را

//

شکوه صبحگاه
دلو چاهم را گرو می گیرد
آب می طلبم

//

باران در چای من
طعم بهار
شاخه های نورسته

//

پایین میرود
مانع میشوند ابرها
بی خداحافظی می رود

//

ستاره ها در میانه ی شب
افشانه ی غنچه های بید
بر درگاه​
 

lilyrose

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
24 جولای 2010
نوشته‌ها
4,270
لایک‌ها
8,207
محل سکونت
My Sweet Home
چهار هایکو از عباس کیارستمی

images



مترسكي تنها

در زميني بي خوشه

اوايل زمستان


*********


سگ ولگرد

دم مي جنباند

براي عابر كور


*********


خوشه هاي گندم

به خود مي پيچند

از تندباد بهاري


*********


شيشه نوشابه شكسته

لبريز

از باران بهاري

از : http://kafiketab.blogfa.com/post/135
 

Princess NazaniN

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
16 آپریل 2009
نوشته‌ها
844
لایک‌ها
2,442
محل سکونت
In my dreams!
باغچه لگدمال می‌شود
پارسال در عروسی
امروز در تشییع
--
می‌بارند کم و زیاد
توت از درخت
باران از آسمان بهار!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
قد بلند بود ولی برای عشق کوتاه آمد.


عقربه ساعت که تند می رود عمر کوتاه می شود.


کاریکلماتور که دراز شد حوصله کوتاه می شود.


خبر کوتاه زلزله که آمد سجاده ها دراز شد.


کوتاه قد بود دستش به خط فقر نمی رسید.
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
زیر بار سنگین زندگی له شد.


بار زندگی روی دوشش سنگینی می کرد به دیگری داد.


سنگینی خواب، پلکهایش را پایین می کشید.


کاریکلماتور ملغمه ای از طنز و جدی است که بسته به موقعیت، یک کفه سنگین تر خواهد بود.


گوشش سنگین بود نمی توانست خوب بایستد.
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
شخص نادان معمولا اسیر زبان خود است .

شاید سکوت فریادی باشد که تارهای صوتی خود را از دست داده است .

دل خیلی ها به اندازه حرف هایشان بزرگ نیست .

با زور اسلحه سطح فکرش را بالا برد .

لطیف ترین کلمه لبخند است آنرا حفظ کن
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
سرطان از دود سیگار پایین آمد تا به من رسید.

کشاورز بیرحمی هستی که مزرعه عشقم را با قطره چکان آبیاری می کنی.

دود سیگار رشته عمرم را آتش زد.

سرطان نیشخندش را پنهان کرد و گفت: خوش آمدی.

دلت نمی خواهد حرفهای سکوتم را بشنوی.

وقتی نیستی،انگار نه انگار که نیستی.

چشمان تو راه خروجی را به من نشان داد.
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,874
محل سکونت
0098
از وقتي دندان شيري ام افتاده نميتوانم شير بخورم
 
بالا