آتش عشق است کاندر نی فتاد
جوشش عشق است کاندر می فتاد
"مولانا"
جوشش عشق است کاندر می فتاد
"مولانا"
-
پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است
پایگاه پویای شعر کلاسیک
- شروع کننده موضوع Golzarion
- تاریخ شروع
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی.............دل بیتو بجان آمد وقتست که بازآیی
"حافظ"
"حافظ"
من مرغکی پربسته‌ام زان در قفس بنشسته‌ام .............گر زان که بشکستی قفس بنمودمی پرواز را
"سعدی"
"سعدی"
اگر نه زبان قصه برداشتی .................کس از سر دل کی خبر داشتی؟
"سعدی"
"سعدی"
اگر معروف و عارف ذات پاک است.............. چه سودا بر سر این مشت خاک است
"شبستری"
"شبستری"
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه ...............وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
پرکن قدح باده که معلومم نیست.............. کاین دم که فرو برم برآرم یا نه
"خیام"
پرکن قدح باده که معلومم نیست.............. کاین دم که فرو برم برآرم یا نه
"خیام"
همه کارم ز خود کامـــی به بدنامی کشـــید آخر نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها
حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ متی ما تلق من تــــهوی دع الدنیا و اهملها
«حافظ»
حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ متی ما تلق من تــــهوی دع الدنیا و اهملها
«حافظ»
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را ................به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
"حافظ"
"حافظ"
اگر دشـــنام فـــرمایی و گر نفــــــرین دعا گویم جواب تلخ می‌زیبد لب لعـل شکرخا را
نصیحت گوش کـن جانا که از جان دوست‌تر دارند جوانان ســـــعادتمند پنـــــد پیر دانا را
[...]
غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را
«حافظ»
نصیحت گوش کـن جانا که از جان دوست‌تر دارند جوانان ســـــعادتمند پنـــــد پیر دانا را
[...]
غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را
«حافظ»
ای صاحب کرامت شکرانه سلامت.............. روزی تفقدی کن درویش بی‌نوا را
"حافظ"
"حافظ"
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها
«حافظ»
«حافظ»
ای که بر مه کشی از عنبر سارا چوگان............ مضطرب حال مگردان من سرگردان را
"حافظ"
"حافظ"