پایگاه پویای شعر کلاسیک

[wolfskin]

دور از تـــــو صبــــوري نـتــــوانـد دل مـــن .......... وصل تو حيات خويش داند دل من
آهسته رو اي دوست كه دل همره توست .......... زنهار! چنان مـرو كــه ماند دل من

شاعر : هلالي جغتايي

 

[Golzarion]

نی دست که در مصاف خونریز کنم ............. نی پای که در صبر قدم تیز کنم

نی رحم تو را که با رهی در سازی ............. نی عقل مرا که از تو پرهیز کنم

شاعر : مولوی

__________________________

برای آشنایی با شاعران شعر کهن ( کلاسیک ) لیست زیر رو گذاشتم . لطفا در صورت لزوم اطلاع بدید تا اصلاح یا تکمیل بشه .

شعرای سده چهارم و نیمه اول سده پنجم
• رودکی • بلخی • دقیقی • کسایی مروزی • رابعه قزداری • فردوسی • فرخی سیستانی • عنصری • منوچهری دامغانی • ابوسعید ابوالخیر

شعرای میانه قرن پنجم تا اوایل قرن هفتم هجری
• فخرالدین اسعد گرگانی • باباطاهر • ناصر خسرو • مسعود سعد سلمان • حکیم عمر خیام • سنایی غزنوی • انوری • ظهیرالدین فاریابی • خاقانی شیرازی • نظامی • عطار

شعرای سده هفتم تا پایان قرن هشتم هجری
• مولوی • سعدی • سیف فرغانی • شیخ محمود شبستری • امیر خسرو دهلوی • خواجوی کرمانی • ابن یمین • عبید زاکانی • سلمان ساوجی • حافظ

شعرای قرن نهم تا اوایل قرن دهم هجری
• شاه نعمت الله ولی • جامی • هلالی جغتایی • اهلی شیرازی

شعرای قرن دهم تا اوایل قرن دوازدهم هجری
• لسانی شیرازی • وحشی بافقی • محتشم کاشانی • عرفی شیرازی • شیخ بهایی • طالب آملی • کلیم کاشانی • صائب

شعرای دوره بازگشت ادبی

• مشتاق اصفهانی • فتحعلی خان صبا • نشاط اصفهانی • وصال شیرازی • فروغی بسطامی • سروش اصفهانی • قا آنی • یغمای جندقی

شعرای دوره مشروطه
• نسیم شمال • ملک الشعرای بهار • عارف قزوینی • فرخی یزدی • علی اکبر دهخدا • میرزاده عشقی • ابوالقاسم لاهوتی • ایرج میرزا

شعرای معاصر
ملک الشعرای بهار • علی معلم • پروین اعتصامی • مظاهرمصفا •شهریار •مهدی حمیدی شیرازی • نصرالله مردانی
حسین منزوی • سهیل محمودی •حمیدسبزواری • حسن حسینی •مهرداد اوستا


منبع : http://forum.p30world.com/showthread.php?t=77489

 

[یاشار]

مست است زمین زیرا خورده است به جای می --------- در کــاس ســــــر هرمز خون دل نوشروان
بس پـــنـــد بود آن گــه در تــــاج سرش پـــیـــدا --------- صد پند نواست اکنون در مغز سرش پنهان

خاقانی

ممنون از دوست خوبمون Dong Fang Bobai به خاطر راه اندازی این تاپیک زیبا و همینطور سایر دوستان به خاطر ایجاد نظم توافقی در این تاپیک.

 

[mammad81]

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم --------------------- دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا
شهریار

 

[یاشار]

از نوحه جغد الحق ماییم به درد سر -------------- از دیده گلابی کن درد سر ما بنشان


خاقانی

 

[wolfskin]

ني از تو حيات جـــاودان مي خواهم .......... ني عيش و تنعم جهـان مي خواهم
ني كام دل و راحت جان مي خواهم .......... آني كه رضاي توست آن مي خواهم

شاعر : هلالي جغتايي

تنعم : با ناز و نعمت زيستن ، نعمت داشتن

پ.ن : به علت همزماني پست ها ويرايش شد.

افسوس كه كس با خبــر از دردم نيست .......... آگاه ز حال چهــره ی زردم نيست
اي دوست براي دوستي ها كه مراست .......... درياب كه تا درنگري گردم نيست

شاعر : ابوسعيد ابولخير

 

[یاشار]

ما بارگه دادیـــــــم، ایــن رفت ستم بر ما ----------- بر قصر ستمکاران گویی چه رسد خذلان؟
بر دیدهء من خندی کاین جا ز چه می گرید ----------- گریند بر آن دیده کایـــن جا نشود گریــان

خاقانی

 

[pilot]

نگویمت که همه سـاله می پرستی کن ................. سه ماه می خور و نه ماه پارسا باش
چو پیر سالک عشقت به می حواله کند ................. بنوش و منتظــــر رحمت خدا میباش

حافظ

 

[Golzarion]

شقایق را شقایق را تو شاکر بین و گفتی نی ............. تو هم نو شو تو هم نو شو بهل نطق بیاتی را

شاعر : مولوی
غزلیات
_____________________

پی نوشت : خوب دوستان قدیمی هم که اومدند ( Freedom Fighter عزیز و mammad81 عزیز ) :happy: فقط جای برادر cofeetable خالیه.

 

[Helia]

اي آنكه به تقرير و بيان دم زني از عشق ............. ما با تو نداريم سخن خير و سلامت

حافظ​

 

[یاشار]

تو کز محنت دیگران بی غمی ------------ نشاید که نامت نهند آدمی

سعدی

 

[Helia]

يك امشب تازه داريم اين نفس را .................. كه بر فردا ولايت نيست كس را
به نقد امشب چو با هم سازگاريم ..................نظر بر نسيه فردا چه داريم

نظامي : خسرو شيرين​

 

[pilot]

می نماید عکس می در رنگ روی مه وشت ............. همچو برگ ارغوان بر صفحه نسـرین غریب
گفتم ای شام غریبان طره شــــــــــبرنگ تو ............. در سحرگاهان حذر کن چون بنالد این غریب

حافظ

 

[یاشار]

باز چون عمرش رسد در یک نفس --------- بال و پر بر هم زند از پیش و پس
آتــــــشی بیرون جهد از بــــال او -------- بعد آن آتـــــش بــگردد حـــال او

عطار

 

[Helia]

ولي چون عشق دامنگير بودش ........... دگر بار از ره عذر آزمودش

نظامي : خسرو شيرين​

 

[Golzarion]

شاها فلک از بزم تو در رقص و سماع است ........... دست طرب از دامن این زمزمه مگسل

می نوش و جهـان بخــش که از زلف کمنـدت ........... شـد گردن بد خواه گرفتـار ســلاســل


شاعر : حافظ

 

[یاشار]

لب میگون جانان جام در داد --------- شراب عاشقانـــــش نام کردند
ز بهر صیـــد دلهــای جهانی -------- کمنـــد زلــــف خوبان دام کردند

عراقی

 

[Helia]

در شأن من به درد كشي ظن بد مبر ................ كالوده گشت خرقه ولي پاك دامنم
شهباز دست پادشهم اين چه حالتست .............. كز ياد برده اند هواي نشيمنم​

حافظ​

 

[Golzarion]

مستغرق نیل معصیت جامه ی ما ............. مجموعه ی فعل زشت هنگامه ی ما

گویند که روز حشر شب می نشود ............ آنـجـا نـگشــــایـنـد مگـــر نامــه ی ما

شاعر : ابو سعید ابوالخیر
رباعیات

.

 

[Helia]

اگر منزل به منزل چون جرس نالم عجب نبود .......... كه آواز درايي از درت نشنيدم و رفتم
نيامد سرو من بيرون كه بر گرد سرش گردم .......... بسان گردباد از غم به خود پيچيدم و رفتم​

وحشي بافقي​