soheyl_ir89
Registered User
سلامسلام
من یا خونه ام یا تنهایی توی مغازه
نه دوست و رفیقی نه فامیلی و نه ...
توانایی ارتباط اجتماعی هم ندارم. داغونم در این زمینه
تنها دوستانی که دارم و تنها جمعی که توش بودم همین جاست. شاید مسخره به نظر میاد ولی واقعیته. اینجا میخواد بسته بشه و من واقعا نیاز دارم توی یک جمعی باشم. نمیدونم چی جوری منظورمو بیان کنم. نمیدونم بقیه چی کار میکنند. این پیرمردهایی که توی پارک جمع میشن رو دیدید؟ این گروه هایی که معتادند و ترک اعتیاد می کنند یا سرطان دارند توی فیلم های خارجی رو دیدید؟ اینهایی که جمع میشن شب شعر برگزار می کنند رو شنیدید؟ یک کوفتی مثل اینها
یک چیزی که برم بینشون. نمیدونم چی. هر چیزی که فکر میکنید تا وقت هست و فروم بسته نشده بگید تا بلکه معجزه شد و منم برم توی اجتماع و شاید دو تا رفیق پیدا بشه برام.
خودم فضای کار اشتراکی مد نظرمه ولی نه دیگه سن و سالم بهش میخوره و نه وقتشو دارم و نه پول اضافه - با توجه به اینکه مغازه دارم. صرفا یک مثال بود.
علاقمندی ها اگر کمک میکنه:
کتاب
وبمستری
فوتبال
ممنون و با آرزوی بهترین ها برای تک تک تون
کاملا مشخصه
سال هاست میشناسیمت
باید بری پیش مشاور ( و نه روانپزشک)؛ و با همون پیش بری. قدم به قدم راهنماییت می کنه. همه ی مسائلی که داری رو مطرح کنی و بهش اعتماد کنی.
قبلش باید پی تی و دوستان نابابت در اینجا رو رها کنی و از پروفایلت خارج شی و دیگه سر نزنی. قبل از این که انجمن بسته بشه، خودت این کارو بکن و رهاش کن این محیطی که اگر با خودت خلوت کنی می بینی چیز مثبتی برات نداشته و نداره.
اما قدم به قدم
اول حذف فضاهای مسموم و سمی زندگیت مثل پی تی؛
دوم "عزت نفس" (با اعتماد به نفس فرق می کنه)؛ عزت نفست در وضعیت خوبی نیست. باید روش کار کنی. یا در موردش سرچ و مطالعه کن، یا برو پیش مشاور.
وقتی از بدی ها دور شدی و داشتی روی عزت نفست کار می کردی، برو سمت علاقه مندی هات. همینا که نوشتی؛ شما می تونی با اهالی کتاب و مطالعه دورهمی های اجتماعی داشته باشی؛ یا برو سالن های فوتسال و یا جمع هایی که فوتبال بازی می کنن، ورود کن و باهاشون رفت و آمد کن.
یعنی در زمینه ی علاقه هات، وارد اجتماع شو که موندگار بمونی و بعدا باز تغییر نکنی و از جمع خارج بشی.
خب
حالا عزت نفس داری، و وارد جمع هایی شدی. با انجام کارهایی که ازشون می ترسی، یا برات فوق العاده هستن، اعتماد به نفست رو ببر بالا. مثلا در زمینه ی کتاب، فوتبال یا ... که علاقه داری، پیشرفت کن که احساس خوب و اعتماد به نفس به دست بیاری. توی اون زمینه ها شد یا نشد، توی کسب و کارت.
ضمنا یک پیشنهاد خیلی جدی
شما کسب و کارت رو جمعی کن. بهش فکر کنی، میشه. یا کسب و کارتو ارتقا بده یا تغییر کن .
خلاصه
توی زمینه ای که بهش علاقه داری و ادامه ش میدی، توی جمع برو. اما همزمان لازم هست عزت نفست رو که در موردش بازم مطالعه می کنی، ببری بالا.
و بقیه ی مسائلی که داری و براشون تاپیک زدی، حل میشن توی همین مسیر. شما فقط مساله ی چهره نداری؛ بقیه هم دارن. و اونایی که زیبایی کمتری از شما دارن هم ازدواج کردن. شما فقط مساله ی خونواده نداری، همین دوستان نابابت در پی تی هم مساله دارن و همه ی مردم.
ضمنا وضعیت کسب و کارتو می تونی تغییر و تحول بدی. خواستی به من پی ام بده، من راهنماییت می کنم. قبلا هم گفتم توی پاسخ های قبلی که یه تکونی به کسب و کارت بدی، خیلی چیزا حل میشه. مساله ی ازدواج هم حل میشه وقتی عزت نفس داری، کسب و کار خوبی داری، توی اجتماع هستی، دنبال علاقه هات هستی و ...
خداییش یه تکونی به خودت بده. مطمئنم همین دوستان نابابت هم همین حسیو دارن که من دارم که دبوی پسر خوبیه و می خواد زندگی خوب داشته باشه، و حق هم داره، اما توی وضعیتیه که باید خودش این وضعیت رو تغییر بده.
می بینی بقیه هم زیاد وضعشون با شما فرق نمی کنه. خود من هم شرایط مطلوب و مناسبی ندارم. یه سری شرایط بیرونی بوده؛ اما الان سن و سالمون بالا رفته و دیگه نمی تونیم بگیم مشکل از بیرونه. تغییر، آسون نیست؛ اما تا قدم های اولو برنداری، تغییر اصلا شروع نمیشه.
برو با یه مشاور پیش برو و زندگی و حالتو خوب کن
کاری کن گذشته و امروزت برات خاطره هایی بشن
و آینده ت متفاوت باشه. البته رویایی و خیال انگیز نه
شغلی که دوست داری و لایقش هستی
شرایط مادی ای متناسب با تلاشت
و زن خوبی که هم تو براش همسری کنی، هم اون برات
هم تو براش مفید باشی و حرفی برای گفتن، هم اون برات؛ خیلی مهمه. اگر الان چند نفر هم بیان خواستگاریت، بعدش باید حرفی برای گفتن داشته باشی؛ یعنی مرد مقتدر باشی، مالی، دانشی، کسب و کاری، جایگاه اجتماعی و ...؛؛؛ وگرنه رفتن سر خونه و زندگی و بعدش خراب شده اون زندگی؛ چون در حد نبودن.
و
مثل خیلی چیزا که تو ذهنمون رفت و وقتی بزرگ شدیم دیدیم اون جور که فکر می کردیم نیست، یه مساله ای هم اونجور نیست که تو ذهنمونه. اما قدرت ذهن ما بالاست.
رابطه با جنس مخالف منظورمه. فکر می کنیم چی هست؛ چون تو کلمون رفته که خیلی حال میده. بله؛ لذت بخشه؛ اما لازمه ی این که لذت بخش باشه و باز هم بخوایم ادامه ش بدیم، یه مواردیه. از اون وادی ها خارج شد. این زندگی رو یه وجودی برنامه نویسی کرده و طبیعتی براش نوشته، اگر طبق اون طبیعت پیش بریم، همه ی قدرت های طبیعت با ما هم افزا میشن و نتایج تصاعدی می گیریم. مثلا اگر زوجینی که به هم علاقه دارن، مناسب هم هستن و در شرایط مطلوب رابطه برقرار می کنن و مسائل روانی و نگرانی از آینده و ... رو ندارن، بله، لذتشو می برن و موجب عشق بیشترشون میشه و عشق بیشترشون باز موجب س. ک. س بیشتر میشه و همین طور موجب هم افزایی هم میشن.
و برعکسش هم هست که نمیگم چون بار منفی داره. اما مهمه و باید پیشگیری کرد ازش.
همه چیز بستگی به تو داره، به خودت
به نظرم برو پیش مشاور
و سایت ها و کانال ها و گروه های سمی و منفی و پوچ رو رها کن؛ حذفشون کن.
یه آدم جدید برای خودت برنامه نویسی کن که با برنامه نویسی طبیعت زندگی و اطرافت بخونه و با هم هم افزا بشید و پیشرفت کنی.
مرد نباید ضعف هاشو توی جمع مطرح کنه، دیگه مطرح نکن.
و برو سمت و سوی یه وجود جدید
و اصلا دبوی مُرد