• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

کل کل از نوع جهانی !!!

sarukhan

Registered User
تاریخ عضویت
22 دسامبر 2008
نوشته‌ها
1,319
لایک‌ها
1,367
میگه "عدو شود سبب خیر" همینه :lol:
اینو از توی همین لینک که قرار بود نشون بده فرانکو هواداره رئاله در اوردم :

Did he ever try to influence the outcome of their matches? Real Madrid failed to win a league title in the first 15 years of his reign. If anything, in the 1940s Atlético de Madrid – who were called Atlético Aviación at the time because of their merger with the Spanish Air Force – were more closely aligned to Franco’s regime. Several of the club’s players were from the air corps. From the 1950s though, Atléti – as the club is referred to – have been eclipsed by their city rivals.

اگه نیاز بود بگید کامل ترجمه اش کنم
میگه اتلتیکو مادرید چون متعلق به نیروی هوایی ارتش بود و بیشتر بازیکن هاش از همین نیرو بودن توسط فرانکو ساپورت می شد.
 

rms

Registered User
تاریخ عضویت
26 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
4,759
لایک‌ها
7,919
محل سکونت
اهواز
میگه "عدو شود سبب خیر" همینه :lol:
اینو از توی همین لینک که قرار بود نشون بده فرانکو هواداره رئاله در اوردم :

Did he ever try to influence the outcome of their matches? Real Madrid failed to win a league title in the first 15 years of his reign. If anything, in the 1940s Atlético de Madrid – who were called Atlético Aviación at the time because of their merger with the Spanish Air Force – were more closely aligned to Franco’s regime. Several of the club’s players were from the air corps. From the 1950s though, Atléti – as the club is referred to – have been eclipsed by their city rivals.

اگه نیاز بود بگید کامل ترجمه اش کنم
میگه اتلتیکو مادرید چون متعلق به نیروی هوایی ارتش بود و بیشتر بازیکن هاش از همین نیرو بودن توسط فرانکو ساپورت می شد.

کاملا تایید میشه، فرانکو در بدو امر طرفدار اتلتیکو بوده، از من هم میپرسیدید میگفتم. اما به مرور زمان بخاطر مسائل سیاسی و مشروعیت در پایتخت ترجیح میده به سمت رئال گرایش نشون بده. علت واضح این کار هم افزایش محبوبیت بواسطه ی طرفدار بودن تیمی مثل رئال بوده.
 

sadeghbb

Registered User
تاریخ عضویت
24 فوریه 2010
نوشته‌ها
5,506
لایک‌ها
6,160
محل سکونت
On Warez Site!
کاملا تایید میشه، فرانکو در بدو امر طرفدار اتلتیکو بوده، از من هم میپرسیدید میگفتم. اما به مرور زمان بخاطر مسائل سیاسی و مشروعیت در پایتخت ترجیح میده به سمت رئال گرایش نشون بده. علت واضح این کار هم افزایش محبوبیت بواسطه ی طرفدار بودن تیمی مثل رئال بوده.

ماشالا ... اماش رو از خودت گفتی دیگه ؟!:p
 

sarukhan

Registered User
تاریخ عضویت
22 دسامبر 2008
نوشته‌ها
1,319
لایک‌ها
1,367
کاملا تایید میشه، فرانکو در بدو امر طرفدار اتلتیکو بوده، از من هم میپرسیدید میگفتم. اما به مرور زمان بخاطر مسائل سیاسی و مشروعیت در پایتخت ترجیح میده به سمت رئال گرایش نشون بده. علت واضح این کار هم افزایش محبوبیت بواسطه ی طرفدار بودن تیمی مثل رئال بوده.

چه عجب برای یه بار حقیقت رو از شما شنیدیم (فکر کنم دارید به راه راست هدایت میشید)
بله اومد به سمت رئال ولی سانتیاگو برنابئو هیچ وقت خواسته های فرانکو رو نمی پذیرفت به خاطر همین برای ساخت مجموعه ورزشی رئال که توی دوران جنگ تقریبا نابود شده بود هیچ کمکی به برنابئو نکردن و حتی چند بار برنابئو افسران رده بالای ارتش رو از ورزشگاه رئال بیرون انداخت

این جمله ها از زبان بابی چارلتون اسطوره ی منچستر یونایتد در مورد رئال توی همین مقاله اومده :
The world had never seen a team like Real Madrid before. “I thought, these people aren’t human,” said a baffled Bobby Charlton after his Manchester United team-mates had just lost to them in the semi-final of the 1957 European Cup. “It’s not the sort of game I’ve been taught.”

میگه چون رئال همچین تیمی بوده وزیر امور خارجه ی فرانکو گفته که این می تونه بهترین سفیر برای ما باشه
پس نمی تونیم بگیم موفقیت های رئال به فرانکو ربط داره چون فرانکو با دیدن موفقیت های رئال در خارج از کشور به این فکر میوفته که از رئال به عنوان ابزار تبلیغاتی برای قدرت نمایی خودش در اروپا استفاده کنه.

 

rms

Registered User
تاریخ عضویت
26 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
4,759
لایک‌ها
7,919
محل سکونت
اهواز
چه عجب برای یه بار حقیقت رو از شما شنیدیم (فکر کنم دارید به راه راست هدایت میشید)
بله اومد به سمت رئال ولی سانتیاگو برنابئو هیچ وقت خواسته های فرانکو رو نمی پذیرفت به خاطر همین برای ساخت مجموعه ورزشی رئال که توی دوران جنگ تقریبا نابود شده بود هیچ کمکی به برنابئو نکردن و حتی چند بار برنابئو افسران رده بالای ارتش رو از ورزشگاه رئال بیرون انداخت

این جمله ها از زبان بابی چارلتون اسطوره ی منچستر یونایتد در مورد رئال توی همین مقاله اومده :
The world had never seen a team like Real Madrid before. “I thought, these people aren’t human,” said a baffled Bobby Charlton after his Manchester United team-mates had just lost to them in the semi-final of the 1957 European Cup. “It’s not the sort of game I’ve been taught.”

میگه چون رئال همچین تیمی بوده وزیر امور خارجه ی فرانکو گفته که این می تونه بهترین سفیر برای ما باشه
پس نمی تونیم بگیم موفقیت های رئال به فرانکو ربط داره چون فرانکو با دیدن موفقیت های رئال در خارج از کشور به این فکر میوفته که از رئال به عنوان ابزار تبلیغاتی برای قدرت نمایی خودش در اروپا استفاده کنه.


بازم موافقم و تایید میشه، منم هیچوقت نگفتم فرانکو کشته مرده ی رئال بوده یا برعکس، رئال ابزار موفقیت فرانکو بود، ابزار مشروعیت و محبوبیتش.

اگر که بزرگترین تیم پایتخت همیشه موفق بود، مردم پایتخت همیشه لبخند بر لب داشتند و یه جورایی با فرانکوئی که حامی تیم بود ( حالا با هر نیتی) کنار میومدن یا حداقل خیلی بهش گیر نمیدادند
 

Abbath

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2010
نوشته‌ها
2,362
لایک‌ها
27,705
محل سکونت
(Caspian(Qazvin
بازم که بحث 11-1 شد

اون پستی که گذاشتم رو کسی واسش جواب نداشت که ( اینجا بخوانید : http://forum.persiantools.com/t193028-page159.html#post6704124)

اونی که رئال تو اون فصل 8 بار با بارسا بازی کرد، همش رو یا باخته بود یا مساوی کرده بود، 5 تا هم خورده بود.

این 11-1 مال بازی برگشت نیمه نهایی جام حذفی بود که بارسا بازی رفت رو 3 هیچ برده بوده، جالبش اینه که رئالی که تمام اون سال لوله شده بود و باخته بود یه دفعه 11 تا میزنه در حالیکه بازی رفت رو 0-3 باخته بود :lol:

یا ایهل الجاهلون، این مسائل دارن کد میدن که باید بگیرین :happy:

خیلی جالبه
اقای جاهل و نادون اگه یه تیم توی بازی رفت سه تا بخوره بازی برگشت نمی تونه جبران کنه ؟
بایرن سه تا به ارسنال تو بازی رفت گل زد، پس بازی برگشت هم باید بازم گل می زد ؟
هنوز یاد نگرفتن مثل ادم حرف بزنن.
اگه سندی از دخالت فرانکو هست رو کنید. پاسخ این مقاله رو هم اگه تونستید با یه مقاله بدید.
این مقاله ای که گزاشتم هم مطمئنم نخوندید چون با سند و مدرک مشخص شده که فرانکو به بارسا کمک کرده، نه به رئال
توی دوره ی فرانکو رئال هیچ جامی نتونست بگیره بلکه این بارسا و اتلتیک بیلبائو بودن که بیشتر جام ها رو گرفتند. اینا رو گفتم چون مطمئنم از اونجایی که خوندن یک پاراگراف براتون مثل کوه کندنه این مقاله رو نمی خونید.

آقا چه وضعشه اینجا،دیگه از کل کل خارج شدین ها،تعصب بی خودی رو بزارین کنار بابا،گور پدر جفت تیما،شما باید بیاین اینجا به خاطرشون به هم فحش بدین و بی احترامی کنید؟
 

sarukhan

Registered User
تاریخ عضویت
22 دسامبر 2008
نوشته‌ها
1,319
لایک‌ها
1,367
آقا چه وضعشه اینجا،دیگه از کل کل خارج شدین ها،تعصب بی خودی رو بزارین کنار بابا،گور پدر جفت تیما،شما باید بیاین اینجا به خاطرشون به هم فحش بدین و بی احترامی کنید؟

حالا شما جو نده برادر
قضیه به خیر و خوشی تموم شد (فکر کنم) .
 

elahi43

Registered User
تاریخ عضویت
9 ژوئن 2012
نوشته‌ها
1,601
لایک‌ها
499
محل سکونت
سرزمین ظالمین
آقا چه وضعشه اینجا،دیگه از کل کل خارج شدین ها،تعصب بی خودی رو بزارین کنار بابا،گور پدر جفت تیما،شما باید بیاین اینجا به خاطرشون به هم فحش بدین و بی احترامی کنید؟

فحش ندادن به هم
دارن مذاکره میکنم فک کنم :blink:
اقا قیمت اخرو برا منم پ خ کن :lol:
 

Blaugrana

Registered User
تاریخ عضویت
18 دسامبر 2002
نوشته‌ها
742
لایک‌ها
794
آقا گندش دراومد :lol:

گزارش داوری : گل مسی به میلان آفساید بود -


فرقی نمیکنه با 3 هیچ هم بالا میرفتیم
+
تصویر هم خیلی واضح بود :lol:
یک تصویر دیگه هم گذاشتن که نصف زمین معلوم نیست:lol: هرچند اونم واضح نیست
 

nemesis2005

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2005
نوشته‌ها
1,857
لایک‌ها
270
سن
38
محل سکونت
رشت
فرقی نمیکنه با 3 هیچ هم بالا میرفتیم
+
تصویر هم خیلی واضح بود :lol:
یک تصویر دیگه هم گذاشتن که نصف زمین معلوم نیست:lol: هرچند اونم واضح نیست


خیلی هم فرق می کرد
گل چهارم که آفساید نبود.گل دوم آفساید بود

یه تیم با نتیجه 2-0 بره واسه نمیه دوم با 1-0 خیلی فرق می کنه

هرچند ازین گل های آفساید زیاد دیدیم
 

rms

Registered User
تاریخ عضویت
26 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
4,759
لایک‌ها
7,919
محل سکونت
اهواز
خیلی هم فرق می کرد
گل چهارم که آفساید نبود.گل دوم آفساید بود

یه تیم با نتیجه 2-0 بره واسه نمیه دوم با 1-0 خیلی فرق می کنه

هرچند ازین گل های آفساید زیاد دیدیم

تو همین خبر نوشته که البته یک پنالتی هم به سود بارسا گرفته نشد ;)
این به اون در
 

Blaugrana

Registered User
تاریخ عضویت
18 دسامبر 2002
نوشته‌ها
742
لایک‌ها
794
خیلی هم فرق می کرد
گل چهارم که آفساید نبود.گل دوم آفساید بود

یه تیم با نتیجه 2-0 بره واسه نمیه دوم با 1-0 خیلی فرق می کنه

هرچند ازین گل های آفساید زیاد دیدیم

افساید که نیست تصویر و فیلم واضح از کل زمین نیازه این تصویر اینقدر ناواضح هست اصلا نمیشه رنگ پیراهن بازیکنا را هم تشخیص داد :lol:
+فرقی نمیکرد این بازی که بارسا میکرد قطعا پیروز از زمین بیرون میومد
+پنالتی بارسا را هم نگرفتن تصاویر واضح و فیلم واضحش موجوده
البته از گل این چیزها طبیعی هست هنوز اون مقاله(ننگ) گل در ذهن طرفدران بارسا هست ;)
 

miladwwe

Registered User
تاریخ عضویت
8 جولای 2012
نوشته‌ها
1,838
لایک‌ها
1,486
محل سکونت
ی جای بد
چیزی که واقعیت این 4سال رو رو بیان میکنه واسه شما ننگه
 

persianalpha

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
4 جولای 2004
نوشته‌ها
1,819
لایک‌ها
1,386
محل سکونت
Tehran
پرو تر از طرفدارای رئال تو عمرم ندیدم تو 3 تا بازی 2 تا پنالتی و یه کارت قرمز الکی بهتون حال دادن باز اینجا دارید داوری داوری میکنید؟
البته لذت میبرم میبینم همش پشت بارسا راه افتادید داوری داوری میکنید
 

nemesis2005

Registered User
تاریخ عضویت
18 مارس 2005
نوشته‌ها
1,857
لایک‌ها
270
سن
38
محل سکونت
رشت
پرو تر از طرفدارای رئال تو عمرم ندیدم تو 3 تا بازی 2 تا پنالتی و یه کارت قرمز الکی بهتون حال دادن باز اینجا دارید داوری داوری میکنید؟
البته لذت میبرم میبینم همش پشت بارسا راه افتادید داوری داوری میکنید

حق دارین اگه واسه ما رئالی ها هم از روی نقطه کرنر پنالتی میگرفتن الان مثل شماها حرف میزدیم
میاین از کارت قرمز نانی حرف میزنید ولی یادتون میره که فن پرسی چطور تو بازی با بارسا اخراج شد
از پنالتی حرف میزنید ولی یادتون میره میره که بازی با میلان چطور از روی کرنر براتون پنالتی گرفتن

دیگه بازی با چلسی هم گفتن نداره و داوری های لیگ اسپانیا هم که دیگه توضیحی نداره
 

miladwwe

Registered User
تاریخ عضویت
8 جولای 2012
نوشته‌ها
1,838
لایک‌ها
1,486
محل سکونت
ی جای بد
قابل توجه اقای خورخه لورنزو ویاران بارسایی اش


متهم کردن غیرمستقیم تیم رئال مادرید و فلورنیتنو پرز به پول دادن به داور، منطقی صحیحی نیست؛ همانگونه که عمل مورینیو و هواداران رئال در نسبت دادن همه جامهای بارسا به داوران

سایت گل- آقای محمدباقر زنگنه نباید اینقدر راحت در گرداب هواداری و ضدیت غرق شود . او و برخی خوانندگان و حتی نویسندگان سایت گل، هنوز از برد تیم رئال مادرید در برابر منچستر یونایند عصبانی‌اند و بر غلط بودن تصمیمات داور ترک پافشاری می‌کنند. در قامت يك هوادار، این مسئله طبیعی است و به آن ایرادی وارد نیست. ایراد اینجاست که چگونه یک فرد در مقام يك نویسنده به خود جرئت می دهد بی اینکه دلیلی برای گفته هایش آورده باشد، برد رئال را به داور مسابقه ارتباط دهد؟

متهم کردن غیرمستقیم تیم رئال مادرید و فلورنیتنو پرز به پول دادن به داور، منطقی صحیحی نیست؛ همانگونه که عمل مورینیو و هواداران رئال در نسبت دادن همه جامهای بارسا به داوران. شاید آقای زنگنه قصد داشته سیلی مورینیو به یوفا را با سیلی پاسخ دهد. ولی حاصل این دامن زدن به دعاوی هوادارپسند چیست؟ غیر از زیر
سوال بردن اعتبار باشگاه ها، سازمان های ناظر و داوران؟


260974hp2.jpg


آقای زنگنه همانند همه‌ی رسانه های هوادار بارسا و منچستر به مورینیو و رئال مادرید تاخته اند. اظهارات مورینیو علیه داور دور رفت الکلاسیکوی نیمه نهایی چمپیونزلیگ دوسال پیش، بهترین بهانه برای متهم ساختن او شده و البته، تصمیم داور ترک که به زغم وی اشتباه بوده است. بی آنکه وقایع آن روزها مرور شود.


پرواضح است که سخنان آن روزها و این روزهای مورینیو و فرگوسن هردو از روی عصبانیت و توام باشتابزدگی بود. اما سخنان اکنون زنگنه را به حساب چه می توان گذاشت؟ آیا می‌توان بدون ارائه دلیل اخراج نانی را ناصحیح دانست و آن را غیرمستقیم به پولهای فلورنتینو پرز ربط داد؟!


از همه ی سروران قلم بدست و سایرکارشناسانی که مخاطب این نوشتار هستند خواهشمند است، چنانچه قصد دارند پرونده ای قدیمی را جهت القای درستی مطالب امروزشان و پیشبرد مقاصد باشگاه های محبوبشان بازکنند، همه ی ابعاد ماجرا و مسائل پیش و پس از آن را نیز در نظر بگیرند.

نگارنده این سطور قصد دارد دریچه‌ای تازه را در رابطه با مسائل سالهای اخیر فوتبال اروپا به روی هموطنانش بگشاید بلکه باعث شود منطقی تازه ماورای منطق مورینیویی و ضدمورینیویی در میان فوتبالدوستان این سرزمین نهادینه شود.

ماجراها از کجا آغاز شد؟


انتخاب پلاتینی به عنوان شخصی که همگان از او به عنوان فردی ضدانگلیسی یاد می کردند، سروصدای زیادی در میان هواداران و رسانه‌های انگلیسی زبان و انگلیسی‌دوست به راه انداخته بود. پس از قضاوت بسیار جنجال برانگیز «اوربو، داور نروژی» در مسابقه معروف چلسی – بارسا که با نتیجه ی یک بر یک خاتمه یافت، شایعات و گمانه ها درباره‌ی ضدانگلیسی بودن یوفای پلاتینی افزایش یافت. همان مسابقه‌ای که طی آن داور نروژی پنج پنالتی به سود چلسی اعلام نکرد.

پس از آن مسابقه مطبوعات انگلیسی و برخی کانون های هواداری اخباری درباره‌ی عدم تمایل یوفا به انگلیسی شدن دوباره فینال چمپیونزلیگ منتشر کردند. از صرفه ی اقتصادی این مسئله گرفته تا ادعای روزنامه انگلیسی درباره اینکه یوفا ساعتی پیش از مسابقه ، بازی را یک – یک مساوی پیش بینی کرده بود . حتی برخی مطبوعات از قول پلاتینی آورده بودند که یک فینال تمام انگلیسی دیگر را دوست ندارد و...

مسلما هواداران تیم چلسی به اندازه‌ی بارسایی‌ها و رئالی‌ها و ... زیاد نبودند. اما آنچه باعث می‌شد اهالی فوتبال بیش از قبل نسبت به داوری این مسابقه واکنش دهند و مسئله توطئه را مطرح کنند، حمایت‌های یوفا از قضاوت این داور نروژی بود. اهالی فوتبال می‌خواستند بدانند چرا داوری که پیش از این سابقه سوت زدن در مسابقات حساس را نداشته داور نیمه نهایی چمپیونز لیگ شده است. اما شخص اول یوفا و پس از آن، مدیر باشگاه بارسلونا تنها چیزی که درباره آن مسابقه می‌گفتند لیاقت بارسا برای صعود به فینال آن مسابقات بود.


نیمه نهایی 2009 -10


سر و صداها خوابید و آبها از آسیاب نشست تا آنکه نوبت به جدال دو تیم بارسا و اینتر در نیمه نهایی 2009 -10 رسید. آن مسابقه نیز دو صحنه‌ی بحث برانگیز داشت. یکی، گل سوم تیم اینتر که مهاجم آن در موقعیت آفساید قرار داشت و دیگری، یک پنالتی که در اواخر مسابقه برای تیم بارسلونا سوت زده نشد. پس از پایان مسابقه مسئولان و هواداران تیم بارسلونا به شدت نسبت به اشتباهات داور مسابقه اعتراض می‌کردند. به طوری که برخی کانون های هواداری تیم بارسا نیز از توطئه سخن می‌گفتند! اما در مسابقه دور برگشت اوضاع طور دیگری بود. هنوز چندی از آغاز مسابقه برگشت بارسا – اینتر نگذشته بود که داور تیاگو موتا را اخراج کرد. آنهم به خاطر یک بی احتیاطی که برخی می‌گفتند حتی کارت زرد هم نداشت. اما نمایش بوسکتس داور را به اشتباه انداخت و باعث شد موتا کارت قرمز بگیرد. پس از آن جرارد پیکه گلی در موقعیت آفساید به ثمر رساند. با این حال تیم بارسا با وجود پیروزی نتوانست به فینال برسد و شادی معروف خوزه مورینیو و روشن شدن آبپاش ها باعث ایجاد تنش میان این شخصیت معروف با باشگاه کاتالانی شد.


ماجراهای فینال کوپای 2011


مورینیو به رئال رفته بود و حاصل جدالش با بارسا یک باخت 5 بر صفر و یک تساوی یک – یک بود. آن دو مسابقه نیز حوادث داوری به همراه داشت اما کسی بر سر آنها حساس نبود. از آن دو گل خطای بارسا در مسابقه پنج – صفر گرفته تا آن پنالتی که ایتورالده برای رئال نگرفت و کارت قرمزی که به کاروالیو و والدز نشان داده نشد. و همچنین، آن تمارضی که مارسلو کرد و باعث شد داور به نفع رئال پنالتی بگیرد.

پس از این دو مسابقه، الکلاسیکوی فینال جام حذفی اسپانیا از راه رسید و طی آن رئال موفق شد بارسا را یک بر صفر شکست دهد و مورینیو اولین جام را از گواردیولا برباید. پس از آن مسابقه پپ با لحنی تند، تصمیم درست داور آن مسابقه را مبنی بر آفساید اعلام کردن گل پدرو، ناصحیح خوانده بود. این مسئله واکنش مورینیو را به همراه داشت. وی درباره اظهارات گوادریولا گفته بود: تا به حال دو نوع مربي داشتيم، يک گروه اقليت که هرگز درباره داوران صحبت نمي کنند و گروه اکثريت که من هم جزو آنها هستم. ‌اکثريت مربيان از اشتباهات عمده داوران انتقاد مي کنند ولي آن گروه ديگر هميشه سعي دارند کارهاي خوب داوران را برجسته نشان بدهند. اکنون با اظهار نظر پپ طبقه سومي هم تشکيل شده که فعلا فقط خود او جزو آن است، طبقه اي که از تصميم هاي صحيح داوران انتقاد مي کند. اين پديده اي است که من تا به حال در دنياي فوتبال نديده ام.

نیمه نهایی 2010 -11، از سرگیری جنجال‌ها


با اینکه خوزه مورینیو نسبت به نیمه نهایی چپمیونز لیگ 2010 -11 بسیار خشمگین بود و رفتاری کرد که باعث رنجش اخلاقگرایان شد، اما با دلایلی که متعاقبا می‌آید
می توان گفت که او آغازگر ماجراهای الکلاسیکوی دور رفت نیمه نهایی دو سال پیش نبود بلکه از بهانه هایی که به دستش می‌دادند سعی کرده بود جنجال بسازد. او و سایر هم‌قطارانش در تیم رئال مادرید یوفا را به تبعیض و جانبداری از بارسا متهم می‌کردند. این کار دور از شان حرفه ای قلمداد می‌شد. اما پپ، یوفا و اشتارک، داور آلمانی مسابقه رفت الکلاسیکوی نیمه نهایی آن سال در این دعواها، بروز رفتارهای غیر حرفه ای و بدهکاری مورینیو به تاریخ! حداقل به اندازه‌ی مورینیو مقصر بودند.


چرا پپ؟
گواردیولا نیز به اندازه مورینیو عاشق جنگ روانی شده بود. او پس از اظهارات سرمربی رئال مبنی بر بی مورد خواندن اعتراضاتش به داوری فینال کوپا در واکنشي دور از انتظار و با خشم، خطاب به مورینیو گفته بود: او يک مربي تمام عيار است، يک استاد تمام عيار و نمي توانم با او رقابت کنم، چرا که خارج از زمين، او هميشه مرا شکست داده است. من به او جايزه ليگ قهرمانان خارج از زمين را مي دهم. اميدوارم اين جايزه را به خانه ببرد و از آن لذت ببرد.


او همچنین، وقتی پیش از آغاز مسابقه نیمه نهایی دریافته بود پدرو پروئنکا داور مسابقه رفت هموطن مورینیو است ، سریع به این مسئله واکنشی منفی نشان داده بود و سعی داشت چنین القا کند که این داور ممکن است به نفع تیم مورینیو سوت بزند. در حالی که اولا اگر قرار بود چنین گزاره‌ای صحیح باشد مورینیو نیز باید به همه‌ی قضاوت های داوران اسپانیایی در لیگ اسپانیا اعتراض می‌کرد. زیرا همگی هموطنان گواردیولا و سایر تیم های حریف رئال بودند. نیز، همه می دانستند که آن داور پرتغالی میانه چندان خوبی با مورینیو نداشت و پیش‌تر دوبار وی را از زمین مسابقه اخراج کرده بود.


بسیاری می‌گفتند اگر آن روزها گواردیولا بر آتش جنگ روانی پیش از مسابقه دامن نمی‌زد و نسبت به حضور داور پرتغالی اعتراض نمی‌کرد، کل حوادث داوری که طبیعا در
هر مسابقه پیش می‌اید اینچنین به جنجال کشیده نمی‌شد. اعتراض پپ نسبت به اعلام پروئنکا باعث می‌شد سوت‌های نادرست اشتارک به ضرر رئال برای او و یوفا مسئولیت ایجاد کند و آنها را هدف اتهاماتی که قرار بود از رسد، قرار دهد.


چرا یوفا؟
در دور رفت مسابقه ی یک چهارم نهایی تیم های بارسا و شاختار، آندرس اینیستا عامدانه کارت زرد گرفت تا بتواند به مسابقه رفت نیمه نهایی چمپیونز لیگ برسد. یوفا پیش از آن صراحتا تاکید کرده بود، بازيكنانی که عمدا کارت زرد دریافت می‌کنند علاوه بر اينكه به دليل دريافت دو كارت زرد از يك مسابقه محروم مي شوند، با يك جلسه محروميت ديگر هم روبرو خواهند شد. اما برای اینیستا چنین نشد و وي تنها بازي برگشت با شاختار را از دست داد اما توانست به ديدار نيمه نهايي مقابل رئال مادريد به ميدان برود. یوفا در این مورد هیچ توضیحی نداد. شاید یوفا آن عمل اینیستا را عامدانه نمی‌دانست ولی در هر صورت باید افکار عمومی را نسبت به این تصمیم توجیه می‌کرد.

يوفا در موارد مشابه ديگري باشگاه ويارئال اسپانيا را 60 هزار يورو و نيلمار مهاجم و سانتياگو كازورلا هافبك اين تيم را هر كدام 20 هزار يورو به دليل دريافت عمدي كارت زرد دوم در جريان بازي خارج از خانه يك چهارم نهايي ليگ اروپا مقابل توئنته جريمه كرد. اين بازيكنان كه از حضور در بازي برگشت محروم شده بودند، توانستند بدون نگراني از دريافت كارت زرد دوم در مسابقه نيمه نهايي با پورتو بازي كنند.
یوفا همچنین چنین جرائمی را برای کاسیاس و آلونسو اعمال کرده بود . این دو نیز یک جلسه بیش از محرومیتشان از همراهی رئال مادرید محکوم شدند.
اما تبرئه اینیستا باعث می‌شد این‌بار شایعات نسبت به حمایت یوفا از بارسا قوت گیرد. از سوی دیگر، پس از اعتراضات گوادیولا نسبت به پرتغالی بودن الکلاسیکوی نیمه نهایی یوفا، یوفا اشتارک آلمانی را به عنوان داور برگزیده بود. این تعویض یکباره داور که مقارن شده بود با اظهارات گواردیولا، حساسیت ها را در رابطه با آن بالا برد. در ذهن افکار عمومی یوفا به خاطر اظهارات پپ داور را عوض کرده بود. آنهم در حالی که سابقه نداشت این نهاد پس از اعتراض یک مربی داور مسابقه را تغییر دهد. اگر چنین نمی‌بود یوفا و رسانه های مرتبط با آن باید در این زمینه شفاف‌سازی می‌کردند.
همچنین ، پس از مسابقه دور رفت رئال - بارسا فیلم هایی از نمایش دنی آلوز ، پدرو و بوسکتس و همینطور، توهین نژادپرستانه بوسکتس به مارسلو در محافل خبری منتشر شد. اما یوفا هیچ واکنشی نسبت به آنها نشان نمی‌داد. از طرفی ، پس از الکلاسیکوها پلاتینی صراحتا از مسی حمایت واز بارسا تمجید کرده بود.
منتقدان معتقد بودند پلاتینی به عنوان عالی ترین فرد سازمان ناظر بر فوتبال اروپا نباید علاقه اش به بارسا را علنا ابراز می‌کرد. چرا که این ابراز علاقه بر شبهات هواداران ضدبارسایی می‌افزود.

همینطور، یوفا نباید پرونده های مسابقه چلسی – بارسا را مسکوت می‌گذاشت و به جای حمایت از آن قضاوت ضعیف بهتر بود به طور ضمنی از اهالی فوتبال عذرخواهی کند. این عذرخواهی به اندازه‌ی بسیار زیادی از شبهات بعدی فوتبالدوستان به یوفا می‌کاست .


چرا اشتارک؟
اشتارک آلمانی به عنوان جانشین پروئنکای پرتغالی وظیفه خطیری برعهده داشت : قضاوت الکلاسیکوی نیمه نهایی. او په په را به خاطر آنچه استفاده از نیروی مضاعف می‌نامید، اخراج کرد. در حالی که تصاویر نشان می‌داد په په در آن صحنه بی مبالاتی کرده است . او با اینکه می‌دانست دنی آلوس ممکن بود پایش را برای گرفتن توپ به جلو بیاندازد، نباید با کف پا به قصد گرفتن توپ حرکت می‌کرد. این عمل مصداق بی مبالاتی بود. در آن حالت اگر برخوردی میان دو بازیکن صورت نمی گرفت داور باید به نفع بارسا خطا اعلام می‌کرد و اگر برخورد می‌شد، باید به په‌په کارت زرد نشان می‌داد. اما نمایش دنی آلوس و موقعیت قرارگیری اشتارک، باعث شد داور تصور کند په په هنگام بروز آن خطا نیروی بیش از حد به حریف وارد کرده و به همین دلیل او را اخراج نمود.


او همچنین نسبت به نمایش های پدرو و بوسکتس و نیز، اعتراض دسته جمعی بازیکنان بارسا نسبت به تصمیماتش بی تفاوت بود. وی در بین دو نیمه نیز باید پینتو را به دلیل شروع درگیری با آربلوا از زمین مسابقه اخراج میکرد اما چنین نکرد. اشتارک در ادامه باید مارسلو را که به دلیل توهین نژادپرستانه به بوسکتس تاخته بود از زمین اخراج می نمود اما باز هم چنین نکرد.


با اینکه اشتارک در آن مسابقه قضاوت بسیار ضعیفی داشت، اعتراض مورینیو به قضاوتش کمی بی جهت بود. زیرا آلوس چنان نمایشی بازی کرده بود که هرکسی در آن صحنه جای اشتارک می بود، په په را اخراج می‌کرد. اما بعدها همین داور در جریان برگزاری مسابقه پرتغال – بوسنی در حالیکه که بازیکن بوسنایی ساق پای په په را با کف پا کاملا لگد کرد هیچ واکنشی نشان نداد. این دوگانگی در قضاوت ، ناخواسته مهر تاییدی بود بر اتهامات منتقدان یوفا.


نتیجه:
منطق مورینیویی همه ی ارکان فلک را نوکر بارسا می‌دانست و منطق ضدمورینیویی ، آقای خاص را نماد همه ی بدی‌ها. منطقی صفر و صدی که هیچگاه حاضر نیست برایند اشخاص ، تیم ها و مسائل را بررسی نماید. بلکه تنها به دنبال انگ زدن و آتو گرفتن است.


اما گذشت زمان همه دیدگاه‌ها را تغییر می‌دهد. مطمئنا پس از گذشت سالها و با مرور دوباره رویدادهای ورزشی به این نتیجه خواهیم رسید که نتایج عالی و محبوبیت یک تیم در یک دوره زمانی حساسیت‌های رسانه‌ای را درباره مسابقاتش بالا می‌برد.


نیز درخواهیم یافت که نمایش‌ها، تمارض‌ها و اشتباهات داوری همیشه برای بارسا و به نفع بارسا نبوده است و همه روزه بازیکنان زیادی این اعمال را مرتکب می‌شوند و یا تیم‌های بسیاری از تصمیمات داوران منتفع یا متضرر می‌گردند. بی اخلاقی نیز مختص مورینیو نیست و گاه گواردیولا و فرگوسن و ... بیش از مورینیو بی اخلاق می‌شوند.


زمان همه چیز را عوض می‌کند. هم دیدگاه نگارنده این سطور و سایر پیشگامان عرصه رسانه را، هم مورینیو و باقی انسان ها را. طی همین یکی دوسال، زمانه درس های زیادی به مورینیو آموخته و تحولی در شخصیت ورزشی او ایجاد کرده است . او قطعا مورینیوی دو سال پیش و پارسال نیست. مورینیوی دو سال پیش همانی بود که با پرسیادو، با تماشاگران میلان، با کاتالان‌ها، با داور، با رسانه ها و ...سرجنگ داشت. در چشم تیتو انگشت می‌کرد. باشگاه‌هایی مثل مالاگا را خوار و خفیف می‌شمرد و ... اما امسال نسخه جدیدی از آقای خاص دیده ایم . پرز راست می‌گفت. رئال مادرید بزرگترین چالش زندگی مورینیو بود. شکست‌ها و پیروزی‌های بسیار او را کمی متواضع‌تر کرد. به طوری که او دیگر همه ی تقصیرها را گردن زمین و زمان نمی اندازد. بلکه مسائل را از جنبه ی اخلاقی و انسانی بیش از پیش می‌نگرد.

همینطور، پی خواهیم برد فوتبال ورزشی بی رحم است و اشتباهات داوری جزوی انکار نشدنی از آن.

اما، چه باعث شد فوتبال امروز جهان اسیر این دیدگاه‌ها شود؟ اگر آن روزها که یوفا بحران چلسی – بارسا را پیش رو داشت کمی فروتنانه تر موضع گیری می‌کرد و از موضع بالادست با منتقدانش برخورد نمی نمود، امروز زیبایی فوتبال بارسلونا این چنین زیر سوال نمی‌رفت. پیش از آن مسابقه، سرنوشت دیدار بسیاری از تیم ها با یک تصمیم اشتباه عوض شده بود اما کسی دم بر نمی‌آورد. ولی چرا هنوز که هنوز است یوفا به توطئه و ... متهم می‌شود؟ دلیلش را در سطور بالا می توان یافت.

اگر آن روزها گواردیولا وارد منجلاب جنگ روانی نمی شد و به آنچه پیشتر اشاره شد، اعتراض نمی کرد داستان به اینجا ختم نمی‌شد. اعتراض گواردیولا به قضاوت صحیح داوری کوپا و نیز واکنش منفی‌اش به داور پرتغالی، بهانه به دست مورینیو داد.

و نیز، اگر آن قضاوت آن روزهای اشتارک استوار ، لایتغر و کمی دور از احساس و استرس بود مورینیو نمی توانست آنچنان به او و یوفا حمله کند. شاید بی اخراج په په بارسا گل میزد و می‌برد. اما آن قضاوت ضعیف داور آلمانی هم انسجام و برتری نسبی بارسا را بی ارزش کرد و هم بهانه بدست هواداران رئال داد و او اینگونه بدهکار هر دو طرف شد.


یوفا بیش از مورینیو و گواردیولا و اشتارک بدهکار به تاریخ است، مادامی که ابهامات اساسی اهالی فوتبال را پاسخی روشن نمی‌دهد و هیچ کنش نقادانه ای در رابطه با اشتباهات داورانش بر نمی‌تابد.

*****
در سطور بالا دریافتیم که مدیریت ناصحیح یوفا و رفتار غیرحرفه ای داور و مربیان رئال و بارسا باعث ایجاد جنجال‌های فراوان شد. امروز نیز، می بینیم عده‌ای از هموطنان ما قصد دارند با مقابله به مثل با همان رفتارها این حس را در خوانندگان ایجاد کنند که منچستر به داور مسابقه باخته است نه به رئال. حتی برخی مدعی شده اند چاکر پیش تر در یکی از گروه های ضدانگلیسی ترکیه فعالیت می‌کرده است.

طرح چنین موضوعاتی برای چیست؟ برای اینکه بگویند او عامدانه نانی را اخراج کرده است؟ بخش آخر این نوشتار در صدد آن است که نادرستی این اظهارات را به اثبات برساند.


این کلیپ را تماشا کنید
. وقتی از زاویه بالا که در پشت سر دوبازیکن قرار دارد صحنه اخراج را می‌بینیم، همگی فکر می‌کنیم نانی ضمن ندیدن بازیکن حریف به قصد توپ کف پایش را از زمین جدا می‌کند. ولی پس از مشاهده ثانیه‌های 6 تا 12 و همچنین دقیقه 1:05 الی 1:10 این کلیپ خواهیم دید نانی پس از آنکه می‌بیند توپ به او نمی‌رسد در حالی که کف پایش به آربلوا چسبیده، زانوی خم شده‌اش را صاف و با حرکتی غیرورزشی سعی می‌کند حریف را از کار بیاندازد. این رفتار حرکتی

غیرورزشی بود که داور در آن صورت باید همان لحظاتی که نانی به زمین افتاده بود وی را اخراج می‌کرد و در گزارش‌اش نیز آن را قید می‌نمود. اما اگر داور برداشت کرده بود حرکت نانی مصداق بی احتیاطی است، نباید اخراجش می‌کرد.


حال صحنه ای را ببینید که پیش از به ثمر رسیدن گل اول منچستر، فن پرسی در موقعیت آفساید قرار گرفته است:

http://futbol.as.com/futbol/imagene...62518120_512242_1362522337_noticia_grande.jpg
و البته، کلیپی که نشان می دهد رافائل عامدانه با دستش مانع از گل شدن ضربه سر هیگواین می‌شود.
برای دیدن ویدئو کلیک کنید

اینها نشان می‌دهد داور ترکیه ای به اندازه ای که به نفع رئال سوت زده ، به ضررش هم عمل کرده است. آیا با دلایلی که ارائه شد ، با هم می توان برد رئال را آنگونه بی پروا به نام داور سند زد؟ قضاوت با دوستان.


پ ن:داوری هیچ تاثیری در قهرمانی های بارسا نداشته
:lol:
 

bahram_warrior

Registered User
تاریخ عضویت
26 آگوست 2011
نوشته‌ها
1,991
لایک‌ها
3,326
محل سکونت
تهران
قابل توجه اقای خورخه لورنزو ویاران بارسایی اش


متهم کردن غیرمستقیم تیم رئال مادرید و فلورنیتنو پرز به پول دادن به داور، منطقی صحیحی نیست؛ همانگونه که عمل مورینیو و هواداران رئال در نسبت دادن همه جامهای بارسا به داوران

سایت گل- آقای محمدباقر زنگنه نباید اینقدر راحت در گرداب هواداری و ضدیت غرق شود . او و برخی خوانندگان و حتی نویسندگان سایت گل، هنوز از برد تیم رئال مادرید در برابر منچستر یونایند عصبانی‌اند و بر غلط بودن تصمیمات داور ترک پافشاری می‌کنند. در قامت يك هوادار، این مسئله طبیعی است و به آن ایرادی وارد نیست. ایراد اینجاست که چگونه یک فرد در مقام يك نویسنده به خود جرئت می دهد بی اینکه دلیلی برای گفته هایش آورده باشد، برد رئال را به داور مسابقه ارتباط دهد؟

متهم کردن غیرمستقیم تیم رئال مادرید و فلورنیتنو پرز به پول دادن به داور، منطقی صحیحی نیست؛ همانگونه که عمل مورینیو و هواداران رئال در نسبت دادن همه جامهای بارسا به داوران. شاید آقای زنگنه قصد داشته سیلی مورینیو به یوفا را با سیلی پاسخ دهد. ولی حاصل این دامن زدن به دعاوی هوادارپسند چیست؟ غیر از زیر
سوال بردن اعتبار باشگاه ها، سازمان های ناظر و داوران؟


260974hp2.jpg


آقای زنگنه همانند همه‌ی رسانه های هوادار بارسا و منچستر به مورینیو و رئال مادرید تاخته اند. اظهارات مورینیو علیه داور دور رفت الکلاسیکوی نیمه نهایی چمپیونزلیگ دوسال پیش، بهترین بهانه برای متهم ساختن او شده و البته، تصمیم داور ترک که به زغم وی اشتباه بوده است. بی آنکه وقایع آن روزها مرور شود.


پرواضح است که سخنان آن روزها و این روزهای مورینیو و فرگوسن هردو از روی عصبانیت و توام باشتابزدگی بود. اما سخنان اکنون زنگنه را به حساب چه می توان گذاشت؟ آیا می‌توان بدون ارائه دلیل اخراج نانی را ناصحیح دانست و آن را غیرمستقیم به پولهای فلورنتینو پرز ربط داد؟!


از همه ی سروران قلم بدست و سایرکارشناسانی که مخاطب این نوشتار هستند خواهشمند است، چنانچه قصد دارند پرونده ای قدیمی را جهت القای درستی مطالب امروزشان و پیشبرد مقاصد باشگاه های محبوبشان بازکنند، همه ی ابعاد ماجرا و مسائل پیش و پس از آن را نیز در نظر بگیرند.

نگارنده این سطور قصد دارد دریچه‌ای تازه را در رابطه با مسائل سالهای اخیر فوتبال اروپا به روی هموطنانش بگشاید بلکه باعث شود منطقی تازه ماورای منطق مورینیویی و ضدمورینیویی در میان فوتبالدوستان این سرزمین نهادینه شود.

ماجراها از کجا آغاز شد؟


انتخاب پلاتینی به عنوان شخصی که همگان از او به عنوان فردی ضدانگلیسی یاد می کردند، سروصدای زیادی در میان هواداران و رسانه‌های انگلیسی زبان و انگلیسی‌دوست به راه انداخته بود. پس از قضاوت بسیار جنجال برانگیز «اوربو، داور نروژی» در مسابقه معروف چلسی – بارسا که با نتیجه ی یک بر یک خاتمه یافت، شایعات و گمانه ها درباره‌ی ضدانگلیسی بودن یوفای پلاتینی افزایش یافت. همان مسابقه‌ای که طی آن داور نروژی پنج پنالتی به سود چلسی اعلام نکرد.

پس از آن مسابقه مطبوعات انگلیسی و برخی کانون های هواداری اخباری درباره‌ی عدم تمایل یوفا به انگلیسی شدن دوباره فینال چمپیونزلیگ منتشر کردند. از صرفه ی اقتصادی این مسئله گرفته تا ادعای روزنامه انگلیسی درباره اینکه یوفا ساعتی پیش از مسابقه ، بازی را یک – یک مساوی پیش بینی کرده بود . حتی برخی مطبوعات از قول پلاتینی آورده بودند که یک فینال تمام انگلیسی دیگر را دوست ندارد و...

مسلما هواداران تیم چلسی به اندازه‌ی بارسایی‌ها و رئالی‌ها و ... زیاد نبودند. اما آنچه باعث می‌شد اهالی فوتبال بیش از قبل نسبت به داوری این مسابقه واکنش دهند و مسئله توطئه را مطرح کنند، حمایت‌های یوفا از قضاوت این داور نروژی بود. اهالی فوتبال می‌خواستند بدانند چرا داوری که پیش از این سابقه سوت زدن در مسابقات حساس را نداشته داور نیمه نهایی چمپیونز لیگ شده است. اما شخص اول یوفا و پس از آن، مدیر باشگاه بارسلونا تنها چیزی که درباره آن مسابقه می‌گفتند لیاقت بارسا برای صعود به فینال آن مسابقات بود.


نیمه نهایی 2009 -10


سر و صداها خوابید و آبها از آسیاب نشست تا آنکه نوبت به جدال دو تیم بارسا و اینتر در نیمه نهایی 2009 -10 رسید. آن مسابقه نیز دو صحنه‌ی بحث برانگیز داشت. یکی، گل سوم تیم اینتر که مهاجم آن در موقعیت آفساید قرار داشت و دیگری، یک پنالتی که در اواخر مسابقه برای تیم بارسلونا سوت زده نشد. پس از پایان مسابقه مسئولان و هواداران تیم بارسلونا به شدت نسبت به اشتباهات داور مسابقه اعتراض می‌کردند. به طوری که برخی کانون های هواداری تیم بارسا نیز از توطئه سخن می‌گفتند! اما در مسابقه دور برگشت اوضاع طور دیگری بود. هنوز چندی از آغاز مسابقه برگشت بارسا – اینتر نگذشته بود که داور تیاگو موتا را اخراج کرد. آنهم به خاطر یک بی احتیاطی که برخی می‌گفتند حتی کارت زرد هم نداشت. اما نمایش بوسکتس داور را به اشتباه انداخت و باعث شد موتا کارت قرمز بگیرد. پس از آن جرارد پیکه گلی در موقعیت آفساید به ثمر رساند. با این حال تیم بارسا با وجود پیروزی نتوانست به فینال برسد و شادی معروف خوزه مورینیو و روشن شدن آبپاش ها باعث ایجاد تنش میان این شخصیت معروف با باشگاه کاتالانی شد.


ماجراهای فینال کوپای 2011


مورینیو به رئال رفته بود و حاصل جدالش با بارسا یک باخت 5 بر صفر و یک تساوی یک – یک بود. آن دو مسابقه نیز حوادث داوری به همراه داشت اما کسی بر سر آنها حساس نبود. از آن دو گل خطای بارسا در مسابقه پنج – صفر گرفته تا آن پنالتی که ایتورالده برای رئال نگرفت و کارت قرمزی که به کاروالیو و والدز نشان داده نشد. و همچنین، آن تمارضی که مارسلو کرد و باعث شد داور به نفع رئال پنالتی بگیرد.

پس از این دو مسابقه، الکلاسیکوی فینال جام حذفی اسپانیا از راه رسید و طی آن رئال موفق شد بارسا را یک بر صفر شکست دهد و مورینیو اولین جام را از گواردیولا برباید. پس از آن مسابقه پپ با لحنی تند، تصمیم درست داور آن مسابقه را مبنی بر آفساید اعلام کردن گل پدرو، ناصحیح خوانده بود. این مسئله واکنش مورینیو را به همراه داشت. وی درباره اظهارات گوادریولا گفته بود: تا به حال دو نوع مربي داشتيم، يک گروه اقليت که هرگز درباره داوران صحبت نمي کنند و گروه اکثريت که من هم جزو آنها هستم. ‌اکثريت مربيان از اشتباهات عمده داوران انتقاد مي کنند ولي آن گروه ديگر هميشه سعي دارند کارهاي خوب داوران را برجسته نشان بدهند. اکنون با اظهار نظر پپ طبقه سومي هم تشکيل شده که فعلا فقط خود او جزو آن است، طبقه اي که از تصميم هاي صحيح داوران انتقاد مي کند. اين پديده اي است که من تا به حال در دنياي فوتبال نديده ام.

نیمه نهایی 2010 -11، از سرگیری جنجال‌ها


با اینکه خوزه مورینیو نسبت به نیمه نهایی چپمیونز لیگ 2010 -11 بسیار خشمگین بود و رفتاری کرد که باعث رنجش اخلاقگرایان شد، اما با دلایلی که متعاقبا می‌آید
می توان گفت که او آغازگر ماجراهای الکلاسیکوی دور رفت نیمه نهایی دو سال پیش نبود بلکه از بهانه هایی که به دستش می‌دادند سعی کرده بود جنجال بسازد. او و سایر هم‌قطارانش در تیم رئال مادرید یوفا را به تبعیض و جانبداری از بارسا متهم می‌کردند. این کار دور از شان حرفه ای قلمداد می‌شد. اما پپ، یوفا و اشتارک، داور آلمانی مسابقه رفت الکلاسیکوی نیمه نهایی آن سال در این دعواها، بروز رفتارهای غیر حرفه ای و بدهکاری مورینیو به تاریخ! حداقل به اندازه‌ی مورینیو مقصر بودند.


چرا پپ؟
گواردیولا نیز به اندازه مورینیو عاشق جنگ روانی شده بود. او پس از اظهارات سرمربی رئال مبنی بر بی مورد خواندن اعتراضاتش به داوری فینال کوپا در واکنشي دور از انتظار و با خشم، خطاب به مورینیو گفته بود: او يک مربي تمام عيار است، يک استاد تمام عيار و نمي توانم با او رقابت کنم، چرا که خارج از زمين، او هميشه مرا شکست داده است. من به او جايزه ليگ قهرمانان خارج از زمين را مي دهم. اميدوارم اين جايزه را به خانه ببرد و از آن لذت ببرد.


او همچنین، وقتی پیش از آغاز مسابقه نیمه نهایی دریافته بود پدرو پروئنکا داور مسابقه رفت هموطن مورینیو است ، سریع به این مسئله واکنشی منفی نشان داده بود و سعی داشت چنین القا کند که این داور ممکن است به نفع تیم مورینیو سوت بزند. در حالی که اولا اگر قرار بود چنین گزاره‌ای صحیح باشد مورینیو نیز باید به همه‌ی قضاوت های داوران اسپانیایی در لیگ اسپانیا اعتراض می‌کرد. زیرا همگی هموطنان گواردیولا و سایر تیم های حریف رئال بودند. نیز، همه می دانستند که آن داور پرتغالی میانه چندان خوبی با مورینیو نداشت و پیش‌تر دوبار وی را از زمین مسابقه اخراج کرده بود.


بسیاری می‌گفتند اگر آن روزها گواردیولا بر آتش جنگ روانی پیش از مسابقه دامن نمی‌زد و نسبت به حضور داور پرتغالی اعتراض نمی‌کرد، کل حوادث داوری که طبیعا در
هر مسابقه پیش می‌اید اینچنین به جنجال کشیده نمی‌شد. اعتراض پپ نسبت به اعلام پروئنکا باعث می‌شد سوت‌های نادرست اشتارک به ضرر رئال برای او و یوفا مسئولیت ایجاد کند و آنها را هدف اتهاماتی که قرار بود از رسد، قرار دهد.


چرا یوفا؟
در دور رفت مسابقه ی یک چهارم نهایی تیم های بارسا و شاختار، آندرس اینیستا عامدانه کارت زرد گرفت تا بتواند به مسابقه رفت نیمه نهایی چمپیونز لیگ برسد. یوفا پیش از آن صراحتا تاکید کرده بود، بازيكنانی که عمدا کارت زرد دریافت می‌کنند علاوه بر اينكه به دليل دريافت دو كارت زرد از يك مسابقه محروم مي شوند، با يك جلسه محروميت ديگر هم روبرو خواهند شد. اما برای اینیستا چنین نشد و وي تنها بازي برگشت با شاختار را از دست داد اما توانست به ديدار نيمه نهايي مقابل رئال مادريد به ميدان برود. یوفا در این مورد هیچ توضیحی نداد. شاید یوفا آن عمل اینیستا را عامدانه نمی‌دانست ولی در هر صورت باید افکار عمومی را نسبت به این تصمیم توجیه می‌کرد.

يوفا در موارد مشابه ديگري باشگاه ويارئال اسپانيا را 60 هزار يورو و نيلمار مهاجم و سانتياگو كازورلا هافبك اين تيم را هر كدام 20 هزار يورو به دليل دريافت عمدي كارت زرد دوم در جريان بازي خارج از خانه يك چهارم نهايي ليگ اروپا مقابل توئنته جريمه كرد. اين بازيكنان كه از حضور در بازي برگشت محروم شده بودند، توانستند بدون نگراني از دريافت كارت زرد دوم در مسابقه نيمه نهايي با پورتو بازي كنند.
یوفا همچنین چنین جرائمی را برای کاسیاس و آلونسو اعمال کرده بود . این دو نیز یک جلسه بیش از محرومیتشان از همراهی رئال مادرید محکوم شدند.
اما تبرئه اینیستا باعث می‌شد این‌بار شایعات نسبت به حمایت یوفا از بارسا قوت گیرد. از سوی دیگر، پس از اعتراضات گوادیولا نسبت به پرتغالی بودن الکلاسیکوی نیمه نهایی یوفا، یوفا اشتارک آلمانی را به عنوان داور برگزیده بود. این تعویض یکباره داور که مقارن شده بود با اظهارات گواردیولا، حساسیت ها را در رابطه با آن بالا برد. در ذهن افکار عمومی یوفا به خاطر اظهارات پپ داور را عوض کرده بود. آنهم در حالی که سابقه نداشت این نهاد پس از اعتراض یک مربی داور مسابقه را تغییر دهد. اگر چنین نمی‌بود یوفا و رسانه های مرتبط با آن باید در این زمینه شفاف‌سازی می‌کردند.
همچنین ، پس از مسابقه دور رفت رئال - بارسا فیلم هایی از نمایش دنی آلوز ، پدرو و بوسکتس و همینطور، توهین نژادپرستانه بوسکتس به مارسلو در محافل خبری منتشر شد. اما یوفا هیچ واکنشی نسبت به آنها نشان نمی‌داد. از طرفی ، پس از الکلاسیکوها پلاتینی صراحتا از مسی حمایت واز بارسا تمجید کرده بود.
منتقدان معتقد بودند پلاتینی به عنوان عالی ترین فرد سازمان ناظر بر فوتبال اروپا نباید علاقه اش به بارسا را علنا ابراز می‌کرد. چرا که این ابراز علاقه بر شبهات هواداران ضدبارسایی می‌افزود.

همینطور، یوفا نباید پرونده های مسابقه چلسی – بارسا را مسکوت می‌گذاشت و به جای حمایت از آن قضاوت ضعیف بهتر بود به طور ضمنی از اهالی فوتبال عذرخواهی کند. این عذرخواهی به اندازه‌ی بسیار زیادی از شبهات بعدی فوتبالدوستان به یوفا می‌کاست .


چرا اشتارک؟
اشتارک آلمانی به عنوان جانشین پروئنکای پرتغالی وظیفه خطیری برعهده داشت : قضاوت الکلاسیکوی نیمه نهایی. او په په را به خاطر آنچه استفاده از نیروی مضاعف می‌نامید، اخراج کرد. در حالی که تصاویر نشان می‌داد په په در آن صحنه بی مبالاتی کرده است . او با اینکه می‌دانست دنی آلوس ممکن بود پایش را برای گرفتن توپ به جلو بیاندازد، نباید با کف پا به قصد گرفتن توپ حرکت می‌کرد. این عمل مصداق بی مبالاتی بود. در آن حالت اگر برخوردی میان دو بازیکن صورت نمی گرفت داور باید به نفع بارسا خطا اعلام می‌کرد و اگر برخورد می‌شد، باید به په‌په کارت زرد نشان می‌داد. اما نمایش دنی آلوس و موقعیت قرارگیری اشتارک، باعث شد داور تصور کند په په هنگام بروز آن خطا نیروی بیش از حد به حریف وارد کرده و به همین دلیل او را اخراج نمود.


او همچنین نسبت به نمایش های پدرو و بوسکتس و نیز، اعتراض دسته جمعی بازیکنان بارسا نسبت به تصمیماتش بی تفاوت بود. وی در بین دو نیمه نیز باید پینتو را به دلیل شروع درگیری با آربلوا از زمین مسابقه اخراج میکرد اما چنین نکرد. اشتارک در ادامه باید مارسلو را که به دلیل توهین نژادپرستانه به بوسکتس تاخته بود از زمین اخراج می نمود اما باز هم چنین نکرد.


با اینکه اشتارک در آن مسابقه قضاوت بسیار ضعیفی داشت، اعتراض مورینیو به قضاوتش کمی بی جهت بود. زیرا آلوس چنان نمایشی بازی کرده بود که هرکسی در آن صحنه جای اشتارک می بود، په په را اخراج می‌کرد. اما بعدها همین داور در جریان برگزاری مسابقه پرتغال – بوسنی در حالیکه که بازیکن بوسنایی ساق پای په په را با کف پا کاملا لگد کرد هیچ واکنشی نشان نداد. این دوگانگی در قضاوت ، ناخواسته مهر تاییدی بود بر اتهامات منتقدان یوفا.


نتیجه:
منطق مورینیویی همه ی ارکان فلک را نوکر بارسا می‌دانست و منطق ضدمورینیویی ، آقای خاص را نماد همه ی بدی‌ها. منطقی صفر و صدی که هیچگاه حاضر نیست برایند اشخاص ، تیم ها و مسائل را بررسی نماید. بلکه تنها به دنبال انگ زدن و آتو گرفتن است.


اما گذشت زمان همه دیدگاه‌ها را تغییر می‌دهد. مطمئنا پس از گذشت سالها و با مرور دوباره رویدادهای ورزشی به این نتیجه خواهیم رسید که نتایج عالی و محبوبیت یک تیم در یک دوره زمانی حساسیت‌های رسانه‌ای را درباره مسابقاتش بالا می‌برد.


نیز درخواهیم یافت که نمایش‌ها، تمارض‌ها و اشتباهات داوری همیشه برای بارسا و به نفع بارسا نبوده است و همه روزه بازیکنان زیادی این اعمال را مرتکب می‌شوند و یا تیم‌های بسیاری از تصمیمات داوران منتفع یا متضرر می‌گردند. بی اخلاقی نیز مختص مورینیو نیست و گاه گواردیولا و فرگوسن و ... بیش از مورینیو بی اخلاق می‌شوند.


زمان همه چیز را عوض می‌کند. هم دیدگاه نگارنده این سطور و سایر پیشگامان عرصه رسانه را، هم مورینیو و باقی انسان ها را. طی همین یکی دوسال، زمانه درس های زیادی به مورینیو آموخته و تحولی در شخصیت ورزشی او ایجاد کرده است . او قطعا مورینیوی دو سال پیش و پارسال نیست. مورینیوی دو سال پیش همانی بود که با پرسیادو، با تماشاگران میلان، با کاتالان‌ها، با داور، با رسانه ها و ...سرجنگ داشت. در چشم تیتو انگشت می‌کرد. باشگاه‌هایی مثل مالاگا را خوار و خفیف می‌شمرد و ... اما امسال نسخه جدیدی از آقای خاص دیده ایم . پرز راست می‌گفت. رئال مادرید بزرگترین چالش زندگی مورینیو بود. شکست‌ها و پیروزی‌های بسیار او را کمی متواضع‌تر کرد. به طوری که او دیگر همه ی تقصیرها را گردن زمین و زمان نمی اندازد. بلکه مسائل را از جنبه ی اخلاقی و انسانی بیش از پیش می‌نگرد.

همینطور، پی خواهیم برد فوتبال ورزشی بی رحم است و اشتباهات داوری جزوی انکار نشدنی از آن.

اما، چه باعث شد فوتبال امروز جهان اسیر این دیدگاه‌ها شود؟ اگر آن روزها که یوفا بحران چلسی – بارسا را پیش رو داشت کمی فروتنانه تر موضع گیری می‌کرد و از موضع بالادست با منتقدانش برخورد نمی نمود، امروز زیبایی فوتبال بارسلونا این چنین زیر سوال نمی‌رفت. پیش از آن مسابقه، سرنوشت دیدار بسیاری از تیم ها با یک تصمیم اشتباه عوض شده بود اما کسی دم بر نمی‌آورد. ولی چرا هنوز که هنوز است یوفا به توطئه و ... متهم می‌شود؟ دلیلش را در سطور بالا می توان یافت.

اگر آن روزها گواردیولا وارد منجلاب جنگ روانی نمی شد و به آنچه پیشتر اشاره شد، اعتراض نمی کرد داستان به اینجا ختم نمی‌شد. اعتراض گواردیولا به قضاوت صحیح داوری کوپا و نیز واکنش منفی‌اش به داور پرتغالی، بهانه به دست مورینیو داد.

و نیز، اگر آن قضاوت آن روزهای اشتارک استوار ، لایتغر و کمی دور از احساس و استرس بود مورینیو نمی توانست آنچنان به او و یوفا حمله کند. شاید بی اخراج په په بارسا گل میزد و می‌برد. اما آن قضاوت ضعیف داور آلمانی هم انسجام و برتری نسبی بارسا را بی ارزش کرد و هم بهانه بدست هواداران رئال داد و او اینگونه بدهکار هر دو طرف شد.


یوفا بیش از مورینیو و گواردیولا و اشتارک بدهکار به تاریخ است، مادامی که ابهامات اساسی اهالی فوتبال را پاسخی روشن نمی‌دهد و هیچ کنش نقادانه ای در رابطه با اشتباهات داورانش بر نمی‌تابد.

*****
در سطور بالا دریافتیم که مدیریت ناصحیح یوفا و رفتار غیرحرفه ای داور و مربیان رئال و بارسا باعث ایجاد جنجال‌های فراوان شد. امروز نیز، می بینیم عده‌ای از هموطنان ما قصد دارند با مقابله به مثل با همان رفتارها این حس را در خوانندگان ایجاد کنند که منچستر به داور مسابقه باخته است نه به رئال. حتی برخی مدعی شده اند چاکر پیش تر در یکی از گروه های ضدانگلیسی ترکیه فعالیت می‌کرده است.

طرح چنین موضوعاتی برای چیست؟ برای اینکه بگویند او عامدانه نانی را اخراج کرده است؟ بخش آخر این نوشتار در صدد آن است که نادرستی این اظهارات را به اثبات برساند.


این کلیپ را تماشا کنید
. وقتی از زاویه بالا که در پشت سر دوبازیکن قرار دارد صحنه اخراج را می‌بینیم، همگی فکر می‌کنیم نانی ضمن ندیدن بازیکن حریف به قصد توپ کف پایش را از زمین جدا می‌کند. ولی پس از مشاهده ثانیه‌های 6 تا 12 و همچنین دقیقه 1:05 الی 1:10 این کلیپ خواهیم دید نانی پس از آنکه می‌بیند توپ به او نمی‌رسد در حالی که کف پایش به آربلوا چسبیده، زانوی خم شده‌اش را صاف و با حرکتی غیرورزشی سعی می‌کند حریف را از کار بیاندازد. این رفتار حرکتی

غیرورزشی بود که داور در آن صورت باید همان لحظاتی که نانی به زمین افتاده بود وی را اخراج می‌کرد و در گزارش‌اش نیز آن را قید می‌نمود. اما اگر داور برداشت کرده بود حرکت نانی مصداق بی احتیاطی است، نباید اخراجش می‌کرد.


حال صحنه ای را ببینید که پیش از به ثمر رسیدن گل اول منچستر، فن پرسی در موقعیت آفساید قرار گرفته است:

http://futbol.as.com/futbol/imagene...62518120_512242_1362522337_noticia_grande.jpg
و البته، کلیپی که نشان می دهد رافائل عامدانه با دستش مانع از گل شدن ضربه سر هیگواین می‌شود.
برای دیدن ویدئو کلیک کنید

اینها نشان می‌دهد داور ترکیه ای به اندازه ای که به نفع رئال سوت زده ، به ضررش هم عمل کرده است. آیا با دلایلی که ارائه شد ، با هم می توان برد رئال را آنگونه بی پروا به نام داور سند زد؟ قضاوت با دوستان.


پ ن:داوری هیچ تاثیری در قهرمانی های بارسا نداشته
:lol:
اینم همونی که دیروز بحثش بود!
 

sarukhan

Registered User
تاریخ عضویت
22 دسامبر 2008
نوشته‌ها
1,319
لایک‌ها
1,367
رئال با وجود همه ی ناداوری هایی که در بازی با منچستریونایتد در حقش شد با شایستگی اومد بالا
این لیست تیم هایی که رئال و بارسا برای رسیدن به این مرحله باهاشون مسابقه دادند، بخونید و بخندید :
بارسا : اسپارتاک , بنفیکا , سلتیک , میلان , پی اس جی , حذف از مسابقات...
رئال : منچستر سیتی (قهرمان جزیره) , دورتموند (قهرمان بوندس لیگا) , آژاکس (قهرمان هلند) , منچستر یونایتد (نایب قهرمان جزیره) , گالاتاسرای , ....
 
بالا