کمک برای جراحی لگن گربه ای 3 ماهه

[taha_0095]

دوست عزیز حتمی تو انجمن پرشین پت و ف---یس ب.وک تایپیک بزنین

 

[lildude]

درود بر شما. من استان فارس هستم و دامپزشکم. حاضرم مجانی جراحی رو انجام بدم. اینقدر خرج نداره .فقط دانشکده نبر. محض اطلاع[/QUOTE/]

درودِ دوباره،

یِ مورد دارم برای شما. روستایی هست در 70 کیلومتری مشهد. دو تا سگ ماده هست توی روستا و حدودِ 8 تا 10 سگِ نر. در سال، این دو سگِ ماده حدودِ 9 تا توله بدنیا میارن. روستایی ها هم این توله ها رو "زنده بِ گور" میکنن. میخوایم این دو سگِ ماده رو عقیم کنیم.

شما میتونید این کار رو بِ رایگان انجام بدید؟ بلیط هواپیمای رفت و برگشتِ شما و اقامتِ دو روزه ی شما با من. (مکان برای عمل هم موجوده)

اعلام آمادگی کنید، بِ یکی از دوستان عزیزم کِ توی پی تی هستن و ساکنِ شیراز، بگم کِ بلیط رو براتون بگیره.

درود،

عکسِ سگها. (همین امروز برام "میل" شده)(یکی از سگها)

 

[linker]

مشاهده پیوست 199711مشاهده پیوست 199713

واقعا ممنون

 

[pcyord]

وای خدای من
یارو کارگر ساختمان بعد یه عمر کار می افته سرطان میگیره به خطار هزینه هاش که نمیتونه بده میمره
حالا اینا پول جمع میکنن واسه گربه

 

[lildude]

درود،

اینها همه داستان هستن. چقدر بِ این فردی کِ (سناریوی مطرح شده) کمک کردید؟ چقدر بِ امثالِ این "فرد" کمک کردید؟ یک ریال؟ یک پاپاسی؟ نه. هیچی. فقط شعار. ایرانی جماعت فقط و فقط شعار میده. منم ایرانی ام. خودم رو اصلاح کردم تا "کمتر" شعار بدم و بیشتر "عمل" کنم.

پ. ن. شعار ندید. از آسمون کِ نیوفتادید جماعتِ پی تی! (جماعتِ مخالف بِ کمک بِ حیوانات در پی تی) من با 30 نفر از شماها در روز مراوده دارم. میدونم از کجا هست این حرفاتون. شماها هم common people هستین و مثلِ یک روبات، فقط و فقط تایید میکنین. یکم اون "مغزِ آکبند" رو از آکبندی دربیاریدش. صحبت سرِ کمک بِ حیوونا نیست. اصلا فراموش کنین موضوعِ تایپک رو. عمل شد گربه و فردا پس فردا دوباره صحیح و سالم میره توی خیابون. شماها چی؟ اندرخمِ یک کوچه موندین هنوز. گربه رو ولش کنین. موضوع و بحث راج بِ "گربه" رو وِل کنین. من کلّی دارم میگم. این "مغز" آکبندش بِ درد نمیخوره. برید 4 تا کتاب بخونین. من واقعا برای خودم متاسفم کِ اکثرِ هموطنام مثلِ آدم آهنی هستن و اصلا از "فکر""تعقل" خبری نیست ازشون. شماها بقدری در طی طولِ عمرتون (15 یا 45 سال) مغزتون با این سیستم، شستشو داده شده کِ فقط "شعار" بدید. معلومه توی مملکتی کِ از هر 8 شبکه ی تلوزیونیش از برنامه های فوتبالیش گرفته تا اقتصادی، فقط و فقط شعار توش هست، همین میشه دیگه و هیچ انتظاری نمیره از این ملت. (مثلا توی فوتبال میگن امسال کِ نشد، سالِ بعد میشیم قهرمان میشیم یا میریم جام جهانی یا به یک هشتم میرسیم و یا اینکه تا یکسال دیگه بیکاری ریشه کن میشه و ابر قدرتِ دنیا هستیم و دلار رو میکنیم کاغذ پاره ی بی ارزش و ...)

پ. ن. خب وقتی یِ انسان (چِ ایرانی چِ ژاپنی چِ فضایی) توی این محیط قرار بگیره، معلومه کِ بعد از گذشتِ چند سال، خودشم همینجوری میشه. میدونم و 100 درصد برای همتون احترام قائلم و کاملا بهتون حق میدم. حتی اگه الان بیاین و این نوشته رو "کوت" کنین و بهم فهش بدید و بگید "وطن فروش و مایه ی ننگِ وطن و ... حتی فحش های رکیک" بهتون حق میدم. چون این حرفهای من براتون حکمِ این رو داره کِ یِ آدم از "فضا" اومده باشه و این حرفها رو بزنه. کاملا بهتون حق میدم کِ تا آخرِ عمرتون اگر به این کارِ من(هزینه ی عمل برای گربه ای ولگرد"بخندید. بهتون حق میدم. ندیدید تا حالا. وقتی میگم از مغز آکبند هستید، حق میدم ناراحت بشید کِ میگم "مغز آکبندش خوب نیست". چون اومن مغزِ آکبند از نظرِ شما مغزِ من هست کِ بِ انسان کمک نکردم و اون 250 تومن رو بردم و بِ یِ گربه ی ولگردِ خیابونی خرج کردم. کاملا بهتون حق میدم.

پ. ن. یکی از اقوامِ دور مرد. یکسال پیش. کلیه هاش خراب بود. اطرافیان پشیزی بهش کمک نکردن. پدرو مادرش تمامِ زندگیشون رو فروختن و براش یِ کلیه خریدن و پیوند زدن. اما بعد از چن سال، مرد. توی تهران تک و تنها با دو بچه ی 5 و 7 ساله. شماها و امثالِ شماها کجا بودین؟ اصلا الان میدونین کِ همین الان، همین ثانیه، شاید 100 نفر توی هر بیمارستانی توی تهران، نیازمندِ 10 هزار تومن باشن برای دارو؟ اون روستایی کِ زندگیشو فروخته و همین الانی کِ دارین اینو میخونین، اومده توی تهران و برای داروهای دخترش، داره کنارِ بیمارستان بِ هر رهگذری نسخه رو نشون میده و تقاضای کمک میکنه، اصلا فکر کردید کِ برید و 5 هزار تومن بزارید کفِ دستِ این "مرد"؟ نه. میدونین چرا؟ چون میگین خودتون هزارو یک بدبختی دارین و .... فقط شعار میدین.

پ. ن. شما چِ چیزی از من میدونین؟ من؟ با کمک بِ یک گربه و چهار تا حرف، شدم "کافر" مایه ی ننگِ "پی تی". چرا؟ بریم سرِ صحبتِ اول راج بِ آکبند بودنِ مغز. شما نمیدونین من چن ساله ام، چِ رنگی ام، چِ کسی هستم و خانوادم چطوری بودن و زن و بچه آیا دارم یا نه و ... هیچی نمیدونین. با یِ تایپک و گفتنِ یک حرفِ 3 کلمه ای، شدم "حیوان". خواهش میکنم اعداامم نکنین لااقل.

پ. ن. اشکالی نداره. من بِ همتون حق میدم و بهتون بیشتر از هر مدل آدمِ دیگه ای احترام میزارم. شما هم مثلِ من هستین. البته "منِ 15 تا 20 سالِ پیشم". من سعی کردم وقتی "مثلا" بِ مانیتورِ کامپیوتر خیره میشم و توی پی تی همین الان دارم تایپ میکنم، فقط و فقط توی چهار چوبِ مانیتور غرق نشم کِ فقط نورِ سفیدِ مانیتور رو ببینم یا جملاتِ تایپیم رو. من سعی کردم صدای بوقِ ماشین ها رو توی این نصفه شبی هم بشنوم وقتی از توی بلوار رد میشن. من سعی کردم بطریِ آبم رو ببینم کنارِ مانیتور. میدونین منظورم چی هست؟ نه. من از مریخ اومدم و حرفام کاملا بی معناست براتون. قدرتِ بسط دادنِ صحبتهای من رو ندارین.

پ. ن پلاسِ کهنه ی اندیشه را دور باید انداخت.

پ. ن. این رنگِ سبزِ فونتِ من رو بِ هیچ گروهی نسبت ندید کِ از تمامِ گروههای سبز و زرد و قرمز و سفید و چپ و راست و بالا و پایین و...... متنفرم. و همین جا انزجارِ خودم رو اعلام میکنم از گروههای رنگی.

پ. ن. مادر و پدرِ پیرم رو برده بودم بیرون برای خرید هاشون. یکی از خواهرامم باهامون بود توی ماشینم. از توی فرعی پیچیدم توی اصلی. از یِ دوربرگردون در فاصله ی 250 متری حدودا باید دور میزدم. وقتی پیچیدم از فرعی توی اصلی، (خیلی آروم پیچیدم) حدودِ 50 متر جلوتر کِ یِ مسجد هست یِ کسی داشت ازروی پله هاش میومد پایین. (خیلی مسجدِ پر عظمتی هست) سوار ماشین شدو سریعا ماشینش رو کِ بصورتِ "اوریب" پارک کرده بود رو روشن کردو دنده عقب گرفت و اومد وسطِ خیابون. منم حواسم بهش بود و تقریبا توی فاصله ی سه یا چهار متریش بودم. چراغ دادم کِ مواظب باشه. هر دو داشتیم میرفتیم رو بِ جلو. من رسیدم بِ دور برگردون. سرعتم رو خیلی کم کردم و اون از کنارم با سرعتِ کمتری رد شد و من یِ لحظه بِ صورتش خیره شدم. شیشه های ماشین پایین بود. شب بود (حدودا ساعت 8) وقتی دقیقا رسید نزدیک، بلند داد زد "کره خر". خوب شد فقط چراغ دادم. اگِ بوق زده بودم احتمالا الان روی تختِ بیمارستان بودم یا روی جنازه ی پدر و مادرم.

پ. ن. شروع کنین بِ کوبیدنِ من. فحش و بد و بیراه هم جایز هست.

 

[hamidk]

....
امیدوارم یه روزی برسه که هر کس بتونه عقیده خودش را داشته باشه بدون اینکه مورد توهین یا تمسخر گروهی با عقیده دیگه باشه
...

همون روز اول که تاپبک را دیدم می دونستم کار به همین بحث ها میکشه برای همین اون متن را نوشتم
بابا جان یه کم به دیگران احترام بزارید، هر عقیده ای دارید داشته باشید، برای چی به بقیه توهین می کنید؟
همه بحث ها همینه از کمک به گربه و آدم بگیرید تا بحث آیفون 5 و ...
غیر توهین و مسخره کردن دیگران کاری بلد نیستید؟
تا وقتی به این سطح از شعور نرسیم که عقیده دیگران هرچند خلاف عقیده ما باشه قابل احترام و نباید به خاطرش به کسی توهین کرد، حال و روزمان همینه

 

[pariseiran]

یه نگاه به پست های من کنید ؟از همون اولش که بچه ها شروع کردن که بعضی از ادم ها حقشونه که رفتن رای دادن بمیرن بهتر و فلان من گفتم نه بابا اینجوریا هم نیست و از اونا دفاع کردم گفتم یکم ملایم تر اروم تر

بعدش 4 تا ادم که چه عرض کنم ریختن که فلانه و فلانه ...
یعنی تو این کشور حد تعادل وجود نداره

 

[pcyord]

درود،

اینها همه داستان هستن. چقدر بِ این فردی کِ (سناریوی مطرح شده) کمک کردید؟ چقدر بِ امثالِ این "فرد" کمک کردید؟ یک ریال؟ یک پاپاسی؟ نه. هیچی. فقط شعار. ایرانی جماعت فقط و فقط شعار میده. منم ایرانی ام. خودم رو اصلاح کردم تا "کمتر" شعار بدم و بیشتر "عمل" کنم.

پ. ن. شعار ندید. از آسمون کِ نیوفتادید جماعتِ پی تی! (جماعتِ مخالف بِ کمک بِ حیوانات در پی تی) من با 30 نفر از شماها در روز مراوده دارم. میدونم از کجا هست این حرفاتون. شماها هم common people هستین و مثلِ یک روبات، فقط و فقط تایید میکنین. یکم اون "مغزِ آکبند" رو از آکبندی دربیاریدش. صحبت سرِ کمک بِ حیوونا نیست. اصلا فراموش کنین موضوعِ تایپک رو. عمل شد گربه و فردا پس فردا دوباره صحیح و سالم میره توی خیابون. شماها چی؟ اندرخمِ یک کوچه موندین هنوز. گربه رو ولش کنین. موضوع و بحث راج بِ "گربه" رو وِل کنین. من کلّی دارم میگم. این "مغز" آکبندش بِ درد نمیخوره. برید 4 تا کتاب بخونین. من واقعا برای خودم متاسفم کِ اکثرِ هموطنام مثلِ آدم آهنی هستن و اصلا از "فکر""تعقل" خبری نیست ازشون. شماها بقدری در طی طولِ عمرتون (15 یا 45 سال) مغزتون با این سیستم، شستشو داده شده کِ فقط "شعار" بدید. معلومه توی مملکتی کِ از هر 8 شبکه ی تلوزیونیش از برنامه های فوتبالیش گرفته تا اقتصادی، فقط و فقط شعار توش هست، همین میشه دیگه و هیچ انتظاری نمیره از این ملت. (مثلا توی فوتبال میگن امسال کِ نشد، سالِ بعد میشیم قهرمان میشیم یا میریم جام جهانی یا به یک هشتم میرسیم و یا اینکه تا یکسال دیگه بیکاری ریشه کن میشه و ابر قدرتِ دنیا هستیم و دلار رو میکنیم کاغذ پاره ی بی ارزش و ...)

پ. ن. خب وقتی یِ انسان (چِ ایرانی چِ ژاپنی چِ فضایی) توی این محیط قرار بگیره، معلومه کِ بعد از گذشتِ چند سال، خودشم همینجوری میشه. میدونم و 100 درصد برای همتون احترام قائلم و کاملا بهتون حق میدم. حتی اگه الان بیاین و این نوشته رو "کوت" کنین و بهم فهش بدید و بگید "وطن فروش و مایه ی ننگِ وطن و ... حتی فحش های رکیک" بهتون حق میدم. چون این حرفهای من براتون حکمِ این رو داره کِ یِ آدم از "فضا" اومده باشه و این حرفها رو بزنه. کاملا بهتون حق میدم کِ تا آخرِ عمرتون اگر به این کارِ من(هزینه ی عمل برای گربه ای ولگرد"بخندید. بهتون حق میدم. ندیدید تا حالا. وقتی میگم از مغز آکبند هستید، حق میدم ناراحت بشید کِ میگم "مغز آکبندش خوب نیست". چون اومن مغزِ آکبند از نظرِ شما مغزِ من هست کِ بِ انسان کمک نکردم و اون 250 تومن رو بردم و بِ یِ گربه ی ولگردِ خیابونی خرج کردم. کاملا بهتون حق میدم.

پ. ن. یکی از اقوامِ دور مرد. یکسال پیش. کلیه هاش خراب بود. اطرافیان پشیزی بهش کمک نکردن. پدرو مادرش تمامِ زندگیشون رو فروختن و براش یِ کلیه خریدن و پیوند زدن. اما بعد از چن سال، مرد. توی تهران تک و تنها با دو بچه ی 5 و 7 ساله. شماها و امثالِ شماها کجا بودین؟ اصلا الان میدونین کِ همین الان، همین ثانیه، شاید 100 نفر توی هر بیمارستانی توی تهران، نیازمندِ 10 هزار تومن باشن برای دارو؟ اون روستایی کِ زندگیشو فروخته و همین الانی کِ دارین اینو میخونین، اومده توی تهران و برای داروهای دخترش، داره کنارِ بیمارستان بِ هر رهگذری نسخه رو نشون میده و تقاضای کمک میکنه، اصلا فکر کردید کِ برید و 5 هزار تومن بزارید کفِ دستِ این "مرد"؟ نه. میدونین چرا؟ چون میگین خودتون هزارو یک بدبختی دارین و .... فقط شعار میدین.

پ. ن. شما چِ چیزی از من میدونین؟ من؟ با کمک بِ یک گربه و چهار تا حرف، شدم "کافر" مایه ی ننگِ "پی تی". چرا؟ بریم سرِ صحبتِ اول راج بِ آکبند بودنِ مغز. شما نمیدونین من چن ساله ام، چِ رنگی ام، چِ کسی هستم و خانوادم چطوری بودن و زن و بچه آیا دارم یا نه و ... هیچی نمیدونین. با یِ تایپک و گفتنِ یک حرفِ 3 کلمه ای، شدم "حیوان". خواهش میکنم اعداامم نکنین لااقل.

پ. ن. اشکالی نداره. من بِ همتون حق میدم و بهتون بیشتر از هر مدل آدمِ دیگه ای احترام میزارم. شما هم مثلِ من هستین. البته "منِ 15 تا 20 سالِ پیشم". من سعی کردم وقتی "مثلا" بِ مانیتورِ کامپیوتر خیره میشم و توی پی تی همین الان دارم تایپ میکنم، فقط و فقط توی چهار چوبِ مانیتور غرق نشم کِ فقط نورِ سفیدِ مانیتور رو ببینم یا جملاتِ تایپیم رو. من سعی کردم صدای بوقِ ماشین ها رو توی این نصفه شبی هم بشنوم وقتی از توی بلوار رد میشن. من سعی کردم بطریِ آبم رو ببینم کنارِ مانیتور. میدونین منظورم چی هست؟ نه. من از مریخ اومدم و حرفام کاملا بی معناست براتون. قدرتِ بسط دادنِ صحبتهای من رو ندارین.

پ. ن پلاسِ کهنه ی اندیشه را دور باید انداخت.

پ. ن. این رنگِ سبزِ فونتِ من رو بِ هیچ گروهی نسبت ندید کِ از تمامِ گروههای سبز و زرد و قرمز و سفید و چپ و راست و بالا و پایین و...... متنفرم. و همین جا انزجارِ خودم رو اعلام میکنم از گروههای رنگی.

پ. ن. مادر و پدرِ پیرم رو برده بودم بیرون برای خرید هاشون. یکی از خواهرامم باهامون بود توی ماشینم. از توی فرعی پیچیدم توی اصلی. از یِ دوربرگردون در فاصله ی 250 متری حدودا باید دور میزدم. وقتی پیچیدم از فرعی توی اصلی، (خیلی آروم پیچیدم) حدودِ 50 متر جلوتر کِ یِ مسجد هست یِ کسی داشت ازروی پله هاش میومد پایین. (خیلی مسجدِ پر عظمتی هست) سوار ماشین شدو سریعا ماشینش رو کِ بصورتِ "اوریب" پارک کرده بود رو روشن کردو دنده عقب گرفت و اومد وسطِ خیابون. منم حواسم بهش بود و تقریبا توی فاصله ی سه یا چهار متریش بودم. چراغ دادم کِ مواظب باشه. هر دو داشتیم میرفتیم رو بِ جلو. من رسیدم بِ دور برگردون. سرعتم رو خیلی کم کردم و اون از کنارم با سرعتِ کمتری رد شد و من یِ لحظه بِ صورتش خیره شدم. شیشه های ماشین پایین بود. شب بود (حدودا ساعت 8) وقتی دقیقا رسید نزدیک، بلند داد زد "کره خر". خوب شد فقط چراغ دادم. اگِ بوق زده بودم احتمالا الان روی تختِ بیمارستان بودم یا روی جنازه ی پدر و مادرم.

پ. ن. شروع کنین بِ کوبیدنِ من. فحش و بد و بیراه هم جایز هست.

متاسفانه شما همه چی رو باهم قانی میکنید و از حرفاتون یه حرف منطقی پیدا نمیشه
خب شما از کجامیدونید که کسی کمک نکرده ؟ علم غیب دارید ؟ من خودم کمک کردم حالا باید بیام تایپک بزنم ملت من اینکارها رو کردم؟؟
خبلی ها هر روز دارن کمک میکنن به روش های مختلف ...
نه عزیز من شعار نیست شما فکر میکنی مثلا ما باید بریم بیمارستان به همه بیمارا 10 میلیون بدیم که بشیم مثلا خییر
خیلی ها رو میشناسم رفتن هزینه های یتیم و بهزیستی اینا رو پرداخت میکردن و هرجا هم کمکی از دستتشون بر بیاد انجام میدن در حدتوانشون

هرکی به اندازه توانش داره کمک میکنه
ا
شما کاملا عصبانی هستید نمیدونم از چی ! ولی فکر میکنم یه جاهایی حقتون خورده شده و ما برای این قضیه متاسفیم
من به شخصه فوتبال نگاه نمیکنم و الان هم ملت رفتن رو موج تحریم فوتبال !
در هر صورت رفتن یه بار به ورزشگاه وکمی کری خوندن هیچ مشکلی پیش نمیاد نشان از تحجر کسی هم نیست , الان شما باز دو نفر افراطی رو میاید مثال میزنید ( اکثر مردم رو بیخیال میشید چسبید به همین عده کم)

شما فکر میکنید الان ادم خیلی روشن فکری هستید ! نمیدونم جدیدا چرا اینجوری شده ! حتما گیاه خور هم شده اید ؟ چون مخالف خوردن گوشت هستید !؟
گیاه خوری مد میشه و میشه نماد روشن فکری و ...

در یه جا حرفمون مشترک هست ! در بیمارستان نیاز به کمک هست , ولی شما چرا برای لگن گربه در خواست کمک کردید؟؟ ایا اون انسان های بیمارستان واجب تر نبودن ؟

شما تمام گربه ها و سگ ها و خروس های این مملکت رو بردارید درمان کنید چی میشه؟ اتفاقی می افته ؟ بله کلاس داره از یه حد که بگذره دقیقا مصداق اسراف هست ...

شما واقعا مریخی هستید !!
ما که کاربرای دیگه رو دیدیم اکثرا افلاین هستند و هر وقت اومدیم پی تی شما شب روز انلاین !!
برادر من , شما چرا قکر میکنید که الان همه اینجا نشستن و دارن به مانیتور نگاه میکنن ؟
بگیم دو درصد اینجوری باشن , بقیه اینجوری نیستن


شما استاد قاتی کردن همه چی با هم هستید تبریک میگم ببهتون ! , میایید یه مثال میزنید از ادم بی فرهنگ , مسجد و اخرش هم میخواین نتیجه بگیرین که دین فلان استو به امان
اخه چرا شما اینقدر نگاه صدی به قضایا دارید همه چی نسبی هست .... شما فکر میکنید که هرکی بره مسجد دیگه برای خودش پیامبری هست و فلان ... واقعا این نگاه خیلی ساده لوحانه هست ومشخصه که شما اصلا در دنیای واقعی زندگی نمیکنید !


شما هنوز درگیر کلمات عربی یا فارسی هستید که کدوم رو بگید که عربی نباشه ! وای خدا ... این نگاه متحجرانه هست نه مثال هایی که زدید

روشن فکری به این چیزا نیست دوست من , برای هرچیزی یه مثال نقض خیلی مسخره میارید که واقعا رو اعصاب هست !
از طرف خودتان درمورد یک ملت صحبت میکنید !
این گناه بزرگیه که به یه ملت یه برچسب رو بچسبونید

البته :
شما الان یه گربه رو درمان کردید و یه حسی کاذبی بهتون دست داده که دیگه خدای کمک هستید و فلان ..

 

[lildude]

هر وقت اومدیم پی تی شما شب روز انلاین !!

درود،

ممنون بابتّ کامنت. من توی روزهای هفته از ساعتِ 13:00 تا 16:00 پشتِ کامپیوتر هستم. نه صرفا پی تی. و ساعتِ 22:00 بِ بعد هم پشتِ کامپیوتر هستم. نه صرفا پی تی. این سیستم روی دانلود هست. 24 ساعته. از زمستونِ 88 نشده این سیستم دو روز پشتِ سرِ هم خاموش باشه. دوباره میگم، 24 ساعته روی دانلود هست. شما اگِ برین توی فیسبوک و بالاترین و چند فروم خارجی، من همیشه آنلایم. چون همیشه گوگل کروم بازه و آنلاین بودنِ من نشانه ی پشتِ سیستم نشینی 24/7 من نیست. ازین بابت از شما عذر خواهی میکنم کِ همیشه چراغم روشن هست.

شما هنوز درگیر کلمات عربی یا فارسی هستید که کدوم رو بگید که عربی نباشه !

خیر. اصلا. همین اعرابی کِ من میزارم 100 درصد عربی هست. توی پارسی/فارسی ما اعراب نداریم. این از این. حالا فقط "درود" رو من بِ جای سلام و "سپاس" رو بجای ممنونم و متشکرم، میگم. ولاغیر.

شما استاد قاتی کردن همه چی با هم هستید تبریک میگم ببهتون !

سپاس

 

[lildude]

یه نگاه به پست های من کنید ؟از همون اولش که بچه ها شروع کردن که بعضی از ادم ها حقشونه که رفتن رای دادن بمیرن بهتر و فلان من گفتم نه بابا اینجوریا هم نیست و از اونا دفاع کردم گفتم یکم ملایم تر اروم تر

بعدش 4 تا ادم که چه عرض کنم ریختن که فلانه و فلانه ...
یعنی تو این کشور حد تعادل وجود نداره

درود یاشار جان،

باید تلو تلو بخوری این زمونه رو. اصلا پشیزی برات مهم نباشه حرفهای اینا. جریانِ "دابلیو سی" هم شده بود داستانی واسه خودش. دیدم توی تایپکی بِ آواتار گیر دادن. ببین اینا چقدر بدبختن. از یِ عکسِ 7 سانت در 7 سانت هم میترسن. اما خوبه. این جریانِ کمکِ افرادِ پی تی بِ پیشی و آواتارت، شده میخِ توی تونبونِ اینا.

بنظرت بگم تایپک رو ببندن یا باز باشه بروی کاربرانِ گرامی؟ در ضمن این پیشی با همون پاش میره روی کتابخونه تا پیشی های دیگم اذیتش نکنن. پوکی استخون هم داره. آمپول مقوی و قرص هم میدم بهش. روزی 7 تا 8 تا قرص. دکتر داده. (اینو عمدی گفتم برای کاربرانِ گرامی!)

 

[pariseiran]

من باشم میگم ببندن حسین جان پیشی هم حالش خوبه دیگه بهتر شده؟

اواتار منو که ولش کن من نمی دونم به این ادم ها چی بگم من از شاهین نجفی خوشم میاد ولی اینا هر توهینی بهش میکنن من از چیزایی که اینا مقدس میدونن متنفرم ولی برای احترام سکوت میکنم کاش فقط احتراممیزاشتن میگفتنشاهین رو دوست داری باشه ولی من دوست ندارم منم میتونستم بگم مسلمونی اوکی باشه منم دوستندارم و خیلی راحت کنار هم زندگی کنیم کاش کاش
میدونی شدیم مسلمون 2 اتیشه هیچ کسم قبول نداریم هیچ کسو حتی الان خد خدا هم بیاد پایین بگه این دینتون خوب نیست اینا قبول نمی کنن یه عدههم از کنار این دین پول میخورن اخه برای همین خدای بعضی پول هست برای همین ول کنش نیستن یه قضیه جالب یهست که میگه
مردی شیخ را گفت: شیخنا، هزاران سال پیش عرب دختران را زنده بگور می کرد !
الان هم که حق رای و رانندگی به دختران نمی دهد که همانا زنده بگوری است!
این اعراب که هنوز جاهل هستند، پس بگو اسلام چه سودی داشت؟

شیخ گفت:اسلام کاری کرد که پیرزن عجم(فارس) گاو خود را بفروشد و ملتمس ویزای ما شود تا پول خود خرج مکه کند ،
و مرد عرب از شترسواری و چادر نشینی به لامبورگینی و برج نشینی برسد واین معجزه اسلام است!!

مریدان چون سخن شیخ شنیدند، از مسرت رمیدندی وجامه دریدندی و یاهو کنان در علفزار چریدندی تا مردندی!!!ا

 

[pariseiran]

این بندهخدا تو خیابون جز اشغال چیزی نصیبش نمیشه که معلومه پوکی استخان میگیره کم کم خوب میشه اگه سنش بالا نباشه بهش برسی خیلی خوب سرع اوکی میشه .....

 

[lildude]

تایپک قفل میشه. لطفا کامنت نذارید.

 

[balabala]

کارتون واقعا عالی بود. کم پیدا میشن مثل شما که به حیوانات زبون بسته برسن.
ادیت:
شرمنده پست آخرتون رو الان دیدم ولی لازم بود تشکر کنم.