چه خبر ؟شما هم حوصلتون سر رفته
چه خبر ؟شما هم حوصلتون سر رفته
خیلی وقته
جوانان مملکت رو:دی![]()
عجب .حیرتا حسرتا
حسین عکس هات رو خیلی خوشم اومد عالی بودن میخواستم یه نقد بنویسم دیدم الان حوصلم نیس نقدم کامل نمیشه
سر فرصت اساسی مینویسم داداش نگی این حامد بی خیال رد میشه![]()
سلامنعلیکم
سلام بر شما دوست گرامی.
به واقع با عکس ترولی دست سازتان بسی خندیدیم و کیف کردیم از این همه پشتکار.باشد که در تمام مراحل زندگی موفق باشید.
و من الله توفیق
در
ز حالی؟
هی میگذره.خوب و بد.
دیروز میخواستم تو کارگاه لحیم کاری کنم حواسم نبود اشتباهی سر هویه رو گرفتم.صدای جلز و ولز از دستم بلند شد.تا دو ساعت اصن یه وضعی داشتم.
یادم اومد دوران حماقتم رو.
هی میگذره.خوب و بد.
دیروز میخواستم تو کارگاه لحیم کاری کنم حواسم نبود اشتباهی سر هویه رو گرفتم.صدای جلز و ولز از دستم بلند شد.تا دو ساعت اصن یه وضعی داشتم.
یادم اومد دوران حماقتم رو.
از دوران حماقتت بگو کسی نیست گویا :دی
چطوری حسین
یاد بچگی هام انداختی
تو مسیر مدرسه یه کتاب فروشی بود که تو ویترینش کتاب الکترونیک به زبان ساده برای دانش آموزان رو گذاشته بود خلاصه پول هام رو جمع کردم خریدمش اولین علاقه من به الکترونیک از اونجا شروع شد
![]()
که بعد ها نسخه دو رو هم خریدم یادش بخیر راهنمایی میخوندم اولین مشوقم هم پدرم بود همیشه هم هویه نوک انگشتام رو میسوزوندچه دورانی بود بعد ها به خاطر یه سری از مشکلات دیگه ولش کردم
هنوز که هنوزه کتابه رو نگه داشتم وقت بکنم عکس از کیت هایی که درست کردم میندازم حال کنید مخترعی بودم برای خودم:دی![]()
من راستش دوران بچگی به مکانیک خیلی علاقه داشتم.یعنی به الکترونیک و مکانیک.موتور سشوار جور کرده بودم و با پولی های ضبط یه گیربکس ساخته بودم که دورش خیلی پایین بود ولی قدرتش زیاد
یه بار هم یه ترانس 12 ولتی گرفته بودم که مثلا" باطری شارژ کنم.بعد رفتیم شام بخوریم دیدم بوی سوختگی میاد.پریدم تو اتاق دیدم سیمی که به باطری وصل شده بود آب شده روکشش و فرش رو به گند کشیده
عجب دورانی بود.
این محمود بخت آور رو هم یه سری تو راهنمایی یه کتاب ازش خریده بود.مدارهاش بد نبود ولی هیچ کدوم رو نساختم.بیشتر دنبال مدارات مربوط به صدا بودم
دلش رو داری؟
یه زمانی بود که من با هویه هر 10 تا سر انگشتم رو میسوزندم.هر روز.حدود یک هفته این کار رو کردم.برای چی؟ برای یک دروغ