• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

✅ بحث و گفتگو بین وبمسترها

GamesWorld

کاربر فعال ارزهای دیجیتال
فروشنده معتبر
تاریخ عضویت
6 می 2012
نوشته‌ها
6,633
لایک‌ها
6,714
محل سکونت
رشت
25r30wi.gif

Untitled.jpg
 

ms368

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2009
نوشته‌ها
4,012
لایک‌ها
8,738
مصی مگه سفر نرفتی
قرار بود جمعه همین هفته بریم دیگه همه چی هم اوکی شد
پولارو هم اوکی کردیم همگی + ماشین با کارت سوخت و ویلا و ...
اما اتفاقی حدود ۱۰ روزی میشه دوباره پنیک اومده سراغم و بشدت وحشتناک تر و قوی تر از قبل برگشته و با اینکه میدونستم مشکل اعصابه، یک شب در میون بیمارستان قلب بودم و کلی آزمایش دادم
آزمایش حمله قلبی هم دادم حتی (تروپونین)
قرصامو روانپزشک عوض کرد و قرصای اورژانسی حمله مثل کلونوزپام + الپروزولام هم به داروهام اضافه شد
یکم بهتر شدم اما حملات هنوز هست
و متاسفانه کنسل شد تا ماه بعد
 

zgg123

کاربر فعال عکس و عکاسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
12 ژانویه 2010
نوشته‌ها
10,309
لایک‌ها
37,766
سن
34
محل سکونت
☼_☼
قرار بود جمعه همین هفته بریم دیگه همه چی هم اوکی شد
پولارو هم اوکی کردیم همگی + ماشین با کارت سوخت و ویلا و ...
اما اتفاقی حدود ۱۰ روزی میشه دوباره پنیک اومده سراغم و بشدت وحشتناک تر و قوی تر از قبل برگشته و با اینکه میدونستم مشکل اعصابه، یک شب در میون بیمارستان قلب بودم و کلی آزمایش دادم
آزمایش حمله قلبی هم دادم حتی (تروپونین)
قرصامو روانپزشک عوض کرد و قرصای اورژانسی حمله مثل کلونوزپام + الپروزولام هم به داروهام اضافه شد
یکم بهتر شدم اما حملات هنوز هست
و متاسفانه کنسل شد تا ماه بعد
تلگرام چرا نیستی کله شیری خان
 

nima_00989166

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 ژانویه 2012
نوشته‌ها
7,193
لایک‌ها
16,487
قرار بود جمعه همین هفته بریم دیگه همه چی هم اوکی شد
پولارو هم اوکی کردیم همگی + ماشین با کارت سوخت و ویلا و ...
اما اتفاقی حدود ۱۰ روزی میشه دوباره پنیک اومده سراغم و بشدت وحشتناک تر و قوی تر از قبل برگشته و با اینکه میدونستم مشکل اعصابه، یک شب در میون بیمارستان قلب بودم و کلی آزمایش دادم
آزمایش حمله قلبی هم دادم حتی (تروپونین)
قرصامو روانپزشک عوض کرد و قرصای اورژانسی حمله مثل کلونوزپام + الپروزولام هم به داروهام اضافه شد
یکم بهتر شدم اما حملات هنوز هست
و متاسفانه کنسل شد تا ماه بعد
مشکل پانیک از چیه؟
من از عوارض داروها داشتم..
 

Business plan

کاربر فعال کسب درآمد از اینترنت
کاربر فعال
تاریخ عضویت
30 سپتامبر 2015
نوشته‌ها
10,793
لایک‌ها
14,223
محل سکونت
❤️️ ❤️️ ❤️️ ❤️️ ❤️️
با ابزار های آنلاین میشه کپی بودن یک مطلب رو چک کرد. ولی گاهی اوقات مطلب کپی نیست و اختصاصیه ولی متن کتابه و متن کتاب هم کپی کردنش ممنوعه چون رایگان نیست. خب این موضوع رو چطور تشخیص بدیم که این متن اختصاصی نویسنده هست یا متن کتاب؟
 

ms368

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2009
نوشته‌ها
4,012
لایک‌ها
8,738
مشکل پانیک از چیه؟
من از عوارض داروها داشتم..
برا من از فکر خیلی زیاد + عصابیت و خالی نکردنش + ارثی بودن این بیماری بود که مادربزرگ و پدر خدابیامرزم هم گهگداری اینجوری میشد ولی کار اونا به بیمارستان و این چیزا نکشید چون قوی تر از من بودن توی اینجور مسائل
البته بچگی هم این مشکلو داشتم و ده ها آزمایش هم گرفتن ازم ولی بقدری بیسواد و خل و چل بودن نفهمیدن مشکلم چیه و نهایتش بهم آمپول مسکن میزدن
بعدش دوباره با یه سری قرص مثه پرانول و قرصای اعصاب و روان و ... تا چند سال خوب شدم زیر نظر یه دکتر نمیدونم چی چی
بعدش بخاطر فشار بیش از حدی که پشت میز کامپیوتر برای پروژه های اختصاصیم آوردم دوباره عود کرد (سال ۹۶ و درست بعد از پایان کارشناسیم)
دقیقا زمانی بود که تم فارست اولین قالبی که براش فرستاده بودم رو سافت ریجکت داده بود و به یه خط جاوا اسکریپت گیر داده بود که درستش کنم، و متاسفانه بخاطر پنیک نتونستم رفعش کنم و کلا پروژه تم فارست بسته شد و یک سال درگیر دارو و درمان بود تا بلاخره یه پرستار توی اورژانس بیمارستان قلب متوجه شد که مشکل پنیکه
درواقع مشکل اصلیم شبیه حمله قلبیه
حالتی مثه افتادن از بلندی رو تصور کن که همون لحظه دلت میریزه و آدرنالین زیادی توی بدنت ترشح میشه و ضربان قلبت تا نهایتش میره بالا و عرق سرد میکنی و سمت چپ بدنت دردهایی مثه گرفتگی داره
مورد بالا بین ۱۰ تا ۳۰ دقیقه به صورت سینوسی تصور کن
مثه این میمونه ماهی رو از آب در بیاری و تا دم مرگ نگهش داری بعد بندازی تو آب و بعدش دوباره تکرارش کنی تا نیم ساعت

از ۹۶ تا ۹۷ دنبال درمان و این چیزا بودم که خوب شدم تا الان
الان شروع کرده بودم کد نویسی فرانت رو کلا کنار گذاشته بودم و چسبیده بودم به انیمیشن و یوتیوب که متاسفانه دوباره این بیماری با شدت بیشتری سراغم اومد
طی سال ۹۶ تا الان هم دارو مصرف میکردم (اس سیتولوپرام + پرانول)
عوارض داروها هم که زیاده، مثلا بقدری خسته بودم همیشه که ممکن بود در شبانه روز حتی ۱۵ ساعت و بیشتر هم بخوابم
و البته چاقی که برا من زیاد نبود
مثلا از ۶۵ کیلو رسیدم به ۷۵ و فکر میکنم ۵ کیلو اضافه وزن دارم الان

مشکل اصلیم الان خود پنیک اتک نیست
درواقع دو تا مشکل شده
حمله پنیک به بیماری پنیک تبدیل شده (یعنی حملات پشت سر هم در یک روز)
و مشکل اضطراب فراگیر هم اضافه شده که همش در حال اضطراب و ترسم و این مشکلات باعث شده سمت چپم همش درگیر درد باشه و ترس اینکه نکنه قلبم یا مغزم باشه
مثلا الان یکی درب اتاقو بی هوا باز کنه بیاد تو بشدت میترسم و ممکنه پنیک شم.
 

aria95

Registered User
تاریخ عضویت
28 جولای 2014
نوشته‌ها
534
لایک‌ها
507
برا من از فکر خیلی زیاد + عصابیت و خالی نکردنش + ارثی بودن این بیماری بود که مادربزرگ و پدر خدابیامرزم هم گهگداری اینجوری میشد ولی کار اونا به بیمارستان و این چیزا نکشید چون قوی تر از من بودن توی اینجور مسائل
البته بچگی هم این مشکلو داشتم و ده ها آزمایش هم گرفتن ازم ولی بقدری بیسواد و خل و چل بودن نفهمیدن مشکلم چیه و نهایتش بهم آمپول مسکن میزدن
بعدش دوباره با یه سری قرص مثه پرانول و قرصای اعصاب و روان و ... تا چند سال خوب شدم زیر نظر یه دکتر نمیدونم چی چی
بعدش بخاطر فشار بیش از حدی که پشت میز کامپیوتر برای پروژه های اختصاصیم آوردم دوباره عود کرد (سال ۹۶ و درست بعد از پایان کارشناسیم)
دقیقا زمانی بود که تم فارست اولین قالبی که براش فرستاده بودم رو سافت ریجکت داده بود و به یه خط جاوا اسکریپت گیر داده بود که درستش کنم، و متاسفانه بخاطر پنیک نتونستم رفعش کنم و کلا پروژه تم فارست بسته شد و یک سال درگیر دارو و درمان بود تا بلاخره یه پرستار توی اورژانس بیمارستان قلب متوجه شد که مشکل پنیکه
درواقع مشکل اصلیم شبیه حمله قلبیه
حالتی مثه افتادن از بلندی رو تصور کن که همون لحظه دلت میریزه و آدرنالین زیادی توی بدنت ترشح میشه و ضربان قلبت تا نهایتش میره بالا و عرق سرد میکنی و سمت چپ بدنت دردهایی مثه گرفتگی داره
مورد بالا بین ۱۰ تا ۳۰ دقیقه به صورت سینوسی تصور کن
مثه این میمونه ماهی رو از آب در بیاری و تا دم مرگ نگهش داری بعد بندازی تو آب و بعدش دوباره تکرارش کنی تا نیم ساعت

از ۹۶ تا ۹۷ دنبال درمان و این چیزا بودم که خوب شدم تا الان
الان شروع کرده بودم کد نویسی فرانت رو کلا کنار گذاشته بودم و چسبیده بودم به انیمیشن و یوتیوب که متاسفانه دوباره این بیماری با شدت بیشتری سراغم اومد
طی سال ۹۶ تا الان هم دارو مصرف میکردم (اس سیتولوپرام + پرانول)
عوارض داروها هم که زیاده، مثلا بقدری خسته بودم همیشه که ممکن بود در شبانه روز حتی ۱۵ ساعت و بیشتر هم بخوابم
و البته چاقی که برا من زیاد نبود
مثلا از ۶۵ کیلو رسیدم به ۷۵ و فکر میکنم ۵ کیلو اضافه وزن دارم الان

مشکل اصلیم الان خود پنیک اتک نیست
درواقع دو تا مشکل شده
حمله پنیک به بیماری پنیک تبدیل شده (یعنی حملات پشت سر هم در یک روز)
و مشکل اضطراب فراگیر هم اضافه شده که همش در حال اضطراب و ترسم و این مشکلات باعث شده سمت چپم همش درگیر درد باشه و ترس اینکه نکنه قلبم یا مغزم باشه
مثلا الان یکی درب اتاقو بی هوا باز کنه بیاد تو بشدت میترسم و ممکنه پنیک شم.

خدا رحمت کنه پدرتو.

مجردی یا متاهل؟

به نظرم بتونی استرستو کنترل کنی اوضاعت بهتر میشه. اگه مجرد باشی و دغدغه مالی نداشته باشی خیلی راحتتری.

من قرار بود به یکی کبد بدم، رفتم آزمایش و سی تی رنگی. داخل دستگاه سی تی که بودم شیلنگ دارویی که میخواستن بهم بزنن فش فش میکرد ترسیدم. یهو پرستاره گفت سردته؟ گفتم نه، گفت الان چی؟ گفتم آره داره سردم میشه. ریختن دورم گفتن دارو بهت نمیزنیم ترسیدی ضربان قلبت داره میره بالا. فکر کنم تا 160 رفت. آوردنم پایین گذاشتنم رو ویلچر یکی هم گازشو گرفت بردنم اورژانس اونجا دارو و سرم و اینا زدن.

خلاصه میخوام بگم هرچی میکشی از استرس هست.
کامپیوتر و اینترنت باعث میشه بیشتر از جامعه دور باشی که خودش هم بیشتر استرس زا هست. بیشتر مواظب خودت باش.
 

zgg123

کاربر فعال عکس و عکاسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
12 ژانویه 2010
نوشته‌ها
10,309
لایک‌ها
37,766
سن
34
محل سکونت
☼_☼
خدا رحمت کنه پدرتو.

مجردی یا متاهل؟

به نظرم بتونی استرستو کنترل کنی اوضاعت بهتر میشه. اگه مجرد باشی و دغدغه مالی نداشته باشی خیلی راحتتری.

من قرار بود به یکی کبد بدم، رفتم آزمایش و سی تی رنگی. داخل دستگاه سی تی که بودم شیلنگ دارویی که میخواستن بهم بزنن فش فش میکرد ترسیدم. یهو پرستاره گفت سردته؟ گفتم نه، گفت الان چی؟ گفتم آره داره سردم میشه. ریختن دورم گفتن دارو بهت نمیزنیم ترسیدی ضربان قلبت داره میره بالا. فکر کنم تا 160 رفت. آوردنم پایین گذاشتنم رو ویلچر یکی هم گازشو گرفت بردنم اورژانس اونجا دارو و سرم و اینا زدن.

خلاصه میخوام بگم هرچی میکشی از استرس هست.
کامپیوتر و اینترنت باعث میشه بیشتر از جامعه دور باشی که خودش هم بیشتر استرس زا هست. بیشتر مواظب خودت باش.
کبد بدی؟ مگه بدون کبد میشه زندگی کنی
 

وكيل الرعايا

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
25 فوریه 2013
نوشته‌ها
3,948
لایک‌ها
7,484
محل سکونت
DEX
شاید باندی گروهی چیزی داره
.
از چه سایتی هست این عکس؟
هوش مصنوعی برای همینه دیگه

من یک سایت دارم صوت رو زیرنویس میکنه به راحتی ترجمه و ساب تایتل میده

15دقیقه 5دلار

قرار بود جمعه همین هفته بریم دیگه همه چی هم اوکی شد
پولارو هم اوکی کردیم همگی + ماشین با کارت سوخت و ویلا و ...
اما اتفاقی حدود ۱۰ روزی میشه دوباره پنیک اومده سراغم و بشدت وحشتناک تر و قوی تر از قبل برگشته و با اینکه میدونستم مشکل اعصابه، یک شب در میون بیمارستان قلب بودم و کلی آزمایش دادم
آزمایش حمله قلبی هم دادم حتی (تروپونین)
قرصامو روانپزشک عوض کرد و قرصای اورژانسی حمله مثل کلونوزپام + الپروزولام هم به داروهام اضافه شد
یکم بهتر شدم اما حملات هنوز هست
و متاسفانه کنسل شد تا ماه بعد
پنیک کردن که بیماری خاصی نیست با استراحت بهتر شه ! ( البته اضطراب دور شه بهتر )

اما بیکار نشستن که بدترش میکنه فکر و خیال میاد سراغ آدمیزاد

اگر مشکل روانی خاصی نداری اون دو قرص بریز دور ! فقط میخوابی

ورزش کن و فکر مثبت کن پنیک کنترل میشه ! من از نوجوانی درگیرشم ، یادم اوایل بیست سالگی باهاش اشنا نبودم نزدیک 2 سال از خونه بیرون نمیرفتم ! هرشب حس سکته داشتم و باید معاینه میرفتم

تا اینکه یاد گرفتم باهاش بسازم و کنترل کنم خودم رو !

تد تاک فایل های زیاد مفیدی هست برای کنترل پنیک
 

ms368

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2009
نوشته‌ها
4,012
لایک‌ها
8,738
خدا رحمت کنه پدرتو.

مجردی یا متاهل؟

به نظرم بتونی استرستو کنترل کنی اوضاعت بهتر میشه. اگه مجرد باشی و دغدغه مالی نداشته باشی خیلی راحتتری.

من قرار بود به یکی کبد بدم، رفتم آزمایش و سی تی رنگی. داخل دستگاه سی تی که بودم شیلنگ دارویی که میخواستن بهم بزنن فش فش میکرد ترسیدم. یهو پرستاره گفت سردته؟ گفتم نه، گفت الان چی؟ گفتم آره داره سردم میشه. ریختن دورم گفتن دارو بهت نمیزنیم ترسیدی ضربان قلبت داره میره بالا. فکر کنم تا 160 رفت. آوردنم پایین گذاشتنم رو ویلچر یکی هم گازشو گرفت بردنم اورژانس اونجا دارو و سرم و اینا زدن.

خلاصه میخوام بگم هرچی میکشی از استرس هست.
کامپیوتر و اینترنت باعث میشه بیشتر از جامعه دور باشی که خودش هم بیشتر استرس زا هست. بیشتر مواظب خودت باش.
خدا رفتگان شما هم بیامرزه
مجردم
دغدغه مالی برا کرایه خونه و خورد و خوراک و اینا ندارم
بیشتر دغدغه یه کار خوب رو دارم
استرسم زیادم نیست
نمیدونم چه مرگمه
فکر میکنم شاید از تغییر فصلم باشه
 

amir7310

همکار بازنشسته بازارچه
تاریخ عضویت
12 مارس 2013
نوشته‌ها
6,043
لایک‌ها
17,669
مثلا الان یکی درب اتاقو بی هوا باز کنه بیاد تو بشدت میترسم و ممکنه پنیک شم.
مومن خدا با دخمل میخواستین برید اگه گیر این خفتگیرهای مازندران بیوفتی که درجا سکته میزنی
همین دو هفته پیش اومدم برم پیاده روی جاده رو با دوتا موتور بسته بودن داشتن پلاک های غریبه رو خفت میکردن
مسافره هم نامردی نکرد گرفت بالاشون با ماشین :D
 

ivi

Registered User
تاریخ عضویت
29 آپریل 2013
نوشته‌ها
157
لایک‌ها
79
دوستان کسی از همکاری در فروش چاوش استفاده کرده؟ هنوز کاربر جدید قبول میکنن؟
 
بالا