• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

ツ ツ لــبخنـــد بـــرای ثانیــــه ای . . . ^_^

Mehdiwol

Registered User
تاریخ عضویت
3 اکتبر 2012
نوشته‌ها
4,074
لایک‌ها
20,249
محل سکونت
Old Trafford
سال 1230
مرد: دختره خیر ندیده من تا نکشمت راحت نمی شم…
زن: آقا حالا یه غلطی کرد ، شما بگذر.نامحرم که خونمون نبوده. حالا این بنده خدا یه بار بلند خندیده…
مرد: بلند خندیده؟ این اگه الان جلوشو نگیرم لابد پس فردا می خواد بره بقالی ماست بخره. نخیر نمی شه باید بکشمش…
— بالاخره با صحبتهای زن ، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو می بخشه
سال 1280
مرد: واسه من می خوای بری درس بخونی؟ می کشمت تا برات درس عبرت بشه. یه بار که مُردی دیگه جرات نمی کنی از این حرفا بزنی. تو غلط می کنی. تقصیر من بود که گذاشتم این ضعیفه بهت قرآن خوندن یاد بده. حالا واسه من میخای درس بخونی؟؟؟
زن: آقا ، آروم باشین. یه وقت قلبتون خدای نکرده می گیره ها! شکر خورد. دیگه از این مارک شکر نمی خوره. قول میده…
مرد( با نعره حمله می کنه طرف دخترش ): من باید بکشمت. تا نکشمت آروم نمی شم. خودت بیای خودتو تسلیم کنی بدونه درد می کشمت…
— بالاخره با صحبتهای زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو می بخشه
سال1330
مرد: چی؟ دانشسرا (همون دانشگاه خودمون)؟ حالا می خوای بری دانشسرا؟ می خوای سر منو زیر ننگ بوکونی؟ فاسد شدی برا من؟؟ شیکمتو سورفه (سفره) می کونم…
زن: آقا، ترو خدا خودتونو کنترل کنین. خدا نکرده یه وخ (وقت) سکته می کنین آ…
مرد: چی می گی ززززززن؟؟ من اگه اینو امشب نکوشم (نکشم) دیگه فردا نمی تونم جلوی این فسادو بیگیرم. یه دانشسرایی نشونت بدم که خودت کیف کونی…
— بالاخره با صحبتهای زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو می بخشه
سال1380
مرد: کجا؟ می خوای با تکپوش (از این مانتو خیلی آستین کوتاها که نیم مترم پارچه نبردن و وقتی می پوشیشون مث جلیقه نجات پستی بلندی پیدا می کنن) و شلوارک (از این شلوار خیلی برموداها) بری بیرون؟ می کشمت. من… تو رو… می کشم…
زن: ای آقا. خودتو ناراحت نکن بابا. الان دیگه همه همینطورین (شما بخونید اکثرا).
مرد: من… اینطوری نیستم. دختر لااقل یه کم اون شلوارو پائین تر بکش که تا زانوتو بپوشونه. نه… نه… نمی خواد. بدتر شد. همون بالا ببندیش بهتره…
سال1400
دختر: چی؟ چی گفتی مرتیکه ی ****؟ دارم بهت می گم ماشین بی ماشین. همین که گفتم. من با الکس قرار دارم ماشینم می خوام. میخوای بری بیرون پیاده برو…
باباه:جیکش در نمی یاد…
زن: دخترم. حالا بابات یه غلطی کرد. تو اعصاب خودتو خراب نکن. لاک ناخنت می پره. آروم باش عزیزم. رنگ موهات یه وقت کدر می شه آ مامی. باباتم قول می ده دیگه از این حرفا نزنه…
— بالاخره با صحبتهای زن، دخترخونه از خر شیطون پیاده می شه و بابای گناهکارشو می بخشه.
 

mha1366m

Registered User
تاریخ عضویت
13 نوامبر 2011
نوشته‌ها
296
لایک‌ها
389
تو فیلم هندیه


یارو پرواز کرد، هیچی!
تنهایی زد یه گردانو کشت بازم هیچی!
تا آخر فیلم سه تا پدر و شیش تا برادر پیدا کرد اینم هیچی!
دیگه با سر قطع شده تو دریا شنا کردنشو کجای دلم بذارم!

******************************************************
سوتي من و بقالي سر كوچمون رو داشته باشين…


رفتم بقالي ميگم هزار تومان خيارشور بده.وقتي خواستم پولشو بدم گفتم:
چقدر ميشه؟!!!!
اونم كه خنگ تر از من بود دو ساعت داره با ماشين حساب ور ميره كه ببينه
هزار تومان خيار شور چقدر ميشه.

*******************************************************
پلوی بابا کیه?!!!
پدر مارکو پولو در حال پرت کردن مارکو به هوا
خدایی اینو عمرن شنیده باشی

*******************************************************
اینایی که رنگ پوستشون تیره ست
اینایی که هیچکس دوسشون نداره
اینایی که معمولا شبا از خلوتشون بیرون میزنن
همینایی که جثه کوچیکی دارن اما خیلیا ازشون میترسن
اینایی که خدا دوتا بال بهشون داده
اینا سوسکن ، سریع با یه دمپایی بزنین روشون

*******************************************************
از دختره پرسيدن تعليم رانندگي چطور بود؟
ميگه فضا فضاي معنوي بود به هر سمتي پيچيدم همه داد ميزدن
يا علي !يا ابوالفضل!

*******************************************************
تو داروخونه بودم یه دختره اومد درجه تب میخواست
فروشنده گفت دیجیتالیشو دارم که در صورت تب بالا زنگ میزنه
.
.
.
به ریشای ابوبکر البغدادی قسم
برگشت گفت به گوشیم زنگ میزنه یا به تلفن خونمون…!؟

*******************************************************
 

mahdi.b20

Registered User
تاریخ عضویت
10 ژانویه 2013
نوشته‌ها
1,176
لایک‌ها
1,406
محل سکونت
سانتیاگو
فامیل دور :کاشکی شعور هم مدرک داشت تا بعضیا به هوای مدرکش هم که شده میرفتن یادش میگرفتن!!
آقای همساده :اقو ای جوری که خیلی بدتر میشد
آقای مجری: همساده جان چطور مگه؟
همساده : اخه ای جوری بعضیا میرفتن مدرک جعلی میخریدن
دیگه نمیشد بیشعور بودنشون رو ثابت کرد!!
فامیل دور: من دیگه حرفی ندارم
 

saeid.kh

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
17 آپریل 2013
نوشته‌ها
3,061
لایک‌ها
5,967
محل سکونت
تهران
پریا دربانی در روزنامه قانون نوشت:

اکنون قلم را در دست می‌گیرم و برای مرغ خانگی اندیشه‌ام دانه می‌پاشم.

تعطیلات عید من از «چهارشنبه سوری» آغاز شد. یعنی از همان موقع که زنگ آخر خورد و من دویدم. صدای فریاد مدیر از توی بلندگو می‌آمد که « ندو، مثه آدم راه برو» ولی من برای تعطیلات خیلی عجله داشتم. آقای ناظم که دم در ایستاده بود، وقتی دید هنوز دارم می‌دوم، با پاهایش ضربه‌ای به من زد، من از مدرسه به بیرون پرتاب شدم و تعطیلاتم آغاز شد.

شب «چهارشنبه‌سوری» ما هم مثل بقیه مشغول عملیات بودیم. چهارشنبه سوری‌ها را زیر پای مردم می‌انداختیم و از اینکه آدم‌ها مثل ذرتِ در حال تبدیل شدن به« ... (حذف شد) فیل» بالا و پایین ‌می‌پریدند خنده‌مان می‌گرفت. تا اینکه یک آدم‌ کت شلواری و عینکی با آن کیف سامسونتش جلو آمد و با من دعوا کرد، سرم را که چرخاندم بابا را دیدم که با کاپشن چرم جگری و کلاه مشکی بافتنی‌اش به طرف مان می‌دود. پدرم مرد شریف و خانواده دوستی است و به همین خاطر مرد کت شلواری را با ضربات محکمی از پای در آورد و همگی با هم در حالی که از خوشحالی دست و سوت بلبلی می زدیم فرار کردیم و به خانه بازگشتیم. پدرم به انباری رفت تا سیگار بکشد. سیگار پدرم با سیگارهای توی خیابان کمی فرق دارد؛ بزرگ تر است ،نشستنی است و میکروفن و منقل کباب دارد. پدر گفت بقیه‌ مواد

چهارشنبه سوری را پس بده. به نظر من خسیس‌بازی کار بدی است. به همین خاطر با ناراحتی کیسه‌ پر از مواد چهارشنبه سوری را انداختم جلوی پدر و در انباری را بستم. صداهای خیلی بلندی از انباری آمد و از آن روز به بعد پدر را ندیدم. مادرم می‌گفت او به مهمانی خدا رفته. نمی‌دانم چرا خدا مادرم را دعوت نکرده. فکر کنم به خاطر همین بود که در طول تعطیلات عید مادرم غمگین بود. من هر بار که برای دلداری به مادرم می‌گفتم ای کاش پدر بیاید و تو را هم با خود به مهمانی ببرد، بلند می‌شد، دنبالم می‌کرد و با دمپایی در سرم می‌کوبید.

در آخر انشای خود را با آرزوی اینکه روزی خداوند همه‌ ما، مخصوصا آقا معلم را به مهمانی ببرد، به پایان می‌رسانم.
 

hamedovic5405

Registered User
تاریخ عضویت
28 ژانویه 2013
نوشته‌ها
6,687
لایک‌ها
11,593
محل سکونت
جادوغ آباد سفلی
ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﯼ ﮐﻪ ﻭﺍﺳﻢ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭ ﺑﯿﺎﺩ ﺑﻬﺸﻮﻥ
ﺑﮕﻢ : ﺷﻤﺎ ﺍﻭﻣﺪﯾﺪ ﻣﻨﻮ ﺑﮕﯿﺮﯾﻦ؟
ﺍﻭﻧﺎ ﻫﻢ ﺑﮕﻦ :ﺑﻠﻪ !
.
.
.
ﺑﻌﺪ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺩﻭﺋﻢ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﻧﻢ :ﺍﮔﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﯿﺪ ﻣﻨﻮ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ … ﺍﮔﻪ
ﻣﯽ ﺗﻮﻧﯿﺪ ﻣﻨﻮ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ …
ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﮐﻠﯽ ﻫﻢ ﺩﻭﺭ ﻫﻢ ﺧﻮﺵ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﻩ !!!!
====================
حتی ﺍﮔﻪ ﺷﺎﻋﺮﺑﻪ ﺻﺮﺍﺣﺖ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺕ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺑﯿﺎ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ
.
.
.
.

ﺑﺎﺯ ﻣﻌﻠﻢ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺷﺎﻋﺮ ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺳﺖ! :D:D:D:D
=================
ﺍﯾﻨﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﮑﺴﺖ ﻋﺸﻘﯽ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﺘﻨﺎﺭﻭ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﻣﯿﺎﺭﻥ ﺩﻝ ﺁﺩﻣﻮ ﮐﺒﺎﺏ ﻣﯿﮑﻨﻪ؟
ﻣﻦ ﻫﺮﭼﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻓﺸﺎﺭ ﻣﯿﺎﺭﻡ ﻓﻘﻂ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮﻩ ﯾﺎﺩﻡ ﻣﯿﺎﺩ:
.
.
.
ﺑﺎﺯ ﻣﻨﻮ ﮐﺎﺷﺘﯽ ﺭﻓﺘﯽ
ﺗﻨﻬﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ ﺭﻓﺘﯽ
ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻢ ﺑﺠﺰ ﻣﻦ
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﯽ ﺭﻓﺘﯽ :|
ﺗﺎﺯﻩ ﺑﻌﺪﺷﻢ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻗﺮﻡ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ!:general304::general304::general304::general304:
==================
کونت؟؟؟
.
.
.
منظورم این بود نت کجاس
بی ادب
منافق:
پیتزا نخورده:||
غارنشین:|
پارک نرفته داعشی
بزنم با تسبیح تو صورتت!!
 

gem-music.com

Registered User
تاریخ عضویت
10 مارس 2015
نوشته‌ها
888
لایک‌ها
499
پدر : پسرم میخوام برات برم خواستگاری! پسر : زن نمیخوام
در: اگه دختر بیل گیتس باشه چی؟
پسر: اوکی حله
پدر رفت پیش بیل گیتس :اومدم دخترتو واسه پسرم خواستگاری کنم .بیل گیتس: نه
پدر: اخه پسرم معاون US Bank هستش
بیل گیتس: اوکی حله
پدر رفت پیش رییس US Bank و گفت :
میتونین پسرم رو استخدام کنین و پست معاونت بدینش؟. رییس : نه. شرمنده
پدر: اخه پسرم داماد بیل گیتس هستش.
ییس: اوکی حله
به این میگن سیاست
 

hamedovic5405

Registered User
تاریخ عضویت
28 ژانویه 2013
نوشته‌ها
6,687
لایک‌ها
11,593
محل سکونت
جادوغ آباد سفلی
اعتراف میکنم که انقد کمبود محبت دارم که تو فیسبوک چندتا اکانت دختر ساختم تا دوستان بهم محبت کنن.دم همشون گرم خداییش فقط بدرفتم تو نقشم جوری که دعوامیشه فقط میتونم جیغ بزنم...
خداکنه حداقل حامله نشم آبروم بره!!!
===================
امروز خالم یه خاطره خیلی عجیب وغریب برام تعریف کرد
اون گفت:اون موقع هاکه ما جوون بودیم دخترا خواستگاراشونو رد میکردن مثلا همین مامانت اینقدر خواستگار رد کرد همش میگفت شوهر خوشگل میخوام ،میخوام بچه هام خیلی خوشگل بشن،وا،،،،والا
===================
 

arashnitro

Registered User
تاریخ عضویت
26 اکتبر 2014
نوشته‌ها
428
لایک‌ها
1,224
محل سکونت
بوشهر
یکی از آرزوهام اینه که آخر دنیا داور بیاد سوت بزنه بگه:
تازه نیمه اول تموم شده!
زمینا رو عوض کنید!

بعد ما بریم اروپا اونا بیان ایران!
آی بخندیم...!
یارانه
نماز جمعه
حجاب
اختلاس

آی تحریمشون کنیم!!:general503::general503::general503::general503::general503:
 

hamedovic5405

Registered User
تاریخ عضویت
28 ژانویه 2013
نوشته‌ها
6,687
لایک‌ها
11,593
محل سکونت
جادوغ آباد سفلی
هر سال نیروی انتظامی میگه ده درصد تلفات جاده ای کاهش یافته!

همین شکل ادامه بدیم تا چند سال دیگه زادو ولد جاده ای خواهیم داشت!
==========
** چی به تو میرسه؟ **

حال بهم زن ترین جمله حین دیدن فوتبال !
==========
دو دقیقه اومده بودیم خودتونو ببینیم همش آشپزخونه اید

.

.

.

.

.

.

خانواده جان کری به همسر ظریف
==========
برا اینکه تو مهمونى نشون بدید با کلاسید

علاوه بر اینکه موز بر نمیدارید

یه سیب بردارید پوس بکنید نصفشو نخورید
 

hamedovic5405

Registered User
تاریخ عضویت
28 ژانویه 2013
نوشته‌ها
6,687
لایک‌ها
11,593
محل سکونت
جادوغ آباد سفلی
رانندگى در ایران فقط یه قانون داره:
.
.
.
.
.
.
اگر تو خرى,من از تو خر ترم!!!!!!!!!
=========
وقتی مامانت میگه اونجا منظورش اینه:

کابینت کنار گاز
طبقه دوم پشت قاشق چنگالا

اگه نبود کشو سومی از پایین توی اون قوطی که سه
تا شبیهشم هس!!
==========
یه روز بابام یه گلدون با گلش خرید آورد گذاشت رو تاقچه،

آقا من سه روز بهش آب میدادم.روز سوم وقتی از سر کار اومد گلدونو برداشت،

یه سینی با چاقو برداشت شروع کرد به قاچ کردن گلدون…
.
.
.
.
اونجا بود که ما تازه فهمیدیم آناناس چیه!!

برگرفته از واقعیتهای دهه شصت…
===========
میدونین لاک پشت بعد از سه ماهگی کجا میره؟
.
.
.
.
میره تو چهـار ماهـگــی

اکتشافاتم ادامه داره، صبور باشید

دیووونـــم نـکنین خــــــو
===========
گاز یک ثروت ملی است

بیایید باخاموش کردن یک لامپ در مصرف اب صرفه جویی کنیم
.
.
.
.
ستادمبارزه باموادمخدر …

خوب میشم ایشاله
 

hamedovic5405

Registered User
تاریخ عضویت
28 ژانویه 2013
نوشته‌ها
6,687
لایک‌ها
11,593
محل سکونت
جادوغ آباد سفلی
پرچم ایران ۳ رنگه :
سبزش واسه سیداس

سفیدش واسه آخونداس
قرمزش واسه شهداس

.
.
.
اون میله ۴ متریه هست ؟!

اون واس ماس

یعنی کلا ماس ماس
============
بیشترین آمارازدواج در کدام حیوان بیشتراست؟



حلزون!

چون هم خونه داره هم ماشین
===========
به زودی:

خبرنگار :آقای برانکو به نظر شما این بازی رو پرسپولیس می بره ؟

برانکو:نیکات

ترجمه چلنگر :

ایشان ضمن تبریک توافق هسته ای می فرماید

اگر ما بتوانیم در سیستم ۴-۴-۲

هر بر یکی به خط حمله اضافه کنیم

به شرطی که پشت مدافعان را خالی نکنیم و

دچار ضد حمله نشویم شانس داریم ..

اما اگر قرار باشه در خط حمله خیلی با توپ ور بریم ..

احتمال حمله تیم مقابل و شکست ما وجود دارد!!
:)))
 

stifler

Registered User
تاریخ عضویت
16 جولای 2007
نوشته‌ها
2,611
لایک‌ها
1,410
سن
33
محل سکونت
Karaj
قدرت کلمات:
چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آن ها به داخل گودال عمیقی افتادند.بقیه ی قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است،به دو قورباغه ی دیگر گفتند که دیگر چاره ای نیست،شما به زودی خواهید مرد.
دو قورباغه،این حرف ها را نشنیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از گودال بیرون بپرند.اما قورباغه های دیگر،مدام می گفتند که دست از تلاش بردارند،چون نمی توانند از گودال خارج شوند و خیلی زود خواهن د مرد.
بالاخره یکی از دو قورباغه،تسلیم گفته های دیگر قورباغه ها شد و دست از تلاش برداشت.سرانجام به داخل گودال پرت شد و مرد.
اما قورباغه ی دیگر با تمام توان برای بیرون آمدن از گودال تلاش میکرد.هرچه بقیه ی قورباغه ها فریاد می زدند که تلاش بیشتر فایده ای ندارد،او مصمم تر می شد؛تا اینکه بالاخره از گودال خارج شد.
وقتی بیرون آمد،بقیه ی قورباغه ها از او پرسیدند: مگر تو حرف های ما را نمی شنیدی؟
معلوم شد که قورباغه ناشنواست.در واقع،او در تمام مدت،فکر می کرده که دیگران او را تشویق می کنند.
 

mha1366m

Registered User
تاریخ عضویت
13 نوامبر 2011
نوشته‌ها
296
لایک‌ها
389
عروس خانوم چیکارن؟
خیاطن
به به، حالا چیا میدوزن؟
دهن فک و فامیل شوهر :|
ﮔﻔﺘﻦ ﺁﻗﺎ ﺩاﻣﺎﺩ ﭼﻴﻜﺎﺭﻥ؟
ﻣﻜﺎﻧﻴﻜﻦ
ﺑﻪ ﺑﻪ ﺣﺎﻻ ﭼه ﻛﺎﺭ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ؟
ﺩﻫﻦ و ﻓﻚ ﻓﺎﻣﻴﻼﻱ ﻋﺮﻭﺱ ﺭا ﺳﺮﻭﻳﺲ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ ...ﻫﺎﻫﺎﻫﺎ
ﭼﻴﺰﻱ ﻛﻪ ﻋﻮﺽ ﺩاﺭﻩ ..... ﮔﻠﻪ ﻧﺪاﺭﻩ

***********************************************
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺖ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺩﺍﺭﯼ؟
ﮔﻔﺘﻢ 2 ﺗﺎ ﺩﺍﺭﻡ ﻭﻟﯽ ﯾﮑﯿﺶ ﺑﺮﺍ ﻣﺎﺩﺭﻣﻪ ﺍﻣﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮﻣﻦ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ
ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﮔﻔﺖ ﻣﺎﺷﯿﻨﺖ ﭼﯿﻪ
ﮔﻔﺘﻢ ﺧﻮﺩم ریش تراش
ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻟﺒﺎﺳﺸﻮﯾﯽ
ﺑﻼﮐﻢ ﮐﺮﺩ
ﻣﻠﺖ ﺑﯽ ﺍﻋﺼﺎﺏ ﺷﺪﻧﺎ
ﺍﻗﺎ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﭙﺮﺳﻢ ﺭﯾﺶ ﺗﺮﺍﺵ ﻣﺎشین ﻧﯿﺴﺖ؟
ﻟﺒﺎﺳﺸﻮﯾﯽ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻧﯿﺴﺖ؟

************************************************
ﺩﺧﺘﺮﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺑﺎﺑﺎﻡ
ﻧﯿﺴﺖ ﻣﯿﺘﻮﻧﯿﺪﺷﯿﺮ ﮔﺎﺯ ﺭﻭ ﻣﺤﮑﻤﺶ ﮐﻨﯿﻦ
ﻧﺸﺘﯽ ﻣﯿﺪﻩ..
ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺎﺷﻪ
ﺭﻓﺘﻢ ﺧﻮﻧﺸﻮﻥ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﻮﺏ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ
ﮐﺠﺎﺳﺖ؟
ﯾﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﺎﺩﺧﺘﺮﺍ ﺍﻧﻘﺪﺭﺍﻡ ﺧﻨﮓ
ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ ﺧﻮﺏ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻟﻤﺎﻧﻪ ﺩﯾﮕﻪ،
ﺍﯾﻨﻘﺪﺧﻨﺪﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻗﺎﻃﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﻫﻤﺶ ﻣﯿﭙﺮﺳﯿﺪ
ﮐﻨﺎﺭﺍﺳﭙﺎﻧﯿﺎ؟
ﻭﺳﻂ ﺁﻓﺮﯾﻘﺎ؟
ﺑﺎﻻﯼ ﻗﻄﺐ ﺷﻤﺎﻝ؟
 

saeid.kh

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
17 آپریل 2013
نوشته‌ها
3,061
لایک‌ها
5,967
محل سکونت
تهران
اینایی که این روزا همش می گن واس ماس یعنی کلش ماس ماس، همونایی ان که پارسال می گفتن آخ آخ آخخخخخ حساس نشو حساس نشو
دو سال پیش می گفتن رفتم تو آمپاس
هشت سال پیش می گفتن هاااااا ای که وگفتی یعنیییییی چه؟
و یه گونه نادرم داریم که می گفتن نهههههه غلاااااام
=======
می گن مردی که با خانمش مثل یک پرنسس رفتار می کنه، معلومه که تو دست های یک ملکه بزرگ شده. لامصب ولی هرکی به تور ما می خوره، ننه ش جادوگر شهر اوز بوده!
=======
مهران مدیری با این سریالی که ساخته باید واسه یه سرماخوردگی ساده بره ترکیه، اینجا فکر نکنم هیچ دکتری تحویلش بگیره.
=======
فقط یه ایرانی میتونه با ضربه های مکرر به کنترل، باتری ها رو مجبور به ادامه حیات کنه. نگو تاحالا نکردم
=======
بابام میگه:

چه کار می کنی همیشه کله ت تو گوشیه؟

گفتم: تو کار صادرات واردات هستم.

میگه: صادرات واردات چی؟

گفتم: جوک های این گروهو صادر می کنم به گروه های دیگه و جوک های اون گروه ها رو وارد می کنم به این گروه.

اونم عصبانی شد صادرم کرد تو کوچه. الان تو پارکم
=======
مورد داشتیم طرف رفته استخر دور استخر بدون اینکه مایوش خیس بشه راه میرفته بهش میگن چرا نمیای تو آب؟ گفته دکتر بهم گفته دیسک کمر داری برو استخر فقط پیاده روی کن میگن غریق نجاته شیرجه رفته کف استخر
 

saeid.kh

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
17 آپریل 2013
نوشته‌ها
3,061
لایک‌ها
5,967
محل سکونت
تهران
بزی که من به دهنش شیرین نیام، خره. خر!
=======
برام اس ام اس اومده... از اتاق دویدم سمت گوشیم. مامانم تا منو دیده میگه: اس ام اس اومده برات، استخون که پرت نکردن!
نابود شدم.. می فهمی؟ نااااااابود
=======
دوست خوب من، اینقدر به خودت مغرور نباش. چشم به هم بزنی می بینی وسط اتوبوس یکی داره بهت می گه: پدرجان، مادرجان شما بفرما بشین جای من...
=======
بچه که بودیم جاده ها خراب بود، نیمکت مدرسه ها خراب بود، شیرهای آب خراب بود، ولی آدم ها سالم بودند.
=======
من از بچگی دوست داشتم توی رستوران مورد علاقم و سر میز مورد علاقم که کنار پنجره ست، همون غذای مورد علاقه م که استیک با سس قارچه رو بخورم

اما حیف که از همون بچگی نهایت جایی که می رفتم فلافلی خسرو کثیف بود!
=======
بزرگ ترین خلاف من وقتی خونمون خالی میشه

اینه که با پارچ آب می خورم! خیلی مظلومم، خدا حفظم کنه
=======
سوختن همیشه به خاطر داغ یک عزیز، خیانت یک رفیق یا شکست یک عشق نیست. سوختن گاهی به خاطر اعتماد به رنگ آبی شیر توالت است.
 

saeid.kh

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
17 آپریل 2013
نوشته‌ها
3,061
لایک‌ها
5,967
محل سکونت
تهران
قبلا یه عیددیدنی می رفتیمو خلاص... حالا باید تو وایبر تبریک بگیم بعد تلفن بزنیم بعدم بریم ببینیمشون
========
مرد اونه که از همه عکسای زنش تعریف کنه. حتی عکس های دوران دبیرستانش!
========
یارو ماشینش روشن نمی شد. ما هم رفتیم به صورت خودجوش هولش دادیم ماشینش روشن شد افتاد تو جوب. یارو شاکی اومد گفت تقصیر شماس، کج هول دادین
========
همیشه تو زندگیتون تغییر ایجاد کنید مثلا من الان رو تلویزیون نشستم و دارم مبل نگاه می کنم
========
قشنگ ترین جمله ای که می شه از یه نفر شنید چیست؟
پولو ریختم به حسابت.
والا! از حرفای عشق و عاشقی هم خیلی قشنگ تره
========
موردداشتیم طرف رفته شیرینی فروشی گفته یه جعبه شیرینی می خوام، یارو گفته چندکیلویی؟ طرف گفته 45 کیلوام
========
شما صبح که از خواب پا میشی جمع کردن لحاف و تشکت رو ننداز گردن مادرت، نمی خواد جملات فلسفی در وصف مادر بکنی تو حلق ما
========
بچه بودم، هروقت بابام پشت فرمون مینشست،

واسم سوال بود که چرا به ملت فحش میده

از وقتی گواهی نامه گرفتم، واسم سوال شده که چرا اینقدر کم فحش می داد؟
========
مراحل زندگی شکسپیر:

شکس نوزاد

شکس نونهال

شکس نوجوان

شکس جوان

شکس میانسال

شکس پیر
 

kyle

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,435
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
دیروز رفتم پیش دکتر متخصص میبینم ویزیتش سی
هزار تومن شده !!!

به دکتر میگم :
اگه تخفیف میدی بگم کجام درد میکنه
وگرنه خودت بگرد پیداش کن !!
والااااااا پول مفت میگیرن جای درد هم خودمون باس
بگیم!!!!!!!!!!!
++++++++++++++

ﭼﻨﺪﻭﻗﺖ ﭘﯿﺶ ﺩﺧﺘﺮ همسایه ﺩﺍﺷﺖ ﻣﺮﻍ ﭘﺎﮎ ﻣﯿﮑﺮﺩ. ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻢ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﻏﻪ ﭼﺮﺑﯽ ﺩﺍﺭﻩ؟
ﻣﯿﮕﻪ: ﻣﺮﻏﺎﯼ ﻣﺎﺩﻩ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯾﻦ!!!
ﺁﺧﻪ ﻣﮕﻪ ﻣﺮﻍ ﻧﺮ هم ﺩﺍﺭﯾﻢ !:eek:
یه راهکار جدید بدید واسه دیونه نشدن
 

kyle

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,435
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
رفتم خواستگاری
تو اتاق دختره پرسیده نظره شما راجبه مهریه چیه؟؟
منم گفتم ۲ تا ربع سکه به نیت دو طفلان مسلم.
دیگه هیچی
انگار قبول نکردن..
مردم چه بی اعتقاد و بی دین شدن والااااااااا
+++++++++++++++
 

khunires

مدیربخش کاروسرمایه *فروشنده معتبر
تاریخ عضویت
20 آگوست 2013
نوشته‌ها
3,624
لایک‌ها
4,947
من نه منمنه من منم
من ننمم ننم منم
منمو ننم ننمو منم
چمن منم چه من منم
چمنو ننم ننم و چمن

مولانا بعد از مصرف علف
d34.gif
 

kyle

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,435
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
پسره تو جاده دماغشو از شیشه ماشین آورده بیرون یه نفسی بکشه
پلیس راه پشت بلندگو گفته آقا آرنجتو ببر تو خطرناکه :D


++++++++++++++++++++++++++
. ﺧﺮ ﻧﺸﻮ ﺍﻻﻍ

ﺍﻭﺝ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﭘﺴﺮﻫﺎ...���� :p
 
بالا