• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

ツ ツ لــبخنـــد بـــرای ثانیــــه ای . . . ^_^

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
ماجراهای جالب آقوی همساده"داستان زندگی در کتاب فارسی"


majaraye-aghoye-hamsade-radsms-09.jpg


آقو دو روز پیش آموزش و پرورش تصمیم گرفت داستان زندگی مارو بذاره تو کتاب فارسی!ما هم با داستانهای ای کتاب قاطی شدیم…همو روز اول گفتیم بریم خونه کوکب خانوم بخور بخور…آقو ای کوکب خانوم همه پولاشو داده بود پرادو دو در خریده بود هیچی غذا تو خونه نداشت!مهمونا هم گرسنگی بهشون فشار آورد ریختن سر ما مارو تا حد مرگ زدن!ها ها ها…از زدن ما که خسته شدن گفتن باید بری تو چنگل دنبال حسنک بگردی…وسط جنگل که بودیم دیدیم گله چوپان دروغگو اوجاس…روانی پیر چشمی گرفته بود تا ما رو دید داد زد:گرگ!گرگ!گفتیم خدارو شکر سابقش خرابه هیشکی به حرفاش گوش نمیده نگو دو سال بود توبه کرده بود شده بود معتمد روستا!آقو یهو 2000نفر با چوب و چماق ریختن سر ما…بعد از نیم ساعت به زور خودمونو نجات دادیم داشتیم بر میگشتیم دیدیم کوه ریزش کرده رو ریل قطار قطارم داره میاد خبری هم از دهقان فداکار نیس گفتیم ها الآن ای لباسو رو آتیش میزنیم نجاتشون میدیم معروف میشیم…آقو لباسمونو آتیش زدیم راننده مارو دید قطارو وایسوند…ای مسافرا پیاده شدن داشتن میومدن از ما تشکر کنن که نوک آتیش گرفت به ساک یکی از ای مسافرا…از شانس ما طرف قاچاقچی دینامیت بود!آقو کل ناحیه منفجر شد 800تا کشته و زخمی داشت ای حادثه…400میلیون دیه باید بدیم!ها ها ها…تازه فردا قراره بریم پیش”آن مرد که داس دارد!!!”واسم دعا کنین !


========================

دخترا بعد از خرید :
الی جون این مانتو چند ؟
۵۵۰ هزار تومن
اوه چه ارزون
icon_neutral.gif

پسرا بعد از خرید :
حمید جورابه که خریدی چند ؟
۱۵۰۰ تومن
خاک تو سر گاوت کنن، کردن تو پاچت ، یارو قیافتو دیده بهت انداخته
icon_biggrin.gif


 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
داییمون بعد 1ماه زنگ زده بهم میگه دلم برات تنگ شده بی معرفت
خونه تنهام بیا اینجا
منم 1000 فکر باحال کردم که چه سوپرایز خوبی برام داره یعنی چه چیزی انتظارمو میکشه!ا ؟
رفتم اونجا دیدم بنایی دارن !ا
بهم میگه پسر چرا انقدر دیر کردی؟
این قدر که بیل و کلنگ زدم دستام تاول زده

==============

مامانم به مدت یک هفته رفته خونه خالم ، مام داشتیم از گشنگی میمردیم و کل خونه هم ریخت و پاش بود …
براش اس ام اس دادم :
رفیق من سنگ صبور غمهام / به دیدنم بیا که خیلی تنهام
هیشکی نمیفهمه چه حالی دارم / چه دنیایه رو به زوالی دارم
مامانم تو جوابم نوشته بود :
تنهای بی سنگ صبور / خونه ی سرد و سوت کور
توی شبات ستاره نیست / موندی و راه چاره نیست
اگرچه هیچکس نیومد ، سری به تنهاییت نزد
اما تو کوه درد باش ، طاقت بیار و مرد باش
یه چندتا شکلک خنده شیطانی و زبون درآوردنم برام فرستاده بود !
خب مادر خانوووم الان چه وقته حاضر جوابیه ؟ پاشو بیا به خونه زندگیت برس دیگه

=========
بابام امروز ۱ تن هندونه خریده واسه گوسفندای بابا بزرگم و میگه : بخورن جیگرشون حال بیاد …
حالا من دیروز داشتم یه نصفه هندونه میخوردم بهم میگه : سگ خورش نکن اسراف کنی … قاشق بردار تهشو قشنگ بتراش وگرنه دیگه از هندونه خبری نیست …
یعنی بخوام به صورت ریاضی حساب کنم : من <<< گوسفند
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
دیوانه نه احمق


مردی در هنگام رانندگی، درست جلوی حیاط یک تیمارستان پنچر شد و مجبورشد همانجا به تعویض لاستیک بپردازد
هنگامی که سرگرم این کار بود، ماشین دیگری به سرعت ازروی مهره های چرخ که در کنار ماشین بودند گذشت و آنها را به درون جوی آب انداخت و آب مهره ها را برد
مرد حیران مانده بود که چکار کند. تصمیم گرفت که ماشینش را همانجارها کند و برای خرید مهره چرخ برود
در این حین، یکی از دیوانه ها که از پشت نرده های حیاط تیمارستان نظاره گر این ماجرا بود، او را صدا زد و گفت:
...
از ٣ چرخ دیگر ماشین، از هر کدام یک مهره بازکن و این لاستیک را با ٣ مهره ببند و برو تا به تعمیرگاه برسی
آن مرد اول توجهی به این حرف نکرد ولی بعد که با خودش فکر کرد دید راست می گوید و بهتر است همین کار را بکند
پس به راهنمایی او عمل کرد و لاستیک زاپاس را بست.
هنگامی که خواست حرکت کند رو به آن دیوانه کرد و گفت: «خیلی فکر جالب و هوشمندانه ای داشتی.
پس چرا توی تیمارستان انداختنت؟
دیوانه لبخندی زد و گفت: من اینجام چون دیوانه ام. ولی احمق که نیستم!
 

arashnitro

Registered User
تاریخ عضویت
26 اکتبر 2014
نوشته‌ها
428
لایک‌ها
1,224
محل سکونت
بوشهر
دیروز دو ساعت درس خوندم بیهوش شدم… می ترسم تو امتحانات برم تو کما!

یادش به خیر زمانی که راهنمایی بودیم یه دبیر داشتیم هر موقع از دست ما عصبانی میشد میگفت: گوساله ها خجالت بکشید من جای پدرتون هستم!

زنگ زدم پشتیبانی میگم: چرا سرعت اینترنتم کم شده؟
میگه: چون کندی سرعت دارین!
گفتم اجرت با سید الشهدا خیالم راحت شد، یه خانواده از نگرانی در اوردی ! پس دلیلش اینه! البته خودمم شک کرده بودم!

دیدین تو فیلمها بچه تو خواب جیغ میزنه پدر و مادرش میان بغلش میکنن/من یه شب توخواب جیغ زدم،بابام همچون لگدی زدبه شکمم که دیگه چند ساله نتونستم جیغ بزنم
فک کنم جیغدونم پاره شده

دیشب با پورشه از الهیه رد میشدم یه بچه پرید جلو ماشین همچین زدم رو ترمز پتو پاره شد
 

arashnitro

Registered User
تاریخ عضویت
26 اکتبر 2014
نوشته‌ها
428
لایک‌ها
1,224
محل سکونت
بوشهر
ظهر تو تلویزیون دختره میگفت بابام گاواشو فروخته برا خواهرم جهاز خریده/بابام بهم گفت شانس آوردیم دختر نداریم ، وگرنه مجبور بودم بفروشمت

توی این فیلما و سریالای خارجی:همه به هم خیانت کنن ، هیچیشون نمیشه!
ولی اگه بچه‌شون مسابقه داشته باشه/پدر خانواده نره مسابقه‌شو ببینه؛ بنیان خانوادشون به باد میره

چندتا فامیل پیر داشتم همیشه توی عروسیها میومدن میزدن تو پهلوم در گوشم میگفتن:بعدی تویی، بعدی تویی...البته دیگه اینکارو نمیکنن...چون توی مجلسهای ختم، منم باهاشون همین کارو کردم.
 

arashnitro

Registered User
تاریخ عضویت
26 اکتبر 2014
نوشته‌ها
428
لایک‌ها
1,224
محل سکونت
بوشهر
صبح رفتم واسه صبحانه پنیر بگیرم . . .
به فروشنده میگم اندازه ۲ هزار تومن پنیر می خوام/یه تیکه کوچولو گذاشت رو ترازو، گذاشتم دهنم ،گفتم بدک نیستش از همین بدین
برگشته میگه : همین بود دیگه خوردیش
خدا این ارزونی رو از ما نگیر

تو زندگیت مثل درخت فندق باش…
یادم نیس چرا ولی حالا تو باش ضرر که نمیکنی !!

زنگ زدم کافى نت رفیقم برام انتخاب واحد کنه/گفت چى بردارم ؟ گفتم دو واحد عمومى بقیه اش تخصصى
یعنى پیازو سیب زمینى رو هم به این راحتى سفارش نمیدن

انسان های بزرگ هیچگاه به کوچکی فردایشان نگاه نمیکنند/چون از بزرگی امروزشان فردایی کوچکتر خواهند ساخت …
منم نفهمیدم !
ولی خیلی با کلاس بود گفتم بگم خوبه
 

arashnitro

Registered User
تاریخ عضویت
26 اکتبر 2014
نوشته‌ها
428
لایک‌ها
1,224
محل سکونت
بوشهر
دختر عموم ۵ سالشه هزارتا فرند تو فیسبوق و لاین و… داره !
اونوقت من همسن این بودم شبا تلویزیون رو از برق میکشیدم یه وقت سمندون از توش نیاد بخوره منو

درسته که من در نگاه اول جذاب نیستم ولی یه جایی بین نگاه چهل و سوم تا شصت و هفتم جذابم !
متاسفانه کسی اینقدر نگاه نمیکنه

تو خونهٔ ما مهم نیست خودت دوست داری کدوم کانالو ببینی/مهم اینه که نذاری بقیه کانال مورد نظرشونو ببینن
 

arashnitro

Registered User
تاریخ عضویت
26 اکتبر 2014
نوشته‌ها
428
لایک‌ها
1,224
محل سکونت
بوشهر
ﻓــﮏ ﮐﻨﻢ ﺧـــﺪﺍ ﻧﯿﻤﻪ ﮔﻤﺸـﺪﻩ ﯼ ﻣﻨﻮ ﺑﯿـﻦ ﻫﻤـــﻪ ﺗﻘﺴﯿـــﻢ کرده !
به ﻫـــﺮﮐـﯽ ﻣﯿﺮﺳــﻢ ﯾـﻪ ﺣﺴــﯽ ﺑﻬــﺶ ﺩﺍﺭﻡ

ناراحتم…
مثل پسری که همه خونوادش رفتن شمال،باباش مونده خونه

امروز بالاخره تکلیف خودمو روشن کردم/لامصب عجب نوری داره
 

arashnitro

Registered User
تاریخ عضویت
26 اکتبر 2014
نوشته‌ها
428
لایک‌ها
1,224
محل سکونت
بوشهر
داداشای گلم تشکراتون خیلی برام ارزش داره و از همه تون ممنونم،دم همتون گرم
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

مثل این شوفر اتوبوسا یه فلاسک چایی گذاشتم پایین میز کامپیوتر
همینطور که نگام به مانیتوره خم میشم میارمش بالا
انگار قراره ماشین از جلو بیاد !

زندگیم خوب بود/درسم خوب بود/کارم خوب بود/تو مهمونیا تو جمع بودم/خوابم به موقع بود
تا اینکه یه از خدا بی خبری اومد گفت:گوشیت واقعا اینترنت نداره؟

سرعت اینترنت اینقد پایینه کهاگه الان شخصاً پیاده برم از رییس گوگل سوال کنم زودتر به نتیجه میرسم تا سرچ کنم !

رفتم نمایندگی سایپا به مسئولش میگم فرمون ماشین زیاد صدا میده، چه كار كنم؟ میگه صدای ضبط رو زیاد كن !!!!!

قدیما داماد سر خونه شدن ننگ بود/الان پرتاب سه امتیازی محسوب میشه

“دیدى گفتم” و ” تقصیر خودت بود”
بدترین جمله هایى هستن که یه آدم سختى کشیده میتونه بشنوه
“فردا اعدام میشى” با اختلاف زیاد سومه !!!
 
Last edited:

arashnitro

Registered User
تاریخ عضویت
26 اکتبر 2014
نوشته‌ها
428
لایک‌ها
1,224
محل سکونت
بوشهر
ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺟﻮﺭﯼ ﺷﺪﻩ که:
ﻧﺪﺍﯼ ﺩﺭﻭﻧﻢ رو ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻡ ﺗﻮﯾﻪ ﯾﻪ ﺷﺮﮐﺘﯽ ﻣﻨﺸﯽ ﺷﺪﻩ !/کودک درونم ﺭﻭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺳﺮﭼﻬﺎﺭ ﺭﺍﻩ ﻓﺎﻝ ﻣﯿﻔﺮﻭﺷﻪ !
ﺧﻮﺩﻣﻢ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭘﺮﺍﯾﺪ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﮐﺸﯽ ﻣﯿﮑﻨﻢ /اون روی سگمم تو یه باغ نگهبانی میده !

پسرک توی تاکسی یِ شکلات درآورد و خورد و بعد یکی دیگه پشت بندش یکی دیگه مردی که کنارش نشسته بود گفت :
این همه شکلات برای دندونات مضره
پسرک جواب داد :
بابا بزرگم 135 سال عمر کرد ، مرد گفت : با شکلات ؟
پسرک گفت : نه !
بابا بزرگم فقط سرش تو کار خودش بود نه دیگران
 

madman2011

Registered User
تاریخ عضویت
19 دسامبر 2011
نوشته‌ها
3,191
لایک‌ها
2,725
سن
32
يارو با دوست دخترش سوار موتور ميشه
دختره ميگه قلبت مال من - چشات مال من - نفسات مال من
يارو موتورو نگه ميداره ميگه پياده شو الان تا يك دقيقه ديگه ميگي موتورتم مال من !!!
 

pavilion

Registered User
تاریخ عضویت
22 جولای 2013
نوشته‌ها
4,875
لایک‌ها
5,453
محل سکونت
IRAN-19
بعضی خانمها انقد پاشنه

کفششون بلنده

که نمیشه بگی کفشت رو بپوش,

باید بگی سوار شو بریم..!

______________________________________


آهای کسانی که موقع تخته نرد بازی کردن چای میخورید
.
.
.
.
نکنید این کارو
دیشب یکی از دوستان تاس رو جای قند خورد
تا صبح جفت شیش می گوزید!!

______________________________________


حاضرید بچه ها؟
بلللله ناخدا.
نمیشنوم صداتونو.
بلللله ناخدا.
اوووووو
میاد پیشتون با خوشحالی.
باب اسسسفنجی.
عاشق آبه این توپولی.
باب اسسسفنجی.
نداریم دوستی به این خووبی.باب اسسسسفنجی.
باب اسسسسفنجی.
باب اسسسسفنجی.
کوچولوی دندون خرگوشی
باب اسفنجی
شششششلووووار مکعبی
مطمئنم 80%سعی کردین با ریتمو اهنگش بخونین :)))))))
همسناتون تو ژاپن قلب عمل میکنن قللللللللب
 

pavilion

Registered User
تاریخ عضویت
22 جولای 2013
نوشته‌ها
4,875
لایک‌ها
5,453
محل سکونت
IRAN-19
لعنت به آهنگایی که منو
یادتومیندازه -___-

مخصوصااین آهنگه :(

سلام الاغ عزیـــــــــــــز :D
حالت چطـــــــــــــوره ه ه ه؟؟؟ ^__^

_______________________________________
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
یارو میره خونه دوستش ناهار بهش کنگر میدن شام بهش اسفناج میدن صبحانه روز بعد نون و سبزی : یارو میگه :برا ناهار زحمت نکشین خودم میرم پشت خونه میچرم

......................................................

دایی مامانم 105 سالش بود چند وقت پیش افتاد مرد.بعد تو مراسم ختمش روضه خون گفت فوت ناگهانی آقای...را تسلیت می گوییم
باباجان این دیگه کجاش ناگهانیه هاااا؟
 
Last edited:

arashnitro

Registered User
تاریخ عضویت
26 اکتبر 2014
نوشته‌ها
428
لایک‌ها
1,224
محل سکونت
بوشهر
يه روز يه پسره رو ميبرن کلانتري ، ميگه چرا منو آوردين اينجا ؟؟ ميگن واسه عرق خوري .. ميگه پس چرا نميارين بخوريم؟

دکتر **** وظيفه پسر لاغری را معاينه کرد و در برگه نوشت : معاف، به دليل ضعف جسماني
پسره با خوشحالي گفت : آخ جون فوری ميرم زن ميگيرم/دکتره نوشت : و همچنين ضعف عقلاني

ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﺷﻮﻥ ﺟﺎﻣﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﯿﭙﻮﺷﻮﻧﻦ......ﻣﻦ ﺣﺘﯽ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﯾﻪ ﺷﻮﺭﺕ ﭘﺎﺵ ﮐﻨﻢ
 

arash59b

Registered User
تاریخ عضویت
25 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
948
لایک‌ها
1,586
محل سکونت
اکسین ــ O X I N
محسن یگانه سرماخورده

همه به اشتراک بزارن


امشب همه به احترامش پارک دولت شلغم میخوریم [emoji52]


Sent from my iPhone using Tapatalk
 

arashnitro

Registered User
تاریخ عضویت
26 اکتبر 2014
نوشته‌ها
428
لایک‌ها
1,224
محل سکونت
بوشهر
مجری: تو خجالت نمیکشی معدلت 15 شده؟/پسرعمه زا: نه!
مجری: میدونی بچه ی آقای اکبری بیست شده؟/پسرعمه زا: میدونی آقای اکبری واسه بچش پلی استیشن خریده؟
مجری: چه ربطی داره!؟/پسرعمه زا: هروقت شما عین آقای اکبری شدی منم عین بچه ش میشم!
مجری: خب من اونقدر پول ندارم!/پسر عمه زا:منم اونقدر مخ ندارم!
مجری: یعنی من اگه واسه تو پلی استیشن بخرم درس میخونی!؟/پسرعمه زا: آدم وقتی پلی استیشن داره مگه خله بشینه درس بخونه!؟
مجری: بچه ی آقای اکبری که هم پلی استیشن داره هم درس میخونه!/پسرعمه زا: آها...حالا فهمیدی این بچه خله!؟ پس انقدر سرکوفتشو به من نزن

(دقت کردین هی جمعیت کسایی که آقای مجری سرپرستشونه هر سال اضافه میشه)
 
Last edited:

garshasp dragon

Registered User
تاریخ عضویت
6 جولای 2014
نوشته‌ها
6,040
لایک‌ها
11,062
سن
34
برنامه روزانه

1. از خواب بیدار میشم

2. سوار لامبورگینیم میشم

3. میرم سر کار

4. عصر با عشقم میرم بیرون

منم همین کارا رو میکنم ولی به این ترتیب :

2

3

4

1


22.gif


 

garshasp dragon

Registered User
تاریخ عضویت
6 جولای 2014
نوشته‌ها
6,040
لایک‌ها
11,062
سن
34
ﺑﺎﺭﺍﻟﻬــــــــــــﺎ ﺑﺪﺕ ﻧﯿﺎﺩﺍﺍﺍﺍ !!!!!!! ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﺩﯾﮕﻪ!!!!!

ﺷﻤﺎ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﺣﻤﺎﺳﻪ ﻣﯽﺁﻓﺮﯾﻨﯽ

ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺜﺎﻝ

… ﯾﻪ ﺳﺮﯼ ﺭﻭ ﺁﻓﺮﯾﺪﯼ ﺗﻮﯼ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎ , ﺳﻮﺍﺣﻞ ﮐﺎﻟﯿﻔﺮﻧﯿﺎﯼ ﺟﻨﻮﺑﯽ

ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺍﯼ ﺑﻪ ﻏﺎﯾﺖ ﻣﺮﻓــــــــــــــــــــﻪ

ﻗﺪ ۲ ﻣﺘﺮ، ﭼﺸﺎ ﺁﺑﯽ؛ ﭘﻮﺳﺖ ﺑﺮﻧﺰﻩ؛ ﻫﯿﮑﻞ ﺭﺩﯾﻒ …

ﺗﻔﺮﯾﺤﺶ ﺳﺮﻓﯿﻨﮕﻪ ؛ ﭘﯿﺎﻧﻮ ﻭ ﮔﯿﺘﺎﺭ ﻭ ﻭﯾوﻟﻮﻧﻢ ﻣﯿﺰﻧﻪ ؛

۵ ﺗﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﻭ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻪ !!!!

ﮐﻼً ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ ﺳﻮﺭﭘﺮﺍﯾﺰ ﭘﺎﺭﺗﯽﻫﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﺵ

ﮔﺮﻓﺘﻦ … ﻭ ﺩﺭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﻄﻠﻖ ﻫَﭙﯽ ﻓﻮﺭ ﺍِﻭﺭ ﻣﯿﺸﻪ !!!!!

ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﮕﻪ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﯽ

ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭ ﺑﺎ ﮔِﻞ ﺍﺿﺎﻓﯽ ,

ﯾﻪ ﻗﺒﯿﻠﻪ ﺁﺩﻡ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﺳﺎﺧﺘﯽ, ﺭﯾﺨﺘﯽ ﺗﻮ ﯾﻪ ﮐﺸﻮﺭﯼ, ﻭﺳﻂ ﺧﺎﻭﺭ ﻣﯿﺎﻧﻪ …

ﺍﯾﻦ ﻭﺿﻊ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺘﺸﻮﻧﻪ !

ﺍﻭﻥ ﻭﺿﻊ ﺗﻔﺮﯾﺤﺸﻮﻧﻪ …

ﻭﺳﻂ ﯾﻪ ﺟﻨﮓ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﻭﻣﺪﻥ …

حالام گیر افتادن بین تروریستای طالبان و زامبی های داعش …

ﺍﺣﺘﻤﺎﻻ هم یا به وسیله پراید ۱۴۱ یا آنتونف ۱۴۰ یا اتوبوسای اسکانیا یا شیر پالم دار یا سبزیجات مسموم می میرن.

ﺧﺐ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ! ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﻧﺴﺎﺯ ﻗﺮﺑﻮﻭﻧﺖ ﺑﺮﻡ، ﻧﺴﺎﺯ…!!!
gaah.gif
 
بالا