سه بازی از فصل جدید آرسنال می گذرد و تمام نتایج آن فوق العاده بوده اند و این در حالی است که تیم در بازار نقل و انتقالات آمار 1- را داشته است!(دو خروجی و یک ورودی +
بازگشت یک قرضی در ابهام)
اگرچه شرایط جاری شاید بسیاری را راضی کرده باشد ولی آندری آرشاوین هنوز معتقد است که تیم نیاز به خریدهای بیشتری دارد و این خریدها هم باید بزرگ باشند!
آندری در مصاحبه ی منتشر شده اش با ساندی تایمز این هفته گفت:"هنوز باید خرید کنیم! این نظر من است.ما نباید خود را با اورتون محک بزنیم. باید به تیم های بزرگ مثل چلسی, منچستر یونایتد, رئال و بارسلونا نگاه کنیم. ما باید بازیکنان با کلاس جهانی, آن هم بدون توجه به سنشان بخریم. باید کسی را بخرم که سطح بازیمان را بهبود بخشد. تیم های بزرگ
ترکیب بزرگتری دارند و این دلیل آن است که باید بخریم!"
آرشاوین که حدود 12.45 ظهر برای مصاحبه آمده بود در حالی که خسته به نظر می رسید دلیل وضعیتش را اینگونه توصیف کرد:"دیشب به اندازه ی کافی نخوابیدم.بچه ها (آرتیوم 3 ساله و آلینا 15 ماهه) نگذاشتند!اینکه در چنین روزی بیایید و تمرین کنید سخت است ولی چه کار می توان کرد؟!"
مصاحبه کننده ی تایم:سعی می کردم از تکنیک ها و کلک های مصاحبه برای او استفاده کنم ولی.. احتمالا این کار از شکستن یخ های دریاچه ی سیبری آسان تر است! نمی شود آندری را با صحبت از گذشته به مصاحبه ی گرمتری کشاند (مثلا وقتی از او خواستم از 4 گلش در آنفیلد برایم بگوید جواب داد:" فکر می کنم نباید دیگر درباره ی عملکرد من در فصل قبل صحبت کنیم, بلکه بهتر است به آن چه می خواهم از این پس و در فصل آینده نشان دهم بپردازیم!") یا حتی با صحبت درباره ی علاقه مندی هایش! (-شنیده ام در زمانی که یک بچه مدرسه ای بوده ای جایزه ی ریاضی برنده شدی؟ "خیلی وقت پیش بود وقتی بسیار جوان بودم.") به نظر می رسید نمی خواهد از فوتبال خارج شویم و علاقه ای به طرح مسائل شخصی ندارد و اما همه چیز تغییر کرد و از او درباره ی خودش پرسیدم و خواستم که خودش را توصیف کند.
"تنبلم!"
-واقعا؟
"بله"
-یک مثال بزن!
"دوست ندارم زیاد تمرین کنم."
-اوسین بولت (رکورددار جدید دو 100 متر) هم صحبت های مشابهی کرده بود و اینکه با وجود زندگی تحت فشار زیاد تمارین وی از طرفداران این نوع زندگی نیست!
"بله... و به همین خاطر هم هست که وی همیشه زمان دویدنش را کمتر و کمتر می کند!"
-آرشاوین که تکنیک را از عوامل مهم و تاثیر گذار می داند تکنیک خود را مدیون مربیان جوانیش که به وی چنین اجازه ای را داده بودند دانسته و می گوید:"فکر می کنم فوتبال شبیه شطرنج است ولی ساده تر. پاس و حرکت, گاهی هم گل! تاکتیک هم به حساب می آید ولی چیزی که مهم تر است و تاکتیک وابسته به آن محسوب می شود, کیفیت بازیکنان است. اگر همه چیز به تاکتیک بستگی داشت باشگاه ها دیگر پولی برای ستاره ه نمی پرداختند. یک فرد می تواند یک سیستم را بشکند و ستاره ها_مانند کریستیانو رونالدو_ می توانند در بازی های خاص تعیین کننده باشند."
"تمام چیزی که درباره ی خودم می توانم بگویم این است که کاری را می کنم که می بینم. به موقعیت بستگی دارد, باید بتوانید ببینید و پیش از رسیدن به موقعیت تصمیم خود را بگیرید چه بخواهید دریبل کنید, پاس دهید, ... در ضمن اگر شانس اینکه 90 دقیقه توپ را نگه دارم برایم دست دهد این کار را خواهم کرد! عاشق این هستم که توپ را در اختیار بگیرم و این کار طبیعت من است."
-و آیا این خصلت بازی با اطرافیانی که شاید از لحاظ فوتبالی زیاد تند تیز نیستند را برای او سخت نمی کند؟!
"اوه بله! گاهی نمی توانم هم بازیانم را درک کنم ولی این همیشه خطای آن ها نیست و خودم مقصرم!"
-آرشاوین که معتقد است می توان شخصیت هر بازیکن در زندگی اش را از حرکات درون زمینش فهمید اول خود را تحلیل می کند:"(وقتی بچه بودم) همیشه کسی بودم که رو در روی شما می ایستاد و آن چه فکر می کرد را می گفت! همیشه برای معلم هایم استدلال می آوردم و بحث می کردم و اخراج می شدم!"
اما رونالدو, زیدان, کانتونا و مارادونا که همیشه با مدیران عصبی مشکل داشته اند:" شاید چون ما می خواهیم به همه جا توجه کنیم, نه فقط به زمین! می خواهیم هر جا که هستیم بهترین باشیم و اول شویم."
-آرشاوین که در دوران کودکی با مرگ پدر فوتبالیستش (آماتور) در سن 40 سالگی مادرش را سرپرست خانواده می دید مجبور بود هر روز تا ساعت 7 (2 ساعت بیشتر از همه) منتظر وی بماند اما در آخر می خواست با مادرش ازدواج کند ولی..جدا"؟؟!
"در یک سن خاص همه ی ما مادر خود را فرد آرزو ها و ایده آل خود می بینیم و اگر بخواهید به دنبال همسر ایده آل تان بگردید به مادرتان نگاه می کنید و شاید او را انتخاب می کنید."
-و آیا الان خانم آرشاوین بازی های پسرش را می بیند؟
"بله البته او افتخار می کند و همیشه من بهترین بازیکن برای اویم, حتی اگر کل بازی روی نیمکت باشم!"
-اما آیا لندن به آن بدی و شلوغی است که می گویند؟
"همه می گویند که شهر شلوغ و پر سر و صدایی است ولی به نظر من اتفاقا ساکت است, به خصوص در مقایسه با مسکو و سن پترزبورگ. فکر می کنم زندگی ام از زمانی که در روسیه بودم حرفه ای تر شده."
-اما چرا آرشا زنیت را ترک کرد؟ مسائل مالی؟
"اگر در زنیت مانده بودم چیز بیشتری از ان چه الان دارم داشتم(از نظر مالی) ولی می خواستم ببینم فوتبال واقعی چگونه است! می خواستم ببینم اینکه در یک تیم با کلاس جهانی بازی کنید, فقط در سطوح جهانی و هر هفته ستاره ها را ببینید چه طور است, در مقابل بازی در ورزشگاه های نیمه خراب و گاهی حتی با زمین مصنوعی. جایی که ممکن است نتیجه ی بازی به حس آن روز داور بستگی داشته باشد!
چیزهای زیبایی در روسیه برنده شدم و اگر می ماندم بهترین بازیکن روسیه شناخته می شدم ولی آن آندری آرشاوین دیگر هیچ جای دیگر اروپا مورد نیاز نبود. وقتی به روسیه برگردم می خواهم به مردم بگویم, بله در روسیه فوتبالیست های خوبی هستند."
-مرد 28 ساله و روس توپچی ها که آرزویش قهرمانی در اروپاست و آن را حتی به قهرمانی در جزیره هم ترجیح می دهد برای رسیدن به هدفش حتی به بزرگترین و بهترین مربی ای که تا به حال با او کار کرده است(به گفته ی خود او) هم تذکر می دهد و از او می خواهد تا تیم را در برابر فروش بزرگان تیم تقویت کند ولی در آخر: "آرسن می داند چه پیشرفت ها و کمک هایی لازم داریم!"