• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

اصطلاحات و ضرب المثل های رایج انگلیسی (قوانین در پست اول)

linhu

Registered User
تاریخ عضویت
27 نوامبر 2006
نوشته‌ها
227
لایک‌ها
0
محل سکونت
Tehran
سلام! پس از مدتها بالاخره یه سری زدید به اینجا! خیلی خوش اومدید! امیدوارم که اینجا با کمک شما دوباره رونق بگیره
سلام دوست عزیز..خیلی ممنون..حتما...بدونم رونق میتونم بدم چرا که نه..:D و اما اینم یه Idiom پرکاربرد دیگه
Twiddle your time..
And Here Is the Meaning
to have nothing useful to do while you are waiting for something to happen Or Better We Can Say youre Wasting your time
Here Is the Example
Until I get the go-ahead, I'm just sitting around twiddling my thumbs.
 

ghased_rose

Registered User
تاریخ عضویت
25 فوریه 2008
نوشته‌ها
123
لایک‌ها
0
محل سکونت
Earth
سلام به همه ي دوستان

ميخواستم اگه دوستان مايل بودن با كمك هم كتابي نگارش كنيم از اصظلاحات و ضرب المثل هاي گفته شده در صفحات داخلي اين تاپيك.

با توجه به علاقمندي افراد براي يادگيري زبان آن هم موارد كاربردي كه اينجا مطرح شده. ما كتاب هاي نوشته شده در مورد اصطلاحات رو داريم كه بعضي از آنها كاربردي نيست ولي در اينجا مطالبي نوشته شده كه هر فردي حداقل خودش با آن سروكار داشته است.

اگر دوستان علاقمند بودند براي همكاري در تهيه اين مجموعه لطفا اعلام آمادگي نمايند و تعداد 5 تا 10 صفحه رو به ترتيب براي خودشان انتخاب و مطالب موجود در آن را در برنامه WORD مرتب نمايند و برايم ارسال كنند تا پس از تكميل به صورت كتاب در اختيار علاقمندان قرار داده شود.

با تشكر


اما اينم قابل توجه هست اگرچه به موضوع تاپيك ارتباطي ندارد ( پس از چند روز حذفش مي كنم.)

کردان در دیکشنری آکسفورد
هرچند دانشگاه آکسفورد اتهام دادن مدرک دکترا به کردان را تکذیب کرد، واژه "کردان" به دیکشنری آکسفورد راه پیدا کرد​

Kordanize /'kərdənaiz/ (v.) [past tense:
Kordanized
/ past participle: Kordanized ]
(1): To get Ph.D without having B.Sc.
(2): To become an important person (e.g. minister) by
presenting fake
certificate or documents.

- Kordanification( n.)
(1): The process of receiving fake degree, especially from
a prestigious
university (e.g. Oxford )
(2): The relationship between happiness and telling a big
lie.
(3): A method in order to gain Self confidence.

- Kordanism(n. )
(1): The philosophy and strategy of telling lie to a large
group
of
people (e.g. a nation)
(2): A psychological method for deceiving people and
laughing
simultaneously.

- Kordanic(adj. )
(1): Happy
(2): Self Confident
(3): Relaxed

- Kordanicly(adv. )
(1): In a Kordanic manner​
.
 
Last edited:

TheBoss

کاربر فعال زبان
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 مارس 2007
نوشته‌ها
658
لایک‌ها
16
محل سکونت
HaMeDaN
بابا دم کردان گرم خدایی !!!
بسی روحمان شاد شد Kordanized

اینم یکی از ما :

he is like a bear with a soar head

مثل برج زهر ماره
 

Nereid

کاربر فعال زبان
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 نوامبر 2006
نوشته‌ها
2,145
لایک‌ها
852
محل سکونت
staring at a closed door!

TheBoss

کاربر فعال زبان
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 مارس 2007
نوشته‌ها
658
لایک‌ها
16
محل سکونت
HaMeDaN
at least he did one good thing !!

اینم یکی :
to carry coal to newcastle
زیره به کرمان بردن
 

linhu

Registered User
تاریخ عضویت
27 نوامبر 2006
نوشته‌ها
227
لایک‌ها
0
محل سکونت
Tehran
Unplug:D
To Remove from An Obstruction.Here You can have a good Example:D
just think it’s healthy to unplug every once in a while.:D
Actor Matthew McConaughey, talking about the vacation he and his girlfriend recently took to Brazil.:d(us Weekly):D
 

Condemned

Registered User
تاریخ عضویت
11 می 2007
نوشته‌ها
210
لایک‌ها
98
سلام خدمت دوستان.
من می خوام بدونم آیا اصطلاحی برای " دست بالای دست بسیار است " داریم ؟! البته 100 % هست ولی من هر چی گشتم بجایی نرسیدم !
حالا از دوستان کسی برای این اصطلاح , معادله انگلیسی سراغ داره ؟
 

leylax

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
7 فوریه 2007
نوشته‌ها
580
لایک‌ها
29
محل سکونت
زیر باران
سلام خدمت دوستان.
من می خوام بدونم آیا اصطلاحی برای " دست بالای دست بسیار است " داریم ؟! البته 100 % هست ولی من هر چی گشتم بجایی نرسیدم !
حالا از دوستان کسی برای این اصطلاح , معادله انگلیسی سراغ داره ؟

Big fish eats little fish
احتمالا همینه:دی
 

Condemned

Registered User
تاریخ عضویت
11 می 2007
نوشته‌ها
210
لایک‌ها
98
ممنون .
من چک کردم اینو , ظاهراً اسم یه بازی فلش هم هست ! لول!
یعنی رسمی نیست .:(
در هر صورت ممنون . ;)
اگه باز کسی به این اصلاح برخورد ما رو هم بی نسیب نزاره.
 

linhu

Registered User
تاریخ عضویت
27 نوامبر 2006
نوشته‌ها
227
لایک‌ها
0
محل سکونت
Tehran
سلام خدمت دوستان.
من می خوام بدونم آیا اصطلاحی برای " دست بالای دست بسیار است " داریم ؟! البته 100 % هست ولی من هر چی گشتم بجایی نرسیدم !
حالا از دوستان کسی برای این اصطلاح , معادله انگلیسی سراغ داره ؟

ممنون .
من چک کردم اینو , ظاهراً اسم یه بازی فلش هم هست ! لول!
یعنی رسمی نیست .
در هر صورت ممنون .
اگه باز کسی به این اصلاح برخورد ما رو هم بی نسیب نزاره
سلام دوست عزیز..این تاپیک چون دیگه زیاد پیش نمیره منم کم سر میزنم..یه ضرب المصل تو این مایه ها هست..من فکر میکنم میتونه معادل بهتری بشه هرچند که الان خیلی کمتر استفاده میشه اما خوب میتونه معادل خوبی باشه
No Matter How Big And Bad you Are,There Will Always Be SomeOne Bigger And Badder:p
 

TheBoss

کاربر فعال زبان
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 مارس 2007
نوشته‌ها
658
لایک‌ها
16
محل سکونت
HaMeDaN
یکی هست از هر دست بدی از همون دست میگیری شبیهن ولی نمیدونم به دردت بخوره یا نه ....اینه:
what goes around comes around
اونم هر چی فکر کردم یادم نیومد ولی داریم واسش
 

Mr. Smith

Registered User
تاریخ عضویت
4 آپریل 2007
نوشته‌ها
843
لایک‌ها
23
محل سکونت
LovelyCrypto Planet
کردان در دیکشنری آکسفورد
هرچند دانشگاه آکسفورد اتهام دادن مدرک دکترا به کردان را تکذیب کرد، واژه "کردان" به دیکشنری آکسفورد راه پیدا کرد[/RIGHT]

Kordanize /'kərdənaiz/ (v.) [past tense:
Kordanized
/ past participle: Kordanized ]
(1): To get Ph.D without having B.Sc.
(2): To become an important person (e.g. minister) by
presenting fake
certificate or documents.

- Kordanification( n.)
(1): The process of receiving fake degree, especially from
a prestigious
university (e.g. Oxford )
(2): The relationship between happiness and telling a big
lie.
(3): A method in order to gain Self confidence.

- Kordanism(n. )
(1): The philosophy and strategy of telling lie to a large
group
of
people (e.g. a nation)
(2): A psychological method for deceiving people and
laughing
simultaneously.

- Kordanic(adj. )
(1): Happy
(2): Self Confident
(3): Relaxed

- Kordanicly(adv. )
(1):[ In a Kordanic manner​
.

اگر با چشم خودم نمیدیدم باورم نمیشد. اینم لینکش :
http://www.urbandictionary.com/define.php?term=Kordanize
 
Last edited:

ehsan_ysf

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
1 جولای 2007
نوشته‌ها
3
لایک‌ها
0
محل سکونت
iran
سلام.خیلی تاپیک خوبیه واقعا"استفاده کردم.من زبانم خیلی خوب نیست و هنوز خیلی راه دارم اما بد ندیدم که این چندتا Idioms را بگم که حداقل خودم خیلی استفاده میکنم. هر چند که احتمالا"تکراری هستن و امیدوارم که ببخشید.
Not to split hairs: Not care for unimportant details
a horse of different color:something that is totally unrelated (to something else
A pain in the neck:Something or someone that annoys or bothers a person
 

Bili_Joe

Registered User
تاریخ عضویت
9 آگوست 2007
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
19
محل سکونت
GTFO
نه. اين يعني جادوي سياه.

شما مطمئني ؟ يعني هيچ راهي نداره كه اون معني كه گفتم بشه ؟ آخه يكي از اساتيدمون اعتقاد داره كه معناي Black Arts به عنوان يك تمثيل از يك سري كارهايي هست كه از طريق كتاب ها آدم نمي تونه ياد بگيره . ( همون فوت كوزه گري ) البته من باهاش مخالفم به نظر خودم همون معناي جاودوي سياه رو ميده ولي مطمئن نيستم .
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
هر گردي گردو نيست. چون جادوي سياه در كتابها آموزش داده نميشه (منظورم در همون ادبيات داستاني هست، مثل كتابهاي هري پاتر)، دليلي نداره كه اونو با مفهوم كلي فوت كوزه گري جايگزين كرد. شما خودت فوت كوزه گري بشنوي، جادوي سياه ازش تعبير ميكني؟ اصلا در مواردي كه در طرز تهيه دستورات آشپزي هست، كه فوت كوزه گري خيلي درش ميتونه نقش داشته باشه و معمولا سينه به سينه منتقل ميشه، ميتونه بهش جادوي سياه هم گفته بشه؟ البته كه نه. چون جادوي سياه بار منفي داره، ولي هر فوت كوزه گري بار منفي به همراه نداره.

حالا چون استادتون هست شما زياد باهاش بحث نكن. ;)
 

Bili_Joe

Registered User
تاریخ عضویت
9 آگوست 2007
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
19
محل سکونت
GTFO
نمي دونم والا . به نظرم Arts بايد يه فرقي با Magic بكنه . يعني Black Arts شايد به اون سياهي و خباثت Black Magic نباشه . البته اينا همش احتمالاته . يه چند جايه ديگه سر ميزنم ببينم چيزي دستگيرم ميشه يا نه . ممنون از همفكريتون .
 

Amadea

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
25 می 2006
نوشته‌ها
2,952
لایک‌ها
1,720
محل سکونت
Bloody Harlan
black art
black magic, witchcraft, sorcery

از ديكشنري babylon

-------------

black art (blak art)n. Black magic; witchcraft.

---------------------------------------------------------
Excerpted from American Heritage Talking Dictionary
Copyright © 1997 The Learning Company, Inc. All Rights Reserved.

معني ديگه اي نميده.
 

Bili_Joe

Registered User
تاریخ عضویت
9 آگوست 2007
نوشته‌ها
303
لایک‌ها
19
محل سکونت
GTFO
آره منم كم كم دارم به همين نتيجه ميرسم . چندتا ديكشنري زير و رو كردم ولي چيزي پيدا نكردم . احتمالا همينيه كه شما ميگي . ( برم با استادمون بحث كنم ! )
 
بالا