جالبه همه چیز رو با اسلام قاطی میکنن
دست از سر ادبیات پارسی بردارید
روز مبعث چه ربطی به تاپیک سهراب سپهری داره
دوست گرامی، سهراب بر خلاف سایر ادیبان فارسی صراحتا از دین و مذهب بویژه اسلام تو شعرهاش و حتی اتاق آبی و ... صحبت کرده ! چطور می تونین غنائت ادبیات فارسی رو که بر عرفان اسلامی استوار هست و پایه و اساس عرفان ادب فارسی هست رو بفرمایین که از ادبیات فارسی جداست ؟
متاسفانه اسلام امروز در لباس روحانیت، صرفا متظاهر شده، و بدبختانه، به همین شکل معرفی میشه .به همین دلیل علاقمند بودم، اسلامی که سهراب رونمایی می کنه، رو بتونم خدمت دوستان معرفی کنم .
و علاقه داشتم که امروز به جای گفتن فارسی، کلمه پارسی استفاده بشه و خیییلی موارد دیگه، بنده حقیر همت شما رو در این مورد ارج می نهم . و این مطلب رو لازمه که عرض کنم، صرفا استفاده از کلمات، عبارات و حتی شعائر اصیل فارسی، دیگه برای هیچ کسی جلب توجه نمی کنه، ایرانی اوووونقدر بلند مرتبه و بر مسیر حقیقت بود و هست که نه در زمان 1400 سال پیش پیامبری برای هدایتش ارسال شد و نه لازم هست که الان برای حمایت از زبانش دم از حروف گچ پژ زده بشه (کاری که حتی مایکروسافت هم کرد و فارسی رو به پرشین تغییر داد) و برای اصالت ادبیش دست به تفکیک ادبیات از اسلام زده بشه ! اما عرب اووونقدر درگیر جهل بود که برای هدایتشون اکثر پیامبران در همین منطقه به رسالت رسیدن !
اگه کسی ادعای اینو داره که حامی اصالت فرهنگیه، حتما می دونه که ادبیات فارسی که یک وجه از فرهنگ ایرانیه، مدیون فردوسی هست، پس نشون بده که شاهنامه خلاف عرفان اسلامیه .
بنده ادامه این شعر رو ننوشتم نه از این جهت که بی ربط باشه به تاپیک سهراب، بیشتر علاقه مند همکاری شما دوستان هستم . در ادامه شعر که سهراب اضافه می کنه "یک نفر آمد کتاب های مرا برد" و "از علف خشک آیه های قدیمی پنجره می بافت" کتاب های مرا برد چیزی جز اشاره به قرآن داره ؟ علف خشک آیه های قدیمی چیزی جز تاریخ متذکر اقوام پیش از اسلام بوده ؟ اینجا، پنجره چیزی جز سوره ها و آیه های قرآن و تذکر رو اشاره میکنه ؟
صرفا این پست رو جهت مناسبت با مبعث خدمت دوستان گذاشتم و اگه مدیر تاپیک، نبودن این پست رو صلاح می دونن، به صلاح دید ایشون، بنده احترام می ذارم .
Last edited: