دوستان داستان این دوستمون رو بخونید، برای تفریح بد نیست:
اولش میگه هرچه گشتم دختری حاظر نشد با من ازدواج موقت کنه (بخوانید عرضه نداشتم یه دوسته دختر پیدا کنم و سپس عقد موقت شویم)
بعدش میگه صیغه همون زناست شما خودت راضی میشی خواهرت صیغه کنه؟ و بعد میگه تکلیف اون دختر چی میشه بعد از مهلت عقد؟ (یکی نیست بهش بگه تو که طرز فکرت اینجوریه و فکر میکنی صیغه همون زناست پس واسه چی دربه در دنبالش میگشتی؟)
سپس میگه: اسلام فقط تو تئوری قشنگه و در عمل بدرد نمیخوره! (ای بابا تو همین الان میگفتی اسلام گفته زنا بده و گناهه و ... چی شد؟ همش الکی بود؟)
بعدش من بهش گفتم:
اینجا که کم آورد گفت: ولی اجازه پدر میخواد اینو چی میگی؟
گفتم: عده ای از علما گفتند اجازه پدر لازم نیست.
میگه: خیلی وقته به طرف مقابلم پیشنهاد صیغه دادم و قبول نکرد گفت بابام مخالفه (شما واسه چی با اون دختر طرف مقابلت خیلی وقته دوست هستی اما اون حاظر نیست با تو رابطه برقرار کنه؟ اون دختر چه دلیلی داره با تو باشه؟ میخوای باهاش ازدواج کنی؟ اگر قصد ازدواج داری چرا دنبال صیغه هستی؟)
میگه: چیزیو که نهادینه نشده پیشنهاد نکن (اخه IQ چیزی که نهادینه نشده رو باید پیشنهاد کنی که نهادینه بشه دیگه!!)
ببخشیدا ولی از حرفات بـــــــــــــوی گـــــند تناقض بلند میشه!!
خیلی خندیدم خدایی
یه لایک گنده داری بیا :thumbup:
اولش نوشتی من گفتم کسیو پیدا نکردم واسه عقد موقت بعدشم تو پرانتز میگی پس عرضشو نداشتی
ببین الان 90% کسایی که اینجان عقد موقت نکردن تاحالا از جمله خودت که پیشنهاد میدی اینو!!!!!!
بعد میگی کسی که نتونه صیغه کنه عرضه نداره؟؟!!!
خوب باهوش یکم عقلتو به کار بگیر ناسزا میگی حداقل خودتو و بقیه بچه هارو شامل نشه
خودزنی نکن لا اقل.
بعدشم میگه آی کیو باید پیشنهاد بدی تا نهادینه بشه
آخه کی گفته اینو که خودت راهیو که نرفتیو نمیدونیو فقط با پیشنهاد که حالا بماند اصلا اون چیز درست هست یا نه میشه گسترش داد و نهادینه کرد؟؟؟!!!
بعدشم من گفتم صیغه همون زناست؟؟؟چرا حرفمو کوت نمیکنی و از خودت میبافی؟؟؟!!
گفتم خیلی ها معتقدن که همون زناست و بی اخلاقیه واسه همین سمتش نمیرن.من نظر خودمو گفتم؟؟!!!
که اگه یادت باشه گفتی مردم گوسفندن خیلی هارو بذار کنار..به همین زودی یادت رفت؟؟!!
من دیگه باهات حرفی ندارم..هم حرفهای من هست هم حرفهای شما...قضاوت با دوستان هستش.
آهان یه چیز دیگه که یادم رفت اینکه میگم من دنبال صیغه بودم بعدا دیدم نشد و اکثریت جامعه به شکل زنا نگاش میکنن بیخیالش شدم و اونوقت که دیدم تیوری اسلام تو این جامعه شکست خورده دارم این حرفو میزنم که اسلام تو عمل جواب نمیده.
من یه زمانی بیشتر از اونیکه فکرشو بکنی دنبال رعایت مذهب و حلال و حروم بودم ولی دیدم جواب نمیده روی برگردوندم...دیدم کسی که ادعای مسلمونیش میشه راضی نیس دخترشو به عنوان عقد موقت به عقد پسر مسلمون دربیاره...این چه دینی که فقط تو تیوری عقد موقت دارن و تو عمل هیچی...اون قضیه هم که گفتم فرض کن خواهرت بخواد ازدواج کنه و...واسه اینه که مردم کشور من راجبه خواهر و ناموس بقیه روشن فکرن ولی واسه ناموس خودشون غیرتی و متعصب..این مثال رو زدم تا درک کنی به همین راحتی که میگی نیس و مثالی بیش نبود.
اسلام اگه جواب میداد وضع مملکت تو این سی و چند سال این نبود...4تا از دستاوردای این دوره رو مثال بزن...4 تا زمینه رو بگو که ایران توش کشور تاپی شده باشه...من اینارو دیدم که از اسلام زده شدم...دوست دوران دبیرستانمو به جرم همکاری با خبرگزاری ایلنا همین چند روز پیش دوباره اومدن تو خونش دستگیر کردن و هنوز هیشکی نمیدنه کجاست..سرچ کن میلاد فدایی اصل تا بفهمی راس میگم..من این چیزارو دیدم که زده شدم وگرنه حلال و حروم واسه من یه زمانی بزرگترین دغدغه بود.
Sent from my GT-I9300 using Tapatalk 2