• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

اعزامی های فرماندهی هوایی شهید خضرایی بیان اینجا

mohammad_west

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
25 آگوست 2011
نوشته‌ها
16
لایک‌ها
1
آقا واسه من نوشته تا ساعت 5:30 به مورخه 90/6/6 مجازم بیرون بمونم! شاید لیسانسه ها فرق داره داستانشون. آخه من فوق دیپلم هستم.
 
Last edited:

farshid_123

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 آگوست 2011
نوشته‌ها
7
لایک‌ها
0
آخه ملاک قاعدتا باید همین برگه باشه که 5ه
بابا اینا نظامین دیرتر از 5 بیام بهشون بر میخوره ها :D
حالا منم همون 5:30 میام! چیزیم گفتن میذارم به حساب توجیه نبودن :D
برگ من نوشته 5 دیر کنی آخر هفته باید پست بدیا ;-)
بچه ها دهن من که سرویس شد از بس دنبال پوتین گشتم بعد از کلی گشتن تو گمرک یه دونه سایز 46 گیرم اومد اونم روش میزنه فردا میرم امام حسین یکی دیگه بگیرم
 

mohammad_west

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
25 آگوست 2011
نوشته‌ها
16
لایک‌ها
1
برگ من نوشته 5 دیر کنی آخر هفته باید پست بدیا ;-)
بچه ها دهن من که سرویس شد از بس دنبال پوتین گشتم بعد از کلی گشتن تو گمرک یه دونه سایز 46 گیرم اومد اونم روش میزنه فردا میرم امام حسین یکی دیگه بگیرم

دادا همون میدون امام حسین، از مترو که پیاده شی رو پل هوایی بری اونور یه خورده پایین تر زیر اون یکی پل، 2-3 تا مغازه بقل هم هست، از همون yurd ها همه سایزشو داره . 11 سر میگیره + پوتین خودت. این همونجایی بود که بچه ها لطف کردن آدرس دادن ما هم امروز به راحتی پیدا کردیم. لباس هم عوض کرد. کلاه بزرگ و نرم هم دارن.
 

mohammad_west

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
25 آگوست 2011
نوشته‌ها
16
لایک‌ها
1
دمت گرم داداش اصلا از اولش باید از همین میدون امام حسین میگرفتم تو گمرک عجب دزد بازاریه هیچیم بدرد بخور نداره رفتم میگم پوتین 46 چی داری میگه پوتین قبلیت میگیرم 15 دیگه میدی یه بهمن 46 بهت میدم بهش میگم مرد مومن پوتین خودمم بهمن 45 اونوقت برا 1 سایز بزرگتر 15 باید بدم

نه بابا! عجب یزیدی بوده! بیچاره کسایی که خبر ندارن فکر میکنن عرف و قیمت همینه! خدایی این پوتین yurd ها خیلی ردیف و نرمه! به قول یکی از بچه های همینجا یه جفتش از یه لنگه بهمن سبک تره!

خیاطی هم همون پاساژ روبرو (خیاطی دوستان) برا آرم و علائم.
 

mohammad_west

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
25 آگوست 2011
نوشته‌ها
16
لایک‌ها
1
یه پیشنهاد، این لباس ها رو با نرم کننده هاله بشورید بهتر میشه. از اون حالت خِررره بودن در میاد یه خورده.
 

Ashkan R

Registered User
تاریخ عضویت
17 ژوئن 2006
نوشته‌ها
129
لایک‌ها
0
منو ول کنن همینطوری سوال میکنم :D
البته به قول یکی بهتره هرچی سوال تو ذهنت در مورد سربازی داری بپرسی که یه دفعه سورپرایز نشی :D
اینجام که خدارو شکر بچه ها تو جواب دادن کم نمیذارن
سوال من در مورد رژه هست
اینکه کلا دستورای رژه چطوریه؟
من با اصطلاحات آشنا نیستم ولی منظورم یه چیزایی مثل " به چپ چپ" و این چیزاس
یعنی چند قسم از این دستورا داریم؟
و اینکه کلا پیچیدگی خاصی نداره دیگه؟
آخه حس میکنم شرایط محیط رو با استرس و اینها اگه در نظر بگیریم احتمالا سوتی زیاد بدیم :D
گویا خرابکاری کنی بقیه هم ممکنه تنبیه بشن
کلا سوای از "خستگی بدنی" رژه، آیا فرامینش و اجرای اونها هم ممکنه مشکل زا بشه یا نه، ممنون میشم توضیح بدید :D
 

mehrdad_sh

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2011
نوشته‌ها
392
لایک‌ها
52,239
محل سکونت
TEHRAN
ضمن تشکر از همه دوستان و خصوصاً مهرداد و mbx عزیز که سنگ تموم گذاشتن.
یه سوال که قبلاً هم پرسیدم و حتماً سوال خیلی دوستان هم هست.
این دو سه روز اول که میگن سخت ترین روزها هست، انتظار چه چیزایی رو باید داشته باشیم در کل؟


سوال دیگه هم اینکه کیف پول میشه برد که مثلاً همیشه تو جیب باشه؟ اصلاً برای جاسازی پول و جلوگیری از گزند سارقین احتمالی،:D باید چه کنیم؟

خواهش مي كنم

mbx عزيز كه ديگه سنگ تموم گذاشته واقعا دستش درد نكنه

من تجربه خودم و مي گم روزهاي اول كه تازه رفته بوديم پادگان با محيط آشنا نبوديم هيچ ذهنيتي در ارتباط با محيط پادگان نداشتم واقعا. نه مي دونستم فرمانده مون كيه نه مربيا و سرگروهبانها رو مي شناختم.

فكر مي كردم صبح تا شب حتما كار هاي طاقت فرسا و سخت و برخورد خشن در انتظارمه ولي تمام اين افكار غلط بود.

سختي روزهاي اول وفق نداشتن با شرايط و محيط پادگان هست. بالاخره جايي رفتي كه هر كاري كه تمايل داري رو نمي توني انجام بدي. بايد تابع يكسري قوانين و مقررات باشي. بعدش وارد يه محيطي شدي كه پر از غريبه ان كسي كسي رو نمي شناسه همه همديگه رو نگاه مي كنن.

اين وضعيت نهايت 2 روز بيشتر طول نمي كشه بتدريج روابط ها شكل مي گيره دوستي ها بين بچه ها ايجاد مي شه. با محيط آشنا مي شي. بعد مي بيني اون تفكر و ذهنيتي كه داشتي اشتباه بوده اصلا اونطوري كه در رابطه با پادگان فكر مي كردي نبوده.


كلا به شخصه سختي كه من از آموزشي ديدم در درجه اول : 1 كارهاي تكراري كه هر روز صبح از بيدار باش تا شب خاموشي بايد انجام مي داديم. (يكنواختي)
2- گرما و توي آفتاب به خط شدن.

همين.

براي من اينطوري بود.
 

mehrdad_sh

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2011
نوشته‌ها
392
لایک‌ها
52,239
محل سکونت
TEHRAN
منو ول کنن همینطوری سوال میکنم :D
البته به قول یکی بهتره هرچی سوال تو ذهنت در مورد سربازی داری بپرسی که یه دفعه سورپرایز نشی :D
اینجام که خدارو شکر بچه ها تو جواب دادن کم نمیذارن
سوال من در مورد رژه هست
اینکه کلا دستورای رژه چطوریه؟
من با اصطلاحات آشنا نیستم ولی منظورم یه چیزایی مثل " به چپ چپ" و این چیزاس
یعنی چند قسم از این دستورا داریم؟
و اینکه کلا پیچیدگی خاصی نداره دیگه؟
آخه حس میکنم شرایط محیط رو با استرس و اینها اگه در نظر بگیریم احتمالا سوتی زیاد بدیم :D
گویا خرابکاری کنی بقیه هم ممکنه تنبیه بشن
کلا سوای از "خستگی بدنی" رژه، آیا فرامینش و اجرای اونها هم ممکنه مشکل زا بشه یا نه، ممنون میشم توضیح بدید :D

سوتي هم بدي مهم نيست همه اومدن تا ياد بگيرن كسي از روز اول فول رژه نيست خيالت راحت خيلي ها خواهند بود كه از تو سوتي شون بيشتر خواهد بود.

از روز اول هم انتظار ندارن كه همه تمام حركات رژه رو فول بشن اين 2 ماه باهاتون رژه كار مي كنن فقط براي اينكه براي مراسم سردوشي پيش امير رژه خوب بري همين.

كلا دستورات از 2 بخش تشكيل شده :

1- خبر 2 - اجراي دستور

مثلا : دستور به راست راست

خبرش مي شه : به راست
اجراي دستورش مي شه: راست (دومي)

وقتي خبر دستور گفته مي شه نبايد انجام بدي فقط بايد آگاه و هوشيار باشي تا قسمت اجراي دستور گفته بشه.


دستورات با مكس گفته مي شه مثلا به راست ........... (خبر ، كه نبايد انجام بدي و منتظر اجراي دستور باشي) ........ راست (اجراي دستور كه به محض شنيدن اون بايد انجام بدي).

اصلا پيچيدگي نداره اونقدر باهاتون تمرين مي كنن كه فول مي شي اصلا نگران نباش.


شما ها توي اين 2 ماه اينا رو ياد مي گيريد:

1- به راست راست
2- به چپ چپ
3- عقب گرد
4- قدم رو
5- در جا قدم رو
6- بدو رو
7- چپ راست چپ
8- قدم آهسته دستا به كمر
9- پيش، خبر
10- نه ضربه
11- نه ضربه راست
12- آزاد
13- گرهان
14 ميدان آزاد
15- تكبير
16- صلوات ارتشي :D
17- خبر دار، از جلو ****
18- خشك و محكم بشينن :D
19- پيش فنگ، پا فنگ، به دست فنگ
 

Ashkan R

Registered User
تاریخ عضویت
17 ژوئن 2006
نوشته‌ها
129
لایک‌ها
0
مهرداد جان ما که دیگه زبونمون قاصره برای تشکر :D
 

merlinmgha

Registered User
تاریخ عضویت
17 اکتبر 2007
نوشته‌ها
450
لایک‌ها
284
البته من خضرایی فقط روز اول و دو روز اخر آموزشی بودم ( جزو اولین گروهی بودم که رفتن اسلامشهر89/4/1) همونطور که دوست عزیزمون اشاره کردن آموزشی تنها سختیش حس غربت چند روز اول هستش البته بگم که بعضی ها نمیتونن تحمل کنن پس باید انتظار دیدن اشک هم خدمتیهاتون رو داشته باشید ولی کلا 3 الی 4 روز که بگذره عادت میکنید و همه چیز براتون طبیعی میشه و بعدش هم که کم کم راه پیچ رو یاد میگیرید. پنجشنبه و جمعه ها هم که میاید خونه البته به جز نگهبانها. به همه نگهبانی پنجشنبه و جمعه میخوره معمولا. موقع تمرین رژه هم یک هنر آموز میاد بالاسرتون معمولا که اولش میخواد زهر چشم بگیره ولی بعدا باهاتون دوست میشه. توی تمرین رژه لازم نیست خودتون رو بکشید و محکم پا بکوبید فقط سعی کنید هماهنگ باشید صدا خود به خود درست میشه. فقط وقتی یک کادری درجه بالا سرهنگ تمام به بالا میاد بالای سرتون پا بکوبید که برای مرخصی اذیتتون نکنه.
راستی من این یکشنبه میرم که کارت پایان خدمت رو بگیرم امیدوارم این روز هم برای بقیه دوستان زود برسه.
 

Ashkan R

Registered User
تاریخ عضویت
17 ژوئن 2006
نوشته‌ها
129
لایک‌ها
0
آقا تبریک :D

کسی چشم بند گرفته راستی؟ من اصلا نمیدونم کجا میتونه چشم بند داشته باشه :D
در مورد بند کشی پوتین هم یه توضیحی بدید :D
 

mohammad_west

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
25 آگوست 2011
نوشته‌ها
16
لایک‌ها
1
آقا تبریک :D

کسی چشم بند گرفته راستی؟ من اصلا نمیدونم کجا میتونه چشم بند داشته باشه :D
در مورد بند کشی پوتین هم یه توضیحی بدید :D

چشم بند رو داروخونه داره دادا. بندکشی هم به نظرم استفاده نکنیم بهتره
 

mbx

Registered User
تاریخ عضویت
23 دسامبر 2006
نوشته‌ها
60
لایک‌ها
0
ما مخلصیم. همه باهم رفیقیم خوشحالم اگه بتونم کوچکترین کمکی بهتون کرده باشم.

فرشید ، آقا شما پات بدجوری غولیه!! سایز 46 هنوزم یکمی پات رو میزنه؟ :D

تو گمرک خرید کردن باید بلد باشی.یکمی کل کل میکنی و یکمی ناز میکنه یهو 15 تومن سر دادن میشه 2500 تومن!!! به همین سادگی.

یه سری لباس هم هست رنگ پارچه روشنتره میگن پارچه ژاپنی خیلی نرم و خنک و سبک هست. از اونام میتونید بخرید.

دو سه روز اول فشار میارن دیگه. بدو به ایست بهتون میدن با حالت شنا مثلا. روز دوم این بلا رو سر اسلامشهر آوردن واقعا بیچاره کننده بود مخصوصا تو اون گرمای وحشتناک. البته دو سه روز اول شماها که تو ماه رمضونه در امانید. ولی فکر کنم بعد ماه رمضون فشار بیارن یکمی برای زهر چشم گرفتن هم هست هیچ دلیلی نداره که مثلا از این به بعد شیطونی کردین به اون بلایی که روزهای اول سرتون میارن تهدید تون میکنن میگن یادتونه فلان رو؟ ببینید پس بخوایم میتونیم سخت بگیریم بهتون و فلان بهمان. یه سوت میزن باید بدوین. یه سوت میزنه وایسین حالت شنا بگیرید. یه سوت میزنه برین پایین. یه سوت میزنه بالا و سوت بعدی دوباره بدوی و این سیکل چند بار تکرار میشه ظرف مدت 3 دقیقه پدر صاحب بچه ی همه تون در میاد. طوری که زبون بچسبه به سقف دهن!! ولی همونم زیاد جدی نگیرید هرچی تهدید کردن ... گوش ندین. دیدین داره فشار میاد یه دست بذارید رو قلب و بشینید زمین حالشو ببرید. :D

پول بذار تو جیب های لباس که دکمه داره. اونجا امن ترین جا هست. پول هم زیاد نبرید. در حد 30 تومن کافیه. زیادم هست حتی. ضمنا خضرایی عابربانک داره ولی تیپ امیر عابربانک نداره. البته میتونید فوقش مرخصی بگیرید برید یه دقیقه اسلامشهر و برگردید.

لباس جدید بهتون دادن بذارید تو کیسه انفرادی قفل دار. درسته تحصیل کرده هستن ولی شاید باورتون نشه. لباس زاپاس دوم که بهم دادن همون روز ازم سرقت شد. دمپایی و ملحفه ام روز آخر سرقت شد!!!

دستورات رژه رو دونه دونه بهتون آموزش میدن. چیز خاصی نیست نگرانش باشید. 2 ماه وقت هست براش. از الان بیخیالش باشید بهتره. کو تا رژه.

به چپ چپ دستور رژه نیست. دستور گروهی هست. به راست راست. عقب گرد. این سه تا روز زیاد میشنوید. یا میل به راست. میل به چپ. برای گروه هست اینها. یک ضرب خشک و محکم بشینن برپا!! هم زیاد خواهی شنید. مقام ارشد تر وارد جایی بشه توسط سرگروهبان یا دژبان یا در صورت نبودنشون، اولین کسی که میبینه باید ایست کشیده بشه. جاهایی مثل ناهارخوری یا مسجد ایست نداره که اینارو بهتون میگن.

اینقدر خنگ تو این گروهان تون هست که به شما نرسه. در این حد که میگن به چپ چپ!! یارو رو جو میگیره عقب گرد میکنه !!!!! :D استرس چند ساعت اول هست. بعدش اوکی میشه. آقا یک کلام. دایورتش کن بره پی کارش. ولسلام.

اینم تمرین کنید به دردتون میخوره وقتی تو جمع میخواین سوالی کنید باید خودتونو اینطوری معرفی کنید:

بسم الله الرحمان الرحیم ... دانشجوی وظیفه (اسم و فامیل خودتون) جمیع گردان شهید دستغیب(یا اسمی که داره) جمیع گروهان شهید اردستانی(یا هر اسمی که داره) هستم جناب (یا امیر. یا سرکار)

برای سرگروهبانهای میگین سرکار. برای امیر آقایی میگین امیر. برای سرهنگ و سروان میگین جناب. با صدای بلند تمرین کنید.

یو توصیه بهتون میکنم. شبها با هم آسایشگاهی هاتون با صدای آروم آروم بعد از خاموشی، یکی دو آهنگ زمزمه کنید. اینقدر خوبه برای حس دور هم بودن و یکدل شدن و یک صدا شدن و غم تنهاییت کم میشه. مثلا ما آهنگ کی اشکهاتو پاک میکنه ی ابی رو میخوندیم باهم چنان شوری میگرفت که چند تا از بچه ها حتی گریه کردن!!!! خودمم تا مرحله ی حلقه شدن اشک در چشم جلو رفتم.

وقتی میگن ضربه چهار بزنید، محکم نکوبید. آهنگین بزنید. حتی ماها یه ضربه آروم با مشت میزدیم به ران پا که صدای ضربه چهار بده و بیخیال بشن.

بند کشی خوبه. ولی وقتی روز اول از در دژبانی میخوای رد بشی، بند معمولی داشته باش. بند کشی رو با خودت ببر داخل بعدا شب که مستقر شدی برای روز بعد بند کشی رو بنداز جای بند اصلی. خوبی بند کشی اینه که پوشیدن و بستن بندهای پوتین که 2 دقیقه وقت میگیره با اعمال شاقه میشه 20 ثانیه به راحتی و سهولت. ولی دژبانی گیر بده ضایع ست دیگه. دژبانی اسلامشهر که گیر نمیداد. البته من خودم هیچ وقت نبستم ولی از بچه ها بودن کسانی که بند کشی بستن.

چشم بند چی؟ برای خواب شب؟ پروازهای هما همه شون چشم بند هم میدن نداری ازش؟ دستت رو بذار رو پیشونیت بگیر بخواب اینقدر داغون و خسته ای که بیهوشی میشی. کار به این سوسول بازیا نمیرسه برادر.
 

Ashkan R

Registered User
تاریخ عضویت
17 ژوئن 2006
نوشته‌ها
129
لایک‌ها
0
mbx جان مارو مجبور میکنی آموزشی ما هم که تموم شد بیایم واسه دوره های بعد سنگ تموم بذاریم :D

بسم الله الرحمان الرحیم ... دانشجوی وظیفه (اسم و فامیل خودتون) جمیع گردان شهید دستغیب(یا اسمی که داره) جمیع گروهان شهید اردستانی(یا هر اسمی که داره) هستم جناب (یا امیر. یا سرکار)

اوه اوه عجب معرفیه سنگینی، نخوایم سوال کنیم کیرو باید ببینیم؟ :D
بعد این چند روز که ماه رمضونه ناهار میدن یا باید گشنگی بکشیم؟
 

farshid_123

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 آگوست 2011
نوشته‌ها
7
لایک‌ها
0
ما مخلصیم. همه باهم رفیقیم خوشحالم اگه بتونم کوچکترین کمکی بهتون کرده باشم.

فرشید ، آقا شما پات بدجوری غولیه!! سایز 46 هنوزم یکمی پات رو میزنه؟ :D

تو گمرک خرید کردن باید بلد باشی.یکمی کل کل میکنی و یکمی ناز میکنه یهو 15 تومن سر دادن میشه 2500 تومن!!! به همین سادگی.

یه سری لباس هم هست رنگ پارچه روشنتره میگن پارچه ژاپنی خیلی نرم و خنک و سبک هست. از اونام میتونید بخرید.
داداش امروز رفتم امام حسین خریدم سایز 47 این دیگه ردیفه :D
گمرک دزد بازاره همه چیش بی کیفیت تر و گرونتر از امام حسین من یکی که دیگه عمرا اونور نمیرم
لباسم همینی که میگی خریدم نرم و سبک تر از قبلی ولی به من گفتن کره ای 27 میگفت 25 خریدمش
 

farshid_123

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 آگوست 2011
نوشته‌ها
7
لایک‌ها
0
فرشید تو چقدر پاهات بزرگه!
من سایز پام 42 اه، پوتینی که گرفتم 41 هست، قشنگ فیت پامه! 47! یا ابالفرز!!!

آقا راستی فکر میکنین عید فطر بفرستمون خونه؟
دیگه چه کنیم :cool:
به نظر من میفرستن بریم
 

mbx

Registered User
تاریخ عضویت
23 دسامبر 2006
نوشته‌ها
60
لایک‌ها
0
وقت رژه مراقب پاهای گنده بک این فرشید باشید نزنه زیر ماتحتتون سوت بشین کره مریخ!! :D

ناهار؟نخیر ماه مبارک!! رمضونه یه سحری و افطار لجن به زور بهتون میدن فوقش. عید فطر احتمال زیاد میرید خونه. اصلا مسخره کارایی نداره همین 3 روز هم مسخرست. باید میفرستانتون بعد ماه رمضون میگفتن بیایید دیگه
ولی برید خداروشکر کنید که هوا اینقدر خنک تر شده نسبت به چند روز پیش اون فشاری که ما به خاطر گرما متحمل شدیم رو شما متحمل نخواهید شد شکر خدا

اون معرفی هم عشقیه. یه فرمانده میگه معرفی کن. یکی میگه ول کن بابا حوصله نداریم حرفتو بزن!!! ولی خب اصولیش اینه که معرفی باشه. اونم با صدای بلند.

ماهم فردا صبح روز سرنوشت 16 ماه آتی مون هست. محتاجیم به دعا.
 

mohammad_west

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
25 آگوست 2011
نوشته‌ها
16
لایک‌ها
1
وقت رژه مراقب پاهای گنده بک این فرشید باشید نزنه زیر ماتحتتون سوت بشین کره مریخ!! :D

ناهار؟نخیر ماه مبارک!! رمضونه یه سحری و افطار لجن به زور بهتون میدن فوقش. عید فطر احتمال زیاد میرید خونه. اصلا مسخره کارایی نداره همین 3 روز هم مسخرست. باید میفرستانتون بعد ماه رمضون میگفتن بیایید دیگه
ولی برید خداروشکر کنید که هوا اینقدر خنک تر شده نسبت به چند روز پیش اون فشاری که ما به خاطر گرما متحمل شدیم رو شما متحمل نخواهید شد شکر خدا

اون معرفی هم عشقیه. یه فرمانده میگه معرفی کن. یکی میگه ول کن بابا حوصله نداریم حرفتو بزن!!! ولی خب اصولیش اینه که معرفی باشه. اونم با صدای بلند.

ماهم فردا صبح روز سرنوشت 16 ماه آتی مون هست. محتاجیم به دعا.

اقا استرس ت Share شده، منم استرس دارم واسه تقسیم شماها! البته یه حس غریبی بهم میگه به خاطر لطفی که به ما کردید و با پاسخ به سوالامون از فضای هنگ وار این روزا درمون آوردید تهران می افتید.
 

Ashkan R

Registered User
تاریخ عضویت
17 ژوئن 2006
نوشته‌ها
129
لایک‌ها
0
اتفاقا به نظر من حرکت خوبی بود که گفتن این 3 روز بیاید
حتما بخاطر ماه رمضون یه مقدار ملاحظه میکنند واسه همین فرصت خوبیه که ذره ذره با محیط آشنا شد
احتمالا خودشونم همچین فکری کردن
 

mbx

Registered User
تاریخ عضویت
23 دسامبر 2006
نوشته‌ها
60
لایک‌ها
0
اتفاقا به نظر من حرکت خوبی بود که گفتن این 3 روز بیاید
حتما بخاطر ماه رمضون یه مقدار ملاحظه میکنند واسه همین فرصت خوبیه که ذره ذره با محیط آشنا شد
احتمالا خودشونم همچین فکری کردن

ایشالا بعد از این دو ماه مثل من و همدوره هام، به این نتیجه خواهی رسید که تنها چیزی که در بین این آقایان یافت نمیشود همانا مغز و در پی آن فکر است !!

ممنون از لطف تون. تا فردا خدانگهدار همه .
 
بالا