• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

اعزامی های فرماندهی هوایی شهید خضرایی بیان اینجا

Ashkan R

Registered User
تاریخ عضویت
17 ژوئن 2006
نوشته‌ها
129
لایک‌ها
0
:( من پدربزرگم فوت کرد دیروز
قسمت تکون به تاپیک رو خودتون انجام بدید که فعلا از من بر نمیاد
اما منم مثل اشکان فقط میخوام این دوره آموزشی بیاد و بره تا تکلیف نسبیم روشن بشه

آقا تسلیت میگم
 

kia_martan

Registered User
تاریخ عضویت
25 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,770
لایک‌ها
4,057
دوست من اينجا خدمت كرده بود اسفند پارسال
ميگفت هتله
 

ehsan32909

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 جولای 2006
نوشته‌ها
26
لایک‌ها
0
:( من پدربزرگم فوت کرد دیروز
قسمت تکون به تاپیک رو خودتون انجام بدید که فعلا از من بر نمیاد
اما منم مثل اشکان فقط میخوام این دوره آموزشی بیاد و بره تا تکلیف نسبیم روشن بشه

امید جان من هم بهت تسلیت می گم. خدا بیامرزدش.:(

من هم مثل همه شما منتظر نشستم تا این یه هفته هم هر چه زودتر تموم بشه. اصلا حوصله هیچ کاری رو ندارم.
انتظار بد دردی هست. فکر کنم خدمت راحتتر از این انتظار کفتی باشه.
 

satelite

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
10 آگوست 2010
نوشته‌ها
13
لایک‌ها
0
سلام به دوستان عزیز بعد از یه سال خدمت اومدم ببینم چی به چیه.خضرایی جاش از خیلی جاهی دیگه بهتره همون لفض معروف رو که میگن ه ت ل ،ولی با این دید نرید که شاید ضد حال بخورید چرا که این راحتی امری نسبی هست.
به این انتظارها هم عادت کنید **** پر از بی نظمیه رفته رفته وضع بهتر میشه.
 

Hossein Nouri

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
8 آگوست 2011
نوشته‌ها
7
لایک‌ها
0
امید جان منم تسلیت می گم ایشالا غم آخرت باشه .
خدمت دوستان عرض می کنم که من الان 4 ماهه که انتظار می کشم. آدم وقتی می بینه که سرنوشتش توسط قانون رقم خورده و هیچ راه فراری هم نداره ، چاره ای جز تسلیم شدن نداره. اینجاست که انتظار برای سرنوشت محتوم آدم رو دیوانه می کنه. عین این می مونه که وادارت کنن داستانی رو بخونی که می دونی قراره توش چه اتفاقاتی بیفته . باز خدا رو شکر . اینجور که پیداس جای بدی نیفتادیم . نیمه پر رو هم باید دید.
 

mehrdad_sh

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2011
نوشته‌ها
392
لایک‌ها
52,239
محل سکونت
TEHRAN
سلام دوستان

خوب بالاخره آموزشي ما هم به اتمام رسيد. ما اسلامشهري ها ساعت حدود 10 صبح امروز توسط اتوبوس از پادگان حضرت امير اسلامشهر به خضرايي منتقل شديم و امروز در اونجا به همراه 2 گردان ديگه تمرين رژه با اسلحه و مراسم سردوشي كرديم. فردا هم قرار تمرين كنيم و بالاخره روز پنجشنبه مراسم سر دوشي ما خواهد بود.

امروز كه وسايلم رو جمع مي كردم بغض در گلوم رو گرفته بود روزهاي سخت، خوب و خوش، تشويقات و تنبيهات، و... تمام جلوي ذهنم مرور شد. چه زود گذشت اين 2 ماه.

:rolleyes:

براي دوره جديد دوره بسيار خوب و آسوني رو آرزو مي كنم و بهشون پيشنهاد مي كنم كه از تك تك روزهاي آموزشيشون لذت ببرن مي دونم الان ممكنه بگيد مگه مي شه از اين دوره و روزها لذت برد ولي باور كنيد روزي مي رسه كه حسرت اين روزها رو خواهيد خورد. براي من امروز همين حالت بود.
 
Last edited:

sokooot

Registered User
تاریخ عضویت
21 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
341
لایک‌ها
10
سن
40
محل سکونت
جهنم
سلام دوستان


اعزامی های عزیز 5 روز تا زمان اعزام وقت باقی است:wacko:
 

ehsan32909

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 جولای 2006
نوشته‌ها
26
لایک‌ها
0
سلام به همه هم خدمتی ها
امروز یه سری عکس دیدم با موضوع رمضان در پادگان که دیدم خالی از لطف نیست که لینکش رو اینجا بزارم تا شما هم ببینید.
تصاویر: رمضان در پادگان
سربازا رو بردن هتل عکس گرفتن. این جا پادگان شهید قدس نیروی هوایی ارتش هستش.
فکر کنم اینجا بهترین جای نیروی هوایی باشه نظرتون چیه؟
دوستایی که اموزشیشون تموم شده هم لطفا یه مقایسه ای بین شهید خضرایی با اینجا انجام بدن.
ممنون
 

mehrdad_sh

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2011
نوشته‌ها
392
لایک‌ها
52,239
محل سکونت
TEHRAN
مهرداد جان بهت تبریک میگم. انشاءالله همه مراحل زندگیت هم برات پر از خاطرات خوب و شیرین باشه.
اینجا تقریباً همه اعزامیها خودشون رو دارن گرم میکنن واسه شروع، دل همه مون میخواد زودتر شروع بشه. خسته شدیم از انتظار.
راستی یگان کجا تقسیم شدی؟

ممنون

من هم براي شما دوره خوبي رو آرزو دارم.

امروز مراسم سردوشي تو خضرايي انجام شد. 8 روز مرخصي دادن و ما بايد 5 ام شهريور با لباس فرم بريم خضرايي براي تقسيم.
 

mehrdad_sh

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2011
نوشته‌ها
392
لایک‌ها
52,239
محل سکونت
TEHRAN
سلام دوستان


اعزامی های عزیز 5 روز تا زمان اعزام وقت باقی است:wacko:

1 ام شهريور كه مي رين سازمان وظيفه جز يه برگه باريك كه توش آدرس و ساعت مراجعه نوشته چيزي ديگه اي نيست سر جمع 1 ساعت هم كار نداريد. روز 2 ام شهريور هم كه بريد جز پر كردن چندتا فرم و تحويل گرفتن كيسه انفرادي كه توش لباس و... هست كار ديگه اي نخواهيد داشت البته همه اينها رو تا بعد از ظهر طول مي دن بعد بهتون مرخصي مي دن تا 12 ام. در واقع دوره شما از 12 شهريور شروع مي شه.
 
Last edited:

mehrdad_sh

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2011
نوشته‌ها
392
لایک‌ها
52,239
محل سکونت
TEHRAN
سلام به همه هم خدمتی ها
امروز یه سری عکس دیدم با موضوع رمضان در پادگان که دیدم خالی از لطف نیست که لینکش رو اینجا بزارم تا شما هم ببینید.
تصاویر: رمضان در پادگان
سربازا رو بردن هتل عکس گرفتن. این جا پادگان شهید قدس نیروی هوایی ارتش هستش.
فکر کنم اینجا بهترین جای نیروی هوایی باشه نظرتون چیه؟
دوستایی که اموزشیشون تموم شده هم لطفا یه مقایسه ای بین شهید خضرایی با اینجا انجام بدن.
ممنون

با چندتا عكس نمي شه مقايسه كرد. اما به هر حال مثل اينكه غذاش به مراتب از خضرايي بهتره. من بهوتون بگم من هم غذاي خضرايي رو خوردم و هم پادگان خودمون توي اسلامشهر غذاي خضرايي بسيار بسيار بدتر از اسلامشهره. غذاي اسلامشهر هم تعريفي نداره اما خضرايي از اين لحاظ ضعيفه و همينطور از لحاظ بوفه خضرايي ضعيف تر از اسلامشهره. بوفه پادگان اسلامشهر مجهز تره.

نماز خونه خضراي بسيار بزرگ و مهجز هست و اسلامشهر از اين لحاظ حرفي براي گفتن نداره.

كلا خضرايي مقرراتي تر از پادگان اسلامشهر.
 

aliarc2003

Registered User
تاریخ عضویت
14 ژانویه 2010
نوشته‌ها
31
لایک‌ها
0
سلام به همه هم خدمتی ها
امروز یه سری عکس دیدم با موضوع رمضان در پادگان که دیدم خالی از لطف نیست که لینکش رو اینجا بزارم تا شما هم ببینید.
تصاویر: رمضان در پادگان
سربازا رو بردن هتل عکس گرفتن. این جا پادگان شهید قدس نیروی هوایی ارتش هستش.
فکر کنم اینجا بهترین جای نیروی هوایی باشه نظرتون چیه؟
دوستایی که اموزشیشون تموم شده هم لطفا یه مقایسه ای بین شهید خضرایی با اینجا انجام بدن.
ممنون

سلام
پادگان قدس یه بخشی از دوشان تپه هست.و آموزشی هم نیست.این سربازایی هم که دیدید بعد از آموزشیشونه و به اصطلاح سرباز صفرن.اصلا با خضرایی قابل قیاس نیست و قطعا خضرایی بهتره.حالا 3-4 ماه دیگه که هردو رو دیدید متوجه می شید.
 

mbx

Registered User
تاریخ عضویت
23 دسامبر 2006
نوشته‌ها
60
لایک‌ها
0
امروز جشن سردوشی ما بود. یک دور رژه رفتیم جلوی امیر سرتیپ آقایی و تعریف خیلی خوب هم گرفتیم. خسته کننده بود این دو سه روز. به ما گفته بودن رژه نداریم به علت ماه رمضون. یهو سه چهار روز مونده به پایان دوره گفتن نه خیر!! داریم خوبشم داریم!! و ترکوندن اینقدر تمرین دادن صبح و بعد از ظهرو با ژ3 و بدون ژ3. در هر حال تموم شد و این نیز گذشت. با تموم خستگی هاش. زیر تختم کلی توصیه نوشتم برای جانشین بعدیم که میاد جام شاید یکی از شماها باشین.

در کل هم دعا کنید اسلامشهر بیفتید. حداقل اگه سمت غرب تهران هستید. اسلامشهر اسمش مخاطره انگیزه وگرنه خودش یه پادگان نقلی و کوچولو هست که خیلی از مشکلات خضرایی و امثالهم رو نداره. تنها مشکلش وجود موجودی به نام جواد (بوفه دار) و رمضون (سرباز وظیفه ی آشپزخونه) و سرگروهبان آب (ارشد آشپزخونه) هست که هر کدوم یه کنتاکت عجیب اما دوست داشتنی با بچه ها دارن از نظر دعوا و داد زدن + اعزام به بیگاری.

بچه‌ها یه مقداری در مورد معاف از رزمها هم بگید، کلا چه سود و ضرری داره توی خضرایی

خب رژه و بدو بدو و سرپا ایستادن نداری. عوضش ممکنه منطقه نظافتی اضافه بهتون بدن. فرضا سر مراسم سردوشی ماها ساعت دو و نیم صبح پاشدیم اینها تا 7 خوابیده بودن آسایشگاه یعنی تا پایان مراسم!!!!!!!!!!!!

در مورد اعلامش هم فرمانده تون یه روز میگه معاف از رزمها بیان بیرون دونه دونه میحرفه باهاشون و شرایط رو میبینه و تصمیم میگیره. من به سروان دریکوند گفتم معاف از رزمم و ازش مجوز گرفتم که مثل بقیه مراحل رو انجام بدم ولی هروقت بهم فشار اومد راحت بیام کنار. ایشون هم قبول کردن و تشکر کردن بابت همکاری.

در مورد معافی حین خدمت اینو بگم که از دوره ی ما 2 نفر معاف پزشکی شدن وسطهای دوره بار بندیل بستند و رفتند. دو سه نفر دیگه هم اطلاع دارم در دست اقدام بودن که کارشون تا 70 درصد اوکی شده بود. در هر حال روش خوبیه بعد از اعزام اقدام کردن راحت تر میگیرن.

بردن ژیلت مشکلی نداره. تیغ منظورش ابزار برش هست که مثلا میتونی گلوی یه نفر رو با تیغ ببری ولی با ژیلت ممکن نیست به خاطر مسدود و محدود بودن تیغه هاش.

مطمئن باشید بعد از عید فطر هست تایم اندازه کردن لباس و اینهاتون. ماه رمضون نخواهید دید تو پادگان. مطمئن باشید. احتمالا اولین شنبه ی بعد از ماه رمضون خواهد بود اعزام اصلی تون.
پنج شنبه و جمعه تعطیلید و بعضا 4 شنبه هم هست. مخصوصا اگه پارتی دار و نور چشمی باشید یا اینکه متاهل باشید.
یه تعطیلات شبیه میان دوره ممکنه داشته باشید در حد 4 روز.

هر تهدیدی کردن جدی نگیر. فقط میخوان زهر چشم بگیرن. هر تهدیدی کردن یک کلام. دایورت کن!!!!! همین و بس.

در مورد اسلامشهر، کمپلت فوق دیپلم ها که 83 نفر بودن دوره ی 1/4 ، افتادن اسلامشهر + 140 نفر لیسانس که به صورت اتفاقی و شانسی افتادن اسلامشهر.

دلیل اینکه بچه ها اعزام میشن از خضرایی به اسلامشهر، این هست که نیرو هوایی کل کل داره با پدافند و **** سر تملک اون پادگان و برای اینکه نشون بده از رده خارج نیست و از کار افتاده نیست و ازش استفاده میشه هر از گاهی تعدادی سرباز اعزام میکنه. در واقع سرباز خرج میکنه برای اینکه اونجا رو نگه داره.

ضمنا تو سربازی کوچکترین فرقی بین فوق دیپلم و فوق دکترا نیست. کافیه فقط تحصیلات اکادمیک داشته باشید تا نوع برخورد از دیپلم و زیر دیپلم بیاد به فوق دیپلم و بالاتر.

کتاب اجازه میدن ببری و مشکلی نیست.

منشی راحت ترین کار رو داره. نود درصد منشی از قبل انتخاب شدن پشت پرده و ده درصد ممکنه رو حساب کاربلد بودن و شایستگی انتخاب بشن. مثلا سربازها تو میدون صبحگاه رژه میرن و عرق میریزن. منشی نشسته تو اتاق فرمانده و زیر کولر و شربت آبلیمو میکوفته!! یا خوابیده!! البته اینم بگم منشی ها میون بچه ها به شدت منفور هستن (مگه اون یکی دو نفر بی پارتی) و حسابی جنگ اعصاب دارن تو دوره ی ما عملا همه گروهان به منشی میگفتن با صدای بلند دستمالچی و بدتر از اون! البته حق هم دارن. واقعا منشی های بی لیاقت و ابلهی داشتیم که فقط رو حساب پارتی رفته بودن اونجا. اول تا اخر هفته خال به لباسهاشون نمی افتاد و حتی ذره ای پوستشون نسوخت و پوتین تا آخر دوره نوی نو موند.
 

mbx

Registered User
تاریخ عضویت
23 دسامبر 2006
نوشته‌ها
60
لایک‌ها
0
ایشالا اعزامهای شهریور چه تو خضرایی چه تو تیپ حضرت امیر اسلامشهر، موفق باشن و به راحتی و زودی براشون بگذره.
ضمنا آخر دوره 99 درصد شماها اردو خواهید داشت. البته اگه خوب ظاهر بشین تو اردو امیر زودتر از موعد مرخص تون خواهد کرد آخر دوره مثلا عوض اینکه 27 مهر مرخص بشین یکهو میبینی یک هفته یا حتی بیشتر زودتر مرخص شدین.مثل دوره ی اعزام اردیبهشت.
 

ehsan32909

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 جولای 2006
نوشته‌ها
26
لایک‌ها
0
خیلی ممنون از اطلاعات خوبتون.

در مورد معافی حین خدمت اینو بگم که از دوره ی ما 2 نفر معاف پزشکی شدن وسطهای دوره بار بندیل بستند و رفتند. دو سه نفر دیگه هم اطلاع دارم در دست اقدام بودن که کارشون تا 70 درصد اوکی شده بود. در هر حال روش خوبیه بعد از اعزام اقدام کردن راحت تر میگیرن.

در مورد معافی حین خدمت می تونی بیشتر توضیح بدی. منظورم اینه که چجوری باید اقدام کنیم؟ کجا باید بریم برای معافی؟ خودشون میان اعلام می کنن یا ما باید خودمون پیگیر باشیم؟ اگه معاف نشیم تجدید دورمون میکنن یا نه؟و .... . اگه ممکنه یکم اطلاعات بیشتری در این مورد بده.
در ضمن این اردو دیگه چه صیغه ای هستش؟ چه فرقی با خود آموزشی داره؟
 

Ashkan R

Registered User
تاریخ عضویت
17 ژوئن 2006
نوشته‌ها
129
لایک‌ها
0
خب رژه و بدو بدو و سرپا ایستادن نداری. عوضش ممکنه منطقه نظافتی اضافه بهتون بدن. فرضا سر مراسم سردوشی ماها ساعت دو و نیم صبح پاشدیم اینها تا 7 خوابیده بودن آسایشگاه یعنی تا پایان مراسم!!!!!!!!!!!!

در مورد اعلامش هم فرمانده تون یه روز میگه معاف از رزمها بیان بیرون دونه دونه میحرفه باهاشون و شرایط رو میبینه و تصمیم میگیره. من به سروان دریکوند گفتم معاف از رزمم و ازش مجوز گرفتم که مثل بقیه مراحل رو انجام بدم ولی هروقت بهم فشار اومد راحت بیام کنار. ایشون هم قبول کردن و تشکر کردن بابت همکاری.

در مورد معافی حین خدمت اینو بگم که از دوره ی ما 2 نفر معاف پزشکی شدن وسطهای دوره بار بندیل بستند و رفتند. دو سه نفر دیگه هم اطلاع دارم در دست اقدام بودن که کارشون تا 70 درصد اوکی شده بود. در هر حال روش خوبیه بعد از اعزام اقدام کردن راحت تر میگیرن.

آقا ممنون از جوابت
من 2 مورد رو در مورد معاف از رزم توی خضرایی شنیدم که از صحت و سقمش اطلاعی ندارم
اول اینکه میگن از معاف از رزمها بیگاری میکشن، بدترین حالت این بیگاری مثلا چیه؟ (و یه سوال هم اینکه آیا معاف ار رزمها کلا از دویدن و رژه و آموزش رژه مبرا هستن؟)
دوم اینکه شنیدم اونهایی که معاف از رزم هستند احتمال خیلی بیشتری دارن که موقع تقسیم بیوفتن شهرستان
بعد اینکه اردو برای معاف ار رزمها هم هست؟
ممنون میشم اگه اطلاعی از این موارد داری به ما بدی
 
Last edited:

mehrdad_sh

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2011
نوشته‌ها
392
لایک‌ها
52,239
محل سکونت
TEHRAN
مبارک باشه دوست عزیز، و ممنون از اطلاعات خوبت. امیدوارم همیشه موفق و سلامت باشی.
یک سوال
با توجه به تعریفاتی که از وضع منشیها و برخورد بچه ها نسبت بهش داشتی، در کل اگر موقعیتی پیش بیاد، توصیه میکنی اعلام آمادگی کنیم برای این کار یا نه؟
من ترجیح میدم با بقیه بچه ها رفیق باشم تا اینکه تو راحتی باشم و نگاه سنگین بچه ها رو تحمل کنم.

راستی از مشکلات خضرایی گفتی، میشه بگی چیا هستن؟

ميشه هم سمت منشي رو داشت و هم در بين بچه ها محبوب بود. بستگي به ذات خود آدم داره. مثلا در بين منشي ها شكيبي نژاد به نظر من بچه خوبي بود. تا اونجايي كه مي تونست كار بچه ها رو راه مي انداخت. من نزديك بود پنجشنبه - جمعه نگهبان بشم كه اون برام رديف كرد و من هيچ وقت توي دوره روز تعطيل نگهبان نشدم.

اون مسئوليت تنظيم لوح نگهباني رو به عهده داشت.
 

mediacenter

Registered User
تاریخ عضویت
25 مارس 2011
نوشته‌ها
54
لایک‌ها
0
تا اونجايي كه مي تونست كار بچه ها رو راه مي انداخت. من نزديك بود پنجشنبه - جمعه نگهبان بشم كه اون برام رديف كرد و من هيچ وقت توي دوره روز تعطيل نگهبان نشدم.
اون مسئوليت تنظيم لوح نگهباني رو به عهده داشت.
به این نمیگن کار راه انداختن ،این ضایع کردن حق بقیس.
 

mehrdad_sh

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2011
نوشته‌ها
392
لایک‌ها
52,239
محل سکونت
TEHRAN
ممنون.
میگم خشم شب و این جور چیزا که نداریم؟
در کل تو این دوره برای کسی مشکل خاصی (از نظر جسمی) پیش نیومد؟

نه خشم شب براي آموزشي سپاهه كه مي گن اونم بر داشته شده.

چرا يكي توي آشپزخونه آب سماور ريخت رو پاش سوخت و يكي هم پاش شكست كه تا آخر دوره پاش تو گچ بود و 2 تا چوب زير بغلش كه از بهترين ها توي رژه رفتن بود.
 

mehrdad_sh

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2011
نوشته‌ها
392
لایک‌ها
52,239
محل سکونت
TEHRAN
به این نمیگن کار راه انداختن ،این ضایع کردن حق بقیس.

نه خير جناب !

اشتباه برداشت نكن

مثلا چهارشنبه كه متاهل ها رو مي فرستادن خونه به يكي از اونها نگهباني مي خورد. طرف دوست داشت بره خونه من به جاي اون ميرفتم نگهباني وايميستادم اون به مرخصي ش مي رفت و من هم پنجشنبه و جمعه م رو نجات مي دادم.

يا به منشي سفارش مي كردم كه اگه يكي غيبت داشت يا مرخصي رفته بود يا به هر دليل نبود من داوطلببي به جاش وايسم اونم قبول مي كرد. ما نگهباني داوطلبي هم داشتيم. بايد مي رفتي به منشي مي گفتي اونم هم به فرمانده مي گفت و در صورت موافقت اسمت رو مي زاشت توي لوح .

تنها يكي دو مورد چنين حالتي پيش اومدم بقيش نوبت خودم نگهباني بودم.
 
Last edited:
بالا