خب منم گفتم یه پست بدم نگن این دختره لاله
دوستان به نظر منم قسمتی از حرفهای جناب سعید و بعد از اون بقیه دوستان در مورد تقسیم حدود اختیارات کار عملی و خوبیه حداقل با این کار ریشه های اختلاف و دعوا کمتر میشه من برخلاف دوستان موافق فراموش کردن و بخشیدن از طرف طرفین نیستم چون این موضوع مقطعی خواهد بود
با تشکر(یه کاربر پی تی که دیگه صبرش لبریز شده بود)
باور کنید من هم تا مدت ها با این قضیه مشکل داشتم، که مگه میشه بخشید؟ مگه میشه فراموش کرد؟ اگر هم فراموش کردیم و باز هم این اتفاق افتاد چی؟ باز هم فراموش کنیم؟
ولی هر وقت این سوال ها رو می پرسیدم بلا فاصله این جملات تو ذهنم می اومد:
بخشش از بزرگان است!
فراموشی نعمتی است که خدا به انسان داده.
حالا یک مثال می زنم که ببینید من راست می گم یا نه (البته این خاطره یکی از دوست هامه، ولی من هم تو یک موقعیت نه شبیه به این، ولی بودم)
مادر و پدر دوستم با هم دعواشون می شه، سر اینکه تو مراسم ختم پدر بزرگش، مادرش قهر کرده و ..... خلاصه دعواشون شده بود. و وقتی یک همچین اتفاقی می افته زندگی واسه بچه ها که همون دوست من باشه جهنم میشه!!
سرتون رو درد نیارم، این موضوع چه باور کنید چه باور نکنید کار رو به نزدیکی طلاق می کشونه. حتی دعوای اینکه "بچه ام باید با من بمونه" پیش می آد و..... خودتون تصور کنید.
(حالا می تونید بفهمید وقتی من می گم اولش به اون "توقف زندگی" خندیدم ولی بعدش دیدم درسته، راست می گم.)
همه چیز به قهر کردن سر مراسم ختم بر می گرده!!! خوب حالا اگه اشتباه بود، خوب اون بابا یک اشتباهی کرد (باید بلاخره بخشیده بشه). اگر هم درست بود، ولی شما قبول ندارید، باید یک جوری باهاش کنار بیاید (باید فراموشش کنید)
اگه همون موقع قضیه فراموش شده بود یا بخشیده شده بود، این دوست من 1 سال با بدبختی زندگی نمی کرد.
چرا ما نمی تونیم یک همچین پیغام های کوچکی داشته باشیم:
"پستت رو خوندم، ازش خوشم نیومد. از دستت دلگیر شدم ولی سعی می کنم فراموشش کنم"
" ابن حرفی که زدی درست نیست ( و یا اینکه جاش اونجایی که گذاشتی نیست)، ولی از اونجا که می دونم همه قضیه رو نمی دونی، می بخشمت. دفعه بعد به قضیه احاطه پیدا کن بعد حرف بزن"
چرا همه چیز رو باید معامله ببینیم؟ که یکی باید ضرر کنه و دیگری سود؟ چرا نباید گاهی اوقات برای تفریح هم که شده از حق خودمون برای نگه داشتن یک چیز بزرگتر بگذریم؟
میگین تقسیم وظایف؟ بر فرض بگیریم این کار به بهترین شکل انجام شد! آیا تضمینی هست که باز هم مشکلی پیش نیاد؟ چی باعث می شه کسایی که اینقدر از هم دور شدند با هم کار کنند؟ (این جمله انکاری نیست، جداٌ پرسشی است) یا باید به هم نزدیک بشند، یا اینکه کاری به کار هم نداشته باشند!!!!!
من برای حل این مشکل پیشنهاد می کنم، تمامی اعضای عالی رتبه

lol::lol

با هم شام برند بیرون! اگه مشکل حل نشد و هنوزدعوا دارند، یک PlayStation هم یک جوری جور کنند با هم Tekken بازی کنند، اونقدر همدیگه رو بزنند که سیر بشند!!! اگه باز هم نشد.... Mortal Combat بازی کنند، خون همدیگه رو بریزند. به هر حال بعد از این ماجرا، برای کار کردن با هم باید یک جوری با هم کنار بیاند. ( این جمله برای اینه که کسایی که از دری وری های من خسته شدند یک خورده بخندند " کاری نکنید همین جا مراسم عقد و عروسی واستون راه بندازیم")