قطبي در گفتوگو با AFC:
اتمسفر مثبت درس بزرگ هيدينك بود
اميدوارم در پيونگ يانگ گل اول را ما بزنيم
به اندازه كافي در ايران گلزن فوقالعاده تربيت نشدهاند
افشين قطبي سومين مربي تيم ملي فوتبال ايران از روز بازي با عربستان تا به حال است. بسياري به او اميدوارند چون با نام هاي بزرگ کار کرده و در دو جام جهاني حضور داشته است. او با بحث آناليز ويدئو بازيها وارد کره شد و در سال 2007 توانست تا سمت کمک مربي بالا بيايد. در کره جنوبي مردم او را دوست دارند چون بخشي از موفقيت بزرگ سال 2002 بوده است. کرهايها ميگويند او ما را ياد خاطرات خوبي مي اندازد. قطبي تلاش ميکند تا همين ذهنيت را اين بار در مقام سرمربي در ايران بسازد.
به گزارش ايسنا؛ افشين قطبي با سايت كنفدراسيون فوتبال آسيا گفتوگوي داشته است كه متن كامل آن به اين شرح است:
* شما وقتي به ايران فراخوانده شديد که فوتبال با نااميدي همراه بود. براي تغيير اين شرايط چه برنامهاي داريد؟
- سعي کردم حس اتحاد بوجود بياورم. سعي کردم به همه مربيان بازيکنان، طرفداران و باشگاه احترام ويژهاي نشان دهم. ما به حمايت همه احتياج داريم و بايد نزديکتر باشيم. الان هم تلاش ميکنم همه احساس کنند يک تيم دارند. يک تيم که متعلق به خود آنهاست.
* البته افشين قطبي محبوبيت قابل ملاحظهاي در بخشي از طرفداران هم دارد اما، يک شکست در کره شمالي مي تواند همه چيز را عوض کند. آماده روزي هستيد که طرفداران از شما رو گردان شوند؟
- ما بايد از لحاظ ذهني آماده باشيم. ما فقط مربي و بازيکن نيستيم. منظورم رسانه ها و طرفداران و اهالي فوتبال هم هست.گرفتن حداقل شش امتياز ضروري است. ما 270 دقيقه بازي داريم نه فقط 90 دقيقه برابر کره شمالي. کار ما در پيونگ يانگ تمام نمي شود.آنجا آخر جهان نيست و اين ديدار مرگ و زندگي نخواهد بود پس بازي ادامه خواهد داشت و بايد ظرفيت خود را بالا نگه داريم.
* البته اين داستان ميتواند به پليآف هم بکشد.
- من اميدوارم کار را در همين گروه تمام کنيم. اما خودمان را براي هر دو بازي در پلي آف هم آماده کردهايم و نگراني نداريم. من هم ازبکستان را مي شناسم که ممکن است تيم سوم گروه يک شود و هم نيوزلند را. با تمريناتي که در تهران داشتيم من خيلي اميدوارم و ذهنيت مثبتي دارم.
* و اگر در هر صورت ايران به جام جهاني نرسيد در ايران خواهيد ماند؟
- من تا روزي که فدراسيون فوتبال و ميليون ها طرفدار بخواهند در خدمت تيم ملي خواهم بود. کار در فوتبال ايران برايم افتخار است.
* ادامه همکاري شما به طور رسمي منوط به چه چيزي شده است؟
- من و فدراسيون فوتبال ايران خيلي سريع به توافق رسيديم. البته فکر آينده را هم کردهام. قرار است وقتي بازيهاي انتخابي تمام شد بنشينيم و با فدراسيون صحبت کنيم و شايد تا يکسال ديگر همکاري را تمديد کنيم.
* يکي از دلايل اميد طرفداران به شما تجربه کار با مربيان بزرگ است. ميشود بگوييد گاس هيدينك در تيم کره جنوبي بطور خاص چه تاثيري روي شما داشته است؟
- او در شرايط سختي کره جنوبي را در سال 2002 به مقام چهارم جام جهاني رساند. تمرکز هيدينك در کار فقط روي کارهاي تاکتيکي نيست. او در آن زمان ايده ايجاد گروه هاي قوي پزشکي، فني و رسانه را به تيم ملي آورد. هيدينك هوش بالايي دارد و از هر فرصت براي پيشبرد کارها استفاده مي کند حتي سر صبحانه و شام. نکته اصلي کار او ايجاد فضاي مثبت در تيم است تا تمرکز همه روي برنامه ها باشد. هيدينك ميداند چگونه اتمسفر خوبي درست کند.
* هنوز با هيدينك در تماس هستيد؟ يا ميتوانيد مشورتي از او بگيريد؟
- من تماسام را نه فقط با هيدينك که با بقيه همکاران سابقام حفظ کردهام. هنوز به ادووکات، پيم وربيک ( مربي استراليا)، استيو سمپسون ( مربي سابق آمريکا) و ديگران ايميل مي زنم و ارتباط دارم.
* يکي از مشکلات فعلي ايران گلزني است. احتمالاً شما با همين مشکل را در کره جنوبي هم داشته ايد. آنها سال هاست که گلزن خطرناک ندارند. شايد " آن" در 2002 کمي متفاوت باشد. هيدينك چه روشي براي حل اين مسئله در جام جهاني 2002 داشت؟
- اين مشکل کره جنوبي تنها نيست. کره شمالي و ژاپن هم تا حدي همين مسئله را دارند. به نظرم آنها در يک سوم آخر زمين دچار استرس ميشوند. از ترس اشتباه کردن در پاس ها و ضربات آخر ضعيف کار مي کنند. خيلي از پاس هاي گل دقت شان از بين مي رود. فکر ميکنم حضور مربيان خارجي سال هاي اخير در ژاپن و کره جنوبي و تمرينات متفاوتشان اين مشکلات را کمتر کرده است.
* مشکل فوتبال ايران نبود گلزن است يا همين مسئله رواني؟
- هيچکدام. مشکل گلزني ايران، ميدان نديدن گلزن هاي متفاوت در سال هاي اخير است. به اندازه کافي گلزن فوق العاده تربيت نشده است. اما بايد بگويم که کيفيت مهاجمان ايراني با شرق آسيا خيلي فرق دارد. ايراني ها از موقعيت صفر به گل مي رسند و نبوغ خاصي دارند.
* حالا که به گذشته فکر ميکنيد مشکل تيم ملي در بازيهاي قبلي را در چه چيز مي بينيد؟
- نميخواهم درباره قبل صحبت کنم. اجازه بدهيد در گذشته جا نمانيم. ايران پتانسيل بالايي دارد. ايران حتي به جام جهاني 2006 هم رسيد اما بازهم حداکثر توانش را نشان نداد. بگذاريد به آينده و موفقيت هاي بزرگتر فکر کنيم.
* شما تا پايان جام ملتهاي 2007 با کره بوديد. اين شناخت شما از آنها چه کمکي به ايران ميکند؟
- من و وربيک بعد از جام جهاني 2006 بازيکنان جوانتري به تيم آورديم تا براي بازيهاي آسيايي دوحه 2006 و المپيک 2008 آماده شويم. من خودم کيم سون يو که شماره 16 مي پوشد را از اف سي سئول به تيم ملي آوردم. خيلي از آنها اينک بازيکنان ثابت هستند. ما آنها را با تاکتيک هاي جديدي آشنا کرديم که به عنوان برنامه هاي تيم کره جنوبي جا افتاده است.
* و البته از سال 1999 در آن کشور زندگي کرديد. خود کره اي ها اعتراف مي کنند که شما آنها را خيلي خوب مي شناسيد.
- براي همين با فرهنگ و طرز تفکرشان خوب آشنا هستم. مي دانم که در شرايط مختلف بازي چطور فکر ميکنند و چه احساسي دارند. البته کره جنوبي شش بار مداوم است که به جام رفته و تجربه فوق العاده اي دارد. اميدوارم بازي در سئول آن قدرها مشکل نباشد و تکليف صعود آنها تا آن روز روشن شده باشد.
* ولي اين تجربه در مورد کره شمالي نزديک به صفر است. جام جهاني فقط بخشي از خاطره آنهاست و بس.
- براي همين زير فشار زيادي هستند. آنها در فوتبال همان تفکرتان سنتي جنوبي ها را دارند. ما در بازيهاي دوحه آنها را در يکچهارم 3-0 برديم. فکر مي کنم با خوردن يک گل در زمين خودي تمرکزشان مختل شود. مي دانم که آنها در پيونگ يانگ اگر يک گل عقب بيفتند چه حالي پيدا مي کنند. مقابل تماشاگراني که دارند. اميدوارم بتوانيم زودتر گل اول را بزنيم.
---------------
مهدي تاج:
فدراسيون وظايفش را انجام داد؛ نوبت قطبي و بازيكنان است
موبايلها را به كرهايها تحويل نميدهيم
مليپوشي محروم نميشود