• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

بحث و تبادل نظر در مورد اتفاقات روز فوتبال و حواشی ِ آن

میزان اطلاعات فوتبالی صدا سیما؟

  • عالی

    Votes: 4 6.2%
  • خوب

    Votes: 16 24.6%
  • کم

    Votes: 10 15.4%
  • فضاحت

    Votes: 35 53.8%

  • Total voters
    65

Merdas50

Registered User
تاریخ عضویت
28 نوامبر 2010
نوشته‌ها
831
لایک‌ها
960
یادداشت مایلی‌کهن از دیدار استقلال: می‌خواستم از برادران عربم پوزش بطلبم/ مگر شما مامور سازمان حج و زیارت بودید؟

مرد سرد و گرم چشیده فوتبال ایران که یکی از تماشاگران دیدار استقلال برابر الهلال عربستان بود در یادداشتی متفاوت نسبت به اتفاقاتی که در حاشیه این دیدار رخ داد مطالب جالبی را مطرح کرد. او که از رفتار برخی تماشاگران استقلال دلگیر است، عنوان می‌کند قصد داشته از برادران عربش به خاطر الفاظی که به کار برده شد پوزش بخواهد.

به گزارش خبرنگار مهر، محمد مایلی‌كهن یكی از تماشاگران مسابقه سه‌شنبه شب استقلال - الهلال بود و در كنار مهدی مهدوی‌كیا دیگر پرسپولیسی حاضر در ورزشگاه حوادث درون و بیرون زمین مسابقه را رصد كرد. این مربی كه اوایل هفته‌ جاری درباره اتفاقات تیم فوتبال گهر دورود بیانیه‌ای را صادر كرده بود، این بار نیز پیرامون شكست استقلال و حوادث داخل ورزشگاه یادداشتی را تنظیم كرد و در اختیار گروه ورزشی مهر قرار داد كه متن آن را در زیر می‌خوانید:

« نمی‌دانم چرا این روزها دست به قلم شدن و به قول رسانه‌ها بیانیه نویسی من گل كرده است. دیروز به اتفاق همكارم آقای محمود جادری تصمیم گرفتیم به ورزشگاه آزادی برویم. واقعیت امر این بود كه از این حضور سه هدف را دنبال می‌كردیم؛ یكی اینكه ایرانی هستیم و به ایرانی بودن‌مان می‌بایستی ببالیم و افتخار كنیم و دیگری اینكه یكی از تیم‌های باشگاهی كشورم یعنی استقلال بازی داشت، ضمن اینكه روز جمعه در لیگ برتر می‌بایستی بعنوان سرمربی باشگاه گهر دورود برابر همین استقلال قرار بگیرم.

تقریبا در ساعت 20:10 از منزل خود كه تقریبا در شرایط عادی فاصله‌اش تا استادیوم آزادی بیش از هفت - هشت دقیقه نیست به سمت ورزشگاه رفتیم. ترافیك نسبتا سنگین اما روانی در اتوبان منتهی به ورزشگاه وجود داشت كه هر چه نزدیك‌تر می‌شدیم كاملا مشهود بود كه این ترافیك ناشی از كمبود پاركینگ است. به همكارم گفتم می‌دانی دلیل این ترافیك چیست؟ سپس گفتم كه این ورزشگاه تقریبا متعلق به سی و نه سال پیش بوده و در سال پنجاه و سه افتتاح شده است؛ در سال‌هایی كه فكر می‌كنم در كل تهران بیش از پانصد هزار خودرو وجود نداشته پاركینگ‌های متعددی برای تماشاگران تعبیه شده بود اما طی سال‌های پس از انقلاب هر مسئولی كه آمد یكی از پاركینگ‌ها را واگذار كرد یكی را به اتومبیلرانی دیگری را به موتورسواری، یكی را به سواركاری و یكی دیگر را به شركت واحد، یكی را به كارتینگ دیگری را به فدراسیون تیروكمان، یكی را به اسكیت و دیگری را به فدراسیون ووشو و...

آیا با این وجود چنین ترافیكی عجیب است؟ به نظرم حتی باید تعداد این پاركینگ‌ها با توجه به افزایش خودروها بیشتر می‌شد لذا پیرامون این مساله فكر می‌كنم در آن سال‌ها تمهیداتی اندیشیده شده بود اما دوستان آمدند و براساس تفکرات خود در ضلع شمال غربی ورزشگاه یكصد هزار نفری به ساختن ورزشگاه چهل هزار نفری پرداختند و حداقل چندین میلیارد صرف خاكبرداری، تجهیز كارگاهی و ... کردند و ضمنا در حال حاضر برخی از تجهیزات كارگاهی به دلیل عدم استفاده رو به نابودی است و عجبا كه هیچ رسانه‌ای تا امروز به این مهم نپرداخته‌ است آنهم در قلب پایتخت. و حداقل این پرسش را از رئیس وقت سازمان تربیت بدنی نپرسیده‌ كه به استناد كدام طرح و نظركارشناسی ورزشگاه چهل هزار نفری در كنار ورزشگاه صد هزار نفری می‌بایستی ساخته شود؟

بگذریم، تقریبا ساعت نه و پنج دقیقه توانستیم با محبت عزیزان وزارت ورزش و جوانان وارد ورزشگاه شویم تا بعد از مدتها چهره‌های دوست داشتنی آقایان فرهاد مجیدی، فرزاد مجیدی، علیرضا منصوریان، مهدی مهدوی‌كیا و... را ببینیم و در كنار آنها با اشتیاق بیشتری مسابقه را به تماشا بنشینیم. جمعیت بسیار خوبی از مسابقه استقبال كرده بود. به فرهاد كه كنارم بود گفتم فكر كنم امروز بازی سختی داشته باشیم. هر چه زمان بازی می‌گذشت سختی آن بیشتر خودنمایی می‌كرد اما هدف من از این نوشته‌ها، اصلا پرداختن به خود مسابقه نیست بلكه در طول مسابقه اتفاقاتی رخ داد كه هر چه رو به جلو می‌رفت، كاملا مشخص بود استرس و فشار را نه تنها روی حریف زیاد نمی‌كند بلكه این تیم ماست كه تحت فشار قرار می‌گیرد.

واقعا نمی‌دانم چرا ما تصور می‌كنیم هر مسابقه‌ای اگر به شكست‌مان منجر شود دنیا به آخر رسیده است! راستی ما چگونه خود را پیشگو فرض می‌كنیم و در اواسط یا اواخر بازی اگر عقب هستیم می گوییم حتما بازی را واگذار خواهیم كرد. مگر همین دیشب تیم دورتموند در كمتر از دو دقیقه آنهم از دقیقه نود به بعد از شكست پیروزی نساخت؟ اگر به دورتر برگردیم و مسابقه معروف منچستر- بایرن مونیخ در فینال باشگاه‌های اروپا، مگر همین اتفاق نیفتاد؟

بگذریم، در طول بازی از خیلی از مسائل خجالت كشیدم؛ از اینكه می‌دیدم چه شعارهایی علیه تیم حریف داده می‌شود، در كنار آن مواد منفجره‌ای كه هم خطرناك بود و هم وحشتناك. حتما عده‌ای بلافاصله مرا متهم خواهند كرد كه چون فلانی پرسپولیسی است بزرگ نمایی می‌كند. اما بنده خودم را در وهله اول ایرانی می‌دانم و بیشتر جانب انصاف را در نظر می‌گیرم. هیچگاه نمی‌گویم تماشاگران پرسپولیس بهتر از استقلال هستند یا برعكس. اصلا مانده‌ام كه در این زمینه كاپ را به كدامیك از این باشگاه‌ها باید داد!

متاسفانه این حركات در باشگاه‌های بزرگ بصورت الگو به سایر ورزشگاه‌ها رسیده است. عمل زشت از ناحیه هر باشگاهی كه باشد، باید همه آن را تقبیح كنند. واقعا از این جریان متاسف شدم و تصمیم داشتم بلند شوم و فریاد بزنم و از برادران مسلمان عرب خود پوزش بطلبم چرا كه ما با این عزیزان هم دین هستیم و مسلمانیم. حتی اگر هم دین نباشیم آیا باید چنین رفتاری صورت بگیرد؟ بابا چه زود یادمان رفته كه امام راحل‌مان طی سال‌های نه چندان دور فتوایی صادر فرمودند كه به نظر من یكی از بزرگ‌ترین انقلاب‌ها بود و آنهم اینكه مسلمانان شیعه می‌توانند به امام جماعت اهل سنت اقتدا كنند، این یعنی وحدت بیشتر مسلمانان، آیا غیر از این است كه ما به دنبال وحدت هستیم؟

بگذریم، آمدم منزل، هم از باخت نماینده كشورم ناراحت بودم و هم از نحوه برخورد تماشاگران با حریف، هر چند ممکن بود آنها معنای شعارها را متوجه نشده باشند. خلاصه مشغول تماشای بازی رئال و گالاتاسرای شدم و در خلال آن بازی دورتموند و مالاگا، چه بازی‌های زیبایی... لذت بردم و در دلم آرزو كردم ای كاش روزی ما در كشورمان شاهد چنین مسابقات زیبایی باشیم. به خدا ما می‌توانیم هم از نقطه نظر فنی و هم از نقطه نظر برگزاری مسابقات و هم از نظر تجهیزات ورزشی به آنها برسیم.

بگذریم، صبح كه سری به سایت‌ها زدم و مصاحبه‌ها را خواندم. دیدم «مجتبی جباری» این بازیكن ارزنده و ملی چه زیبا صحبت كرده بود كه صحبت‌هایش مثل همیشه چون فوتبالش به دل می‌نشست. وی عنوان كرده بود كه مگر میدان مسابقه میدان سیاست اسـت؟ تماشاگر چرا حوصله و صبر ندارد؟ و... از طرفی برای اولین بار طی یك هفته اخیر عنوان شد كه رفتار الهلالی‌ها و پذیرایی آنها بسیار خوب بوده است.

اصلا حرف اصلی من همین است: سخن اول من با شما تماشاگران عزیز است، برادر عزیز یكبار شده از خودت بپرسی برای چه به ورزشگاه می‌روم؟ من و تو كه مشكلات عدیده‌ای در زندگیمان داریم حالا هر كدام از ما مشكلات‌مان متفاوت است. اصلا ممكن است در این دنیا آدمی پیدا شود كه مشكل نداشته باشد؟ من كه فكر نمی‌كنم، به جای آنكه در استادیوم مشكلات بیرونی را فراموش كنیم تا خستگی از تنمان خارج شود -مثل همه كشورهای مترقی در زمینه فوتبال- آنوقت می‌آییم بر مشكلات‌مان می‌‌افزاییم. باخت كه آخر دنیا نیست. واقعا از این همه اهانت خوشحال هستید؟

اما باز هم بگذریم، آیا مدیر عزیز، سرمربی محترم، بازیكن محبوب، رسانه محترم، وضعیت فعلی فوتبال ما و جو حاكم بر ورزشگاه ناشی از عملكرد ما نیست؟ همین مسابقه را مثال می‌زنم، آیا در بازی رفت عنوان نكردیم میزبانی حریف خوب نبوده است؟ ما را سه ساعت در فرودگاه نگه‌داشتند یك ساعت از فرودگاه تا هتل ما مسافت بود و ..

می‌خواهم ببینم فاصله فرودگاه ما تا محل اقامت الهلالی‌ها در شرایط عادی كمتر از یك ساعت است؟ بعد هم آنها گفتند كاروان شما هشتاد نفره بوده و دلیل معطلی‌تان نیز این مساله است و خود ما هفتاد نفر را تایید كردیم. از طرفی عنوان شد كه چون ما باشگاه فرهنگی – ورزشی هستیم و این هم یك سفر معنوی بود از این فرصت استفاده کردیم و این تعداد همراه را بردیم. از لیدر محترم گرفته تا اعضای محترم هیات مدیره باشگاه، آیا به نظر شما این خود آغاز جنگ روانی برای بازی برگشت نبود؟ آیا صحبت‌های ما اثر منفی بر جو ورزشگاه نداشت؟ اصلا مگر سفر ما زیارتی و تفریحی بود؟ یقینا این كار را می‌توانستیم با ارتباط خوبی كه با الهلالی‌ها برقرارمی‌كردیم بعدها بصورت مجزا انجام دهیم. ضمن اینكه اعضای محترم هیات مدیره باشگاه الحمدالله از بین نمایندگان محترم و صاحب مناصب بالای كشور هستند.

ای كاش این عزیزان به جای رفتن به زیارت یك سری به كمپ باشگاه استقلال می‌زدند و حداقل سكوهای این كمپ كه به آثار باستانی شبیه شدند، را تكمیل می‌كردند. حقیر كه مسئولیتی در این زمینه ندارم تا به حال چندین بار در ساعات و روزهای مختلف به آنجا رفتم وغصه خوردم كه چرا چنین محل مناسبی كه با كمترین بودجه می شد، آن را تجهیز كرد اینگونه رها شده است. باید بپذیریم همه ما در عصبانی كردن تماشاگران بازی سه شنبه شب سهیم بوده‌ایم، البته حرف من این نیست كه این كار تعمدی بوده است.

اجازه بدهید یك خاطره تعریف كنم؛ در مسابقات مقدماتی جام جهانی 1998 فرانسه كه افتخار سرمربیگری تیم ملی ایران را داشتم، هنگام سفر به عربستان آقای مهندس فائقی كه معاون وقت سازمان تربیت بدنی بود و خداوند حافظ ایشان و خانواده‌اش باشد و انسان شریفی هست، به بنده پیشنهاد كرد كه ملی‌پوشان اول به زیارت خانه خدا بروند و بعد برای مسابقه اعزام شوند. بنده به ایشان گفتم در این كه زیارت خانه آرزوی هر مسلمانی هست، جای شكی وجود ندارد اما مگر ما نماینده زیارتی مردم هستیم؟ گیرم كه این كار را انجام دادیم اما فردای آن برابر عربستان شكست خوردیم آیا مردم نخواهند گفت مگر شما مامور سازمان حج و زیارت بوده‌اید؟!

به هر حال باید یادمان باشد فوتبال موهبتی است الهی (البته به نظر بنده) كه می‌تواند روح همكاری، احترام به حریف، احترام به قانون، احترام به نماینده قانون(داور) – حتی درصورت اشتباه وی – را در ما ایجاد کند و قلب ها را بهم نزدیک نماید. فوتبال می تواند به تبادل فرهنگی و نزدیک کردن تمدن ها بیانجامد نه دعوا و آلودگی و تخلف و ...

ما می‌توانیم و از همین امروز دست در دست هم و با دوری از منیت‌ها ما شویم و به آن قله با ارزش برسیم.

برادر کوچک شما محمد مایلی‌کهن»
 

mmousavi

Registered User
تاریخ عضویت
12 فوریه 2011
نوشته‌ها
462
لایک‌ها
679
محل سکونت
زنگان
manchester united hate
cris ronaldo
پرسپولیس و دست اندرکارانش و تمام کسانی که آنها را در ایجاد اون باشگاه ... یاری کرده اند
 

javadyazdani

Registered User
تاریخ عضویت
29 اکتبر 2012
نوشته‌ها
5,465
لایک‌ها
10,633
استقلال و فرهاد مجیدی+سوشا مکانی
 

parsifar

Registered User
تاریخ عضویت
20 دسامبر 2011
نوشته‌ها
597
لایک‌ها
474
از کل تيمهاي ايراني + کل بازيکنان ايراني

منهاي يه تعداد کمي از بازيکنها که دوزار فوتبال بلدن.

کل فوتبال ايرانو بتکاني يه علي دايي فقط داره.بقيه شون بوووووووقن
 
Last edited:

kapitan-ali

Registered User
تاریخ عضویت
26 آپریل 2010
نوشته‌ها
3,346
لایک‌ها
7,240
محل سکونت
تهران
متنفرم از استقلال
تیم ملی اسپانیا و اینیستا
از بارسلونا هم بدم میاد
 

shylord

Registered User
تاریخ عضویت
27 نوامبر 2009
نوشته‌ها
1,195
لایک‌ها
1,496
رئال مادرید
پرسپولیس
رونالدو
مورینیو
 

go23user

Registered User
تاریخ عضویت
9 مارس 2012
نوشته‌ها
100
لایک‌ها
3
اینتر میلان
خسرو حیدری
پرویز مظلومی
صمد مرفاوی
 

Merdas50

Registered User
تاریخ عضویت
28 نوامبر 2010
نوشته‌ها
831
لایک‌ها
960
بررسی رویدادهای پشت پرده لیگ
دست‌های آلوده در فوتبال



امسال ‌همچون سال‌های گذشته در هفته‌های پایانی لیگ بر‌تر و لیگ دسته اول، خبرهای ناخوشایندی از فوتبال کشورمان به گوش می‌رسد؛ در بازی سپاهان و داماش دستهای نامرئی! ناخودآگاه در محوطه جریمه به توپ آبشار می‌زند!
به گزارش «تابناک»، در لیگ دسته اول با بازیکنان حریف تماس نامری ! گرفته‌و سکه‌های نامرئی رد و بدل می‌شود.

خودمان را گول نزنیم. متأسفانه مافیای فوتبال همچنان در کشورمان آزادانه فعالیت می‌کند و در شرایطی که بسیاری از مردم شریف و عزیزمان، با مشاغل آبرومند و تلاش شبانه‌روزی از مشکلات اقتصادی رنج می‌برند، برخی سودجو، تنها به دلیل روابط پشت پرده به درآمد هنگفتی می‌رسند.

بنا بر این گزارش، علی دایی در آخرین روزهای حضورش روی نیمکت پرسپولیس، بار‌ها از واژه «پدرخوانده» یاد کرد که به زعم او برخی دست به کار شده‌اند تا با تماس با بازیکنان مورد نظرشان، پرسپولیس را برای لیگ یازدهم ببندند. دایی حتی از فردی نام برد که با بازیکنان تیمش تماس می‌گیرد تا به این طریق آرامش پرسپولیس را به هم بزند.

آری؛ واسطه‌های گستاخ در پشت پرده فوتبال ما در حال فعالیت هستند و بی‌رحمانه همچون اختاپوسی خون آشام نتایج پشت پرده فوتبالمان را تغییر می‌دهند و در این راه خبرنگاران و برخی مسئولان شریف و صادق قربانی این زالو صفتان می‌شوند و... .

در برنامه دوشنبه شب ۹۰ اتفاقات و مسائل لیگ دسته اول ‌بررسی شد. با فلاش بک به دیدار راه آهن و قندی یزد که تیم قندی شش گل در تهران خورده بود و مانع صعود نفت آبادان شد. در برنامه ۹۰ با مسئولان ‌تیم‌های لیگ دسته اول صحبت شد و به تماس‌های دو شب قبل از بازی پیمان صاحب جمعی دستیار فراز کمالوند با زعفرانی بازیکن تیم شهرداری بندرعباس و همچنین صحبت‌های اتابکی بازیکن تیم شهرداری یاسوج توجه شد.

در پایان سخنان مسئولان ‌تیم‌های لیگ یکی پخش شد؛ یکی می‌گفت: دلال‌ها با بازیکنان ما تماس می‌گیرند و می‌گویند بد بازی کن تا فصل آینده در تیم ما باشی. این انحراف در فوتبال و دلالی فوتبال ماست.

ضمنا طاهری سرمربی شهرداری یاسوج مدعی بود که اتابک نمازی گفته که از طرف کمالوند با او تماس گرفته شده و از او خواسته‌اند ‌یا بازی نکند یا یک پنالتی بدهد و بیست میلیون تومان هم بگیرد. نمازی این حرف را تکذیب کرد اما مدیر اجرایی تیم شهرداری یاسوج حرف‌های سرمربی تیم را تأیید کرد و گفت، دیده که چنین حرف‌هایی را خود نمازی به سرمربی تیم زده است.

سرمربی تیم شهرداری یاسوج هم می‌گفت بازیکنان را به قرآن قسم می‌دادم که به تیم خیانت نکنند و کار به اینجا کشیده شده بود.

با بازیکنان همه تیم‌ها تماس گرفته شده است!

عادل فردوسی‌پور در بین برنامه گفت: چه خبر است؟ در لیگ یک با همه بازیکنان تیم‌ها از انتها و وسط جدول گرفته تا بالا و پایین آن می‌گویند که با بازیکنان ما تماس گرفته‌اند که شل بازی کنند و همه می‌خواهند روی خط بیایند.

عادل فردوسی‌پور هم گفت باید مسئولان نهادهای بالا‌تر در این زمینه تحقیق کنند و تبانی یونتوس در برنامه زنده تلویزیونی مشخص نشد و مسئولان دیگر در این مورد تحقیق کردند.

تماس و پیشنهاد به علی سامره

علی زینلی، مدیرعامل مس رفسنجان هم مدعی شد که با علی سامره مذاکره کرده‌اند و به او گفته‌اند، فصل آینده می‌توانی در تیم شهرداری یاسوج بازی کنی! اما خواسته همه مسئولان باشگاه‌های لیگ دسته اول این است اگر فردی تخلف کرده و تخلفش محرز شده با او برخورد شود.

برخی با سوءاستفاده از وجهه خود و با تشکیل مؤسسه فرهنگی و ورزشی ـ که هیچ گونه نظارتی از سوی سازمان بر کار‌هایشان نیست ـ شروع به ترکتازی می‌کنند و چقدر راحت و بدون دردسر، دسترنج خیلی‌ها و حتی یک روستازاده را ـ ‌که شب و روز برای آن پول زحمت کشیده ـ به بهانه فوتبالیست شدن از چنگش به تاراج می‌برند!

به هر حال، مبارزه با مافیای فوتبال عزمی راسخ و دسته جمعی را می‌طلبد، در ایتالیا تیم یوونتوس با آن همه افتخارات به ‌پایین‌تر فرستاده شد تا دست‌های آلوده دست از سر فوتبال این کشور بر‌دارد؛ پس ما هم می‌توانیم، اگر...
 

Merdas50

Registered User
تاریخ عضویت
28 نوامبر 2010
نوشته‌ها
831
لایک‌ها
960
بازیکن ایرانی که در امارات صاحب هتل است !+عکس

یکی از ملی پوشان سابق فوتبال که سوگلی تیم برانکو بود و پس از وداع برانکو، آرام آرام از کانون توجه دور شد، حالا در امارات هتل دارد و به درآمدزایی مشغول است.


آقای (ب ) بازیکنی بود که برانکو علاقه عجیبی به فوتبال او داشت. خیلی ها از معمولی بودن کیفیت این بازیکن حرف می زدند اما برانکو بدون توجه به انتقادات، این کشف زمان بلاژویچ را همیشه در اردو و فهرست 18 نفره حفظ می کرد. این بازیکن یک بار در جریان بازی ملی، با همبازی خود بزن بزن راه انداخت اما باز هم در تیم ملی ماند تا این که برانکو رفت و دوره او هم به سر آمد.

بعد از رفتن برانکو، کم کم کار این بازیکن به بازی در لیگ آزادگان کشیده شد و در نهایت خیلی بی سروصدا از فوتبال کنار رفت.
خیلی ها نگران این بازیکن بودند، بازیکنی که در مکتب فولاد رشد کرد و خود را با تلاش و زحمت فراوان تا سطح اول فوتبال ایران رساند، ناگهان ناپدید شد و خیلی ها نگرانش بودند اما به تازگی فهمیدیم اصلا جای نگرانی وجود ندارد و این ستاره سابق تیم ملی با پول هایی که از زمان بازیگری پس انداز کرده، در امارات بیزینس جالب و سوددهی راه انداخته و هتلدار شده است.
درآمد هتلداری نوش جان این بازیکن اما نمی دانیم چرا بی اختیار یاد فوتبالیست های قدیمی افتادیم که پولی نمی گرفتند و بعد از پایان دوران قهرمانی هم بیکار می ماندند.
رادنیوز/باشگاه خبرنگاران
 

sara__joon

کاربر فعال فوتبال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
2 آگوست 2006
نوشته‌ها
5,355
لایک‌ها
5,607
محل سکونت
El Paso, Texas
حالا مگه خلاف کرده که اسمش رو نمیگن!؟
هر کی خبر رو نخونه فکر می کنه طرف آدم کشته!

پ.ن : بداوی؟
 

captain_malaki

محروم از فعالیت تجاری
محروم از فعالیت تجاری
تاریخ عضویت
23 دسامبر 2012
نوشته‌ها
2,458
لایک‌ها
584
محل سکونت
زنــ جان
22070896561167817977.png


آث میلان و لیورپول محبوبترین باشگاههای نظر سنجی :cool:
 

Abbath

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2010
نوشته‌ها
2,362
لایک‌ها
27,705
محل سکونت
(Caspian(Qazvin
داخل

استق لال و فرزاد مجیدی

خارج

رئال مادرید و بیشتر بازیکناش

مورینیو
 

f@rzad

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
15 آگوست 2007
نوشته‌ها
8,501
لایک‌ها
18,797
محل سکونت
Tehran
387352_482976181774389_753656346_n.jpg

روز چهارشنبه یه بازی خیرخواهانه برای کمک به زلزله زدگان بوشهر برگزار شد.
قرار بود پیشکسوتان استقلال و پرسپولیس به میدان بروند. اما جالب این که هیچ کدوم از پیشکسوتان پرسپولیس به سالن هندبال نیومدن تا در نهایت بزرگان استقلال هرکدوم به دو تیم یاران مرحوم دانایی فر و مرحوم دهداری تقسیم شدن،
این عکس سید علی موسوی، رضا حسن زاده، محمد نوازی و هاشم حیدری را در تیم یاران دانایی فر نشون میده.
بازی 5-5 مساوی شد. البته بازی که نتیجه کم اهمیت ترین جز اون بود.
 

Merdas50

Registered User
تاریخ عضویت
28 نوامبر 2010
نوشته‌ها
831
لایک‌ها
960
مهدی فنونی زاده چرا اسیر اعتیاد شد..؟


همشهری سرنخ: سال هاست در میان ورزش دوستان و ورزشکاران به عنوان یک قهرمان شناخته شده است اما این بار او مدالی دارد که بیشتر از همه کاپ هایی که تاکنون در دست گرفته می ارزد. او بعد از سال ها، اعتیاد را کنار گذاشت و توانست باز هم به عنوان ورزشکار در میان اهالی ورزش جای خود را به دست آورد. اعتماد به نفسش ستودنی است.
مهدی فنونی زاده هیچ وقت نگران این نبود که مسئله اعتیادش را رسانه ای کند و بگوید که خیلی وقت است از اعتیاد دور است. او در مصاحبه با ما همراه شد تا به مردم بگوید تا چه اندازه در اعتیاد غرق بوده و چه انگیزه و توانی باعث شد که بتواند خود را از دام اعتیاد بیرون بکشد.

مهدی فنونی زاده در سال 1993 به عنوان سومین فوتبالیست برتر آسیا پس از «کازویوشی میورا» ژاپنی و «فهد البیشی» عربستان انتخاب شد. خیلی از فوتبالیست ها و طرفداران ورزش فوتبال هنوز 2 گل از فاصله بسیار دور او به تیم ملی عربستان در بازی های مقدماتی جام جهانی 1994 را به یاد دارند.
می گوید: «در خانواده ای فوتبالی به دنیا آمدم. 4 برادر دیگرم هم فوتبالیست بودند. سال پیش، مرتضی برادر بزرگترم همبازیم در تیم ملی بود و از سال 1369 تا 1371 من در تیماستقلال بازی می کردم و مرتضی در تیم رقیب یعنی پرسپولیس تهران بازی می کرد. در پست هافبک مدافع در تیم های استقلال جنوب تهران، راه آهن، نیروی زمینی، دارایی، بانک تجارت، استقلال، پاس و ... توپ زدم. از سال 65 تا سال 72در تیم ملی ایران بازی کردم اما هیچگاه فکر نمی کردم روزی به دام اعتیاد بیفتم.»
مهدی فنونی زاده: روحیه حساسم دلیل اعتیادم شد
خیلی از کارشناسان ورزش به او لقب آر پی جی فوتبال ایران را دادند و اعتقاد دارند هنوز هم کسی نتوانسته همانند او بازی کند: «به یاد دارم در 5 دربی بازی کردم. آن روزها هر مربی که من را می دید می گفت مهدی تو توانایی ات بیشتر از اینهاست. می دانستم که باید برای تیمم و فوتبالم کم نگذارم. به همین خاطر هیچ وقت زمانی که پا به توپ بودم سمت اعتیاد نرفتم. در آن زمان حتی تصور هم نمی کردم که روزی پای اعتیاد به زندگیم باز شود.»
او از زمانی می گوید که دیگر فوتبال را کنار گذاشت: «من هیچ وقت دوست نداشتم از ورزش جدا شوم اما دیگر زمانی رسیده بود که باید بازی را کنار می گذاشتم. سال 77 بود که دیگر در زمین فوتبال بازی نکردم. راستش را بخواهید تا زمانی که من فوتبال بازی می کردم خیلی به خودم سخت می گرفتم.
به خودم می گفتم که باید بهترین باشی، بهترین پاس ها را بدهی. **** های سخت می گرفتم، زود می خوابیدم. حتما پس از بیدار شدن ورزش می کردم. همه چیز زندگی ام روی برنامه بود اما وقتی رفتم سراغ اعتیاد دیگر بازی فوتبال را کنار گذاشته بودم و خبری از این برنامه ها نبود.»
هجوم مشکلات
از آن زمان که بازیکن با سابقه دیگر بازی نکرد دچار خیلی از مشکلات احساسی شد، مشکلاتی که ممکن است روزی گریبان هر فرد مشهوری را بگیرد: «همه دنیا قبول دارند که قشر فوتبالیست و بازیگر و در کل آدم های مشهور، قشر بسیار آسیب پذیری هستند. آن هم فقط به خاطر موقعیت اجتماعی است که در آن قرار می گیرند. بیایید عمیق تر نگاه کنیم. من بازیکنی بودم که سال ها در زمین توپ می زدم و خوب هم بازی می کردم. این را همه فوتبالدوستان و کارشناسان می گفتند. خیلی از مربی ها از تکنیک های من تعریف کردند و حالا دیگر به خاطر سنم نمی توانستم فوتبال بازی کنم. دیگر یا باید مربی می شدم و یا ... دل من چمن سبز فوتبال را می خواست و هیاهوی تماشاچیان را. لحظه های گل و شادی های پس از پیروزی را اما دیگر امکان قرار گرفتن در این موقعیت را نداشتم.»
این مسئله، روحیه آقای بازیکن را تضعیف کرده بود و باعث شده بود که او افسرده و بی حوصل شود: «من که تا دیروز علاقه شدیدی به پیگیری بازی ها داشتم دیگر حتی تمایلی به دیدن بازی ها نداشتم. با خودم می گفتم اصلا چرا باید بازی های فوتبال را پیگیری کنم. مگر تا وقتی که پیگیری کردم چه شد. اینکه تک و تنها و به دور از زمین فوتبال، در خانه ام می نشستم و از تلویزیون، مسابقه نگاه می کردم عذابم می داد. خودم متوجه نبودم اما روحیه و اعتماد به نفسم به شدت پایین آمده بود و غرور اجازه نمی داد که این مشکلات روحی ام را پیگیری کنم و راه درستی برای حل آنها پیدا کنم. به همین دلیل خیلی زود آسیب پذیر شدم.»
فنونی زاده از اولین باری می گوید که پس از سال ها ورزش و فوتبال بازی کردن با مواد آشنا شد: «مدتی بود که از تیم پاس بیرون آمده بودم که ترجیح دادم به دنبال یک کار اقتصادی باشم تا سرم گرم شود. همانجا بود که یکی از دوستانم که در کار تولید و خرید و فروش لباس بود به من پیشنهاد داد تا به تولیدی او بروم و با هم بر سر همکاری و یا شراکت صحبت کنیم، پیشنهادش را قبول کردم.
به یاد دارم که برای اولین بار فقط به این بهانه به تولیدی این دوست رفتم که کارها را ببینم و بتوانم کار اقتصادی راه بیندازم تا از لحاظ مالی خودم و خانواده ام را حمایت کنم چون پس از اینکه از پاس بیرون آمدم دیگر از لحاظ مالی در سطح قبلی نبودم و این موضوع آزارم می داد.»
او ادامه می دهد: «به تولیدی رفتم و دیدم که دوستم در حال مصرف مواد است. با خودم گفتم خب خیلی بد است اگر بلند شوم و از آنجا بروم. آنوقت با خودش می گوید مهدی خودش را گرفت و ممکن است ناراحت شود. به همین خاطر کنارش نشستم. کمی با هم حرف زدیم. از همه جا گفتیم و خندیدیم. روحیه ام کمی باز شد. او درحالی که مواد مصرف می کرد به من پیشنهاد داد تا من هم برای یک بار مصرف کنم و یک پک بزنم. گفت با یک بار هیچ چیز نمی شود و معتاد نمی شوم. با خودم کلنجار رفتم. گفتم نه مهدی، تو در خانواده ای بزرگ شده ای که هیچ وقت حتی حرف مواد در بینتان نبوده چطور می خواهی بنشینی و مواد مصرف کنی؟ شاید باور نکنید اما در طول همان چند لحظه، هزار و یک سوال از خودم پرسیدم که مهدی اگر یکی از کسانی که طرفدار بازی و تکنیک تو است تو را در حال مصرف مواد ببیند چه می گوید؟»

لغزش
فنونی زاده در همان چند ثانیه که باید تصمیم می گرفت با خودش هزار و یک فکر کرداما نتوانست در مقابله با فشارها و وسوسه ها پیروز شود. او از نظر روحی در شرایط خوبی نبود و مصرف مواد می توانست به وی آرامش بدهد: «آنقدر فشار رویم زیاد بود که پذیرفتم تا برای اولین و آخرین بار مواد مصرف کنم. پس از اینکه مواد زدم احساس کردم که حال بسیار خوبی دارم. می خندیدم، انگار همه غصه هایم را فراموش کرده بودم، اصلا یادم رفته بود که برای چه به تولیدی دوستم آمده بودم.»
مهدی فنونی زاده: روحیه حساسم دلیل اعتیادم شد
همین یک بار برای فنونی زاده کافی بود تا وسوسه شود و روی اولین و آخرین بار خط بکشد و برای بار دیگر هم سراغ مواد را بگیرد: «همان یک بار برایم کافی بود تا بارها سراغ آن تولیدی را بگیرم. به بهانه کار به آنجا می رفتم ولی در اصل می رفتم تا مواد بزنم. دوستم هم فهمیده بود که من مشتاقم برای مصرف مواد. نمی دانستم مواد وام کوتاه مدت خوبی به آدم می دهد ولی بهره زیادی می گیرد.»
او بیشتر دلیل این لغزشش را عدم آگاهی اش از مواد می داند و خوشحال است که جوانان امروز اطلاعاتی درباره مواد دارندو می دانند که یک بار مصرف آن هم می تواند تو را به نابودی بکشاند، کافی است یک بار مصرف کنی تا خیلی زود به منجلابی پر از لجن کشیده شوی: «من اگر آگاهی داشتم که یک بار مصرف مواد برای سال ها زندگی، شهرت و احساساتم را به بازی می گیرد و غرور ورزشکاری ام را زیر پایش له می کندهرگز همان دفعه اول مواد مصرف نمی کردم و از دوستم خداحافظی می کردم و به بیرون از تولیدی می رفتم ولی من آگاهی نداشتم. شنیده بودم که می گویند مصرف یک بار مواد هم زیان آور است اما هرگز فکر نمی کردم همین یک بار با یک عمر زندگی ام بازی وحشتناک و شومی خواهد کرد.»

در دام اعتیاد
تا مدتی فوتبالیست با سابقه هر دو هفته یک بار به شرکت تولیدی دوستش می رفت و مواد مصرف می کردتا اینکه یک روز به خودش آمدو دید که تفریحی معتاد شده است: «اوایل خیلی کم مصرف می کردم اما هر چه جلوتر می رفتم می دیدم که توان ایستادگی مقابل وسوسه ها را ندارم. کارم کشید به هر هفته یک بار و بعد هم هر سه روز یک بار و همینطور جلو رفتم.
باورم نمی شد که دیگر یک معتاد به تمام معنا شده ام. مدتی که گذشت خیلی از دوستان و آشنایان حدس می زدند که سمت اعتیاد رفته ام ولی من انکار می کردم و می گفتم از کی تا حالا ورزشکارها هم معتاد می شوند. می خندیدم و از کنار حرف هایشان می گذشتم و با خودم می گفتم من که در بازی های مهم توپ زدم و موفق عمل کردم پس هر زمان که بخواهم می توانم مواد را هم کنار بگذارم و در این کار هم موفق شوم اما عتیاد من را به آهستگی ضعیف کرده بود و این ضعف، فقط جسمی نبود بلکه مواد روح من را ذلیل تر از آن کرده بود که بتوانم به راحتی و با اراده آن را کنار بگذارم.»

سال سیاه
سال 80 برای فنونی زاده سالی پر از فراز و نشیب بود: «تا پیش از سال 80 فقط همان دوستم که با او مواد می زدم از اعتیاد من خبر داشت. دیوارهای همان تولیدی خبر از اعتیادم داشتندو کسی دیگر نمی دانست که من فوتبالیست که الان باید مربی یک تیم خوب باشم به جای اینکه پر انرژی برای ورزش و جوانان وطنم وقت بگذارم پای بساط می نشینم.
سال 80 دوستم برای همیشه از ایران رفت و من ماندم با اعتیاد. حالا دیگر قضیه عوض شده بود. تا دیروز می رفتم و پیش او مصرف می کردم ولی حالا دیگر باید خودم با مواد فروش تماس می گرفتم و می رفتم مواد می خریدم و در خانه خودم مصرف می کردم. این مسئله خیلی سخت تر از آن است که بخواهم آن را بیان کنم. زمانی که ببینی موادفروشی که برایت مواد می آورد تو را می شناسد و نگاهش پر از چراست، در خودت خردمی شوی. از آن روزها هیچ خاطره خوشی ندارم. اعتیاد برایم فقط بدبختی آورد. تنها زمانی که دیدم مصرف مواد حالم را خوب می کند و احساس خوبی به من می دهد همان روزهای اول بود و پس از آن من فقط زجر کشیدم.»
مهدی فنونی زاده: روحیه حساسم دلیل اعتیادم شد
دیگر خانواده آقای فوتبالیست هم از قضیه اعتیاد او باخبر شده بودند: «جماعت معتاد همیشه فکر می کنند که کسی از اعتیادشان خبر ندارد ولی جالب است بدانید آخرین کسی که می فهمد او «معتاد» است، «خود» معتاد است. آن زمان من سه فرزند داشتم و همسرم کاملا متوجه شده بود که اعتیاد دارم. تا چقدر می توانستم انکار کنم و بگویم درد و رنج و دوری از فوتبال مرا به این حال درآورده است؟ مردم آگاهند. می فهمند. دیگر خانواده ام هم از این قضیه خبردار شده بودند وسعی می کردند ترکم بدهند اما من از لحاظ روانی در موقعیت بدی قرار گرفته بودم و اصلا دلم نمی خواست نگاه های سنگین اطرافیانم را تحمل کنم.»
مهدی بارها از نگاه افراد خانواده اش فهمید که اعتیادش خیلی بالا رفته است و لبه تیغ راه می رود: «از حرف ها و نگاه های اعضای خانواده ام خیلی چیزها می شد فهمید. آنها با زبان بی زبانی می گفتندمهدی تو که تا دیروز افتخار ما بودی امروزخجالت می کشیم تو را جایی معرفی کنیم. این موضوع غرورم را خرد کرد. دیگر دختر کوچکم بزرگ شده بود و من بزرگ شدن او را ندیدم. همسرم به سختی و تنهایی زحمت بزرگ کردن فرزندانم را به عهده گرفته بود.

روز نجات
روز 18 آذرماه سال 88 برای فنونی زاده روز نجات و شانس بود. او در این باره می گوید: «زمانی که دیدم دختر کوچکم دیگر بزرگ شده و همسرم با نگاه پر از التماس از من می خواهد تا به روزهای اوجم برگردم به خودم آمدم و تصمیم گرفتم که اعتیادم را ترک کنم. دیگر از معتاد بودن خسته شده بودم. از دنبال موادر فتن خسته شده بودم. وقتی به گذشته فکر می کردم از خودم خجالت می کشیدم. برای همین همه عزمم را جزم کردم که مواد را کنار بگذارم.
18 آذر ماه سال 88 برای ترک اقدام کردم. ترک کردم و سم از بدنم چند روزه بیرون رفت و درست در همان زمانی که من درد می کشیدم دوستانی بودند که به من امیدو روحیه می دادند. امروز متوجه شدم اعتیاد ریشه در درونیات انسان ها دارد. آنهایی که روحیه آسیب پذیرتری دارند به سمت اعتیاد می روند چون حس می کنند که مواد به آنها قدرت بالایی می دهد اما دریغا که مواد به تدریج تمام قدرت های وجود آنها را زیر پا له می کند. من دوران سختی را گذراندم اما با ترک اعتیادم به زندگی برگشتیم و هنوز هم در جلسات شرکت کرده و اعلام پاکی می کنم.»
 
بالا