• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

بحث و تبادل نظر در مورد اتفاقات روز فوتبال و حواشی ِ آن

میزان اطلاعات فوتبالی صدا سیما؟

  • عالی

    Votes: 4 6.2%
  • خوب

    Votes: 16 24.6%
  • کم

    Votes: 10 15.4%
  • فضاحت

    Votes: 35 53.8%

  • Total voters
    65

Ali_softcenter

Registered User
تاریخ عضویت
8 مارس 2009
نوشته‌ها
5,918
لایک‌ها
7,364
محل سکونت
In my Sad Little world
بهتر! :دی

خدا کنه این عربا برای همیشه از شرکت در مسابقات آسیایی انصراف بدن!
 

داش علی

کاربر فعال گرافیک
کاربر فعال
تاریخ عضویت
5 ژوئن 2008
نوشته‌ها
1,996
لایک‌ها
942
محل سکونت
داش علی
بهـ تر و به درک .
چه خبر خوبی . به به
 

helijoop

Registered User
تاریخ عضویت
21 نوامبر 2005
نوشته‌ها
1,788
لایک‌ها
969
محل سکونت
IRAN,Tehran
حالا اگر انصراف بدن و امتیازات به تیمهای مقابل اونها برسه برای تیمهای ایرانی خوب میشه یا بد؟ شانس تیمهای ایرانی برای صعود بهتر میشه ؟
 

kia_martan

Registered User
تاریخ عضویت
25 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,770
لایک‌ها
4,057
بهتر!


امتيازاشون كلا حذف ميشه
 

mha1368

Registered User
تاریخ عضویت
8 ژوئن 2009
نوشته‌ها
2,443
لایک‌ها
1,033
به.....م...
می اومدن اینجا .....بودند..
 

SepehrR

Registered User
تاریخ عضویت
24 جولای 2007
نوشته‌ها
577
لایک‌ها
34
محل سکونت
Karaj City
احساس میکنم خبر خالی بندی باشه.....
 

Mr.4

همکار بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
12 آگوست 2008
نوشته‌ها
1,866
لایک‌ها
526
سن
95
محل سکونت
آسمانها و فراتر از آن
تشکر میکنیم ازشون که 3 امتیاز و 3 گل به ما هدیه کردن :d
 

King Cyrus

Registered User
تاریخ عضویت
24 جولای 2008
نوشته‌ها
852
لایک‌ها
21
محل سکونت
ایرانِ ویران
با نگاه به دشمنی تازیان و ایرانیان گمان نمی‌برم چنین کنند تا امتیازی را به دشمنشان بدهند.
 

lilyrose

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
24 جولای 2010
نوشته‌ها
4,270
لایک‌ها
8,207
محل سکونت
My Sweet Home
شايعات انصراف تيم‌هاي سعودي از بازي در ايران درست نيست

يک پايگاه خبري سعودي اعلام کرد، همه شايعاتي که درباره انصراف تيم‌هاي سعودي از بازي در ايران در قالب ليگ قهرمانان آسيا مطرح شده است، درست نيست.


به گزارش خبرگزاري فارس، پايگاه خبري سعودي «الاقتصاديه» در خبري اعلام کرد که شايعات مربوط به انصراف تيم‌هاي سعودي از بازي در تهران در قالب ليگ قهرمانان آسيا درست نيست.

الاقتصاديه در پايگاه الکترونيکي خود نوشت: روز گذشته شايعاتي درباره باشگا‌ه‌هاي الاتحاد، الهلال، الشباب و النصر درباره انصراف از بازي در ايران به گوش رسيد؛ اما همه شواهد، اين شايعات را رد مي‌کند.

الاقتصاديه افزود: امروز تيم الاتحاد عربستان را به مقصد تهران ترک مي‌کند تا با تمرين عصر امروز، خود را براي رويارويي با تيم پرسپوليس در قالب بازي پنجم گروه سوم آماده کند.

بنا بر اين گزارش، تيم الهلال نيز عربستان را به مقصد اصفهان ترک مي‌کند تا در اين شهر به مصاف تيم سپاهان برود.
عبدالکريم الجاسر مدير مرکز اطلاع‌رساني شاهزاده فهد بن سلمان وابسته به باشگاه الهلال به الاقتصاديه گفت: الهلال در خصوص بازي با سپاهان مانند بازي‌هاي ديگر برخورد مي‌کند. ما دو روز قبل از بازي به اصفهان مي‌رويم و در آنجا حتما تمرين خود را برگزار مي‌کنيم.

وي اعلام کرد که از مسئولان باشگاه سپاهان انتظار دارد همان‌گونه که با آنان رفتار شد، برخورد شود به‌طوري‌که باشگاه سپاهان پس از ديدار رفت در رياض، با ارسال نامه‌اي تشکر‌آميز به باشگاه الهلال، از اين باشگاه به دليل استقبال و ميزباني خوب تشکر کرد.

_________________________________

پ.ن: فقط امیدورام این برنامه ی شعارهای سیاسی که قراره تو بازی فردای پرسپولیس با الاتحاد عملی نشه تا گزک به دستشون داده نشه!

شعارهایی مثل :پرسپولیس زلزله...آل سعود قاتله (!!!)

اونوقت این ما هستیم که باید درانتظار محرومیت باشیم :(
 

lilyrose

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
24 جولای 2010
نوشته‌ها
4,270
لایک‌ها
8,207
محل سکونت
My Sweet Home
فدراسيون فوتبال: لطفا شعار سياسی ندهيد

شفاف: با وجود سفر دو باشگاه الاتحاد و الهلال عربستان به ایران برای بازی مقابل پرسپولیس و سپاهان، مسئولان این دو باشگاه عربی همچنان سعی می‌کنند فضای ایران را ناامن جلوه دهند.

آنها پیش از این تهدید کرده بودند از سفر به تهران و رویارویی با تیم‌های ایرانی امتناع خواهند کرد اما با مخالفت AFC دو باشگاه عربستانی مجبور شدند به ایران سفر كنند. در آستانه بازی پرسپولیس و الاتحاد وب‌سایت لیدرهای پرسپولیس به هواداران این تیم هشدار داد اگر در جریان بازی شعارهایی با مضمون خلیج همیشگی فارس یا در حمایت از مردم بحرین سرداده شود، احتمال تعلیق فوتبال ملی کشور وجود دارد. خبری که به نظر می‌رسد از سوی مقامات رسمی دراختیار این سایت قرار گرفته است.

در كش و قوس این حرف و حدیث‌ها «فیصل عبدالهادی» دبیر کل فدراسیون فوتبال عربستان در گفت و گو با روزنامه عکاظ عربستان از بلامانع بودن سفر تیم‌های عربستانی به تهران خبرداد و تنها تضمین کنفدراسیون فوتبال آسیا را شرط حضور تیم‌های الاتحاد، الشباب، النصر و الهلال در ایران عنوان كرد. موضع گیری‌های سیاسی در زمین فوتبال پای سیاسیون را به این ماجرا باز كرده است.

علیرضا دهقان سخنگوی فراکسیون تربیت بدنی مجلس نامه نگاری فدراسیون فوتبال عربستان با مقامات AFC را یک اقدام صرفا سیاسی می‌داند و می‌گوید: «ایران امن‌ترین کشور منطقه است و آنها اصلا در این حد و اندازه نیستند که در این مورد اظهارنظر کنند.» از سوی دیگر تاج، تماشاگران ایرانی را به خویشتن داری دعوت می‌کند و می‌گوید: «برای جلوگیری از هرگونه تنش و بهره‌برداری سوء سیاسی علیه ایران و فدراسیون فوتبال، جلساتی را در فدراسیون برگزار كردیم و دبیركل فدراسیون نیز با لیدرها صحبت‌هایی را داشته است. حراست سازمان و فدراسیون فوتبال نیز دراین زمینه آماده‌اند. ازتماشاگران پرسپولیس هم می‌خواهیم كه فقط تیم خودشان را تشویق كنند و كاری به حریف نداشته باشند.»
 

soroush_shz

Registered User
تاریخ عضویت
13 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
476
لایک‌ها
40
محل سکونت
shiraz
من بودم در مورد خلیج فارس شعار میدادم . در مورد حکومت و مسائل دیگه درست نیست ولی باید از حق و کشورمون دفاع کنیم این حق ماست و عربها دارن با شلوغ کردن و جار و جنجال این حق رو میگیرن . هیچ چیز مهمتر از حقمون و تمامیت کشورمون نیست
 

JVD

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
30 آپریل 2010
نوشته‌ها
5,650
لایک‌ها
6,500
سن
40
سلام
البته من دنبال یه کتاب میگشتم که به این مطلب برخوردم. به نقل از خبر انلاین هست ولی ندیده بودم . حالا اسمی هم از سیمرغ ببریم.

اصلا اصلا از دست ندید با اینکه طولانی هست....

خاطره دهها سال مربی گری حشمت مهاجرانی / ناصر حجازی گفت بد و بیراه نگو حشمت خان، خودم می روم!

حشمت مهاجرانی، سرمربی اسبق تیم ملی ایران در گفت‌وگو با خبرآنلاین گذشته‌اش را مرور می‌کند؛ گذشته‌ای که پر است از خاطره‌های جالب.


خبرآنلاین: قصه آمدن فرانک اوفارل را اگر بخواهم بگویم باید از قبلش شروع کنیم. از وقتی که فدراسیون و کمیته المپیک تصمیم به استخدام مربی گرفتند.

دبیر وقت کمیته، شخصی بود به نام حسن رسولی. او در انگلستان تحصیل کرده بود و ارتباطات خوبی آنجا داشت. اول می خواستند برنر کرافت را بیاورند و یک نفر دیگر به اسم دیوید تیلور. مربی بزرگی بود این تیلور اما رقم قرداد مالی شان توافق نشد و در نهایت رسیدند به گزینه اوفارل که او هم مربی سرشانسی بود چون در منچستر مربیگری می کرد. فکر کنم او مستقیم از منچستر آمد ایران.

ابتدا بر سر مسائل مالی مشکل داشتند اما به او توضیح دادند که کار در ایران نه نیازی به پرداخت مالیات دارد و نه مجبوری برایش پولی به اتحادیه انگلستان و نه اتحادیه اروپا بدهی. همین الان هم اگر قرار بود ما بدون حذف درصد مالیات ها با کروش قرارداد ببندیم ، محال بود توان مالی مان برسد. در اروپا 39 تا 43 درصد مالیات روی پول مربیان کشیده می شود اما در اینجا همه پول به خودش می رسد که یک رقم درشتی می شود. این طوری هم بود که آنها توانستند تا اوفارل را راضی کنند که به ایران بیاید و بشود سرمربی تیم ملی ایران.

چرا اوفارل از من بدش می آمد؟

از اول که اوفارل آمد و فدراسیون خواست تا من در کنارش باشم، او ذهنیت خوبی نسبت به من نداشت و من حتی فکر می کردم که او از من بدش می آید. ماجرا هم این بود که در تیم جوانان دستیاری داشتم به نام اسکینر.او همان موقع 70 سالش بود. هم سن های الان من ، البته او کمی پیر تر بود( خنده جمعی. حشمت خان ماشاالله الان 6 سالی هست که روی 69 سال در جا می زند)

اسکینر مربی پیش آهنگی بود . من 32 ساله بودم و او 70 ساله. برای همین کاری از دستش بر نمی آمد که در تیم ما انجام بدهد. شرایط طوری بود که باید راه می رفت و کار ما را می دید. اصلا نمی دانم او چطور سر از فوتبال ما در آورده بود. به هر حال آن وقت ها هم حتما واسطه ها وجود داشتند دیگر . فکر می کنم اسکینر ایرلندی بود یا اسکاتلندی. خلاصه بچه محل فرانک محسوب می شد و چون من به او در تیمم میدان نمی دادم ، وقتی فرانک آمد توانست ذهنیتش را نسبت به من تغییر دهد. خلاصه حسابی زیرآب من را زده بود. من می دیدم که فرانک مرا تحویل نمی گیرد. بعد هم سعی کردم خیلی موضعی نگیرم و ولش کردم. کار خودم را می کردم و سعی می کردم کنار بمانم.

چطور یار غار اوفارل شدم؟

اما قصه رفاقتم با اوفارل بر می گردد به بازی های آسیایی 1974 تهران. فرانک شرایط کاری خاصی داشت. او یک حرفه ای به تمام معنا بود . یک روز بچه های تیم اعتراض کرده بودند که اگر پاداش نگیرند ، بازی نمی کنند. دیدم فرانک خیلی تو هم رفته. به او گفتم چه شده؟ و ماجرا را تعریف کرد. از یک طرف نمی خواست رودرروی فدراسیون قرار بگیرد و از یک طرف هم نمی خواست ستاره هایش از او دلگیر شوند.

از من کمک خواست چون می گفت من بهتر فرهنگ ایرانی ها را بلدم. راستش خیلی از ستاره های تیم که الان هم آدم های بزرگی هستند ، گفته بودند اگر پول نگیرند برای تیم بازی نمی کنند. با هم حرف زدیم و قرار شد من این مشکل را حل کنم. من که بلند شدم بروم ، گفت حشمت چی کار می خواهی بکنی؟ گفتم می روم داد و بیداد می کنم و می گویم هرکی پول می خواهد کیفش را بردارد ، برود خانه. اینجا تیم ملی است. پیراهنش ارزش دارد. اینجا ما به کسی پول نمی دهیم. اولش فرانک کمی می ترسید که شرایط بدتر بشود.

فکر نکن ، وقتی می گویم پول ، رقمش بالا بود. شاید 1000 تومان واسه کل تیم. ولی من می گفتم ، پیراهن ملی یعنی عشق. تیمی که 100 هزار طرفدار داشت را نباید برایش شرط مالی می گذاشت. من رفتم و حرفهایم جواب داد. فکر کنم قبل از بازی مان با کویت بود. رفتم و تیم را با حرف هایم یکدست کردم و در ازایش با فرانک ، حسابی رفیق شدم. من از آن به بعد شدم همدم فرانک. البته او می گفت سعی کن هیچ وقت سر ستاره هایت فریاد نکشی و آنها را علیه خود نشوری. حرفش درست بود اما خب ، اینجا ایران بود و من هم راز فریادهایم را این قدر راحت به شاگردانم یاد ندادم. فریادهایی که بعدها خیلی از ستاره های آن تیم در مربیگری های شان استفاده می کردند.

دروغ نگویم ، باید اعتراف کنم گاهی مجبور می شدم در رختکن بد و بیراه بگویم. البته فکر کنم بعدها بعضی از شاگردانم در این کار از من پیشی گرفتند و رختکن شان همه اش استفاده از همین تاکتیک بود که جواب هم می داد( خنده جمعی)

مدال المپیک مونیخ را از دست دادم چون حرف اوفارل را گوش نکردم

من همیشه گفته ام دشمنم را هم اگر ببینم بدردم می خورد ، می گذارم در ترکیب تیم. این توصیه ای بود که فرانک اوفارل به من داشت. فرق یک مربی بزرگ با مربی معمولی در همین چیزهاست. به هر حال من هم جوان بودم و حرفش را آن موقع آویزه گوشم نکردم تا دقیقا به حرفش رسیدم. در المپیک 76 ، صادقی و کازرانی را روی حرف چند نفر از دستیاران و بازیکنان مورد اعتمادم گذاشتم کنار و جای شان سهام میر فخرایی و بیژن ذوالفقارنسب را بردم. راستش سر هیچ و پوچ از دو یار خوب تیم ملی آن هم در فاصله 48 ساعت تا اعزام تیم گذشتم . البته هم سهام و هم بیژن بازیکنان عالی و بزرگی بودند اما تجربه آن روز شان به اندازه دو بازیکنی که کنار گذاشتم نبود. الان بعد از 36 سال به اشتباهم اعتراف می کنم. اگر با تیم خودم رفته بودم شک نکن که مدال می گرفتم. من 2 بر یک به روسیه باختم و ششم شدم اما اگر تیم کاملم را داشتم حتما می رفتم روی سکو . ما حتی قبل از بازی ها در مسابقه دوستانه ، تیم ملی فرانسه را با میشل پلاتینی بردیم. با این وجود الان کسی نمی گوید و اصلا یادش نیست که حشمت مهاجرانی می خواست آن روز انضباط را رعایت کند و بازیکنانش را خط زده است اما اگر مدال می گرفتیم ، تا ابد ماندگار می شدیم. متوجه حرفم هستید؟

چطور رفتیم جام جهانی

سرنوشت بازی های ایران در دو مقدماتی جام جهانی عین هم شد. سال 74 تیم با محمود بیاتی و محمد رنجبر به ملبورن رفت و آنجا اسیر نیرنگ های مربی صرب استرالیا یعنی ریل رازیک شد. 4 سال بعد اما من تا رسیدم گفت:I MOST WIN. من از همان دقیقه اول سعی کردم آنها را بترسانم و کارم هم جواب داد. این بار آنها ترسیدند. آنها که سری قبل می رفتند در اتاق بچه های ما اعلامیه می ریختند ، این بار چنان ترسیدند که نتوانستند در زمین خودشان حرفی برای گفتن داشته باشند و اسیر سرعت حسن روشن شدند. راستش فرانک اوفارل هم حسن را خیلی دوست داشت. او برای خودش آن سال ها ستاره ای بود.

گفتم فرانک ؛ پوندها را ببر جواب شیخ با من

مربی امارات بودم ، فکر کنم سال 1980 بود که یک روز فرانک به من زنگ زد. او از ایران برگشته بود به کشورش و می خواست برگردد به خاورمیانه. راستش وقتی در امارات بودم برای دو مربی بزرگی که ایران بودند فرصت شغلی فراهم کردم. البته فرانک اوفارل نمی توانست خودش را با شرایط امارات وقف دهد. آنجا کار کردن برای یک مربی انگلیسی خیلی سخت است. همین الانش سخت است تا چه برسد به آن سال ها. یک باشگاهی که خودم هم کار کرده بودم به اسم الشعب که فرکی ، شاهرخی و علیرضا عزیزی هم همان جا بازی کردند ، این تیم را من در خیابان ها تمرین می دادم و تیم فقیری بود اما با من توانست تا فینال جام حذفی بیاید. بعد که آمد دید اینجا هیچ چیز نیست، گفت نمی تواند کار کند. او آن سال 100 هزار پوند از این تیم گرفت که رقم کمی هم نبود. گفتم فرانک ، پول را که گرفتی ، بردار برو . خیالت هم راحت اتفاقی نمی افتد. می ترسید که فیفا محرومش کند. گفتم برو با من. این ها حتی شکایت هم نمی کنند. خلاصه پول را گرفت و رفت. بعد از آن هم سال هاست که ما همدیگر را ندیدیم. البته آن سال ها خیلی با هم خوب بودیم. با این وجود ما با هم خیلی سال های خوبی داشتیم. فکر نکنم او این حس را داشته باشد که دستیار ایرانی اش می خواسته زیرآبش را بزند.

رایکوف! مجموع سن مان می شود 140 ؛ کی تیم را تمرین بده؟

حالا که از اوفارل گفتم بگذار یک خاطره هم از مرحوم رایکوف بگویم. او از تیم نوودینا کلاب اسپانیا به ایران آمد که تیمی دسته دومی بود اما یکی از بزرگترین مربیان تاریخ ما لقب گرفت. در کارش بی نظیر بود و ما خیلی چیزها از او یاد گرفتیم. او هم بعد از رفتن من به امارات ابراز تمایل کرد که با هم کار کنیم . من برای رایکوف هم یک شغل خوب پیدا کردم . خدا بیامرز 3 سال پیشم ماند. اولش می خواستیم دستیارم باشد در تیم ملی بعد حساب کردیم مجموع سن مان می شود 140 سال . گفتم رایکوف اینجوری کی باید لخت بشود و تیم را تمرین بدهد!( بعد با صدایی بلند می خندد و ما را هم به خنده وا می دارد)

اما نانی در سفره اش گذاشتم که سه سال می خورد و دعایم می کرد. رایکوف در 23 سالگی رفت تیم ملی شان. او چون عضو حزب کمونیست نبود نمی گذاشتند در کشور خودش کار کند. برای همین گفت می خواهد بیاید امارات. یک تیمی بود به اسم الاتحاد الکلباء هنوز هم در امارات هست. این تیم را می خواستند محرومش کنند از طرف فدراسیون که من رایکوف را کردم سرمربی شان. بعد برای سه سال این ها تعلیق شدند. به رایکوف گفتم کاری برایت کردم که بخور و بخواب. او این قدر که می رفت با همسرش تنیس بازی می کرد ، می گفت حشمت خسته شدم بس که خوردیم و خوابیدیم! او همه این سه سال محرومیت باشگاه را سرمربی تیم بود. حتی یک بازی هم روی نیمکت ننشست و پولش را می گرفت. خدا رحمتش کند. واقعا رایکوف را دوست داشتم. آن موقع اگر حرفی در فوتبال امارات می زدم ، کسی نه نمی گفت. راستش آنجا به من می گویند معمار فوتبال ما مهاجرانی بوده. الان در فدراسیون شان می گویند در فوتبال امارات ، سانتانا ، زاگالو ، مهاجرانی و ایویچ اثرگذار بوده اند.

خاورمیانه مدیون تله سانتانا ، ایویچ و شیرولد

من در سال های قبل از انقلاب ، به خیلی از اطلاعات مربیان خارجی دسترسی داشتم . مثلا یک مربی در تیم جوانان داشتیم که بنده خدا مربی رقص بود و گذاشته بودندش برای مربیگری یا مثلا یک مربی مجار در اهواز مربیگری می کرد که افسر ضد اطلاعات بود در کشورش و به عنوان مستشار نظامی او را آورده بودند به اینجا. مربیان گمنام یا بزرگ زیادی در فوتبال آسیا آمدند اما از میان همه آنها فقط من تله سانتانا را خیلی دوست داشتم. او را هم خدا بیامرزد. او در تیم ملی عربستان کار می کرد. کارش حرف نداشت. آخرین باری که دیدمش در سال 94 بود . بازی های جام جهانی. من مفسر آسیایی بودم و او برای آمریکای جنوبی ها حرف می زد. او فوتبال کشورهای عربی را با کارش ، زیر رو کرد و عربستان را صاحب فوتبال کرد. یا مثلا زاگالو و کارلوس آلبرتو در همه این سال ها دستیاری داشتند به نام شیرولد. او مغز متفکرشان بود. اصلا این ها در تمرینات ، هیچ کاری نمی کردند و همه کاره شان این شیرولد بود. یکی مثل تن کاته که با رایکارد بود. او هم از نظر من مربی بزرگ و اثرگذاری در فوتبال منطقه بود. البته بدون شک از اثرگذاری تومیسلاو ایویچ هم نمی توان گذشت. او هم فوق العاده بود. وگرنه باقی آنها که آمدند ، خیلی های شان فقط دنبال پر کردن جیب های شان بودند. راستش من خودم خیلی طرز کار ماچالا را دوست ندارم اما خیلی ها می گویند او هم خوب بوده است.

راستش من از همان موقع سعی می کردم تا تمرین های این مربیان را ببینم. بخصوص شیرولد که همراه با زاگالو در کویت کار می کرد. من یواشکی می رفتم و تمریناتشان را نگاه می کردم. یک روز یک خبرنگار با این دوربین های تله مرا از توی زمین دید و شناخت و باعث شد از تمرین بیرونم کنند چون داشتم تاکتیک های تیم رقیب را یاد می گرفتم. بر اثر همین دیدن و مطالعات بود که خودم به جایی رسیدم که 4 سال قبل مثلا تیمم را با تاکتیک 2-3-1-4 به زمین می فرستادم.

چرا مربیان بزرگ در خاورمیانه کارایی نداشتند؟ مثلا زاگالوی قهرمان جهان گرفته تا این همه ادم سرشناس . این یک دلیل منطقی داشت. مثلا مربی بزرگ در امارات با این پتانسیل غیر از صعود به جام جهانی ، چه کاری می تواند بکند؟ قرار است قهرمان جهان شود؟ الان مثلا مورینیو را ببرند بنگلادش . فکر کردید چه اتفاقی می افتد؟ آخرش به جام ملتها هم نمی تواند صعود کند. تازه آن هم با شیوخ عربی که فکر می کنند چون پول می دهند ، باید قهرمان جهان باشند. برای همین است که هم این مربی ها خراب می شدند و هم فوتبال منطقه خیلی پیش نمی رفت. مثلا مربی بزرگی مثل اوو ریستو آمده بود قطر. این ها می خواستند که با او قهرمان شوند. من خیلی دوست داشتم که با اوو ریستو دیدار کنم. زندگی نامه اش را در کیهان ورزشی می خواندم. او بازیکن بارسلونا بود و یک ستاره بی نظیر. برای بازی های جام عربی در مسقط ، من سرمربی عمان بودم و به عنوان تیم میزبان باید قرعه کشی را بر می داشتم. کاری کردم که حتما به قطر بخوریم. تقریبا همه اسم ها را نوشته بودم در گلدان خودمان قطر که هر چیزی برداشتم ، ما در این گروه باشیم و همین هم شد. آنها هم بی احترامی می دانستند که بیایند نگاه کنند ببینند من کلک زدم. این پدرسوختگی های من را که آنها بلد نبودند.( او این را می گوید و با صدایی بلند می خندد). ما در همان بازی افتتاحیه ، قطر را با یک گل بردیم. بعدش برای من پیشنهاد کاری از قطر آمد. آن موقع بود که اوو ریستو از من خواست این کار را قبول نکنم و من هم به خواستش احترام گذاشتم . این باعث شد تا ما با هم خیلی صمیمی شویم. من حتی بعد از ان رفتم برزیل و خانه اش هم رفتم و هنوز هم با او ارتباط داشتم. یادم هست بازی ها که تمام می شد ، شب ها همه مربی ها دور هم جمع می شدیم در لابی هتل و تا نزدیک های صبح می گفتیم و می خندیدیم. فقط لوبانفسکی بود که پیش ما نمی نشست و می رفت به اتاقش. او خلافش از بقیه مربیان اروپایی و آمریکایی سنگین تر بود.

یک شب همه آنجا نشسته بودیم و عربستان باخته بود. باورتان نمی شود ، زاگالو را اخراج کردند و حتی اجازه ندادند به ریاض برگردد . وسایلش را با جت به مسقط فرستادند و از همان جا هم دیپورتش کردند به برزیل. به همین سرسختی.

کارلوس آلبرتو معلم ورزشی که قهرمان جهان شد

این قصه را برایت می گویم تا بدانی چقدر شانس در زندگی ها اثر دارد. کارلوس آلبرتو در عمرش فوتبال حرفه ای بازی نکرده است. او مسئول فروش یک شرکت تراکتور سازی بوده که از برزیل برای کشور بنین تراکتور می فرستادند. آلبرتو یک مربی ورزش بوده است . یعنی لیسانس ورزش داشته . بنین ، مربی می خواسته و شرکتش او را به این کشور معرفی می کند. در عرض 6 ماه حتی بنینی ها پی می برند که او توان مربیگری ندارد . او را برکنار می کنند و کارلوس از آنها می خواهد تا معرفی نامه ای بدهند که بتواند برود به یک دوره مربیگری در آلمان. او عازم این کلاس می شود . در طول این کلاس ، تیم ملی برزیل برای اردویی به آلمان می رود و کارلوس آنجا با شیرولد آشنا می شود. از سابقه اش می گوید و می تواند خود را به عنوان مربی بدنساز به کادر فنی برزیل اضافه کند. او از این مسیر پیش می آید و بزودی خود را به عنوان سرمربی تیم ملی معرفی می کند. من و کارلوس سال هاست که با هم دوستیم. او حتی اگر فدراسیون می خواست به خاطر حرف من ، حاضر بود به ایران بیاید و سرمربی تیم ملی ما باشد.

بازیکنی که تا صبح تو قمار باخته که نمی تواند برود تو زمین

یادش بخیر مهدی دری و مهدی اسداللهی . روزنامه نگاری ورزشی آن روزها با الان کمی فرق داشت. آقا مهدی اسداللهی فقط یک روزنامه نگار نبود که برای ما نقش پدری داشت. او ساختار فوتبال دفاعی ایران را خودش پایه سازی کرد. من و اصغر شرفی که همیشه شیفته کارش بودیم. حتی وقتی در تیم ملی بودم ،خیلی از سئوالات فوتبالی ام را از آقا مهدی می پرسیدم. حالا بگذار یک خاطره هم از زمانی بگویم که همه کاره تیم پاس بود. من و اصغر، بزرگ های تیم بودیم . شب قبل از بازی نشستیم و با آقا مهدی تا صبح تخته بازی کردیم. فکر کنم نفری 500 تومان هم آن موقع به او باختیم. فردایش که ترکیب را خواند نه من در ترکیب بودم نه اصغر. گفتیم بابا آقا مهدی چی شد؟ گفت: بازیکنی که شب تا صبح بیدار مونده که نمی تواند برود توی زمین. آن هم بازیکنی که تا صبح 500 تومن تو قمار باخته!

مردی که تیتر زد : دل شیر خون شد

حالا که از آقا مهدی اسداللهی گفتم ، بگذار یک خاطره ای هم بگویم از سردبیر کیهان ورزشی از آقای دری . یادم نمی رود روز مرگ تختی را . او آن روز ، هفتم مادرش بود. همه در مجلس ختم در مسجد بودیم که یک دفعه یکی از کشتی گیرها زد توی سرش و گفت آقا تختی فوت کرده. همان جا ف آقا مهدی ول کرد و رفت و مجلس را ما تا آخرش برگزار کردیم. همان شب بود که تیتر زد دل شیر خون شد. این تیتر را زد و قصه کشته شدن تختی با این تیتر ، دهان به دهان گشت. همان شب بازداشتش کردند و چند ماهی افتاد زندان. البته یک بار هم وقتی **** می خواست از بازیکنان تیم ملی اعتراف بگیرد ، او کارش به زندان کشید چون سئوال هایی که برایش نوشته بودند تا از قلیچ بپرسد را طوری دیگر پرسید.

قصه خبرنگار مخفی دنیای ورزش

بحث را روزنامه ای کردید و از خاطرات گذشته گفتیم. حالا هم که از خبرنگار مخفی دنیای ورزش می پرسید. درست است که آنها نوشتند من گول خوردم اما شک نکن که همان موقع مچش را گرفتم. دنیای ورزش یک خبرنگار خانمی داشت که در قالب یک هوادار ، همه را سر کار می گذاشت و در موقعیت هایی خاص گیر می انداخت و حرف های شان را بدون کم و کاست چاپ می کرد. خیلی ها از خود عطا بهمنش گرفته تا پرویز قلیچ ، گولش را خوردند. اما من سر کار نرفتم. او با یک پزشک روانشناس به عنوان دستیار دکتر آمد در میتینگ ما و من همچین پیچوندمش که خودش هم نفهمید از کجا خورده است. او هر کاری که کرد ، نتوانست مرا تحت تاثیر قرار دهد.

گفتم ناصر پاشو خودت رو جمع کن...

چند شب پیش رفتم ملاقات ناصر حجازی. روحیه اش بهتر شده . کمی خیالم راحت شد. بیماری سخت است اما ناصر همیشه عادت داشته که بجنگد. کم پیش می آید که او کوتاه بیاید. تا مرا دید خاطره بازی ایران و پاریسن ژرمن را تعریف کرد و حسابی خندیدیم. ناصر ان روز ، دستش درد می کرد و بسته بودش. می گفت دستم مو برداشته و بازی نمی کنم. من هم کمی صبر کردم دیدم ول کن نیست. اعصابم خرد شد 4 بد و بیراه گفتم و بعدش گفتم پاشو خودتو جمع کن برو تو زمین. این بار هم تا تو بیمارستان به ناصر گفتم پاشو ، خندید و گفت حشمت خان فحش نده ،خودم می روم!
 
Last edited:

Mehdi14

Registered User
تاریخ عضویت
11 آپریل 2010
نوشته‌ها
1,578
لایک‌ها
748
محل سکونت
گم شدم !
ده مربی برتر فوتبال جهان

بسیاری از سرمربی ها در تاریخ فوتبال جهان بودند و هستند که مدتهای طولانی درسمت خود فعال هستند به همین بهانه در مقاله ای تحت عنوان ' ماندگارترین سرمربی های فوتبال جهان' به این موضوع می‌پردازیم.

به گزارش مشرق به نقل از فوتبال آنلاین، در طول حدود 150 سال فوتبال باشگاهی در سطح جهان بویژه از سال 1945 تاکنون، روسای فدراسیون ها و باشگاه های فوتبال، تصمیمات بسیاری در مورد برکناری سرمربی ها گرفته یا در برخی اوقات نیز این سرمربی ها بودند که تصمیم به استعفا گرفتند، اما در طول همین مدت، بسیاری از فوتبال‌دوستان از زمانیکه حتی به دنیا آمدند از اخراج برخی سرمربی ها باشگاه ها و تیم های ملی چیزی ندیده و نشنیدند.

در حقیقت بسیاری از سرمربی ها بودند و هستند که نزدیک به یک دهه، بیش از دو دهه در سمت خود فعال هستند.

با توجه به این موضوع که سرالکس فرگوسن چهره نام آشنای فوتبال با وجود 26 سال سرمربیگری، اعلام کرد: قصد بازنشستگی ندارد قصد داریم ماندگارترین سرمربی های جهان را معرفی کنیم:

1- "سر الکس فرگوسن" سرمربی اسکاتلندی شیاطین سرخ که متولد 31 دسامبر 1941 و 69 ساله می باشد، از تاریخ ششم نوامبر 1986 مسئولیت هدایت منچستریونایتد را قبول کرد تا با نزدیک به 26 سال سرمربیگری در یک باشگاه، رکورد "سر مت باسبی" را شکسته و طولانی ترین مدت مربیگری به نام وی تمام شود.

در طول دوره سرمربیگری فرگوسن، بسیاری از بازیکنان شیاطین سرخ حتی تبدیل به سرمربی های خبره ای شدند که می توان از "روی کین"، "استیو بروس" و ... نام برد.

شاید تعداد شاگردان مشهور فرگوسن در طول سال های مربیگری در جمع شیاطین سرخ، بیش از 100عدد باشد؛ البته اختلافات فرگوسن در طول این سالها با برخی بازیکنان مانند "دیوید بکام"، "یاپ استام"، "خوآن سباستین ورون" و "رود فان نیستلروی" زبانزد خاص و عام است.

البته نباید از یاد برد که چندین سال کارلوس کرش دستیار سرالکس فرگوسن سرمربی منچستر یونایتد بوده است.
زیباترین لحظات فرگوسن در سال 1999 ثبت شد. زمانیکه وی توانست اولین سه‌گانه قهرمانی لیگ برتر انگلسی، جام حذفی و لیگ قهرمانان اروپا را به طور حیرت‌انگیزی برای منچستر یونایتد به ارمغان آورد.

الکس فرگوسن بیش از هفت سال است که با بی بی سی مصاحبه نکرده و این موضوع سران این خبرگزاری را به دلیل ضررهای مالی عصبانی کرده است.

فرگوسن در طول نزدیک به 26 سال سرمربیگری در منچستر یونایتد در حال کسب رکورد نوزدهمین دوره قهرمانی لیگ برتر انگلیس است که با برد دو بریک برابر چلسی دیگر قطعی شده است.

2- "سر مت باسبی" که وی نیز اسکاتلندی بوده و یکی از سرمربی های منچستر یونایتد نیز محسوب می شود.
"سر مت باسبی" در تاریخ 26 می 1909 چشم به جهان گشود و در حالیکه تنها 36 سال سن داشت، اولین دوره مربیگری اش در سال 1945 با منچستر یونایتد تجربه کرد تا به طور شگفت انگیزی با سرخپوشان اولدترافورد کارش را تا سال 1969 ادامه دهد.

نکته جالب اینکه باسبی در جوانی عضو تیم منچستر سیتی بوده و هواداران منچستر سیتی از وی متنفر بودند.

باید گفت که در فاجعه آمیز ترین حادثه تاریخ فوتبال که هواپیمای بازیکنان و مسئولان منچستر یونایتد در فرودگاه مونیخ سقوط کرده و بسیاری از ستارگان و همچنین سه مقام ارشد شیاطین سرخ جان خود را از دست داد، "باسبی" با وجود جراحت های عمیق در بیمارستان مونیخ، جان سالم به در برد و مجبور شد دوباره این تیم را از نو بسازد.

در مدت زمان مربیگری "باسبی" در منچستر یونایتد طی 1120 بازی، 565 پیروزی، 263 تساوی و 292 شکست را تجربه کرده تا آمار 45/50 درصد پیروزی را در تاریخ سرخپوشان اولدترافورد ثبت نماید.

البته نمی توان از این نکته صرف نظر کرد که باسبی در سال 1948 همزمان با حرفه سرمربیگری منچستر یونایتد، هدایت تیم ملی انگلسی و در سال 1958 نیز هدایت تیم ملی اسکاتلند را برعهده داشت.

پس از 17 سال از تاریخ مرگش در 20 ژانویه 1994 یاد و خاطره و افتخار آفرینی های باسبی در بین هواداران شیاطین سرخ به یاد ماندنی است.

3- "آرسن ونگر" که متولد 22 اکتبر 1949 و 61 ساله در استراسبورگ فرانسه است، از سال 1996 نزدیک به 15 سال می باشد که سرمربی توپچی های لندنی بوده و تا سال 2014 نیز با این تیم لندنی قرارداد دارد.

وی تا قبل از سرمربیگری در آرسنال، هدایت تیم های فرانسوی نانسی و موناکو را برعهده داشته و تجربه مربیگری در لیگ برتر ژاپن را نیز داشته است.

در رقابت های لاشامپیانه، ونگر ستاره های مطرحی چون "جرج وه آ"، "گلن هادل"، "یورگن کلینزمن"، "یوری یورکائف" و "دراگان استویکویچ" را به جهان فوتبال معرفی کرده است.

"تیری آنری"، "رابرت پیرس" و "فردریک لیونبرگ" از مطرح ترین شاگردان ونگر در آرسنال بودند.

آرسن ونگر در طول زمان هدایتش در آرسنال طی سه فصل 1998-1997، 2002-2001 و 2002-2003 قهرمان لیگ برتر انگلیسی شد و درسال 2006 نیز به فینال لیگ قهرمانان اروپا برابر بارسلونا رسید.
ونگر فرانسوی در طول هدایت آرسنال در 845 بازی، 483 پیروزی، 205 تساوی و 157 شکست را در کارنامه خود دارد که آمار 16/57 درصد پیروزی را می توان نتیجه گرفت.

4- "سر بابی رابسون" سرمربی مشهور و فقید انگسی که افتخارات بی‌شماری در کارنامه خود دارد.

وی سابقه هدایت موفق تیم ملی انگلیس و بارسلونا را دارد و در فاصله زمانی 1969 تا 1982 سرمربی ایپسویچ تاون بوده است.

بابی رابسون در 31 ژوئیه 2009 درسن 76 سالگی در دوراهم انگلسی درگذشت و الکس فرگوسن سرمربی منچستر یوناید در مراسم ترحیمش حاضر بود.

میشائیل پلاتینی رئیس یوفا نیز درباره وی می گوید: تاریخ فوتبال باشگاهی و ملی چنین سرمربی به خود ندیده است.

از کارهای بنیادی رابسون میتوان به تأسیس مؤسسه خیریه در لندن برای کمک رسانی به بیماران سرطانی نام برد.

5- "فرانتس بکن بائر" که متولد 11 سپتامبر 1945 و 65 ساله می باشد، طی سال های 1984تا 1990 هدایت تیم ملی آلمان غربی را برعهده داشت و در سن 45 سالگی توانست این تیم را برای سومین بار در جام جهانی 1990 ایتالیا به مقام قهرمانی برساند.


بکن بائر پس از "پله" و "یوهان کرایف" سومین اسطوره تاریخ فوتبال به شمار می آید. البته باید گفت که برنده توپ طلا درسال 1974 توانست ژرمن ها را به فینال جام جهانی 1986 مکزیک نیز برساند.

6- "ارنست هاپل" که نام کاملتر وی "ارنست فرانز هرمان هاپل" است، متولد 29 نوامبر 1925 در وین اتریش بود که در سن 66 سالگی در تاریخ 14 نوامبر 1992 درگذشت.

ارنست هاپل زمانیکه بازیکن "راپید" وین اتریش بود به عنوان مدافع مشهور برای فوتبالدوستان نامی آشنا بود.
ارنست هاپل بین ساله‌های 1981 تا 1987 با هامبورگ دوران موفقی را پشت سر گذاشت؛ به گونه ای که طی شش سال سرمربیگری مداوم در بین سفید پوشان بندر هامبورگ توانست در جام باشگاه های اروپا فصل 1983-1982 قهرمان شود و مقام مهمی برای این باشگاه آلمانی به ارمغان آورد.

7- "اوتمار هیتسفیلد" متولد 12 ژانویه 1949 و 62 ساله می باشد.

سرمربی حال حاضر سوئیس که تخصص وی قهرمانی تیم های آلمانی مانند بورسیادورتموند و بایرن مونیخ در لیگ قهرمانان اروپا بوده، طی شش سال هدایت قرمزپوشان آلیانس آره نا در بین سال های 1998 تا 2004 برعهده داشت و حتی علی دایی و وحید هاشمیان نیز شاگرد وی بودند.

هیتسفیلد مانند ارنست هاپل و خوزه مورینیو توانسته جزئ سه سرمربی باشد که با دو تیم متفاوت قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شده است.

هیتسفیلد دو فینال خاطره انگیز در لیگ قهرمانان با بایرن مونیخ رو در روی منچستر یونایتد و والنسیا داشته است.

8- "رینوس میشل" متولد 9 فوریه 1928 در آمستردام هلند است. وی که طی سالهای 1965 تا 1971 یعنی شش سال سرمربی آژاکس آمستردام بود، در روزهای آخر سال 1999 به عنوان برترین سرمربی قرن بیستم جهان انتخاب شد؛ چرا که تحول عظیمی در آژاکس آمستردام بوجود آورد و حتی توانست تیم ملی هلند را در یورو 1988 قهرمان اروپا کند.

رینوس میشل توانست چند قهرمانی را با آژاکس آمستردام در جام باشگاه های اروپا کسب کند و همچنین طی دو سال مربیگری در بارسلونا بین سال های 1976 تا 1978، سران آبی و اناری پوشان ایالت کاتالان را راضی نگه داشت.

9- "اسون گوران اریکسون" سوئدی که متولد پنجم فوریه 1943 و 63 ساله است.

وی در سال 1982 با به قهرمانی رساندن گوتنبرگ سوئد در فینال جام یوفا برای هامبورگ مشهور شد و توانست سرمربی تیم مطرحی چون بنفیکا در فصل بعد شود.

اریکسون سوئدی طی سال های 1997 تا 2001 سرمربی لاتزیو بود و طی سه فصل حضورش بر روی نیمکت فیروزه ای پوشان رمی، جام در جام اروپا، قهرمانی سه گانه فصل 2000، کوپا ایتالیا و موفقیت های متعددی را برای بیانکو چلستی ها به ارمغان آورد.

البته نباید فراموش کرد که "سرجیو کرانیوتی" ثروتمند ترین رئیس یک باشگاه فوتبال در دهه 1990 طی چهار سال به میزان 273 میلیون یورو صرف هزینه خرید بازیکن برای اریکسون کرد.
نکته جالب اینکه درسال 2001 اریکسون سرمربی کنونی ساندرلند، به طور همزمان سرمربی تیم ملی انگلسی و لاتزیو بوده است.

10- "فابیو کاپلو" متولد 18 ژوئن 1946 و 64 ساله در سن کانیزیون ایتالیا است که در زمانیکه بازیکن نیز بود، بسیار مطرح بود.

کاپلو سرمربی کنونی انگلیس در بین سال های 1991 تا 1996 به مدت پنج سال سرمربی آث میلان بود و حتی در دومین فصل لیگ قهرمانان اروپا یعنی 1994-1993 با شکست چهار بر صفر برابر بارسلونا توانست روسونریها را به مقام قهرمانی برساند.

البته وی طی سال های 1999 تا 2004 به مدت پنج سال دیگر سرمربی آ اس رم بود که حتی در سال 2001 اسکودتو را با جالوروسی ها کسب کرد.

گفتنی است، ویسنته دل بوسکه سرمربی کنونی اسپانیا به دلیل سابقه زیاد در رئال مادرید و یواخیم لوو سرمربی کنونی تیم ملی فوتبال آلمان می توانند در زمره این مربیان قرار گیرند.
 

sinnaa

Registered User
تاریخ عضویت
27 جولای 2010
نوشته‌ها
6,537
لایک‌ها
3,555
محل سکونت
بر بال خوش خیالی
دیشب هم تو نود دیدیم

روزنامه قدس نوشت: پس از سال‌ها به این جا رسیده که از هنر کودکی‌اش برای خرج دوران پیری‌اش استفاده کند. پس صبح‌ها کتانی‌هایش را می‌پوشد و در پارک و در پیاده روها برای مردم روپایی می‌زند و از کمردرد ناله می‌زند. نه چاره‌ای دارد و نه روی آن را که سرش را پیش خلق خدا کج کند و دستش را دراز.

پیرمرد را عرق ریزان آورده بودند که چند هزارتا روپایی می‌زند. آورده بودند که با ۶۰ سال سن حرکت‌های نمایشی با توپ انجام می‌دهد. بیرون روزنامه برای بچه‌ها روپایی‌زده و همه را تحت تأثیر قرار داده بود. او از زندگی‌اش گفت. از این گفت که دارد از روپایی زدن با توپ نان در می‌آورد. این دیگر نوبر بود. پول درآوردن از فوتبال البته سال‌هاست که بسیاری را از فرش به عرش رسانده اما ندیده بودیم که بشود قوت لایموت خانواده‌ای.
93506_752.jpg

می‌گفت بازنشسته یکی از ادارات است. نگهبان بوده و حقوق بازنشستگی‌اش کفاف خرج زندگی‌اش را نمی‌دهد. حقوقش هنوز واریز نشده به خاطر اقساط جهیزیه دخترش کسر می‌شود و چیزی حدود ۳۰ هزار تومان دستش را می‌گیرد. اجاره خانه کلنگی‌اش اما بالای ۲۵۰ هزار تومان است و صاحبخانه‌اش شاکی از تأخیر اجاره هر روز تهدید می‌کند. می‌گفت ۳ ماه است که دارد تمرین روپایی می‌کند. آن هم در کوچه و خیابان. مردم تشویقش می‌کنند و شیرینی می‌دهند. می‌گفت فعلاً کاری از دستش جز این بر نمی‌آید تا بتواند خرج و دخل زندگی‌اش را سامانی دهد. پیرمرد با دستانی پینه بسته و صورتی که رنج سالیان را می‌شد در لابه لای چین‌های آن خواند گفت از کودکی فوتبالیست بوده اما در هیچ تیم باشگاهی عضویت نداشته است.
93507_949.jpg

حالا اما پس از سال‌ها به این جا رسیده که از هنر کودکی‌اش برای خرج دوران پیری‌اش استفاده کند. پس صبح‌ها کتانی‌هایش را می‌پوشد و در پارک و در پیاده روها برای مردم روپایی می‌زند و از کمردرد ناله می‌زند. نه چاره‌ای دارد و نه روی آن را که سرش را پیش خلق خدا کج کند و دستش را دراز. پس به پاهایش اعتماد کرده و به اراده‌اش. میان درد دل‌هایش اذان ظهر که می‌شود می‌رود و به نماز می‌ایستد. او که می‌رود ما می‌مانیم و سؤال‌های بی‌شماری درباره او. اویی که خیلی‌ها در تعداد روپایی‌هایش شک می کنند و پول درآوردن از روپایی زدن در ۶۰ سالگی را باور ندارند.
 

Mehdi14

Registered User
تاریخ عضویت
11 آپریل 2010
نوشته‌ها
1,578
لایک‌ها
748
محل سکونت
گم شدم !
ادامه‌ي نزول در رده بندي فيفا
ايران با يك پله سقوط در رده‌ي 48


تيم ملي فوتبال ايران در آخرين رده بندي فيفا در ماه آپريل يك پله سقوط كرد تا روند نزولي ايران در ماه‌هاي اخير همچنان ادامه داشته باشد.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، فيفا روز چهارشنبه فهرست رده‌بندي برترين تيمهاي فوتبال جهان را منتشر كرد كه بر اين اساس تيم ملي فوتبال ايران با يك پله سقوط نسبت به ماه گذشته با 575 امتياز در مكان 48 جهان و چهارم آسيا ايستاد.

در ميان تيم‌هاي قاره‌ي كهن تيم‌هاي ژاپن و استراليا كه فينال جام ملت‌هاي آسيا را برگزار كردند همچنان با قرار گرفتن در رده‌هاي چهاردهم و بيستم دو تيم برتر آسيا هستند. كره جنوبي در مكان سي و يكم قرار گرفته است.

فهرست تيم‌هاي برتر رده بندي فيفا در ماه آپريل:

1- اسپانيا 1857 امتياز

2- هلند 1702 امتياز

3- برزيل 1425 امتياز

4- آلمان 1413 امتياز

5-آرژانتين1267 امتياز

6-انگليس 1163 امتياز

7-اروگوئه 1094 امتياز

8-پرتغال 1052 امتياز

9-ايتاليا 1019 امتياز

10-كروواسي991 امتياز
 

ShahramB

فروشنده معتبر
فروشنده معتبر
تاریخ عضویت
26 سپتامبر 2008
نوشته‌ها
4,305
لایک‌ها
590
سن
35
محل سکونت
خوشــــــا شیــــــــــــــــــــــــــــــــراز
حاج آقا علی پور چه کل کلی کرده با عربستان :دی
00000772.jpg

سعودي ها به جاي حرف زدن درباره آب ايران دنبال سوسمار باشند
حجت‌الاسلام عليپور، دبير ستاد منشور سازمان ليگ در مورد ادعاي تيم‌هاي سعودي درباره ميزباني ايران توضيحاتي داده است، که به شرح زير است:


نظرتان درباره ادعاي تيم‌هاي سعودی درباره ميزباني ايران چيست؟‌ با توجه به رفتاري که آنها در فرودگاه‌هاي کشورشان (انگشت‌نگاري و معطلي بي‌مورد) با تيم‌هاي ما دارند باز ما خوب پذيرايي مي‌کنيم و مي‌روند ادعاهاي واهي مي‌کنند؟
سياست ديپلماسي ورزشي ما تابع سياست‌هاي ديپلماسي کشور است. عربستان از حجاج عمره و تمتع هم انگشت‌نگاري مي‌کند و جزوي از سياست کاري‌شان است. نمي‌توانيم در اين‌باره به تنهايي تصميم بگيريم و اين کارها در حوزه وزارت امور خارجه است.
اين اواخر ادعا کرده بودند آب ايران آلوده است و امن نيست؟
فرافکني مي‌کنند. همه اروپايي‌ها و حتي آمريکايي‌ها مي‌دانند که ايران در وضعيت حال حاضر خاورميانه امن‌ترين کشور است. به نظر من سعودی ها با اين حرف‌ها دنبال منحرف کردن اذهان عمومي از ناهنجاري‌هاي دروني کشور خود هستند. مطمئن باشند که با اين آدرس‌هاي غلط به جايي نمي‌رسند.
ظاهرا گزارش ناظران AFC هم درباره وضعيت ورزشگاه‌هاي ما و شرايط ميزباني مثبت بوده؟‌
اتفاقا مي‌خواستم به يک نکته در اين‌باره اشاره کنم. ميزباني ما در مرحله اول خوب بود و در مراحل اخير هم به بهترين نحو پذيراي اين تيم‌ها شديم. يکي از ناظران AFC عربستاني بود و گزارش خوبي را به AFC داد که کنفدراسيون آسيا با استناد به همان توي دهان سعودی ها زد. به نظر من سعودی ها به جاي اين جنگ رواني و تخريب‌ها دنبال کشيدن عکس سوسمار و خود سوسمار باشند که بهتر است.
اين واژه «سوسمار» را بنويسم؟‌
جاي شما باشم مي‌نويسم. ادعا کرده‌اند که دفعه بعد با خودمان به ايران آب مي‌آوريم. بهتر است به جاي آب سوسمار بياورند چون لازمشان مي‌شود. اميدوارم ذوب‌آهني‌ها در اصفهان در بازي حذفي پيروز شوند. و مطمئن هستم اين اتفاق رخ مي‌دهد که اين خود بهترين جواب است.
 

Mehdi14

Registered User
تاریخ عضویت
11 آپریل 2010
نوشته‌ها
1,578
لایک‌ها
748
محل سکونت
گم شدم !
بلاتر: شاید میزبانی جام جهانی را از قطر پس بگیریم

به گزارش سرویس ورزشی برنا و به نقل از فیفا، پس از مطرح شدن دریافت رشوه برخی از نمایندگان فیفا از سوی قطر برای خریدن رای میزبانی جام جهانی 2022، فیفا در این روزها بشدت مشغول بررسی اسناد و مدارک موجود در رابطه با این موضوع است.

سپ بلاتر که در هفته های گذشته خود به وجود فساد در مقر تحت ***** اش اذعان داشته، درباره احتمال رای گیری مجدد برای انتخاب میزبان جام جهانی 2022 گفت: در حال بررسی و مشاهده مدارک موجود هستیم و پس از آن مداخله خواهیم کرد. خیلی ها در این مدت اظهار نظرات مختلفی داشته اند اما هنوز مدرک محکمی دریافت نکرده ایم.

وی در ادامه اظهار داشت: نمی توان در یازده روز تمام کارها را انجام داد، اما پیش از این یازده روز باید ما درستی یا نادرستی این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم. اگر آن نادرست باشد، همه چیز تمام خواهد شد. اما اگر اتفاقی عکس آن رخ داد احتمال برگزاری انتخابات مجدد برای جام جهانی 2022 غیرمحتمل نیست. این ایده ای است که این روزها در تمام دنیا شنیده می شود. باید اجازه داد که همه چیز قدم به قدم طی شود.
 

navid69

کاربر فعال فوتبال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
18 می 2010
نوشته‌ها
5,019
لایک‌ها
4,633
سن
34
محل سکونت
یه جای خوب:دی
دیشب هم تو نود دیدیم

روزنامه قدس نوشت: پس از سال‌ها به این جا رسیده که از هنر کودکی‌اش برای خرج دوران پیری‌اش استفاده کند. پس صبح‌ها کتانی‌هایش را می‌پوشد و در پارک و در پیاده روها برای مردم روپایی می‌زند و از کمردرد ناله می‌زند. نه چاره‌ای دارد و نه روی آن را که سرش را پیش خلق خدا کج کند و دستش را دراز.

پیرمرد را عرق ریزان آورده بودند که چند هزارتا روپایی می‌زند. آورده بودند که با ۶۰ سال سن حرکت‌های نمایشی با توپ انجام می‌دهد. بیرون روزنامه برای بچه‌ها روپایی‌زده و همه را تحت تأثیر قرار داده بود. او از زندگی‌اش گفت. از این گفت که دارد از روپایی زدن با توپ نان در می‌آورد. این دیگر نوبر بود. پول درآوردن از فوتبال البته سال‌هاست که بسیاری را از فرش به عرش رسانده اما ندیده بودیم که بشود قوت لایموت خانواده‌ای.
93506_752.jpg

می‌گفت بازنشسته یکی از ادارات است. نگهبان بوده و حقوق بازنشستگی‌اش کفاف خرج زندگی‌اش را نمی‌دهد. حقوقش هنوز واریز نشده به خاطر اقساط جهیزیه دخترش کسر می‌شود و چیزی حدود ۳۰ هزار تومان دستش را می‌گیرد. اجاره خانه کلنگی‌اش اما بالای ۲۵۰ هزار تومان است و صاحبخانه‌اش شاکی از تأخیر اجاره هر روز تهدید می‌کند. می‌گفت ۳ ماه است که دارد تمرین روپایی می‌کند. آن هم در کوچه و خیابان. مردم تشویقش می‌کنند و شیرینی می‌دهند. می‌گفت فعلاً کاری از دستش جز این بر نمی‌آید تا بتواند خرج و دخل زندگی‌اش را سامانی دهد. پیرمرد با دستانی پینه بسته و صورتی که رنج سالیان را می‌شد در لابه لای چین‌های آن خواند گفت از کودکی فوتبالیست بوده اما در هیچ تیم باشگاهی عضویت نداشته است.
93507_949.jpg

حالا اما پس از سال‌ها به این جا رسیده که از هنر کودکی‌اش برای خرج دوران پیری‌اش استفاده کند. پس صبح‌ها کتانی‌هایش را می‌پوشد و در پارک و در پیاده روها برای مردم روپایی می‌زند و از کمردرد ناله می‌زند. نه چاره‌ای دارد و نه روی آن را که سرش را پیش خلق خدا کج کند و دستش را دراز. پس به پاهایش اعتماد کرده و به اراده‌اش. میان درد دل‌هایش اذان ظهر که می‌شود می‌رود و به نماز می‌ایستد. او که می‌رود ما می‌مانیم و سؤال‌های بی‌شماری درباره او. اویی که خیلی‌ها در تعداد روپایی‌هایش شک می کنند و پول درآوردن از روپایی زدن در ۶۰ سالگی را باور ندارند.


من با این اقا فوتبال بازی کردم مشهدیه
تو پارک زیاد میاد میومد وسط بازی میگفت من بازی:D
 

raxtastar

"کاربرفعال ورزش""کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 ژوئن 2005
نوشته‌ها
1,959
لایک‌ها
672
سن
40
[nomedia="http://www.youtube.com/watch?v=BmN5rz92kxY&feature=player_embedded"]YouTube - ‪Fastest Goal in Soccer History‬‏[/nomedia]
 
بالا