- تاریخ عضویت
- 26 آگوست 2010
- نوشتهها
- 784
- لایکها
- 3,795
میانِ واژه های از جنگ برگشته؛امید از هر کلمه ای ترسناک تر است...
امید هیولای وحشتناکی است!آرام آرام مثل خون در تنت جا خوش می کند.
خودش را میرساند به قلب آدم ها!بزرگ و قدرتمند می شود...رویاهای رنگی برایت میبافد...
ساز ِ شکسته ی دلت را کوک میکند...کوکِ کوک!
لبخند ها را از پستوهای قلبت بیرون میآورد وُ شُسته رُفته سنجاق میکند روی لب هایت
بعدتر,همه اش را یکجا به آتش میکشد
به گمانم امید همان مجروح جنگیست که جلوی چشمانش,هم قطارانش را کشته اند
امید هیولای وحشتناکی است!آرام آرام مثل خون در تنت جا خوش می کند.
خودش را میرساند به قلب آدم ها!بزرگ و قدرتمند می شود...رویاهای رنگی برایت میبافد...
ساز ِ شکسته ی دلت را کوک میکند...کوکِ کوک!
لبخند ها را از پستوهای قلبت بیرون میآورد وُ شُسته رُفته سنجاق میکند روی لب هایت
بعدتر,همه اش را یکجا به آتش میکشد
به گمانم امید همان مجروح جنگیست که جلوی چشمانش,هم قطارانش را کشته اند