• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

بزرگنربن دایره المعارف هنرهای رزمی به زبان فارسی

amin734mo

Registered User
تاریخ عضویت
3 نوامبر 2012
نوشته‌ها
1,001
لایک‌ها
561
محل سکونت
Khoy
سوال احمقانه ای نبود امین عزیز. البته که می تونید. این را هم در نظر بگیرید که شما در ورزش سابقه ی خوبی دارید و یک فرد کاملا معمولی و ناآماده از نظر ذهنی و جسمی نیستید. امیدوارم موفق باشید.

راستی من فکر می کنم شما در زندگی قبلی تان یک جنگجوی دلیر باستانی بودید و در جنگ های بیشماری شرکت داشته اید و ...

تونستم روحیه بدم به شما؟ ;)

خیلی زیاد
الان میتونم برق شمشیر سواران رو ببینم در حالیکه زمین زیر سم های 100 هزار اسب جنگی به لرزه دراومده. Dogs of war have been released, don't you hear the battle cry

گفتید تناسخ، من گاها صحنه هایی رو میبینم (حس میکنم) که بسیار فراتر از دژاوو هستن. یاد بچه یکی از اساتید دانشگاه تبریز افتادم (ما شنونده با واسطه داستان بودیم) که ناگهان سخت مریض میشه و بعد از کلی اقدامات بی نتیجه درمانی توسط یکی دیگر از اساتید هیپنوتیزم میشه و در یک سیر قهقرایی به زمان قبل از تولدش کلمه مونشن... مونشن... رو تکرار میکنه. دنبالش میگردن میبینن مونشن همان مونیخ در تلفظ آلمانیش بوده و در جلسات بعدی معلوم میشه این جمله آخرین حرفهای یک خلبان نیروی هوایی آلمان ها (لوفت وافه -جنگ دوم) قبل از سقوط هستش که می خواد با مونیخ تماس بگیره و داستان های مشابه دیگه.....

transparency_original_original.gif
transparency_original_original.gifA Battle-Cry - Catherine Martin - Poem - Australian Poetry Library
 

natars

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 آپریل 2011
نوشته‌ها
1,635
لایک‌ها
1,116
محل سکونت
تک و تنها در یک دشت وسیع
با توجه به اینکه آقای میرزایی هم دوره و هم سن بروس لی بود زمانی میتونست توانایی هاشو ثابت کنه که با اساتید رزمی دنیا نظیر بروس لی و اویاما مبارزه کنه

اگر دقت کنید از نقاط قوت بروس لی این بود که همه را به مبارزه دعوت میکرد

مبارزه و بازهم مبارزه در ورزش های رزمی معجزه میکند

دلیلی معروفیت و برتری اویاما هم مبارزه با افراد زیاد بود
 

ghoghnus-toa

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2013
نوشته‌ها
342
لایک‌ها
733
سلام

ممنونم از مطالب خوبتان

کتاب کاراته و ذن کاراته البته کتاب "خاصی" است. به نظر می رسد در این کتاب که اگر اشتباه نکنم تنها کتاب جناب میرزایی است، ایشان دارند زمینه ای فراهم می کنند برای ایجاد سبک، روش یا طریقت شخصی شان. تصور می کنم بخش های پایانی کتاب درباره ذن و بودیسم و غیره، می تواند محل بحث و بررسی باشد. هر چند چنین بحث هایی شاید خارج از scope این تاپیک باشد و از حوصله دوستان خارج. نمی دانم.

در بعد تکنیکی هم می شود - و باید - بحث های جداگانه ای داشت. یکی دو سوال دارم مایل بودید پاسخ بدید. اینکه کونگ فو کاراتو که اشاره کردید، چه سبکی هست؟ معبد لیونگ فو کجاست؟ منابعی در دست هست درباره این مکان؟

سوال بعدی اینکه آیا کونگ فو توآ را یکجور کونگ فو می دانید؟ طبیعتا منظور از کونگ فو "هنرهای رزمی چینی" است. یعنی این کونگ فو نسبتی، شباهتی یا سنخیتی با هنرهای رزمی چین دارد؟

در مقدمه ی کتابی از آقای جلیل زاده و از زبان آقای میرزایی خواندم که ایشان کونگ فو را "طریقت دانایی" و کونگ فو توآ را "طریقت دانایی تن و روان" معنا کردند. خب کلمه کونگ فو را به سختی می شود طریقت دانایی ترجمه کرد. به نظر می رسد جناب میرزایی یک تفسیر و کاربرد شخصی از این کلمه در نظر داشته اند. همان طور که مثلا قائل به نوعی ذن ِ شخصی هستند و ...

با سلام. ممنون از حوصله ای که داشتید و مطالب رو مطالعه کردید.

بله من هم با شما در مورد بخش های ذن و مکتب تائو موافقم. به نظر میرسه میرزایی به نوعی ناخودآگاه داره از دید و عینک مکتب زادگاهش به تائو و ذن نگاه می کنه. برای دوستانی که مطالعه دارن مبرهنه که این دو مکتب با اینکه در مواردی به اومانیسمی مشترک اما خفیف میرسن، تقابل های سختی با هم دارند. میرزایی به نوعی قصد داره تائو رو با رنگ و بوی مکاتب سامی عرضه کنه، بخاطر همین نظراتش در این مورد کاملا قابلیت نقد منسجم رو پیدا کردند. همینطور که فرمودید، بحث پیرامون این مطالب کمی طولانی و ادامه دار خواهد بود. اگه صلاح دونستید که ادامه داده بشه، ممنون میشم شما هم برداشتتون از نظرات ایشون برامون مطرح کنید.

اما در مورد لیونگ فو و کونگ فو کاراتو: بنده تحقیق نسبتا مفصلی در این مورد کردم. اول اینکه در حال حاضر سبکی به نام کونگ فو کاراتو وجود نداره. ولی در مورد لیونگ فو که کی بوده، بنده توضیح مختصری میدم، اگه لازم بود باز هم ادامه میدیم.

220px-Liu_Yongfu.jpg

"لیونگ فو"(لیو یونگفو) یکی از سربازان و افسران ثروتمند "هاکا" در چین بوده که بیشتر بعنوان بنیانگذار "ارتش پرچم سیاه" معروف شده و بخاطر خدماتش در این ارتش، زمانی قهرمان ملی چین شناخته میشه. عمده شهرت جناب لیونگ فو از جنگ هایی علیه نیروهای فرانسه در ویتنام موسوم به نبرد sino-french ایجاد شده و بعد از این جنگ ها در چین بعنوان national hero ازو یاد میشد. بعد از این نبردها لیونگ فو دوستی و تقرب زیادی نزد فرماندار "تانگ چینگ سونگ" پیدا میکنه و به او یاری میده تا جمهوری فورموسا رو تشکیل بده. بعد ها خودش ریاست این جمهوری رو بدست می گیره و گروهان های دفاعی زیر زمینی رو در تایوان علیه ارتش ژاپن تشکیل میده. بعد از شکست مقاوت در تایوان به چین برمیگرده در حالیکه دیگه اون احترام سابق رو نداشته. رشته ها و مکاتب رزمی چینی های هاکا: هاکا کوئن، باک مئی و دراگون کونگ فو هستند. به نظر میرسه لیونگ فو طی چند سال نبرد و درگیری با ارتش ژاپن اقدام به ادغام "دراگون کونگ فو" با "کارته" کرده باشه و بعدها تبدیل به "کونگ فو کاراتو" شده. ولی صحبت ها در مورد زندگی لیونگ فو در تایوان و اواخر عمرش در چین کمی مبهم و رازآلوده و مسائل مربوط به معبد و محل آموزشی به دور از حدس و گمانه زنی قابل بررسی نیست.

در مورد توآ، باید بگم خیر من این رشته رو کونگ فو تلقی نمی کنم، چنانکه خود یارومه هم بعد از ابداع سبک و بعد از گذشت زمان kung fu to'a association رو تبدیل به to'a association میکنه و اگه دقت کنید بنده همیشه از واژه ی توآ بدون پیشوند استفاده می کنم.

در مورد معنی واژه "کونگ فو" در دانشنامه آزاد می خوانیم: "any study, learning, or practice that requires patience, energy, and time to complete" برای افرادی که نیاز به ترجمه دارن: "هر مطالعه، یادگیری و یا تمرین که نیازمند صبوری انرژی و زمان برای به کمال رسیدن باشه". به نظر میرسه استاد میرزایی مقصودش از عبارت "طریقت دانایی" همین معنی و همین سیر و سلوک باشه. البته اینو با توجه به مطالبی که از اساتید یاد گرفتم میگم. در واقع در فرهنگ لغات میرزایی همه چیز از"خودشناسی" شروع میشه، این "خودشناسی" ما رو متوجه "غفلت" می کنه، با "تجربه" به قوام میرسه، این "تجربه" در محک "اندشه" قرار می گیره و به "مرز دانایی" میرسه. در واقع در فرهنگ توآ "دانایی" همون کمال مطلوبه. هر چند برای درک این موضوع لازمه با اساتید مختلف صحبت کرد و بارها مطالب و نوشته های میرزایی رو خوند.

بازهم شرمنده به خاطر زولانی شدن. ممنون از حوصله شما
 

ghoghnus-toa

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2013
نوشته‌ها
342
لایک‌ها
733
با توجه به اینکه آقای میرزایی هم دوره و هم سن بروس لی بود زمانی میتونست توانایی هاشو ثابت کنه که با اساتید رزمی دنیا نظیر بروس لی و اویاما مبارزه کنه

اگر دقت کنید از نقاط قوت بروس لی این بود که همه را به مبارزه دعوت میکرد

مبارزه و بازهم مبارزه در ورزش های رزمی معجزه میکند

دلیلی معروفیت و برتری اویاما هم مبارزه با افراد زیاد بود

البته این میتونه دلیل ثبوتی برای برتری یه مبارز باشه ولی اولا دلیل نفی توانایی های یه مبارز نیست چون هنوز مبارزه ای صورت نگرفته و ثانیا این بیشتر برای محک نفرات خوبه و نه رشته ها.

با احترام
 

ghoghnus-toa

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2013
نوشته‌ها
342
لایک‌ها
733
ممنون از اینکه وقت گذاشتید _ مطالب جالبی بود _ نمیدونستم _ جالبترین بخش پستتون " سبک های کذایی ایجاد شده که کپی برداری از این رشته هستند مثل توآ-21، توآ-سنتی، پرتوآ، حنا توآ، هنجو توآ، نیوکونگ فو و .... امثال این سبک ها هستند که مطلب نویی ارائه نمیدند و فقط اسم سبک و شاید نحوه لباس پوشیدن متفاوته "
خوشحالم از اینکه آی کی دو رو کار میکنید یک سبک ژاپنی زیبا

خودم هم توی این هنر راحت ترم. مثل توآ هنوز هر کی هرکی نشده. واسه همین خیلی خوبه ثبات داره
 

natars

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
28 آپریل 2011
نوشته‌ها
1,635
لایک‌ها
1,116
محل سکونت
تک و تنها در یک دشت وسیع
البته این میتونه دلیل ثبوتی برای برتری یه مبارز باشه ولی اولا دلیل نفی توانایی های یه مبارز نیست چون هنوز مبارزه ای صورت نگرفته و ثانیا این بیشتر برای محک نفرات خوبه و نه رشته ها.

با احترام

در زمان بروس لی خیلی از اساتید چینی در خود چین ازین کار بروس لی و مبارزه طلبی خوششون نیامد

بلاخره یکی از اساتید گوشه گیر چینی که ادعا داشت بروس لی پسری است مغرور که هیچی از ورزش های رزمی نمیداند با بروس لی مبارزه کرد و راحت از بروس لی شکست خورد بهمین راحتی
کلا این ذات انسان هاست وقتی خودشون را محدود کنن پیشرفت نمیکنن
الان کونگ فوی چین پیشرفتی نداشته و تبدیل شده به فیلم های چینی

ببین اون کسیکه میاد باشگاه ثبت نام میکنه کاری به فلسفه هنرهای رزمی نداره و کاری به این مطالب تئوری نداره

بنظرم کیوکوشین کاراته خیلی کاربردی تر از کونگ فو توآ هست
 

xavi68

Registered User
تاریخ عضویت
12 آگوست 2010
نوشته‌ها
1,869
لایک‌ها
3,423
سلام به همه

بک سوال داشتم که میدونم احمقانس اما بیشتر میخوام روحیه بگیرم!!!

به نظر شما من الان میتونم تو سن 30 سالگی یک رشته رزمی رو از نو شروع کنم؟ در واقع انتخابم محدود به سبکی خواهد بود که استاد خوب داشته باشه. اینم از اقبال بلند منه.
استاد واقعا خوب داشتیم اما همگی هجرت کردن به شهرهای بزرگ تر.

حتی یک باشگاه تیراندازی هم نداریم. بعد از ارتش افسرده شدم من.
میدونستید من همه عمرم می خواستم یک ملوان توی یک کشتی چوبی قدیمی باشم (ترجیحا دزد دریایی). یا یک سرباز سواره ارتش آتیلا یا چنگیز خان. انگار من در زمان اشتباه متولد شدم!
مبارزه و جنگ برای عدالت رو دوست دارم (LOVE) اما نمیشه آرزو کرد که جنگ اتفاق بیفته

30 سال که سن نیست
درباره سبکی می خوایی کار کنی یه مدت تحقیق کن بعد شروع کن
الان یکی تو باشگاه ما هست که خیلی هم خوب کار می کنه 42 سالشم هست
 

amin734mo

Registered User
تاریخ عضویت
3 نوامبر 2012
نوشته‌ها
1,001
لایک‌ها
561
محل سکونت
Khoy
30 سال که سن نیست
درباره سبکی می خوایی کار کنی یه مدت تحقیق کن بعد شروع کن
الان یکی تو باشگاه ما هست که خیلی هم خوب کار می کنه 42 سالشم هست

ممنون از شما. مساله اینه که باید استاد پیدا کنم
 

Abtin 63

کاربر فعال هنرهای رزمی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 آپریل 2012
نوشته‌ها
1,169
لایک‌ها
3,286
با سلام. ممنون از حوصله ای که داشتید و مطالب رو مطالعه کردید.

بله من هم با شما در مورد بخش های ذن و مکتب تائو موافقم. به نظر میرسه میرزایی به نوعی ناخودآگاه داره از دید و عینک مکتب زادگاهش به تائو و ذن نگاه می کنه. برای دوستانی که مطالعه دارن مبرهنه که این دو مکتب با اینکه در مواردی به اومانیسمی مشترک اما خفیف میرسن، تقابل های سختی با هم دارند. میرزایی به نوعی قصد داره تائو رو با رنگ و بوی مکاتب سامی عرضه کنه، بخاطر همین نظراتش در این مورد کاملا قابلیت نقد منسجم رو پیدا کردند. همینطور که فرمودید، بحث پیرامون این مطالب کمی طولانی و ادامه دار خواهد بود. اگه صلاح دونستید که ادامه داده بشه، ممنون میشم شما هم برداشتتون از نظرات ایشون برامون مطرح کنید.

اما در مورد لیونگ فو و کونگ فو کاراتو: بنده تحقیق نسبتا مفصلی در این مورد کردم. اول اینکه در حال حاضر سبکی به نام کونگ فو کاراتو وجود نداره. ولی در مورد لیونگ فو که کی بوده، بنده توضیح مختصری میدم، اگه لازم بود باز هم ادامه میدیم.

مشاهده پیوست 374832

"لیونگ فو"(لیو یونگفو) یکی از سربازان و افسران ثروتمند "هاکا" در چین بوده که بیشتر بعنوان بنیانگذار "ارتش پرچم سیاه" معروف شده و بخاطر خدماتش در این ارتش، زمانی قهرمان ملی چین شناخته میشه. عمده شهرت جناب لیونگ فو از جنگ هایی علیه نیروهای فرانسه در ویتنام موسوم به نبرد sino-french ایجاد شده و بعد از این جنگ ها در چین بعنوان national hero ازو یاد میشد. بعد از این نبردها لیونگ فو دوستی و تقرب زیادی نزد فرماندار "تانگ چینگ سونگ" پیدا میکنه و به او یاری میده تا جمهوری فورموسا رو تشکیل بده. بعد ها خودش ریاست این جمهوری رو بدست می گیره و گروهان های دفاعی زیر زمینی رو در تایوان علیه ارتش ژاپن تشکیل میده. بعد از شکست مقاوت در تایوان به چین برمیگرده در حالیکه دیگه اون احترام سابق رو نداشته. رشته ها و مکاتب رزمی چینی های هاکا: هاکا کوئن، باک مئی و دراگون کونگ فو هستند. به نظر میرسه لیونگ فو طی چند سال نبرد و درگیری با ارتش ژاپن اقدام به ادغام "دراگون کونگ فو" با "کارته" کرده باشه و بعدها تبدیل به "کونگ فو کاراتو" شده. ولی صحبت ها در مورد زندگی لیونگ فو در تایوان و اواخر عمرش در چین کمی مبهم و رازآلوده و مسائل مربوط به معبد و محل آموزشی به دور از حدس و گمانه زنی قابل بررسی نیست.

در مورد توآ، باید بگم خیر من این رشته رو کونگ فو تلقی نمی کنم، چنانکه خود یارومه هم بعد از ابداع سبک و بعد از گذشت زمان kung fu to'a association رو تبدیل به to'a association میکنه و اگه دقت کنید بنده همیشه از واژه ی توآ بدون پیشوند استفاده می کنم.

در مورد معنی واژه "کونگ فو" در دانشنامه آزاد می خوانیم: "any study, learning, or practice that requires patience, energy, and time to complete" برای افرادی که نیاز به ترجمه دارن: "هر مطالعه، یادگیری و یا تمرین که نیازمند صبوری انرژی و زمان برای به کمال رسیدن باشه". به نظر میرسه استاد میرزایی مقصودش از عبارت "طریقت دانایی" همین معنی و همین سیر و سلوک باشه. البته اینو با توجه به مطالبی که از اساتید یاد گرفتم میگم. در واقع در فرهنگ لغات میرزایی همه چیز از"خودشناسی" شروع میشه، این "خودشناسی" ما رو متوجه "غفلت" می کنه، با "تجربه" به قوام میرسه، این "تجربه" در محک "اندشه" قرار می گیره و به "مرز دانایی" میرسه. در واقع در فرهنگ توآ "دانایی" همون کمال مطلوبه. هر چند برای درک این موضوع لازمه با اساتید مختلف صحبت کرد و بارها مطالب و نوشته های میرزایی رو خوند.

بازهم شرمنده به خاطر زولانی شدن. ممنون از حوصله شما

خب مطلب بسیار خوبی بود. من هم تشکر می کنم از وقتی که گذاشتید.

اینکه به واژه کونگ فو اشاره کردم از این جهت بود که این اصطلاح صرف نظر از معنای لفظ به لفظش، به هنر های رزمی چینی اشاره دارد و خب این سبک ها با وجود تفاوت هایی که دارند، اشتراکات بسیار جدی با هم دارند. اما بنده اشتراک بخصوصی بین توآی آقای میرزایی و کونگ فویی چینی مشاهده نکردم. یعنی به فرمایش شما بهتر است اصلن به توآ نگوییم کونگ فو. اینطوری خیلی از قیل و قال ها از بین می رود.

درباره ی کتاب ایشان و مخصوصا فصل های پایانی کتاب مواردی در ذهنم هست که البته بهرحال نظر شخصی هستند. یکجور نقد و تحلیل شخصی از روش فکری آقای میرزایی. به هیچ وجه قصد رنجاندن ندارم.
مطالبی را دارم تهیه می کنم احتمالا فردا بگذارم اینجا.

روز شما بخیر
 

ghoghnus-toa

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2013
نوشته‌ها
342
لایک‌ها
733
در زمان بروس لی خیلی از اساتید چینی در خود چین ازین کار بروس لی و مبارزه طلبی خوششون نیامد

بلاخره یکی از اساتید گوشه گیر چینی که ادعا داشت بروس لی پسری است مغرور که هیچی از ورزش های رزمی نمیداند با بروس لی مبارزه کرد و راحت از بروس لی شکست خورد بهمین راحتی
کلا این ذات انسان هاست وقتی خودشون را محدود کنن پیشرفت نمیکنن
الان کونگ فوی چین پیشرفتی نداشته و تبدیل شده به فیلم های چینی

ببین اون کسیکه میاد باشگاه ثبت نام میکنه کاری به فلسفه هنرهای رزمی نداره و کاری به این مطالب تئوری نداره

بنظرم کیوکوشین کاراته خیلی کاربردی تر از کونگ فو توآ هست

اگه دسترسی و فرصت داشتید یه نیگاهی به مبارزات ehsan shafiq بندازین. یه کونگ فو کار افغانه که با سبک های مختلف مبارزه داشته و بعدها وارد مبارزات mma شده، البته 5-6 ماه پیش توی یه هتل در آلمان در دهه چهارم زندگیشون بعلت ایست قلبی فوت کردند.

البته نظرتون محترمه، بالاخره همین تفاوت سلیقه هاست که بدنه جامعه رزمی رو شکل میده. کیوکوشین هم سبک قدرتی و قابل احترامیه. ولی بازهم عرض می کنم این افرادن که مبارزه می کنن و نه سبک ها...
 

musashi

Registered User
تاریخ عضویت
26 ژوئن 2012
نوشته‌ها
257
لایک‌ها
632
محل سکونت
ایران
احساس میکنم فعلا نباید با تاپیک کار بگیرم چون بحث شدیدا روی چین و کونگ فو و استاد میرزایی هست . lya رفته والا من و اون داشتیم راجب مطالب ژاپنی صحبت میکردیم.
هرچند زیاد به من مربوط نمیشه ولی با دقت مطالب شما دوستان رو دنبال میکنم و از اطلاعاتی در اختیار ما میذارید نهایت سپاس را دارم
منتظر صحبت و مطالب استاد آبتین هستم
 

ghoghnus-toa

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2013
نوشته‌ها
342
لایک‌ها
733
احساس میکنم فعلا نباید با تاپیک کار بگیرم چون بحث شدیدا روی چین و کونگ فو و استاد میرزایی هست . lya رفته والا من و اون داشتیم راجب مطالب ژاپنی صحبت میکردیم.
هرچند زیاد به من مربوط نمیشه ولی با دقت مطالب شما دوستان رو دنبال میکنم و از اطلاعاتی در اختیار ما میذارید نهایت سپاس را دارم
منتظر صحبت و مطالب استاد آبتین هستم

راستی جناب musashi شما خودتون چه رشته ای کار می کنید؟ من قبل اینکه بیام آی کی دو، خیلی دنبال کلاس کن دو و کن جوتسو گشتم تو تبریز ولی چیزی پیدا نکردم.
 

trian

Registered User
تاریخ عضویت
27 فوریه 2011
نوشته‌ها
2,086
لایک‌ها
2,885
اقا درباره این دو موضع کسی میتونه کمک کنه

این افرادی که چون و سنگ واینحرفا میشکنن چطوریاس


و چطور گردنو میشه تقویت کرد برای ضربه هایی که از بقل به صورت وارد میشه


zgg123 عزیز ،ظاهرا شما علاقه خاصی به شکستن اجسام سخت دارید چون این سوال رو قبلا هم پرسیده بودید:D
البته دوستان در این زمینه توضیحات لازم رو دادن ،شکستن اجسام سخت به تمرکز، سرعت و تا حدود ضعیف تری قدرت نیاز داره به همراه تمرین های ویژه به روی عضو ضربه زننده که البته متفاوت هم هست
یک سری قلق و مود هم داره مثلا اینکه وقتی میخوای ضربه بزنی به فرض 4تا قالب رو بیاری پایین ، باید جوری تمرکز و ضربه بزنی که فکر کنی اولین سطح تماس بین دست با قالب آخره نه اول ، مهم هم شکستن اولیه بقیه دیگه راحت میاد پایین.
اولین بار هم که قالب رو میشکنی هم استرس داری هم دستت درد میگیره ولی لذت شکستن اون درد رو از بین می بره

در مورد وزنه هم امین آقا توضیحات کامل رو دادند که البته با توجه به مهارت و تجربه ایشون مشتاقانه منتظر تاپیک بدنسازی رزمی ایشون هستیم
 

musashi

Registered User
تاریخ عضویت
26 ژوئن 2012
نوشته‌ها
257
لایک‌ها
632
محل سکونت
ایران
راستی جناب musashi شما خودتون چه رشته ای کار می کنید؟ من قبل اینکه بیام آی کی دو، خیلی دنبال کلاس کن دو و کن جوتسو گشتم تو تبریز ولی چیزی پیدا نکردم.

من کن جوتسو کار میکنم زیر نظر استاد محمود اشرفی-
کن دو و ای آی دو رو نمیدونم ولی کن جوتسو توی تبریز کار میشه و چند نفری هستند که میان آکادمی برای آموزش دیدن
 

ghoghnus-toa

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2013
نوشته‌ها
342
لایک‌ها
733
من کن جوتسو کار میکنم زیر نظر استاد محمود اشرفی-
کن دو و ای آی دو رو نمیدونم ولی کن جوتسو توی تبریز کار میشه و چند نفری هستند که میان آکادمی برای آموزش دیدن

تبریک میگم یه رشته ی سنتی همراه با یه مکتب اصیل رزمی.
اگه احیانا تونستید اطلاع کسب کنید که تو تبریز توسط کی و کجاها کار میشه، خیلی ممنون میشم اگه خبر بدین.
 

zgg123

کاربر فعال عکس و عکاسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
12 ژانویه 2010
نوشته‌ها
10,309
لایک‌ها
37,767
سن
35
محل سکونت
☼_☼
با تشکر از راهنمایی همه دوستان

136976052234462_chopm.gif
 

linkoln

Registered User
تاریخ عضویت
15 دسامبر 2012
نوشته‌ها
4,302
لایک‌ها
2,632
محل سکونت
بلقیوم

Abtin 63

کاربر فعال هنرهای رزمی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 آپریل 2012
نوشته‌ها
1,169
لایک‌ها
3,286
در فصل پایانی کتاب کاراته و ذن ِ کاراته، با نام "فلسفه ذن و کاراته" میرزایی به نقد بودیسم و مبانی آن می پردازد. با هم برخی از سطور کتاب را مرور می کنیم:


" با ایمان کامل به ارزش و تاثیر عامل زمان، نه مایلم زمانم را بی جهت از دست بدهم و نه قصد این دارم که زمان تو را بدزدم. بر این پایه هر چه زودتر انتقاداتی که بر ذن بودیسم دارم برایت می نویسم و به آنچه می نویسم ایمان کامل دارم." ص 432

" هشدار این نکته لازم است که عاملین دست اندر کار به الغاء (القاء) نظراتی که مبتنی بر تفکرات صوفیانه ذن بودیسم و مروج بی خیالی و اینکه "در خود فرو رو و به دنبال حقیقت باش، چون دنیا فانی است"، همیشه کوشیده اند من و تو را به خواب برند تا با آرامش و یقین بیشتری بتوانند به برنامه های غیر انسانی خود جامه عمل بپوشانند. بدین خاطر من و تو موظف و ناگزیریم که آگاه باشیم و آگاه کنیم." ص 434

"باید همه ملت ها از روابط تولید یا شالوده اقتصادی اجتماع خود آگاه باشند. از روبنای جامعه شان هم. تا بتوانند سمتی آگاهانه داشته باشند. ذن بودیسم به این مسائل توجه ندارد. و با آن بیگانه است. حتی ردشان می کند. این خلاء نزد بودیسم کاملا قابل توجیه است. چه او (منظور در اینجا شخص بوداست) چهارصد میلیون گرسنه در هند سراغ نداشت. او شاهد مقطوع النسل نمودن هندی ها نبود. زمان او اندیشه به این شدت اخته نمی شد. او نمی دانست اقوام شمال و جنوب ممکن است با هم چندین سال پیکار کنند و بکشند و کشته شوند ... بر او قابل تصور نبود که "ایسم" های منفی بجای دفع یکدیگر، به چه سهولتی یکدیگر را جذب میکنند و هر یک گوشه ای از جهان را انگار ملک نیاکانشان است بعنوان حصه خود بر می دارند. " ص 435

" خط اصلی فلسفه بودا و هر نهاد سکر آور دیگری را بی خبری تشکیل می دهد، چون آنان از خط تاریخ بشر بی خبرند." ص 436

در پاورقی و در توضیح ادعای فوق می نویسد:

"خرافات ایده آلیستی در همه ی ادوار تاریخی، تنها زمانی نضج می گرفته است که انسان در برابر رخداد های طبیعی یا اجتماعی عاجز می ماند و به درک منطقی یا دفع اساسی آن قادر نبود."

( منظور این است که اعتقاد بودا به ماهیت رنج آور زندگی ناشی از خرافات ایده آلیستی است. چون بشر قادر به مقابله با رخدادهای طبیعی یا اجتماعی نبوده و پاسخی منطقی نمی یافته ست، حال آنکه امروز با پیشرفت علم و تکنولوژی دیگر چنین نیست.)​

"اگر بودیسم می گوید تولد و مرگ باعث ایجاد رنج و اندوهند و زندگی بی فایده است، در جهان من و تو دلیلی برای پذیرش این نظر وجود ندارد." ص 436

او ادامه می دهد:

" زندگی با جوشش اندیشه آغاز و با خاموشی آن تمام می شود، بر این مبنا حد فاصل بین این جوشش و خاموشی زندگی است. زندگی هیچگاه ملال آور نیست. بلکه ایمان به بیهودگی زندگی ارتجاعی است. چون اولین نتیجه منطقی چنین عقیده ای عدم تحرک و خواب آلودگی و تن آسائی خواهد بود." ص 437

میرزایی در ادامه از خواست های "ما" می گوید ( او در این فصل از ضمایر من و تو استفاده می کند. یعنی من، و توی مخاطب که با من هم عقیده، همراه و هم پیمان می شوی). می نویسد:

" خواست های ما متاثر از تفکرات انسانی است، ما خود را وابسته به جامعه ای سازنده می دانیم که هدفش در روابط تولیدی، بهسازی و تامین جامعه بشری است. "خواستن" اندوه زا نیست که با از بین بردن آن، اندوه هم از بین برود." ص 439

سپس نظر بودا را در رابطه با هشت اصل برای از بین بردن خواست ها ( خواستن ها ) مطرح می کند:

"نظر راست، نیت راست، کلام راست، کردار راست، معاش راست، سعی و عمل در راه راستی، اندیشه و تفکر راستی، تمرکز فکر در معنای راستی"

و هشدار می دهد:

" ما از هشت اصل که قبلا دیدیم برای از بین بردن خواست ها استفاده نخواهیم کرد. اینها سلاح های اولیه ما برای بدست آوردن خواست ها و نیل به جامعه ای سازنده و بر حق است." ص 440




***




طبیعتا مخاطب ناآشنا با بودیسم قادر نخواهد بود درک و قضاوت صحیحی از گفته های فوق داشته باشد. لازم است در ابتدا، با مبانی اولیه بودیسم آشنا بشویم.
بطور ساده اساس طریقت بودایی برپایه ی "رنج" استوار است. ادارک و پذیرش واقعیت ِ رنج و طریقه رهایی از آن.

چهار حقیقت جلیل در آیین بودا :

یک - حقیقت رنج: بودا می گوید: زاییده شدن رنج است، پیری رنج است، بیماری رنج است، مرگ رنج است، از عزیزان دور بودن رنج است، با ناعزیزان محشور بودن رنج است و کوتاه سخن، همه ی پنج توده ی دلبستگی رنج اند.

دو - خاستگاه رنج: خاستگاه رنج "تشنگی" است. به طور خلاصه هر چیز لذت آور و خوشایند تشنگی (میل) می آورد و تشنگی رنج آور است. یعنی زمانی که ما نیازمند و محتاج و به اصطلاح تشنه ی بدست آوردن یا تجربه چیزی هستیم اما آن چیز دور از دسترس ماست، رنج می بریم. تصور کنید فردی دلش می خواهد لباس نویی بخرد اما نمی تواند، دیگری دوست دارد ماشین مدل بالایی داشته باشد اما ندارد. آن یکی به دنبال قدرت است، دیگری به دنبال شهرت و غیره.

سه- رهایی از رنج: در واقع چنانچه بر تشنگی غلبه کنید از رنج نیز رها شده اید. اگر بتوانید بر خواهندگی (خواستن) غلبه کنید رنج نمی برید. مجاهدت از اینجا آغاز میشود. چشم چیزی را می بیند و می خواهد، زبان چیز را می چشد، تن لمس می کند. فرد کوشش می کند تا بر حواس که مسبب تشنگی اند غلبه نماید.

چهار- راه رهایی از رنج - این راه در آیین بودا به "راه هشتگانه جلیل" مشهور است (در بالا و در گفته های جناب میرزایی به آنها اشاره ای شد) که خود از سه بخش تشکیل می شود، یعنی برترین یکدلی، برترین سلوک و برترین فراشناخت.

راه هشتگانه جلیل در حقیقت هشت مرحله از عرفان بودایی است. عبور از هر مرحله دستاوردهای بخصوصی را به دنبال دارد، بعلاوه رهرو (سالک) را برای ورود به مرحله بعدی مهیا می کند. برخلاف تصور عموم، این مراحل صرفا گوشه نشینی و ریاضت های بی سبب، و گدایی و درویشی نیستند. در واقع بودا خود ازاین هشت مرحله بعنوان دانش راه میانه (اعتدال) نام می برد و اساسا بودیسم شیوه ی مرتاض ها نیست؛ یعنی آن طور که آقای میرزایی به بودا حمله می برد، او را مروج بی خیالی می داند و در نهایت آیین بودایی را بر آمده از ناتوانی و خرافات ایده آلیستی معرفی می کند.

آیین بودا راهی است بسوی بیداری و روشنی. طی مراحل این آیین، نه نتها به بی تفاوتی، انزوا و رخوت در زندگی فردی و اجتماعی نخواهد انجامید، بلکه افراد را به وارستگی و بیداری و پذیرش مسئولیت در کردار و اندیشه دعوت می کند.

مثالی ساده می تواند به درک این موارد کمک کند:

در اولین مرحله از راه هشت گانه ی جلیل، شما باید به گفتار درست بپردازید، دروغ گویی را ترک کنید، بی سبب، نسنجیده و بی پشتوانه سخن نگویید ، بدگویی نکنید، بیهوده گویی نکنید و درشت گویی نکنید و ...

در مرحله دوم یعنی "کردار درست"، شما از هر عمل بد و از هر پلیدی نهی می شوید. از کشتن زندگان (تمامی موجودات زنده) از دزدی، از زناکاری و شهوت رانی و از آسیب رساندن به دیگران و ...

این مراحل در حرف ساده و در عمل بسیار دشوارند
. نیازی به توضیح نیست چنانچه فرد بودایی در تحقق یک مرحله ناموفق باشد، به مراحل بالاتر نخواهد رسید و خب برخلاف برخی دیگر از ادیان که بعضا راه های میان بری هم فرا روی مومنان می نهند، بودیسم مسیری مستقیم است. (هرچند بهتر است بودیسم را نوعی دین ندانیم و چنین مقایسه ای انجام ندهیم.)

البته مراحل اولیه که توضیحش آمد، مفاهیم و مقاصد ساده تری دارند. در مراحل بالاتر، هر چه به مرحله غایی و دستیابی به نیروانا و رهایی از چرخه تناسخ ( دایره وجود یا سنسارَه) نزدیک می شویم، با مسائلی دشوارتر و دیریاب تری مواجهیم.

خب این شرح مختصری از آیین بودا بود. امیدوارم برایتان مفید بوده باشد.




***




سوالی مطرح است اینکه جناب میرزایی در گفته هایش دقیقا به چه دلیلی بودیسم را انکار و تمسخر می کنند؟ مگر جامعه ما غرق در بودیسم بوده یا در طی تاریخ از آن لطمه ای خورده است؟ مگر مردم کوچه بازار آگاهی و یا دغدغه راجع به آن دارند؟ مگر ما به آیین بودا گرویده ایم و با عمل به مناسک بودایی گرفتار صوفی گری و جهل و بی خبری شده ایم؟

موضوع دیگر اینکه عملا مواردی که از ایشان نقل کردم، مثلا جایی که اشاره می کنند "خواستن اندوه زا نیست که با از بین بردن آن، اندوه هم از بین برود و ... " این را ما اگر به حساب سوء استفاده ی آقای میرازیی از اصطلاحات و واژگان ِ خاص ِ بودیسم نگذاریم، لاجرم می باید به حساب ناآگاهی شان از موضوعی که دارند طرح می کنند بگذاریم. "خواستن" همان طور که شرحش در بالا آمد معنای بخصوصی در فرهنگ بودایی دارد که ابتدا باید بخوبی فهمیده و درک شود، آنهم نه فقط در تئوری، بلکه در عمل و به واسطه طی طریق. در واقع ایشان قضیه را از اساس اشتباه تفسیر می کنند.

بودیسم راه و روش سالم و دقیقی برای زندگی است. نه کهنگی به آن راه دارد و نه می شود آن را این طور تفسیر به رای کرد و بی خاصیت جلوه اش داد.
در نهایت اگر بنده و شما و یا آقای میرزایی این طریقه را نمی پسندیم و به ذائقه مان خوش نمی آید، دلیلی هم ندارد که بی دلیل بحثش را به میان آوریم و به ضرب و زور آنرا زیر سوال ببریم. می شود اینطور در نظر بگیریم که آقای میرزایی می دانست که هنرهای رزمی در خاور دور با مفاهیم ذن، بودیسم و تائوئیسم آمیختگی دارند. خودش را ناگزیر می دانست تا به این موضوعات بپردازد. و البته از سوی دیگر، آنها را دستمایه طرح عقاید خودش می کرد و ...




استفاده از این مطلب با ذکر منبع بلامانع است.
 
Last edited:
بالا