یه مطلب جالب دیگه یادم افتاد بگم (البته من از اونا نیستم که برای هر چیزی بدیل ایرانی پیدا کنم ها،بلکه برعکس متنفرم اما حیفم اومد نگم)
و تونهم در مورد نینجا های وطنیه (البته نینجا که نه شبیهش). در ضمن اگر تکراریه ببخشید
کلمه Assassin در انگلیسی برگرفته از کلمه حشاشین هستش (یهنی قاتلایی که حشیش می کشیدن)
اوج فرقه حشاشین در زمان شاه جهان بود که تحت تاثیر صوفیها بودن
به روایت تاریخ اینا حرفه ای ترین فاتلان و جاسوسان همه دوران ها بودن که کاملا وقف شده بودند و در صورت شکست زنده دستگیر نمیشدن
روش مورد علاقه شون در مورد کشتن، شیوه نمایشی بود اونهم در اوج جمعیت یا مثلا تمام محافظان یک پادشاه که تو سری بازی های Assassin Creed هم دیده میشه و بعد ناپدید شدن. گاها پیش می اومد که سالها مثلا وارد یک منطقه ای میشدن و جلب اعتماد میکردن
تخصصشون هم نفوذ مخفیانه بود و یک روششون که تو فیلما زیاد دیدید، شبانه یک خنجر رو کنار تخت پادشاه یا شخص مورد نظر فرو میکردن به همراه یک نامه و یا یک کیسه زر که طرف انتخاب کنه
به تمام اصول دارو سازی و دارت و شمشیر مسلط بودند ولی خنجر سلاح اصلیشون بود، وفاداریشون به حدی بود که مثلا برای اثباتش خودشون رو از برج پرتاب میکردن پایین
البته تحت تاثیر داروها و وعده بهشت شیخ هم بودن!
ولی شیوه آدمکشی و نفوذو جاسوسیشون بی همتا بود که با سقوط آخرین قلعه یعنی قلعه حسن صباح به گور رفت (خواستید کتاب حسن صباح رو بخونید به اسم قلعه الموت)
سایت:
حشاشین - ویکیپدیا
Assassins - Wikipedia, the free encyclopedia
در آخر یادی میکنم از جنگجوی بزرگ صلاح الدین که ریچارد شیردل قهرمان افسانه جنگ های صلیبی 3 سال ازش شکست خورد (برای فتح اورشلیم) و این فتح پابرجا بود تا زمان تشکیل دولت اسراییل
پ.ن: تو رو خدا ببخشید من همش حاشیه میرم؛ من دو ساله به دلایل کاری تنها زندگی میکنم و هفته ای چند ساعت میرم خونه و اینجا تنها جاییکه که بعد از دانشگاه گوش (اینجا چشم) مفت گیر آوردم! یعنی کمبود حرف زدن دارم طوری که شاید هفته جمعا نیم ساعت صدا از دهنم خارج نمیشه!!!!