بازار بورس حباب دارد؟
مطالبی درباره حبابی بودن بازار مدتی است در برخی رسانه ها و توسط برخی کارشناسان مطرح می شود و این ابهام را برای بسیاری از سرمایه گذاران و فعالین بازار سرمایه ایجاد کرده است که آیا واقعا بازار بورس با حباب مواجه است؟
برای بررسی این موضوع باید نگاهی به مفهوم حباب داشت. در ادبیات مالی حباب به وضعیتی گفته می شود که قیمت بازار یک کالا با تفاوت فاحشی نسبت به ارزش ذاتی آن معامله شود. چون تعیین ارزش واقعی، کار دشواری است معمولا پس از افت ناگهانی قیمت و به اصطلاح ترکیدن حباب متوجه وجود حباب میشوند. به عبارتی بازار زمانی دچار حباب شده است که قیمتها در سطحی غیرقابل قبول نسبت به سودآوری و توان سودآوری شرکتها قرار می گیرند و یا انتظاراتی بسیار منفی نسبت به آینده سیاسی و اقتصادی . در حال حاضر در قسمت عمده بازار اختلاف فاحش بین قیمت و ارزش را به هیچ عنوان شاهد نیستیم و انتظاراتی منفی نه درباره اقتصاد و نه درباره سیاست وجود ندارد. در بین گروه های اثر گذار بازار تنها گروه خودرو را می توان به عنوان گروهی در نظر گرفت که قیمت با سود همخوانی قابل توجیه ندارد که این امر نیز به دلیل توجه بازار به توان عملیاتی این صنعت و انتظار برای اعلام سود قابل توجه توسط این صنعت پس از برطرف شدن موانع و تسویه هزینه های مالی می باشد. اما شاید تشکیل این حباب در برخی گروه های کوچک قابل تایید باشد. در برخی نمادها رشد قیمت نسبت به درآمد و توان ایجاد درآمد بسیار فراتر از حد نرمال بوده است. نماد هایی که بسیاری از سفته بازان قویا روی آنها فعال بوده اند که اغلب گروه های کوچک و غیرتاثیرگذار بر کلیت بازار می باشند که گروه کاشی و سرامیک را می توان از این دسته بر شمرد. ولی درباره اغلب گروه های پیشرو بازار و لیدرهای بورس تهران صحبت از حباب و احتمال ریزش بازار قویا عاری از هرگونه دلیل و تحلیل کارشناسی است.
در حال حاضر نوسانات منفی بورس تهران بیش از آنکه درگیر حباب باشد درگیر حاشیه های هیجانیست. مطرح شدن شایعاتی پیرامون تغییرات مدیریتی و فساد در ساختار مدیریتی سازمان بورس، احتمال تحریم های سنای آمریکا، ابهامات بودجه در ارتباط با برخی گروه های مطرح بازار و دامن زدن به حبابی بودن بازار توسط مافیای قوی رسانه ای مسکن و طلا که نگران خروج جدی تر و ادامه دارتر نقدینگی از بازارهای سفته بازی به بازار مولد سرمایه هستند عواملی غیربنیادین هستند که سبب توقف در روند رو به رشد بازار بورس شده اند. از آنجایی که حقیقی های بازار مولفه اثر گذار در روندهای کوتاه مدت بازار هستند و به شدت تاثیر پذیر از هیجانات و شایعات بازار در کوتاه مدت توسط این مولفه دچار تلاطماتی شده است.
در یک نگاه جزیی تر به دلایل ذیل وجود حباب در بازار از دید کارشناسی قابل تایید نمی باشند.
بررسی تکنیکال چارت شاخص و گروه ها (از دید علم اقتصاد قیمت برآیند تصمیم بازار درباره کلیه فاکتورهای موثر است) هیچ نشانه ای از وجود حباب و یا احتمال ریزش جدی در قیمتها را نمی توان مشاهد کرد.
از منظر تکنیکال احتمال اصلاح کوتاه مدت قیمتی و زمانی و سپس در رشد قیمتها بالاست. حداکثر اصلاح شاخص تا سطح 83000 واحد از منظر تکنیکال محتمل می باشد و هدف رشد شاخص تا 103000 واحد در قدم اول ارزیابی می شود که در این میان سطح 95000 مقاومت مهمی برای شاخص خواهد بود. فلذا از منظر تکنیکال تاییدی برای اصلاح و ریزش جدی در شاخص و وجود حباب را شاهد نیستیم.
در بررسی بنیادی عوامل موثر بر شاخص میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
از منظرکلان اقتصادی جهتگیری دولت بر توسعه بازار سرمایه و تغییر فضای تامین مالی بانک محور در اقتصاد کشور می باشد. برنامه های اجرایی در این خصوص نیز تدوین شده و برخی از آنها نیز در حال اجرایی شدن می باشد.
برنامه سازمان خصوصی سازی برای عرضه های اولیه و عرضه سایر سهام موجود در بازار هر چند ممکن است در کوتاه مدت سبب افزایش عرضه ها و نوساناتی منفی شود ولی همین عامل به دلیل افزایش عمق بازار، جذب نقدینگی ها و افزایش تنوع و توان جذب سرمایه بازار بورس نسبت
P/E بازار را کنترل کرده و احتمال تشکیل حباب قیمتی را تا حدود زیادی کنترل می کند.
از منظر کلان اقتصادی در دوره جدید در مقایسه با شرایط دو دولت گذشته بهبود قابل توجه فضای کسب و کار و ثبات اقتصاد کلان را شاهد خواهیم بود. همین امر سبب خواهد شد شرکتهای دارای وزن بالا در بازار سرمایه که تاثیری مثبتی را از این بهبود فضای کسب و کار می پذیرند بتوانند روند مثبت و رو به رشد تری را تجربه نمایند.
از منظر کلان سیاسی شرایط سیاسی داخلی و بین المللی به سمت تنش کمتر و عقلانیت و تعامل بیشتر حرکت خواهد کرد که این موضوع نیز تاثیر بسیار مهمی بر ثبات و رخت بر بستن هیجانات سیاسی از بازار سرمایه خواهد شد.
از منظر افزایش نرخ دلار برخی از کارشناسان معتقدند افزایش نرخ دلار تاثیر بسیاری بر سودآوری شرکتها داشته که قابل تکرار نیست. این مورد از نظر تاثیر کوتاه مدت و سودهای اسمی ممکن است رشد سودآوری را کمتر نماید ولی در میان مدت به دلیل واقعی شدن نرخ ارز به عنوان عاملی بسیار مهم در اقتصاد ایران سبب تخصیص بهتر منابع خواهد شد.
بازار جانشین بورس یعنی بازارهای مسکن و طلا و ارز نیز از جذابیتی برای رشد برخوردار نیست و مولفه های بنیادی اثرگذاری نیز از منظر تحلیلگران سیاسی و اقتصادی برای رشد قیمتی قابل توجه و حرکت شارپ این بازارها متصور نیست.
جمع بندی:
مقایسه شرایط امروز بازار با سالیان گذشته و ریزش هایی رخ داده از اعتبار علمی برخوردار نیست. به دلیل اینکه هیچگونه درجه همگنی بین وضعیت فعلی و دوره های پیشین وجود ندارد. عمق بازار و رشد غیرقابل مقایسه سایز آن، گسترش بازار سرمایه در بین مردم و فعالیت سنگین حقوقی ها در بازار، ثبات اقتصادی، اعتماد به آینده **** سیاسی، اشباع شدن بازارهای موازی، رشد و گسترش صنایع، سیاست های اصل 44، دورنمای روشن روابط بین المللی و بسیاری موارد دیگر این ناهمگنی را رقم زده اند.
به طور خلاصه از هر دو منظر بنیادی و تکنیکال وجود حباب و احتمال اصلاح سنگین در بازار قابل نتیجه گیری کارشناسی نبوده و این احتمال از درجه تحقق پایینی برخوردار است.
به نظر نگارنده با احتمال بسیار بالا بازار سرمایه به سمت ثبات، رشد با شیب کمتر از گذشته و صنایع دارای مزیت عملیاتی و اقتصادی بالا و سودآوری رو به رشد حرکت خواهد کرد. در حال حاضر استراحت بازار از جنس اصلاح کوتاه مدت است و نه ریزش و ترکیدن حباب. که دلایل اصلی آن در مقدمه مطلب ذکر شد. از منظر تکنیکال نیز تا زمانی که شاخص زیر 81000 قرار نگیرد روند رو به رشد صعودی بلند مدت بازار معتبر است، در اصلاح فعلی احتمال رسیدن شاخص تا 83000 نیز وجود دارد و هدف میان مدت شاخص 103000 می باشد.