هی میخوام بگم نمیشه
منم چندین سال عاشق دختر داییم شدم بعدش فهمیدم بی اف داره تصمیم گرفتم بهش بگم وقتی گفتم چشمتون روز بد نبینه به ف*کم داد خیلی بدرفتاری کرد باهام تا جایی که افسرده شدم شب و روز گریه میکردم کل فامیل هم یگفتن این سعادت دیوونه شده مریض شده معلوم نیست چشه
آخرش اتفاقی با یه دختر دیگه آشنا شدم خداییش خیلی خوب بود عاشق اون شدم اونم عاشق من شد بعد دیدم خیلی مشکلات واسه رسیدن به هم هست ولش کردم بازم به ف*ک رفتم دختره رفت خودکشی کرد البته چیزیش نشد ما هم عذاب وجدان
الانم دخترداییم نظرش برگشته ولی من دیگه ...
خلاصه دوستان عاشق نشید به ریسکش نمی ارزه من که خیلی بلاها چه روحی و چه جسمی سرم اومد که هنوزم آثارش بعد 2 سال هست
به قول استاد ادبیاتمون که خانوم هم هستش دوست داشتن بهتر از عشقه ( البته این جمله رو یکی از بزرگان گفته فکر کنم دکتر شریعتی )
وقتی بهش گفتیم چرا گفت که عشق کوره و به همین خاطر خیلی مشکلات میتونه به وجود بیاد