برگزیده های پرشین تولز
- لیست سایت های کاربران پرشین تولز
- تاپیک جامع اینستاگرام (بحث و گفتگو ، ایجاد و رشد صفحه ، آموزش )
- بحث و گفتگو بین وبمسترها
- سرمایه گذاری در بانک و بیشترین سود سپردۀ کوتاه مدّت
- آخرین عکسی که گرفتم - نسخه تصاویر دوربین
- تالار بورس - گفتگو سرمایه گذاری در بورس ( گفتگوی بورسی )
- سرمایه گذاری روی زمین و مسکن
- بررسی و تحلیل بیتکوین، ارزهای رمزپایه و سیستم بلاکچین
- کلوب طرفداران پرسپولیس
- کلوب طرفداران استقلال
- بحث و گفتگو پیرامون خدمات بانکی
- سرمایه گذاری روی ارز و تحلیل بازار ارز ( دلار , یورو و ... )
- سرمايه گذاري روي سكه و طلا
- سرمایه گذاری در بازار خودرو + اخبار و رویدادهای مربوط به خودرو
- پایگاه مشاوره و راهنمایی درباره خدمت سربازی اعزام - معافیت
- راهنمایی برای کار و زندگی در اروپا
- راهنمایی برای مهاجرت و اقامت
- طرح سوالات مربوط به اندروید در این تاپیک
- مشاوره برای خرید لوازم جانبی
- پرسش و پاسخ هاي سوالات و مشكلهاي سخت افزار
- تاپيك جامع رفع مشكلات هارد ديسك
- گفتگوی آزاد ( بخش موبایل )
- بحث و تبادل نظر و اخبار پیرامون ماشین(تیونینگ و ...)
- پرسش و پاسخ های کوتاه وردپرسی
خوش آمدگويي
- شروع کننده موضوع persian_boy
- تاریخ شروع
black_jack_of_black_city
Registered User
- تاریخ عضویت
- 19 سپتامبر 2003
- نوشته‌ها
- 1,506
- لایک‌ها
- 73
- سن
- 44
به نقل از t_mohsen :
محسن جان عكس تابلو ما 2 هفته سر در پرشين تولز بود ولي هيشكي همكاري نكرد آلبوم عكس خانوادگي پرشين تولز رو يه نگاهي بنداز ميفهمي؟
ei_baba_bi_khial
Registered User
به نقل از t_mohsen :
به به همشهرياي ما دارن زياد ميشن.خوشبختم هم شهري.
بهار كه نيستش ديگه كجا قايم شدي بهار بيا ديگه اگه اثرش از سرت پريده
bahar13
Registered User
- تاریخ عضویت
- 25 می 2003
- نوشته‌ها
- 295
- لایک‌ها
- 6
- سن
- 35
سلام عليك!
از كجا شروع كنم؟
تكرار اعترافات!!من همچنان سر حرف خودم هستم و از اين شيرازي هاي محترم هييييييچ چيز جز پدر سوختگي نديدم. طرف مي ايسته جلوت در كمال خونسردي، مهمان نوازي، با فرهنگي، و غيره و غيره ميچاپت! من اول تكليف خودمو با اين عبارت "مهمان نوازي" روشن ميكنم! اين مهمون نوازي نميدونم از دهن كدوم نابخردي در رفته و چسبيده به شيرازي ها كه همه جا گل كرده... بابا اون مهمون نوازي مال جنو بياس. شيرازي ها همون قدر مهمون نوازن كه اسكاتلنديا! ... اين از اين. در رابطه با فرهنگ... لر! لرن ديگه! لريم اصلا! لر كامل اگه لر با فرهنگ دارين بگين ما هم خبر شيم. ببينين .. ي مشكل شيراز اينه كه توي يك منطقه وسيعي تنها شهر بزرگ به حساب مياد.. اين باعث شده مردمش هيچ هدفي براي پيشرفت و اين صحبتا نداشته باشن. ميري تو مغازه طرف يه جوري باهات برخورد ميكنه كه انگار ميگه همينه كه هست ... ميخواي بخواه نميخواي نخواه!
در رابطه با پول تاكس خدمت دوستاني كه فقط حساب تاكسي سوار شدن تو يه شهر واسشون مهمه عرض ميكنم كورسي 40 تومن مكتوب شده منتها مشكلي نيست ... اگه راننده خورد نداشته باشه همون 50 حساب ميكنه پاتون... حالا جرات داري اعتراض كن تا زيبا ترين فحش ها رو بخوري.
و چمران عزيز! بهار داشتم قدم زنان از چمران رد ميشدم (بين رودخونه و درختاي توت) يه آقايي فوق العاده با فرهنگ خم شده بود باسن رو فوت كرده بود هوا...سرشم گرفته بود زير يكي از اين درختا و داشت ميچريد. حالا شما بيا ثابت كن اين همشهري حافظه! در رابطه با شب نشيني، من يه مقدار منزوي هستم يا نيستم ..نميدونم ولي اصلا با وضعي كه شبا كنار چمران (و حتي وسط بلوار) هست جور در نميام شما وارد خيابون چمران كه ميشي بايد حواست باشه اينجا چيزي به اسم پياده رو نداره. اون پياده نشينه. نميدونم فقط منم كه حس خبي بهم دست نميده از اينكه ملت اينجوري توي بغل هم نشستن مثل يه عادت بد رواج پيدا كرده جون به جونشون كني بايد حتما حتما جمعه شبا بيان بغل خيابون بشينن هر چند به من ربطي نداره...به هر حال.
همين... آها! جناب شار! ما به شدت مخلصيم! (با يه دونه "s" نه بيشتر!) تولد شمام مبارك باشه! همين ديگه!
از كجا شروع كنم؟
تكرار اعترافات!!من همچنان سر حرف خودم هستم و از اين شيرازي هاي محترم هييييييچ چيز جز پدر سوختگي نديدم. طرف مي ايسته جلوت در كمال خونسردي، مهمان نوازي، با فرهنگي، و غيره و غيره ميچاپت! من اول تكليف خودمو با اين عبارت "مهمان نوازي" روشن ميكنم! اين مهمون نوازي نميدونم از دهن كدوم نابخردي در رفته و چسبيده به شيرازي ها كه همه جا گل كرده... بابا اون مهمون نوازي مال جنو بياس. شيرازي ها همون قدر مهمون نوازن كه اسكاتلنديا! ... اين از اين. در رابطه با فرهنگ... لر! لرن ديگه! لريم اصلا! لر كامل اگه لر با فرهنگ دارين بگين ما هم خبر شيم. ببينين .. ي مشكل شيراز اينه كه توي يك منطقه وسيعي تنها شهر بزرگ به حساب مياد.. اين باعث شده مردمش هيچ هدفي براي پيشرفت و اين صحبتا نداشته باشن. ميري تو مغازه طرف يه جوري باهات برخورد ميكنه كه انگار ميگه همينه كه هست ... ميخواي بخواه نميخواي نخواه!
در رابطه با پول تاكس خدمت دوستاني كه فقط حساب تاكسي سوار شدن تو يه شهر واسشون مهمه عرض ميكنم كورسي 40 تومن مكتوب شده منتها مشكلي نيست ... اگه راننده خورد نداشته باشه همون 50 حساب ميكنه پاتون... حالا جرات داري اعتراض كن تا زيبا ترين فحش ها رو بخوري.
و چمران عزيز! بهار داشتم قدم زنان از چمران رد ميشدم (بين رودخونه و درختاي توت) يه آقايي فوق العاده با فرهنگ خم شده بود باسن رو فوت كرده بود هوا...سرشم گرفته بود زير يكي از اين درختا و داشت ميچريد. حالا شما بيا ثابت كن اين همشهري حافظه! در رابطه با شب نشيني، من يه مقدار منزوي هستم يا نيستم ..نميدونم ولي اصلا با وضعي كه شبا كنار چمران (و حتي وسط بلوار) هست جور در نميام شما وارد خيابون چمران كه ميشي بايد حواست باشه اينجا چيزي به اسم پياده رو نداره. اون پياده نشينه. نميدونم فقط منم كه حس خبي بهم دست نميده از اينكه ملت اينجوري توي بغل هم نشستن مثل يه عادت بد رواج پيدا كرده جون به جونشون كني بايد حتما حتما جمعه شبا بيان بغل خيابون بشينن هر چند به من ربطي نداره...به هر حال.
همين... آها! جناب شار! ما به شدت مخلصيم! (با يه دونه "s" نه بيشتر!) تولد شمام مبارك باشه! همين ديگه!
bahar13
Registered User
- تاریخ عضویت
- 25 می 2003
- نوشته‌ها
- 295
- لایک‌ها
- 6
- سن
- 35
شار نكن همچي! بابا اين ايميله چي بووود؟ اي بابا! در رابطه با تعداد s هاي مخلص. منظورمان اين بود كه(باز من زدم تو خط ملكه بازي!) ديديد اين فرنگي ها يك پسوندي دارند اين شكلي : less ... حالا انسان بيايد بگويد خيلي مخلصيم اگر خداي نكرده اين مخلص، با mokhless اشتباه شود... آنگاه اتفاقي مي افتد كه نبايد بيفتد..
آن يار کز او خانه ی ما جای پری بود
سر تا قدمش چون پری از عيب بری بود
دل گفت فروکش کنم اين شهر به بويش
بيچاره ندانست که يارش سفری بود
منظور خردمند من آن ماه که او را
با حسن ادب شيوه ی صاحب نظری بود
از چنگ منش اختر بد مهر به در برد
آری چه کنم دولت دور قمری بود
عذری بنه ای دل که تو درويشی و او را
در مملکت حسن ، سر تاجوری بود
تنها نه ز راز دل ما پرده برافتاد
تا بود فلک ، شيوه ی او پرده دری بود
اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت
باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود
خوش بود لب آب و گل و سبزه وليکن
افسوس که آن گنج روان رهگذری بود
خود را بکشد بلبل از اين رشک که گل را
با باد صبا وقت سحر جلوه گری بود
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از يمن دعای شب و درس سحری بود
سر تا قدمش چون پری از عيب بری بود
دل گفت فروکش کنم اين شهر به بويش
بيچاره ندانست که يارش سفری بود
منظور خردمند من آن ماه که او را
با حسن ادب شيوه ی صاحب نظری بود
از چنگ منش اختر بد مهر به در برد
آری چه کنم دولت دور قمری بود
عذری بنه ای دل که تو درويشی و او را
در مملکت حسن ، سر تاجوری بود
تنها نه ز راز دل ما پرده برافتاد
تا بود فلک ، شيوه ی او پرده دری بود
اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت
باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود
خوش بود لب آب و گل و سبزه وليکن
افسوس که آن گنج روان رهگذری بود
خود را بکشد بلبل از اين رشک که گل را
با باد صبا وقت سحر جلوه گری بود
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از يمن دعای شب و درس سحری بود
مگنم بری چی چی ت شر شييرازی ميگی
همه ش از عاشقی عشوه طنازی می گی
می گنم بری چی چی همش روايت ميکنی
از کاری قديميا می شينی حکايت ميکنی
مگنم بری چی چی هی ازی حرفا ميزنی
ب ئی طنه پولکه بری خدت چا می کنی
ميگنم کلومت چر تو لفافه نم پيچی
رک راس حرفت همطو می زنی بری چی چی
می دونم رار گذشته م اومده م تو سنگلاخ
ميدونم ممکنه يی روز د ت پام بره تو سولاخ
ميدونم که بعضيا کارم بی حاصل ميدونن
راهی که دارم ميرم عاطل باطل می دونن
امو من تخمی که کاشتم حال جخ تنجه زده
حيفه آفت بزنه جون نگيره ثمر نده
ای بخوی يی چی بيگی که هيکی قلقليش بشه
بايه يی جوری بگی که حرفتم حاليش بشه
من ميخام به مردم ولاتمون حرف بزنم
نميخام کوروس کنم دورخدمتار بتنم
من می خام غصه درد از شما دور کنم
ن می خای نه م ميتونم آش کی ر شور بکنم
من ميخام ييچی بگم که يی کمی دلا باشه
من ميخام عشق وفا ميون سفره ها باشه
من می خوام ای بوتونم شادی بيارم تو خونا
من ميخام گل بوشونم تو باغچه ها پشت بونا
ئی که هی اينجور نگو حرف بيجان
حال ای بری اونا تلخه ئی مسئله ی اونان
همه ش از عاشقی عشوه طنازی می گی
می گنم بری چی چی همش روايت ميکنی
از کاری قديميا می شينی حکايت ميکنی
مگنم بری چی چی هی ازی حرفا ميزنی
ب ئی طنه پولکه بری خدت چا می کنی
ميگنم کلومت چر تو لفافه نم پيچی
رک راس حرفت همطو می زنی بری چی چی
می دونم رار گذشته م اومده م تو سنگلاخ
ميدونم ممکنه يی روز د ت پام بره تو سولاخ
ميدونم که بعضيا کارم بی حاصل ميدونن
راهی که دارم ميرم عاطل باطل می دونن
امو من تخمی که کاشتم حال جخ تنجه زده
حيفه آفت بزنه جون نگيره ثمر نده
ای بخوی يی چی بيگی که هيکی قلقليش بشه
بايه يی جوری بگی که حرفتم حاليش بشه
من ميخام به مردم ولاتمون حرف بزنم
نميخام کوروس کنم دورخدمتار بتنم
من می خام غصه درد از شما دور کنم
ن می خای نه م ميتونم آش کی ر شور بکنم
من ميخام ييچی بگم که يی کمی دلا باشه
من ميخام عشق وفا ميون سفره ها باشه
من می خوام ای بوتونم شادی بيارم تو خونا
من ميخام گل بوشونم تو باغچه ها پشت بونا
ئی که هی اينجور نگو حرف بيجان
حال ای بری اونا تلخه ئی مسئله ی اونان
و اما پدر سوخته:به نقل از Kako :
قديما ( چند صد سال پيشا كه من سربازي بودم) هر كي مي مرد جنازه اونو موميايي مي كردن و در خانواده نگهداري ميكردند. اين مرده حكم اصالت و اعتبار رو داشت و هر كي جايي نياز به تضمين داشت جنازه پدرش رو به طور امانت به ضمانت مي سپردند! بعضي ها كه به تعهدات خود در وقت معين عمل نمي كردند بايد از خير جنازه پدر مي گذشتند و طلبكار جنازه پدر آدم غير متعهد رو آتيش ميزد و كساني كه اين بلا سرشون ميومد ديگر وجه تضمين نداشتند و براي همين مي گفتند فلاني پدر سوخته است يعني اونقدر بي اعتبار است كه حاضر شده جنازه پدرش رو آتيش بزنن!
.
.
جهت اطلاع كاكو عزيز براي جايزه درخواستي به نقل از اسرار الشار! رونويس مجدد در دوره سلجوقيان!
به نقل از bahar13 :شار نكن همچي! بابا اين ايميله چي بووود؟ اي بابا! در رابطه با تعداد s هاي مخلص. منظورمان اين بود كه(باز من زدم تو خط ملكه بازي!) ديديد اين فرنگي ها يك پسوندي دارند اين شكلي : less ... حالا انسان بيايد بگويد خيلي مخلصيم اگر خداي نكرده اين مخلص، با mokhless اشتباه شود... آنگاه اتفاقي مي افتد كه نبايد بيفتد..
همزمان با پست شما ميلي آمد از شخصي به نام sshaar كه درخواست خريد دومين www.shaar.com رو داشت (ميدونين كه اين جور پيشنهادها بسيار بيشرمانه تلقي مي شود) و همون موقع پست شما اومد كه با يك دونه s !!
حالا حق دارم سرم گيج برود؟
تازه! از اونور شركت معظم ستكام دات آي آر كه اين دومين رو برام گرفته در تمديدش گند زده و برخي سايتها اون رو تمديد شده مي دونن و بعضي ها نه! از اونور دومين رفته هوا!
پيدا كنيد پرتغال فروش رو!
بريد هر چي دومين داريد بيارين بسپرين به احسان و ممرضا! تا بعدا دچار پشيماني نشين!
.
.
راستي جناب ملكه بهار!
چرا تشريف نياوردين سالن پذيرايي براي مراسم جشن تولدتون؟
http://forum.persiantools.com/showthread.php?t=4350
Persia
Registered User
- تاریخ عضویت
- 2 نوامبر 2003
- نوشته‌ها
- 718
- لایک‌ها
- 20
آقاي شار! تو چند تا پست قبلي شما چند تا سوال برام پيش اود.
اين مطلب جدي نبود كه؟ چون منم نميدونم پدر سوخته يعني چي؟به نقل از shaar :
جدا درخواست خريد دومين از شخصي، بيشرمانه است؟ چرا؟ به نظر من كه مثل مثلا خريد امتياز يك نشريه يا Brand یک شرکت است. قيمت هم پيشنهاد داد؟به نقل از shaar :
بالاخره یا دومین تمدید شده یا نشده! مگر حالت سومی هم وجود دارد؟به نقل از shaar :
به نقل از Persia :
جدي كه چه عرض كنم! من هم در يكي از كتابهاي قديمي خوندم و فكر كنم مبالغه شده يك مورد خاص باشه!
شايد من برداشت بدي كردم! اگر كسي از كالا يا امكاناتي كه داره داره بهره برداري ميكنه، طبيعتا پيشنهاد خريد دادن خيلي هم جالب نيست! ولي با اين حال تذكر شما رو قبول دارم! ميشه شنيد و به روش ملا نصرالدين فروخت!به نقل از Persia :
(براي صرفه جويي عرض ميكنم: روش ملانصرالديني براي فروش كالا: ملا روزي مادرشو مي برد بازار، شخصي پرسيد كجا مي بري؟ گفت ميبرم بازار بفروشم! طرف گفت: مگر آدم مادرش رو ميفروشه؟ ملا گفت: قيمتي ميذارم گه كسي نخره! . . . . )
حالا كه گفتي برند و اين حرفا! حالا من خريدار يك برند مناسب و كارنكرده در كليه طبقات هستم و هر گونه پيشنهادي (مگر به روش ملانصرالدينيي ) رو ميشنوم!
در اكثر whois ها نشون نميده تمديد شده مگر در يك جا! الان هم سايت Down هست!به نقل از Persia :
پيدا كنيد معني و مفهوم حالت سوم رو!
چاكرم!!!!!!!!!!!!!!!!
تبلیغات متنی
- اجاره ماشین در کیش
- دبی
- سفارش سئو سایت
- پنل اس ام اس
- طراحی سایت
- خرید فالوور اینستاگرام
- خرید لایک اینستاگرام ارزان
- خرید بک لینک دائمی
- خرید فالوور اینستاگرام
- ثبت شرکت در دبی
- خرید فالوور اینستاگرام
- ترخیص کالا در گمرک
- پسیو شبکه
- خرید مستر کارت
- تلویزیون سامسونگ 75 اینچ
- چاپ دیجیتال کتاب
- خرید تلگرام پرمیوم
- فروش سرور اچ پی
- پرداخت ارزی
- دانلود سریال کره ای
- SMM Panel
- میزبانی لینوکس
- میزبانی ویندوز
- میزبانی در ایران
- سرور اختصاصی در ایران
- سرور اختصاصی مجازی در ایران
- گواهی ssl ارزان