• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

درباره تجارت، پس انداز و سرمايه گذاري

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
در ادامه، مطالب رو بدون رمز نوشته ام. بفرماييد جلوتر.
 
Last edited:

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
به احتمال 95% اوني كه بايد ميومد، نمياد. خب راه حل جايگزين رو شروع كردم. فرصت كمي دارم. بايد تو دقيقه نود از لب خط بگذرم. چاره اي نيست. فقط خوبيش اينه كه اگه بجنبم و با يه كم شانس، ميتونم موضوع رو حل كنم. اما اين راه حل در واقع يه نيش دارو هست. تازه اگه همه چيز خوب پيش بره، بعد از گذر از اين فاز، فاز اصلي، كه قرار چندسال طول بكشه، اونم تو اين شرايط بازار، خيلي نگران كننده است. راجع به اونم دارم فكر مي كنم. چيزي كه مسلمه اينه كه احتياج به تغييرات زيادي دارم. از ديروز روند تغيير رو شروع كرده ام. شروع خوبي بود. اميدوارم بازم بسرعت كارا پيش برن. بدون تغيير امكان نداره بتونم از اين تله بيام بيرون. نهايت تلاشم رو بكار مي گيرم.


رمز گشايي
موضوع مربوط به زمين شماله. براي تسويه كردنش رو سه تا وام از اداره حساب كرده بودم. اوليش منتفي شد. يعني 7 ميليون كشك!!! بجاش بايد از جايي وام ميگرفتم. يه بانك خصوصي رو انتخاب كردم و مقدمات لازم مثل افتتاح حساب رو انجام دادم. فقط در مدت 2 ماه بايد از اين بانك وام مي گرفتم. يعني جور كردن و خوابوندن 10 ميليون پول تو حساب و بعدش جور كردن مدارك شغلي و سكونتي و چك و دو تا ضامن معتبر. تازه اگه بموقع جور بشه، بايد پول اقساط سنگين ماهانه اش رو هم جور كنم كه سه سال ادامه داره!!! اونم با اين حقوق كارمندي!!! بهرحال چك داده ام و بايد موضوع رو حل كنم. در ضمن بايد درآمدم رو هم از كانال هاي بيرون از اداره ببرم بالا.
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
خوب كم كم دارم به زمان هاي كليدي نزديك مي شم. هنوز توانايي كافي براي مواجهه قوي با شرايط جديد رو پيدا نكرده ام. همينم نگرانم كرده. يه روزنه هايي هست اما تا تحقق كامل، خيلي چيزا بايد حل بشن. اين ماجرا زيادي داره رو لبه پيش مي ره. البته فعلا گريزي ندارم. فكر مي كنم تنها راه مطلوب اينه كه خودم رو بسپارم بدست پيشامدها و در همان حال هم تمام تلاشم رو انجام بدم. بهرحال هنوز كنترل فرمان تو دستم نيست.

رمزگشايي 2
خب بجاي 7 ميليون تصميم گرفتم 10 ميليون وام بگيرم. پس 10 ميليون از دور و بري ها قرض كردم. انداختم تو حساب. نوبت وامم 9 روز قبل از موعد چكم بود. با احتساب زمان لازم براي تكميل و تاييد مدارك و ضامنين و استعلام، و احتمالا تعطيلات پيش بيني شده و نشده، حداق يك هفته عقب بودم. هيچ گزينه جبراني هم نداشتم. امكان فرصت گرفتن هم نبود چون چك خرج شده بود و دست كسي بود كه اصلا آشنا نبود. اوضاع نگران كننده بود.
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
از تجربه هاي گذشته ام بشدت استفاده كردم. راه حل مشكل رو پيدا كردم و براي حلش بسرعت اقدام كردم. اما بازم از نظر زماني تو مرز خطر بودم. براي اطلاعات بيشتر، اقدام كردم. خيلي تصادفي متوجه شدم كه همين كار و روش حل مساله اگه با غلظت بيشتري انجام ميشد، مجبور نبودم رو مرز راه برم. كمي فكر كردم. بالاخره تصميم گرفتم كه غلظت شربت اين مرض رو ببرم بالا. هر قدر هم كه سخت باشه. ظرف دو روز كار رو به نتيجه رسوندم. البته با كمي بدشانسي و خوردن به دو تا تعطيلي شد چهار روز. اما با اين كار، 15 روز از زمان بندي پيش بيني شده جلو افتادم. حالا هم همه چيز خوبه. اما راستش هنوزم روي مرز هستم. اما ايندفعه ديگه علت، كمبود زمان نيست، علت كيفيت كار انجام شده است. اگه 100% تاييد بشه، موضوع حل شده است. وگرنه بازم دردسر دارم. سپردمش به خدا. راستش تا اينجاش رو هم خيلي عالي اومدم. تا دو سه روز ديگه نتيجه معلوم ميشه. اين روزا خيلي مهم هستند.

رمزگشايي 3
قبلن با همين روش وام گرفته بودم. اونم با حقوقي كه بمراتب كمتر از حال حاضر بود. از تجربش استفاده كردم. براي جبران كمبود زمان، بايد موجودي رو بالا ميبردم تا زودتر از 2 ماه نوبت وامم بشود. پس 7 ميليون ديگر قرض كردم. جمعا 17 ميليون. 15روز جلو افتادم. اما بازم تا حدي روي مرز بودم. البته از نظر اينكه اگه مدارك شغلي رو ناكافي ميديدند، ممكن بود بجاي 10 ميليون، كمتر وام ميداند كه بازم نتيجه اش خيلي بد بود. روزهاي نفس گيري بودند!!!! پووووف!!!!
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
خوب دو روز پيش بالاخره شاهكار خودم رو به نتيجه مطلوب رسوندم. معمولا مانع اول، سخت ترين مانع است. فاز اول و مانع اول رو با موفقيت كامل گذروندم. البته يه كمي هم كار لب به لب انجام شد. ولي به موقع، و به اندازه كافي و 100 %.
براي فاز دوم و سوم شايد كار زيادي از دست من بر نياد. چون اقدامات لازم رو در مورد اونها از سه ماه پيش انجام داده ام و فقط بايد تو صف بمونم و منتظر باشم. نكته مهم اينه كه از حدود يه ماه ديگه بايد به فكر يه سوپاپ اطمينان براي احتمال نياز به گزينه جايگزين براي فاز 2 و سه باشم. بيشتر نگران مربوط به احتمال تداخل فاز دو و سه با هم هست. اما اگه فاز دو كه مهم تره انجام بشه، فاز سه مشكل جدي ايجاد نمي كنه. در حقيقت فاز سه براي تكميل پروژه زمين شمال به عنوان سوپاپ اطمينانه. خيلي هم مهمه. اما اگه نشه، فقط يه چيزايي رو مدتي عقب مي اندازه اما نقش حياتي نداره. در عين حال هم نقش مهمي داره كه براحتي هم نميشه ازش گذشت.
راستش اين پروژه خيلي حرفه اي طراحي شده. ولي اما و اگرهاي زيادي هم داره. از الف تا ي بايد با حساب و كتاب و عمل درست پيش بره و گرنه مي تونه يه بحران جدي ببار بياره. اما اگه طبق برنامه پيش بره، مي تونه يه شاهكار بي نظير خلق كنه. ارزش ريسكش هم به همينه. اين شاهكار مي تونه واقعا خيلي چيزا رو بطور اساسي تغيير بده و موجب شروع روندهاي موفق جديدي بشه. توكل به خدا.


رمزگشايي 4
خوب هم بدشانسي داشتم و هم خوش شانسي. بدش اين بود كه چند روز تعطيلات پيش بيني نشده بخاطر آلودگي هوا، كارهام رو مختل كردند. خوبش اين بود كه حداقل حقوق قابل قبول براي 10 ميليون وام رو داشتم و خودم خبر نداشتم. بهرحال يه هفته قبل از موعد چك، كل پول لازم به اضافه مقداري هم بيشتر تامين و آماده شد. اگه 7 ميليون آخر رو نگرفته بودم، 15 روز جلو نمي افتادم، و دقيقا 10 روز ديرتر از موعد چك، وام به دستم ميرسيد. اما با محاسبه درست و بموقع، اين خطر شناسايي و بموقع كنترل شد. شاهكار بود!!!

اما اين تنها وام اول بود. حال دوتا وام ديگه هم بايد ميگرفتم كه موعد چك دوم تا شب عيد رو پوشش بدن. وام دوم به مبلغ 10 ميليون و وام سوم به مبلغ 4 ميليون. در مجموع 3 ميليون اضافه ميومد كه براي ساخت يه حصار تقريبا كافي بود. پس اگه وام سوم نميومد، اتفاق بدي نمي افتاد. اينجا دوباره دست به طراحي عمليات زدم. تصميم گرفتم سه ميليون اضافه رو به خريد كالاي سرمايه اي و درآمدزا اختصاص بدم. تا بهتر از پس اقساط وام ها بر بيام و ريسك رو از بين ببرم. اما چطوريش بماند تا بعد از تكميل كار.
 
Last edited:

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
طراحي و اجراي عمليات
۲۸ آذر ۹۱: قرار بود وام شماره ۳ اول اسفند بياد. دو ماه افتاد جلو. گرفتمش!!! خب بايد بسرعت خريد سرمايه اي رو انجام ميدادم. شب عيد خيلي گروني بيشتر ميشه. پس اين جلو افتادن، خيلي خوبه. هدف، خريد يه وانت ارزان براي كار نيمه وقت بود. در ضمن براي ساخت و نگهداري باغ و ويلاي شمال، خيلي بدرد ميخوره. يعني اين يه خريد سرمايه اي و چندمنظوره به حساب مياد. تازه، الان كه بهش فكر مي كنم، مي بينم هر خونه اي به يه همچين وسيله اي نياز داره. اما براي خريد، سه ميليون كم بود. مجبور شدم ۲ ميليون ديگه قرض كنم. ۱۰ روز گشت و گذر و كسب اطلاعات و چك و چونه منجر به يه معامله قابل قبول شد. ۹ دي ماه سند زديم. با احتساب هزينه هاي جانبي و آماده سازي هاي فني لازم، يه هفته ديگه هم زمان صرف شد. حالا همه ابزارهاي لازم براي كنترل بحران بدهي ها از طريق كار و درآمد بيشتر فراهم هست بجز يه چيز مهم: چطوري؟؟؟؟
راجع بهش دارم تجربه كسب مي كنم. اطلاعات از منابع مختلف مي گيرم و هر چيز ديگه اي كه لازم باشه. ريزه كارياش زياده و اگه حساب نشده برم جلو، نتيجه معكوس و منفي داره. يعني يه ضرر بزرگ در يه زمان خيلي بد!!!
اما در مجموع خوشبين هستم. ببينم چي ميشه.
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
طراحي و اجراي عمليات
۲۸ آذر ۹۱: قرار بود وام شماره ۳ اول اسفند بياد. دو ماه افتاد جلو. گرفتمش!!! خب بايد بسرعت خريد سرمايه اي رو انجام ميدادم. شب عيد خيلي گروني بيشتر ميشه. پس اين جلو افتادن، خيلي خوبه. هدف، خريد يه وانت ارزان براي كار نيمه وقت بود. در ضمن براي ساخت و نگهداري باغ و ويلاي شمال، خيلي بدرد ميخوره. يعني اين يه خريد سرمايه اي و چندمنظوره به حساب مياد. تازه، الان كه بهش فكر مي كنم، مي بينم هر خونه اي به يه همچين وسيله اي نياز داره. اما براي خريد، سه ميليون كم بود. مجبور شدم ۲ ميليون ديگه قرض كنم. ۱۰ روز گشت و گذر و كسب اطلاعات و چك و چونه منجر به يه معامله قابل قبول شد. ۹ دي ماه سند زديم. با احتساب هزينه هاي جانبي و آماده سازي هاي فني لازم، يه هفته ديگه هم زمان صرف شد. حالا همه ابزارهاي لازم براي كنترل بحران بدهي ها از طريق كار و درآمد بيشتر فراهم هست بجز يه چيز مهم: چطوري؟؟؟؟
راجع بهش دارم تجربه كسب مي كنم. اطلاعات از منابع مختلف مي گيرم و هر چيز ديگه اي كه لازم باشه. ريزه كارياش زياده و اگه حساب نشده برم جلو، نتيجه معكوس و منفي داره. يعني يه ضرر بزرگ در يه زمان خيلي بد!!!
اما در مجموع خوشبين هستم. ببينم چي ميشه.

ادامه‌اش رو امروز 911202 مي نويسم.
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
[h=2]تغيير مسير[/h]خوب بعد از مدتی حدود 1.5 ماه دوباره برگشتم. با دست پر!!! طبق برنامه های طرحریزی شده اقدام کردم. کار دوم در مدت کوتاهی جواب داد. اعتماد به نفسم خیلی تقویت شد. روابط خوبی ایجاد کردم. درآمد جدید باعث شد که به خیلی چیزایی که برام روتین شده بودندُ شک کنم. واقعا جالب بود: یه صبح تا عصر هر چی در میومد معادل یا کمتر از از سه ساعت کار دوم و آخر وقت بود. آماده می شدم که طبق برنامه، پس انداز برای کنترل و پرداخت بدهی ها رو شروع کنم. البته یه دو سه روز هم اینکار رو کردم. اما، اما و اما....
یه مساله پزشکی پیش بینی نشده برام پیش اومد. عمل کوچکی روم انجام شد. به توصیه پزشک مجبور شدم یکماه استراحت کنم. فقط کارای سبک!!!
خوب اینم حتما یه حکمتی توشه دیگه!!! من که هنوز نفهمیدم چیه!!!
بزودی دوره استراحتم تموم میشه و میتونم با احتیاط و شایدم با دقت بیشتر و روش جدیدتر و بهتر، كار رو ادامه بدم.
ديروز بعد از سه روز تاخير كه از جانب من نبود، وام آخر رو گرفتم. 10 ميليون تومن. ديگه تمام برنامه تسويه بدهي‌ها با گرفتن سه وام، كامل شده‌اند. اما راستش هنوز يه چيزايي جور نيستن.
بابت خريد وانت، ۲.۵ ميليون از مبلغ چك آخرم، كم آورده‌ام!!!
بعلاوه، هر چي فكر مي كنم، مي بينم زمين شمال الزامن بايد حداقل يه پي ديوار داشته باشه. الزامن بايد مدارك تغيير كاربريش براي استخراج مقدار اصلاحي زمين استخراج و تهيه كنم. الزامن بايد كاشت نهال تو زمين شروع بشه. تا اينجاش يعني حدود ۲ ميليون هزينه اضافه بر موارد قبل!!!

يعني حدود ۴ تا ۴.۵ ميليون كم دارم.
جا براي وام و قرض بيشتر هم ندارم.
اين شايد آخرين چالش باقيمونده تو امسال باشه كه حداكثر ۲4 روز براي حل كردنش وقت دارم. البته با محاسبات انجام شده، حدود 1 تومنش الانه جور. حدود 1.5 ديگه هم به احتمال زياد ميرسه. كه ميشه 2.5
اما بازم 2 تومن كمه. اميدوارم اينو هم مث بقيه بتونم حل كنم. ببينم چي ميشه
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
خوب، دوره استراحت تموم شد و زمان كار رسيده. از امروز. اين هفته ميرم شمال ببينم چقد از برنامه رو ميشه اجرا كرد. البته مشكل، فقط از نظر محدوديت هاي ماليه. و گرنه مردونه 2500 درصد بيشتر از برنامه رو هم انجام ميدادم.
سري بعد درباره نتيجه اين چند روز مي نويسم. اميدوارم دوباره دست پر بيام. توكل بر خدا.
 

Damn

Registered User
تاریخ عضویت
8 سپتامبر 2007
نوشته‌ها
3,428
لایک‌ها
630
محل سکونت
In Lousy time
منتظریم
-------------
یاد خودم افتادم یه زمانی یه تاپیک خیلی خوبی مثل همین توی یکی از فروم ها زدم
حیف که ادامه ندادم
اشتیاق من هم زیاد کردی
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
خوب بعد از دو سفر پياپي، برگشتم. خلاصه گفته باشم سفر اول بي نتيجه بود. چهار روز اقامت و حدود 550 تومن هزينه، نتيجه نداشت. فقط خط و خطوط كار دستم اومد. اطلاعات گرفتم. روابط ايجاد كردم. اما اقدامات مختصر انجام شده بي نتيجه و ناقص موندن. براي شروع، قيمت مصالح و انتخاب بناي وارد و ... انجام شد. در ادامه، عمليات تسطيح و پاكسازي زمين كليد خورد. حداقل ابزارهاي ساختماني لازم تهيه شد. اما بدليل بارندگي ها، بيل مكانيكي داخل گل گير كرد و كار ناقص موند. عمليات پي زني براي ديوار دور هم با موانع قانوني برخورد كرد و متوقف شد. در نتيجه كاشت نهال هم متوقف شد. خلاصه هيچي به هيچي.
سفر دوم فقط يك روزه بود. اما مبتني بر يافته هاي سفر قبلي. پيگيري مجوزهاي قانوني انجام شد. ترميم برخي خرابكاري هاي قبلي پيگيري شد. نقشه برداري زمين انجام شد. قول و قرارهاي مهمي گذاشته شد. درخواست انشعاب آب استارت خورد. خلاصه يه روز سفر به اندازه چند برابر سفر چهار روزه قبلي جواب داد. كل هزينه اين سفر 330 شد.

اما ادامه كار مونده براي بعد از تعطيلات نوروز. فردا موعد چك دوم و آخره. بازم مجبور به قرض و قوله شدم. حساب پر و آماده است. اينم از سخت ترين موانع پيش پام بود. از اين به بعد بايد بدهي هاي كوچيك رو تسويه كنم تا بعد از اون بتونم رو ساخت زمين متمركز بشم.
بعد از تعطيلات، بايد نقشه زمين و نيز مهم ترين مجوزها رو بگيرم. انشعاب آب و مستندات محلي مالكيت رو بگيرم. بعد از اين دو گام ميتونم ساخت پي و ديوار و سكو رو شروع كنم. اما به احتمال خيلي زياد، درختكاري زمين يه سال عقب افتاد. يعني همون كه نبايد ميشد، شد. ميپرسم شايد مركبات رو بشه يه كاريش كرد. و گرنه بايد رو محصولات فصلي و زود رشد مثل فلفل و اينا برنامه ريزي كنم.

يه جمع بندي بكنم و اينكه سال 91 سال خوب و موفقي بود. البته دلهره و دردسرهاي زيادي هم داشت. اما در كل خيلي خوب بود. حالا بايد روي تسويه بدهي ها، و افزايش ارزش سرمايه ها متمركز بشم. ايشالا خيلي زود جواب بده.
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
منتظریم
-------------
یاد خودم افتادم یه زمانی یه تاپیک خیلی خوبی مثل همین توی یکی از فروم ها زدم
حیف که ادامه ندادم
اشتیاق من هم زیاد کردی

نوشتن خوبيش اينه كه خودت رو متعهد مي بيني به نوشته هات عمل كني. تجربه هات رو ثبت كني. و احتمالا دوستايي پيدا كني كه بهت از نظر فكري كمك كنن و مشاوره بدن. پس بنويس. حتي اگه لازم باشه، از اول شروع كن. موفق باشي.
 

alibati

همکار بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
22 آپریل 2005
نوشته‌ها
5,726
لایک‌ها
1,344
محل سکونت
تهران
پشتکارتون قابل تقدیر هست براتون ارزوی موفقیت می کنم
انشاا... با برنامه ریزی مناسب و تلاش راه رو برای موفقیت های اینده باز میکنید
چون از اول دنبال نکردم و از پست های اخر اینطور برداشت کردم که می خواید کار ویلا سازی رو انجام بدید درسته ؟
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
پشتکارتون قابل تقدیر هست براتون ارزوی موفقیت می کنم
انشاا... با برنامه ریزی مناسب و تلاش راه رو برای موفقیت های اینده باز میکنید
چون از اول دنبال نکردم و از پست های اخر اینطور برداشت کردم که می خواید کار ویلا سازی رو انجام بدید درسته ؟

سلام. از ابراز لطف شما ممنونم. راستش بعد از پست آخري كه نوشتم، مشغوليت هاي جديدي براي خودم ايجاد كردم تا اينكه اصلا يادم رفت بايد بيام اينجا و درباره كارام بنويسم. خوب حالا برگشته ام و ادامه ميدم.
همونطور كه متوجه شدين قراره يه ويلا بسازم. اما اين موضوع بهانه اي هست براي اينكه بيام اينجا و بنويسم. با نوشتن احساس تعهد و مسئوليت مي كنم به اينكه هر چيزي رو كه راجع بهش ادعا دارم، حتما بايد در عمل اجرا كنم و به پيش ببرم. هر چند ساخت ويلاي شمال تنها دليل نوشتن تو اين محل نيست، اما همين موضوع به ظاهر ساده داره كم كم رو تمام زندگيم اثر جدي مي زاره. ميكين چطور، ادامه مطالب رو دنبال كنين تا بهتر متوجه بشين. بازم از توجهتون ممنونم.
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
خوب بعد از يه فاصله زماني زياد، دوباره برگشتم. بدون مقدمه ميرم سر اصل مطلب.
در مدت اين يكي دو ماه گذشته كاراي متفاوت و زيادي انجام دادم كه خيلي هاشون نتيجه دادن. حتي در مواردي، خيلي خيلي بيشتر از انتظارات اوليه!!! جاي خوشحالي و افتخاره.
خيلي كوتاه و فهرست وار بگم:
- حين تعطيلات نوروزي، برنامه ريزي براي كارهاي اولويت دار سال 92 رو انجام دادم. طبق اين برنامه، 12 اصل عملياتي رو تعيين كردم كه بايد حين اجرا، رعايت بشن. كار فوق العاده اي بود.
- بلافاصله از همون روزهاي تعطيلي كار با وانت رو ادامه دادم. يه روزايي خوب جواب داد و بقيه اش هم بي نتيجه بود.
- بعد از تعطيلات، كار با وانت به طور جدي و با هدف هاي چند منظوره دنبال شد. يعني هم براي درآمد زايي جهت تامين اقساط سنگين بدهي هاي ماهانه، هم براي فرصت سازي هاي بيشتر و جديدتر.
- قبل از عيد با يك بازاري دوست شدم. بعد از تعطيلات، به او پيشنهاد دادم كارش را به من هم بياموزد. بر خلاف انتظارم، قبول كرد!!! الان بقدري در اين زمينه پيش رفته ام كه كار و درآمد زايي با وانت در اولويت ماقبل آخر قرار گرفته است.
- طبق برنامه اي كه در حين تعطيلات تنظيم كرده ام، قصد دارم با ورود به بازار و عمده فروشي، درآمدم را به طور قابل ملاحظه اي بالا ببرم. فرصتي كه پيش آمده واقعا يك فرصت استثنايي است.
- براي كار بازار فرايند و روش و زمان بندي نوشتم و در حال اجرا هستم. در خوشبينانه ترين برآوردها، 6 ماه زمان لازم دارم كه بتوانم به معاملات تجاري بپردازم. تا امروز حدود يك ماه و نيم از دوره طي شده. از يك و نيم ماه ديگر معاملات تجاري مدت دار و بدون سود را شروع مي كنم. در صورت موفقيت، از چهار و نيم ماه ديگر، معاملات سودآور را كليد مي زنم.
- اول به عنوان راننده وانت با اين دوست بازاري ارتباط برقرار كردم. بدليل صداقت و مسئوليت پذيري كه از خودم نشان دادم، در اين مدت كوتاه توانستم به حسابدار و كارآموز اين فرد ارتقا پيدا كنم. الانم مجبورم برم سر كار دومم يعني بازار و به عنوان حسابدار. البته كار وانت رو هم ادامه ميدهم اما بعد از اتمام كار دفتر و براي يك سفر در ساعات آخر شب.
خلاصه خيلي به آينده اميدوارم. بنابراين روند ساخت ويلا رو فعلا و موقتا متوقف كرده ام. در صورت موفقيت در تجارت، بدون ترمز و خيلي زودتر از قبل يك ويلاي فول امكانات در زمينم مي سازم. البته با توكل بر خدا. ببينم چطور مي شه.
 
Last edited:

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
حل تضاد
خوب، مدتي بود كه كلا كار با وانت رو كنار گذاشته بودم. تمركز روي كار بازار و حسابداري بود. اما بزودي با فشارهاي مالي ناشي از اقساط و بدهي هاي ماهانه مواجه شدم. همزمان، اين دوست بازاري من يه سفر كاري يه هفته اي رفته شهرستان. بنابراين فرصتي شد تا دوباره برگردم روي كار با وانت. دوباره شارژ شدم. حالا منم و يه تضاد بزرگ!!! چطور وقتم رو تنظيم كنم كه هم به درآمد وانت برسم، و هم به كارآموزي در بازار؟؟؟؟؟ ميخوام با اين دوستم صحبت كنم. كاراي حسابداريش رو جلو برده ام. پس لزومي نداره هر روز برم فروشگاه. ميشه يه روز در ميون برم. تا بتونم به هر دوتاش برسم. ببينم چطور ميشه.
 

gheysar.

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
5 فوریه 2012
نوشته‌ها
2,975
لایک‌ها
4,507
محل سکونت
Ambushed area
حل تضاد
خوب، مدتي بود كه كلا كار با وانت رو كنار گذاشته بودم. تمركز روي كار بازار و حسابداري بود. اما بزودي با فشارهاي مالي ناشي از اقساط و بدهي هاي ماهانه مواجه شدم. همزمان، اين دوست بازاري من يه سفر كاري يه هفته اي رفته شهرستان. بنابراين فرصتي شد تا دوباره برگردم روي كار با وانت. دوباره شارژ شدم. حالا منم و يه تضاد بزرگ!!! چطور وقتم رو تنظيم كنم كه هم به درآمد وانت برسم، و هم به كارآموزي در بازار؟؟؟؟؟ ميخوام با اين دوستم صحبت كنم. كاراي حسابداريش رو جلو برده ام. پس لزومي نداره هر روز برم فروشگاه. ميشه يه روز در ميون برم. تا بتونم به هر دوتاش برسم. ببينم چطور ميشه.

سلام.
داداش میتونم بدونم وانتتون چی هست؟
شما دقیقا چیکار مکنید؟ یعنی با باربری کار میکنید؟
 

brucestark

Registered User
تاریخ عضویت
4 مارس 2013
نوشته‌ها
252
لایک‌ها
81
سوالی از تاپیک بقلی پرسیدم کسی جوابم را نداد،حالا از شما میپرسم
جایی نیست که به من وام بزرگی بدند تا کارخونه(اشتغال زایی) راه بندام،که بازپرداختش بعد از 2 سال راهندازی باشه
بانک این کار را میکنه یا جایی دیگه
اینم باید اضافه کنم که:
اولا من دوتا کار دارم/یکیش حسابدار یک قسمت شرکت قالی سلیمان هستم و یکی دیگش هم گیم نت دارم
دوما من هم دارم لیسانس کنترل میگیرم و کلاس زبان دارم میریم
ولی دیگه خسته شدم،میخوام یک کاری درست و حسابی شروع کنم
-اکه کارت نگرفت اون کارخانه با وسایلش را بر میدارند(اگه پولت به اندازه ی وامت نرسید ،میرند سراغ چیزهایی که سند به نام خودتون هست،اگه هم نداشتید=زندان)
خوب حالا هم جواب سوالاتم را بدید و هم نظرتون را بگید
 
بالا