• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

دفتر(چه!) موقت سیمور ... در دوران سربازی اش + پس از تمام شدنش

SoheilStar

Registered User
تاریخ عضویت
8 آپریل 2005
نوشته‌ها
2,849
لایک‌ها
34
سن
41
محل سکونت
Karaj
ای بابا ما رو باش..من تازه از سیمور پرسیدم که اردو چطور بوده حالا میبینم که اصلا نرفته بوده اردو....

حالا یه سوال از همه دوستان دارم...من الان دو هفته از آموزشیم مونده که 5 روز ثابت میخوان ببرن اردو....کسی میتونه راهنماییم کنه که چی هست و چکار میکنن و کی توصیه ای نداره به ما بکنه؟

راستی یه سوال هم داشتم..این پادگان ما میگن که اگه میدان تیر رو خوب نزنی و خراب کنی و حد نصاب نمره رو نیاری تجدید دوره داره .حتی یه سری امتحان هایی هم از دورسی که تدریس کردن گرفتن و میگن اگه خراب کنی و نمره لازم رو نیاری بازم تجدید دوره داره(البته بجز عقیدتی که قبول شدم:D)...واقعا اینها راسته یا اینکه میخوان بترسونن؟

حالا اومدیم ما توی باز و بست سلاح در 30 ثانیه و میدان تیر نمره لازم رو نیاوردیم بعدش چی میشه؟
خلاصه اینقده ما رو ترسوندن از این تجدید دوره اموزشی که نفسمون بالا نمیاد:(
تو هم ار تش افتادی؟ اینایی که میگم برای اترش هستش :پی 01؟ برای من تو مرداد بودش اردو هوای خیلی گرم بود ولی توی خرداد هم دست کمی نداره در کل گرما بیشترین چیزی هست که اذیتت میکنه.

برای اردو اول بگم آب برای شتشو خیلی کم هستش ولی گیر میادش- کلا نمیشه زیاد بهداشت رو تو این چند روز اردو رعایت کرد ولی در کل زیاد سخت نیست.

اون تجدید و دوره واین جور حرف ها رو هم همش رو بریز دور یه چیزی میگن شماها خودتونو برای اونا (؟؟؟) بکشید چون نمره کل یگان باعث میشه که کلی فرمانده یگتانتون تشویقی بگیره و ... ( ولی این امتیازا یه حسن داره معمولا هر یگانی اول بشه بهترین تقسیم های برای اون یگان است ) ولی تجدید دوره و این جور یچزا الکیه تیر امدازی هم خودشون نمره میدم سه تا 100 باید بگیری که معمولا بین 70 تا 100 خودشون نمره ها رو میکشن بالا اگه خودت خوب نزده باشی چون دست خودشون هست. آخرشم برای پوکه جمع کردم یه نصفه روز تو بیابون برهوت زیر افتاب مجبورتون میکنن دنبال پوکه بگردین ( پیدا هم نکردی خیالی نیست خودشون تو جیباشون کلی پوکه دارن :پی)

اردو یه حسنایی هم نسبت به پادگان داره دیگه 4 صبح بیدار باش نیست معموات 5:30-6 هستش عصر ها هم زود تر بی خیال میشن.

اول که برین باید چادر ها رو بر با کنید و اونجا هم یه مدل چیدمان و نظم خاص داره مثل همون پتوی و ملافه روی تخت ( اسمش چی بود یادم رفته :پی) که بیان بهتون اموزش میدن که چطوری درستش کنید بعدش اونجا ساعت حدود 1 غذا میارن یه بوفه هم داره میتونی آشامیدنی و تنقلات بگیری تو اون چند روز اردو هم همش نگهبانی و آماه شدن برای میدان تیر و راهپیمایی در کوه و رزم شبانه و کلاس درس داره :پی

چیزایی که با خودت حتما باید بری
خرما خشک و بادون و گردو و این جور چیزا کلا خشکبار و چراغ قوه ( حتما با چند تا باتری) لباس زیر ( چون اب برای شستشو پیدا نمیکنی :پی) کیسه فریز برای کشیدن روی یقلوی که نخوای بشوریشون و این جور چیزا گرم ضد افتاب هم ببر دیگه باید فکر کنم ببینم چی علاوه بر اونایی که تو پادگان داشتی بدردت میخوره حالا چیزی یادم اومد میگم بهت.

در کل زیاد سخت نیستش بازم میگم فقط بی آبی و گرما اذیت میکنه .

حالا سوالی داشتی بپرس ممکنه اونایی که یادم رفته یادم بیادش :پی
 

English Lord

کاربر فعال سریال های تلویزیونی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 آگوست 2007
نوشته‌ها
3,337
لایک‌ها
98
محل سکونت
NeverLand
تو هم ار تش افتادی؟ اینایی که میگم برای اترش هستش :پی 01؟ برای من تو مرداد بودش اردو هوای خیلی گرم بود ولی توی خرداد هم دست کمی نداره در کل گرما بیشترین چیزی هست که اذیتت میکنه.

برای اردو اول بگم آب برای شتشو خیلی کم هستش ولی گیر میادش- کلا نمیشه زیاد بهداشت رو تو این چند روز اردو رعایت کرد ولی در کل زیاد سخت نیست.

اون تجدید و دوره واین جور حرف ها رو هم همش رو بریز دور یه چیزی میگن شماها خودتونو برای اونا (؟؟؟) بکشید چون نمره کل یگان باعث میشه که کلی فرمانده یگتانتون تشویقی بگیره و ... ( ولی این امتیازا یه حسن داره معمولا هر یگانی اول بشه بهترین تقسیم های برای اون یگان است ) ولی تجدید دوره و این جور یچزا الکیه تیر امدازی هم خودشون نمره میدم سه تا 100 باید بگیری که معمولا بین 70 تا 100 خودشون نمره ها رو میکشن بالا اگه خودت خوب نزده باشی چون دست خودشون هست. آخرشم برای پوکه جمع کردم یه نصفه روز تو بیابون برهوت زیر افتاب مجبورتون میکنن دنبال پوکه بگردین ( پیدا هم نکردی خیالی نیست خودشون تو جیباشون کلی پوکه دارن :پی)

اردو یه حسنایی هم نسبت به پادگان داره دیگه 4 صبح بیدار باش نیست معموات 5:30-6 هستش عصر ها هم زود تر بی خیال میشن.

اول که برین باید چادر ها رو بر با کنید و اونجا هم یه مدل چیدمان و نظم خاص داره مثل همون پتوی و ملافه روی تخت ( اسمش چی بود یادم رفته :پی) که بیان بهتون اموزش میدن که چطوری درستش کنید بعدش اونجا ساعت حدود 1 غذا میارن یه بوفه هم داره میتونی آشامیدنی و تنقلات بگیری تو اون چند روز اردو هم همش نگهبانی و آماه شدن برای میدان تیر و راهپیمایی در کوه و رزم شبانه و کلاس درس داره :پی

چیزایی که با خودت حتما باید بری
خرما خشک و بادون و گردو و این جور چیزا کلا خشکبار و چراغ قوه ( حتما با چند تا باتری) لباس زیر ( چون اب برای شستشو پیدا نمیکنی :پی) کیسه فریز برای کشیدن روی یقلوی که نخوای بشوریشون و این جور چیزا گرم ضد افتاب هم ببر دیگه باید فکر کنم ببینم چی علاوه بر اونایی که تو پادگان داشتی بدردت میخوره حالا چیزی یادم اومد میگم بهت.

در کل زیاد سخت نیستش بازم میگم فقط بی آبی و گرما اذیت میکنه .

حالا سوالی داشتی بپرس ممکنه اونایی که یادم رفته یادم بیادش :پی
نه من توی ارتش نیستم...من توی **** هستم..نیشابور-مشهد.واقعا این 40-45 روزی که گذشت اینها شیره ما رو کشیدن...
رزم شبانه رو 3 بار در طول دوره رفتیم..اینقد سینه خیر و خیز 5 و 3 ثانیه و پا گربه ای و پا شتری و اینجور چیزها رفتیم که نگو...امان از دست این منورها:lol:
توی هر رزم شبانه ما 8 کیلومتر رو طی میکرددیم..گاهی قدم زدن گاهی بدو رو اونم سلاح به دست فنگ...استتار و آرایشات نظامی و خیلی چیزهای دیگه
یدار باش ما در پادگان 3:30 هستش..من از هرکی میپرسم میگه توی اردو خوش میگذره و سعی میکنن بترسونن..منتها من برام فرقی نداره و تنها نشکلی که دارم اینه که این دو هفته باقیمانده خیلی فشرده و آدم داغون میشه....هفته اول که میخوان ببرن میدان تیر 3-4-5 که دوتاش با ماسک هست.
یه دونه هم جنگ نوین و پرتاب گاز اشک آور هستش.
این چیزهاش اعصاب آدم رو به هم میریزه که خسته کننده هست و دیگه نفس و توان رفتن به اردو رو نداری...
درر هر حال من قبلا هم عنوان کردم..2 ماه بیشتر در **** نیستم و چون سرباز معلم هستم خیلی راحتم.
چیزه دیگه که میتونم بگم تمام سختی من همین دو هفته هست و چیزی که قوت قلب بهم میده اینه که همونطوری که 45 روز گذشت این دو هفته هم میگذره و بعدش راحت توی خونه هستم

راهنمایی شما خیلی خوب و کارساز بود..مرسی..حتما بهشون عمل میکنم.
از همینجا هم خداحافظی میکنم با دوستان تا دو هفته دیگه..امروز بعد از ظهر جمعه ساعت 4 برای مشهد بلیط دارم بعدش از اونجا و یه زیارت امام رضا 2 ساعت تا نیشابور فاصله هست که به امید خدا میرسیم.
از همگی دوستان التماس دعا دارم(یادتون نره) و همگی رو تا دو هفته دیگه به خدای عزوجل میسپارم:)
در پناه حق

اونجا هم یه مدل چیدمان و نظم خاص داره مثل همون پتوی و ملافه روی تخت ( اسمش چی بود یادم رفته :پی)
توی پادگان ما بهش میگفتن آنکادر کردن
پ.ن:امیدوارم وقتی برمیگردم پی تی به حالت سابقشبرگرده..این اواخر خیلی ها نیستن و فعالیت در پی تی واقعا کم شده
 

Khepele Sibilo

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
2 ژانویه 2008
نوشته‌ها
1,693
لایک‌ها
16
سن
44
سيمور جان يك سوال
الان كه اين تاپيك رو مي خوني و آموزشي تموم شده چه احساسي داري :lol: ؟
در ضمن چند در صد كل آموزشهاي اين تاپيك به درد خدمتت خورد ؟
 

davidmors

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
11 جولای 2004
نوشته‌ها
2,934
لایک‌ها
31
سن
40
محل سکونت
Tehran
نه من توی ارتش نیستم...من توی **** هستم..نیشابور-مشهد.واقعا این 40-45 روزی که گذشت اینها شیره ما رو کشیدن...
کاش به من میگفتی نیشابوری !
کلی آشنا دارم ! میتونستم کمکت کنم دوره برات راحت تر باشه !
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
سيمور جان يك سوال
الان كه اين تاپيك رو مي خوني و آموزشي تموم شده چه احساسي داري :lol: ؟
در ضمن چند در صد كل آموزشهاي اين تاپيك به درد خدمتت خورد ؟
طبیعتا حالم خیلی بهتره ... جایی که هستم خیلی راحته خدا رو شکر .. بزنم به تخته ...

//


صادقانه بگم ؟ ... هممم ... زیر 50 درصد ...


مثلا 80 درصد چیزایی که برای بردن مطرح شده بود ، نیازی به بردنشون نبود و میشد از همونجا خرید ... تقریبا هر روز هم که میشد اومد خونه ... در واقع بستگی به این داشت که کجا آموزشی رو بگذرونیم و طبیعتا شاید واسه یه نفر دیگه ، اون لیست خیلی هم کارآیی داشته باشه ..
 

Muhammadinfo

کاربر فعال علم و دانش
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
7 فوریه 2006
نوشته‌ها
2,000
لایک‌ها
72
سن
40
اردو خیلی باحاله فقط یه کمی سخت میگیرن.
یه پیاده روی طولانی مدت داری.
سعی کن خوردنی هی چی میبری تو جیبات جا بدی که ممکنه کوله پشتی را بگردند و هر چی خوردنی باشه ببرند.
تو کوله ات خوردنی نزار.
بقیه اش ه که دیگه مشخصه فق پیاده روی و دویدنه.
یه پرش از تو کامیونم دارند که اونم پایه خنده هست.
 

English Lord

کاربر فعال سریال های تلویزیونی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 آگوست 2007
نوشته‌ها
3,337
لایک‌ها
98
محل سکونت
NeverLand

Duke

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
11 نوامبر 2006
نوشته‌ها
1,314
لایک‌ها
107
سلام...

می گم این سیمور کجاست چند وقتیه نیست شده؟!:blink: یعنی در واقع یه ماهی می شه...:eek:
 

Muhammadinfo

کاربر فعال علم و دانش
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
7 فوریه 2006
نوشته‌ها
2,000
لایک‌ها
72
سن
40
فراریه.
کجایی سیمور نیستی دیگه؟
 

Dark Knight

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
24 آگوست 2003
نوشته‌ها
8,304
لایک‌ها
37
محل سکونت
Tehran
فراریه.
کجایی سیمور نیستی دیگه؟

راست میگی, این سری کارش طول کشید
hanghead.gif
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
سلام ... من برگشته ام ..



خب دلیل .... یه مقدارش که بخاطر ماه رمضان بود .. خستگی کار و سربازی و روزه ...
velo.gif



یکی اش هم این بود که احساس کردم یه مقدار محیط اینجا واسه ام یکنواخت شده .. رفتم یه دوری زدم توی فوروم های دیگه ... خوب بود ؛ خوش گذشت ...
fire.gif




بهرحال بی ضرر بود ... وگرنه کسی که دلش واسه ما تنگ نمیشه ..
rom2.gif
 

Duke

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
11 نوامبر 2006
نوشته‌ها
1,314
لایک‌ها
107
سلام ... من برگشته ام ..



خب دلیل .... یه مقدارش که بخاطر ماه رمضان بود .. خستگی کار و سربازی و روزه ...
velo.gif



یکی اش هم این بود که احساس کردم یه مقدار محیط اینجا واسه ام یکنواخت شده .. رفتم یه دوری زدم توی فوروم های دیگه ... خوب بود ؛ خوش گذشت ...
fire.gif




بهرحال بی ضرر بود ... وگرنه کسی که دلش واسه ما تنگ نمیشه ..
rom2.gif

سلام...

مرد مومن، نکنه پست من و محمد و علی رضا دارک نایت رو اون بالا ندیدی؟!:eek:

نخیر، اصلا هم دلمون برات تنگ نشده بود، فقط من یکی شخصا می خواستم توی روزنامه هم آگهی بدم...

خوشحالم که می بینمت بازم...
 

Radiohead

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
10 جولای 2006
نوشته‌ها
3,856
لایک‌ها
184
سلام ... من برگشته ام ..
خب دلیل .... یه مقدارش که بخاطر ماه رمضان بود .. خستگی کار و سربازی و روزه ...
velo.gif

یکی اش هم این بود که احساس کردم یه مقدار محیط اینجا واسه ام یکنواخت شده .. رفتم یه دوری زدم توی فوروم های دیگه ... خوب بود ؛ خوش گذشت ...
fire.gif

بهرحال بی ضرر بود ... وگرنه کسی که دلش واسه ما تنگ نمیشه ..
rom2.gif

اتفاقا من همش از خودم میپرسیدم این عمو سیمور کجاست پس!

در مورد یکنواختی هم موافقم. زیاد از حد هر چیزی در این دنیا یا اعتیاد میاره یا یکنواختی! امکان نداره همیشه اثر مثبت داشته باشه.
 

Muhammadinfo

کاربر فعال علم و دانش
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
7 فوریه 2006
نوشته‌ها
2,000
لایک‌ها
72
سن
40
خجالت نمیکشه .
میگه کسی به فکر ما نیست.
کجایی پسر ول کن اون پادگان لعنتیا.
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
سلام...

مرد مومن، نکنه پست من و محمد و علی رضا دارک نایت رو اون بالا ندیدی؟!:eek:

نخیر، اصلا هم دلمون برات تنگ نشده بود، فقط من یکی شخصا می خواستم توی روزنامه هم آگهی بدم...

خوشحالم که می بینمت بازم...
دیدم ... خواستم افه بیام ...
innocent0004.gif

1832.gif

از خاطرات سفر تعریف کن یه خورده !!:D
خلاصه بعدش همینطوری که داشتیم می رفتیم یهو ....
biking.gif

اتفاقا من همش از خودم میپرسیدم این عمو سیمور کجاست پس!

در مورد یکنواختی هم موافقم. زیاد از حد هر چیزی در این دنیا یا اعتیاد میاره یا یکنواختی! امکان نداره همیشه اثر مثبت داشته باشه.
خب چرا از خودم نپرسیدی ؟ (شوخی)...
JC_ghey.gif

خجالت نمیکشه .
میگه کسی به فکر ما نیست.
کجایی پسر ول کن اون پادگان لعنتیا.
جالبی اش اینه که پادگان هم نبودم یه جورایی .. الانم یه 10 روزی توی ماموریتم !!! ... (حدس بزنید مکان ماموریت کجاس :
romansmile.gif
)
 

Muhammadinfo

کاربر فعال علم و دانش
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
7 فوریه 2006
نوشته‌ها
2,000
لایک‌ها
72
سن
40
خب ول کن اون رختخواب لعنتیا
 

bnc

کاربر فعال ورزش
کاربر فعال
تاریخ عضویت
22 می 2006
نوشته‌ها
2,934
لایک‌ها
43
محل سکونت
IranCity
اهه !
سلام اقا سیمور !
میگم !
سربازی چطوره !؟
ما هم داریم به جمع سرباز ها میپیوندیم !؟
خوشحال باید باشیم یا ناراحت !؟
خودم که اصلا دلم نمیخواد برم:(
:(
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
اهه !
سلام اقا سیمور !
میگم !
سربازی چطوره !؟
ما هم داریم به جمع سرباز ها میپیوندیم !؟
خوشحال باید باشیم یا ناراحت !؟
خودم که اصلا دلم نمیخواد برم:(
:(
به به ؛ رفیق قدیمی .. .


خب طبیعتا ما هم خوشومون نمیاد .. اما انصافا اگه یه مقدار شانس خدمتی داشته باشی ... می تونه حداقل "قابل تحمل" باشه ... من که شانس آوردم ؛ تو هم دعا کن...
خب ول کن اون رختخواب لعنتیا
این چه طرز صحبت کردن با یه سربازه ؟ ... من دارم واسه تو می جنگم .. تو که توی این آکواریوم نشستی ... (آژانس شیشه ای – فیلم امشب سینماهای تهران و شهرستانها
popc.gif
)
 
بالا