آقا این همسایه که گفتم پنجاه تومن از من قرض گرفته بود و بعد چند ماه هر موقع منو می دید راهشو کج می کرد که به من چشم تو چشم نشه...
امروز اسباب کشی کرد. از مغازه بغلی خداحافظی کرد، گفتم شاید بخواد بیاد پول منم بده که دیدم رفت. منم رفتم بهش گفتم حاج خانم پول منو نمی خوای بدی؟ گفت فردا میام میدمتون و هنوز نرفتیم و ... (گفتم بهش بگم که نگه عجب هالویی)
گفتم اگر نبودم بندازید توی مغازه (با نگاه خر خودتی) و برگشتم بیام که دخترش انگار یکمی بهش برخورد گفت پولتون چقدره؟ گفتم پنجاه تومن. در کمال تعجب دست توی کیفش کرد و با حالتی طلبکارانه یک پنجاه تومن بدون بفرمایید و تشکر آورد جلوم. منم گرفتم و البته تشکر کردم و برگشتم. اونا هم جوابی ندادند و رفتند.
حالا سوال اینجاست که در این شرایط آیا کار من درست بود؟ یا بهتر بود میذاشتم بره و میگفتم گور باباش. پنجاه تومنم که دیگه کوفتم نمیدن. ولی راستش از نظر روانی فشار روم بود. اینکه یک نفر اینجوری باهام رفتار کنه و بی عرضه و احمق فرضم کنه، آزارم میداد.
آیا کارم درست بود یا بی ادبی و کار خلاف عرف کردم و باید میذاشتم بره که بره؟ در این شرایط باید چه خاکی بر سر ریخت؟ (من وضعیتم از نظر معاشرت و آداب اجتماعی افتضاح شده و سال به سال بدتر میشم)