برگزیده های پرشین تولز

رفع اشکال : حل مشکلات دوستان در زمینه ترجمه و گرامر زبان انگلیسی

English Lord

کاربر فعال سریال های تلویزیونی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 آگوست 2007
نوشته‌ها
3,336
لایک‌ها
97
محل سکونت
NeverLand
من همون جملات خودت رو اصلاح کردم .. ببین :

جمله اول :
فرماندهان اسراییلی، این سنگرها را با کنار هم گذاشتن مجموعه ای از منابع اطلاعاتی شناسایی کرده بودند ... این منابع عبارت بودند از: شنود خطوط مخابراتی حزب الله؛ عکس های ماهواره ای جمع آوری شده با همکاری ارتش آمریکا؛ تصاویر تجزیه و تحلیل شده حاصل از پروازهای نیروی هوایی ارتش اسراییل بر روی منطقه؛ تصاویر تهیه شده توسط هواپیماهای بدون سرنشین بر فراز جنوب لبنان؛ و از همه مهمتر، شبکه ای از منابع انسانی_اطلاعاتی مورد اطمینان.


جمله دوم :
خب بجای ***** ، می تونی از واژه فرماندهی استفاده کنی که از نظر نظامی هم صحیح تره ... یا اگه می خوای ، می تونی بنویسی " مقر رهبران حزب الله"

سیمور جون کارت در ترجمه حرف نداره
خیلی عالی بود
فقط جسارتا جندتا کلمه هست که از نظر من ترجمه رو بهتر میکنه و کمی دقدیق تر هست

با کنار هم گذاشتن
توسط بگیم بهتره

عکس های ماهواره ای جمع آوری شده

عکس های ماهواره ای شناسایی شده یا کشف شده بهتره

خب بهر حال کارت حرف نداره سیمور جون
شرمنده اگه یه وقت فضولی کردم و جسارتی شد:)
 

h-sadiq

Guest
تاریخ عضویت
15 نوامبر 2005
نوشته‌ها
68
لایک‌ها
0
محل سکونت
رو پل صراط
سلام
از متن ها ی زیر آن قسمتهایی که در ترجمه آنها مردد هستم را آوردم ، لطف می کنید اگر کمک کنید:
1.

While IDF officials confidently and publicly announced success in their offensive, their commanders recommended that Prime Minister Ehud Olmert approve increased air sorties against potential Hezbollah caches in marginal target areas at the end of the first week of the bombing​
...فرماندهان ارتش، در پایان هفته اول بمباران، پیشنهاد تصویب گسترش حملات هوایی بر ضد انبارهای مهمات احتمالی حزب الله در مناطق هدف حاشیه ای( یا اهداف حاشیه ای) را به اولمرت ارایه کردند.

2.
Qana was the result of Olmert's agreement to "stretch the target envelope". One US military expert who monitored the conflict closely had this to say of the Qana bombing: "This isn't really that complicated. After the failure of the initial campaign, IAF planning officers went back through their target folders to see if they had missed anything. When they decided they hadn't, someone probably stood up and went into the other room and returned with a set of new envelopes of targets in densely populated areas and said, 'Hey, what about these target envelopes?' And so they did it." That is, the bombing of targets "close in" to southern Lebanon population areas was the result of Israel's failure in the war - not its success​
الف) فاجعه قانا،نتیجه موافقت اولمرت با(پیشنهاد)"توسعه محدوده هدف" بود. ...

ب) پس از شکست حملات اولیه، افسران برنامه ریز ارتش اسراییل، سری به پوشه های اطلاعات هدف شان زدند تا.....

ج) ...احتمالا کسی برخاست و به اتاق دیگری رفت و سپس با یک بغل از بسته های جدید هدف(؟)....بازگشت و...

د) این یعنی بمباران اهداف "نزدیک به" مناطق مسکونی جنوب لبنان،....(close to احتمالا یه اصطلاح نظامی باشه چون نویسنده اون رو تو گیومه گذاشته)


3.
The "target stretching" escalated throughout the conflict; frustrated by their inability to identify and destroy major Hezbollah military assets, the IAF began targeting schools, community centers and mosques - under the belief that their inability to identify and interdict Hezbollah bunkers signaled Hezbollah's willingness to hide their major assets inside civilian centers​

از under the belief تا آخر عبارت: ...بر این پایه که ناتوانی شان در شناسایی وانهدام زاغه های مهمات و سنگرهای زیر زمینی حزب الله، برایشان آشکار ساخت که حزب الله حاضر به پنهان کردن زراذخانه ها و تجهیزات نظامی اصلی خود در داخل مراکز غیر نظامی می باشد.

4.
Qana is a crossroads, the junction of five separate highways, and in the heart of Hezbollah territory. Interdicting the Qana supply chain provided the IAF the opportunity to prove that Hezbollah was only capable of sustaining its operations because of its supply-dependence on the crossroads town​

....فلج نمودن مسیر تدارکاتی قانا، این فرصت را برای ارتش اسراییل فراهم میکرد که نشان دهد حزب الله به جهت اتکاء تدارکاتی اش به این گلوگاه مواصلاتی قادر به ادامه حملاتش بود.

سپاسگزارم
 

English Lord

کاربر فعال سریال های تلویزیونی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 آگوست 2007
نوشته‌ها
3,336
لایک‌ها
97
محل سکونت
NeverLand
سلام
از متن ها ی زیر آن قسمتهایی که در ترجمه آنها مردد هستم را آوردم و قسمتهای مهمتر را با رنگ قرمز مشخص کردم، لطف می کنید اگر کمک کنید:
1.

While IDF officials confidently and publicly announced success in their offensive, their commanders recommended that Prime Minister Ehud Olmert approve increased air sorties against potential Hezbollah caches in marginal target areas at the end of the first week of the bombing
...فرماندهان ارتش، در پایان هفته اول بمباران، پیشنهاد تصویب گسترش حملات هوایی بر ضد انبارهای مهمات احتمالی حزب الله در مناطق هدف حاشیه ای( یا اهداف حاشیه ای) را به اولمرت ارایه کردند.

2.
Qana was the result of Olmert's agreement to "stretch the target envelope". One US military expert who monitored the conflict closely had this to say of the Qana bombing: "This isn't really that complicated. After the failure of the initial campaign, IAF planning officers went back through their target folders to see if they had missed anything. When they decided they hadn't, someone probably stood up and went into the other room and returned with a set of new envelopes of targets in densely populated areas and said, 'Hey, what about these target envelopes?' And so they did it." That is, the bombing of targets "close in" to southern Lebanon population areas was the result of Israel's failure in the war - not its success​
فاجعه قانا،نتیجه موافقت اولمرت با(پیشنهاد)"توسعه محدوده هدف" بود. ...
پس از شکست حملات اولیه، افسران برنامه ریز ارتش اسراییل، سری به پوشه های اطلاعات هدف شان زدند تا.....
...احتمالا کسی برخاست و به اتاق دیگری رفت و سپس با یک دسته از بسته های جدید هدف(؟)....بازگشت و...
این یعنی بمباران اهداف "نزدیک به" مناطق مسکونی جنوب لبنان،....(close to احتمالا یه اصطلاح نظامی باشه چون نویسنده اون رو تو گیومه گذاشته)


سپاسگزارم



مناطق اهداف مرزی(منطقه هدف نزدیک)

stretch the target envelope

توسعه اهداف تحت پوشش و بازبینی(تحت کنترل و اداره)


پوشه اطلاعات هدف- پوششه حاوی اطلاعات محرمانه هدف مورد نظر

new envelopes of targets

اطلاعات جدید تری از هدف مورد نظر(بسته یا پوشه ای از .....)



نزدیک شدن به خطوط غیر نظامی - نزدیک به....
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
سلام
از متن ها ی زیر آن قسمتهایی که در ترجمه آنها مردد هستم را آوردم ، لطف می کنید اگر کمک کنید:
1.

While IDF officials confidently and publicly announced success in their offensive, their commanders recommended that Prime Minister Ehud Olmert approve increased air sorties against potential Hezbollah caches in marginal target areas at the end of the first week of the bombing​
...فرماندهان ارتش، در پایان هفته اول بمباران، پیشنهاد تصویب گسترش حملات هوایی بر ضد انبارهای مهمات احتمالی حزب الله در مناطق هدف حاشیه ای( یا اهداف حاشیه ای) را به اولمرت ارایه کردند.

2.
Qana was the result of Olmert's agreement to "stretch the target envelope". One US military expert who monitored the conflict closely had this to say of the Qana bombing: "This isn't really that complicated. After the failure of the initial campaign, IAF planning officers went back through their target folders to see if they had missed anything. When they decided they hadn't, someone probably stood up and went into the other room and returned with a set of new envelopes of targets in densely populated areas and said, 'Hey, what about these target envelopes?' And so they did it." That is, the bombing of targets "close in" to southern Lebanon population areas was the result of Israel's failure in the war - not its success​
الف) فاجعه قانا،نتیجه موافقت اولمرت با(پیشنهاد)"توسعه محدوده هدف" بود. ...

ب) پس از شکست حملات اولیه، افسران برنامه ریز ارتش اسراییل، سری به پوشه های اطلاعات هدف شان زدند تا.....

ج) ...احتمالا کسی برخاست و به اتاق دیگری رفت و سپس با یک بغل از بسته های جدید هدف(؟)....بازگشت و...

د) این یعنی بمباران اهداف "نزدیک به" مناطق مسکونی جنوب لبنان،....(close to احتمالا یه اصطلاح نظامی باشه چون نویسنده اون رو تو گیومه گذاشته)


3.
The "target stretching" escalated throughout the conflict; frustrated by their inability to identify and destroy major Hezbollah military assets, the IAF began targeting schools, community centers and mosques - under the belief that their inability to identify and interdict Hezbollah bunkers signaled Hezbollah's willingness to hide their major assets inside civilian centers​

از under the belief تا آخر عبارت: ...بر این پایه که ناتوانی شان در شناسایی وانهدام زاغه های مهمات و سنگرهای زیر زمینی حزب الله، برایشان آشکار ساخت که حزب الله حاضر به پنهان کردن زراذخانه ها و تجهیزات نظامی اصلی خود در داخل مراکز غیر نظامی می باشد.

4.
Qana is a crossroads, the junction of five separate highways, and in the heart of Hezbollah territory. Interdicting the Qana supply chain provided the IAF the opportunity to prove that Hezbollah was only capable of sustaining its operations because of its supply-dependence on the crossroads town​

....فلج نمودن مسیر تدارکاتی قانا، این فرصت را برای ارتش اسراییل فراهم میکرد که نشان دهد حزب الله به جهت اتکاء تدارکاتی اش به این گلوگاه مواصلاتی قادر به ادامه حملاتش بود.

سپاسگزارم

1. ...فرماندهان ارتش، در پایان هفته اول بمباران، به اولمرت پیشنهاد کردند که طرح گسترش حملات هوایی بر ضد انبارهای احتمالی حزب الله در حاشیه مناطق هدف را تصویب کند



2. الف . موافقت با طرح " گسترش مناطق هدف " .. یا می تونی خیلی ساده تر بگی " گسترش بمباران به سمت اهداف جانبی و کم اهمیت تر ...


ب. بجای "سری به پوشه های اطلاعات هدف شان زدند تا..... " ، بگو " ارزیابی شان از اهداف احتمالی را مورد بازبینی قرار دادند "


ج . احتمالا بدون تامل زیاد ، یکی از افسران با یکسری نقشه جدید از مناطق هدف برگشته ..


د. close in یعنی مجاور یا همسایه ... علت اینکه توی گیومه آورده دش اینه که می خواسته روش تاکید کنه ... و بگه " خیلی نزدیک به مناطق غیرنظامی "


3. اسرائیل شروع به بمباران اهداف غیرنظامی کرد ، زیرا معتقد بود که ناتوانای آنها در شناسایی و از بین بردن مقرهای حزب الله به این خاطر است که حزب الله ، بخش اعظیم تشکیلات اساسی خود را در دل مراکز غیرنظامی جای داده است ...


4. فلج کردن مسیر تدارکاتی قانا توسط اسرائیل ، این فرضیه IAF را ثابت کرد که حزب الله ، برای ادامه عملیات هایش ، متکی به تدارکاتی است که از طریق این شهر تامین می شد ..
 

h-sadiq

Guest
تاریخ عضویت
15 نوامبر 2005
نوشته‌ها
68
لایک‌ها
0
محل سکونت
رو پل صراط
1. ...فرماندهان ارتش، در پایان هفته اول بمباران، به اولمرت پیشنهاد کردند که طرح گسترش حملات هوایی بر ضد انبارهای احتمالی حزب الله در حاشیه مناطق هدف را تصویب کند



2. الف . موافقت با طرح " گسترش مناطق هدف " .. یا می تونی خیلی ساده تر بگی " گسترش بمباران به سمت اهداف جانبی و کم اهمیت تر ...


ب. بجای "سری به پوشه های اطلاعات هدف شان زدند تا..... " ، بگو " ارزیابی شان از اهداف احتمالی را مورد بازبینی قرار دادند "


ج . احتمالا بدون تامل زیاد ، یکی از افسران با یکسری نقشه جدید از مناطق هدف برگشته ..


د. close in یعنی مجاور یا همسایه ... علت اینکه توی گیومه آورده دش اینه که می خواسته روش تاکید کنه ... و بگه " خیلی نزدیک به مناطق غیرنظامی "


3. اسرائیل شروع به بمباران اهداف غیرنظامی کرد ، زیرا معتقد بود که ناتوانای آنها در شناسایی و از بین بردن مقرهای حزب الله به این خاطر است که حزب الله ، بخش اعظیم تشکیلات اساسی خود را در دل مراکز غیرنظامی جای داده است ...


4. فلج کردن مسیر تدارکاتی قانا توسط اسرائیل ، این فرضیه IAF را ثابت کرد که حزب الله ، برای ادامه عملیات هایش ، متکی به تدارکاتی است که از طریق این شهر تامین می شد ..


یه دنیا ممنون
 

h-sadiq

Guest
تاریخ عضویت
15 نوامبر 2005
نوشته‌ها
68
لایک‌ها
0
محل سکونت
رو پل صراط
سلام
ممنون از الطاف همه عزیزان
ترجمه های خودم را هم گذاشتم اگه قابل اصلاح باشند!( منتظر کمک هایتان هستم)

1.
Even so, the lessons of the war from Hezbollah's perspective are now beginning to emerge and some small lessons are being derived from it by US and Israeli strategic planners​

با این حال، عبرتهای این جنگ از دیدگاه حزب الله هم اکنون شروع به نمایان شدن نموده، و نیز درسهای کوچکی از آن توسط طراحان راهبردی امریکا و اسرائیل، استخراج میشود. (میدونم، ترجمه روونی نیست، اصلا افتضاحه!)

2.
From the onset of the conflict to its last operations, Hezbollah commanders successfully penetrated Israel's strategic and tactical decision-making cycle across a spectrum of intelligence, military and political operations, with the result that Hezbollah scored a decisive and complete victory in its war with Israel​
از آغا زدرگیری تا آخرین عملیات های آن، فرماندهان حزب الله در سراسر گسترۀ عملیات های اطلاعاتی، نظامی و سیاسی، با موفقیت تمام، در چرخه تصمیم گیری راهبردی و تاکتیکی اسرائیل نفوذ کردند....

3.
More simply, Hezbollah's ability to cease fire meant that Israel's goal of separating Hezbollah fighters from their command structure (considered a necessity by modern armies in waging a war on a sophisticated technological battlefield) had failed. The IDF's senior commanders could only come to one conclusion - its prewar information on Hezbollah military assets was, at best, woefully incomplete or, at worst, fatally wrong​

ساده تر این که، توانایی حزب الله در اجرای آتش بس به معنای ناکامی اسرائیل در تلاشش برای قطع نمودن ارتباطات رزمندگان حزب الله از تشکیلات فرماندهی شان بود، ارتباطاتی که ارتش های مدرن آن را برای توانایی نبرد در میادین جنگ های بسیار پیشرفته و تکنولوژیک(؟؟)، یک ضرورت به شمار می آورند. فرماندهان ارشد ارتش اسرائیل تنها به یک جمع بندی می توانستند برسند و آن این که اطلاعات پیش از جنگ آنها در مورد توانمندی های نظامی حزب الله، در بهترین صورت آن، به نحو سهمناکی ناقص بود، و در بدترین شکل آن، به نحو مرگباری اشتباه.

سپاس!
 

miladninja

همکاربازنشسته ورزش های رزمی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
31 آگوست 2006
نوشته‌ها
2,098
لایک‌ها
3,022
محل سکونت
サンシャインの土地
سلام من مشکل اساسی با ترجمه متون انگلسی دارم.

من باید خودم یک کتاب را ترجمه کنم ولی در زبان مشکل اساسی دارم.

چطور باید شروع کنم و از کجا باید شروع کنم و به چه چیزهایی نیاز دارم؟

ممنون میشم

توروخدا کمک کنید
 

h-sadiq

Guest
تاریخ عضویت
15 نوامبر 2005
نوشته‌ها
68
لایک‌ها
0
محل سکونت
رو پل صراط
سلام
ممنون از الطاف همه عزیزان
ترجمه های خودم را هم گذاشتم اگه قابل اصلاح باشند!( منتظر کمک هایتان هستم)

1.
Even so, the lessons of the war from Hezbollah's perspective are now beginning to emerge and some small lessons are being derived from it by US and Israeli strategic planners​

با این حال، عبرتهای این جنگ از دیدگاه حزب الله هم اکنون شروع به نمایان شدن نموده، و نیز درسهای کوچکی از آن توسط طراحان راهبردی امریکا و اسرائیل، استخراج میشود. (میدونم، ترجمه روونی نیست، اصلا افتضاحه!)

2.
From the onset of the conflict to its last operations, Hezbollah commanders successfully penetrated Israel's strategic and tactical decision-making cycle across a spectrum of intelligence, military and political operations, with the result that Hezbollah scored a decisive and complete victory in its war with Israel​
از آغا زدرگیری تا آخرین عملیات های آن، فرماندهان حزب الله در سراسر گسترۀ عملیات های اطلاعاتی، نظامی و سیاسی، با موفقیت تمام، در چرخه تصمیم گیری راهبردی و تاکتیکی اسرائیل نفوذ کردند....

3.
More simply, Hezbollah's ability to cease fire meant that Israel's goal of separating Hezbollah fighters from their command structure (considered a necessity by modern armies in waging a war on a sophisticated technological battlefield) had failed. The IDF's senior commanders could only come to one conclusion - its prewar information on Hezbollah military assets was, at best, woefully incomplete or, at worst, fatally wrong​

ساده تر این که، توانایی حزب الله در اجرای آتش بس به معنای ناکامی اسرائیل در تلاشش برای قطع نمودن ارتباطات رزمندگان حزب الله از تشکیلات فرماندهی شان بود، ارتباطاتی که ارتش های مدرن آن را برای توانایی نبرد در میادین جنگ های بسیار پیشرفته و تکنولوژیک(؟؟)، یک ضرورت به شمار می آورند. فرماندهان ارشد ارتش اسرائیل تنها به یک جمع بندی می توانستند برسند و آن این که اطلاعات پیش از جنگ آنها در مورد توانمندی های نظامی حزب الله، در بهترین صورت آن، به نحو سهمناکی ناقص بود، و در بدترین شکل آن، به نحو مرگباری اشتباه.

سپاس!

بابا، سیمور جان، ما رو هم دریاب عزیز...
(ای گنج نوشدارو، بر خستگان نظر کن........مرهم به دست و ما را مجروح می گذاری)
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
سلام
ممنون از الطاف همه عزیزان
ترجمه های خودم را هم گذاشتم اگه قابل اصلاح باشند!( منتظر کمک هایتان هستم)

1.
Even so, the lessons of the war from Hezbollah's perspective are now beginning to emerge and some small lessons are being derived from it by US and Israeli strategic planners​

با این حال، عبرتهای این جنگ از دیدگاه حزب الله هم اکنون شروع به نمایان شدن نموده، و نیز درسهای کوچکی از آن توسط طراحان راهبردی امریکا و اسرائیل، استخراج میشود. (میدونم، ترجمه روونی نیست، اصلا افتضاحه!)

2.
From the onset of the conflict to its last operations, Hezbollah commanders successfully penetrated Israel's strategic and tactical decision-making cycle across a spectrum of intelligence, military and political operations, with the result that Hezbollah scored a decisive and complete victory in its war with Israel[/LEFT
3.
More simply, Hezbollah's ability to cease fire meant that Israel's goal of separating Hezbollah fighters from their command structure (considered a necessity by modern armies in waging a war on a sophisticated technological battlefield) had failed. The IDF's senior commanders could only come to one conclusion - its prewar information on Hezbollah military assets was, at best, woefully incomplete or, at worst, fatally wrong​

سپاس!​

1. حزب الله به تدریج در حال بازگو کردن آنچه از نبرد اخیر آموخته است می باشد و به نظر می رسد که برنامه ریزان استراتژی سیاسی - نظامی در اسرائیل و امریکا نیز بتوانند از حزب الله ، درس هایی هر چند کوچک بیاموزند .


2. در تمام مدت درگیری ، فرماندهان حرزب الله با موفقیت در چرخه تصمیم گیری های استراتژیکی و تاکتیکی اسرایلی (چه در عملیات های نظامی و چه سیاسی) اختلال ایجاد کردند ... و در نتیجه تواسنتند پیروزی قاطع و کاملی در نبرد با اسرائیل کسب کنند


3. به دیگر سخن ، توانایی حزب الله در برقراری آتش بس ، بدین معنا بود که تلاش اسرائیل برای قطع ارتباط رزمندگان حزب الله با فرماندهی حزب الله (که در در اکثر نبردهای مدرن و تکنولوژیکی ، یک ضرورت محسوب می شود) با شکست مواجه شده بود . از نظر فرماندهان ارشد IDF ، این فقط یک معنا داشت: اطلاعات اولیه انها در مورد توانایی رزمی حزب الله ، در بهترین حالت بسیار ناقص و در بدترین حالت ، بشدت غلط بود .​
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
سلام من مشکل اساسی با ترجمه متون انگلسی دارم.

من باید خودم یک کتاب را ترجمه کنم ولی در زبان مشکل اساسی دارم.

چطور باید شروع کنم و از کجا باید شروع کنم و به چه چیزهایی نیاز دارم؟

ممنون میشم

توروخدا کمک کنید
توی تاپیک مربوطه مطرح کن دوس من ... (توی همون تاپیک ، کلی نکات خوب مطحر شده)
 

TheBoss

کاربر فعال زبان
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 مارس 2007
نوشته‌ها
658
لایک‌ها
16
محل سکونت
HaMeDaN
من و یکی از دوستام چند وقت پیش مشغول ترجمه یه کتاب بودیم.تو انتخاب اسم روی جلد برای کتاب دچار مشکل شدیم.اسم انگلیسی روی کتاب Empowerment بود.ما نتونستیم معادل فارسی خوبی که بشه روی جلد نوشت پیدا کنیم.کسی نظری داره ؟
سیمور جان نظر شما چیه ؟
empower به معنای مختار کردن و اختیار دادن هست.که با ment تبدیل به اسم شده.حالا یه معادل فارسی خوب پیدا نمیشه !!:eek:
موضوع کتاب راجع به مختار کردن کارمندان در اداره هستش واینکه به او نا قدرت انتخاب و تصمیم گیری داده بشه.این کتاب از سری کتابهای معرف به {کتاب های 50 دقیقه ای } هستش
:f34r:
 

snail

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
29 آپریل 2007
نوشته‌ها
21
لایک‌ها
0
سلام
میخواستم بدونم پيشوند ex اول کلمات چه معنی ای رو به اونا ميده راستش دنبال معنی exproduction می گشتم پيداش نکردم.
باتشکر
 

TheBoss

کاربر فعال زبان
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 مارس 2007
نوشته‌ها
658
لایک‌ها
16
محل سکونت
HaMeDaN
سلام
میخواستم بدونم پيشوند ex اول کلمات چه معنی ای رو به اونا ميده راستش دنبال معنی exproduction می گشتم پيداش نکردم.
باتشکر

ex به معنای قبلی و سابق هست.به معنای فاقد و بدون هم هست.که فکر میکنم اینجا به معنای سابق هست
 

h-sadiq

Guest
تاریخ عضویت
15 نوامبر 2005
نوشته‌ها
68
لایک‌ها
0
محل سکونت
رو پل صراط
من و یکی از دوستام چند وقت پیش مشغول ترجمه یه کتاب بودیم.تو انتخاب اسم روی جلد برای کتاب دچار مشکل شدیم.اسم انگلیسی روی کتاب Empowerment بود.ما نتونستیم معادل فارسی خوبی که بشه روی جلد نوشت پیدا کنیم.کسی نظری داره ؟
سیمور جان نظر شما چیه ؟
empower به معنای مختار کردن و اختیار دادن هست.که با ment تبدیل به اسم شده.حالا یه معادل فارسی خوب پیدا نمیشه !!:eek:
موضوع کتاب راجع به مختار کردن کارمندان در اداره هستش واینکه به او نا قدرت انتخاب و تصمیم گیری داده بشه.این کتاب از سری کتابهای معرف به {کتاب های 50 دقیقه ای } هستش
:f34r:

واگذاری مسئولیت(؟)
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
من و یکی از دوستام چند وقت پیش مشغول ترجمه یه کتاب بودیم.تو انتخاب اسم روی جلد برای کتاب دچار مشکل شدیم.اسم انگلیسی روی کتاب Empowerment بود.ما نتونستیم معادل فارسی خوبی که بشه روی جلد نوشت پیدا کنیم.کسی نظری داره ؟
سیمور جان نظر شما چیه ؟
empower به معنای مختار کردن و اختیار دادن هست.که با ment تبدیل به اسم شده.حالا یه معادل فارسی خوب پیدا نمیشه !!:eek:
موضوع کتاب راجع به مختار کردن کارمندان در اداره هستش واینکه به او نا قدرت انتخاب و تصمیم گیری داده بشه.این کتاب از سری کتابهای معرف به {کتاب های 50 دقیقه ای } هستش
:f34r:
بهترین ترجمه اش میشه : تفویض قدرت ... وی اگه از به کار بردن کلمه تفویض خوشت نمیاد ، می تونی خیلی ساده بگی : انتقال قدرت یا حتی واگذاری قدرت
سلام
میخواستم بدونم پيشوند ex اول کلمات چه معنی ای رو به اونا ميده راستش دنبال معنی exproduction می گشتم پيداش نکردم.
باتشکر
ex رو که دوستان گفتن ... ولی این exproduction چیز جدیدی بود ... کجا استفاده شده ؟
aussie.gif
... یه جورایی انگار همون " پیش تولید " یا "قبل از تولید" منظورشه ...
 

TheBoss

کاربر فعال زبان
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 مارس 2007
نوشته‌ها
658
لایک‌ها
16
محل سکونت
HaMeDaN
بهترین ترجمه اش میشه : تفویض قدرت ... وی اگه از به کار بردن کلمه تفویض خوشت نمیاد ، می تونی خیلی ساده بگی : انتقال قدرت یا حتی واگذاری قدرت

ex رو که دوستان گفتن ... ولی این exproduction چیز جدیدی بود ... کجا استفاده شده ؟
aussie.gif
... یه جورایی انگار همون " پیش تولید " یا "قبل از تولید" منظورشه ...

تفویض قدرت خوبه.من خیلی راجع بهش فکر کردم ولی نتونستم چیز مناسبی پیدا کنم نمیدونم خدای نکرده اگه بخام واسه بچم اسم انتخاب کنم باید چیکار کنم !!!!؟؟
راجع به exproduction هم منم نشنیدمش.باید تازه باشه.,ولی جالب اینه که تو longman online هم نبود !!
:f34r::f34r:
 

English Lord

کاربر فعال سریال های تلویزیونی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 آگوست 2007
نوشته‌ها
3,336
لایک‌ها
97
محل سکونت
NeverLand
سلام
میخواستم بدونم پيشوند ex اول کلمات چه معنی ای رو به اونا ميده راستش دنبال معنی exproduction می گشتم پيداش نکردم.
باتشکر

فکر کنم کلمه تخصصی در صنعت باشه ...:)

معنیش هم میشه :

مراحل پیش تولید
الیته با ترجمه سیمور جان زیلد تفاوتی نداره فقط صورت بیانش فرق داره:):D

بهترین ترجمه اش میشه : تفویض قدرت ... وی اگه از به کار بردن کلمه تفویض خوشت نمیاد ، می تونی خیلی ساده بگی : انتقال قدرت یا حتی واگذاری قدرت

ex رو که دوستان گفتن ... ولی این exproduction چیز جدیدی بود ... کجا استفاده شده ؟
aussie.gif
... یه جورایی انگار همون " پیش تولید " یا "قبل از تولید" منظورشه ...

Empowerment :
این کلمه هم من با سیمور موافقم یعنی چیزی که گفتن به اسم کتاب میخوره

فقط خواستم بگم که ترفیع رتبه هم معنی میده همین اصلا شاید همین هم برای اسم کتاب بد نباشه:D
 

TheBoss

کاربر فعال زبان
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 مارس 2007
نوشته‌ها
658
لایک‌ها
16
محل سکونت
HaMeDaN
مشکل این کتابها اینه ک مترجمه برای انتخاب اسم به مشکل می خوره ....همیشه
چون اسم کتاب باید با محتواش هماهنگ باشه و مناسب رو جلد هم باشه.
 

snail

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
29 آپریل 2007
نوشته‌ها
21
لایک‌ها
0
رو که دوستان گفتن ... ولی این exproduction چیز جدیدی بود ... کجا استفاده شده ؟ ... یه جورایی انگار همون " پیش تولید " یا "قبل از تولید" منظورشه ...
راستش اینو یکی از دوستام ازم پرسیده، فکرکنم از تو مقاله poultry science یا یه چیزی تو همین مایه هاباشه:blush:
کل عبارتش هم اینه laying house exproduction
 
بالا