masoud908
Registered User
این اصلا 5 میلیارد ریال...آقایون ببخشید
میتونم بپرسم چه طوری حساب کردن که تهیه کننده این فیلم 5 میلیارد تومن خسارت دیده
فرمول محاسبشون رو کسی میدونه چه طوریه ؟
تو بانی فیلم که گرفتم ریال زده بود منم تعجب کردم...
این اصلا 5 میلیارد ریال...آقایون ببخشید
میتونم بپرسم چه طوری حساب کردن که تهیه کننده این فیلم 5 میلیارد تومن خسارت دیده
فرمول محاسبشون رو کسی میدونه چه طوریه ؟
در مورد بازی رادان که آشیموتو گفت...
یعنی تو سینمای ایران بازی از این بهتر دیده بودی توی این چند سال ؟
به نظر من وخیلی های دیگه از این بهترم مگه می شد کسی این نقش رو بازی کنه
این برداشت شماست (که خیلی سطحی و کوته بینانه است) نه لزوما منظور کارگردان ...
سنتوری داستان خودش را داره یعنی همونی که می بینی ! لازم نیست قرینه ی واقعی داشته باشه .
فعلا همین ...
سنتور زدن رو برای این گفته بودم که شما گفته بودید بد بودنش توی چشم هست...
اتفاقا من هم با پزشکی فیلم رو دیدم که مثل شما؟؟ بخاطر کارش به قول شما شاید بیش از 1000 معتاد دیده بود, از قسمت هایی از فیلم که من خوشم میومد تعریفی نکرد ولی به قسمت اعتیاد که رسید حتی اون هم شروع کرد به تعریف کردن.
کلا اگه منظور شما فقط خراب کردن نیست و دارید مقایسه انجام میدید مقایسه بازی رادان با گلزار خیلی مسخره است!
از نظر شما مردم سه دهه هست که فیلم این مدلی ندیدن و فیلم غیر سانسوری پخش شده که جذاب هست, ولی نظر هر کس رو که بپرسی برعکس اینکه اول راجع به سیاست و هدفی از فیلم که شما میگی صحبت کنه و به قول شما گول کارگردان رو خورده باشه! راجع به زیبایی فیلم و بازی درخشان بازیگر ها بخصوص بهرام رادان صحبت میکنه, حالا اینکه شما داری تمام فیلم رو مخفی کردن زیر سایه اعتراض میبینی دیگه...
شما اولین نفری هستی که دیدم از بازی رادان توی این فیلم بدت اومده و اینقدری نا مناسب دیدی که هنر بازیگری ایشون رو با یکی مثل گلزار که از نظر من اصلا بازیگر نیست مقایسه میکنی, نمیدونم چطور شاید هم فیلم از گلزار ندیدی؟!!
1- یعنی توی سنتوری "حمله فعالانه به **** " خیلی واضح تر و جدی تر مطرح شده یا توی فیلمی مثل مارمولک؟؟ ولی اون فیلم هم مجوز گرفته و پخش شده و هم جایزه گرفت... ولی کلا من منظورت رو از " منطق خنده دارش خرده بگیره" نمیفهمم.
2- این موردی که گفتی که رادان نمیتواند رل بازی کند واقعا نامردیست. حداقل توی این رلی که بازی کرد نمیشه حرف آورد...ادای موقع سنتور زدنش محشر بود... یعنی من که تا قبل از این فیلم سنتور رو فقط از دور دیده بودم که هیچ ولی دوستی که خودش سنتور زن بود وقتی بگه توی سنتور زدن علی حرف نمیشه آورد واقعا باید یه معنایی بده مگه نه؟ میخواین باور کنین یا نکنین ولی هرکسی که از سینما در آمده بود یا بقیه داشت میگفت که رادان واقعا هنرمنده چون اینجور سنتور زدن کار هر کسی نیست ( یعنی در این حد باورش شده بود) یا اینکه نمیتونست باور کنه و از بقیه میپرسیدن که واقعا سنتور زدن کار رادان بوده یا نه.
3- این آخری واقعا دیگه انده نامردیه! واقعا! حالا شما معتاد دورت زیاده دلیل نمیشه که بگی اینجوری معتاد شدن نمیشه!
من دوست دارم بحث کنم ...خوب من که به نظرات آشیموتو پاسخ ام را نوشتم ، پس قبول کنم که نظرات من را که در پاسخ ش بود پذیرفته اید و قانع کننده می دانید یا اینکه صرفا ً دیگر دوست ندارید در این مورد بحث شود؟
خب اول يه چيزي بگم شما مثل اينکه مشکلتون اينه فيلم رو خيلي سطحي نگاه کردين ....
البته شايد مشکل از شما نباشه و پوست رويي فيلم اينقدر خوب هسته اصلي رو پوشونده که درکش براي شما مشکل باشه ...اونجا که حرف از مجوز و موسيقي و شادمهر زدي بي ربط ترين حرفها به فيلم بود که به فکر هيچکس نمي رسد..و بعد مسئله مدل ترک اعتیاد...
گفتيد اين نشانه ها و نمادها را برايم رمز گشايي کنيد عبا و انگشتر علي و سنتور و وبولن جاويد همه مي خوان يک مفهوم رو برسونن ...شما اصلا اينو قبول داريد ؟ يا فکر مي کنيد اينها بي معني اند ؟ نظر شما در مورد بازي رادان ... حتي کسايي هم که فيلم رو مي کوبن و اونو کار ضعيف مهرجويي مي دونن ديگه به بازي خوب رادان اذعان دارند .
هر چند الان کوبيدن سنتوري شده پز روشنفکري ...شما که نمي خوايد پز بديد ؟
تخيلي... فيلم داستان خودش رو داره مثل هر فيلم ديگه نظر شما همه ي فيلمهاي سينمايي تخيلي اند ؟تخيلي چون علي راست دسته و به دست راستش تزريق مي کنه ؟ تازه اگه دقت کني در آن صحنه دست چپش شکسته و به گردنش آويزونه
//
کلا اينکه بخوام توي کله يکي بکنم که اين فيلم و اون آهنگ خوبه يا بده رو کاري عبث مي دونم .
خب بعضيا ارتباط برقرار نمي کنن با يک آهنگ و يا يک فيلم ....و اين طبيعيه و به روحيات و شرايط روحي و ....خيلي چيزا بستگي داره
هرکسي به اندازه خودش برداشت مي کنه ...
حالا خواه کسي فحش بده فيلم خواه از اون تعريف کنه ....ما لذت خودمون رو مي بريم و آنها نمي برند ،خب نبرند
ولي بدان و آگاه باش که در اقليت هستي
//
در جايي از فيلم از زبان علي مي شنويم : دوره دوره ي علافي و بيکاري ما بود ...مجوز کاست بهمون نمي دادن يا دير مي دادن و کاراي من لو مي رفت از کنسرت و مجالس خصوصي هم بخاطر بگير بگيرا خبري نبود.... ولي من افتاده بودم به خرکاري ،از لج همه شب تاصبح ، صبح تا شب آهنگ مي ساختم و شعر مي گفتم و تنظيم مي کردم...
ترانه هاي فيلم را محسن چاوشي ساخته و خوانده است، کسي که تا کنون موفق به دريافت مجوز نشده و حدود 60 آهنگ از او بدون هيچ نفعي برايش پخش شده...
در آخر خود فيلم هم مانند آهنگهاي چاوشي پخش مي شود.
اين تلاقي مثل يک معجزه است براي من .
تمام .
اگر این از نظر شما اسکیزوفرنی باشد . قبول می کنمتشکر از اینکه مشکل بنده رو بهم گوشزد کردید. سطحی نگری عارضه نداشتن تفکر انتزاعی ست ، ولی اگر سعی کنیم از ویولن و عبای شکلاتی و انگشتر عقیق ، مفاهیمی استخراج کنیم ، که ظاهراً بر من پوشیده است ، احتمالا نامش دیگر "عمقی نگری " نیست ، بلکه در روانپزشکی یکی از علایم روانپریشی ست. بیماران اسکیزوفرنی ، معمولا ً چنین علایمی نشان می دهند و به اصطلاح عامه ، آسمان و ریسمان می بافند. اغلب از انگشتر های عجیب و متعدد که دست می کنند ، منظور های بامزه ای تفسیر می کنند ، مثلا یکی شان می گفت ، یکی از انگشتر ها من را به علی مولای مومنین وصل می کنید و دیگری به جورج بوش. یا ادعای اینکه پوشیدن عبا در جهت توهین به گروهی خاص است را در روانپزشکی بهش Delusion of reference می گویند ، یعنی فرد مسایل ظاهرا ً نامرتبط را به هم ربط می دهد تا تئوری توطئه را استنتاج کند.
عذر می خواهم که از تعاریف روانپزشکی استفاده کردم ، اما به اعتراف بسیاری از اساتید روانپرشکی ام ، جامعه ایرانی گرفتار فرم خفیفی از هذیان ها )Delusion)ست ، که به آن overvalued Ideas گفته می شود.
حرف هایی که در مورد یک خواننده موسیقی به عنوان مثال زدم ، کاملا مربوط به هسته اصلی داستان خیالی مهرجویی ست ، اینکه به ذهن شما نرسیده بود که دلیل نمی شود بگویید به فکر هیچ کس نمی رسد. تفکرات تان را برای انتقاد باز تر کنید.
روشنفکری در ایران جرم ست ، نکند می خواهید برایمان دردسر درست کنید؟:happy:
ظاهرا ً به قدری نسبت به فیلم تعصب دارید که اشتباه فاحشی که من رویش انگشت گذاشته ام را هم هنوز متوجه نشدید ، بازویی که سنتوری بهش تزریق می کند طوری گریم شده که اثبات کند او قبلا ً هم به همین بازو تزریق می کرده است. این فقط وقتی منطقی ست که فکر کنم ، سنتوری همیشه دست راستش شکسته بوده است!!!
اصولا هر فیلمی چنین گاف هایی دارد ، مشکل اینجاست که فیلم ساز ، فکر می کرده برای اینکه به ما بقبولاند که سنتوری معتاد تزریقی ست ، نشان دادن دو سکانس مجزای دیگر از تزریقش به اندازه کافی برای ما بی عقل های بیننده کافی نبوده است و خواسته کار از محکم کاری عیب نکند!!!
حرف شما رو قبول دارم که هر کس با نوعی از محصولات فرهنگی ارتباط برقرار می کند ، ولی کاملا ً مخالفم که همه شان را هنر بنامیم ، شما که نمی خواهید "اخراجی" ها را به دلیل ارتباط میلیونی که با بیننده برقرار کرد ،هنر بدانید ، می خواهید؟
در مورد موسیقی هم ، باید بگویم چند شب پیش ، موسیقی فیلم را در جایی شنیدم ، صدالبته که اگر بار اول هم بدون صحنه های نامربوط و مرارت بار سنتوری شنیده بودم ، احتمالا ارتباط بهتری با آن برقرار می کردم. الان هم دیر نشده ست ، دارم دنبال موسیقی ش می گردم ، این طور که می گویید ، سی دی مجاز ندارد ؟
اقلیت بودن ، در جامعه ای انسانی ، نه مزیت باید باشد و نه نکته ضعف ، رنگارنگ بودن ، ما را قویتر می کند ، نه ضعیف تر.
باز هم توصیه می کنم ، از اتفاقی که روال عادی عرصه هنر و فرهنگ این مملکت شده است ( سانسور > توقیف>پخش غیر مجاز>دیده و نقد نشدن اثر) یک معجزه را استنتاج نکنید ، که علامت روان سالم نیست.
در مورد آخرین کلمه تان هم متوجه نشدم ، منظورتان اینست که مایل به ادامه بحث نیستید؟ اگر این طور باشد ، تا به همین جا ، شما قبول کرده اید که کسانی می توانند با فیلم موافق نباشند ، این خودش قدم بزرگی ست.
شاد باشید
کلا اينکه بخوام توي کله يکي بکنم که اين فيلم و اون آهنگ خوبه يا بده رو کاري عبث مي دونم .
خب بعضيا ارتباط برقرار نمي کنن با يک آهنگ و يا يک فيلم ....و اين طبيعيه و به روحيات و شرايط روحي و ....خيلي چيزا بستگي داره
هرکسي به اندازه خودش برداشت مي کنه ...
حالا خواه کسي فحش بده فيلم خواه از اون تعريف کنه ....ما لذت خودمون رو مي بريم و آنها نمي برند ،خب نبرند
تشکر از نظر شما
1. اصولاً فیلم مارمولک فیلمی سیاسی نبود ، همان طور که نوشتم ، مثل اینکه برداشت ما از فیلم سیاسی بسیار متفاوت از همدیگر ست.
فیلم سیاسی ، از دید من ،" کاندید منچوری" ست ، Power of Nightmaresاست.
اگر مارمولک را به صرف اینکه مخالفتی از بخش هایی از **** با آن شد ، و مورد استقبال گسترده مردم قرار گرفت ( به دلیل اینکه حرف دلشان را در آن می یافتند ) سیاسی می دانید ، مجبورید اخراجی ها را هم سیاسی بدانید. فیلمی که از یک هزل اجتماعی فراتر نبود.
شما انتقاد اجتماعی را به احتمال زیاد با سیاسی ساختن اشتباه گرفته اید.
منظورم از منطق خنده دارش ، بنای منطقی ست که فیلم بر مبنایش پیش می رود ، لطفا ً مانند کمیل جواب ندهید که من نتوانسته ام نظر کارگردان را درک کنم و دیگران توانسته اند. ستاره محبوب تان ، به وضوح مشکلات ش را به وزارت ارشاد این مملکت ربط می دهد. این منطق غیر قابل قبول داستان ست ، که مشکلات سنتوری ، از اجازه خواندن نداشتن و مجوز نشر نگرفتن شروع می شود ، برای اینکه چند باره ننویسم ، لطفاً مجدد اولین پست ام را در همین ترد بخوانید.
2. نامردی یا مردی ، رادان نمی تواند ادای سنتور را در بیاورد ، به این دلیل ساده که تمامی سکانس هایی که کلوز آپ سنتور زدن هست ، دست های کامکار را مشاهده می کنید.
3. این یکی رو قبول دارم که این یکی انده نامردیه ، چرا از میون 4.5 میلیون معتاد ، این همه ش دور من جمع شود
بله ، باز به همان توصیه ام به کمیل باز می گردم ، که شما فیلم را تخیلی در نظر بگیرید ، تا بهش جایزه هم بدهم. معتادی که با وجود راست دست بودن به دست راست ش تزریق می کند. :lol:
موفق باشید
در مورد این یه تاپیک زده بودید در آزاد بحث شد اما بد ندیدم اینجا هم نظر بدیم
در مورد بازیگری که رادان به نظر من خیلی خوب بازی کرده در مورد معتاد هم ونوعش یه صحبت از کیانیان رو که در تاپیک آزاد هم گذاشتم
باید گاهی خواست مردم را آشوبید . معتاد پذیرفته شده دنیای نمایش ما نقش آتقی در سریال های معتادی دهه 60 است . خب این معتاد را هر کس بهتر بازی کند می گویند بازیگر بهتری است . اما در واقعیت چند میلیون جور معتاد داریم . اما من یک معتاد بازی کردم که هیچی اش این جور نیست . خوش تیپ هم هست
این در مورد بازیگری
در مورد فیلم هم درست است که فیلم به پای فیلم های قبلی مهرجویی نمی رسد ولی بازم خوب است
در کل مقایسه ای دهنمکی با مهرجویی یک مقایسه السویه است چون البته به نظر من بدترین فیلم مهرجویی از بهترین فیلم ده نمکی فاصله از زمین تا آسمون داره و شما بودن اسمی مثل مهرجویی در پشت یک فیلم نمی توانی کتمان کنید درسته شاید ضعفهای داشته باشه ایراداتی داشته باشه اما کسی که امتحان پس داده میتونه فیلم ضعیف درسته کنه اما نمیتونه فیلم افتضاح به اون معنی که شما میگی درست کنه در همین مورد یک نقدی خوندم بر کارهای ترانه علیدوستی که نوشته بود ترانه با انتخابهایش در حوزه فیلم و بازی خوب مهر تائیدی بر با ارزش بودن فیلم است . اینو گفتم منظور این نبود که حتما تمام کارهایش درست بود بلکه این بود که با عملکرد ایشون و کارهایشان و روند انتخابشان اینطور بوده و نمی توان به سادگی از کنار اسمشان رد شد
البته که فیلم در مورد معتاد بودن بود ولی در ان نکته های زیادی داشت
مثل سکانسی که گلشیفته از خونه مادر میره بیرون و اون پسره میره دنبالش و اونجا صحبت میکنند میگه علی این بود علی از اینور شهر تا اونور شهر میشناختنش اما حالا چی شد باهاش چکار کردن البوماشو نزاشتن بده بیرون بیکارش کردند و......
این صحنه از جامعه رو نشون میده سرکوبی یک نسل رو بیتفاوتی را و مخصوصا که گفت متنفرم از این مملکت خشن و این نکته رو در یک سکانس به خوبی منتقل میکنه
شما الن فیلم خون بازی را توجه کنید می بینید که در آنفیلم چرا خوب شد چون باران کوثری خوب بازی کرد اما اون فیلم معضلات واقعی جامعه ما رو نشون نداد اینکه یکی میخواد بره اونور دنیا ومعتاد از و از قشر مرفه درسته داریم ولی اونجور که باید پیامش را در این جامعه بروز نمیده
اما سنتوری بانشون دادن کارتن خوابهای ما ومحلاتی که دارای این چنین جاهای هستند که معتادان در آن زندگی میکنند این رو در معرض جامعه میزاره که ما دارای اینچنین جاهای هستیم
و نشون دادن خانواده مذهبی و ربطش با فیلم به نظر من یکی از کارهای خوب مهرجویی بود
حالا آیا با این خصوصیات آیا درست است که بگوئیم فیلم بدی بود چون خودمان نپسندیدیم یا معتاد را آنگونه که هست نشان نداده و بجای بازوی راست به چپ زده درسته این چیزها مهم است ولی نه به اندازه تاثیرگذاری آن
و طرفداری یک طرفه کاری اشتباه است و این یک نوع تعصب بیجا است اما کوبیدن فیلم از روی نظریات شخصی هم اشتباه است
با این دیدگاه تا حد زیادی موافقمسنتوری صدای یک نسل است.اگر نسل دهه ی 60 عاشقانه شان را "لیلا" ی مهرجویی می دانستند و تا مدت های آهنگ افتخاری را در این فیلم عاشقانه ی خودشان می دانستند ما هم دیوانه بازی های عاشقانه ی "علی" و "هانیه" را مال خودمان میدانیم. نسلی که عاشقانه هایش را در صدای خسته ی محسن چاوشی میجوید. صدایی که عمیق ترین زخم های نسلی را می رساند که از همه چیز بریده است و در گوشه ایی برای خود ساز می
زند و با زخمه ی زبونا رفیق است و دنبال مرهمی برای زخم های عمیقش می گردد.مهرجویی نه هم نسل دهه 60 ای ها بوده نه هم نسل ما ولی بهترین عاشقانه ها را برای دو نسل ساخته است و حال فیلم او باید در انبار های وازرت ارشاد خاک بخورد و نسخه ی غیر قانونی اش بیرون بیاید تنها به این خاطر که صدای یک نسل است. نسلی که از زخم های زمانه اش به اعتیاد پناه می برد.اعنیاد به چی و کی مهم نیست.نسلی که معتاد نمره،معتاد خوشی، معتاد غم و معتاد زندگی است....نسلی که زیر زمینی شده..نسلی که حرف میخواهد بزند مجوز ندارد..موسیقی میخواهد بخواند مجوز ندارد..لباس می خواهد بپوشد مجوز ندارد. نسل شکست خورده ای که بی هدف در زباله دانی خیابان های شهر پی مسکنی می گردد.
تشکر از پاسخ متین شما ،
داشتم یواش یواش از بخش فرهنگ و هنر پی تی نا امید می شدم از بس خواندم : " نمی فهمی نفهم " " همه این طور فکر می کنند " ....
نظرات شما ، با همراهی استنادی از خود بازیگر ، قابل اعتنا ست ، اما عرض من این ست که ، کاراکتری که رادان سعی کرده بازی کند را ، من روزی 10تایش را می بینم ، به اقتضای شغلم ، به خصوصی ترین مسایل شان دسترسی دارم. رادان حتی سطح را هم خراش نداده ، چه برسد به اینکه در قالب این اشخاص فرو رفته باشد . اینکه شما کفش نوک تیز پا کنید و ساعت 2 میلیون تومانی ( که باز برای یک آدم مفلس مضحک ست ) دست کنید ، و با یک سرنگ و یک بطری کوکا نیمه پر از عرق این ور آن ور بروید ،تنها می شود ظاهر ، کاراکتر این اشخاص را رادان اصلا ً درست بازی نکرده ، انگار که کسی تنها یک توضیح سرسری برایش داده و دیالوگ ها را برایش روخوانی کرده باشد. بنده هم موافقم که کاراکتر معتاد ، تصویر آتقی ست. اما مدتی طولانی ست که سینماگران ، سعی در شکستن آن دارند. خون بازی نمونه ای بارز ست. متاسفانه ، تا به اینجا ، هرچه من توضیح دادم که منظورم از بد بازی کردن ، چیست ، بدتر شد. امیدوارم این توضیحات روشن کننده باشد.
کاملا موافقم که اسم یک هنر مند خود به خود اعتباری برای یک کار ایجاد می کند ،اما تنها تا قبل از دیدن آن اثر. در این مورد ، روح حاکم بر سنتوری ، از دید من ، چندان فراتر از اخراجی ها نرفته ست.این فیلم می توانست با دیدی انسانی و غیر شعاری ، روایتی باشد از دنیای اطراف ما ، کاری که علی رغم ضرباهنگ کند و بازی های متوسط ، خون بازی به آن نایل شده است. بدون شعارزدگی.بدون متهم کردن بیهوده. اما در این سان ، سنتوری یک مانیفیست جنون زده از کسی ست که فکر می کند می بایست کاری بکند ، شاید اول باید بهش بفهمانیم که چه کارهایی نباید بکند.
همچنان می بایست پافشاری کنم ، که به نظر من ، ارتباط دادن موسیقی به محاق توقیف رفته به خانواده مذهبی ، کار صحیحی نبوده .
به هر صورت ، متنی آموزنده بود نوشته شما ، تشکر از وقتی که بابت ش صرف کردید.
شاد باشید
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي:
«سنتوري» هرگز نمايش داده نميشود
سينماي ما - وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي گفت: فيلم «سنتوري» به احترام سينما، هنرمندان، اعتقادات مردم و فرهنگ عمومي ما هرگز نمايش داده نميشود. محمدحسين صفار هرندي در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا، همچنين اظهار اميدواري كرد: داريوش مهرجويي به عنوان فيلمساز برجستهي كشور در كار خلق آثار مناسب، فعاليت خود را ادامه دهد.
منبع خبر : ايسنا
تشکر از پاسخ متین شما ،
داشتم یواش یواش از بخش فرهنگ و هنر پی تی نا امید می شدم از بس خواندم : " نمی فهمی نفهم " " همه این طور فکر می کنند " ....
نظرات شما ، با همراهی استنادی از خود بازیگر ، قابل اعتنا ست ، اما عرض من این ست که ، کاراکتری که رادان سعی کرده بازی کند را ، من روزی 10تایش را می بینم ، به اقتضای شغلم ، به خصوصی ترین مسایل شان دسترسی دارم. رادان حتی سطح را هم خراش نداده ، چه برسد به اینکه در قالب این اشخاص فرو رفته باشد . اینکه شما کفش نوک تیز پا کنید و ساعت 2 میلیون تومانی ( که باز برای یک آدم مفلس مضحک ست ) دست کنید ، و با یک سرنگ و یک بطری کوکا نیمه پر از عرق این ور آن ور بروید ،تنها می شود ظاهر ، کاراکتر این اشخاص را رادان اصلا ً درست بازی نکرده ، انگار که کسی تنها یک توضیح سرسری برایش داده و دیالوگ ها را برایش روخوانی کرده باشد. بنده هم موافقم که کاراکتر معتاد ، تصویر آتقی ست. اما مدتی طولانی ست که سینماگران ، سعی در شکستن آن دارند. خون بازی نمونه ای بارز ست. متاسفانه ، تا به اینجا ، هرچه من توضیح دادم که منظورم از بد بازی کردن ، چیست ، بدتر شد. امیدوارم این توضیحات روشن کننده باشد.
کاملا موافقم که اسم یک هنر مند خود به خود اعتباری برای یک کار ایجاد می کند ،اما تنها تا قبل از دیدن آن اثر. در این مورد ، روح حاکم بر سنتوری ، از دید من ، چندان فراتر از اخراجی ها نرفته ست.این فیلم می توانست با دیدی انسانی و غیر شعاری ، روایتی باشد از دنیای اطراف ما ، کاری که علی رغم ضرباهنگ کند و بازی های متوسط ، خون بازی به آن نایل شده است. بدون شعارزدگی.بدون متهم کردن بیهوده. اما در این سان ، سنتوری یک مانیفیست جنون زده از کسی ست که فکر می کند می بایست کاری بکند ، شاید اول باید بهش بفهمانیم که چه کارهایی نباید بکند.
همچنان می بایست پافشاری کنم ، که به نظر من ، ارتباط دادن موسیقی به محاق توقیف رفته به خانواده مذهبی ، کار صحیحی نبوده .
به هر صورت ، متنی آموزنده بود نوشته شما ، تشکر از وقتی که بابت ش صرف کردید.
شاد باشید
در مورد خون بازی با شما موافق نیستم چون خون بازی به نظر من با بازی باران کوثری بود که دیده شد و خون بازی معضلات جامعه مرفه ما رو میگفت یا نسلی که در حال مهاجرت هستند و منظورم من این بود که خون بازی بروی معتاد بودن شخص و زندگی معتاد واطرافیانش تکیه بیشتری داشت و کمتر در جامعه بود برای همین شعار کمتری داشت
درسته شعاری بودن به خودی خود بد میشه اما شعار دادن در جامعه ای که بی تفاوتی و داشتن حافظه کوتاه مدت خیلی بهتر از این است که در لفافه بگوید باید به نظر من آن را داد زد باید یه نمودی را در فیلم دید حتی با شعار
شایدم درست باشه که رادان نقش یک معتاد را درست بازی نکرده اما من الان به این چیزها زیاد توجه نمیکنم به پیامی که فیلم داشت حتی با دادن شعار که در فیلمهای الان کمتر آن را می بینیم پسندیدم
آخه وقتی بخوای سنتوری رو بکوبی یه جوری باید بنویسی که هرکی این نثر مسجع و سنگین رو ببینه خیال کنه واقعا خبریه :دیمن اصلا درک نمیکنم ماجرا رو :lol: چقدر همه اینجا کتابی صحبت میکنند.
آخه وقتی بخوای سنتوری رو بکوبی یه جوری باید بنویسی که هرکی این نثر مسجع و سنگین رو ببینه خیال کنه واقعا خبریه :دی