برگزیده های پرشین تولز

سنتوری

SoheilStar

Registered User
تاریخ عضویت
8 آپریل 2005
نوشته‌ها
2,849
لایک‌ها
34
سن
40
محل سکونت
Karaj
کمیل این اصلا مگه جریانش چیه که این همه حساسیت نسبت بهش به خرج میدن؟ نمیدونم صفحات قبل گفتی یا نه اگه میشه یه توضیح مختصر بده.
 

irandost

Registered User
تاریخ عضویت
27 جولای 2007
نوشته‌ها
41
لایک‌ها
0
اینجور که میگن باید فیلم خوبی باشه
 

komeil66

کاربر فعال فرهنگ و هنر
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
773
لایک‌ها
9
محل سکونت
tehran
کمیل این اصلا مگه جریانش چیه که این همه حساسیت نسبت بهش به خرج میدن؟ نمیدونم صفحات قبل گفتی یا نه اگه میشه یه توضیح مختصر بده.
مشکل اصلی به نظر من اینه که با فیلم مشکل محتوایی دارند من همون موقع که فیلم رو دیدم گفتم عمرا این فیلم در این شرایط حاضر اکران بشه و حتی وقتی ماه پیش پروانه نمایش گرفت متعجب شدم و البته خوشحال .
با محتوای فیلم مشکل دارند . نوع نگاه مهرجویی به خط و خطوطشان نمی خورد و قابل قبول نیست .
البته می گویند به استعفاهای اخیر در حوزه سینما هم ربط دارد به قولی آنها که پروانه و مجوز دادند حالا نیستند و زیر فشارها نتوانستند طاقت بیاورند افراد جدید(که البته فعلا کسی به عنوان جانشین معرفی نشده ) هم دلشان نمی خواهند در معرض انتقادها و فشار ها قرار گیرند.به خاطر اکران این فیلم .
 

Huashan

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2006
نوشته‌ها
1,108
لایک‌ها
13
محل سکونت
abadan
چه دوره‌اي شده که سازنده گاو و هامون و ليلا فيلمش قابل اکران نيست و فيلم آقاي قادري بدون هيچ مشکلي پخش مي‌شود ....

...مي‌شود کارنامه دو فيلمساز کهنه‌کار را مرور کرد و مثلاً دايره مينا و اجاره‌نشين‌ها را با [...] و [...] از ساخته‌هاي قادري مقايسه کرد. مي‌شود صحنه‌به‌صحنه از سينماي قبل و بعد از انقلاب اين دو نفر فکت آورد ...

قسمت های قابل تامل ... از ... مقاله حکايت هاي غير اخلاقي .... هفته نامه ی شرق

پ.ن : راستی کمیل قول داده که با ما خوب رفتار کنه ... ببینیم چی می شه ...
21.gif
 

SoheilStar

Registered User
تاریخ عضویت
8 آپریل 2005
نوشته‌ها
2,849
لایک‌ها
34
سن
40
محل سکونت
Karaj
مشکل اصلی به نظر من اینه که با فیلم مشکل محتوایی دارند من همون موقع که فیلم رو دیدم گفتم عمرا این فیلم در این شرایط حاضر اکران بشه و حتی وقتی ماه پیش پروانه نمایش گرفت متعجب شدم و البته خوشحال .
با محتوای فیلم مشکل دارند . نوع نگاه مهرجویی به خط و خطوطشان نمی خورد و قابل قبول نیست .
البته می گویند به استعفاهای اخیر در حوزه سینما هم ربط دارد به قولی آنها که پروانه و مجوز دادند حالا نیستند و زیر فشارها نتوانستند طاقت بیاورند افراد جدید(که البته فعلا کسی به عنوان جانشین معرفی نشده ) هم دلشان نمی خواهند در معرض انتقادها و فشار ها قرار گیرند.به خاطر اکران این فیلم .

خوب من که این فیلمو ندیدم تو جشنواره موضوش چیه که مشکل محتوایی داره؟ راستش و بخوای حوصله سرچ نداشتم
خواستم هلو بره تو گلو باشه:p
 

komeil66

کاربر فعال فرهنگ و هنر
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
773
لایک‌ها
9
محل سکونت
tehran
خوب من که این فیلمو ندیدم تو جشنواره موضوش چیه که مشکل محتوایی داره؟ راستش و بخوای حوصله سرچ نداشتم
خواستم هلو بره تو گلو باشه:p
نوع نگاه فیلم به موضوع اعتیاد و مسیری که هنرمند طی می کنه
که درجایی این مسیر رو یعنی گذار به اعتیاد رو مسیر طبیعی هنر مند بیان می کنه و این که این مسیر را خود هنرمند انتخاب کرده .
البته در این میان مسائل دیگری نیز هست که باید توجه کرد اینکه خانواده علی ،مذهبی و مقید هستند و پدرش بازاری و با ساز زدن او مخالف بودند . اما او به قدری شیفته سنتور است که به خاطرش از خانواده جدا می شود و وقتی سنتورش را می شکنند رو به ویرای می نهدو و در آخر به عشق همین ساز دوباره بر می گردد و زندگی را آغاز می کند
نشانه ها در فیلم زیادند که می توان از آن موضوعات دیگری تلقی کرد که با یکبار دیدن قیلم ممکن نیست .اگر تیغ سانسور بگذارد
کلا موضوع پیچیده است
biggrin.gif


این نقد هم اگر نخوندی ، بخون شاید چیزی دستگیرت شود


حديث شيفتگي و تباهي



سنتوري حديث شيفتگي است به چيزي بيرون از جان و تن آدمي كه جان آدمي به آن بسته است. حديث گاو مشدحسن است. اين بار در روايت سنتور علي سنتوري، اگر چه روح اين دو ماجرا يكي است، اما گذر اين همه سال در اين حديث بي‌تاثير نبوده است.
داستان در شهر اتفاق مي‌افتد، در خانواده‌اي متشرع كه در فيلم به آن خوب پرداخته نشده است، يا پرداخته شده است و در مميزي ناگزير از ميان رفته است و يا كارگردان خواسته است كه بيشتر روي شخصيت علي سنتوري تمركز كند و پرداختن به خانواده‌اش را مخل اين تمركز مي‌دانسته است. به هر حال در اين فيلم نيز شخصيت‌ها مثل فيلم‌هاي ديگر مهرجويي با تاريخ پشت سرشان حضور دارند، با وابستگي طبقاتي‌شان. از جايي آمده‌اند كه معلوم است و قصه بدون مبدا حركت معناي چنداني ندارد. علي سنتوري از خانواده‌اي بازاري و متشرع آمده است. ذكر اين دو خصيصه مي‌تواند ما را در شناسايي شخصيت ياري دهد. او به خاطر شيفتگي به سنتور از خانواده رانده شده است، عشق آدمي ديگر را تجربه كرده است و چند سالي را خوشبخت زيسته است، اما از جايي روبه ويراني نهاده است، از جايي كه در فيلم دقيقا روشن نيست، شايد بتوانيم بگوييم از هنگامي كه سنتورش را شكستند، اما او پيش‌تر از هنگامي كه همسرش گذاشت و رفت در مسير ويراني پانهاده بود. هنوز همسرش در خانه بود كه او دچار اعتياد شده بود و خانه‌نشين بود. در فيلم در ديالوگي كوتاه از زبان همسرش به اين موضوع اشاره مي‌شود كه <كنسرت‌هايش به خاطر اعتياد لغو شده است> اما اين با شخصيت سنتوري نمي‌تواند بخواند، زيرا شيفتگي او به اين ساز در حدي است كه مي‌تواند به عشق آن به گمانم از دام اعتياد رهايي يابد، چنان كه در پايان فيلم نيز بازگشت او به زندگي با نواختن سنتور نشان داده مي‌شود. اعتياد هنگام زندگي با همسرش نياز به دليل محكم‌تري دارد. به عبارت ديگر شايد بتوان اعتياد را به لغو كنسرت‌ها ربط داد، نه لغو كنسرت‌ها را به اعتياد. او كه زماني در مجامع عمومي كنسرت مي‌دهد، به خواندن در عروسي‌ها ناگزير مي‌شود و اين آغاز تباهي او نيست، بلكه ناشي از تباهي اوست و ريشه اين تباهي بايد جاي ديگري باشد كه يا كارگردان از آن غفلت كرده است يا ناگزير به حذف و تغييري شده است كه چنين مشكلي را براي داستان فيلم به وجود آورده است.
به هرحال آغاز تباهي سنتوري آغاز مسيري است كه بعد فيلم را دو پاره مي‌كند ؛ پاره‌اي در شادي و عشق كه صداي سنتور مي‌آيد و ترانه و پاره‌اي كه از صداي سنتور و ترانه جز در خاطره‌هايي گذرا خبري نيست. وقتي كه ساز او در عروسي به خشونت شكسته مي‌شود، نقطه عطفي شكل مي‌گيرد كه فيلم را به دوپاره تقسيم مي‌كند. شكستن سنتور او براي او پايان راه است، چنان كه براي مشدحسن مردن گاوش پايان راه بود. از آن پس ما با سكانس‌هايي اغراق‌آميز روبه‌رو هستيم، تلخ و اغراق شده. علي سنتوري پسر رييس صنف بلورفروشان آواره مي‌شود و سر از بيغوله معتادان در مي‌آورد و كارتن‌خواب مي‌شود. اينچنين بي‌محابا راندن علي به سوي اين بيغوله مي‌توانست به جاي اين كه حكايت تباهي او را بازگويد، آغاز تباهي فيلم نيز باشد، اما مهرجويي نشانه‌اي در فيلم گذاشته است تا بر انتخاب آگاهانه چنين فضاي اغراق‌آميزي تاكيد كرده باشد و به فيلم معنايي تازه ببخشد. ‌
وقتي علي سنتوري با حال خراب بر روي تخت خوابيده است دو كتاب در روي تخت او ديده مي‌شود، كتابي كه جلدش تا شده و خوانا نيست و كتابي با نام <ناتوراليسم> از مجموعه نشر مركز خواسته است بر آگاهانه بودن پاره دوم فيلم كه فضايي ناتوراليستي دارد، تاكيد كند.
‌ از اين نشانه‌ها در جاي جاي فيلم مي‌توان سراغ گرفت. همين نشانه‌ها هستند كه به داستان معمولي و نزديك به كليشه فيلم معناهايي تازه مي‌بخشند و امكان تاويل و تفسير‌ها را براي آن فراهم مي‌كنند. اين نشانه‌ها حتي در انتخاب اسامي و شغل‌ها نيز خود را نشان مي‌دهد و در لباس نيز. شكنندگي وضعيت حاجي بلورفروش با بلور، يا عبايي كه علي سنتوري بر تن دارد، به عنوان نشانه‌اي براي پايگاه اجتماعي او و يا خود سنتور در كنار ساز‌هاي غربي و تفاوت ساز علي سنتوري و همسرش همه مي‌تواند نشانه‌هايي باشد كه به ما در معنا دادن به فيلم كمك كند.


علي اصغر سيدابادي ‌
 

komeil66

کاربر فعال فرهنگ و هنر
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
773
لایک‌ها
9
محل سکونت
tehran
چه دوره‌اي شده که سازنده گاو و هامون و ليلا فيلمش قابل اکران نيست و فيلم آقاي قادري بدون هيچ مشکلي پخش مي‌شود ....

...مي‌شود کارنامه دو فيلمساز کهنه‌کار را مرور کرد و مثلاً دايره مينا و اجاره‌نشين‌ها را با [...] و [...] از ساخته‌هاي قادري مقايسه کرد. مي‌شود صحنه‌به‌صحنه از سينماي قبل و بعد از انقلاب اين دو نفر فکت آورد ...

قسمت های قابل تامل ... از ... مقاله حکايت هاي غير اخلاقي .... هفته نامه ی شرق

پ.ن : راستی کمیل قول داده که با ما خوب رفتار کنه ... ببینیم چی می شه ...
21.gif
نه، داری پیشرفت می کنی ،خوبه
biggrin.gif
 

komeil66

کاربر فعال فرهنگ و هنر
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
773
لایک‌ها
9
محل سکونت
tehran
تموم شد

سنتوری توقیف شد

وزير ارشاد: «سنتوري» قابل نمايش نيست


وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، در جديدترين موضع‌گيري خود اعلام كرد: فيلم سنتوري قابل نمايش نيست. وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، در جديدترين موضع‌گيري خود، خيلي صريح و شفاف نظر خود را درباره فيلم سنتوري و دليل توقيف آن اعلام كرد. محمد حسين صفار هرندي روز چهارشنبه بعد از ظهر ميهمان روزنامه جام جم بود. در بخشي از جلسه يكي از خبرنگاران «جام جم» درباره علت توقيف فيلم سنتوري سوال كرد و وزير نيز در پاسخ او گفت: فيلم سنتوري در حال حاضر قابليت نمايش ندارد و تغييراتي هم كه در آن اعمال شده مناسب نبوده است.
وزير ارشاد در توضيح توقيف اينكه چرا فيلمي كه پروانه ساخت گرفته، در جشنواره شركت كرده و پس از دريافت پروانه نمايش در نوبت اكران قرار گرفته؛ گفت: فيلمنامه سنتوري سال 81 با نامي ديگر به معاونت سينمايي ارائه شد اما به دليل مشكلاتي كه داشت نتوانست مجوز ساخت دريافت كند. اما حالا كه فيلم ساخته شده ، قابليت نمايش عمومي ندارد. زيرا برخي معتقدند فيلم با فيلمنامه‌اي كه مجوز گرفته متفاوت است. البته نمايش فيلم‌هايي كه قابليت اكران عمومي ندارند در جشنواره فيلم فجر، يادگار سالهاي قبل است كه من با آن مخالف هستم.
وي تصريح كرد: نمايش سنتوري در جشنواره دليلي براي نمايش عمومي آن نيست و معتقدم فيلمي كه قابليت اكران عمومي ندارد نبايد در جشنواره هم نمايش داده شود.
وزير ارشاد در پاسخ به سؤالي درباره سخنان جواد شمقدري هم گفت: تمايلي ندارم وارد «ديالوگ بي‌خاصيت» شوم. او سپس يك بيت شعر از سعدي خواند: زبان بريده، نشسته به كنج صم بكم/ به از كسي كه نباشد زبانش اندر حكم.
 

komeil66

کاربر فعال فرهنگ و هنر
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
773
لایک‌ها
9
محل سکونت
tehran
تحلیل روزنامه کیهان از عدم اکران سنتوری/دقت نظر و هوشياري مسئولان باعث مي شود تا سينماي كشور از مهلكه اي ديگر جان سالم به در برد.


علي آرماني
نخست) در حاليكه قرار بود فيلم سنتوري آخرين ساخته داريوش مهرجويي از اويل مرداد ماه در سينماهاي تهران به نمايش درآيد، فيلم محاكمه ساخته ايرج قادري به شكلي ناگهاني جايگزين آن شد. بخشي از دست اندركاران سينما در واكنش به اين جا به جايي و گسترش اين شايعه كه فيلم سنتوري جهت بازبيني مجدد به هيات نظارت بر فيلم ارجاع شده است، خواستار پاسخگويي صريح مسئولان سينماي كشور به اين پرسش شدند كه چگونه مي توان مانع از اكران فيلمي شد كه مجوز قانوني اكران دريافت كرده است!؟
تاريخ سينماي كشور گوياي اين واقعيت است كه سينماي پس از انقلاب در طول حيات
نه چندان پر سابقه اش بارها شاهد بروز چنين اتفاقاتي و متعاقب آن مطرح شدن پرسش هايي از اين دست بوده است. اوج چنين وقايعي را نيز مي توان در فاصله سال هاي 8731 تا 4831 جستجو كرد. سال هايي كه دلسوزان **** و علاقه مندان به فرهنگ غني ملي، جامعه و مسئولان سينمايي را نسبت به رشد و گسترش باورهاي منحط وارداتي هشدار مي دادند و خواستار مقابله با توليداتي بودند كه ارمغاني جز از خودبيگانگي و حقارت در پي نداشتند.
در حقيقت مخالفت با اكران توليداتي چون نوبت عاشقي، تحفه هند، آدم برفي، ديدار، پارتي،
خانه اي روي آب، زندان زنان، مارمولك و... در فضا و شرايطي شكل مي گرفت كه مردم متدين و هنر دوست كشور به اين باور
مي رسيدند كه مسئولان سينمايي كشور آنچنان كه شايسته است از باورها و اعتقاداتشان صيانت
نكرده اند لذا خود بايستي
آستين ها را بالا بزنند.
در اينكه گاهي مردم متدين ايران در حفظ و صيانت از دستاوردهاي **** گاه از مسئولان اجرايي كشور هوشيارانه تر و جلوتر گام برداشته اند جاي شبهه اي نيست از اين رو نه تنها نمي توان بر آنان نسبت به بروز چنين واكنش هايي خرده گرفت بلكه همان گونه كه امام راحل(ره) و **** معظم انقلاب بارها به آن اشاره فرموده اند، مسئولان كشور بايد سپاسگذار حضور فعالانه مردم در صحنه اجتماع باشند چرا كه مرگ يك جامعه زماني فرا مي رسد كه مردم نسبت به روند جريان امور آن بي تفاوت باشند. به عبارت ديگر اگر هوشياري و درايت مردم نسبت به اوضاع و شرايط فرهنگي در سال هاي گذشته به اين شدت نبود، معلوم نبود جامعه هم اكنون در چه وضعيتي قرار داشت.
دوم) با پيروزي دولت موسوم به اصلاحات در سال 6731، عرصه سينماي كشور همچون ساير
عرصه هاي فرهنگي دستخوش تغيير و تحولات بنياديني شد از جمله آنكه شوراي تصويب فيلمنامه كه نقش مهمي را در كنترل و ارزيابي توليدات آتي سينما بر عهده داشت بدون هيچ مستند قانوني به حاشيه كشانده شد و توليد آثاري كه تا پيش از اين به دلايل مختلف از ساخت آنها جلوگيري مي شد، آزاد شد. اين آزادي حتي در مورد اكران توليدات ممنوع از اكران نيز اعمال شد. اكران فيلم هاي بانو، آدم برفي و ديدار و همچنين توليد فيلم دو زن، نخستين دستاورد
سياست هاي دولت جديد بود.
حاصل سياست هاي دولت جديد در سال هاي بعد توليد و اكران آثاري بود كه در بسياري از موارد عواطف مردم متدين را جريحه دار مي ساخت تا آنجا كه به انحاء مختلف خواستار جلوگيري از اكران چنين فيلم هايي
مي شدند. اين موضوع به خصوص در سال هاي پاياني دور دوم دولت اصلاحات باعث ايجاد ترافيك سنگيني از توليداتي شد كه به دلايل مختلف از جمله افزايش احتمال تنش هاي مردمي غير قابل اكران تشخيص داده شدند.
صدور فله اي مجوز اكران اين آثار در ما ه هاي پاياني دولت اصلاحات نشان داد كه اين تشخيص نه از آن جهت بود كه مسئولان هيات نظارت به اشتباهات خود در تصميم گيري هاي مغاير خود با خواست و منافع ملي پي برده بودند بلكه ابزاري جهت جلوگيري از گسترش اعتراضات مردم محسوب مي شد.
سوم) هيات نظارت بر سينماي حرفه اي دولت نهم با پنج عضو از دولت قبل و پنج عضو جديد با هدف ارتقاء سينما و تحقق آرزوي سينماي ملي كار خود را آغاز كرد. تلاش بي وقفه اعضاي هيات جديد در ايجاد تطابق هر چه بيشتر مفاهيم توليدات با منافع ملي اگر چه قابل چشم پوشي نيست لكن سكوت اعضاي اين هيات در مواجهه با مجوزهاي فله اي
فيلم هايي كه در پايان كار دولت هشتم صادر شده بود موجب شد تا سينماي ايران شاهد اكران آثاري باشد كه كوچكترين سنخيتي با آمال و آرزوهاي منطبق بر سينماي ملي نداشتند. اكران فيلم هاي مكس، ازدواج به سبك ايراني، طبل بزرگ زير پاي چپ، عروس خوش قدم و... كه در اين فهرست جاي داشتند باعث شد تا وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز بارها بر بي محتوا و غير قابل دفاع بودن اين آثار تاكيد كند.
نتيجه اين سهل انگاري نيز به اكران فيلم نقاب انجاميد. فيلمي كه اكران آن موجبات خشم و نارضايتي قشر وسيعي از جامعه را به دنبال داشت و حوادثي را در پي داشت كه بيان آن در اين مجال ميسر نيست.
چهارم) سنتوري قصه زندگي جوان نوازنده و خواننده اي به نام علي است. از موقعي كه اعتياد علي به مواد مخدر افزايش پيدا كرده و شبها مست و پاتيل و يا نشئه از مصرف زياد مواد به خانه باز
مي گردد، هانيه همسرش ديگر تمايلي به زندگي مشترك با او ندارد. علي خاطرات خود را مرور مي كند و در لابه لاي آن روزهايي را به ياد مي آورد كه در اوج محبوبيت، رهبري گروه اركستري را برعهده داشت كه طرفداران بسيارش براي حضور و شركت در آن رقابت مي كردند. در يكي از همين مراسم بود كه هانيه را براي نخستين بار ملاقات كرد و از آن پس هانيه به بهانه آموزش سنتور ارتباطش را با او گسترش داد تا آنجا كه به ازدواجشان انجاميد. اما ديري نپائيد كه اعتياد به مواد مخدر اوضاع مالي آنان را در شرايط بحراني قرار مي دهد و هانيه را مجبور به انجام كار در بيرون از منزل مي كند. علي هم كه آدم شكاكي است، هانيه را متهم به ارتباط با يك ويالونيست مي كند كه او را رقيب خود مي داند و از اينجا است كه زندگي آنان در شيب تند نكبت و سياهي مي افتد تا آنجا كه هانيه طلاق مي گيرد و علي برخلاف ميل باطني اش مجبور مي شود كه از پدر و مادرش كه او را به خاطر علاقه به موسيقي از منزل بيرون كرده و حتي در مراسم ازدواج وي نيز حضور نيافته بودند، كمك مالي بگيرد. پدر كه از وضعيت اسف بار علي آگاه شده به كمك او مي شتابد و او را به يك مركز بازپروري مي برد، جايي كه علي آرام آرام گذشته خود را بازيافته و با برگزاري كنسرت در آنجا، خاطراتش را زنده مي كند.
دست اندركاران تهيه فيلم سنتوري با پشت سر گذاشتن يك برزخ چهارساله سرانجام فيلمي را توليد كردند كه بخش اعظم آن به دليل استفاده از صداي چاووشي (خواننده اي كه بنا به دلايلي از خواندن منع شده است) قابليت اكران نداشت. از عجايب روزگار آنكه فيلم سنتوري در چنين شرايط معلومي، مجوز اكران در جشنواره فيلم فجر را مي گيرد گو اينكه در طول جشنواره فجر، مي توان بر نقض قوانين و مصالح مملكت و يا حتي معصيت و گناه چشم پوشيد و يا اينكه خون مخاطبان جشنواره فجر رنگين تر است!!
صرف نظر از بحث صداي چاووشي در فيلم، بحث تقابل **** و جامعه با هنر و هنرمند، موضوعي است كه در فيلم مورد توجه قرار گرفته است. علي ، جوان مستعدي است كه از راه نواختن سنتور و خواندن آواز به شهرت دست يافته است. وي اگر چه تلاش كرده تا با فاصله گرفتن از مسائل حاشيه اي، زندگي بي دغدغه و آرامي براي خود ايجاد كند اما پدر علي نماد قشر متدين جامعه كه از قضا از دست اندركاران **** نيز هست، به دليل آنكه ساز را حرام مي داند، علي را از منزل اخراج كرده و حتي حاضر نشده در مراسم عروسي او نيز شركت كند.
از سوي ديگر همانگونه كه هانيه، همسر علي به آن اشاره
مي كند، فضاي خشن و
تهوع آور جامعه و عدم توجه مسئولان به وضعيت هنرمندان باعث مي شود كه علي، نماد قشر هنرمند جامعه خيلي زود از جاده سلامت خارج شده و راه اعتياد را در پيش گيرد. آن دسته از هنرمندان نيز كه سالم مانده اند مثل هانيه براي ادامه زندگي راهي كشورهاي خارجي مي شوند.
در واقع كارگردان در فيلم خود به صراحت از دو عامل جزم انديشي قشر متدين جامعه و همچنين بي توجهي مسئولان فرهنگي كشور به عنوان مسببين اصلي نابودي هنر در كشور ياد مي كند. انتقاد از قشر متدين جامعه آنگاه رنگ و بوي توهين و افترا به خود مي گيرد كه دوربين كارگردان بارها بر روي شمايل حضرت علي(ع) آويخته در منزل پدر و مادر علي زوم
مي كند، خانواده كم خردي كه در عين بهره بردن از ثروت بيكران، فرزندشان كه نماد قشر جوان و هنرمند جامعه است به فلاكت و بدبختي دچار است.
از ديگر سو پوشش علي در سراسر فيلم عبا است. از آنجا كه عبا نماد پوشش قشر روحانيت و همچنين قشر متدين جامعه هنگام عبادت است وقتي اين پوشش بر تن فردي قرار
مي گيرد كه بر اثر بي توجهي و دگم انديشي ها در مسير قهقرايي زندگي قرار گرفته است، نخستين چيزي كه به ذهن مخاطب متبادر مي شود، سايه سنگين يك پوشش مذهبي بر زندگي جواناني است كه به اجبار در مسير نابودي قرار گرفته اند.
قابل تامل تر آنكه وقتي پدر علي براي نجات فرزندش به محل اجتماع معتادان كه خيل كثيري را شامل مي شوند، وارد مي شود علي رغم پست و منصب دولتي خود كه در واقع نمادي از مسئولان **** است، تنها و تنها به فكر نجات فرزند خود است گو اينكه نجات جان آن جماعت كوچكترين اهميتي براي وي ندارد!! آنچه كه در مجموع بايد به آن اشاره كرد آنكه فيلم سنتوري بي شك با حال و هواي سال هاي ابتدايي دهه هشتاد ساخته شده است يعني سال هايي كه برخي هنرمندان بر سر توهين و افترا به **** و مسئولان به رقابت
مي پرداختند و حتي چنين
توهين هايي گاه مايه مباهات شناخته مي شد.
پنجم) فيلم سنتوري بي هيچ مشكلي از هيات نظارت بر اكران فيلم مجوز اكران دريافت مي كند لكن دقت نظر و هوشياري مسئولان باعث مي شود تا سينماي كشور از مهلكه اي ديگر جان سالم به در برد. پرسشي كه در اين ميان شكل مي گيرد آنكه به راستي چه زمان مردم ايران
مي توانند به اين درجه از يقين و اطمينان دست پيدا كنند كه مسئولاني را در سينماي كشور دارند كه در
تصميم گيري هاي خود، حداقل ترين خطاها را مرتكب مي شوند.


منبع خبر : کیهان
 

komeil66

کاربر فعال فرهنگ و هنر
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
773
لایک‌ها
9
محل سکونت
tehran
داستان يک بام و دو هوا


سعيد فايقي
در شماره 922 شنبه 13 مرداد 86 در صفحه اول روزنامه وزين شرق آمده است؛ جناب صفارهرندي؛ سنتوري قابليت نمايش ندارد و در صفحه دوم همين شماره جناب صفارهرندي؛ سولانا بايد منت مذاکره را بکشد. جناب صفارهرندي در جلسه فرهنگي آموزشي «مشکات هدايت» در گناباد فرموده اند؛ دولت نهم رکورددار خدمت به مردم است و در بخش ديگري عنوان کرده اند؛ مردم خدمتگزار و نوکر مي خواهند نه آقا بالاسر و فرموده اند؛ احساس عزت مردم از وظايف دولت هاست و در پايان ذکر کرده اند که اميد به تلاش و سازندگي در جامعه فراگير شده و مردم احساس عزت مي کنند.

آري برادر... آيا خدمتگزار و نوکر مردم، مردم علاقه مند به هنر را از ديدن اثر هنري کارگردان محبوبش محروم مي کند يا آقا بالاسر؟ آيا نوکر و خدمتگزار مردم به نيابت از مردم مي تواند تصميم بگيرد که چه براي نمايش قابليت دارد و چه ندارد يا آقابالاسر؟ آيا احساس عزت و امنيت را مردمي دارند که کار هنري کارگردان محبوب شان را که فيلم گاوش از سوي **** و بنيانگذار جمهوري اسلامي شان مورد ستايش قرار گرفت به تماشا بنشينند يا برعکس عزت و امنيت در اين است که خواسته مردم زير پا گذاشته شود و اين مردم به هيچ انگاشته شوند و آقا بالاسر برايشان تصميم بگيرد که چه مي توانند ببينند و چه نبايد ببينند؟

آيا اميد به تلاش و سازندگي در اين است که هنرمندي با جمعي ماه ها تلاش کند و اثري را بيافريند و در آخر از اکران آن اثر جلوگيري شود؟

آيا اين اميد عين نااميدي نيست؟ تازه اين در شرايطي باشد که خالق اثر بنا به روايت شرق در صفحه اول و آخر روزنامه شماره 922 نداند که براي چه اين اتفاق يعني عدم اکران سنتوري رخ داده است؟،

دولت نهم اگر رکورددار خدمت به مردم است چرا وزير ارشادش به ذائقه هنري بخشي از اين مردم احترام نمي گذارد؟ چرا از طرف او تصميم مي گيرد؟ اگر قصد خدمت به مردم است، چرا اجازه ندهيم او خود انتخاب کند که بر تماشاي چه اثري بنشيند. عزت مردم را چه تعريف مي کنيم که ما از طرف او تصميم بگيريم و هر چه ما مي خواهيم او بپذيرد يا اينکه او آنقدر عزيز باشد که ما در راستاي خواست او عمل کنيم. آري برادر جناب صفارهرندي خواهش مي کنم قدري در سخنان و فرمايشات خود تامل کنيد که اگر خود را خدمتگزار مردم مي دانيد به شعور و اراده مردم احترام بگذاريد و از جانب ايشان تصميم نگيريد که عزت آدمي در اين است که بر عزم و اراده و شعور و آگاهي اش در جامعه احترام گذاشته شود. اگر واقعاً خدمتگزاريد به راي ما احترام بگذاريد و جلوي اکران سنتوري را نگيريد.

منبع :شرق
 

komeil66

کاربر فعال فرهنگ و هنر
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
773
لایک‌ها
9
محل سکونت
tehran
دیدار با صفار هرندی نتیجه ای نداشته
حالا مثل اینکه قراره عوامل فیلم با کمک شریفی نیا و وساطت مسعود ده نمکی با یک مقام بالا دیدار کنن.
 

sabzsib

Registered User
تاریخ عضویت
15 فوریه 2006
نوشته‌ها
312
لایک‌ها
14
محل سکونت
تهران
:wacko::wacko::wacko::wacko::wacko::wacko::wacko::wacko::wacko::wacko::wacko:
این رو دیگه از کجا در آوردین !
اولا ده نمکی رو چه به این کارا مگه پست و مقامی داره !
مثلا بالاتر از وزیر ارشاد میخواد رئیس جمهور یا **** راجع به یک فیلم مجوز بده !!
:blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink:
 

komeil66

کاربر فعال فرهنگ و هنر
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
773
لایک‌ها
9
محل سکونت
tehran
:wacko::wacko::wacko::wacko::wacko::wacko::wacko::wacko::wacko::wacko::wacko:
این رو دیگه از کجا در آوردین !
اولا ده نمکی رو چه به این کارا مگه پست و مقامی داره !
مثلا بالاتر از وزیر ارشاد میخواد رئیس جمهور یا **** راجع به یک فیلم مجوز بده !!
:blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink::blink:
بعید نیست به اونجا هم بکشه
47splvo.gif

پست و مقام نداره ولی رابطه که داره
155fs505059.gif
 

komeil66

کاربر فعال فرهنگ و هنر
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
773
لایک‌ها
9
محل سکونت
tehran
فرامرز فرازمند تهيه كننده «سنتوري» : تا فيلم را در ايران اكران نكنيم به آمريكا نمي رويم / صداي بهرام رادان سوز صداي چاووشي را ندارد / نشریات گفته های من در باره ی نظر وزیر ارشاد را خیلی تند و تحریف شده انعکاس دادند

اختصاصي سايت سينماي ما - امير كاظمي: اکران « سنتوری » که پیش از این قرار بود با حضور عوامل و بازیگران فیلم٬ از هفته آینده در امریکا و کانادا آغاز شود بنا به دلایلی منتفی شد. فرامرز فرازمند (تهیه کننده فیلم ) در گفتگو با سینمای ما گفت: «اکران سنتوری در امریکا و کانادا فعلاً منتفی است و من می خواهم ابتدا فیلم را در ایران اکران کنم. اکران سنتوری در خارج از کشور قرار بود ۱۰ روز پس از اکرانش در ایران آغاز شود و همچنان نیز بر این حرف هستیم که سنتوری را ۱۰ روز پس از شروع اکرانش در ایران٬ در خارج از کشور اکران می کنیم .»
فرازمند درباره تدابیر امنیتی در اکران های خارج از کشور گفت : « نگران سی دی و دی وی دی های قاچاق نباشید چون فیلم ها قطعاً با شرایط خیلی سخت امنیتی به نمایش در می آیند. »
فرازمند درباره صدای خواننده ی آنونس فیلم به سينماي ما گفت : « آنونسی که از فیلم موجود است آنونسی است که با صدای میکس شده ی بهرام رادان و محسن چاووشی است . صدای رادان نیز خیلی خوب از کار در آمده و وقتی صدا ها را گوش می کنیم تفاوت زیادی را متوجه نمی شویم . خدا را شکر با دستگاه هایی که وجود دارد با هر صدایی می شود خواننده شد. »
فرازمند افزود : « من صدای رادان را هم خیلی دوست دارم . بهرام رادان فرد با هوشی است . اما صدای رادان سوز صدای چاووشی را ندارد . » فرازمند در رابطه با حرف های برخی نشریات گفت : « نشریات گفته های من در باره ی نظر وزیر ارشاد را خیلی تند و تحریف شده انعکاس دادند که از برخی از روزنامه های صبح انتظار نمی رفت بدین شکل عمل کنند. »
 
بالا