m/javid
کاربر افتخاری ادبیات
- تاریخ عضویت
- 12 آگوست 2005
- نوشتهها
- 398
- لایکها
- 5
مــــادر
تنت شمیم گل یاس و نسترن دارد// نشانی از گل شب بو و یاسمن دارد
تو آن گلی که بدور وجود پر مهرت// چه بلبلان خوش الحانِ نغمه زن دارد
دلت سرای وفا، در سرت امید و صفا// چه رنجها که وجودت ز دست من دارد
تو کوه صبر و یمِ عشق و بحرِ احسانی // نمودِ صبر تو فرهاد کوهکن دارد
تنت به گرمی خورشید عالم افروز است// تنم نیاز به گرمای آن بدن دارد
توپروریده ای در باغ عاطفه صد گل// وجود گل زتنِ باغبان ثَمن دارد
هزار خار اگر بر دلت نشیند، باز// دلت دو باره تمنای آن مِحَن دارد
خدا به قلب تو از مهر خود عطا بخشید// چه شکوه ها دلت از خاراین چمن دارد
تو مهربانی «جاوید» هر زمان باشی// هنوز دیده ام امیدِ پیرهن دارد
تنت شمیم گل یاس و نسترن دارد// نشانی از گل شب بو و یاسمن دارد
تو آن گلی که بدور وجود پر مهرت// چه بلبلان خوش الحانِ نغمه زن دارد
دلت سرای وفا، در سرت امید و صفا// چه رنجها که وجودت ز دست من دارد
تو کوه صبر و یمِ عشق و بحرِ احسانی // نمودِ صبر تو فرهاد کوهکن دارد
تنت به گرمی خورشید عالم افروز است// تنم نیاز به گرمای آن بدن دارد
توپروریده ای در باغ عاطفه صد گل// وجود گل زتنِ باغبان ثَمن دارد
هزار خار اگر بر دلت نشیند، باز// دلت دو باره تمنای آن مِحَن دارد
خدا به قلب تو از مهر خود عطا بخشید// چه شکوه ها دلت از خاراین چمن دارد
تو مهربانی «جاوید» هر زمان باشی// هنوز دیده ام امیدِ پیرهن دارد