• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

شعرها و نثرهای کوتاه و زیبا

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
گاهی دلت میخواد
همه بغضهات از تو نگاهت خونده بشه !!!
وقتی که جسارت گفتن کلمه ی رو نداری ...
اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری و یه جمله مثل ...
چیزی شده ؟؟؟
اونجاست که بغضتو با لیوان سکوتت سر میکشی
و با لبخند میگی : نه هیچی ....
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
نمی دانم امروزباز دلم هوای نوشتن کرده است نوشتن از زیباترین لحظه زندگی.چند صباحی است که دل را معبد عشقت نهادم و از فراسوی فاصله ها نگاه مهربانت را بر خود خریدم روزگاری بود که تنهاییم را با مرغان آسمان تقسیم می نمودم و همراه با بارش باران دل تنهایم را نوازش می کردم تا اینکه نامت را شنیدم و همانا عشق بزرگت را با دنیای تنهاییم تعویض نمودم مهربانا اگر روزی یاد من در قلبت از بین رفت شکایتی ندارم زیرا یاد تو را با خود همراه دارم
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
پشیمونــی برای کارایــی که کـــردی

به مــرور از بیـــن میــره

اما پشیمونیـــه کارایــی که نکــــردی

تا آخر عمـر عذابت میـده!!!
 

kyle

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,435
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
تنها نشسته ام و چای مینوشم و بغض میکنم
هیچکس مرا به یاد نمی آورد

این همه آدم روی کهکشان به این بزرگی
و من حتی آرزوی یک نفر هم نبودم . . .
 

AMD.POWER

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
26 جولای 2009
نوشته‌ها
20,098
لایک‌ها
23,611
سن
44
محل سکونت
طهران
هردم‌ به‌ اشارات‌ ،شدم‌ هرسویی‌

شایدکه‌ بیابم‌ ازشفایی‌،بویی‌

درداکه‌ نیافتم‌ بهقانون‌ ،جزشعر،

بیماریِروحِخویش‌ رادارویی‌




"شفیعیکدکنی"
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
چه فرقی می كند
ساعت را به عقب بكشم
وقتی حسرت هایم تكراریست....
وقتی نگاهت دیگر بر نمی گردد
وقتی صدایت دیگر مرا نمی خواند
چه فرقی می كند این عقربه ها برگردد
...وقتی ثانیه به ثانیه اش بی كسی ایست
وقتی چشمان خیره ام سالها
برای گذشتن همین دقایق وقت گذشته اند...!!!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
گاه میدانیم و نمیخواهیم قبول کنیم
وگاه نمیدانیم اما میخواهیم به زور به خودمان بقبولانیم
حکمت این دو چیست؟
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
مهم نیست از بیرون چه طور به نظر میام !
کسایی که درونمو می بینن واسم کافین !
واسه اونایی که از رو ظاهرم قضاوت می کنن
حرفی ندارم !
همون بیرون بمونن واسشون بسه !
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
دست های کوچکش

به زور به شیشه های ماشین شاسی بلند حاجی می رسید

التماس می کند : آقا… آقا "دعا " می خری؟

و حاجی بی اعتنا تسبیح دانه درشتش را می گرداند
و برای فرج آقا "دعا " می کند !!!
 

kyle

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,435
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
من بی می ناب زیستن نتوانم

بی باده کشید بار تن نتوانم

من کشتۀ آن دمم که ساقی گوید

یک جام دگر بگیر و من نتوانم
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
دلتنگی ات رودخانه ایست که در تمام شهر جاریست
من هرروز کرانه های آن را قدم می زنم
بعد سوار ماشین می شوم
راننده رادیو را روشن می کند
احتمال سیل وجود دارد و رودخانه ها طغیان خواهند کرد
شک ندارم همه اینها زیر سر توست
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
خاطراتت صف کشیده اند !
یکی پس از دیگری …
حتی بعضی هاشان آنقدر عجولند که صف را بهم زده اند !
و من …
فرار می کنم
از فکر کردن به تو
مثل رد کردن آهنگی که …
خیلی دوستش دارم خیلی !
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
آدم ها زود پشیمان میشوند…
گاهی از گفته هایشان، گاهی از نگفته هایشان…
گاهی از گفتن نگفتنی هایشان…
و گاهــی هم از نگفتن گفتنی هایشـــــــان…
 

ehsan_kingg

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
17 می 2014
نوشته‌ها
53
لایک‌ها
70
سن
44
محل سکونت
EsFaHaAnNn
می شود باز

با همین دل خوشی های ساده

زندگی ها، کرد
 

ehsan_kingg

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
17 می 2014
نوشته‌ها
53
لایک‌ها
70
سن
44
محل سکونت
EsFaHaAnNn
خدایا


این روزها زمان، چقدر تند برایم می گذرد


نمی دانم!


خوشی هایم فراوان است یا دردهای این دنیا شمارش روزها را از یادم برده
 

ehsan_kingg

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
17 می 2014
نوشته‌ها
53
لایک‌ها
70
سن
44
محل سکونت
EsFaHaAnNn
ای که در فصل خزان بینی مرا با پشت خم

این زمستان را مبین ، ما هم بهاری داشتیم
 

AMD.POWER

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
26 جولای 2009
نوشته‌ها
20,098
لایک‌ها
23,611
سن
44
محل سکونت
طهران
آغوش ات


تنها سرزمین من شد،

نگران نباش

جیبم را از بوسه هایت پر کردام

دیگر برایم فرقی نمی کند

جهنم

بهشت

یا میدان جنگ!


"سابیر هاکا"
 

AMD.POWER

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
26 جولای 2009
نوشته‌ها
20,098
لایک‌ها
23,611
سن
44
محل سکونت
طهران
تمام زندگی ام بر این باور بوده ام

که دروغ نگویم

دل هیچ انسانی را نشکنم

و این را پذیرفته ام که از بین رفتن قسمتی از زندگی است.

اما با این وجود

از مرگ خودم می ترسم

می ترسم بعد از مرگ هم کارگر باشم!


"سابیر هاکا"
 

AMD.POWER

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
26 جولای 2009
نوشته‌ها
20,098
لایک‌ها
23,611
سن
44
محل سکونت
طهران
از تو که حرف می زنم


یک جور خوبی

حال من بد می شود !


"پرویز صادقی"
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
ایـن روزهـا،

بـا تـو،

بـه وسـعـت تـمـام نـداشـتـه هـایـم،
حـرف دارم...

امـا مـجـالـی نـیـسـت تـا بـنـشـیـنـی بـه پـای ایـن هـمـه حـرف،

دلـم تـنـگ اسـت،

فـقـط بـرای حـرف زدن بـا تـو...
 
بالا