• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

شغلی که ازش متنفرم رو کنار بذارم؟

Fifa2018

Registered User
تاریخ عضویت
1 آپریل 2018
نوشته‌ها
1,259
لایک‌ها
4,313
سن
24
محل سکونت
in flight
برو معاون مدرسه بشو
یا معلم پرورشی :)
 

timsar1

Registered User
تاریخ عضویت
8 سپتامبر 2016
نوشته‌ها
187
لایک‌ها
133
دادا میشه گفت تقریبا اداری ها همینطوری ان .من حالم دیه از حساب کتاب این چش اون چی شد نمیدونم میز و pc هر عن دیگه ای بدم میاد.به والله با 50 ساعت اضافه کاری که سرویس میشه ادم یعنی صب تا شب اینجایی کل ماه بعد ترافیک برسی خونه عملا ساعت 8-دو تا وام 1-2 تومنی وبیمه و اینا کم میشه میمونه 8 تومن .خدا شاهده ننمون مارو چند سال گذاشته قرعه کشی ماهی 6 .یعنی اگه این معیشت و کارانه و عیدی نباشه نمیدونم چی میشه.نه اینکه نصرفه الان گرونی سه تا غذا میگیری میشه 1 تومن باید برای اون یه تومن 10 روز بدوییی،یه شلوار پارچهای چیه رفتم بخرم 1 تومن برگشتم الان 3 ماه نمیتونم 1 تومن بزارم کنار (هی خرجا از اینور واونور خراب میشن روسرت) .یعنی خیلی به سرم زده ول کنم برم شهرستان دامداری کشاورزی چیزی .اینجا با 5-6 تومن یدونه 70 متری سن دار میتونی بخری .حالا تو شهرستان ببین وضعیت چیه .
حس میکنم تخممون کشیدن .هیچ کاری نمیتونیم بکنیم .اصن ریسک پذیری دیگه ندارم من یکی خودم .
رفیقامن همین.جمعه ها بدبختا سرکارن.
جالبه بدونی توی اپ حقوق ما بدون هیچ کسوراتی 7 تومنه , کارانه و پاداش و هیچی هم نداره
 

hosseinfaster

Registered User
تاریخ عضویت
28 جولای 2011
نوشته‌ها
622
لایک‌ها
75
وضعیت انقدر خرابه نه میشه ریسک کرد و درومد و نه میتونی تا آخر عمر روانتو بذاری برای کاری که دوس نداری
مدت زیادیه کاملا با شغلم مشکل دارم مثل شما و جرئت درومدن رو هم ندارم!
ولی در کل به عقیده ی من هر جوری شده از هزینه های شخصیت تا جایی که میشه بزن ولی دنبال کاری برو که علاقه داری
کاری که رو اعصابت باشه حتی اگه درآمدش دوبرابر نُرم جامعه هم باشه نمی ارزه
خودم که در صدد خروجم تا برم سمت علاقم :/
 

miladazn

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
22 آگوست 2020
نوشته‌ها
64
لایک‌ها
79
شما اون شغل اولی رو اگر بزارید کنار بلاخره بحران هایی سراغتون میاد. یکیش از دست دادن همون درآمدثابت هست. دومیش زندگی کردن با درآمد نوسانی هست . یه ماه کار هست یه ماه نیس . و خب همین اگر آمادگیش رو نداشته باشید خیلی میتونه آزارتون بده. نمیشه روش حساب کتاب کرد.
 

mahi58

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
3 دسامبر 2006
نوشته‌ها
7,735
لایک‌ها
11,289
محل سکونت
Tehran
سلام. متاسفانه این مشکل رو بسیاری از آدم های این دوره زمونه دارند. مهم ترین توصیه رو هم دوستان در پست دوم برات نوشتند:

ولی بنظرم تا زمانی که اینور جا پای سفت آماده نکردی اونور رو ول نکن..

دقت کن که این موضوع از همه موضوعات دیگه مهم تره. شغلی که درآمد مداوم داره ترک کردنش خیلی جرات می خواد. باید چپ آدم پر باشه، وگرنه بهتره نکنی این کار رو. جای پای سفت هم متاسفانه تعریفش توی این مملکت هر روز داره سخت تر میشه. این همه آدمی که بیزینس اینترنتی و فروشگاه اینستاگرامی و ... داشتند همه شون با فشار یک دکمه نابود شدند...

از طرفی این هم خیلی بده که شغل آدم طوری باشه که هر روز صبح که از خواب بلند میشی بگی اه! یه روز گند دیگه هم شروع شد. اصلا نباید دست کم گرفت همچین استرسی رو... :(

به نظرم شما شروع کن به طور گسترده تحقیق کردن که برای سه روز هفته و سه ماه سال که آزاد داری هر طوری شده یه شغل دوم پیدا کنی، و شغل دومت هم طوری باشه که اولا حتما دوست داشته باشی انجام دادنش رو، و دوما ثبات داشته باشه، یعنی فکر نکنی یه روزی ممکنه درآمدش از بین بره و دیگه نباشه. عجله هم نکن، شده پیدا کردن این شغل یک سال هم طول بکشه می ارزه. وقتی این شغل رو پیدا کردی و مطمئن شدی همون چیزیه که می خوای می تونی یواش یواش شغل اول رو بذاری کنار...

تا زمانی که شغل اولت وجود داره هم باید سعی کنی منابع استرس شغلی و آزار و اذیتی که برات وجود داره رو پیدا کنی و تا حد امکان سعی کنی کمتر شون کنی. منابع رایج استرس شغلی اینها هستند:

- مسئولیت، و این که باید تصمیمات مهمی بگیری که اگر غلط در بیاد بسیار برات گرون تموم بشه.
- ارباب رجوع و مراجعات زیاد و سر و کار داشتن با آدم های زیاد.
- کار مالی و هر گونه کار با پول، که اگر اشتباه کنی یه دفعه حقوق یک سالت رو بدهکار سیستم بشی (مثل کارمند بانک).
- فشار کاری زیادتر از حد تحمل و بالا.
- ساعات کاری زیاد و کار شیفتی.
- این که حس کنی کارت از کنترلت خارجه و اصلا توانایی تغییر چیزهایی که می خوای رو نداری.
- این که چند مافوق داشته باشی و هر کدوم واسه خودشون یه ساز متفاوتی بزنند.
- کاری که شاغل احساس می کنه از توانایی هاش خارجه و نمی تونه انجامش بده.
- کاری که شاغل احساس می کنه برای توانایی های اون کم و بیخودیه.
- کاری که پیشرفت توش نیست و صد سال بمونی زندگی ات عین روز اوله.
- محیط کار نامناسب، مثل محلی که نور نداره یا مرطوب، سرد یا گرمه.
- و ...

هر کدوم از این عوامل توی شغل اولت هست فکر کن ببین می تونی یه جوری مداخله کنی و کمش کنی؟
 

amir aqa

Registered User
تاریخ عضویت
25 فوریه 2012
نوشته‌ها
2,121
لایک‌ها
1,845
سلام
نمیدونم به عنوان کسی که تا الان هرگز کارمند دولت یا غیر دولت نبوده ، چقدر صلاحیت اظهار نظر دارم اما به نظرم اینکه شما روی روحیات خودتون کار کنید و با وضعیت شغلیتون کنار بیاید بسیار صلاح تر ، کم ریسک تر و کم حسرت تره
درسته که باید اونطور که دوست داریم زندگی کنیم اما این در مورد وضعیت شما وارد نیست ، با توجه به ایام کاری شما بیش از ۷۰ درصد وقتتون در اختیار خودتونه و میتونید به علایق خودتون کاملا برسید ، بله اگر مجبور بودید هر روز ۱۲ ساعت توی یک محیط بسته مثل کارخونه یا ... کار کنید توصیه به خروج درست بود

شما در ازای ۳۰ درصد وقت یک حقوق حداقلی ،بیمه بازنشستگی ،مزایای کارمندی دولت مثل وام و... و البته شانیت معلمی دارید
در وضعیت فعلی مشاغل آزاد کوچک به طرز فجیعی در حال خرد شدن زیر بار هزینه های سنگین و کاهش قدرت خرید مردم هستند و بجز کسانی که سرمایه سنگین دارند یا برای خودشون صاحب اسم و رسم هستند بقیه درآمدشون خیلی فرقی با یک کارمند نداره و حتی گاها کمتره در حالی که حجم درگیری ذهنی و مسئولیتش با کارمندی قابل مقایسه نیست و هر روز هم یک اداره و ارگان مزاحمت ایجاد میکنه
این وضعیت برای شروع یک کسب و کار جدید بدتر هم هست
امیدوارم شرایط براتون به خوبی پیش بره
 

hamid5566

Registered User
تاریخ عضویت
7 آپریل 2014
نوشته‌ها
1,816
لایک‌ها
992
محل سکونت
اصفهان
دوست گلم وقت برای بیرون زدن از شغلت همیشه هست ورفتن سراغ شغل جدید.اما بنظر من اول همونجور ک دوستان گفتن سعی کن همین شرایطو درست کنی و دغدغت روکمتر.حتی شده انتقالی بگیری.اگرهمه این کاراکردی ونشد اونموقع سمت هرشغلی که رفتی دیگه دلت قرصه سعی و تلاشتو کردی و نشد.این خیلی مهمه
 

mostafa-b

Registered User
تاریخ عضویت
17 ژانویه 2012
نوشته‌ها
960
لایک‌ها
249
محل سکونت
tehran
زندگی کوتاه، زیبا، منحصر به فرد و تکرار نشدنیه. هیچ فرصت دوباره ای هم در کار نیست. برای انجام کاری که دوستش داری، حتی لحظه ای درنگ نکن. و در ترک آدما یا کارایی که عذابت میدن هم تردید نکن.
 

a.ferdosi

Registered User
تاریخ عضویت
5 اکتبر 2011
نوشته‌ها
1,302
لایک‌ها
847
محل سکونت
تهران
زندگی کوتاه، زیبا، منحصر به فرد و تکرار نشدنیه. هیچ فرصت دوباره ای هم در کار نیست. برای انجام کاری که دوستش داری، حتی لحظه ای درنگ نکن. و در ترک آدما یا کارایی که عذابت میدن هم تردید نکن.
کاش در عمل هم به همین راحتی گفتنش بود
 

aria95

Registered User
تاریخ عضویت
28 جولای 2014
نوشته‌ها
534
لایک‌ها
507
زندگی کوتاه، زیبا، منحصر به فرد و تکرار نشدنیه. هیچ فرصت دوباره ای هم در کار نیست. برای انجام کاری که دوستش داری، حتی لحظه ای درنگ نکن. و در ترک آدما یا کارایی که عذابت میدن هم تردید نکن.

کدوم کشور زندگی میکنید شما؟
 

mostafajan

Registered User
تاریخ عضویت
28 آپریل 2009
نوشته‌ها
1,871
لایک‌ها
1,009
محل سکونت
تهران
همیشه بخاطر حرف دیگران (خصوصا پدرم) ترس اینو داشتم که نتونم خودمو جمع و جور کنم

الکی ننداز گردن دیگران .آیا خودت میخواستی خودتو جمع کنی یا نه . میخواستی تشکیل خانواده بدی یا نه . نکنه میخواستی تا ابد یالقوز باشی . برنامت برا آیندت چی بود که بابات خرابش کرد . اگه حرف بابات نبود میخواستی 9 سال چیکار کنی که الان حرف بابات 9 سال معلمت کرده .


یه شغل دولتی دارم الان حدودا ۹ سال سابقه کار دارم ولی این کار دولتی داره روانمو داغون میکنه...و منو کاملا به افسردگی کشونده

این یوزر آرتور پشمالو رو ببین . نظرشو این پایین نقل قول کردم . قشنگ معلومه از اون بچه بازاست که با صورت بعضی از بچه ها کیف میکنه اگرم بشه تو کلاس نگهشون میداره وقتی زنگ خورد تا باهاشون ور بره . چرا اون حال میکنه با معلمی اما تو نه . تو به درد اینکار نمیخوری .


من دقیقا تو شرایط شما هستم ولی خب کارم رو دوست دارم از بودن با بچه ها لذت میبرم


خلاصه که به یه آدم افسرده خونه نشین تبدیل شدم

عجب زندگی عالی ای . تا 60 سالگی همین روالو ادامه بده که از 60 به بعد دوزار مستمری دستتو بگیره تا باهاش بتونی کلی قرص اعصاب و ضدافسردگی بگیری بخوری و بالاخره تو 80 سالگی بمیری و اون دنیا بخاطر شان معلمی که شغل انبیا بوده بری بهشت . همه عمرتو بزا برای 60 تا 80 سالگی . این نقد بگیرو آن نسیه بزار دقیقا همینه . جوونیتو برا پیری یا اون دنیا ندی . اصلا یه سوال تو با این حال افسردت و انزجارت از ساعات داخل کلاس میتونی چیزی هم یاد بدی به بچه های مردم . کشور ایران به فنا رفته چون هنوز مسئولین نفهمیدن کیرو کجا بزارن .

خیلی ها هستن کارشونو دوست ندارن و دلشون میخواد ظهر از خواب بیدار بشن یا ناهارو سه نصفه شب بخورن و همش تفریح کنن ولی به عشق زنو بچشون شیش روز هفته 5 صبح که هوا تاریکه از خونه میزنن بیرون تا 8 شب کار میکنن . تو جز این دسته نیستی . پس من چرا این دسته رو مثال زدم . جواب : چون اسکلم . اما اون دسته ای که تو جزئشونی کدوم دستست . دسته ترسوها . دسته بقیه رو مقصر بدونها . الان مقصرو بابات میدونی که بزور معلمت کرد . برو روبروی بابات وایسا دستتو بیار بالا محکم بزن تو گوش خودت . چند بار بزن . هربار محکمتر و به خودت بگو چرا برای زندگی من باید بقیه تصمیم بگیرن . مگه زندگی من نیست . پس چرا حرف بابام بجای اینکه کمکم کنه بهم آسیب زد .

من نمیدونم چند سالته . ولی فرض کنیم سیو دو سالو هفت ماهو ده روزته . فردا که میری مدرسه سیو دو سالو هفت ماهو یازدهمین روز عمرت به عن سگ میره و دیگه بر نمیگرده . از هشت صبح تا دو ظهر تو مدرسه لحظه هات به بدترین شکل میگذره . دو به بعدشم میای خونه منزوی و افسرده صبر میکنی تا شب بشه بخوابیو فرداش بیدار بشی تا سیو دو سالو هفت ماهو دوازدهمین روز عمرتو تباه کنی .

دیگه این روزای عمرت بر نمیگردن تا جور دیگه ای سپریششون کنی مگر اینکه ادیسون یا گراهامبل با ماشین زمان جلوت ظاهر بشن بگن امید بپر بالا بریم روزای قبل که از من میشنوی سوار نشو . یبار سوار ماشین زمان ادیسون و گراهامبل شدم بردن باهام تری سام زدن آخرم آوردن همون لحظه عمرم که بلندم کرده بودن پیادم کردن پولمم ندادن لاشیا . حتی لباس زیرمم تو ماشینشون جا موند . الان فکر کنم ناصرالدین شاه شورت دیزل پاش باشه .

شجاعت داشته باش . ریسک پذیر باش . از معلمی اومدی بیرون برو تو انبار دیجی کالا کار کن . تو اسنپ کار کن . برو نگهبانی یا حراست شیفت شب . فست فود . فلافل کار شو . کارواش . توالت بشور با فرچه ولی هیچوقت نگو کاش معلم میموندم شغلمو عوض نمیکردم . هیچوقت . یه ضرب المثل لری هست میگه "تو که نمیتونی گی بخوری گی میخوری گی بخوری" .

تو وادی عاشقی باید فرهاد باشی وگرنه جایز نیست هرجا میشی دهنتو باز کنی بگی من عاشق یه دختره ای بودم . اگه ترسوئی زندگی نکن امید جون . با آنچنان ریلکسیشن خاصی برو سمت بدبختی که پشمای بابات بریزه . شاید باورت نشه ولی خیلیارو ترس از سرطان میکشه نه خود سرطان . امروز صبح برو جلو آیینه و بگو تهش فروش شورت نانو تو متروئه تا با چندرغاز پولش شب یه املت مشتی بزنیم و بخوابیم به امید فردا . حالا یه مقایسه فروش شورت نانو تو مترو و داشتن آرامش خاطر بهتره یا اعصاب خوردی و افسردگی الانت بخاطر دبیرستان آیت الله سعیدی . تو کدوم حالت دستت باران . دهانت باران .

وقتی آدم یه روزی فنا میشه میمیره روح از بدن جدا میشه
پس دیگه جنگ و جدال واسه چیه اونیكه مونده تو این دنیا كیه


همه اینایی که گفتم شرو ورهای انگیزشی ای بیش نبود که از مغز مریض من بیرون اومد تو ساعت پنج صبح . ادرار کن تو همش و از اینجا به بعدو انجام بده . ده جلسه برو پیش یه روانشناس کاردرست . دهتا 350 تومن بده برو پیش یه استاد تمام(نه فوق لیسانس) همه چی اوکی میشه بهت قول میدم . دیدتو به همه چی عوض میکنه . انقدر با جهانبینی متفاوتی باهات صحبت میکنه که میبینی تا قبل این چقدر احمق بودی که بخاطر یه سری چیزا تو مدرسه ناراحت میشدی . ما آدما 120 میلیون پول مک بوک یا 150 میلیون پول آیفون چهارده میدیم ولی 3 میلیون پول به روانشناس نمیدیم . خاک بر سرمون .
 

Hamed.Madadi

Registered User
تاریخ عضویت
6 دسامبر 2013
نوشته‌ها
654
لایک‌ها
208
محل سکونت
تـــــــــــــهران
معلمی خیلی شغل خوبیه بعنوان شغل دوم ، از طرفی این مملکت حساب و کتاب نداره ، امنیت شغلی برای هیچ کاری وجود نداره ، اقتصاد ورشکسته هست ، هیچ شغلی وجود نداره ، از معلمی میایی بیرون یدفعه می بینی کار مار هیچی نیست تعطیل ، واسه حقوق وزارت کار مجبوری بری عملگی کنی ، گونی پنچاه کیلویی سیمان چهار طبقه ببری بالا ، اونوقت قدر معلمی رو میدونی ، اینو مدنظر قرار بده در کشوری زندگی میکنی هیچ چیزی ثبات نداره
 

ali998

Registered User
تاریخ عضویت
9 آپریل 2012
نوشته‌ها
1,044
لایک‌ها
779
9 سال سابقه داری دیگه باید چشم بسته درس بدی بره دیگه، انرژی نمی گیره... کویته!
وبمستری که به گاج رفته...(به غیر فروشگاه).

من بودم از اول سراغ این کارا نمی رفتم که نرفتم ولی اگر می رفتم و 9 سال سابقه داشتم بیرون نمیومدم! :p

به نظرم برو روانشناس، آخه معلمی چیزی نداره بعد 9 سال نتونستی باهاش کنار بیای!(تو این وضعیت تخیلی اقتصادی حیفه از دست بدی این کار دوم رو)
 

street design

Registered User
تاریخ عضویت
16 دسامبر 2011
نوشته‌ها
1,247
لایک‌ها
555
با این اوضاع احوال مملکت و بیکاری، هیچ وقت کارِتو ول نکن ..
هیچکس اندازه من کار و شرکت عوض نکرده .. من ماهی یا نهایت 2 ماه یه بار شرکتهایی که کار میکنمو عوض میکنم ..
اما اخرش مجبور میشم باز برم سرکار ...
وقتی بیکار شیو بی پول میفهمی چ خبره ...
 

XPgame

Registered User
تاریخ عضویت
16 ژانویه 2020
نوشته‌ها
182
لایک‌ها
52
محل سکونت
تلگرام !
معلمی خیلی شغل خوبیه بعنوان شغل دوم ، از طرفی این مملکت حساب و کتاب نداره ، امنیت شغلی برای هیچ کاری وجود نداره ، اقتصاد ورشکسته هست ، هیچ شغلی وجود نداره ، از معلمی میایی بیرون یدفعه می بینی کار مار هیچی نیست تعطیل ، واسه حقوق وزارت کار مجبوری بری عملگی کنی ، گونی پنچاه کیلویی سیمان چهار طبقه ببری بالا ، اونوقت قدر معلمی رو میدونی ، اینو مدنظر قرار بده در کشوری زندگی میکنی هیچ چیزی ثبات نداره
نه اقا تقصیر دیگران ننداز "تقصیر خودته" هرچی بشه :rolleyes:
 

Hamed.Madadi

Registered User
تاریخ عضویت
6 دسامبر 2013
نوشته‌ها
654
لایک‌ها
208
محل سکونت
تـــــــــــــهران
نه اقا تقصیر دیگران ننداز "تقصیر خودته" هرچی بشه :rolleyes:
دوست عزیز اقتصاد این کشور نابود شده ، ارزش ریال با پهن برابر شده ، یکی از دوستام شهریور خونه خرید پانزده میلیون الان شده متری پنچاه میلیون ، یعنی ظرف پنچ ماه سی و پنچ میلیون رفته روی قیمت هر متر خونه ، این یعنی چی یعنی اقتصاد این کشور داغونه ، قیمت یه آپارتمان چهل متری تو جنوب تهران شده چهار میلیارد ، دیگه خونه خریدن که هیچی رهن و اجاره شده آرزو ، اگر حق خودت رو بشناسی نمیزاری کسی بهت حرف زور بزنه
 

omidss3

Registered User
تاریخ عضویت
24 مارس 2014
نوشته‌ها
1,111
لایک‌ها
1,448
9 سال سابقه داری دیگه باید چشم بسته درس بدی بره دیگه، انرژی نمی گیره... کویته!
وبمستری که به گاج رفته...(به غیر فروشگاه).

من بودم از اول سراغ این کارا نمی رفتم که نرفتم ولی اگر می رفتم و 9 سال سابقه داشتم بیرون نمیومدم! :p

به نظرم برو روانشناس، آخه معلمی چیزی نداره بعد 9 سال نتونستی باهاش کنار بیای!(تو این وضعیت تخیلی اقتصادی حیفه از دست بدی این کار دوم رو)

حاجی اواز دهل از دور خوشه
کلا شغل ت**می ایه اینهمه زحمت بکشی در نهایت قدردانی وجود نداره از همه هم فحش میخوری
فقط دبیر ورزش و مشاور حال میکنن
البته ادم بی وحدانم زیاد هس که فقط میرن خاطره تعریف میکنن و به خودشون زحمت کار کردن نمیدن
 
بالا