• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

علی دایی اسطوره فوتبال ایران و آسیا

bmoqimi

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 دسامبر 2006
نوشته‌ها
285
لایک‌ها
0
محل سکونت
click4uni.com
در واقع دایی در کنار شم گل زنی عجیبی که داشت یه قدرت ***** بسیار بالایی هم روی تیم داشت.
برای مثال میتونین به سرنوشت صبا باطری تو فصل پیش دقت کنین که به کجاها رسید و دایی چه نقشی هم از لحاظ فنی و هم از لحاظ روحی تو این موفقیت ها داشت.
الان هم که تیمش صدر جدول و لااقل از استقلال دار بهتر فوتبال بازی میکنه!!
خودش هم تا هر وقت حال کنه و به تیمش ضرر نرسه بازی میکنه!!
بد میگم؟
 

liyapeng

کاربر فعال تاریخ
تاریخ عضویت
11 می 2006
نوشته‌ها
1,826
لایک‌ها
259
سن
40
محل سکونت
سرزمين آريا
در واقع دایی در کنار شم گل زنی عجیبی که داشت یه قدرت ***** بسیار بالایی هم روی تیم داشت.
برای مثال میتونین به سرنوشت صبا باطری تو فصل پیش دقت کنین که به کجاها رسید و دایی چه نقشی هم از لحاظ فنی و هم از لحاظ روحی تو این موفقیت ها داشت.
الان هم که تیمش صدر جدول و لااقل از استقلال دار بهتر فوتبال بازی میکنه!!
خودش هم تا هر وقت حال کنه و به تیمش ضرر نرسه بازی میکنه!!
بد میگم؟

كاملا تاييد ميشه
 

zirnevis

Registered User
تاریخ عضویت
15 می 2006
نوشته‌ها
992
لایک‌ها
8
نمیدونم من چرا از دایی خوش نمی آد ولی به هر حال داره تیمش رو خوب ***** می کنه .
 

bmoqimi

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 دسامبر 2006
نوشته‌ها
285
لایک‌ها
0
محل سکونت
click4uni.com
در روز بازی با استقلال هم دایی چند نکته مثبت بزرگ داشت!!
1) در لحظات درگیری همواره شکست از آن بازیکن استقلال بود مثلا در صحنه اخراج و یا آخر بازی همواره سایپایی ها موفق بودند.

2) دایی سه پاس بسیار عالی داد که یکی منجر به پنالتی و یکی حدودا گل سوم شد.

3) سه تعویض بسیار سرنوشت ساز کرد و در عمل صمد رو که شکست داد استقلال وا داد.

البته امروز خیلی ترسیده و کم تحرک هم بازی کرد که ضرری به تیمش نخورد.
 

liyapeng

کاربر فعال تاریخ
تاریخ عضویت
11 می 2006
نوشته‌ها
1,826
لایک‌ها
259
سن
40
محل سکونت
سرزمين آريا
آقا امروز همه ديدند كه تيم دايي چقدر خوب در مقابل استقلال ظاهر شد و جاي عرض اندامي واسه استقلال نگذاشت .
 

liyapeng

کاربر فعال تاریخ
تاریخ عضویت
11 می 2006
نوشته‌ها
1,826
لایک‌ها
259
سن
40
محل سکونت
سرزمين آريا
در روز بازی با استقلال هم دایی چند نکته مثبت بزرگ داشت!!
1) در لحظات درگیری همواره شکست از آن بازیکن استقلال بود مثلا در صحنه اخراج و یا آخر بازی همواره سایپایی ها موفق بودند.

2) دایی سه پاس بسیار عالی داد که یکی منجر به پنالتی و یکی حدودا گل سوم شد.

3) سه تعویض بسیار سرنوشت ساز کرد و در عمل صمد رو که شکست داد استقلال وا داد.

البته امروز خیلی ترسیده و کم تحرک هم بازی کرد که ضرری به تیمش نخورد.

كاملا تاييد ميشه .
 

ميهن پرست

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
25 دسامبر 2006
نوشته‌ها
72
لایک‌ها
1
اگه دايي بتونه سايپا رو قهرمان كنه در هر زمينه اي در بين ايراني ها ركورد دار ميشه.به نظر من كه دايي براي فوتبال ايران يك اسطورست.
 

pedramakaay

کاربر فعال ورزش
کاربر فعال
تاریخ عضویت
12 دسامبر 2006
نوشته‌ها
4,021
لایک‌ها
10
محل سکونت
Montreal, Canada
از همون اول گفتم بازم میگم:ما شا ا... دایی ماشا ا... سایپا:lol: زنده باد نابغه فوتبال ایران وآسیا علی دایی:)
 

liyapeng

کاربر فعال تاریخ
تاریخ عضویت
11 می 2006
نوشته‌ها
1,826
لایک‌ها
259
سن
40
محل سکونت
سرزمين آريا
دايي تونست سايپا رو قهرمان نيم فصل كنه . واقعا كه تيم خوبي درست كرده . بايد يه خسته نباشيد درست و حسابي بهش گفت .
علي آقا خسته نباشي
 

bmoqimi

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 دسامبر 2006
نوشته‌ها
285
لایک‌ها
0
محل سکونت
click4uni.com
دايي تونست سايپا رو قهرمان نيم فصل كنه . واقعا كه تيم خوبي درست كرده . بايد يه خسته نباشيد درست و حسابي بهش گفت .
علي آقا خسته نباشي

امروز هم که گل زد دیگه ثابت کرد قهرمانی حقشه!
 

mori.54

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
1 می 2006
نوشته‌ها
2,599
لایک‌ها
4,675
سن
49
محل سکونت
Tehran
فوتبالى
با ۲ « على دايى»!


حتى خوشبين ترين طرفداران على دايى پس از جام جهانى و اتفاقات آن گمان نمى بردند او در ايران به فوتبالش ادامه دهد و بخواهد بار ديگر لياقت و توانايى هايش را به همه ثابت كند. شايعات بسيارى مبنى بر بازى در امريكا رواج يافته بود اما على به تيم ليگ برترى رفت و سايپا را براى ادامه فوتبالش انتخاب كرد، تيمى كه براى ماندن بر سر زبان ها در زمان هاى مختلف اقدامات عجيبى را رقم زده بود. براى مديران سايپا اما اين انتخاب بزرگترين ريسك بود كه شخصى چون او را به تيم شان بياورند و البته منتظر باشند كه فشارها و ذره بين هايى را نيز در كنارشان حس نمايند. على دايى در ادامه «كوچك» شدن اعتبار و جايگاهش مورد لطف ورنر لورانت قرار نگرفت و سرمربى خشن سايپا به هيچ عنوانى حاضر نشد كه كاپيتانى تيم اش را به او بسپارد و با اصرار بر حضور دايى به عنوان يك عضو تيم، نشان داد دوست ندارد كسى فكر كند كه از او حساب مى برد. در همه اين دوران و در درون مجموعه سايپا سرپرستى بود كه به حمايت هايش از بازيكنان با اعتبار فوتبال ادامه داد و اجازه نداد جو تيمى كاملاً به ضرر دايى برگردد اما نمى توان همه اين عوامل را موجب دوباره «بزرگ» شدن على دايى دانست. مردى كه اهل جنگيدن و مبارزه است و انگيزه و اراده سيرى ناپذيرش در سخت ترين شرايط به نهايت مى رسد و همچون ببرى خواهان دريدن و جلو رفتن و پيشرفت است.
تمسخرآميز است، پيرمرد ۳۷ ساله اى به عنوان آقاى گل ليگ قرار دارد كه بسيارى او را تمام شده دانستند و با اصرار بر بى كفايتى اش همه اعتبار و جايگاهش را زير سؤال بردند - و در اين ميان خود دايى نيز مقصر است - و چه آسان به جريان حاكم بر فوتبال فهماند كه بايد سال هاى بسيارى بگذرد تا گلزنى مادرزاد چون او به ما معرفى گردد، دايى «اول» بهترين مهاجم ايران در نيم فصل شد و با گل هاى حساس و پاس هاى تيزبينانه اش سايپا را به عنوان صدرنشين ليگ تبديل نمود و نشان داد كه اعتماد به حسن مديريت و شايستگى هايش - به همراه ايجاد بسترهاى لازم - كمتر با پاسخ منفى همراه خواهد بود و ديگر داعيه داران و مدعيان آقاى گلى فهميدند كه براى گلزن شدن راه بسيارى در پيش دارند و بايد بسيار تمرين كنند و تجربه بياموزند تا راه دروازه هاى خالى (!) را بيابند. آرى، ما در ليگ ايران مهاجمى برتر از على دايى نداريم.
اما دايى «دوم» چندين برابر جذاب تر و دلنشين تر است. ريسك دوم مسؤولان سايپا بعد از فرار لورانت، پيشنهاد سرمربيگرى اين تيم بود و زمانى كه همه به شكست اين پروژه فكر مى كردند اما على دايى بود كه باز هم ثابت كرد بهترين است و مى خواهد در همه كارها بهترين باشد. حقيقت شيرين ديگر كه دايى »دوم« در نقش سرمربى هم به سختى قابل دسترس است و اجزاى تيم اش را به درستى نظم مى دهد و به خاطر روحيه مبارزه طلبى و پيروزى خواهى اش، بازيكنان نيز جسور و با شهامت و البته به دنبال پيروزى خواهند بود. تعويض هاى طلايى دايى در بازى با ذوب آهن يا استقلال نشان داد كه تفكرات و انديشه هايش به روز و مناسب است.
توهين ها در هر ورزشگاهى به على دايى ادامه دارد، معلوم نيست كه چنين توهين هايى به كدام دايى است، بهترين گلزن ليگ يا بهترين مربى جدول رقابت ها. شايد تماشاگران هيجان زده مى انديشند كه اتفاقات داورى و بد ارنج كردن تيم هاى مقابل تقصير اوست. او در نقش جديدش هم مورد ناسزا و بد و بيراه قرار مى گيرد و اين اصلاً براى آغاز خوب نيست. فوتبال ايران با »۲» على دايى روبروست كه در هر ۲ موفق عمل كرده است. براى اين بهترين بودن طعنه هاى مختلفى را مى توان به فوتباليست ها و مربيان ايرانى يادآور نمود، هر چند انتخاب بهتر ميان اين دو را مى توان دايى »دوم« دانست، مردى كه جوان است، اهل علم و دانش و اطلاعات روز، مسلط به زبان زنده دنيا، مستقل و قابل اعتماد و البته داراى پشتوانه بزرگى به نام تجربه و حس مسؤوليت پذيرى بالا، ولى نبايد به راحتى از دايى »اول« گذشت. او هنوز در حال جنگيدن با تفكراتى است كه با استهزا و تمسخر برايشان مى نويسند و مى گويند، او مى خواهد ثابت كند تا وقتى كه در هر كجا هست بهترين خواهد بود و بايد اين روحيه مثال زدنى را قدر دانست.
گمشده بازيكنان ايرانى را در حميت و تلاش على دايى بيابيد، او هرچقدر كه غير قابل تحمل باشد اما روشى كه براى اثبات شايستگى هايش با مسائل فنى به ديگران نشان مى دهد «الگو» است، چه خوب گفته شده كه نكو كردن از پركارى است.
على عالى كردكلاى

لینک خبر
 

mori.54

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
1 می 2006
نوشته‌ها
2,599
لایک‌ها
4,675
سن
49
محل سکونت
Tehran
مقاله‌ی بالا به نظرم مقاله ی جالبی بود، برای همین آن را در این تاپیک قرار دادم. اما اگر بخواهم به شاه نکته ی این نوشته اشاره کنم جمله ی زیر را انتخاب خواهم کرد:

گمشده بازيكنان ايرانى را در حميت و تلاش على دايى بيابيد، ...!
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
يكبار در تاپيكي كه به نوعي به اين موضوع مربوط مي شد مطلبي نوشتم .

خلاصه مطلب را در اينجا مي نويسم .

ما ملتي هستيم كه حافظه تاريخي نداريم و با همه بزرگان خود اينگونه رفتار مي كنيم .

يادمان رفته است كه همين علي دايي بود كه سالها شادي را به دلهاي ما آورد و باعث افتخار ما بود . امروز همه شمع آجينش كرده ايم و وارونه سوار خرش مي كنيم .

همان كاري را كه روزي با مصدق كرديم امروز داريم با علي دايي مي كنيم . يكي از بزرگان فاميل مي گفت به چشم خود ديده كه جماعتي صبح شعار زنده باد مصدق مي دادند بعد از طهر همان روز شعر مرگ بر مصدق مي سرودند .
مثال ديگرش شادروان مهندس بازرگان / قهرمان ملي ايران بابك خرمدين / اميركبير و بسياري از بزرگان ديگر .

نمونه اش در همين اجتماع كوچك ما ( فروم پرشين تولز ) هم مشهود است . در اينجا مديراني داريم كه بسيار براي فروم زحمت مي كشند . وقت مي گذارند . به سوالات كاربران پاسخ مي دهند . بسياري از آنها متاهل هستند و با اينحا چند ساعت از روز را به اين فروم اختصاص مي دهند و مهمتر اينكه هيچ چشمداشتي هم ندارند و براي بسياري از آنها منبع درآمدي هم نيست . ( برخي از مديران آنقدر زحمت كش هستند كه من گاهي از اينكه چنين عنواني را دارم شرم مي كنم ) دستمزد اين مديران چيست ؟؟؟؟ تا كوچكترين مساله اي پيش مي آيد همه مي دوند و تاپيك مي زنند و هر چه بر زبان جاري مي شود نثار مدير مي كنند و همه كساني كه روزي از خدمات اين مدير بهره مند بودند به دشمنش مبدل مي شوند ( اشتباه نشود من موافق و تاييد كننده انتقاد هستم اما با كوبيدن بيمورد شخصيت كسي مخالف هستم ) همه فراموش مي كنيم كه اين مدير چند سالي است در اينجا صادقانه فعاليت مي كند .

اينجا 3 ادمين دارد . با هزار گرفتاري و مشكل چند سالي است كه فروم را پابرجا نگاه داشته اند . براي فروم هزينه مي كنند . آنهايي كه يك سايت شخصي دارند خوب مي دانند اين مشكلات چيست . براي فرومي كه روزانه 40000 بيننده دارد . چه شب هايي كه ادمين ها بيدار هستند و براي اينكه كاربران در آغاز روز با مشكلي مواجه نشوند تا صبح بيدار مي مانند و مشكلات فروم و سرور و . . . را حل مي كنند . درآمدي كه از اين فروم نصيب صاحبان آن مي شود به يقين بسيار ناچيز است در مقابل هزينه هاي آن . اين كار براي آنها يك جور عشق به دنياي مجازي است . دستمزد اين همه زحمت چه بوده تا امروز ؟؟؟؟


علي دايي با سوابق آخري كه از خود به جاي گذاشت ثابت كرد كه بسياري از حرفها و حديث ها در موردش بيمورد بوده .

من با اينكه خيلي اهل فوتبال نيستم و به صورت حاشيه اي و غير تخصصي اين ورزش را دنبال مي كنم با اينحال براي علي دايي خيلي احترام قايل هستم و براي تمام زحماتي كه براي شادي ملت كشيد به گرمي دستش را مي فشارم . براي آن روزهايي كه اشك شوق در چشمان همه ما حلقه مي زد . براي روزي كه همه از شادي بي اختيار به خيابانها ريختند و تا نيمه هاي شب يكي از به ياد ماندني ترين شادي اجتماعي رقم خورد .

به اعتقاد من يكي از مهمترين كارهايي كه يك فرد مي تواند براي اجتماعش به ارمغان بياورد ( اين اجتماع مي تواند خانواده باشد شهر باشد كشور باشد جهان باشد ) شادي است شادي و علي دايي در حوزه فعاليت خود كارنامه درخشاني در اين زمينه دارد .
 

madonna_200490

Registered User
تاریخ عضویت
29 ژوئن 2005
نوشته‌ها
550
لایک‌ها
17
سن
39
محل سکونت
جزئی از دیوار
يكبار در تاپيكي كه به نوعي به اين موضوع مربوط مي شد مطلبي نوشتم .

خلاصه مطلب را در اينجا مي نويسم .

ما ملتي هستيم كه حافظه تاريخي نداريم و با همه بزرگان خود اينگونه رفتار مي كنيم .

يادمان رفته است كه همين علي دايي بود كه سالها شادي را به دلهاي ما آورد و باعث افتخار ما بود . امروز همه شمع آجينش كرده ايم و وارونه سوار خرش مي كنيم .

همان كاري را كه روزي با مصدق كرديم امروز داريم با علي دايي مي كنيم . يكي از بزرگان فاميل مي گفت به چشم خود ديده كه جماعتي صبح شعار زنده باد مصدق مي دادند بعد از طهر همان روز شعر مرگ بر مصدق مي سرودند .
مثال ديگرش شادروان مهندس بازرگان / قهرمان ملي ايران بابك خرمدين / اميركبير و بسياري از بزرگان ديگر .

نمونه اش در همين اجتماع كوچك ما ( فروم پرشين تولز ) هم مشهود است . در اينجا مديراني داريم كه بسيار براي فروم زحمت مي كشند . وقت مي گذارند . به سوالات كاربران پاسخ مي دهند . بسياري از آنها متاهل هستند و با اينحا چند ساعت از روز را به اين فروم اختصاص مي دهند و مهمتر اينكه هيچ چشمداشتي هم ندارند و براي بسياري از آنها منبع درآمدي هم نيست . ( برخي از مديران آنقدر زحمت كش هستند كه من گاهي از اينكه چنين عنواني را دارم شرم مي كنم ) دستمزد اين مديران چيست ؟؟؟؟ تا كوچكترين مساله اي پيش مي آيد همه مي دوند و تاپيك مي زنند و هر چه بر زبان جاري مي شود نثار مدير مي كنند و همه كساني كه روزي از خدمات اين مدير بهره مند بودند به دشمنش مبدل مي شوند ( اشتباه نشود من موافق و تاييد كننده انتقاد هستم اما با كوبيدن بيمورد شخصيت كسي مخالف هستم ) همه فراموش مي كنيم كه اين مدير چند سالي است در اينجا صادقانه فعاليت مي كند .

اينجا 3 ادمين دارد . با هزار گرفتاري و مشكل چند سالي است كه فروم را پابرجا نگاه داشته اند . براي فروم هزينه مي كنند . آنهايي كه يك سايت شخصي دارند خوب مي دانند اين مشكلات چيست . براي فرومي كه روزانه 40000 بيننده دارد . چه شب هايي كه ادمين ها بيدار هستند و براي اينكه كاربران در آغاز روز با مشكلي مواجه نشوند تا صبح بيدار مي مانند و مشكلات فروم و سرور و . . . را حل مي كنند . درآمدي كه از اين فروم نصيب صاحبان آن مي شود به يقين بسيار ناچيز است در مقابل هزينه هاي آن . اين كار براي آنها يك جور عشق به دنياي مجازي است . دستمزد اين همه زحمت چه بوده تا امروز ؟؟؟؟


علي دايي با سوابق آخري كه از خود به جاي گذاشت ثابت كرد كه بسياري از حرفها و حديث ها در موردش بيمورد بوده .

من با اينكه خيلي اهل فوتبال نيستم و به صورت حاشيه اي و غير تخصصي اين ورزش را دنبال مي كنم با اينحال براي علي دايي خيلي احترام قايل هستم و براي تمام زحماتي كه براي شادي ملت كشيد به گرمي دستش را مي فشارم . براي آن روزهايي كه اشك شوق در چشمان همه ما حلقه مي زد . براي روزي كه همه از شادي بي اختيار به خيابانها ريختند و تا نيمه هاي شب يكي از به ياد ماندني ترين شادي اجتماعي رقم خورد .

به اعتقاد من يكي از مهمترين كارهايي كه يك فرد مي تواند براي اجتماعش به ارمغان بياورد ( اين اجتماع مي تواند خانواده باشد شهر باشد كشور باشد جهان باشد ) شادي است شادي و علي دايي در حوزه فعاليت خود كارنامه درخشاني در اين زمينه دارد .

تایید میشه
 

Bhrzk

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 آگوست 2005
نوشته‌ها
10,561
لایک‌ها
2,968
محل سکونت
توی جیب کوچولوت
نه خوب می دونین من چی میگم ....
من می گم فوتبال ورزش بی رحمی هست . کاری به تاریخ ندارم اما بزرگان فوتبال جهان هم برخی هاشون اینجوری نابود شدند . اما شما به اسطوره های فوتبال دنیا نگاه کنید :

پله - بکن بائر و اخیرا زیدان ... اینها همگی زمانی که در اوج بودند از فوتبال با افتخار خداحافظی کردند و به یک اسطوره ملی و جهانی تبدیل شدند .

علی دایی شاید تا 70 سالگی بخواد بازی کنه اما بعدش کسی زیاد براش مهم نیست که حالا بعد خداحافظی چی میشه .

من فکر کنم دائی می خواد امسال خودشو به اوج برسونه و بعد فوتبال و بگذاره کنار و مربی گری سایپا رو ادامه بده .
 

mori.54

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
1 می 2006
نوشته‌ها
2,599
لایک‌ها
4,675
سن
49
محل سکونت
Tehran
يكبار در تاپيكي كه به نوعي به اين موضوع مربوط مي شد مطلبي نوشتم .

خلاصه مطلب را در اينجا مي نويسم .

ما ملتي هستيم كه حافظه تاريخي نداريم و با همه بزرگان خود اينگونه رفتار مي كنيم .

يادمان رفته است كه همين علي دايي بود كه سالها شادي را به دلهاي ما آورد و باعث افتخار ما بود . امروز همه شمع آجينش كرده ايم و وارونه سوار خرش مي كنيم .

همان كاري را كه روزي با مصدق كرديم امروز داريم با علي دايي مي كنيم . يكي از بزرگان فاميل مي گفت به چشم خود ديده كه جماعتي صبح شعار زنده باد مصدق مي دادند بعد از طهر همان روز شعر مرگ بر مصدق مي سرودند .
مثال ديگرش شادروان مهندس بازرگان / قهرمان ملي ايران بابك خرمدين / اميركبير و بسياري از بزرگان ديگر .

نمونه اش در همين اجتماع كوچك ما ( فروم پرشين تولز ) هم مشهود است . در اينجا مديراني داريم كه بسيار براي فروم زحمت مي كشند . وقت مي گذارند . به سوالات كاربران پاسخ مي دهند . بسياري از آنها متاهل هستند و با اينحا چند ساعت از روز را به اين فروم اختصاص مي دهند و مهمتر اينكه هيچ چشمداشتي هم ندارند و براي بسياري از آنها منبع درآمدي هم نيست . ( برخي از مديران آنقدر زحمت كش هستند كه من گاهي از اينكه چنين عنواني را دارم شرم مي كنم ) دستمزد اين مديران چيست ؟؟؟؟ تا كوچكترين مساله اي پيش مي آيد همه مي دوند و تاپيك مي زنند و هر چه بر زبان جاري مي شود نثار مدير مي كنند و همه كساني كه روزي از خدمات اين مدير بهره مند بودند به دشمنش مبدل مي شوند ( اشتباه نشود من موافق و تاييد كننده انتقاد هستم اما با كوبيدن بيمورد شخصيت كسي مخالف هستم ) همه فراموش مي كنيم كه اين مدير چند سالي است در اينجا صادقانه فعاليت مي كند .

اينجا 3 ادمين دارد . با هزار گرفتاري و مشكل چند سالي است كه فروم را پابرجا نگاه داشته اند . براي فروم هزينه مي كنند . آنهايي كه يك سايت شخصي دارند خوب مي دانند اين مشكلات چيست . براي فرومي كه روزانه 40000 بيننده دارد . چه شب هايي كه ادمين ها بيدار هستند و براي اينكه كاربران در آغاز روز با مشكلي مواجه نشوند تا صبح بيدار مي مانند و مشكلات فروم و سرور و . . . را حل مي كنند . درآمدي كه از اين فروم نصيب صاحبان آن مي شود به يقين بسيار ناچيز است در مقابل هزينه هاي آن . اين كار براي آنها يك جور عشق به دنياي مجازي است . دستمزد اين همه زحمت چه بوده تا امروز ؟؟؟؟


علي دايي با سوابق آخري كه از خود به جاي گذاشت ثابت كرد كه بسياري از حرفها و حديث ها در موردش بيمورد بوده .

من با اينكه خيلي اهل فوتبال نيستم و به صورت حاشيه اي و غير تخصصي اين ورزش را دنبال مي كنم با اينحال براي علي دايي خيلي احترام قايل هستم و براي تمام زحماتي كه براي شادي ملت كشيد به گرمي دستش را مي فشارم . براي آن روزهايي كه اشك شوق در چشمان همه ما حلقه مي زد . براي روزي كه همه از شادي بي اختيار به خيابانها ريختند و تا نيمه هاي شب يكي از به ياد ماندني ترين شادي اجتماعي رقم خورد .

به اعتقاد من يكي از مهمترين كارهايي كه يك فرد مي تواند براي اجتماعش به ارمغان بياورد ( اين اجتماع مي تواند خانواده باشد شهر باشد كشور باشد جهان باشد ) شادي است شادي و علي دايي در حوزه فعاليت خود كارنامه درخشاني در اين زمينه دارد .


مرحبا به شما آقا بهروز!
لذت بردم از مرام و عقیده ی شما، معلومم شده که با دوست بزرگواری طرف هستم که وسعت دیدی بالایی دارد.
خیلی وقت بود که دلم می خواست من هم مطالبی در این خصوص بنویسم، اما یا مجالش نبود و یا عده ای کم جنبه که بی محابا به یک قهرمان ملی حمله می کردند می آمدند و برای من دیگر حس و حالی که کلماتی در این خصوص بنویسم باقی نمی ماند.
اما واقعیت مطلب را شما به نحو مناسبی بیان کردید. قبلا هم یکی از کاربران مطلب بسیار خوبی درست بعد از بازی ایران و مکزیک در جام جهانی نوشته بود که اگر اشتباه نکنم یک مقاله ی بسیار بلند بود که ناچار شده بود در حدود 10 پست آن را جای دهد (ظاهرا دیگر خبری از آن کاربر نیست؟!). بد نیست شما هم - به عنوان مدیر بخش فرهنگ- یک بار آن نوشتار را به طور کامل یعنی از اول تا آخر مطالعه کنید، لینک آن نوشته اینجاست.
به عنوان نمونه بخش کوتاهی از آن مطالب نوشته شده از سوی جناب dio_cassius را اینجا نقل می کنم:

تازه به دوران رسيده‌ها
آيا اساساً يك بازي اينقدر اهميت دارد؟ چرا ما اينتقدر نتيجه‌گرا هستيم كه به خاطر كسب نتيجه حاضريم به هر سخني و حركتي دست بيازيم و هر دشنام و ناسزايي را نثار تيم ملي، بازيكنان، مربي، مسوولين و ديگران بنماييم؟ مگر فقط ما هستيم كه به جام جهاني آمده‌ايم؟ بسياري از تيم‌هاي صاحب نام هستند كه به جام جهاني 2006 راه نيافتند. بسياري از تيم‌هاي قدرتمند بودند كه در جام‌هاي گذشته حتي در همان دور اول از صعود باز ماندند. پس آنها چه بايد بگويند؟ چرا ما چنين رفتاري از خود بروز مي‌دهيم كه به هيچ وجه در شان كشوري نيست كه تيم ملي‌اش به جام جهاني راه يافته است! رفتار ما مانند فردي دون‌پايه، بي‌كلاس، تازه به دوران رسيده و جام جهاني نديده‌اي است كه تازه پايش به جام جهاني رسيده و به محض يك شكست زبان به انواع و اقسام ناسزاها، دشنام‌ها و سخناني مي‌گشايد كه جز از افراد عقب‌افتاده و تحصيل نكرده بر نمي‌آيد. البته نتيجه‌گرا بودن مردم ايران چندان هم بي‌دليل نيست. مگر مردم كشور ما چه تفريحي دارند كه دلشان را به آن خوش نمايند. پس از 8 سال تيم ملي كشورشان به جام جهاني راه يافته است. طبيعي است كه انتظار خوشحالي داشته باشند. اما واقعيت اين است كه هر چقدر هم فشار مشكلات زياد باشد، به هيچ وجه دليلي بر توهين، بي‌احترامي و هتاكي نمي‌شود و اين است فرق انسان و بهائم، يعني شعور و قدرت كنترل نفس.

عقب‌ماندگي
ايران كشوري جهان سوم و عقب‌مانده ناميده مي‌شود. تصور عموم اين است كه اين عقب‌ماندگي از لحاظ تكنولوژي است (كه البته مطلبي صحيح و غير قابل انكار است). اما نوعي ديگر از عقب‌ماندگي وجود دارد كه بسيار وخيم‌تر و اسف‌بارتر از عقب‌ماندگي تكنولوژيك است و آن عقب‌ماندگي فرهنگي است. حقيقت آن است كه در دنياي پيشرفته‌ي امروز، دشنام و ناسزا، بدگويي و اتهام، متلك‌گويي و مسخره نمودن ديگران، بدگويي، منكوب كردن شخصيت ديگران ديگر جايي ندارد و نوعي جهالت، سبعيت، عقب‌افتادگي و فقر محسوب مي‌شود. و زهي تاسف كه ما از اين بُعد نيز عقب مانده‌ايم. واقعاً به كجا مي‌رويم؟ آيا تا به حال فكر كرده‌ايم؟ آن وقت انتظار داريم وضع فوتبال كشورمان پيشرفت نمايد. آيا تصور كرده‌ايم پيشرفت فوتبال يك كشور تنها به پيشرفت كيفي سطح فوتبال بازيكنان، تيم‌ها، ليگ، مسابقات، امكانات و ماديات وابسته است؟ آيا فرهنگ مردم يك كشور در قبال ورزش فوتبال در پذيرش شكست‌ها، اشتباه‌ها، ارج‌نهي به افتخارات، فراموش نكردن محسنات و نه فقط چشم‌دوزي به نقاط منفي نياز به پيشرفت ندارد؟

لهستان سرافراز
تيم لهستان يكي از تيم‌هاي قوي و قدرتمند عرصه‌ي فوتبال محسوب مي‌شود. اين تيم در اولين بازي‌اش مقابل اكوادور متحمل پذيرش شكست گرديد. مردم لهستان چه كردند؟ حمايتي جانانه از بازيكنانشان به عمل آوردند به گونه‌اي كه تيم لهستان كه مي‌دانست بازي بعدي مقابل آلمان را بايد پيروز از زمين خارج شود نبردي جانانه از خود نشان داد. اگرچه نهايتاً بازي را با نتيجه‌ي يك بر صفر آن هم با گلي كه در دقيقه‌ي 91 بر روي يك ضد حمله به ثمر رسيد به نفع آلمان واگذار كرد، اما 92 دقيقه سرسختانه جنگيد، عزت و اقتدار فوتبال خود را حفظ نمود و تحسين همگان را برانگيخت. برخورد مردم لهستان با اين شكست چه بود؟ آيا به دشنام و ناسزاگويي از بازيكنان تيمشان پرداختند؟ يا اشك عزت ريختند و با اقتدار به كشور خويش باز خواهند گشت؟

بله، چند ماهی از آن ماجرا گذشته و برای عده ای تازه دارد معلوم می شود که چطور ناجوانمردانه به فوتبالیست ملی خود حمله می کردند و حالا تدریجا زبان به ستایش علی دایی (که در اینجا فقط یک نمونه و شاهد مثال است) آورده اند. (هر چند آن عده ای که چشم دیدن علی دایی را پیش از این ا نداشتند، هنوز هم ندارند...!)

متاسفم که ما گاهی خود را تافته ی جدا بافته می دانیم و می پنداریم عقل کل تشریف داریم! آن وقت به زمین و زمان ناسزا می گوییم، چون چیزی دیده ایم که باب میل و ذائقه ی ما نبوده است و همین دلیل ما را کفایت می کند برای هر نوع هتاکی و توهین! ...
بله، نمونه هایی که شما مثال زدید کاملا نشان دهنده ی وضعیت فرهنگی ماست، چیزی که همیشه به آن بالیده ایم و افتخار کرده ایم ولی از خودمان نمی پرسیم پس این داستان های تکرار شده در طول تاریخ ما (و نمونه های عینی سال های اخیر) چیست؟! این است آن پیشینه ی فرهنگی چندین هزار ساله؟‌؟؟ ...
فعلا که از دست و زبان من جز افسوس خوردن کاری بر نمی آید و برای مایی که کارمان شده لاقیدی و بی اعتنایی نسبت به همه ی امور جاری جامعه و خود را منها کردن از همه مشکلاتی که مردم و جامعه مان با آن درگیر است، باید هم تاسف خورد!...


اما در مورد مدیرانی که در این فورم زحمت می کشند:
معلوم می شود دل پر دردی دارید و ظاهرا در طول مدتی که فعالیت می کنید روزهای سختی بر شما گذشته است که در این تاپیک زبان به شکوه یا درد دل گشوده اید. من به همه ی بخش ها و تاپیک ها سر نزده ام و در واقع فرصت نکرده ام (هر چند اصولا این کار ناشدنی است!)، ضمنا جزء کاربران قدیمی این سایت هم نیستم؛ اما با این وجود در همین مدتی که عضو سایت بوده ام کاملا متوجه زحمتی که خود شما و همه ی مدیران دیگر در تمامی انجمن های می کشید،شده ام. نمی توانم انکار کنم که اگر من بودم این مقدار وقت گذاری و دلسوزی هرگز از من بر نمی آمد (برای این گفته دلیل دارم: در تاپیک گفتگو در مورد مسایل تغذیه قصد داشتم به سوالات دوستان و کاربران در حد توانم پاسخ بدهم اما بعد از مدتی دیدم برای این کار باید به صورت فول تایم وقت بگذارم، در نتیجه دیگر نتوانستم ادامه بدهم!) بنابراین صراحتا می گویم باید بر همت و تلاش شما (تمامی مدیران) ارج گذاشت، آفرین باد بر شما و دست مریزاد بر کوشش والایی که تنها دلخوشی اش پاشیدن بذر دوستی و محبت میان اعضای پرشمار این جامعه ی مجازی بوده است نه کوچترین چشمداشت مادی.

خیلی جالب است! آن اوایل که تازه عضو انجمن شده بودم فقط برای یافتن پاسخ یک سوال فنی بود که مبادرت به عضویت در سایت کردم و ماندن و دنبال کردن بیشتر را هدر دادن وقت می دانستم و گاهی هم پوزخندی به خودم می زدم می زدم که چگونه دارم وقت هایم را تلف می کنم! اما هیچ وقت فکر نمی کردم ارتباط در این جامعه ی مجازی برایم انقدر جذاب، جالب و پر کشش شود که ماه ها به آن ادامه بدهم. بله! اکنون می فهمم که دوستان شما و ادمین های محترم بر چه اساسی دارند فعالیت می کنند و پشت گرمی شان به چیست! واقعا به شما خدا قوت می گویم و - هر چند در هر کاری ضعف هیی هم وجود دارد و کسی هم نمی تواند منکر کاستی ها در امور انسانی بشود- معتقدم باید به احترام همگی شما تمام قد ایستاد!

mori.54


پیروز باشید.
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
47
محل سکونت
Tehran
سلام مرتضي جان


ممنون از اينكه به نوشته برادر كوچك خود توجه كرديد و براي تكميل تر شدن مطلب وقت گذاشتيد .
اين براي من دستاورد بزرگي است كه نمي توان بر آن قيمت نهاد . :)
مطلبي را هم كه از اين دوست خوب و فهميده مان لينك داده بوديد ديدم و مقداري از آنرا هم خواندم . save كردم تا در وقت مناسب كامل بخوانم و بهره ها ببرم .

در مورد
معلوم می شود دل پر دردی دارید و ظاهرا در طول مدتی که فعالیت می کنید روزهای سختی بر شما گذشته است که در این تاپیک زبان به شکوه یا درد دل گشوده ای
بايد عرض كنم كه من اصلا شكوه اي از هيچكس ندارم . من با شخص خاصي معامله نكرده ام كه امروز از آن معامله خود را مغبون بدانم . ثمره اين مدت فعاليت من در اين فروم ( جدا از اينكه توانسته ام مفيد باشم يا نه ) گرد آوردن حلقه اي از دوستان خوب ( مانند شما ) است كه ثروتي بي پايان براي من محسوب مي شود و اين حلقه آنچنان مستحكم مي باشد كه هيچ گزندي بر آن نيست . آنچنان پايدار است كه هيچ طوفاني هم نمي تواند پايه هاي آنرا بلرزاند . اينها همه درد دل دوستان من هستند كه شايد به دليل حجب و حياي زياد قادر به بيانش نيستند . البته منكر روزهاي سخت نيستم . نمي داني در آن روزهايي كه غائله آذربايجان به پا خواسته بود من 1 شب تا صبح در فروم بودم و دشمني هاي بيمورد كاربران را با هم اديت مي كردم و بر احوال خودمان مي گريستم . از اينكه مي ديدم چطور همشهري هاي ( تبريزي ) ساده انگار من در دام افتاده اند و چطور اموال خودشان را در خيابان آتش مي زنند ، مي سوختم . از اينكه چطور يك انسان پايتخت نشين به خود اجازه مي دهد به دليل تفاوت در زبان به برادر آذربايجاني خود توهين كند اندوهگين مي گشتم . اما همه آنروزهاي تلخ را شيريني اين حلقه دوستان از خاطرم زدوده است .
 

mori.54

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
1 می 2006
نوشته‌ها
2,599
لایک‌ها
4,675
سن
49
محل سکونت
Tehran
نه خوب می دونین من چی میگم ....
من می گم فوتبال ورزش بی رحمی هست . کاری به تاریخ ندارم اما بزرگان فوتبال جهان هم برخی هاشون اینجوری نابود شدند . اما شما به اسطوره های فوتبال دنیا نگاه کنید :

پله - بکن بائر و اخیرا زیدان ... اینها همگی زمانی که در اوج بودند از فوتبال با افتخار خداحافظی کردند و به یک اسطوره ملی و جهانی تبدیل شدند .

علی دایی شاید تا 70 سالگی بخواد بازی کنه اما بعدش کسی زیاد براش مهم نیست که حالا بعد خداحافظی چی میشه .

من فکر کنم دائی می خواد امسال خودشو به اوج برسونه و بعد فوتبال و بگذاره کنار و مربی گری سایپا رو ادامه بده .

درست است، فوتبال ورزش بی رحمی است، نمونه ی عینی اش فینال جام باشگاه های اروپا در سال 1999 (اگر سالش را اشتباه نکرده باشم خوبست!) بین منچستر یونایتد و بایرن مونیخ که بایرن مونیخ تا دقیقه 91 یک بر صفر جلو بود، اما ناگهان در عرض حدود یک دقیقه دو گل دریافت کرد و مسابقه ی برده را با باخت به پایان برد! (اتفاقا علی دایی هم در آن بازی روی نیمکت ذخیره های بایرن نشسته بود! ببینم دیگر چه کسی می تواند همین یک افتخار را- یعنی نشستن بر روی نیمکت نایب قهرمان جام باشگاه های اروپا - تکرار کند!) فردای آن روز روزنامه ها از قول فرانتس بک باوئر نقل کردند: " فوتبال ورزش بی رحمی است!"
بله، این حرف را قبول دارم؛ اما آیا ما هم باید بی رحم باشیم؟؟! بی رحمی ما که توجیه ندارد؟! بی حرمتی و نادیده گرفتن زحمات قهرمانان ملی که ربطی به بی رحمی فوتتبال ندارد! این موضوع فقط و فقط بی انصافی ما را می رساند و لاغیر! این توجیه ها هم که اسطورهای فوتبال مثل زیدان و پله و ... خداحافظی کرده اند و کنار رفته اند هم ربطی به این موضوع ندارد چون آنها در کشورشان بسیار مورد احترام هستند و مردمشان به این قهرمان های ملی خود مباهات می کنند! نه مثل ما که فقط یاد گرفته ایم بگوییم علی دایی فقط بلد بود راه بره توی زمین و جلوی دروازه وا می ایستاد تا بهش پاس بدن و یا گل های مفتی و شانسی می زد و حق جوون ها رو خورد ووو....! (تکرار یک سری لاطائلات که لزومی به اشاره ی بیشترش نیست!)
بهتر است این حرف ها را تمام کنیم و یک مقدار هم کلاه خود را قاضی کنیم و بعد هم ببینیم چه اتفاقاتی دارد می افتد...!
 

mammad81

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
23 نوامبر 2004
نوشته‌ها
1,516
لایک‌ها
23
سن
44
من هم با حرفهای آقا بهروز کاملا موافقم نمونه هایی که ایشان گفتند کاملا درست بود و نمونه دیگری که من همیشه تو ذهنم دارم مرحوم تختی است از خیلی ها شنیدم که مشابه همین بلا ها رو سر تختی هم آوردنو حتی بدتر منتها او مرد و عزیز شد شاید اگر فردا اتفاقی برای دایی بیفتد هامان جماعت که بهش ناسزا میگن پشت در بیمارستان برای ملاقاتش صف بکشن و منتقدینی که هر تهمتی خواستن تو جریان جام جهانی بهش زدن بیان و ار دلاوریهاش بگن :blink: چیزی که یک نمونه خفیف ترش رو در مورد عابد زاده دیدیم
 
بالا