يكبار در تاپيكي كه به نوعي به اين موضوع مربوط مي شد مطلبي نوشتم .
خلاصه مطلب را در اينجا مي نويسم .
ما ملتي هستيم كه حافظه تاريخي نداريم و با همه بزرگان خود اينگونه رفتار مي كنيم .
يادمان رفته است كه همين علي دايي بود كه سالها شادي را به دلهاي ما آورد و باعث افتخار ما بود . امروز همه شمع آجينش كرده ايم و وارونه سوار خرش مي كنيم .
همان كاري را كه روزي با مصدق كرديم امروز داريم با علي دايي مي كنيم . يكي از بزرگان فاميل مي گفت به چشم خود ديده كه جماعتي صبح شعار زنده باد مصدق مي دادند بعد از طهر همان روز شعر مرگ بر مصدق مي سرودند .
مثال ديگرش شادروان مهندس بازرگان / قهرمان ملي ايران بابك خرمدين / اميركبير و بسياري از بزرگان ديگر .
نمونه اش در همين اجتماع كوچك ما ( فروم پرشين تولز ) هم مشهود است . در اينجا مديراني داريم كه بسيار براي فروم زحمت مي كشند . وقت مي گذارند . به سوالات كاربران پاسخ مي دهند . بسياري از آنها متاهل هستند و با اينحا چند ساعت از روز را به اين فروم اختصاص مي دهند و مهمتر اينكه هيچ چشمداشتي هم ندارند و براي بسياري از آنها منبع درآمدي هم نيست . ( برخي از مديران آنقدر زحمت كش هستند كه من گاهي از اينكه چنين عنواني را دارم شرم مي كنم ) دستمزد اين مديران چيست ؟؟؟؟ تا كوچكترين مساله اي پيش مي آيد همه مي دوند و تاپيك مي زنند و هر چه بر زبان جاري مي شود نثار مدير مي كنند و همه كساني كه روزي از خدمات اين مدير بهره مند بودند به دشمنش مبدل مي شوند ( اشتباه نشود من موافق و تاييد كننده انتقاد هستم اما با كوبيدن بيمورد شخصيت كسي مخالف هستم ) همه فراموش مي كنيم كه اين مدير چند سالي است در اينجا صادقانه فعاليت مي كند .
اينجا 3 ادمين دارد . با هزار گرفتاري و مشكل چند سالي است كه فروم را پابرجا نگاه داشته اند . براي فروم هزينه مي كنند . آنهايي كه يك سايت شخصي دارند خوب مي دانند اين مشكلات چيست . براي فرومي كه روزانه 40000 بيننده دارد . چه شب هايي كه ادمين ها بيدار هستند و براي اينكه كاربران در آغاز روز با مشكلي مواجه نشوند تا صبح بيدار مي مانند و مشكلات فروم و سرور و . . . را حل مي كنند . درآمدي كه از اين فروم نصيب صاحبان آن مي شود به يقين بسيار ناچيز است در مقابل هزينه هاي آن . اين كار براي آنها يك جور عشق به دنياي مجازي است . دستمزد اين همه زحمت چه بوده تا امروز ؟؟؟؟
علي دايي با سوابق آخري كه از خود به جاي گذاشت ثابت كرد كه بسياري از حرفها و حديث ها در موردش بيمورد بوده .
من با اينكه خيلي اهل فوتبال نيستم و به صورت حاشيه اي و غير تخصصي اين ورزش را دنبال مي كنم با اينحال براي علي دايي خيلي احترام قايل هستم و براي تمام زحماتي كه براي شادي ملت كشيد به گرمي دستش را مي فشارم . براي آن روزهايي كه اشك شوق در چشمان همه ما حلقه مي زد . براي روزي كه همه از شادي بي اختيار به خيابانها ريختند و تا نيمه هاي شب يكي از به ياد ماندني ترين شادي اجتماعي رقم خورد .
به اعتقاد من يكي از مهمترين كارهايي كه يك فرد مي تواند براي اجتماعش به ارمغان بياورد ( اين اجتماع مي تواند خانواده باشد شهر باشد كشور باشد جهان باشد ) شادي است شادي و علي دايي در حوزه فعاليت خود كارنامه درخشاني در اين زمينه دارد .
مرحبا به شما آقا بهروز!
لذت بردم از مرام و عقیده ی شما، معلومم شده که با دوست بزرگواری طرف هستم که وسعت دیدی بالایی دارد.
خیلی وقت بود که دلم می خواست من هم مطالبی در این خصوص بنویسم، اما یا مجالش نبود و یا عده ای کم جنبه که بی محابا به یک قهرمان ملی حمله می کردند می آمدند و برای من دیگر حس و حالی که کلماتی در این خصوص بنویسم باقی نمی ماند.
اما واقعیت مطلب را شما به نحو مناسبی بیان کردید. قبلا هم یکی از کاربران مطلب بسیار خوبی درست بعد از بازی ایران و مکزیک در جام جهانی نوشته بود که اگر اشتباه نکنم یک مقاله ی بسیار بلند بود که ناچار شده بود در حدود 10 پست آن را جای دهد (ظاهرا دیگر خبری از آن کاربر نیست؟!). بد نیست شما هم - به عنوان مدیر بخش فرهنگ- یک بار آن نوشتار را به طور کامل یعنی از اول تا آخر مطالعه کنید، لینک آن نوشته
اینجاست.
به عنوان نمونه بخش کوتاهی از آن مطالب نوشته شده از سوی جناب
dio_cassius را اینجا نقل می کنم:
تازه به دوران رسيدهها
آيا اساساً يك بازي اينقدر اهميت دارد؟ چرا ما اينتقدر نتيجهگرا هستيم كه به خاطر كسب نتيجه حاضريم به هر سخني و حركتي دست بيازيم و هر دشنام و ناسزايي را نثار تيم ملي، بازيكنان، مربي، مسوولين و ديگران بنماييم؟ مگر فقط ما هستيم كه به جام جهاني آمدهايم؟ بسياري از تيمهاي صاحب نام هستند كه به جام جهاني 2006 راه نيافتند. بسياري از تيمهاي قدرتمند بودند كه در جامهاي گذشته حتي در همان دور اول از صعود باز ماندند. پس آنها چه بايد بگويند؟ چرا ما چنين رفتاري از خود بروز ميدهيم كه به هيچ وجه در شان كشوري نيست كه تيم ملياش به جام جهاني راه يافته است! رفتار ما مانند فردي دونپايه، بيكلاس، تازه به دوران رسيده و جام جهاني نديدهاي است كه تازه پايش به جام جهاني رسيده و به محض يك شكست زبان به انواع و اقسام ناسزاها، دشنامها و سخناني ميگشايد كه جز از افراد عقبافتاده و تحصيل نكرده بر نميآيد. البته نتيجهگرا بودن مردم ايران چندان هم بيدليل نيست. مگر مردم كشور ما چه تفريحي دارند كه دلشان را به آن خوش نمايند. پس از 8 سال تيم ملي كشورشان به جام جهاني راه يافته است. طبيعي است كه انتظار خوشحالي داشته باشند. اما واقعيت اين است كه هر چقدر هم فشار مشكلات زياد باشد، به هيچ وجه دليلي بر توهين، بياحترامي و هتاكي نميشود و اين است فرق انسان و بهائم، يعني شعور و قدرت كنترل نفس.
عقبماندگي
ايران كشوري جهان سوم و عقبمانده ناميده ميشود. تصور عموم اين است كه اين عقبماندگي از لحاظ تكنولوژي است (كه البته مطلبي صحيح و غير قابل انكار است). اما نوعي ديگر از عقبماندگي وجود دارد كه بسيار وخيمتر و اسفبارتر از عقبماندگي تكنولوژيك است و آن عقبماندگي فرهنگي است. حقيقت آن است كه در دنياي پيشرفتهي امروز، دشنام و ناسزا، بدگويي و اتهام، متلكگويي و مسخره نمودن ديگران، بدگويي، منكوب كردن شخصيت ديگران ديگر جايي ندارد و نوعي جهالت، سبعيت، عقبافتادگي و فقر محسوب ميشود. و زهي تاسف كه ما از اين بُعد نيز عقب ماندهايم. واقعاً به كجا ميرويم؟ آيا تا به حال فكر كردهايم؟ آن وقت انتظار داريم وضع فوتبال كشورمان پيشرفت نمايد. آيا تصور كردهايم پيشرفت فوتبال يك كشور تنها به پيشرفت كيفي سطح فوتبال بازيكنان، تيمها، ليگ، مسابقات، امكانات و ماديات وابسته است؟ آيا فرهنگ مردم يك كشور در قبال ورزش فوتبال در پذيرش شكستها، اشتباهها، ارجنهي به افتخارات، فراموش نكردن محسنات و نه فقط چشمدوزي به نقاط منفي نياز به پيشرفت ندارد؟
لهستان سرافراز
تيم لهستان يكي از تيمهاي قوي و قدرتمند عرصهي فوتبال محسوب ميشود. اين تيم در اولين بازياش مقابل اكوادور متحمل پذيرش شكست گرديد. مردم لهستان چه كردند؟ حمايتي جانانه از بازيكنانشان به عمل آوردند به گونهاي كه تيم لهستان كه ميدانست بازي بعدي مقابل آلمان را بايد پيروز از زمين خارج شود نبردي جانانه از خود نشان داد. اگرچه نهايتاً بازي را با نتيجهي يك بر صفر آن هم با گلي كه در دقيقهي 91 بر روي يك ضد حمله به ثمر رسيد به نفع آلمان واگذار كرد، اما 92 دقيقه سرسختانه جنگيد، عزت و اقتدار فوتبال خود را حفظ نمود و تحسين همگان را برانگيخت. برخورد مردم لهستان با اين شكست چه بود؟ آيا به دشنام و ناسزاگويي از بازيكنان تيمشان پرداختند؟ يا اشك عزت ريختند و با اقتدار به كشور خويش باز خواهند گشت؟
بله، چند ماهی از آن ماجرا گذشته و برای عده ای تازه دارد معلوم می شود که چطور ناجوانمردانه به فوتبالیست ملی خود حمله می کردند و حالا تدریجا زبان به ستایش علی دایی (که در اینجا فقط یک نمونه و شاهد مثال است) آورده اند. (هر چند آن عده ای که چشم دیدن علی دایی را پیش از این ا نداشتند، هنوز هم ندارند...!)
متاسفم که ما گاهی خود را تافته ی جدا بافته می دانیم و می پنداریم عقل کل تشریف داریم! آن وقت به زمین و زمان ناسزا می گوییم، چون چیزی دیده ایم که باب میل و ذائقه ی ما نبوده است و همین دلیل ما را کفایت می کند برای هر نوع هتاکی و توهین! ...
بله، نمونه هایی که شما مثال زدید کاملا نشان دهنده ی وضعیت فرهنگی ماست، چیزی که همیشه به آن بالیده ایم و افتخار کرده ایم ولی از خودمان نمی پرسیم پس این داستان های تکرار شده در طول تاریخ ما (و نمونه های عینی سال های اخیر) چیست؟! این است آن پیشینه ی فرهنگی چندین هزار ساله؟؟؟ ...
فعلا که از دست و زبان من جز افسوس خوردن کاری بر نمی آید و برای مایی که کارمان شده لاقیدی و بی اعتنایی نسبت به همه ی امور جاری جامعه و خود را منها کردن از همه مشکلاتی که مردم و جامعه مان با آن درگیر است، باید هم تاسف خورد!...
اما در مورد مدیرانی که در این فورم زحمت می کشند:
معلوم می شود دل پر دردی دارید و ظاهرا در طول مدتی که فعالیت می کنید روزهای سختی بر شما گذشته است که در این تاپیک زبان به شکوه یا درد دل گشوده اید. من به همه ی بخش ها و تاپیک ها سر نزده ام و در واقع فرصت نکرده ام (هر چند اصولا این کار ناشدنی است!)، ضمنا جزء کاربران قدیمی این سایت هم نیستم؛ اما با این وجود در همین مدتی که عضو سایت بوده ام کاملا متوجه زحمتی که خود شما و همه ی مدیران دیگر در تمامی انجمن های می کشید،شده ام. نمی توانم انکار کنم که اگر من بودم این مقدار وقت گذاری و دلسوزی هرگز از من بر نمی آمد (برای این گفته دلیل دارم: در تاپیک گفتگو در مورد مسایل تغذیه قصد داشتم به سوالات دوستان و کاربران در حد توانم پاسخ بدهم اما بعد از مدتی دیدم برای این کار باید به صورت فول تایم وقت بگذارم، در نتیجه دیگر نتوانستم ادامه بدهم!) بنابراین صراحتا می گویم باید بر همت و تلاش شما (تمامی مدیران) ارج گذاشت، آفرین باد بر شما و دست مریزاد بر کوشش والایی که تنها دلخوشی اش پاشیدن بذر دوستی و محبت میان اعضای پرشمار این جامعه ی مجازی بوده است نه کوچترین چشمداشت مادی.
خیلی جالب است! آن اوایل که تازه عضو انجمن شده بودم فقط برای یافتن پاسخ یک سوال فنی بود که مبادرت به عضویت در سایت کردم و ماندن و دنبال کردن بیشتر را هدر دادن وقت می دانستم و گاهی هم پوزخندی به خودم می زدم می زدم که چگونه دارم وقت هایم را تلف می کنم! اما هیچ وقت فکر نمی کردم ارتباط در این جامعه ی مجازی برایم انقدر جذاب، جالب و پر کشش شود که ماه ها به آن ادامه بدهم. بله! اکنون می فهمم که دوستان شما و ادمین های محترم بر چه اساسی دارند فعالیت می کنند و پشت گرمی شان به چیست! واقعا به شما خدا قوت می گویم و - هر چند در هر کاری ضعف هیی هم وجود دارد و کسی هم نمی تواند منکر کاستی ها در امور انسانی بشود- معتقدم باید به احترام همگی شما تمام قد ایستاد!
mori.54
پیروز باشید.