Blackسیاه
کارگردان: سانجی لیلا بنسانی
بازیگران: آمیتاب بچن، رانی موکرجی، آیشا کاپور
بررسی فیلم: داستان فیلم با زندگی دختر بچه ای به نام میشل(آیشا کاپور) شروع میشود که از بدو تولد نه میتواند حرف بزند و نه میتواند به خوبی بشنود. میشل به خاطر ناتواناییهایی که دارد برای خانواده خود مشکل تربیتی ایجاد کرده است و به دلیل ناتوانایی خانواده از تربیت صحیح وی او به حیوانی بی آزار تبدیل شده است که هیچکدام از اعمل او مانند انسانها نمی باشد. غذا خوردن، راه رفتن و ...هیچکدام به این دختر بچه گنگ آموخته نشده است در نتیجه خانواده او تصمیم می گیرند که برای تربیت او از کسی که در این کارها تخصص دارد کمک بگیرند و سراغ مردی به نام دبراج(آمیتاب بچن) می روند که معلم بازنشسته شده افراد گنگ میباشد. او در ابتدا از قبول این کار سر باز می زند ولی در نهایت قبول میکند که به این کودک تعلیم دهد. دبراج معلمی است که خصوصیات و روشهای خاص خود را برای تعلیم دارد که تا حدودی هم این روشها خشن هستند که این روشها چندان مورد توجه پدر میشل قرار نمیگیرد و دبراج را اخراج میکند ولی مادر میشل اجازه اخراج دبراج را نمی دهد چرا که می داند تنها امید آنها برای تعلیم میشل دبراج است. دبراج مجدد به کار خود باز میگردد ولی این بار مصمم تر و با انگیزه تر از قبل، او شروع به آموزش میشل میکند از صحبت کردن گرفته تا حتی غذا خوردن و رفته رفته با زحمات و سختی های فراوان موفق به این کار می شود حالا میشل گنگ به میشل بالغ (رانی موکرجی) تبدیل شده است که نه تنها مانند گذشته گنگ و ناتوان نیست بلکه حالا به یک دانش آموز نمونه نیز تبدیل شده است و به راحتی با همگان ارتباط برقرار می کند که این این موضوع باعث می شود تا دیگران هم به او توجه بیشتری داشته باشند و این موضوع حسادت خواهر کوچکتر میشل را به دنبال دارد. دبراج و میشل برای ادامه تحصیلات میشل به شهر دیگری نقل مکان می کنند و میشل در آنجا نیز به ادامه تحصیل می پردازد و هر روز که به سن و سال و تواناییهای او افزوده می شود او در پی کشف چیزهای جدیدتری می باشد تا جاییکه حتی دوست دارد معنی عشق را نیز درک کند و حتی آن را تجربه کند. دبراج که در تمام این سالها مانند یک پدر به میشل کمک کرده است که او به دختری توانا تبدیل شود حالا رفته رفته پا به سن گذاشته است و خود دچار ناتواناییهایی شده است که نمونه بارز آن حواس پرتی و یا در واقع همان آلزایمر است که دبراج به آن دچار شده است. میشل به خوبی سالهای تحصیلی را یکی پس از دیگری با موفقیت سپری می کند و وارد دانشگاه می شود و این در حالی است که دبراج به پیر مردی گنگ و ناتوان تبدیل شده است که در یک آسایشگاه دور افتاده بستری می باشد و میشل مدتی است که از او خبر ندارد. میشل بهد از فارغ التحصیل شدن و در حالی که هنوز لباس مخصوص مراسم جشن فارغ التحصیلی را بر تن دارد با اصرار فراوان به اطرافیان و با زحمت بسیار محل بستری شدن دبراج را پیدا می کند و نزد او می آید و حالا او باید دبراج را درک کند.
سانجی لیلا بنسالی سازنده آثار بسیار بزرگی همچون ما دل داده ایم یارHum Dil De Chuke Sanam و دوداسDevdas می باشد اما می توان گفتکه سیاهBlack یک سوپر اثر در کارنامه هنری او می باشد که نه تنها با سایر ساخته های او بلکه با سایر فیلمهای بالیوودی نیز قابل قیاس نمی باشد. فیلمی که شاید اقتباسی از زندگینامه هلن کلر باشد ولی بدون شک با کارگردانی سانجی لیلا بنسالی کمتر کسی به هلن کلر فکر می کند.
بازی فوق العاده آمیتاب بچن و همچنین رانی موکرجی و حتی آیشا کاپور که یک کودک۷ساله می باشد در این فیلم بدون زرق و برق، بسیار نمایان است و باید این نکته را ذکر کرد که هیچ کس مانند آمیتاب بچن نمی توانست چنین شخصیتی را خلق کند و باید اعتراف کرد که او یک استاد بازیگری به معنای واقعی کلمه است.
سراسر فیلم دارای لحظات و سکانس های دیدنی و به یاد ماندنی است ولی شاید بهترین قسمت فیلم زمانی باشد که رانی موکرجی بعد از سالها آمیتاب را پیدا کرده است و در بیمارستان محل بستری شدن آمیتاب آنها یکدیگر را ملاقات می کنند. این قسمت از فیلم که کاملا بدون دیالوگ است فقط و فقط با عشق و اشک میان دو طرف اجرا می شود و به راحتی هر بیننده ای را تحت تاثیر قرار می دهد بازی بسیار طبیعی و ستودنی آمیتاب و رانی در این سکانس واقعا عالی است. فیلمبرداری فیلم و انتخاب لوکیشنها واقعا عالی است و باید اعتراف کرد که این موضوع فقط از عهده کارگردانی همچون بنسالی بر می آمد که این موضوع را در دوداسهم به خوبی نشان داده بود. یکی دیگر از نکات بسیار جالب فیلم این است که این فیلم بر خلاف فیلمهای دیگر بالیوود هیچ ترانه ای ندارد و تنها موسیقی موجود در فیلم همان موسیقی متن فوق العاده فیلم است که تاثیری صد چندان بر صحنه های فیلم گذاشته است.
منبع :
http://www.bollywoodemahtab.blogfa.com/